فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۸۱ تا ۶٬۴۰۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
185 - 212
حوزه های تخصصی:
روابط صمیمانه زناشویی، مهم ترین پیش بینی کننده رضایت از زندگی است. هدف از پژوهش حاضر، هم سنجی اثربخشی آموزش زوج ها بر اساس رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و تصویرسازی ارتباطی بر مدیریت تعارض زوجین بود. جامعه ی آماری این پژوهش کل زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره آوای سروش شهر کرمانشاه در سال 1397 بود که از میان آن ها تعداد 45 زوج که دارای معیارهای ورود به پژوهش بودند به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. بنابراین، 45 زوج (زن و شوهر ) انتخاب و به صورت گمارش تصادفی، در سه گروه (15زوجی) ایماگوتراپی، اکت و شاهد جایگزین شدند. در 8 جلسه 120 دقیقه ای یکی از گروه های آزمایش در معرض آموزش بر اساس رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه دیگر در معرض آموزش بر اساس تصویرسازی ارتباطی قرار گرفتند. مدیریت تعارض توسط پرسشنامه تعارض زناشویی(MCQ) سنجیده شد. داده های حاصل در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکووا) توسط نرم افزارSPSS نسخه 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد در سطح معنی داری 5 درصد آموزش زوج ها بر اساس رویکرد اکت و ایماگوتراپی بر مدیریت تعارض زوجین مؤثر است. همچنین نتایج حاکی از آن بود که آموزش زوج ها بر اساس رویکرد اکت در ابعاد روابط خانوادگی و خویشاوندان مؤثرتر و آموزش زوج ها بر اساس رویکرد ایماگوتراپی در بعد هیجانی مؤثرتر است و در دیگر ابعاد مدیریت تعارض بین این دو روش تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
بررسی نقش امواج مغزی در تمایزگذاری کودکان مبتلا به بیماری های انگلی روده ای و کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی در شهرستان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری های انگلی روده ای علاوه بر مشکلات جسمانی خاصی که ایجاد می کند، از نظر روانی هم باعث نقص های شناختی مشابه با کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی می شود. پژوهش فوق با هدف بررسی نقش امواج مغزی در تمایزگذاری کودکان مبتلا به بیماری های انگلی روده ای و کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی صورت گرفت. روش کار: روش مطالعه به صورت مقطعی از نوع توصیفی_تحلیلی بود. نمونه گیری از بین کودکان مقطع ابتدایی، شامل 120 کودک در گروه های 40 نفری از کودکان سالم، مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی و انگلی روده ای به صورت هدفمند صورت گرفت. ابزارهای پژوهش شامل مصاحبه تشخیصی، مقیاس درجه بندی Conners-فرم گزارش والدین، ثبت امواج مغزی توسط دستگاه Procamp دوکاناله در ناحیه FCZ و تست های انگلی بود. داده ها با آزمون رگرسیون لجستیک و تحلیل تشخیصی در نرم افزار SPSS-23 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که ضرایب لجستیک موج تتا در کودکان مبتلا به بیماری انگلی روده ای و کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی معنادار است. همچنین کودکان سالم و کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی با 85 درصد، بیشترین صحت را در پیش بینی داشته اند و کودکان مبتلا به بیماری انگلی روده ای با 5/52 درصد، دومین رتبه صحت در پیش بینی را دارند و بر اساس مدل پیشنهادی به درستی طبقه بندی شده اند. نتیجه گیری: بیماری های مرتبط با انگل های روده ای همانند اختلال نقص توجه/بیش فعالی دارای الگویی از افزایش موج تتا هستند. بدیهی است زمانی که امواج مغزی این دو اختلال مشابه باشد، علائم رفتاری هم می تواند با هم هم پوشانی داشته باشد و در صورت عدم بررسی دقیق تر می تواند منجر به اشتباه در ارزیابی و تشخیص گردد.
اثربخشی زوج درمانی راه حل محور بر رضایت و سازگاری زناشویی زوجین
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: درمان راه حل محور یکی از شاخه های رویکرد پست مدرن در حیطه خانواده درمانی و زوج درمانی است که با تمرکز بر یافتن راه حلها به درمان مشکلات می پردازد؛ پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی راه حل محور بر رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی زوجین انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون با پیگیری یک ماهه و جامعه آماری زوج هایی بودند که به دلیل عدم رضایت و ناسازگاری و مشکلات ارتباطی به مرکز مشاوره مهرآور واقع در منطقه 2 شهر تهران در سال 1395 مراجعه کرده بودند. پس از غربالگری با پرسشنامه های رضایت زناشویی (فاورز و اولسون، 1993) و سازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976)، 20 زوج ناسازگاری به صورت هدفمند انتخاب و 10 زوج در گروه آزمایش و 10 زوج در گروه گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش، مداخله های 8 جلسه ای زوج درمانی راه حل محور را به صورت گروهی دریافت و گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی راه حل محور میزان رضایت زناشویی (68/10= F و 002/0= P ) و سازگاری زناشویی (58/13= F و 001/0= P ) را به طور معناداری افزایش می دهد و نتایج در مرحله پیگیری نیز پایدار بود (05/0= P ). نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که زوج درمانی راه حل محور می تواند درمان مناسبی برای افزایش رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی در زوجین باشد.
بررسی اثربخشی درمان مواجهه با نگرانی مبتنی بر واقعیت مجازی در کاهش نشانه های اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم فروردین ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
121-132
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مواجهه با نگرانی مبتنی بر واقعیت مجازی در کاهش نشانه های اختلال اضطراب فراگیر است. این پژوهش در چارچوب طرح های تجربی تک موردی با خط پایه چندگانه و پیگیری 6 هفته ای انجام شد. از میان افرادی که در سال 1398 به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر تبریز مراجعه نموده بودند،3 شرکت کننده زن که از طریق مصاحبه ساختار یافته مبتنی بر DSM5 تشخیص اختلال اضطراب فراگیر دریافت کرده بودند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پروتکل درمانی این پژوهش مبتنی بر مدل بکر و مارگراف (2002) بود که مواجهه درمانی برای اختلال اضطراب فراگیر را در 15 جلسه معرفی می نماید، با این تفاوت که در پژوهش حاضر مواجهه به جای تجسم از طریق تکنولوژی واقعیت مجازی انجام شد. در این مطالعه سه فیلم 360 درجه بر اساس نگرانی های مراجعین ساخته و به کمک ابزارهای واقعیت مجازی برای شرکت کنندگان نمایش داده شد. مقیاس هایی که برای سنجش متغیرها استفاده شد عبارت بودند از مقیاس اجتناب شناختی سکستون و داگاس (2009) و پرسشنامه اضطراب فراگیر ( GAD7 ) اشپیتز، کرونک، ویلیامز و لو (2006). نتایج با استفاده از تحلیل چشمی، درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا تحلیل شد. نتایج تحلیل ها نشان داد که مواجهه درمانی مبتنی بر واقعیت مجازی در کاهش نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و اجتناب شناختی افراد دچار این اختلال از نظر بالینی و آماری ( P <0/05 ) معنی دار است. بنابراین درمان مواجهه با نگرانی مبتنی بر واقعیت مجازی، در کاهش نشانه های اختلال اضطراب فراگیر موثر است.
ویژگی های روانسنجی مقیاس افسردگی رادز در دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس افسردگی نوجوانان رینولدز با بکارگیری تحلیل عاملی بود. مواد و روش ها: حجم نمونه ی مورد نظر شامل 400 دانش آموز مقطع راهنمایی و دبیرستان که 200 نفر از آن ها دختر و 200 نفر پسر بودند و با روش نمونه گیری در دسترس از میان مدارس شهر تهران انتخاب شده بودند. برای محاسبه ی روایی همگرا و واگرا همزمان با اجرای مقیاس، از مقیاس های افسردگی کودکان و نوجوانان کوتچر،مقیاس خودکارآمدی، مقیاس نا امیدی، مقیاس افسردگی نوجوانان کواکس و پرسشنامه ی مشکلات رفتاری ایشنباخ استفاده شد. جهت بررسی ساختار عاملی تأییدی مرتبه اول مقیاس افسردگی کودکان و نوجوانان رینولدز از روش برآورد کم ترین مقدار مجذورات وزن دار (WLS) و برای ارزیابی کفایت برازش مدل با داده ها از شاخص های RMR ، RMSEA ، CFI ، AGFI ، GFI ، 2 c ، /df 2 c و 2 D c استفاده گردید. یافته ها: ساختار عاملی مقیاس افسردگی نوجوانان رینولدز با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. بررسی ضرایب همبستگی نشان داد که مقیاس افسردگی نوجوانان رینولدز با مقیاس های افسردگی کوتچر، افسردگی کودکان و ناامیدی کودکان و نوجوانان رابطه مثبت معنی دار و با مقیاس خودکارآمدی نوجوانان رابطه منفی معنادار دارد که این رابطه بیانگر روایی همگرا و روایی واگرای این ابزار می باشد. نتیجه گیری: ساختار عاملی مرتبه اول مقیاس افسردگی نوجوانان رادز برازش بهتری با داده های مشاهده شده نشان داد. ساختار عاملی تأییدی، اعتبار و روایی مقیاس افسردگی نوجوانان رادز برای کاربردهای پژوهشی و بالینی در حد قابل قبول می باشد.
تحولات سبک های یاددهی و یادگیری در هزاره سوم، آموزش مجازی، آموزش الکترونیک، آموزش ترکیبی
حوزه های تخصصی:
تغییرات گسترده در عصر اخیر باعث تفاوت در هر حوزه ای شده است و آموزش نیز در این فرایند دچار تغییراتی شده است و الگوی آموزش به سمت رویکرد آموزش الکترونیک و مجازی رفته است. در همین راستا این تحقیق به بررسی تحولات سبک های یاددهی و یادگیری در هزاره سوم، آموزش مجازی، آموزش الکترونیک، آموزش ترکیبی پرداخت. این مطالعه از انواع تحقیقات کتابخانه و تحلیلی بود و یافته ها نشان داد در دوره آموزش الکترونیک الگوی تدریس نگاه آموزشی قبلی نیست و رویکرد فعال آموزشی و ابزار محور متناسب با شرایط و نیاز فراگیر جایگزین دوره قبلی شده است و عامل تدریس از معلم به ترکیب آموزش دهنده و فراگیر تغییر کرده است، ابزار تدریس به رویکرد فناوری محور و استفاده از وسایل آموزشی متنوع چون واقعیت افزوده در این مسیر تغییریافته است و بین دانش آموز و معلم روابط نزدیکی برقرار گردیده است و پیامد آموزش منتهی به ورد به بازار کار و یادگیری تخصصی معطوف شده است. همچنین در بررسی اثرات مثبت و منفی الگوی جدید یاددهی و یادگیری الکترونیک؛ آموزش در این دوره معطوف به زمان و مکان نبودن خاص، تخصصی سازی و آموزش گسترده و نیز نظارت بیشتر و دقیق تر به شیوه آموزش مهم ترین مزایای موردنظر است و سطحی سازی روابط و نبود واکنش های عملیاتی و اکت های مختلف بین فراگیران و در ارتباط با معلم از مهم ترین معایب این طرح است. با توجه به بررسی های صورت گرفته آموزش الکترونیک می تواند اثری مثبت بر آموزش داشته باشد که در صورت ترکیب با آموزش حضوری کیفیت و اثرات مثبت آن افزایش می یابد.
ماهیّت و قلمرو قاعده نفی عُسر و حَرَج در فقه امامیّه
حوزه های تخصصی:
تمامی اندیشه های مبتنی بر آموزه های الهی ارتباط خود با عقل را حفظ کرده اند و در اسلامی این ارتباط با عنوان حسن و قبح عقلی شناخته می شود. تایید عقل در قاعده لاضرر به خوبی تبلور دارد زیرا عقل هیچ گاه حکم به الزام دستوری صادر نمی کند که توان انجام آن وجود ندارد. از جمله مهم ترین مبانی این امر می توان به حدیث لاضرر اشاره کرد که از سوی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده و مبنای استنباط و برداشت های گوناگونی در طی سالیان متمادی قرار گرفته است و اصولیون هرکدام به تبع اندیشه خود از این حدیث شریف استنباط هایی داشته اند. در خصوص قلمرو این قاعده در میان فقها اختلاف نظر های متعددی وجود دارد و قلمرو این قاعده از جهات گوناگونی توسط فقها تقسیم بندی شده است. از جمله تقسیم بندی های ارائه شده می توان به رخصی یا عزیمت بوده این قاعده، جریان آن در عدمیات، شمول آن نسبت به حرج شانی و غیره اشاره کرد که در این نوشتار از طریق روش کتابخانه به بیان آراء اندیشمندان این عرصه و نقد و بررسی نظرات فقها و اصولیون در خصوص مجرای قاعده لاضرر می پردازیم.
تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر رضایت مندی زناشویی و سبک های حل تعارض زنان متأهل شهر تهران
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
141 - 127
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) برسبک های حل تعارض، استرس والدگری در زنان متاهل شهر تهران انجام شده است. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متاهل کلیه زنان متأهل منطقه 9 شهر تهران بودند، که مراجعه کننده به کلینک ها و مراکز مشاوره و خانوده بودند. نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری درسترس 30 نفر (دو گروه 15 نفره برای آزمایش و کنترل) انتخاب شد. ابزارهای پژوهش دو پرسشنامه راهبردهای حل تعارض، استرس والدگری بود. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش های آماری در دو سطح توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که اجرای درمان مبتنی پذیرش و تعهد (ACT) باعث کاهش میزان استرس والدگری شرکت کنندگان پژوهش می شود. یافته ها همچنین نشان داد که اجرای درمان مبتنی بر بخشش در فرایند حل تعارض و خرده مقیاس های آن، باعث افزایش میزان کلامی، کاهش میزان غفلت و افزایش میزان گذشت در زنان متاهل می شود.
تاثیر آموزش مهارت حل مسئله بر پرخاشگری و خشم کودکان بیش فعال
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
210 - 198
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش : هدف از این مطالعه بررسی تاثیر آموزش مهارت حل مسئله بر پرخاشگری و خشم کودکان بود.روش : این پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. در این مطالعه 50 کودک بیش فعال به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج نهایی نشان می دهد مهارت های حل مسئله بر پرخاشگری و خشم کودکان بیش فعال تاثیر دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج جداول درمی یابیم که تنها مهارت حل مسئله خشم و پرخاشگری را درکودکان بیش فعال کاهش داده است.
تأخیر مؤلفه N400 در تفاوت های هیجانی زبان اول و دوم: مطالعه دو زبانه های ترکی - فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: طبق نتایج پژوهش های سال های اخیر، چنین اظهار شده که میزان هیجان زبان اول و دوم گویش وران دو زبانه متفاوت است و زبان دوم به لحاظ هیجانی فاصله بیشتری با فرد دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تفاوت هیجان خشم در زبان اول و دوم افراد دو زبانه ترکی_فارسی بود. روش کار: بدین منظور، 18 نفر دو زبانه متوالی ترکی_فارسی (با میانگین سنی 26 سال) از دانشجویان دانشگاه های تهران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در این پژوهش نیمه آزمایشی شرکت کردند. شرکت کنندگان ابتدا پرسشنامه های تاریخچه زبانی، سلامت عمومی، خلق مثبت و منفی، و برتری دست را تکمیل کردند. سپس، در یک آزمون شنیداری که محرک های آن واژه های خشم برانگیز و خنثی از هر دو زبان آنها بود شرکت کرده و هم زمان سیگنال الکتروانسفالوگرام آنها در 64 کانال نیز ثبت می شد. پس از استخراج مؤلفه های پتانسیل وابسته به رویداد، مؤلفه N400 با استفاده از آزمون فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بر اساس یافته ها، میانگین تأخیر مؤلفه N400 برای واژه های خشم ترکی در مقایسه با واژه های خشم فارسی در برخی از کانال ها به طور معناداری کمتر بود (05/0>P). نتیجه گیری: پردازش سریع تر واژه های خشم ترکی نشان داد که زبان اول شرکت کنندگان توجه شان را سریع تر جلب کرده و باعث پردازش آسان تر واژگانی_هیجانی شده است. در مجموع، زبان اول باعث برانگیخته شدن هیجان بیشتری می شود و پیرو آن، دسترسی واژگانی و پردازش معنایی آسان تر می شود. در حالی که میزان خودکار بودن پردازش زبان دوم کمتر است. بنابراین، می توان گفت که واژه های هیجانی زبان اول به شکل عمیق تری رمزگذاری شده اند و دارای تداعی های هیجانی عمیق تری می باشند.
پیش بینی شدت سردردهای میگرنی براساس اضطراب، مکانیسم های دفاعی و شفقت به خود در بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبانی نظری و مطالعات انجام شده حاکی از تاثیر عوامل روان شناختی در بروز و تشدید میگرن است که شناسایی این عوامل میتواند در درمان و پیش آگهی این بیماری نقش بسزایی داشته باشد. لذا هدف پژوهش حاضر پیشبینی شدت سردردهای میگرنی بر مبنای اضطراب ،مکانیسمهای دفاعی و شفقت خود بوده است . به این منظور 200 بیمار مبتلا به سردرد میگرنی از بین بیماران مراجعه کننده به کلینیک های مغز و اعصاب شیراز به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و از آنها خواسته شد به پرسشنامه ی اضطراب حالت – صفت اسپیلبرگ ر(1970) ، پرسشنامهی شدت علایم میگرن نجاریان (1376)،پرسشنامهی سبکهای دفاعی باند(1983) و مقیاس شفقت خود نف(2003) پاسخ دهند. نتایج آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که بین اضطراب، سبک های دفاعی و شفقت خود با شدت سردردهای میگرنی رابطه وجود دارد .(P < 0/01) همچنین نتایج نشان داد که اضطراب، سبکهای دفاعی و شفقت خود به ترتیب 19/0، 14/0 و 16/0 از شدت سردردهای میگرنی را پیشبینی می کنند.
نظریه مدیریت وحشت: مفاهیم نظری، پژوهش های تجربی و انتقادات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۳(پیاپی ۶۰)
135-148
حوزه های تخصصی:
نظریه مدیریت وحشت ( TMT ، گرینبرگ، پیزینسکی و سولومون، 1986) میل به بقا را انگیزه زیربنایی برای رفتارهای انسان در نظر میگیرد. انسان با توجه به ظرفیت شناختی و قابلیت تفکر انتزاعی در مورد آینده، متوجه است که مرگش اجتنابناپذیر است. همین امر وحشتی فلجکننده بهوجود میآورد. انسان برای محافظت از خود در مقابل این وحشت، ساختاهای روانشناختی خاصی را گسترش داده است. جهانبینی فرهنگی و حرمت خود برآمده از آن، مهمترین ساختارهای دفاعی روانشناختی هستند. نظریه مدیریت وحشت با شکل دادن سه مفروضه بنیادی، این نظریه را به بوتهی آزمون نهاده است که عبارتند از: فرضیه برجستگی مرگ، دسترسیپذیری افکار مرتبط با مرگ و سپر اضطرابی. با وجود پشتوانه پژوهشی قوی، به این نظریه انتقادهایی نیز وارد است از جمله ابطالناپذیری، یافتههای مغایر، تبیینهای جایگزین و عدم حساسیت به زبان و فرهنگهای غیرغربی. در نهایت بنظر میرسد، نظریه مدیریت وحشت، به نکته مهمی در رفتارشناسی انسان اشاره کرده است، که با رفع کاستیها، یک نظریهی قوی و جذاب در روانشناسی خواهد بود.
بررسی مدل ناامیدی و نشخوار فکری در نظریۀ انگیزشی-ارادی خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خودکشی، یکی از علل مرگ در سراسر جهان و یکی از مهم ترین مشکلات بهداشت عمومی در جوانان است. هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل نقش ناامیدی و نشخوار فکری در نظریۀ انگیزشی_ ارادی خودکشی بود. نمونۀ این پژوهش را 650 نفر از دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی تشکیل می دهند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور تعیین ارتباط بین متغیرهای پژوهش از همبستگی استفاده شد. نتایج نشان داد که که شکست (25/0- β ) و به دام افتادگی (15/0 = β ) تأثیر مستقیم معناداری بر ایدۀ خودکشی دارند؛ و اثر غیرمستقیم شکست بر ایدۀ خودکشی از طریق نقش واسطه ای دام افتادگی قابل توجه بود (12/0= β ). نشخوار فکری هم به طور قابل توجهی رابطۀ بین شکست و به دام افتادن را تعدیل کرد، و %29/0 از واریانس به دام افتادگی را به خود اختصاص داد. در خصوص نقش تعدیل گری نا امیدی منفی و مثبت ننایج نشان داد که ناامیدی رابطۀ بین به دام افتادگی و ایدۀ خودکشی را تعدیل کرد و %73/2 و %17/1 درصد از واریانس ایدۀ خودکشی مربوط به ناامیدی منفی و مثبت بود. این یافته ها گامی مقدماتی به سمت روشن سازی مکانسیم های رفتاری خودکشی بوده و پیامدهای آن را در جامعۀ ایران نشان می دهد.
طراحی و آزمون مدل راهبردهای سرمایه انسانی مبتنیبر تحول و چشمانداز فناوری دیجیتال؛ شناسایی پیامدهای شناختی، رفتاری و عملکردی در سطح فرد، گروه و سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات گسترده فناوری دیجیتال، بستر تحول کسب وکارها و تمامی ابعاد آن را فراهم کرده است. یکی از مهم ترین ابعادی که تحت تأثیر تحولات فناوری دیجیتال قرار گرفته، سرمایه انسانی و مدیریت راهبردی آن است. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل مفهومی راهبردهای سرمایه انسانی مبتنی بر فناوری دیجیتال انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل ۴۵۰۰ نفر از کارشناسان، سرپرستان و مدیران شرکت مخابرات ایران با سطح خبرگی بالا بود و ۳۵۴ نفر از خبرگان در ۸ منطقه مخابراتی (استان) به عنوان نمونه تعیین شدند. برای انجام پژوهش از طرح ترکیبی یا آمیخته استفاده شد که در بخش پژوهش کیفی آن از نظریه زمینه بنیاد برای ارائه مدل مفهومی پژوهش و در بخش کمّی آن از تحلیل های آماری برای آزمون مدل پژوهش استفاده شد. همچنین، طراحی مدل پژوهش برمبنای ساختار مدل پارادایمی استراوس و کوربین صورت پذیرفت. مدل راهبردهای سرمایه انسانی با ابعاد شش گانه طراحی و تدوین شد. همچنین، ۱۱ راهبرد سرمایه انسانی که مبتنی بر فناوری دیجیتال شکل می گیرند، تدوین شد. تمامی ۷ فرضیه طراحی شده برای ابعاد مختلف مدل پژوهش طبق نتایج مدل یابی معادلات ساختاری تأیید شد. از خروجی تحلیل های آماری می توان استنباط کرد که فناوری دیجیتال، اهداف و راهبردهای سازمانی و تعهد مدیران ارشد بر تدوین و اجرای راهبردهای سرمایه انسانی و درنهایت بر پیامدهای شناختی، رفتاری و عملکردی در سطح فردی، گروهی و سازمانی به شدت تأثیرگذار است. پژوهش نشان داد ماهیت راهبردهای سرمایه انسانی متحول شده است و راهبردهای نوینی نیاز است که در این پژوهش این راهبردهای نوآورانه معرفی شد.
بررسی رابطه ساختاری سرمایه روان شناختی و استحکام روانی: نقش میانجی تحمل ابهام و شادکامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
220 - 243
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تبیین رابطه ساختاری سرمایه روان شناختی و استحکام روانی و نقش میانجی تحمل ابهام با شادکامی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر یک طرح همبستگی و جامعه آماری دانشجویان دانشگاه آزاد تهران واحد علوم تحقیقات در سال تحصیلی 1400-1399 بود که 380 دانشجوی دختر و پسر با روش تصادفی انتخاب و به پرسشنامه های شادکامی آکسفورد (آرگایل و دیگران، 1987)، سرمایه روان شناختی (لوتانز و آولیو، 2007)، استحکام روانی (کلاف و دیگران، 2002) و مقیاس تحمل ابهام (باهر و داگاس، 2002) پاسخ دادند. دادهها با استفاده از ضرایب همبستگی و تحلیل مسیر و با نرم افزار spss و Amos تحلیل شد. یافته ها: نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین مؤلفه های سرمایه روان شناختی (تاب آوری، خوش بینی، امیدواری و خودکارآمدی)، مؤلفه های استحکام روانی (تعهد، مبارزه جویی، مهار و اعتماد) و تحمل ابهام با شادکامی دانشجویان رابطه مثبت معنادار وجود دارد. نتایج آزمون مدل یابی نشان داد مدل شادکامی بر اساس سرمایه روان شناختی و استحکام روانی با تاکید بر نقش میانجی تحمل ابهام برازش دارد و تحمل ابهام در ارتباط بین سرمایه روان شناختی و استحکام روانی با شادکامی دانشجویان نقش میانجی دارد. براساس نتایج آزمون مدل یابی سرمایه روان شناختی و استحکام روانی توانایی تبیین 43 درصد از واریانس تحمل ابهام دانشجویان را دارند. افزون بر آن سرمایه روان شناختی، استحکام روانی و تحمل ابهام توانایی تبیین 52 درصد از واریانس شادکامی دانشجویان را دارند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد به منظور افزایش سطح شادکامی دانشجویان، می توان بر اساس روان شناسی مثبت نگر و رگه-های شخصیتی مانند سرمایه روان شناختی و استحکام روانی، همچنین تقویت درک مناسب محیطی با تقویت تحمل ابهام دانشجویان، اقداماتی اثرگذار را در راستای تقویت شادکامی و کیفیت زندگی دانشجویان و افراد جامعه انجام داد که با توجه به شرایط تحمیل شده به دلیل همه گیری کرونا، امری ضروری است.
تحلیل امر به معروف و نهی از منکر بر پایه مستندات قرآنی، روایی، فقهی و حقوقی
حوزه های تخصصی:
تمامی دستورات مکتب متعالی و نجات بخش اسلام برای رستگاری و سعادتمندی در بستر زندگانی مادی و معنوی انسان وضع شده و می تواند ابعاد گوناگون زندگی انسانی را پوشش دهد. یکی از موضوعاتی که شاه راه فلاح و رستگاری بشر امروز به حساب می آید مسآله امر به معروف و نهی از منکر است که با توجه به ابعاد زندگی اجتماعی انسان وضع شده و شارع مقدس از دید و زاویه عمومی به آن نگاه انداخته است. آیات و احادیثی زیادی یاد آور می شود که مسایل اعتقادی، فرهنگی و مدیریت کلان جامعه در تمامی سطوح و لایه ها نباید از دید آمران به معروف و ناهیان از منکر دور بماند پر واضح است در صورتی که آگاهان جامعه از این مهم غفلت نمایند کشتی نجات جوامع انسانی دچار تلاطم گردیده همه سرنشینان آن به تباهی و نابودی کشانیده خواهد شد. با توجه به اهمیت ویژه موضوع امر به معروف ونهی از منکر در جامعه اسلامی بلکه در تمامی جوامع بشری، نوشته حاضر تلاش نموده است که مساله امر به معروف و نهی از منکر را از منظرآیات و روایات مورد تحلیل و بررسی قرار داده و از نظر فقهی نیز وجوب آن را به اثبات برساند و با تجربه تلخ بشر امروز بعد از جنگ های ویرانگر و متولد شدن واژه تحت عنوان حقوق بشر ظرفیت های حقوق بشری مولفه امربه معروف و نهی از منکر، برای تأمین حقوق بشر در ابعاد مهم سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مدنی آن مورد بحث و کنکاش قرار گرفته است.
ارائه مدلی برای پیش بینی طلاق عاطفی براساس ویژگی های شخصیتی و خودکارآمدی شغلی با میانجیگری حمایت اجتماعی ادارک شده در زنان متأهل شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۳۳۹-۳۱۶
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای پیش بینی طلاق عاطفی براساس صفات شخصیت و خودکارآمدی شغلی با میانجیگری حمایت اجتماعی ادراک شده در زنان متأهل شاغل بود. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با رویکرد مدل معادلات ساختاری بود. از جامعه زنان متأهل شاغل در شهرداری تهران در سال 1399 با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 400 نفر انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن، ویژگی های شخصیتی، خودکارآمدی شغلی و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران مورداستفاده قرار گرفت. جهت آزمون فرضیه های تحقیق از معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه بین صفات برونگرایی و توافق پذیری با طلاق عاطفی را به صورت منفی و معنادار(01/0>p) میانجیگری می کند. به علاوه حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه بین خودکارآمدی شغلی و طلاق عاطفی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند (01/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت برای پیشگیری از طلاق یا طلاق عاطفی آموزش های لازم به خانواده های ارائه و برای خانواده هایی که دچار تعارضات زناشویی هستند با مداخله های درمانی مناسب از طریق مراکز مشاوره به آن ها کمک شود تا مشکلات خود حل وفصل نمایند.
غنی سازی زندگی زناشویی بر مبنای آموزه های اسلامی: یک تحلیل محتوای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: برنامه غنی سازی زندگی زناشویی یک برنامه پیشگیرانه است و پیشگیری بسیار موثرتر از درمان است. این برنامه یک برنامه کلی جهت تقویت سلامت رابطه زوجهای متاهل است. این برنامه زمانی از اعتبار لازم برخوردار است که مبتنی بر داده های فرهنگی آن جامعه باشد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی بخشهای مؤثر در غنی سازی زندگی زناشویی بر مبنای آموزههای اسلامی انجام شد. روش: مطالعه حاضر یک تحلیل محتوای کیفیِ قراردادی است. محتوای مورد پژوهش از طریق جستجوی الکترونیکی در پایگاه های منتخب و تائید کارگروه تحقیق انتخاب شدند. مرور متون، انتخاب واحدها، استخراج کدهای ، زیرطبقات، طبقات و رسیدن به درون مایه های اصلی و نامگذاری آنها از گامهای متداول این روش است. جهت ارتقاء دقت علمی مطالعه نیز از روشهای مختلفی مانند استفاده از تجارب پنل 15 نفره متخصصان استفاده شد. یافته ها: فرآیند کدگذاری نشان داد که مولفه های مؤثر در غنی سازی زندگی زناشویی بر مبنای آموزه های اسلامی را می توان در چهار بخش اصلی ارائه کرد که عبارتند از غنی سازی: 1-غنی سازی زیرساختها، 2-غنی سازی ابزارها و قوا، 3-غنی سازی قالبها و 4-غنی سازی عملکردها. توافق بین اعضای پانل برای چهار بخش اصلی ذکر شده نشان داد که ضریب نسبی روایی محتوا(CVR) و شاخص روایی محتوا(CVI) به ترتیب برابر با 81/0 و 92/. بوده و تمامی بخشها حداقل مقدار قابل قبول را دارا هستند. نتیجه گیری: بخشهای اصلی حاصل از تحقیق حاضر می تواند در سطوح مختلف پیشگیری، آموزش و درمان مورد توجه برنامه ریزان حوزه ازدواج و خانواده قرار گیرد.
تاثیر آموزش چندحسی فرنالد بر نارساخوانی، اختلال دیکته و سازش یافتگی های رفتاری دانش آموزان ابتدائی مبتلا به اختلال یادگیری شهر اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
67 - 81
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش چندحسی فرنالد بر مشکل نارساخوانی، اختلال دیکته و سازش یافتگی های رفتاری دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری شهر اهواز بود. روش: روش پژوهش آزمایشی (طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر عبارت از کلیه دانش آموزان ابتدایی دارای اختلال یادگیری کلاس اول و دوم ابتدایی مراکز اختلالات یادگیری شهر اهواز در سال 1398 بود. نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموز دارای اختلال یادگیری کلاس اول و دوم ابتدایی (15 نفر گروه آزمایش 1 (آموزش چندحسی فرنالد)، و 15 نفر گروه کنترل بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. گروه های آموزش در طی 8 جلسه 45 دقیقه ایی آموزش دریافت کردند. بعد از جلسات آموزش روش چندحسی فرنالد بر روی گروه آزمایش و گروه کنترل، پس آزمون نارساخوانی، اختلال دیکته و سازش یافتگی های رفتاری اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه نارساخوانی وکسلر (1945)، آزمون دیکته نویسی و پرسشنامه سازش یافتگی های رفتاری لامبرت و همکاران (1974) بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و کوواریانس چندمتغیره مانکوا، آنکوا استفاده شد. بافته ها: نتایج نشان داد، آموزش چندحسی فرنالد باعث کاهش نارساخوانی، اختلال دیکته و بهبود سازش یافتگی های رفتاری دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد. نتیجه گیری: در نتیجه می توان گفت روش های آموزش چندحسی فرنالد موجب کاهش نارساخوانی، اختلال دیکته و بهبود سازش یافتگی های رفتاری دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری می شوند و آموزش چندحسی فرنالد روش موثرتری بر کاهش خشم نارساخوانی، اختلال دیکته و بهبود سازش یافتگی های رفتاری دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری است.
شناسایی واکنش های شناختی پزشکان بهبودیافته از بیماری کووید-19: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
101 - 120
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کارکنان مراقبت های بهداشتی و درمانی در خط اول مبارزه با بیماری کووید-19 می باشند. این پژوهش با هدف شناسایی واکنش های شناختی پزشکان بهبودیافته از بیماری کووید-19 انجام شد. روش: در پژوهش حاضر از شیوه پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه این پژوهش شامل پزشکان بهبودیافته از بیماری کروناویروس در شهر یزد بود. 13 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه ساختار نیافته و عمیق قرار گرفتند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده شد. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها منجر به تولید 2 مضمون اصلی، 12 مضمون فرعی و 40 مفهوم اولیه گردید. مضمون اصلی نخست «واکنش های شناختی سازگارانه» بود. واکنش های شناختی سازگارانه شامل مجموعه واکنش هایی بود که مضمون های فرعی 1- اندیشه والا، 2- شفقت به خود، 3- خود ارنقایی، 4- توانش شناختی و 5- خودباوری پیروزمندانه را دربر می گرفت. مضمون اصلی دوم «واکنش های شناختی ناسازگارانه» بود. واکنش های شناختی ناسازگارانه شامل مجموعه واکنش هایی بود که مضمون های فرعی 1- تحریفات شناختی، 2- اندیشناکی ذهن، 3- تردید، 4- بی اعتمادی، 5- سرزنش گری، 6- نارضایتی ذهنی 7- سردرگمی ذهنی بود. نتیجه گیری: درمجموع نتایج این پژوهش نشان داد که تجربه مبتلایان به کووید-19 دارای طیف متنوعی از واکنش های شناختی سازگارانه و واکنش های شناختی ناسازگارانه بوده و این واکنش ها بعضا مشابه و در برخی واکنش ها متفاوت هستند. این پژوهش رهیافتی برای ادامه بررسی واکنش های روان شناختی و تدوین پروتکل های مداخلاتی در این حوزه می باشد.