فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۷۸۱ تا ۶٬۸۰۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
181-196
حوزه های تخصصی:
اختلال بدشکلی بدنی ( BDD ) در ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی به عنوان یک اختلال مشخص در طیف وسواس های فکری-عملی و اختلال های مرتبط معرفی شده است. وجه غالب این اختلال نسبتاً شایع، نقص در ادراک تصویر بدنی و شرم از بدن است که منجر به بروز رفتارهای وسواسی جهت رفع این نقایص می شود. در این مطالعه مروری، ضمن معرفی اختلال بدشکلی بدنی، مفهوم شناسی، همه گیری شناسی، علت شناسی، همبودی ها، نظریه ها و رویکردهای درمانی اختلال بدشکلی بدنی بررسی می شود. در زمینه درمان اختلال بدشکلی بدنی، روش های رایج دارودرمانی و مداخله های شناختی-رفتاری مورد بررسی قرار می گیرند و روان درمانی پارادوکسی، به عنوان یک مدل جدید روان درمانی به منظور درمان اختلال بدشکلی بدنی معرفی می شود.
اثربخشی فن رهاسازی هیجانی در کاهش اضطراب بیماران دچار اختلال استرس پس از سانحه
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رهاسازی هیجانی، فنی جدید و بر پایه طب سوزنی و شناخت درمانی است که نقش اساسی در برطرف نمودن اختلال های انرژی در بدن و کمک به بهبود فردی ایفا می کند؛ هدف پژوهش تعیین اثربخشی فن رهاسازی هیجانی در کاهش اضطراب بیماران دچار اختلال استرس پس از سانحه بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با گروه آزمایش و گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 486 بیماری بود که به بیمارستان اعصاب و روان نوریه کرمان در سال 1397 مراجعه کرده و به تشخیص روان پزشک بیمارستان به علت اختلال استرس پس از سانحه در بیمارستان بستری شده بودند؛ از میان آن ها 30 مرد که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند؛ با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در گروه آزمایش (15 مرد) و گروه گواه (15 مرد) گمارش تصادفی شدند. افراد گروه آزمایش طی شش جلسه یک ساعته و به صورت فردی فن رهاسازی هیجانی چورچ (2014) را دریافت کردند؛ همه آزمودنی ها در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به وسیله سیاهه اضطراب اشپیل برگر (1983) ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری تکراری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در گروه آزمایشی اضطراب حالت (14/23= F ، 0/008= P ) و اضطراب صفت (3/07= F ، 0/031 = P ) کاهش یافته و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است . نتیجه گیری: از آنجا که مداخله فن رهاسازی هیجانی با هدف قرار دادن رهاسازی هیجان ها باعث کاهش اضطراب در افراد دچار استرس پس از ضربه می شوند؛ بنابراین پیشنهاد می شود که بالینی گران از فن رهاسازی هیجانی یاد شده برای کاهش اضطراب افراد استفاده کنند.
مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی آدلری و واقعیت درمانی گروهی بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: تحقیقات مختلفی نشان داده اند که مشاوره آدلری و واقعیت درمانی بر بهزیستی روانشناختی مؤثر است، اما آیا مشاوره آدلری و واقعیت درمانی به صورت گروهی بر بهزیستی روانشناختی مؤثرند و کدام یک تأثیر بیشتری دارند؟ هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد آدلری و واقعیت درمانی بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر تهران بود. روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بود. 45 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری قرارگرفتند. در این پژوهش گروه آزمایش اول 10 جلسه 90 دقیقه ای برنامه آموزش مشاوره گروهی آدلری برگرفته از سلیمی بجستانی (1389) و گروه آزمایش دوم 10 جلسه 90 دقیقه ای برنامه آموزش مشاوره واقعیت درمانی برگرفته از شفیع آبادی و ناصری (1398) را دریافت کردند. ابزار پژوهش مقیاس بهزیستی روانشناختی (ریف و کینز، 1995) بود. داده ها به وسیله روش تحلیل واریانس تک متغیری و نرم افزار SPSS نسخه 22، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بین گروه آزمایش اول مشاوره گروهی آدلری، گروه آزمایش دوم واقعیت درمانی و گروه گواه در بهزیستی روانشناختی تفاوت معنی دار وجود دارد (0/001 P˃ ). نتیجه گیری: مشاوره گروهی آدلری تأثیر بیشتری نسبت به واقعیت درمانی بر بهزیستی روانشناختی داشت. درمان آدلری با تأکید بر شناسایی دقیق سبک زندگی و با تمرکز بر شناسایی و رفعِ اشتباهات اساسی مختل کننده روابط درون فردی و بین فردی، افراد را به سمت پرورش علاقه اجتماعی هدایت می کند. بنابراین مشاوره گروهی آدلری روشی مؤثر در افزایش بهزیستی روانشناختی دانش آموزان است. پیشنهاد می شود مشاوران مدارس و مراکز روان درمانی از مشاوره گروهی آدلری در افزایش بهزیستی روانشناختی استفاده کنند.
تدوین الگوی ساختاری عملکرد شناختی خلبانان بر اساس منابع استرس و آگاهی موقعیتی: نقش میانجی گر خستگی ذهنی و عوامل پروازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: عملکرد شناختی خلبان سازه مهمی است که نقش حیاتی در پیشگیری از سوانح هوایی ایفا می کند. تاکنون پژوهش های مختلفی به شناسایی عوامل اثرگذار بر عملکرد شناختی خلبان پرداخته اند؛ اما در زمینه تعامل این عوامل و توالی زمانی آنها شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف این پژوهش تدوین الگوی ساختاری پیش بینی عملکرد شناختی خلبانان خطوط هوایی ایران بر اساس منابع استرس و آگاهی از موقعیت با توجه به نقش میانجی گری خستگی ذهنی و عوامل پروازی بود. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه خلبانان غیرنظامی مرد شاغل در شرکت های هواپیمایی ایران در سال 1398 که با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس 310 نفر به عنوان نمونه در مطالعه شرکت کردند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه استرس شغلی (اسپیو و اسپوکان، 1998) پرسشنامه سنجش چندبعدی خستگی (اسمتس، 1996)، مقیاس رتبه بندی آگاهی از موقعیت (تایلور، 1990) و ارزیابی عملکردی در محیط شبیه سازی پرواز جمع آوری و با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و آزمون بوت استرپ در نرم افزار Amos-21 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل فرضی پژوهش با انجام برخی اصلاحات از برازش مناسبی برخوردار است. شاخص های برازش مدل نهایی شامل TLI = 0/91، CFI = 0/93، IFI = 0/93، GFI = 0/93، SRMR = 0/056، RMSEA = 0/055 بود. همچنین نتایج نشان داد که استرس شغلی با واسطه گری خستگی ذهنی بر عملکرد شناختی اثر دارد. آگاهی از موقعیت نیز با واسطه گری خستگی ذهنی و عوامل پروازی بر عملکرد شناختی اثر می گذارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت، خلبانانی که استرس شغلی و خستگی ذهنی کمتر، آگاهی از موقعیت بیشتر و سطح بالایی از عوامل پروازی را دارا باشند می توانند عملکرد شناختی بهتری را تجربه کنند.
مقایسه ویژگی های هیجانی شخصیت، عملکرد شناختی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سازگاری زناشویی در زنان با ترس زیاد و ترس کم از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آبان) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
1329-1313
حوزه های تخصصی:
زمینه: علی رغم پیچیدگی و شیوع بالای خیانت زناشویی و پیامدهای ناگوار و بار هیجانی در روابط زناشویی بویژه در زنان، به دلیل تابو بودن، تحقیقات کمی در این زمینه موجود است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ویژگی های هیجانی شخصیت و عملکرد شناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سازگاری زناشویی در زنان با ترس زیاد و ترس کم از خیانت زناشویی صورت گرفت. روش: بدین منظور طی یک تحقیق علی مقایسه ای 89 زن به صورت نمونه در دسترس از بین زنان متأهلی که بدلیل مشکلات زناشویی به مراکز مشاوره در شهر کرج مراجعه کرده بودند، اتخاب و با استفاده از پرسشنامه عملکرد شناختی مونترال، پرسشنامه ویژگی های هیجانی شخصیت کلونینجر، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان ( ERQ )، مقیاس سازگاری زناشویی ( DAS ) و مقیاس ارزیابی محقق ساخته 9 درجه ای ترس از خیانت، مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از طریق نرم افزار SPSS-23 و روش تحلیل عاملی و با استفاده از آزمون t مستقل و آزمون ناپارامتری من- ویتنی تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان دادکه زنان با ترس کم از خیانت زناشویی در مقایسه با زنان با ترس زیاد از خیانت زناشویی، نمرات بالاتری در ویژگی های هیجانی شخصیت، راهبرد ارزیابی مجدد و میزان سازگاری زناشویی کسب نمودند (0/05 p≤ )، که این تفاوت از لحاظ آماری معنادار بود اما در نمرات عملکرد شناختی و راهبرد بازداری هیجانی بین این دو گروه (0/05 < p ) تفاوت معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج تحقیق حاضر و تفاوت در متغیرهای مورد بررسی در دوگروه زنان با ترس زیاد و کم از خیانت، می توان تلویحات مناسبی جهت کار در حیطه خیانت و کیفیت روابط زوجی در اختیار مشاوران خانواده و زوج درمانگران قرار داد.
دیدگاه استادان دانشگاه علوم پزشکی همدان درباره سلامت و نقش آن در تحقق سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
52-62
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: سبک زندگی مشخصه بارز هویت فرهنگی و اجتماعی هر جامعه ای است. اسلام و مفاهیم و آموزه های آن خود مقوم و سازنده بهترین سبک زندگی است. اگرچه سبک زندگی اسلامی مولد ابعاد مختلف سلامتی است، سلامت یا فقدان آن می تواند از عوامل تسهیل کننده یا بازدارنده تحقق سبک زندگی اسلامی نیز باشد. بنابراین مطالعه حاضر برای تبیین دیدگاه استادان دانشگاه علوم پزشکی همدان درباره سلامت و نقش آن در تحقق سبک زندگی اسلامی اجرا شده است. روش کار: این پژوهش مطالعه ای کیفی با رویکرد تحلیل محتوا است. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 11 نفر از استادان دانشگاه علوم پزشکی همدان به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف با حداکثر تنوع از نظر سن و وضعیت هیئت علمی صورت گرفت. همه مصاحبه ها دست نویس شد و در پایان با روش تحلیل محتوای قراردادی تجزیه و تحلیل شد. مشارکت کنندگان و محققان استحکام و صحت داده ها را تأیید کردند. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تحلیل داده ها به استخراج مفاهیمی اصلی منجر شد که عبارت است از: تأثیر ضعیف سلامت جسمی بر تحقق سبک زندگی اسلامی (درون مایه فرعی؛ تعاریف متنوع از سلامت جسمی و تأثیرات متناقض سلامت جسمی)، تأثیر مثبت سلامت روانی بر تحقق سبک زندگی اسلامی (درون مایه فرعی؛ ارتباط قوی سلامت روانی و تأثیر مستقیم سلامت روانی)، تأثیر متقابل سلامت اجتماعی بر تحقق سبک زندگی اسلامی (درون مایه فرعی؛ تعاریف مختلف از سلامت اجتماعی، تأثیر دوطرفه سلامت اجتماعی و نظارت حاکمیت بر بُعد سلامت اجتماعی) و تأثیر تصاعدی سلامت معنوی بر تحقق سبک زندگی اسلامی (درون مایه فرعی؛ امکان پذیر نبودن سبک زندگی اسلامی بدون سلامت معنوی). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، سلامت روان انسان مهم تر از سلامت جسم او و بیماری روان او مهم تر از بیماری جسم است. بنابراین سلامت روانی و معنوی می تواند به خوبی تحقق سبک زندگی اسلامی را تبیین نماید، هرچند تلاش برای زدودن بیماری های جسمی در یاری افراد جهت تحقق هرچه بهتر سبک زندگی اسلامی لازم است.
مروری بر پژوهش های قرآنی مرتبط با سلامت روان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
138-154
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: بررسی وضعیت موجود پژوهش در هر کشوری به جهت هدایت و تعیین مسیر پژوهش های آتی از اهمیت زیادی برخوردار است. در پژوهش حاضر به بررسی وضعیت پژوهش های قرآن و سلامت روان پرداخته شده و اهداف جزئی این پژوهش به سه دسته موضوعی، روش شناسی و جامعه محققان تقسیم شده است. روش کار: این پژوهش از نوع مروری است که واحدهای آن را مقالات فارسی زبان منتشرشده در مجلات معتبر (با نشر الکترونیک) تشکیل می دهد. مقالات از طریق پایگاه های معتبر علمی و با جست وجوی کلیدواژه های تعیین شده انتخاب و پس از چند مرحله غربالگری گزینش شد. درمجموع، 141 مقاله جهت بررسی و تحلیل انتخاب شد. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج در سه بُعد موضوعی، روش شناسی و جامعه محققان تحلیل شد. در بُعد موضوعی مشخص شد که مقالات تفسیری (47/35 درصد) بیشترین فراوانی را داشت. در زمینه روش شناسی نیز تحقیقات کمّی، کیفی و آمیخته به ترتیب 35/50 درصد، 10/46 درصد و 55/3 درصد از حجم مقالات را دربرمی گرفت. همچنین در بررسی جامعه محققان مشخص شد که پژوهشگرانی که رشته هایی غیر از علوم قرآنی داشتند درصد بیشتری از مقالات حوزه قرآن و سلامت را منتشر کرده بودند (83/63 درصد). نتیجه گیری: منطبق با یافته های پژوهش تحلیل هایی درباره روند انتشار پژوهش ها و جهت دهی به پژوهش های آتی به سوی مسیر مطلوب تر ارائه شده است.
نقش راهبردهای مقابله اسلامی در پیش بینی آمادگی به اعتیاد در دانشجویان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
47-60
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: اعتیاد امروزه به یکی از دغدغه های بزرگ جوامع بشری تبدیل شده است. یکی از قشرهایی که سوءمصرف مواد در بین آنان رواج دارد، دانشجویان هستند. این پژوهش با هدف پیش بینی آمادگی به اعتیاد در دانشجویان بر اساس راهبردهای مقابله اسلامی صورت گرفته است. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دختر دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران بود که از بین آنان با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 274 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی (فُرم محقق ساخته)، پرسش نامه راهبرد مقابله اسلامی احتشام زاده و پرسش نامه آمادگی به اعتیاد وید و باچر بود. تحلیل داده ها نیز با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: میانگین (و انحراف معیار) سن دانشجویان 12/28 (و 31/9) بود. نتایج حاکی از آن است که بین آمادگی به اعتیاد با راهبرد مقابله اسلامی و مؤلفه های مقابله شناختی، عاطفی و رفتاری روابط منفی و معناداری وجود داشت (05/0>P). همچنین، تحلیل رگرسیون نشان می دهد که به ترتیب 36 درصد از واریانس آمادگی به اعتیاد به شکل منفی و معناداری بر اساس نمره کل راهبرد مقابله اسلامی و 39 درصد بر اساس نمره مؤلفه های مقابله اسلامی قابل پیش بینی بود. نتیجه گیری: برای کاهش اعتیادپذیری در دانشجویان باید فضای آشنایی و توجه هر چه بیشتر به سازه های اسلامی فراهم گردد تا ضمن آگاهی بخشی درباره مواد مخدر و آثار آن، مواجهه فعال آنان با ناکامی های زندگی ازطریق مقابله اسلامی افزایش یابد.
اثربخشی سنجش پویا بر پایه کامپیوتر روی یادگیری واژگان و درگیری تحصیلی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی سنجش پویا بر پایه کامپیوتر روی یادگیری واژگان و درگیری تحصیلی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه، همراه با پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری در این پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 30 نفر از این پسران در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایابی شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون پت و مقیاس اشتیاق به مدرسه (SESS) وانگ و همکاران (2011) استفاده شد. دانش آموزان گروه آزمایش تحت سنجش پویا بر پایه کامپیوتر قرار گرفتند و در پایان و نیز پس از گذشت دو ماه در مرحله پیگیری، مجدداً هر دو گروه به پرسشنامه ها پاسخ دادند. گروه گواه در طی این مدت هیچ گونه مداخله ای از آموزش سنجش پویا بر پایه کامپیوتر دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که سنجش پویا بر پایه کامپیوتر باعث افزایش یادگیری واژگان و درگیری تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش شده و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده است. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داد سنجش پویا بر پایه کامپیوتر در افزایش یادگیری واژگان و درگیری تحصیلی دانش آموزان در طول زمان مؤثر بود؛ بنابراین می تواند جزء برنامه های مداخلاتی مراکز مشاوره ی وابسته به آموزش وپرورش در نظر گرفته شود.
تاثیر مشاوره گروهی با رویکرد بین فردی بر افسردگی و بهبود روابط زناشویی مادران خیانت دیده
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر مشاوره گروهی با رویکرد بین فردی بر افسردگی و بهبود روابط زناشویی مادران خیانت دیده بود. روش پژوهش حاضر به لحاظ گردآوری داده ها از نوع نیمه آزمایشی (پیش آزمون و پس آزمون) با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی مادران دانش آموزان که مورد خیانت همسر واقع شده و دارای سطح تحصیلات سیکل و بالاتر بودند و همگی طی سال 1400 به مراکز مشاوره خانواده منطقه 10 تهران مراجعه کرده و خواستار دریافت خدمات مشاوره ای بودند که با روش نمونه گیری تصادفی تعداد 30 نفر (15 نفر در گروه آزمایش، 15 نفر در گروه کنترل) به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. روش جمع آوری داده ها بر اساس سه پرسشنامه نشانگان اختلال های روانی دراگوتیس و همکاران(1984)، پرسشنامه سنجش خیانت همسر واگهان(2008) و پرسشنامه محقق ساخته بهبود روابط زناشویی با الگو برداری از پرسشنامه گاتمن انجام گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج تحلیل داده ها نشان داد میزان تاثیر مشاوره گروهی با رویکرد بین فردی بر افسردگی مادران خیانت دیده برابر 0.170 و میزان تاثیر مشاوره گروهی با رویکرد بین فردی بر بهبود روابط زناشویی مادران خیانت دیده برابر 0.202 بود. مشاوره گروهی سبب می شود زنان درباره خطاکاری و پیمان شکنی همسر مسئولیت بیشتری بپذیرند و با بخشی از وجود خود روبرو شوند، که به شکل گیری رابطه نامشروع منجر شده است، و به نحوی خود را تغییر دهند که صمیمیت را از نو بین خود و همسرشان برقرار کنند. همچنین نتایج برآمده از این تحقیق می تواند راهنما و یاری دهنده مشاوران و متخصصان حوزه خانواده و دست اندرکاران سلامت جامعه باشد تا به یاری قشر آسیب پذیر جامعه بشتابند.
اثربخشی آموزش تلفیقی چشم انداز زمان و ذهن آگاهی بر تاب آوری وخردمندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ،بررسی اثربخشی آموزش تلفیقی چشم انداز زمان و ذهن آگاهی بر تاب آوری و خردمندی دانش آموزان دختر در ابرکوه بود . پژوهش از نوع مداخله با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری (سه ماهه) همراه با گروه کنترل انجام شد. نمونه پژوهش شامل 30 نفراز دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان ابرکوه، درسال تحصیلی 1398-1397 بود که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. این افراد بر اساس گمارش تصادفی در دو گروه مداخله و گروه کنترل به تعداد مساوی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از مقیاس تاب آوری کانر – دیویدسون و پرسشنامه خردمندی آردلت استفاده شد. این ابزار ابتدا برای هر دو گروه به عنوان پیش آزمون ، اجرا شدند. سپس آموزش تلفیقی چشم انداز زمان و ذهن آگاهی به عنوان متغیر مستقل پژوهش در 12جلسه 90دقیقه ای برای گروه آزمایش اجراشد. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از پایان آموزش، بار دیگر دو ابزار پژوهش برای هر دو گروه مداخله و کنترل ، به عنوان پس آزمون و سپس 3 ماه بعد به عنوان پیگیری ، اجرا شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر ، تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش تلفیقی چشم انداز زمان و ذهن آگاهی در افزایش تاب آوری وخردمندی در دختران دانش آموز، تاثیر مثبت و معناداری دارد.
برنامه توسعه حرفه ای آموزش معلمان بر اساس تمرینات مبتنی بر شواهد برای دانش آموزان با اختلال طیف اوتیسم : مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال طیف اوتیسم با مشکلات مشخص در تعامل و ارتباطات اجتماعی، توانایی تفکر، رفتار انعطاف پذیر و ادراک و مدیریت محرک های حسی شناسایی می شود. با افزایش شیوع این اختلال، حضور دانش آموزان با اختلال طیف اوتیسم در مدارس آموزش عمومی رو به افزایش است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه مروری نظام مند برنامه توسعه حرفه ای آموزش معلمان بر اساس تمرینات مبتنی بر شواهد برای دانش آموزان با اختلال طیف اوتیسم است. روش: از طریق مطالعه مروری نظام مند و جستجوی کلمات کلیدی تخصصی در پایگاه های اطلاعاتی،Elsevier ،Scopus, Google Scholar ،ProQuest ، Springer ،PubMed بین سال های 2000 تا 2018، یافته ها و اطلاعات مورد نظر جهت دستیابی به هدف پژوهش، جمع آوری شد. در مرحله بعد تمامی مقالات منتخب، توسط سه نفر از نویسندگان پژوهش، در نرم افزار EndNote بررسی و مقالات تکراری حذف شد. 217 مقاله منتشر شده، با درنظر گرفتن معیارهای ورود و ارزیابی کیفیت با استفاده از ابزار سنجش خطر سوگیری شاخص کوکران بررسی شدند. سپس بر اساس ارزیابی کیفی نهایی، 14 مقاله به زبان انگلیسی انتخاب و در راستای پاسخگویی به سوالات پژوهش مورد وارسی قرار گرفتند. یافته ها: در بین پژوهش ها، آموزش در حوزه رفتاری با 9 مطالعه (45 درصد)، حوزه ارتباطی با 7 مطالعه (35 درصد)، حوزه اجتماعی 3 مطالعه (15درصد)، حوزه تحصیلی 1 مطالعه (5 درصد)، و حوزه انتقال و بازی بدون مطالعه، از بیشترین تا کمترین پژوهش را به خود اختصاص داده اند. همچنین، 25 درصد مطالعات، راهبردهای موجود در مداخلات رفتاری و راهبردهای حمایتی رفتاری مثبت، 15 درصد راهبردهای مداخلات طبیعی و آموزش آزمایشی مجزا، و 10 درصد راهبردهای پاسخ محور و سایر راهبردها را به کاربسته اند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود برنامه های توسعه حرفه ای برای آموزش معلمان دارای دانش آموز با اختلال طیف اوتیسم در ایران، بیشتر بر اساس مداخلات رفتاری و راهبردهای حمایتی رفتاری مثبت باشد و برنامه ها به صورت آموزش فردی و ترکیبی ارائه شوند.
تبیین الگوی خلاقیت بر اساس هیجان اندیشه با میانجی گری هوش تجربی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پرورش خلاقیت یکی از اهداف اساسی هر نظام آموزشی است که یکی از متغیرهای مرتبط با خلاقیت، هیجان اندیشه است. هدف مطالعه حاضر تبیین الگوی خلاقیت بر اساس هیجان اندیشه با میانجی گری هوش تجربی در دانش آموزان متوسطه دوم بود. روش کار: روش پژوهش حاضر، توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهر رشت که در سال تحصیلی 98-97 در مدارس دولتی مشغول به تحصیل (به تعداد 1000 نفر) بود. 249 نفر بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای، به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سنجش خلاقیت، هیجان اندیشه و آزمون مکعب های Kohs استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS-23 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد خلاقیت با همه متغیرها دارای ضریب همبستگی مثبت و معنادار است. هوش تجربی نیز با همه متغیرهای هیجان اندیشه بجز متغیر جنب و جوش رابطه معنادار دارد (01/0P<). نتایج تحلیل مدل نشان داد که هوش تجربی در رابطه بین هیجان اندیشه با خلاقیت به صورت جزئی نقش میانجی دارد (001/0P<). نتیجه گیری: هوش تجربی رابطه بین هیجان اندیشه و خلاقیت را به صورت جزئی میانجی گری نمود. در نتیجه می توان در دانش آموزان با پرورش خلاقیت در مدرسه هوش تجربی آنها را ارتقا داد که این امر خود منجر به هیجان اندیشه بیشتر می شود.
اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر ایماگو بر بهبود آشفتگی زناشویی و کیفیت زندگی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
519 - 533
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر ایماگو بر بهبود آشفتگی زناشویی وکیفیت زندگی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر یک تحقیق کاربردی و از نظر روش تحقیق از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی از نوع تحقیقات پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زوجینی که آسیب دیده از خیانت زناشویی که در سال 99-1398 به مجتمع مشاوره و خدمات روان شناختی آموزش پرورش شهر سبزوار مراجعه کردند بود که از بین آن ها تعداد 14 زوج (28 نفر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس غربالگری آشفتگی زناشویی و ارتباطی (ویسمن و همکاران، 2009) و پرسشنامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1996) بدست آمدند. پروتکل زوج درمانی به شیوه ایماگوتراپی (هندریکس و همکاران، 2005) در هشت جلسه 90 دقیقه ای روی گروه آزمایش اجرا شد اما گروه گواه در لیست انتظار باقی ماند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین اثر بخشی زوج درمانی مبتنی بر ایماگو بر بهبود آشفتگی زناشویی (86/38=F، 001/0>p) و کیفیت زندگی (25/15=F، 001/0>p) در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت زوج درمانی مبتنی بر ایماگو بر بهبود آشفتگی زناشویی وکیفیت زندگی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی موثر بود و این تاثیر تا دوره پیگیری ادامه داشت.
مقایسه زوج درمانی مبتنی بر بخشودگی و زوج درمانی مذهبی در افزایش سازگاری و کیفیت روابط زناشویی زوجین
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج-درمانی مبتنی بر بخشودگی و زوج درمانی مذهبی در افزایش سازگاری و کیفیت روابط زناشویی زوجین شهر بوشهر بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. ابزار پژوهش عبارت بود از مقیاس سازگاری زناشویی دو عضوی اسپانیر (1976) و پرسشنامه کیفیت زناشویی باسبی و همکاران (1995). نمونه پژوهش شامل 33 زوج از افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره بودند. 11 زوج در گروه آزمایش زوج درمانی مذهبی و 11 زوج در گروه آزمایش زوج درمانی مبتنی بر بخشودگی و 11 زوج دیگر در گروه گواه به طور تصادفی جایگزین شدند. هر کدام از روش های زوج درمانی مذهبی و زوج-درمانی مبتنی بر بخشودگی به مدت 8 جلسه ی 90 دقیقه ای برای زوجین برگزار گردید. یافته ها: تحلیل کواریانس نشان داد زوج درمانی مذهبی و زوج درمانی مبتنی بر بخشودگی در افزایش سازگاری و کیفیت روابط زناشویی تاثیر داشته است. نتیجه گیری: در مقایسه بین زوج درمانی مذهبی و زوج-درمانی مبتنی بر بخشودگی در افزایش سازگاری مشخص شد که تفاوت معنی داری بین این دو وجود ندارد اما در زمینه ی افزایش کیفیت روابط زناشویی زوج درمانی مبتنی بر بخشودگی تاثیر بیشتری داشته است.
مقایسه مؤلفه های ERP در افراد ماهر و غیرماهر در بازی های کامپیوتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بازی های کامپیوتری با توجه به گسترش و محبوبیتی که دارند امروزه به یکی از موضوعات مورد علاقه پژوهشگرانی در زمینه مغز و عملکرد آن تحقیق می کنند بدل شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مهارت در پاسخ به بازی های کامپیوتری صورت گرفته و دو شبکه توجه قدامی و خلفی را مورد بررسی قرار می دهد. روش: پژوهش حاضر به شیوه شبه آزمایشی است و دو گروه از افراد ماهر و غیرماهر در بازی های کامپیوتری در آن شرکت دارند. افراد حاضر در هر دو گروه در حین ثبت EEG به تکلیف در خصوص بازی های مورد بررسی پاسخ دادند. مؤلفه های مورد بررسی در این پژوهش مؤلفه P1 در شبکه خلفی توجه و ناحیه پس سری و مؤلفه PP2 در شبکه توجه قدامی و ناحیه پیش پیشانی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد دو گروه ماهر و غیرماهر در پاسخ به بازی های کامپیوتری متفاوت هستند و گروه غیرماهر فعالیت بیشتری در مواجه با محرک از خود نشان دادند. در حالی که گروه ماهر عملکر بهتری داشتند و از هر دو شبکه توجه به طور همزمان استفاده می کردند. همچنین نتایج نشان داد دو شبکه توجه قدامی و خلفی در مواجه با محرک ها متفاوت عمل می کنند و شبکه قدامی فعالیت بیشتری در توجه متمرکز سوگرانه دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت بازی های کامپیوتری با فعالیت کمتر و عملکرد بهتر اما غیر تخصصی در مغز همراه است و این تفاوت در شبکه توجه قدامی به خوبی قابل مشاهده است.
مقایسه تداعی های ضمنی و آشکار پرخاشگری و اضطراب در نوجوانان پسر دارای رفتار قلدری و بدون رفتار قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
166 - 193
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه تداعی های ضمنی و آشکار مربوط به پرخاشگری و اضطراب در نوجوانان پسر دارای رفتار قلدری و بدون رفتار قلدری بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری آن شامل دانش آموزان پسر ۱۲ تا ۱۹ ساله شهر تهران در مقطع متوسطه اول و دوم بود که تعداد 113 دانش آموز از چهار دبیرستان پسرانه به روش نمونه گیری خوشه ای در سال تحصیلی 1398-99 انتخاب شدند. به منظور شناسایی دانش آموزان با و بدون قلدری، از فرم نامگذاری قلدری همسالان (پکاریک و همکاران، ۱۹۷۶) استفاده شد. برای جمع آوری داده های پژوهش نیز با استفاده از پرسشنامه قلدری ایلی نویز (اسپلیج و هالت، ۲۰۰۱)، چک لیست علاِئم بالینی Scl-90 (دراگوتیس، لیپمن و کوی، ۱۹۷۳) و آزمون تداعی ضمنی ( (IATبر اساس مدل گرینوالد و همکاران (۱۹۹۸) جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از آزمون مقایسه میانگین، و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که تفاوت نمرات تداعی ضمنی پرخاشگری و اضطراب در دو گروه با و بدون قلدری معنادار است؛ اما تنها نمرات تداعی آشکار پرخاشگری دو گروه معنادار بود و تداعی اشکار اضطراب در دو گروه تفاوتی نداشت. یافته ها همچنین نشان داد که تداعی آشکار و ضمنی پرخاشگری، و تداعی ضمنی اضطراب می توانند رفتار قلدری را با اطمینان پیش بینی نمایند (0001/0p≥ ). این نتایج تایید کننده نقش تداعی های ضمنی و آشکار در عرصه بالینی است؛ و در شناخت بهتر رفتار قلدری کمک می نماید، تا در تدوین برنامه های آموزشی و مداخله های روانشناختی مورد ملاحظه قرار گیرد.
تاثیر متفاوت موقعیّت مکانی محرّک ناهمگن بر اتّساع زمانی موسیقی دان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقتی یک محرّک ناهمگن در یک توالی از محرّک های همگن ارائه شود، طول مدّت آن بیشتر به نظر می آید. آزمایشی برای بررسی اثر موقعیّت مکانی محرّک ناهمگن بر ادراک زمان طرّاحی شد؛ یک محرّک ناهمگن در زنجیره ای از محرّک های همگن قرار می گرفت و موقعیّت مکانی آن در هر کوشش متغیّر بود. 16 موسیقی دان و 16 غیرموسیقی دان به صورت داوطلبانه و با فراخوان قبلی در آزمایش شرکت کردند. آزمودنی ها باید قضاوت می کردند که محرّک ناهمگن از محرّک های استاندارد طولانی تر است یا کوتاه تر. سپس داده های دو گروه به شاخص های نقطه ی تعادل ذهنی و آستانه ی افتراقی تبدیل شدند و مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که برای غیرموسیقی دانان، محرّک های ناهمگنی که جایگاه دورتری در زنجیره دارند، نسبت به آن هایی که جایگاه نزدیک تری دارند، طولانی تر ادراک می شوند. برخلاف نتایج غیرموسیقی دانان، اثر موقعیّت مکانی محرّک ناهمگن در موسیقی دانان مشاهده نشد؛ زمان ذهنی آن ها بدون تغییر باقی ماند. پژوهش جاری نشان داد که موسیقی دانان از سطوح بالاتر پردازش اطّلاعات زمانی برخوردارند و شواهدی در زمینه ی نیرومندی پیام های بالا به پایین آن ها فراهم آورد.
تدوین مدل معادلات ساختاری اهمالکاری بر اساس سرمایه روانشناختی (امید، خوشبینی، تاب آوری و خود کارآمدی) با اثر تعدیل کنندگی تفکر انتقادی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل اهمال کاری کارکنان بر اساس میزان سرمایه های روان شناختی (تاب آوری. خودکارآمدی، امید و خوش بینی) با اثر تعدیل کنندگی تفکر انتقادی در کارکنان بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع طرح های همبستگی و روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بانک پارسیان در سال98-99 با حجم 2600 نفر بود و 300 نفر نمونه با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش، پرسشنامه اهمال کاری سازمانیSOP، مقیاس سرمایه روان شناختی لوتانز و آولیو (2007) و پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس بودند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-25 و نرم افزار لیزرل انجام شد. طبق نتایج به دست آمده بار عاملی مسیر مستقیم تأثیر متغیر سرمایه روان شناختی بر متغیر اهمال کاری معنی دار نبود، اما با میانجیگری متغیر تفکر انتقادی این مسیر معنی دار شد. سپس به جهت اصلاح مدل، مسیرهایی که بار عاملی آن ها معنی دار نبود، حذف گردید. درنهایت مدل اصلاح شده دارای برازش مطلوب و مناسبی بود. در مدل نهایی همه بارهای عاملی معنی دار بودند که نشان از رابطه قوی بین متغیرهای مشاهده شده و متغیرهای مکنون داشت.
الگوی ساختاری اثرات افسردگی،شکست عاطفی و تجربه خشونت با رفتارهای خودزنی در زنان: نقش میانجی مهارت-های اجتماعی، کنترل هیجان و نارضایتی از بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
129 - 155
حوزه های تخصصی:
مقدمه : از عوامل فراگیر اجتماعی و فردی که توجه متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده، آسیب به خود می باشد. هدف پژوهش حاضر، طراحی و آزمون الگویی از اثرات رفتار های خودزنی است. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS<sub>26</sub> و AMOS<sub>24</sub> صورت گرفت. تحلیل روابط واسطه ای نیز از روش بوت استرپ در برنامه MACRO پریچر و هایز (2008) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان 15-25 سال شهر کرج در سال 1399 بودند که 500 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش، از مقیاس آسیب به خود (سیگالاس و بیسواس، ۱۹۹۸)، افسردگی بک (بک، مندلسون، موک و ارباف، 1996)، ضربه عشق (دهقانی و همکاران،1389)، مهارت های اجتماعی (ایندربیتزن و فوستر1992)، کنترل هیجان (راجر و نشوور، 1987)، خشونت نسبت به زنان (حاج یحیی، 1380) و تصویر بدن (فیشر، 1970) استفاده شد. یافته ها : نتایج حاصل نشان داد که افسردگی، شکست عاطفی و تجربه خشونت پیش بین های خوبی برای رفتارهای خودزنی هستند. یافته ها در بخش دوم نشان دادند که دشواری در کنترل هیجان، مهارت های اجتماعی و نارضایتی از بدن در مدل نقش واسطه ای دارند. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی برازش مناسبی دارد (RMSEA<0/1) و5/0 >(CMIN/DF نتیجه گیری : این نتایج نشان دهنده تأثیر عوامل فرهنگی بافت و مهارت های اجتماعی اهمیت ویژه ای داشته و لازم است مراقبت های همه جانبه ای شامل ارزیابی عوامل فردی- خانوادگی و اجتماعی صورت پذیرد. در درمان زنانی که رفتارهای خودزنی دارند، تفاوت ها و ویژگی های عاطفی و اجتماعی و هیجانی توجه خاص شود.