فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۴۱ تا ۶٬۲۶۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آذر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
۱۵۱۲-۱۴۹۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: مادران کودکان با فلج مغزی به دلیل وجود کودک مبتلا به فلج مغزی، مستعد فشارهای اجتماعی، اقتصادی، هیجانی و خانوادگی هستند که به کاهش رضایت زناشویی و ادراک کارآمدی آن ها منجر می شود. تحقیقات نشان داده است که درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد روی آوردی حمایتی است که بر رابطه و پذیرش ارزش های فردی و خانوادگی تاکید دارد و آگاهی و پذیرش را همراه با راهبردهای تعهد و تغییر رفتار به منظور افزایش انعطاف پذیری روانشناختی به کار می گیرد که موجب افزایش رضایت زوجین و خودکارآمدی آنان گردیده است اما در زمینه انجام این مداخله بر روی مادران دارای کودک فلج مغزی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان با فلج مغزی بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، شبه آزمایشی از نوع گروه های نابرابر است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای فرزندان با فلج مغزی مراجعه کننده به مراکز آموزشی و توان بخشی معلولین جسمی حرکتی شهر کرمانشاه در سال 1399 بود. نمونه پژوهش 23 نفر از مادران داوطلب بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد (10 نفر) و گروه گواه (13 نفر) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (1997) و خودکارآمدی شرر (1982) استفاده شد. گروه آزمایشی 12 جلسه 90 دقیقه ای درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد با توجه به روی آورد هیز (2008) را به صورت هفته ای یک بار دریافت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر نشان داد که درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان با فلج مغزی مؤثر است (0/001 ≥P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از این پژوهش، می توان رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی را با به کارگیری درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بهبود بخشید.
اثربخشی آموزش تلفیقی صلح و حسن گزینی بر بهبود روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آذر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
۱۶۹۸-۱۶۸۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: یادگیری برای باهم زیستن همراه با ارزش های اخلاقی، از موضوعات عمده در تعلیم وتربیت امروزه است. پژوهش های بسیاری پیرامون آموزش صلح انجام گرفته ولی آموزش تلفیقی صلح وحسن گزینی برتوانمندسازهای تحصیلی ازجمله روابط بین فردی وانگیزه تحصیلی دانش آموزان مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش تلفیقی صلح و حسن گزینی بر بهبود روابط بین فردی وانگیزه تحصیلی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه تهران بود. روش: پژوهش، به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش وگواه و پیگیری یک ماهه انجام شده است. جامعه آماری آن، دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه منطقه 19، شهرتهران (5901 نفر) در سال تحصیلی 99-98 بود. نمونه،40 دانش آموز به صورت هدفمند انتخاب شده، و به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه 20 نفره قرارگرفته اند. ابزار پژوهش مقیاس ارزیابی شایستگی تحصیلی دیپرنا و الیوت (1999) بود. برای گروه آزمایش، برنامه مداخله آموزش تلفیقی صلح و حسن گزینی، شامل 8 جلسه 90 دقیقه ای طی 8 هفته مداوم، اجرا شد. در پایان از هر دو گروه پس آزمون و یک ماه بعد، آزمون مرحله پیگیری گرفته شد. داده های گردآوری شده به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر وآزمون تعقیبی بونفرونی با نرم افزار Spss-22 تحلیل استنباطی شد. یافته ها: آموزش تلفیقی صلح و حسن گزینی بر روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی دانش آموزان تأثیر مثبت داشت (0/01>P). این تأثیر در مرحله پیگیری هم معنی دار بود. نتیجه گیری: آموزش تلفیقی صلح و حسن گزینی می تواند به عنوان روشی کارآمد جهت بهبود روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.
وارسی الگوی مفهومی مؤلفه های راهنمایی شغلی و کارآفرینی تلفیق شده در محتوای کتب درسی دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (اسفند) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۸
۲۱۸۰-۲۱۶۱
حوزه های تخصصی:
زمینه: درحال حاضر با توجه به فقدان برنامه راهنمایی شغلی و آموزش کارآفرینی در دوره متوسطه اول ایران، آمادگی های لازم برای مسیر شغلی دانش آموزان از طریق تلفیق این مؤلفه ها در کتب درسی انجام می شود. از این رو وارسی الگوی تلفیق ضروری به نظر می رسد که در مطالعات پیشین مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر وارسی الگوی مفهومی مؤلفه های راهنمایی شغلی و کارآفرینی تلفیق شده در محتوای کتب درسی دوره متوسطه اول است. روش: این پژوهش به روش تحلیل محتوای کیفی برای شناسایی و استخراج مؤلفه ها، و فن تحلیل مضمون برای سازماندهی و تبیین الگوی مفهومی استفاده شد. جامعه آماری کتب درسی پایه هفتم تا نهم سال تحصیلی 99-1400 و نمونه پژوهش شامل کتب کاروفناوری، مطالعات اجتماعی سه پایه و تفکر وسبک زندگی پایه هفتم و هشتم، به طور هدفمند انتخاب شدند. یافته ها: تعداد 125 کد و 20 مضمون پایه استخراج شد؛ کدها و مضامین ضروری توسط 13 متخصص مشاوره و کارآفرینی به روش CVR اعتباریابی شدند. 89 کد و 19 مضمون پایه ضروری تشخیص داده شده در ادامه به 3 مضمون سازمان دهنده (آمادگی انتخاب مسیر شغلی، شایستگی های کارآفرینی و شایستگی های بنیادی) و مضمون فراگیر آمادگی مسیر شغلی، سازمان دهی و الگوی مفهومی استخراج شد. 46/07،34/83 و 56/18 درصد کدها به ترتیب در پایه های هفتم تا نهم مغفول مانده اند. به مضامین آمادگی انتخاب مسیر شغلی شامل: اطلاعات مسیر شغلی 99/12، مهارت های مسیر شغلی و تصمیم گیری 96/6 و نگرش شغلی2/09 درصد؛ به شایستگی های کارآفرینی 19/03 درصد در محتوای کتب درسی نمونه پژوهش توجه شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد درصد قابل توجهی از مضامین ضروری مفغول مانده و مؤلفه ها به صورت موضعی در محتوای کتب درسی گنجانده شده است. مقایسه الگوی تلفیق با مدل های رشدی انتخاب شغل، حاکی از غلبه دیدگاه آنی بر دیدگاه تکاملی انتخاب شغل است؛ ازاین رو الگوی تلفیق، کارآیی لازم را در آمادگی مسیر شغلی دانش آموزان ندارد.
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان و ادراک بیماری در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در بین اختلالات گوارشی کارکردی، سندرم روده تحریک پذیر شایع ترین، پرهزینه ترین و ناتوان کننده ترین نوع آن ها است. پژوهش حاضر باهدف مقایسه میزان اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه کنترل بر تنظیم هیجان و ادراک بیماری در بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به مرکز پورسینای حکیم شهر اصفهان در سال 1398-1399 بود. نمونه پژوهش شامل 45 نفر بیمار مبتلا بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هر دو مداخله به مدت 8 جلسه (90 دقیقه ای) برای هر دو گروه آزمایش در فاصله زمانی دو ماه اجرا شد. از پرسشنامه های ادراک بیماری برادبنت و همکاران و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج و برگه اطلاعات جمعیت شناختی برای گردآوری یافته ها استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره استفاده شد. نرم افزار مورداستفاده SPSS نسخه 19 بود. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخلات درمانی فراتشخیصی و پذیرش و تعهد بر افزایش ادراک بیماری و کاهش راهبردهای غیرانطباقی تأثیر معناداری نداشته است. درمان فراتشخیص و پذیرش و تعهد در افزایش راهبردهای انطباقی تاثیر داشتند (05/0P<). نتیجه گیری: درمانگران می توانند با استفاده از مداخلات مذکور روش های مؤثری جهت بهبود وضعیت بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر اتخاذ کنند که اثربخشی درمان های خود را ارتقاء بخشند.
مقایسه برنامه زمانی پارادوکسی و درمان شناختی رفتاری بر نگرانی و نشخوار فکری افراد دچار اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان برنامه زمانی پارادوکسی و درمان شناختی رفتاری بر نگرانی و نشخوار فکری افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود. جامعه پژوهش حاضر را افراد با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی در شهر تهران و گرگان تشکیل می دادندکه دارای پرونده فعال در فصل پاییز و زمستان 98 بودندکه از این تعداد 45 نفر از افراد با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی به صورت در دسترس انتخاب شدند و در یک گروه گواه و دو گروه آزمایش جایگزین شدند. ابزار های مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه نگرانی پن استت (زینبارگ و بارلو، 1990) و مقیاس پاسخ های نشخوارگری (نولن، 1989) بودند. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی استفاده شد. نتایج نشان داد بین میانگین نگرانی و نشخوار فکری در مرحله پس آزمون و پیگیری در گروه برنامه زمانی پارادوکس و درمان شناختی رفتاری نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد . همچنین درمان برنامه زمانی پارادوکسی با وجود برتری نسبی نسبت به درمان شناختی رفتاری، تفاوت معناداری از لحاظ نمرات نگرانی و نشخوار فکری در مرحله پس آزمون و پیگیری مشاهده نشد(05/0 p > ). به طور کلی بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت درمان برنامه زمانی پارادوکسی و شناختی رفتاری باعث کاهش علائم نگرانی و نشخوار فکری در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی شده اند. همچنین این تاثیر با ثبات بوده و اثربخشی بعد از دوره پیگیری حفظ شده است.
رابطه کیفیت زندگی در مدرسه با خودپنداره تحصیلی، بهزیستی روانشناختی و اشتیاق تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کیفیت زندگی در مدرسه با بهزیستی روانشناختی، خودپنداره تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان متوسطه دوم زهک بود. 323 دانش آموز به شیوه نمونه گیری تصادفی- طبقه ای وارد پژوهش شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه های کیفیت زندگی در مدرسه ( اندرسون و بورک، 2000 )، بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، خودپنداره تحصیلی (یی یسن چن، 2004) و اشتیاق تحصیلی (شوفلی، سالانوا، گونزالز-روما و بیکر، 2002) بود. داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد کیفیت زندگی در مدرسه با خودپنداره تحصیلی (71/0 r= )، بهزیستی روانشناختی (79/0 r= ) و اشتیاق تحصیلی (67/0 r= ) رابطه مثبت و معناداری دارد (001/0 p< ). همچنین کیفیت زندگی درمدرسه توانسته است به ترتیب 56، 65 و 47 درصد از واریانس خودپنداره تحصیلی، بهزیستی روانشناختی و اشتیاق تحصیلی را پیش بینی کند. با توجه به نتایج، مدیریت مدارس باید با حاکمیت قوانین و مقررات آموزشی ثابت و روشن، برقراری روابط مثبت دوستانه بین معلم و دانش آموزان، فراهم ساختن فرصت های حمایتی عاطفی، محیط مدرسه ای امن و خودمختارانه برای دانش آموزان فراهم کنند تا دانش آموزان با بهزیستی روانشناختی مناسب، خودپنداره مثبت تحصیلی و اشتیاق بالای تحصیلی درگیر فرایند یادگیری شوند .
تدوین مدل رواندرمانی مثبت یکپارچه نگر و مقایسه اثربخشی آن با روان درمانی شناختی رفتاری و روان-درمانی مثبت در کاهش علائم افسردگی بزرگسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکپارچه سازی نظری و تکنیکی می توان افزایش داد. هدف این پژوهش تدوین مدل درمانی یکپارچه نگر و مقایسه آن با رواندرمانی مثبت و درمان شناختی رفتاری در درمان افسردگی می باشد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه ی افراد مبتلا به افسردگی اساسی در شهر مشهد بود. صد و چهل و پنج فرد مبتلا به افسردگی اساسی به صورت داوطلبانه در پژوهش حاضر شرکت کردند. شرکت کنندگان در سه گروه رواندرمانی مثبت یکپارچه، رواندرمانی مثبت، و رواندرمانی شناختی رفتاری و گروه گواه قرار گرفتند و پرسشنامه جمعیت شناختی، مقیاس نگرشهای ناکارآمد (بک و وایسمن ، 1978)، و سیاهه افسردگی بک (بک، استیر و براون ، 1996)، و مقیاس هیجان های اساسی (پاور ، 2006) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تفاوت معناداری در اثربخشی سه گروه مداخله در پس آزمون وجود نداشت اما هر سه گروه مداخله از گروه گواه اثربخشی بیشتری داشتند (001/0> p ). در پیگیری شش ماهه رواندرمانی مثبت یکپارچه نگر نسبت به سایر روشهای درمانی در کاهش عود مجدد اثربخشی بیشتری داشت (001/0> p ). نتایج این پژوهش نشان دادند که کاربست بالینی برخی توانمندیهای شخصیت موجب بهبود اثربخشی درمان در عود مجدد افسردگی می شو د.
نقش الگوهای ارتباطی خانواده و فرهنگ مدرسه در گرایش به اعتیاد در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
275-292
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی نقش الگوهای ارتباطی خانواده و فرهنگ مدرسه در گرایش به اعتیاد در دانش آموزان شهر تبریز بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه شامل همه دانش آموزان دوره متوسطه شهر تبریز بود که 375 نفر از دانش آموزان به صورت نمونه گیری اینترنتی داوطلبانه انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه الگوهای ارتباطی خانواده، پرسش نامه فرهنگ مدرسه و پرسش نامه گرایش به اعتیاد را تکمیل کردند. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین الگوی ارتباطی جهت گیری گفت و شنود و گرایش به اعتیاد رابطه منفی معنادار و بین جهت گیری همنوایی و گرایش به اعتیاد رابطه مثبت معناداری در دانش آموزان وجود داشت. همچنین، بین مولفه های فرهنگ مدرسه (روابط دانش آموزان، روابط دانش آموزان و معلمان و فرصت های آموزشی) و گرایش به اعتیاد روابط منفی معناداری وجود داشت. به علاوه، الگوهای ارتباطی خانواده و مولفه های فرهنگ مدرسه به ترتیب قادر به پیش بینی 7 و 11 درصد از واریانس گرایش به اعتیاد در دانش آموزان بودند. نتیجه گیری : با توجه به نقش متغیرهای الگوهای ارتباطی خانواده و فرهنگ مدرسه در پیش بینی گرایش به اعتیاد در نوجوانان، می توان از نتایج حاضر در برنامه های پیشگیری و درمان اعتیاد استفاده کرد.
نقش واسطه ای راهبردهای مقابله ای در رابطه بین الگوی ارتباطی خانواده و آمادگی به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
311-334
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای مقابله ای در رابطه بین الگوی ارتباطی خانواده و آمادگی به اعتیاد در جوانان انجام شد. روش : پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی است از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل اعضا سازمان جوانان جمعیت هلال احمر کل ایران در سال 1397 بود. 595 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه آمادگی به اعتیاد، پرسش نامه الگوی ارتباطی خانواده و پرسش نامه راهبردهای مقابله ای جمع آوری شد. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از برازش مناسب مدل بود. در این مدل، جهت گیری گفت و شنود (به طور منفی) و جهت گیری همنوایی (به طور مثبت) تاثیرات غیر مستقیم و معناداری بر آمادگی به اعتیاد داشتند. راهبردهای مسئله مدار به طور معناداری در رابطه جهت گیری گفت و شنود و جهت گیری همنوایی با آمادگی به اعتیاد دارای نقش واسطه ای بودند. همچنین، راهبردهای هیجان مدار به طور معناداری میانجی کننده رابطه بین جهت گیری همنوایی و آمادگی به اعتیاد بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد الگوی ارتباطی خانواده در کنار سایر عوامل از جمله شیوه ی مقابله ای، نقشی کلیدی در آمادگی اعتیاد و مصرف مواد ایفا می کند و لزوم توجه به این عوامل در برنامه های پیشگیری ضروری است.
بررسی رابطه هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (خرداد) ۱۴۰۰ شماره ۹۹
405-412
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به بررسی هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی پرداخته اند. اما پیرامون بررسی رابطه بین هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده پزشکی تبریز به تعداد 380 نفر در سال 1397 بودند. 191 نفر از دانشجویان (149 نفر دانشجوی کارشناسی ارشد و 42 نفر دانشجوی دکتری) با روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی شرینگ (1996) و معدل بعنوان عملکرد تحصیلی بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته ها: مقدار همبستگی چندگانه بین هوش هیجانی و مؤلفه های آن با عملکرد تحصیلی 0/74 می باشد و ضریب تعیین 54/0 به دست آمد که نشان می دهد 54 درصد از تغییرات عملکرد تحصیلی توسط هوش هیجانی و مؤلفه های آن قابل تبیین است. نتیجه گیری: بین هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی دانشجویان و بین مؤلفه های هوش هیجانی با عملکرد تحصیلی رابطه مستقیم وجود داشت.
نقش میانجی استرس کرونا در رابطه بین اعتیاد به اینترنت با تعارضات و خشونت زناشویی و خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
95 - 116
حوزه های تخصصی:
کووید-19 شرایط استرس آوری ایجاد کرده و می تواند بر روابط زناشویی و خانوادگی اثر بگذارد. بنابراین پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش استرس کرونا در رابطه بین اعتیاد به اینترنت با تعارضات و خشونت زناشویی و خانوادگی انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد ساکن شهر بندرعباس در سال 1399بودند که 421 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به گروه افراد متأهل و مجرد تقسیم شدند. داده ها به روش برخط جمع آوری شدند. ابزارهای به کار گرفته شده، مقیاس استرس کرونا (CSS-18)، پرسشنامه تعارض و خشونت زناشویی و خانوادگی و اعتیاد به اینترنت (IAT) بود. داده ها از طریق همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر و نرم افزار SPSS-22 و برنامه ماکرو ساخته پریچر و هایز مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد اعتیاد به اینترنت و استرس کرونا می توانند 26/5درصد از واریانس تعارض و خشونت زناشویی و 19/1درصد از تعارض و خشونت خانوادگی را تبیین کنند. اعتیاد به اینترنت نیز می تواند 19/4درصد از واریانس استرس کرونا را در گروه افراد متأهل و 13/6درصد در گروه افراد مجرد تبیین کند. همچنین نتایج اثرات غیرمستقیم نشان داد که اعتیاد به اینترنت از طریق استرس کرونا 7/4 درصد بر تعارض و خشونت زناشویی و 12/2درصد بر تعارض و خشونت خانوادگی به صورت غیرمستقیم اثر دارد. استفاده آسیب زا از اینترنت در دوران کرونا باعث می شود تا افراد سطحی از استرس را تجربه کنند و این استرس می تواند به مرزهای زناشویی و خانوادگی وارد شود و موجب تعارضات و خشونت های زناشویی و خانوادگی شود.
ادراک دانش آموزان از نقش خانواده در سازگاری تحصیلی آنان با شرایط قرنطینه در زمان شیوع کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی ادراک دانشآموزان از نقش خانواده در سازگاری تحصیلی آنان با شرایط قرنطینه در زمان شیوع کرونا به انجام رسید. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شد جامعه مورد پژوهش دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی پایه پنجم شهر تهران که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل هستند بود روش نمونهگیری هدفمند میباشد و مصاحبهها تا زمان اشباع نظری ادامه یافت و در مجموع 13 م شارکتکننده مصاحبه شدند. گردآوری دادهها، از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته بر روی نوار ضبط و تمامی محتوا (کلمه به کلمه) بر روی کاغذ آورده شد و نهایتا دادهها با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. تحلیل دادهها نشان داد نقش خانواده در سازگاری تحصیلی فرزندان در دوران کرونا منجر به استخراج چهار مضمون فراگیر گردید که شامل موارد زیر بوده است: حمایت آموزشی، حمایت عاطفی- روانی، حمایت رفتاری، حمایت مالی- ابزاری . نتایج این پژوهش حاکی از اهمیت خانواده در سازگاری تحصیلی فرزندان در دوران بیماریهای همهگیر از جمله کرونا میباشد پیشنهاد میشود مشاوران مدارس از یافتههای این پژوهش در آموزش خانوادهها برای سازگاری هر چه بیشتر دانشآموزان استفاده نمایند.
مقایسه اثربخشی درمان های شناختی رفتاری و هیجان مدار بر احساس تنهایی در زنان متأهل قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خشونت خانگی نوع خاصی از خشونت است که در سطح خانواده اعمال و منجر به آسیب یا رنج جسمی، روانی و جنسی می شود. هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان های شناختی_رفتاری و هیجان مدار بر احساس تنهایی در زنان متأهل قربانی خشونت خانگی بود. روش کار: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان قربانی خشونت خانگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره تهران در سال 1398 بودند. جهت نمونه گیری از بین مراکز مشاوره شهر تهران دو مرکز به صورت تصادفی انتخاب گردیدند و از بین مراجعین آنها 60 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمایشی در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی تحت درمان شناختی_رفتاری و درمان هیجان مدار قرار گرفتند؛ گروه کنترل در لیست انتظار درمان قرار گرفت. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های خشونت خانگی و احساس تنهایی استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغییری با نرم افزار SPSS-24 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد، هر دو درمان شناختی_رفتاری و هیجان مدار بر کاهش احساس تنهایی در زنان متأهل قربانی خشونت خانگی اثربخش بودند و این اثر در طول زمان تداوم داشت (001/0P<). بین اثربخشی و تداوم اثر درمان های شناختی_رفتاری و هیجان مدار بر کاهش احساس تنهایی تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>). نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد با استفاده از این روش های درمانی می توان سلامت روانی زنان متأهل قربانی خشونت خانگی را بهبود بخشید، بنابراین به کارگیری این روش ها توسط مشاوران و روان شناسان در دادگستری ها، اداره زندان ها، کمیته امداد و انجمن اولیا و مربیان در آموزش و پرورش توصیه می شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد-کودک بر تنظیم هیجان دختران دارای اضطراب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تعامل والدین با کودکان می تواند بر عوامل روانشناختی متعددی همچون تنظیم هیجان کودکان تأثیر داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد-کودک بر تنظیم هیجان دختران پایه پنجم ابتدایی دارای اضطراب انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه است. جامعه آماری تمامی دختران مشغول به تحصیل پایه پنجم ابتدایی در سال تحصیلی 96-97 در شهر سیرجان بودند. تعداد 30 آزمودنی به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. از پرسشنامه های اختلالات اضطرابی بیرماهر (1999) و سیاهه تنظیم هیجان شیلدز و سیچتی (1997) استفاده شد. برنامه ی درمان که برگرفته از مطالعات مختلف در این زمینه بود در 14 جلسه 60 دقیقه ای برگزار شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون t وابسته در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر معنادار یک دوره درمان مبتنی بر تعامل والد کودک بر تنظیم هیجان دانش آموزان دختر در مراحل پس آزمون و پیگیری بود ( 001/0 p< ). نتیجه گیری: در همین رابطه می توان بیان کرد نزدیک کردن والدین به کودکان از طریق بازی، فرآیند کار گروهی حاکم بر این برنامه و حمایت والدین بر آموزش به یکدیگر، تشویق درمانگر در ایجاد رابطه ای مستحکم میان والد و کودک، انعکاس احساسات و هیجانات آن ها و همچنین ارائه بازخورد بوسیله انجام تکالیف در منزل از جمله فواید اساسی این نوع درمان در بهبود تنظیم هیجان در کودکان بود.
نگرش نسبت به تقلب تحصیلی و ارتباط آن با انگیزه پیشرفت تحصیلی و عزت نفس دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : تقلب به عنوان یکی از عوامل مهم تهدید کننده یادگیری در میان دانشجویان شایع است بنابراین شناسایی عوامل تاثیرگذار بر نگرش نسبت به تقلب تحصیلی ضروری می باشد. این مطالعه با هدف بررسی نگرش نسبت به تقلب تحصیلی و ارتباط آن با انگیزه پیشرفت تحصیلی و عزت نفس در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان در سال 1396 انجام شد. روش ها: در این پژوهش توصیفی همبستگی 332 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان بر اساس مطالعه مقدماتی و به روش تصادفی در مطالعه شرکت داشتند. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش از پرسشنامه های خصوصیات دموگرافیک، تقلب تحصیلی، انگیزه پیشرفت هرمنس و عزت نفس روزنبرگ استفاده شد. اطلاعات پس از جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 18 و ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن، تی مستقل و ANOVA آنالیز شدند. سطح معناداری 05/0 درنظر گرفته شد. یافته ها : نتایج نشان داد که بین میانگین نمره نگرش نسبت به تقلب و انگیزه پیشرفت تحصیلی ارتباط معکوس و معناداری وجود داشت، به عبارتی با افزایش نمره نگرش نسبت به تقلب نمره انگیزه پیشرفت تحصیلی کاهش می یافت و بالعکس( ۰.۲ 2- = , r ۰.۰۰0= P ). بین نمره نگرش نسبت به تقلب و عزت نفس ارتباط معکوس و معناداری وجود داشت به طوری که با افزایش نمره نگرش نسبت به تقلب، عزت نفس نیز کاهش می یافت( ۰.۱3 - = , r ۰.۰15= P ). نتیجه گیری : در آسیب شناسی تقلب تحصیلی، بهتر است به عواملی چون عزت نفس و انگیزه پیشرفت تحصیلی در ابتدای ورود به دانشگاه توجه شود تا درجات کمتری از آسیب تحصیلی مشاهده گردد .
تحلیل کیفی عوامل ساختاری اثرگذار بر آمادگی شغلی خلبانان مسافربری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم تابستان (تیر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
537-550
حوزه های تخصصی:
زمینه: امروزه آمادگی شغلی خلبانان از مهمترین دغدغه های سازمان ها و شرکت های هواپیمایی است. این امر موجب شده است که روانشناسان طی سالیان اخیر با انجام پژوهش های تخصصی به دنبال کشف عوامل مؤثر بر آمادگی شغلی خلبانان مسافربری باشند. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی کیفی عوامل ساختاری اثرگذار بر آمادگی شغلی خلبانان مسافربری بود. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش تحلیل مضمون مبتنی بر مدل براون و کلارک انجام شد. در این پژوهش، کلیه خلبانان یک شرکت هواپیمایی در شهر تهران در سال 1398 به عنوان جامعه مورد مطالعه درنظر گرفته شدند. نمونه گیری به روش هدفمند صورت گرفت و پس از انتخاب خلبانان براساس ملاک های ورودی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خلبانان تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در این پژوهش با 10 خلبان مصاحبه انجام شد و داده های بدست آمده پس از تحلیل، طبقه بندی و کدگذاری شدند. یافته ها: در مراحل تحلیل، مجموعا 136 کد اولیه، 17 مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی بدست آمد. یافته های موجود در قالب 3 مضمون اصلی عوامل زمینه ای بازدارنده آمادگی شغلی خلبانان مسافربری، عوامل سازمانی پیش برنده آمادگی شغلی خلبانان مسافربری و عوامل سازمانی بازدارنده آمادگی شغلی خلبانان مسافربری شناسائی شدند. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که سه دسته عوامل موجود در سطح کشور و شرکت های هواپیمایی بر آمادگی شغلی خلبانان مسافربری مؤثر هستند که می بایست مورد توجه قرار گیرند .
واکاوی حسن نیّت در مستندات قرآنی- روایی و مصادیق آن در حقوق ایران
حوزه های تخصصی:
از آن جای که اصل حسن نیت ریشه در فطرت هر انسان دارد، نمی تواند در رفتار های اجتماعی از جمله در اعمال حقوقی نقشی نداشته باشد، عدم توجه به این امر مهم می تواند به نتایجی غیر عادلانه که بر خلاف اهداف حقوق می باشد منتهی شود، هر چند قانون گذاران در وضع قوانین در راستای انتظام بخشی رفتار های انسان به هدف رسیدن به عدالت تلاش کرده و باید و نباید های بر رفتار های انسان تحمیل کنند اما بازهم وضع قوانین به تنهای کافی نخواهد بود که تمامی رفتار های انسان را مدیریت کرده و مانع از رفتار غیر منصفانه آنها شده و جلوی سوئی استفاده و رفتار های مخالف اخلاق حسنه را بگیرد، بنا بر این اصل حسن نیت می تواند به عنوان یک قاعده نامرئی خلآ های قانونی موجود در یک نظام حقوقی را جبران کند، در نظام حقوقی ایران هر چند به صورت مستقل به این اصل به عنوان یک مبنا و اصل توجه نشده است ولی مصادیق آن در قوانین متعددی مثل قانون مدنی، قانون بیمه، قانون ثبت شرکت ها و قانون تجارت مورد اهتمام قرار گرفته است که می شود گفت که حسن نیت به صورت غیر رسمی در حقوق ایران به عنوان یک اصل پذیرفته شده است، چنانچه امروزه مراجع قضائی در صدور احکام به این اصل بعنوان اماره قضائی و قانونی استناد می کنند.
تاثیر ترکیب تصویرسازی ذهنی هدایت شده با دارو درمانی برکاهش ولع و گرایش مجدد به مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۱
۲۲۰-۱۹۹
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر ترکیب تصویرسازی ذهنی هدایت شده با دارودرمانی برکاهش ولع و گرایش مجدد به مصرف مواد مخدر در مردان وابسته به مواد شهر تهران بود. روش: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه افراد وابسته به مواد در مراکز ترک اعتیاد منطقه تهران پارس در شهر تهران بود که از مهر ماه سال 1396 تا اسفند ماه سال 1397 تحت درمان بوده و دارای پرونده درمانی بودند. 45 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه مطالعه انتخاب شدند و به طور مساوی و تصادفی در سه گروه تصویرسازی ذهنی هدایت شده، تصویرسازی ذهنی هدایت شده همراه با دارودرمانی و گروه کنترل قرار داده شدند. ولع مصرف و گرایش مجدد به مصرف به ترتیب با استفاده از مقیاس ولع مصرف لحظه ای و مقیاس عقاید وسوسه انگیز اندازه گیری شدند. یافته ها: نتایج نشان داد ولع مصرف و گرایش مجدد به مصرف در گروه تصویرسازی ذهنی هدایت شده و گروه تصویرسازی ذهنی هدایت شده همراه با دارودرمانی در مرحله پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون به طور معناداری کمتر بود. همچنین، بین گروه تصویرسازی ذهنی هدایت شده و تصویرسازی ذهنی هدایت شده به همراه دارودرمانی در کاهش ولع و گرایش مجدد به مصرف اختلاف معنی داری وجود نداشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق می توان بیان کرد که تصویرسازی ذهنی هدایت شده و تصویرسازی ذهنی هدایت شده همراه با دارودرمانی برکاهش ولع و گرایش مجدد به مصرف تاثیر معناداری دارند، ولی بین اثربخشی آن ها تفاوتی وجود ندارد. از این رو، می توان از تصویرسازی ذهنی هدایت شده و تصویرسازی ذهنی هدایت شده همراه با دارودرمانی به عنوان روشی مناسب در کاهش ولع و گرایش مجدد به مصرف در مردان وابسته به مواد استفاده کرد.
مقایسه اثر القای آزمایشی طرد اجتماعی با پذیرش اجتماعی بر انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انعطاف پذیری شناختی یکی از مؤلفه های اساسی کارکردهای اجرایی است که نه تنها بر بهبود کیفیت روابط اجتماعی و سازگاری افراد اثر می گذارد بلکه از کیفیت روابط اجتماعی (طرد، پذیرش) اثر می پذیرد با این حال چگونگی تأثیر کیفیت روابط اجتماعی بر انعطاف پذیری شناختی مشخص نیست، از این رو لازم بود تا پژوهشی در این باره انجام شود، بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اثر طرد اجتماعی با پذیرش اجتماعی بر انعطاف پذیری شناختی انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش تمام افراد بزرگسال با میانگین سنی 25.74 و تحصیلات کارشناسی بودند که از میان آن ها 60 نفر که ملاک های ورود به نمونه را داشتند به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه پذیرش اجتماعی، طرد اجتماعی و کنترل قرار گرفتند. ابتدا آزمودنی ها به آزمون ویسکانسین (شاهقلیان و همکاران، 1390) پاسخ دادند؛ سپس با انجام بازی پرتاب توپ مجازی (ویلیامز، چانگ ، چویی،2000)، طرد اجتماعی و پذیرش اجتماعی به دو گروه آزمایش القا شد. پس از آن، جهت بررسی اثر القای آزمایشی، گروه های آزمایشی به پرسشنامه ی تهدید نیازهای بنیادین ویلیامز (2001) و عاطفه ی مثبت و منفی واتسن، کلارک و تلگن (1988) پاسخ دادند. در نهایت، آزمون ویسکانسین مجدداً بر روی سه گروه اجرا شد. داده های پژوهش، با استفاده از آزمون های واریانس یک راهه و تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شد. یافته های این پژوهش نشان داد که طرد اجتماعی باعث کاهش انعطاف پذیری شناختی در افراد می شود (01/0= P) و پذیرش اجتماعی تاحدودی سبب افزایش انعطاف پذیری شناختی شد (01/0= p). با توجه به اثر منفی طرد اجتماعی بر انعطاف پذیری شناختی و اهمیت این مؤلفه در کارکردهای شناختی سطح بالا، ضرورت دارد که جهت ارتقای انعطاف پذیری شناختی به بهبود کیفیت روابط اجتماعی افراد نیز توجه کرد.
تدوین مدل ساختاری تبیین رفتار جامعه پسند بر اساس انگیزه تعلق و حساسیت طردشدگی با میانجی گری اعتماد اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رفتار جامعه پسند، از سازه هایی است که در روانشناسی اجتماعی به طور جدی مورد توجه قرار گرفته است و می تواند تحت تاثیر عوامل مختلفی باشد. از این رو، هدف این پژوهش تدوین مدل ساختاری تبیین رفتار جامعه پسند بر اساس انگیزه تعلق، حساسیت به طرد با میانجیگری اعتماد اجتماعی در دانشجویان بود. روش پژوهش همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش همه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که نمونه ای به حجم 400 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از میان آنان انتخاب شد. ابزار استفاده شده در این پژوهش شامل مقیاس رفتار جامعه پسند کاپررا و همکاران (2005)، مقیاس اعتماد اجتماعی صفاری نیا و شریف (1389)، مقیاس انگیزه تعلق، کوادرادو و همکاران (2016) و مقیاس حساسیت طردشدگی، داونی و فولدمن (1996) بود. نتایج نشان داد مدل مفهومی تدوین شده با داده ها برازش مناسبی داشت. نتایج روابط ساختاری مدل نشان داد که انگیزه تعلق و حساسیت طرد شدگی بر اعتماد اجتماعی (01/0 p<) و رفتار جامعه پسند (01/0 p<) اثر مستقیم و معناداری دارند. همچنین، اعتماد اجتماعی نیز بر رفتار جامعه پسند اثر مستقیم و معناداری داشت (01/0 p<). نتایج روابط غیرمستقیم نشان داد که انگیزه تعلق و حساسیت طردشدگی با میانجی گری اعتماد اجتماعی بر رفتار جامعه پسند اثر معناداری دارد (01/0 p<). بر اساس نتایج انگیزه تعلق و حساسیت به طرد بر اعتماد و رفتارهای جامعه پسند موثر هستند. از این رو، با تدوین برنامه هایی جهت آموزش و افزایش انگیزه تعلق و کاهش حساسیت به طرد در افراد، می توان انتظار بهبود رفتارهای جامعه پسند را در آنان داشت.