فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱۲٬۶۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
انجام کودتا علیه دکتر محمد مصدق با حمایت قدرت های خارجی، در 28 مرداد 1332ش، آغازگر دور تازه ای از تاریخ پارلمانی ایران بود. بعد از این رخداد، مجلس و انتخابات به طور کامل در نظارت دولت و مأموران آن قرار گرفت. استان کرمانشاه واقع در غرب ایران، به دلیل موقعیت جغرافیایی و اهمیت ویژه ای که داشت و شعبه ای از شرکت نفت ایران و انگلیس در آن فعالیت می کرد، از بروز این کودتا، به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و این امر خواه ناخواه کنش سیاسی فعالان این شهر را نیز به دنبال داشت. مقاله حاضر با روش توصیفی– تحلیلی و تکیه بر منابع، اسناد و مدارک موجود، درصدد پاسخ به این پرسش است که روند برگزاری هجدهمین دوره انتخابات مجلس شورای ملی در حوزه انتخابیه کرمانشاه چگونه بود و چه نتیجه ای به دنبال داشت؟ نتایج پژوهش، نشان می دهد که مشارکت سیاسی مردم و فعالیت سابق کنشگران این شهر در انتخابات، بعد از براندازی دولت ملی، کاهش پیدا کرده و با انزوای آن ها، نتیجه انتخابات را دولت و متنفذین محلی وابسته به حاکمیت مشخص کردند. انتخابات این دوره، نخستین مرحله انتخابات کاملاً فرمایشی و دولتی بوده است که تا پایان دوره پهلوی تداوم یافت.
شکستن صدای کارگران صنعت نفت در هیاهوی جنبش ملی نفت ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۲ش (تاریخ از پایین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۵ (پیاپی ۱۴۵)
133 - 155
حوزه های تخصصی:
در تاریخ نگاری ملی شدن نفت به توصیف رفتار و تحلیل اندیشه نخبگان سیاسی و دولتمردان فراوان پرداخته شده و صدها کتاب و مقاله نوشته شده است. نقش جبهه ملی، تأثیر روحانیت مبارز، نگاه و عملکرد احزاب به ویژه حزب توده و همچنین واکنش دربار و رجال سیاسی طرفدار حکومت پهلوی، همگی موضوعات جذابی اند که به دفعات مورد کنکاش قرار گرفته اند، اما کمتر به نقش و تصویر کارگران صنعت نفت در زیر و بم این رخداد بزرگ توجه شده است. هدف نگارنده این نوشتار پرداختن به نقش کارگران در اجرای قانون ملی شدن نفت است؛ همچنین تاباندن نور بر اینکه چگونه یک جنبش صنفی به حرکتی ملی و بیگانه ستیز تبدیل شد. مطالبات کارگران صنعت نفت تا چه اندازه با خواسته های طرفداران ملی شدن نفت هم سویی داشت؟ کارگران صنعت نفت تا چه اندازه در جنبش ملی شدن نفت تأثیرگذار بودند؟ نگارنده این مقاله با نگاه از پایین، به تاریخ ملی شدن نفت پرداخته و به اعتراضات و مطالبات کارگری در فصل اعلام قانون ملی شدن نفت تا خلع ید از شرکت نفت انگلیس و ایران پرداخته است. ابزار اصلی کار این تحقیق، جست وجو در اسناد آرشیوی، مطبوعات و مصاحبه های تاریخ شفاهی بوده است. دستاورد و یافته اصلی که در مسیر این پژوهش نمایان شده، این است که مطالبات کارگران صنعت نفت در آغاز با خواسته های طرفداران ملی شدن نفت هم سویی نداشت، بلکه خواسته هایی صرفاً صنفی و درخواست ها یی برای رفاه حال کارگران و مطابق مقررات سازمان بین المللی کار بود. در طول اعتصابات شعارها و خواسته ها تغییر کرد و کارگران صنعت نفت توانستند پیگیرانه در جنبش ملی شدن نفت تأثیر داشته باشند.
بررسی و تحلیل تحول مناسبات آق قویونلوها با تیموریان در دوره حکمرانی حسن بیگ ترکمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آق قویونلوها و تیموریان تا پیش از ظهور حسن بیگ آق قویونلو، همواره مناسبات حسنه ای با یکدیگر داشتد. اعلان تبعیت قراعثمان بیگ از امیر تیمور به مناسبات دوستانه دو دولت منجر شد. در این مناسبات آق قویونلوها بیشتر به عنوان تابع حکومت تیموریان و به سان بازوی نظامی آن ها در منطقه آناتولی عمل می کردند؛ اما با قرارگیری حسن بیگ در رأس حکومت آق قویونلو، مناسبات جدیدی بین دو دولت رقم خورد و همکاری دوجانبه از تعامل به تقابل نظامی منجر گشت. مسئله اساسی این پژوهش در بررسی چرایی تغییر روند ماهیت مناسبات دو دولت تیموری و آق قویونلو در دوره حکمرانی حسن بیگ ترکمان است. این که چه مسائلی در تغییر روابط دوستانه حکومت آق قویونلوها و تیموریان و آغاز مناسبات خصمانه در دوره حسن بیگ مؤثر بوده است؟ این پژوهش به شیوه تحلیلی و توصیفی با گردآوری اطلاعات به شکل کتابخانه ای مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ظهور حاکمان مقتدری در دو حکومت مذکور، تغییر در اهداف سیاست خارجی حکومت آق قویونلوها و از بین رفتن حکومت حائل قراقویونلوها، در تغییر روابط دو حکومت نقش مؤثری داشته است.
بررسی تاریخی منابع علوم و معارف بشریِ امامان شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۶ (پیاپی ۱۴۶)
91 - 118
حوزه های تخصصی:
این مطالعه درصدد است به روش تاریخی و تحلیلی، آشنایی ائمه اهل بیت با علوم و فنون و بهره مندی آنان از منابع بشری را مورد مطالعه قرار دهد. نظریه اجماعی امامیه آن است که امامان در مرجعیت سیاسی و دینی، نزد هیچ معلّمی درس نیاموخته اند و سرمنشأ این علوم، قرآن و سنت و الهامات ربانی بوده است، اما نکته مهم آن است که امامان از دانش ها و مهارت های دیگرنیز مانند صنایع، نجوم، طب و غیره آگاه بوده اند. اکنون سؤال این است که منابع دسترسی ائمه در این دانش ها چه بوده است؟ آیا منابع این علوم نیز الهی بوده است یا اینکه اساساً چنین دانش هایی هیچ گاه از شرایط یا صفات امامان نبوده و آنان در این علوم می توانستند از منابع دیگر نیز بهره مند شوند؟ انگاره این پژوهش، آشنایی ائمه با علوم بشری از یک سو و بهره مندی آنان از منابع و روش های علوم و معارف بشری از سوی دیگر است و اینکه آنان از روش ها و منابع متعارف بشری، حتی در برخی معارف دینی سود می جستند و دست کم به منابع مکتوب خاندانی مراجعه می کردند. با وجود عدم دسترسی کامل ما به منابع بسیاری از این آگاهی ها و اطلاعات، در نخستین گام می توان این فرضیه را با استناد به چند شاهد تاریخی، چون استفاده ائمه از انواع منابع مکتوب، سفارش و کوشش آنان در کسب آگاهی های تاریخی، بهره مندی از موهبت عقل و تفکر، سفارش به مطلق مشورت و استفاده از آن، مراجعه عادی به انواع روایات و گزارش های متعارف، توجیه و اثبات کرد. نتیجه این بررسی، می تواند اولاً نظریه حداکثری درباره علوم ائمه و منابع غیربشری آن را مورد تشکیک قرارد دهد؛ ثانیاً رویکرد غلوآمیز درباره مواد و منابع علوم آنان را به چالش بکشد.
واکاوی خشک سالی و قحطی در نواحی شمالی خلیج فارس و واکنش ها نسبت به آن (1324-1317ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
121 - 146
حوزه های تخصصی:
ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی خود با خشک سالی ها و قحطی های زیادی در طول تاریخ مواجه بوده است. یکی از این موارد خشک سالی و قحطی گسترده و فراگیر در نواحی شمالی خلیج فارس در فاصله سال های ۱۳۱۷ تا ۱۳۲۴ ش بوده است. با وجود پژوهش هایی چند در این زمینه، تصویری ناقص از این بحران توسط پژوهشگران فراهم شده است. این پژوهش در پی آن است تا بازتاب این بحران در نواحی شمالی خلیج فارس واقع در استان های هفتم و هشتم در دوره زمانی مذکور را بررسی نموده و اقدامات انجام شده در قبال این بحران را بررسی نماید. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای، اسناد آرشیوی، نشریات و منابع محلی نویافته انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد این بحران در نشریات آن دوره، اسناد دولتی و کتب خاطرات در قالب گزارش کمبود شدید مواد غذایی، ناامنی، مرگ ومیر فراگیر و مهاجرت گسترده، انعکاس قابل توجهی یافته است. بااین حال مراجعه به همین منابع نشان می دهد دولت مرکزی بنا بر عوامل مختلف نتوانست نقش مؤثری در کنترل این خشک سالی و قحطی ایفا کند. در همین رابطه درخواست کمک از متفقین برای تأمین ارزاق نیز چندان نتیجه بخش نبود. هرچند در مواردی اقداماتی توسط آن ها انجام شد. در مقابل، نقش بخشی از اقشار اجتماعی نواحی درگیر در این بحران، در کاستن از رنج مردم مؤثر و قابل توجه بوده است.
قاعده «الذاتي لایعلل» از دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۷
85 - 101
حوزه های تخصصی:
یکی از قواعد مهم فلسفی، قاعده «الذاتی لایعلل» است که خود برآمده از سه قاعده فلسفی است. این مقاله می کوشد با نگاهی به مفهوم لغوی و اصطلاحی واژه ذاتی، تحلیل دقیق امام خمینی را درباره این قاعده بررسی کند. به خصوص آنکه در نظر امام خمینی «ذاتیِ بی نیاز از علت» که محور این قاعده است، ذاتی باب برهان است که در مقابل عرضی جای دارد. در حقیقت، امام بر این باور است که «ذاتیِ بی نیاز از علت»، حقیقتی است که انفکاک آن از ذات ممکن نیست؛ اعم از اینکه داخل در ذات باشد (ذاتی باب ایساغوجی) یا خارج ملازم آن. ایشان در ادامه به علت بی نیازی ذاتی از علت یا به عبارتی، علت عدم معللیت ذاتی در باب برهان می پردازد که توجه به دقت نظر ایشان در این باب در جای خود راهگشای بسیاری مسائل فلسفی، کلامی و... است. امام خمینی بر این نکته اشاره نموده اند که با توجه به اینکه حمل ذاتیات و لوازم ذات بر ذات ضروری است و نیز با توجه به اینکه هر محمولی که به صورت ضروری بر موضوع خود حمل شود، از علت بی نیاز است، ذاتیات و لوازم ذات به هیچ علتی نیاز نداشته و ازاین رو، سؤال از علت آن بی معنی خواهد بود.
روابط ابراهیم خلیل خان جوانشیر قراباغی با حکومت عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴ (پیاپی ۱۴۴)
83 - 112
حوزه های تخصصی:
اشغال خانات قریم (کریمه) از سوی روس ها و نفوذ و پیشروی تدریجی آنان در مناطق حوزه نفوذ حکومت عثمانی در قفقاز، امنیت مرزهای شرقی آناطولی را به خطر انداخت و موقعیت حساس قفقاز را برای عثمانی ها نمایان کرد. در مقیاس محلی نیز رقابت شدیدی بین خان قراباغ با والی تفلیس جریان داشت و با تحت الحمایگی ارکلی خان گرجی به روس ها، موازنه قوا در قفقاز به نفع او و ضرر ابراهیم خلیل خان قراباغی (حک: 1176-1221ق/ 1762-1806م) تغییر یافت. تهدید، دشمن مشترک و پیوندهای فرهنگی-مذهبی، پایه اولیه روابط خان قراباغ با دولت عثمانی را گذاشت. نگارندگان این پژوهش درصدد پاسخ به این سؤال بوده اند که حاکم قراباغ و دولت عثمانی از برقراری روابط با یکدیگر چه اهدافی را دنبال می کردند؟ حفظ حکومت محلی قراباغ در مقابل سیاست الحاق گرایی ایران و روس و ایجاد توازن قوا در مقابل قدرت های محلی، از اهداف خان قراباغ بود. مقابله با نفوذ و توسعه طلبی روس ها در قفقاز و تأمین امنیت مرزهای آناتولی با کمک قوای حکام محلی با شعار اتحاد اسلام، از برنامه های اصلی عثمانی ها در نزدیکی به خان قراباغ بود. تبیین ماهیت ارتباط ابراهیم خلیل خان قراباغی با حکومت عثمانی و مشکلات فراروی این روابط، از مسائل این تحقیق است. یافته های تحقیق مؤید آن است که فقدان سیاست عمل گرای از سوی آن دو، روابط دو طرف را از سطح تبادل سفرا و نامه ارتقا نبخشید. نگارندگان این پژوهش با تکیه بر اسناد آرشیو چاپ عثمانی و منابع تاریخ عثمانی، با رویکرد توصیفی-تحلیلی به بررسی موضوع پرداخته اند.
تأثیر منازعات روسیه و عثمانی بر وضعیت ساوجبلاغ (مهاباد کنونی) در جنگ جهانی اول با تکیه بر مطبوعات و اسناد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جنگ جهانی اول شهر ساوجبلاغ، به کانون منازعه روسیه و عثمانی در آذربایجان تبدیل شد. علت این پدیده قرار گرفتن شهر در مسیری بود که آذربایجان را به وان و موصل متصل می کرد و می توانست سپاه متحد روسیه و انگلیس را به هم بپیوندد؛ به همین سبب روس ها برای کنترل آن تلاش زیادی می کردند. عثمانی ها نیز با همه قوا از ساوجبلاغ محافظت می کردند. پژوهش حاضر به دنبال این است تا به روش توصیفی تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که منازعات روسیه و عثمانی چه تأثیری بر وضعیت ساوجبلاغ داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که در دوره چهارساله جنگ جهانی اول، هیچ شهری در ایران به اندازه ساوجبلاغ آسیب ندید؛ به نوعی که می توان ساوجبلاغ را مهم ترین قربانی جنگ دانست. این شهر، هشت بار توسط طرفین درگیر، اشغال شد و بسیاری از ساکنان آن کشته و آواره شدند. همچنین یکی از پیامدهای این وضعیت، حذف نوادگان عزیزخان مکری از هسته اصلی قدرت در ساوجبلاغ و تقویت خاندان قاضی بود که آینده ساوجبلاغ را تحت تأثیر قرار داد.
مبارزات سیاسی حجت الاسلام شیخ عباس عاشوری علیه رژیم پهلوی
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی مرهون مجاهدت نیروهای دینی بوده است و در میان کنشگران مؤثر در نهضت امام خمینی، روحانیت جایگاه ویژه ای در مبارزه با رژیم پهلوی داشته است. در نقاط مختلف ایران، روحانیون برای پیاده سازی آرمان های دینی و استقرار نظام سیاسی اسلام تلاش کردند که ازجمله این افراد، حجت الاسلام شیخ عباس عاشوری می باشد که مبارزات فرهنگی و سیاسی خود با مفاسد حکومت پهلوی را در بندر کنگان و سایر شهرهای استان بوشهر انجام داده است. با توجه به اهمیت و جایگاه ایشان در مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی در استان بوشهر، این مقاله درصدد است با بهره گیری از مطالعات اسنادی (مداقه در اسناد منتشرنشده) و روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد تاریخی به این سؤال اصلی پاسخ دهد که: مبارزات سیاسی شیخ عباس عاشوری در بندر کنگان شامل چه ابعادی بوده است؟ حجت الاسلام عباس عاشوری تلاش داشت از همه ظرفیت های موجود برای مبارزه با حکومت پهلوی بهره بگیرد و ضمن ارتقاء آگاهی مردم نسبت به عملکرد حکومت پهلوی، سخنرانی های سیاسی فراوانی انجام داد و همچنین بارها مورد بازداشت و بازجویی قرار گرفت. به تعبیری، عملکرد ایشان منجر به بسیج نیروهای انقلابی کنگان و شهرهای اطراف علیه استبداد حاکم شد و آشنایی مردم با افکار و اندیشه های انقلابی امام خمینی شتاب بیشتری گرفت و همین مسئله عامل ایجاد فضای انقلابی با محوریت مسجد و حوزه علمیه کوزه گری با مدیریت ایشان در بندر کنگان شد.
اعتباریابی داده های تاریخ شفاهی
حوزه های تخصصی:
قلمرو علم تاریخ زمان گذشته است، اما شاخه جدیدی در تاریخ ایجاد شده که قلمرو تاریخ یعنی گذشته را به زمان حال بسیار نزدیک کرده و آن تاریخ شفاهی است. اگرچه حدود 70 سال از عمر تاریخ شفاهی می گذرد، اما هنوز به عنوان یک مقوله جدید شناخته می شود و باب گفتگو پیرامون مسائل مختلف آن باز است. با این حال کمتر به صورت مستقل درباره نقد داده های حاصل از تاریخ شفاهی تولید محتوا شده است و جا دارد این پرسش را مطرح کرد که داده هایی که از طریق تاریخ شفاهی تولید میشوند چگونه اعتبار مییابند تا پژوهشگران با آسودگی خاطر از آنها در تحقیقات خود بهره بگیرند؟ در این مقاله تلاش شده است ضمن شرح و بحث درخصوص مصاحبه و ابعاد مختلف آن به عنوان ابزار اصلی تاریخ شفاهی، 12 معیار برای تولید داده های معتبر مورد بحث و ارزیابی قرار گیرد تا به کمک آنها تردیدهای اولیه درباره اصالت داده های تاریخ شفاهی برطرف شده و بر اعتبار آنها افزوده شود.
دترمینیسم اقلیم شناختی ابن خلدون و پیدایش علوم و تمدن بشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان تاریخی شخصیت ها، رویدادها، زمان و مکان خود را از تاریخ به وام می گیرد. از این رو می توان از آن به مثابه وسیله و ابزاری جهت شناخت ذهنیت تاریخی نویسنده و گفتمان حاکم بر زمانه او استفاده کرد. این مقاله با بررسی رمان تاریخی آقا محمدخان اثر حسینقلی میرزا سالور (عمادالسلطنه) در پی پاسخ به این پرسش است که تاریخ دوره قاجاریه و حکمرانان و شاهزادگان این سلسله در این اثر داستانی چگونه تصویر شده اند و این تصویرسازی چه پیامی برای پژوهشگر کنونی دارد؟ فرضیه تحقیق حاضر آن است که برخلاف آنچه به مثابه کلیشه ای عمومی پذیرفته شده است که سیاه نمایی درباره قاجارها در دوره پهلوی صورت گرفته است، منابعی چون کتاب عمادالسلطنه نشان می دهد که این دیدگاه سابقه ای قدیم تر داشته و حتی از طرف نویسندگانی با تبار قاجاری نیز پذیرفته شده بوده است. این میراثی بود که به دوره بعد منتقل شد.
بازخوانی ابطال پذیرانۀ دو فرضیۀ برجسته در مورد رستم التواریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش مقالۀ حاضر آن است که دو فرضیۀ مهم دربارۀ رستم التواریخ را با روش ابطال پذیری مورد وارسی قرار دهیم. رستم الحکما از آن دست مورخانی است که تاکنون قضاوت های متعارضی دربارۀ او، شخصیت و نوع تاریخ نگاری اش شده است؛ چنان که شماری از تاریخ پژوهان نوشته های او و به ویژه رستم التواریخ را نمونه ای از «توهم» و «هذیان» دانسته اند و در مقابل، شماری از دانش پژوهان علم سیاست او را از جمله اندیشه ورزانی تلقی کرده اند که برخی از اندیشه های اساسی انقلاب مشروطیت آتی همچون «عرفی سازی» و «عنایت به توده های مردم» را در در مطاوی آثارش جای داده بود. نگارندۀ مقاله حاضر سعی کرده است با استفاده از روش ابطال پذیری، فرضیه های متناقض فوق را به بوتۀ آزمون این روش بگذارد و میزان علمی بودن آنها را از منظر این روش ارزیابی کند. نگارنده روشن ساخته است که فرضیۀ نخست با روش استقراء صورت بندی و در چارچوب این روش دارای اعتبار است، ولی از منظر یک ابطال گر تاریخی، فرضیه ای «ابطال پذیر» به شمار می آید. حال آنکه فرضیه دوم به دلیل ماهیت آناکرونیستی و فقدان گزاره هایی مؤید آن فرضیه، از منظر روش پوپری، ابطال ناپذیر و در نتیجه غیرعلمی است.
امالی شیخ صدوق، منشوری اعتقادی- اخلاقی برای شیعیان نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی، امالی ها را متونی بدون تمرکز موضوعی و محتوایی می دانند، اما با مطالعه کتاب امالیِ شیخ صدوق می توان دریافت علی رغم نداشتن ترتیب ظاهریِ مشخص، موضوعاتی خاص به ویژه در رابطه با اعتقادات و اخلاق شیعیان امامی، در روند برگزاری مجالس املاء او در نیشابور مورد تاکید قرار گرفته است. این تناقض، شکل دهنده این مسئله است که با توجه به دغدغه شیخ صدوق درخصوص شیعیان نیشابور، از میان روایات گزینش شده و نقل شده در مجالس او، کدام محور های موضوعی درباره تشیع و شیعیان قابل تشخیص است؟ این پژوهش متن محور و متکی بر شیوه توصیفی- تحلیلی این مدعا را مورد اثبات قرار می دهد که ایشان سعی داشته از مجالس املاء خود در نیشابور به عنوانِ یک دوره فشرده و هدفمند در تربیت اعتقادی - اخلاقی شیعیان استفاده کند . اعتقادات، تمایزات، آداب و رسوم و سبک زندگی ممدوح برای شیعیان، برخی از محورهای کاملا مشخص و قابل تفکیک در این اثر است.
بررسی نقش جشن های برگزارشده در آذربایجان دوره رضاشاه پهلوی از منظر اشاعه سبک زندگی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین سازوکارهای نهادها و محافل فرهنگی وابسته به قدرت پهلوی اول برای بسترسازی گفتمانی سبک زندگی مدنظر حاکمیت، بهره گیری از برگزاری جشن بود تا هم منجر به آشنایی، انس و آمادگی مردم نسبت به مؤلفه های سبک زندگی، نمادهای فرهنگی و الگوهای رفتاری تبلیغی دولت پهلوی اول شود و هم زمینه ساز و تسهیل گر اتخاذ سبک زندگی اشاعه شده از سوی اقشار مختلف مردم باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش جشن های برپاشده در ایالت آذربایجان در محدوده زمانی 1304 تا 1320ش در اشاعه مؤلفه های سبک زندگی مدنظر دولت رضاشاه انجام شده است. برای این منظور جشن های گوناگون برگزارشده در این منطقه از کشور با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و بررسی اسناد و منابع تاریخی مرتبط با آن دوره موردبررسی قرار گرفته است تا بدین سؤال پاسخ دهد که جشن های برگزارشده در مناطق مختلف آذربایجان در دوره رضاشاه چه نقشی در بازنمایی وجوه مختلف سبک زندگی تبلیغ شده داشتند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که برپایی جشن های مختلف در مناطق مختلف آذربایجان به نظام سیاسی حاکم این فرصت را داد تا بتواند برخی از مهم ترین عناصر سبک زندگی مدنظر خود همچون الگوهای رفتاری شامل پوشش لباس متحدالشکل جدید برای اقشار مختلف و زنان جامعه آذری، عناصر هویت ملی از قبیل اشاعه زبان و ادبیات فارسی و...، نمادهای ملی و فرهنگی مثل «شاه نماد ایران»، «باستان گرایی نماد ملیت ایرانی» و... را ترویج، اشاعه و بازنمایی کند تا از قِبَل آن ها برای دستیابی به اهدافی همچون ایجاد گسست در علقه های هویت قومی و محلی مردم آذربایجان و ادغام فرهنگ بومی و محلی این منطقه در هویت و فرهنگ ملی و مرکزی، همسو کردن آن ها با برنامه های اصلاحی پیاده شده در جامعه، تهییج احساسات توده مردم و کاستن از مخالفت ها، اشاعه مؤلفه ها و عناصر ایدئولوژیکی نظام، شکل دهی به نوع جدیدی از جامعه پذیری همگانی و درنهایت نیل به فرایند ملت سازی خود بهره ببرد.
بررسی عناصر محوری ایدئولوژی ملی گرایی ایرانی در دوره ی پهلوی اول
حوزه های تخصصی:
بررسی عناصر محوری ایدئولوژی ملی گرایی ایرانی در دوره ی پهلوی اول شهرزاد رومز دانشجوی دکتری تاریخ ایران اسلامی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران سید علیرضا ابطحی (نویسنده مسئول) استادیار گروه تاریخ، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران ناصر جدیدی دانشیار گروه تاریخ، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران چکیده جنبش مشروطیت در ایران به دلیل آماده نبودن بسترهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه ایران و دخالت های کشورهای بیگانه به جای استقرار حکومتی مردم سالار، به بی نظمی و آشوب انجامید. در چنین شرایطی برقراری امنیت و حفظ یکپارچگی کشور از مهم ترین ضرورت های جامعه ایران بود. در دوره ی انتقال قدرت از قاجار به پهلوی علاوه بر اینکه در ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دگرگونی گسترده ای رخ داد، تلاش زیادی برای بازسازی نظام فکری و هویتی ایرانیان صورت گرفت و مفاهیم و مقولات بدیعی وارد ادبیات و واژه های مورداستفاده عامه مردم شد. روشنفکران با الگوبرداری از کشورهای اروپایی بهترین راه چاره اوضاع آشفته ایران را تقویت وحدت ملی از طریق تشکیل دولتی مقتدر دانستند. در این مقاله ضمن بررسی روند ملی گرایی در دوره ی رضاشاه و اینکه عناصر و مؤلفه های محوری ایدئولوژی ملی گرایانه در آن دوره چه بود؟ موردبحث است و تلاش می گردد با استفاده از روش تاریخی و شیوه تحلیلی و با تکیه بر منابع و مآخذ معتبر موردبررسی قرار گیرد. به نظر می رسد وحدت ملی، باستان گرایی، میهن دوستی و شاه پرستی از عمده مؤلفه های محوری ملی گرایی ایران در زمان رضاشاه بوده است.
سیمای پادشاه و شاهزادگان قاجاری در رمان تاریخی آقا محمدخان قاجار نوشته حسینقلی میرزا سالور (عمادالسلطنه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان تاریخی شخصیت ها، رویدادها، زمان و مکان خود را از تاریخ به وام می گیرد. از این رو می توان از آن به مثابه وسیله و ابزاری جهت شناخت ذهنیت تاریخی نویسنده و گفتمان حاکم بر زمانه او استفاده کرد. این مقاله با بررسی رمان تاریخی آقا محمدخان اثر حسینقلی میرزا سالور (عمادالسلطنه) در پی پاسخ به این پرسش است که تاریخ دوره قاجاریه و حکمرانان و شاهزادگان این سلسله در این اثر داستانی چگونه تصویر شده اند و این تصویرسازی چه پیامی برای پژوهشگر کنونی دارد؟ فرضیه تحقیق حاضر آن است که برخلاف آنچه به مثابه کلیشه ای عمومی پذیرفته شده است که سیاه نمایی درباره قاجارها در دوره پهلوی صورت گرفته است، منابعی چون کتاب عمادالسلطنه نشان می دهد که این دیدگاه سابقه ای قدیم تر داشته و حتی از طرف نویسندگانی با تبار قاجاری نیز پذیرفته شده بوده است. این میراثی بود که به دوره بعد منتقل شد. واژگان کلیدی: «رمان تاریخی»، «قاجاریه»، «عمادالسلطنه»، «پهلوی»، «آقامحمدخان قاجار»
رهیافتی تاریخی به مفهوم کلمه «ولی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زعامت و رهبری امت اسلامی بعد از رحلت رسول خدا(ص) از جنجالی ترین مسائل جامعه اسلامی از گذشته تاکنون بوده است. این که رسول خاتم(ص) برای استمرار دعوت اسلام در آینده چه سازوکاری را اندیشیده و به انجام رسانده است، با نگرش هایی چند قابل بررسی است. در نگرش نقلی، آیاتی از قرآن و انبوهی از روایات به لحاظ تفسیری و تاریخی قابل توجه است. پژوهش پیشرو بامحور قرار دادن این حدیث رسول اکرم(ص): «إِنَ عَلِیا مِنِّی، وَ أَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ وَلِی کُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِی» و با تمرکز بر اصطلاح «ولی» می کوشد با عنایت به سخنان، استنادات و ارجاعات خلفای مسلمان و به ویژه سه خلیفه نخست به آن، از نقطه نظر تاریخی و به روش تحلیلی، از این اصطلاح قرآنی معناشناسی دقیقی در راستای مسئله جانشینی رسول اعظم(ص) ارایه نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهد، کاربرد این اصطلاح در سخنان و استنادات سه خلیفه نخست صراحت در مفهوم اولویت در تصرف، زعامت، جانشینی و سرپرستی جامعه دارد چنان که فهم مردم آن زمان نیز در مواجهه با سخنان خلفا به روشنی بر همین امر تاکید و گواهی می دهد.
بررسی برخی مؤلفه های تاریخ نگاری محلی در آثار باستانی پاریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری محلی سومین گونه مشهور تاریخ نویسی پس از تاریخ های سلسله ای و عمومی است که به ثبت و ضبط وقایع تاریخی در محدوده یک مکان اطلاق می شود. در این مقاله به بررسی برخی مؤلفه های تاریخ نگاری محلی در آثار باستانی پاریزی پرداخته می شود. وی که دلبستگی ویژه ای به کرمان و زادگاهش پاریز داشت، در همه آثار خود به تاریخ این منطقه و همه زیروبم حوادث و رویدادهایش پرداخته است. در این مقاله به دو سؤال اصلی ریخت شناسی محلی نگاری باستانی پاریزی چیست؟ و مؤلفه های تاریخ نگاری محلی باستانی پاریزی چیست؟ پاسخ داده می شود. روش پژوهش کتابخانه ای به همراه تحلیل و توصیف تاریخی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که توجه به مسائل اجتماعی و اقتصادی با محوریت توده مردم، استفاده از ضرب المثل ها، اشعار، گفتارهای عامیانه، توجه دقیق به نام شهرها، روستاها و آبادی ها و نقل خاطرات شفاهی در نگارش تاریخ ازجمله مهم ترین مشخصه های تاریخ نگاری محلی این نویسنده است. همچنین وی جز معدود نویسندگان محلی نگار است که هم زمان در تاریخ نگاری محلی خود از روش ترکیبی محلی نگاری در طول و عرض استفاده نموده است.
تبیین و نقد مبانی نظریه برخورد تمدن ها و تناقض آن با صلح و امنیت در تاریخ اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف تبیین و نقد فلسفی مبانی معرفت شناختی نظریه برخورد تمدن های هانتینگتون به عنوان پارادیمی اسلام هراسانه پرداخته است. هانتینگتون معتقد است خطوط گسل میان تمدن های هشت گانه غربی، کنفوسیوسی، ژاپنی، اسلامی، هندو، اسلاو، ارتدوکس، آمریکای لاتین منشأ درگیری های آینده جهان و به عنوان نقاط حساس بروز بحران، جانشین مرزهای سیاسی و ایدئولوژیک خواهد شد. بدین سبب مرزهای اسلام را خطری جدی برای غرب و صلح و امنیت می داند که این امر خود بیانگر ضرورت تحقیق است. بنابراین، مسئله پژوهش آن است که مبانی شناختی این نظریه و تناقض های آن با مستندات تاریخ اسلام چیست؟ یافته های تحقیق با روش توصیفی تحلیلی، در چهار مولفه ی دموکراسی، حقوق بشر، مدرنیته و صلح و امنیت نشان می دهد، این نظریه با فرهنگ و اخلاق حاکم بر غزوات پیامبر اکرم(ص)، برگرفته از منابع معتبر تاریخی، در تناقض جدی بوده و پارادایم وی مردود است.
تحلیل کنش معطوف به قدرت رهبران طریقت صفوی (بر اساس انواع مثالی سه گانه دینی ماکس وبر)
منبع:
تاریخ ایران اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
161-181
حوزه های تخصصی:
ماکس وبر در نوع شناسی دینی خود دو نوع مثالی اصلی و عمده را ارائه می کند: ریاضت کشی فعالانه یا زهد درون دنیایی که مصداق اصلی اش پیروان مذهب پروتستان اند و عرفان مراقبه ای یا عرفان دنیاگریز که مصداق اصلی اش پیروان ادیان شرق آسیا و صوفیه هستند. وبر جهت گیری های دنیوی مصادیق این دو نوع مثالی را در مسیر کسب رستگاری به ترتیب، فعالانه و منفعلانه در نظر می گیرد. دیدگاه وبر نسبت به دنیاگریز بودن و انفعال صوفیه در امور دنیوی در حالی است که وقتی با استفاده از روش پژوهش اسنادی و بررسی متون تاریخی مرتبط، واقعیات تاریخی حیات دنیوی و اقدامات اجتماعی و سیاسی بزرگان خاندان صفوی در مسیر کسب قدرت و تشکیل حکومت بررسی می شود، وضعیتی ناهمخوان با دیدگاه وبر آشکار می گردد که مسئله نوشتار حاضر نیز از همین ناهمخوانی میان معرفت علمی و واقعیت تاریخی سرچشمه گرفته است. بنابراین، پرسش اصلی پژوهش این است که آیا مطابق نظر وبر می توان تصوف و بزرگان صوفیه را در نوع مثالی عرفان دنیاگریز جای داد؟ یافته ها نشان می دهند که مرشدان طریقت صفوی که دارای مقامات معنوی بوده اند، در امور دنیوی، اجتماعی و سیاسی نیز نقش آفرینی فعالانه داشته و اقدامات فراوانی را انجام داده اند. در نتیجه، تصوف صوفیان صفوی نه تنها موجب انفعال دنیوی و دنیاگریزی نزد آنان نبوده، بلکه نقش مهمی در تشکیل حکومت مرکزی مقتدر دیرپای صفوی داشته است.