فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۵۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
آیا منطق قدیم یک منطق است؟
حوزه های تخصصی:
برای منطق دو نظام قدیم و جدید می شناسیم که از نظر برخی، در تضاد با یکدیگر قرار دارند. در این مقاله، می خواهیم ببینیم که آیا منطق قدیم در برابر منطق جدید، واقعاً یک منطق است و قواعد یکسانی را معرفی می کند یا خیر؟ در تعداد قواعد معتبر و بیان دقیق آنها در منطق محمولات قدیم، اختلاف نظر های بسیاری مشاهده می شود. برای نمونه، تقریر های گوناگون از قاعدة فرعیّه و قاعدة نقض محمول و نیز دو تعریف مشهور برای عکس نقیض را می توان به عنوان مؤیدی برای این مدعا برشمرد. از آنجا که ارسطو قاعدة عکس نقیض را در منطق خود بیان نکرده است، نتیجه می شود که افزودن دو تقریر عکس نقیض به قواعد ارسطو، دو نظام منطقی جدید را پدید می آورد که صورت بندی محصورات چهار گانه در آن دو، متفاوت از صورت بندی محصورات در نظام ارسطو است. همچنین، از آنجا که تقریر های متفاوتی از قاعدة فرعیه، قاعدة «نقض محمول» و قاعدة «عکس نقیض موافق» میان منطق دانان مسلمان شکل گرفته است، تعداد منطق ها دست کم به شش عدد رسیده است. در این مقاله، با به دست دادن تعریف دقیقی از هر یک از این منطق ها، برای هر یک از محصورات چهار گانه صورت بندی مناسبی در این شش منطق ارائه کرده ایم.
صوری سازی قواعد قیاس حملی ارسطویی (همراه با نقد و بررسی قواعد قیاس حملی، در برخی از آثار آموزشی منطق)
حوزه های تخصصی:
تعهد درون قاعده ای خواجه نصیر در عکس نقیض و معضل نقض طرفین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاملی دیگر در هنر استدلال
حوزه های تخصصی:
دفاع از رویکرد مبتنی بر نظریة معنا در تعیین مصداقِ ثوابت منطقی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نخست نظریة معنای دیوید سن و چگونگی کاربرد آن برای تعیین مصداق ثوابت منطقی را شرح خواهم داد. به این منظور به اصول موضوع واژگانی(Lexical axioms) و اصول موضوعِ مسوّرِ (Extentional attributive adjectives) را انتخاب می کند و نشان می دهد که با اتخاذ تعبیری خاص، می توان نظریة معنای ساخت که در آن، صفت های مقید مصداقی در اصول موضوعِ مسوّر ظاهر شوند؛ بنابراین، این اصول موضوع نمی توانند مشخص کنندة مصداق ثوابت منطقی باشند. برای پاسخ به انتقاد اونز از مفهوم نقض شهود اساسی زبانی استفاده می کنم که دیویدسون در پاسخ به فاستر آن را به کار برده است. به این منظور نشان می دهم که انتقاد های فاستر و اونز علی رغم ظاهر متفاوتشان، دارای هسته ای مشترک اند. در بخش نتیجه، به عدم امکان فروکاستن ویژگی های معنایی زبان به ویژگی های نحوی آن اشاره خواهم کرد.
شافعیان و منطق پژوهی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
حرکت پرفراز و نشیب دانش منطق میان شافعیان، آن سان که سزاوار است تاکنون مورد بررسی و کاوش ویژه قرار نگرفته است. اگر شماری از پیشوایان این مذهب فقهی، ستودن این دانش را بدانجا رسانیدند که هم دست یابی به سعادت جاویدان بشری را بر فراگیری علم منطق متوقف دانستند و هم اطمینان را از دانسته های ناآشنایان به این دانش زدودند؛ گروه فراوانی از بزرگان همین مذهب نیز دیده می شوند که با دست یازی به دلایلی که بیشتر خاستگاهی غیرفقهی دارند و شمار آنها دست کم به نُه دلیل می رسد، روی آوری به دانش منطق را ناروا دانسته اند. نوشتار پیش رو کوشیده است پس از پی گیری این دلایل و تحلیل و بررسی آنها، نادرستی، سستی و ناکافی بودن آن دلائل را آشکار می سازد.
حصر محمول در منطق ابن سینا
حوزه های تخصصی:
منطق سینوی و ابن سینای منطقی
حوزه های تخصصی:
مهمترین نوآوریهای منطقی ابن سینا و نقش خواجه نصیر در توسعه آنها
حوزه های تخصصی:
معرفی و مقایسه منطق در شفا و اشارات
حوزه های تخصصی:
منطق گزاره های داستانی
حوزه های تخصصی:
التزامات هستی شناختی منطق استاندارد، مشکلاتی در تحلیل گزاره های داستانی که حاوی هویّات خیالی و فاقد مدلول هستند، ایجاد می کند. با این حال وضعیت منطقی این گزاره ها به عنوان بخشی از زبان طبیعی، حائز اهمیت است و نمی توان از این مسئله چشم پوشی کرد که در زبان طبیعی، به هویات داستانی ارجاع داده می شود و گزاره های راجع به این هویّات، تصدیق یا تکذیب می شوند. در این مقاله سعی داریم با استفاده از چارچوب مفهومی جهان های ممکن، توضیحی برای چگونگی ارجاع و ارزش صدق این گزاره ها بیابیم و برخی مسائل منطقی مرتبط با متون داستانی را مورد بررسی قرار دهیم. همچنین نظامی برای منطق گزاره های داستانی، معرفی نماییم.
قضایای حقیقیه و خارجیه نزد خونَجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افضل الدین خونَجی، با تقسیم هر یک از عقد الوضع و عقد الحمل به خارجی و حقیقی، عقدهای خارجی را به صورت وصفی و عقدهای حقیقی را به سه صورت بسیط، اضافی و شرطی بیان می کند. از آنجا که موصوف و صفت را در منطق جدید غالبا معادل ترکیب عطفی می دانند، به نظر می رسد که عقدهای خارجی را باید به صورت ترکیب عطفی تحلیل کرد. عقدهای حقیقی را نیز دست کم به سه صورت بسیط، شرطی تابع ارزشی و شرطی ربطی می توان تحلیل کرد. روابطی که خونَجی میان انواع قضایای حقیقیه و خارجیه بیان کرده است در بیشتر موارد با تحلیل عقدهای حقیقی به صورت بسیط و در مواردی با تحلیل آن ها به شرطی مادی و در مواردی دیگر با تحلیل آن ها به شرطی ربطی مطابقت دارد. او همچنین، در مواردی به تعهد وجودی در موجبه کلیه استناد می کند و در مواردی آن را وامی نهد. از این همه، نتیجه گرفته ایم که خونَجی در همه موارد بر یک تحلیل ثابت استوار نبوده و تحلیل های گوناگون را با هم درآمیخته است.
تأمّلاتی در مبحث کلّی با مروری در برخی از آثار ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی عبارت ابن سینا، در فصل نخست نمط چهارم اشارات و تنبیهات، خواهیم پرداخت، در آنجا ابن سینا در مقابله با کسانی که موجود را با محسوس مساوی می دانند، به اثبات وجود کلّی طبیعی به عنوان یک امر واحد معقول می پردازد. او اوصافی را برای امر اثبات شده ذکر می کند که به نظر می رسد بیشتر با کلّی افلاطونی سازگار است تا کلّی ارسطویی. این درحالی است که ابن سینا در مسألهٴ کلّی رئالیست به معنای ارسطویی آنست، و رئالیزم از نوع افلاطونی آن را در این باب به کلی منکر است. بدین منظور، نگارنده مرور کوتاهی بر اقوال مطرح درباب کلّی، و نیز مبنای مشهور حکما در سنت فلسفی اسلامی خواهد داشت. هم چنین، برخی آراء ابن سینا در الهیات شفا بررسی خواهد شد، و در ادامه، بحث بر فصل نخست از نمط چهارم اشارات و تنبیهات متمرکز می شود. به علاوه، در خلال مباحث، پیوسته به این مسأله به عنوان یک پرسش بنیادی توجه خواهد شد که « نفی رئالیزم افلاطونی در این باره، آیا ما را عملاً به مفهوم گرایی صرف، و حتی نهایتاً به تسمیه گرایی نخواهد کشاند؟» در پایان نکات و پرسش هایی طرح میشود که اصولاً می توان آنها را دربارهٴ مبحث کلّی مطرح کرد، و به تنهایی موضوع پژوهشی قرار داد، که از مهمترین آنها به نظر این دو مورد است:
(1) آیا بر مبنای رئالیزم ارسطویی، که براساس آن کلّی از محسوسات به دست می آید، (خواه با تنها یک فرد و خواه با افراد) ""استقراء""، فی نفسه، می تواند پشتوانهٴ مفاهیم کلّی قرار گیرد؟ و اگر چنین باشد، شناخت کلّی یک شناخت پسینی نخواهد بود؟ در این صورت، کلّیّت کلّی اعتبار خود را چگونه خواهد داشت؟
(2) اگر در نظامی فلسفی، همچون حکمت صدرایی، ""صورت"" نحوهٴ وجود شیء و ""وجود"" ملاک تشخّص دانسته شود، آیا اصولاً به وجود یک مشترکٌ-فیهیگانه به نام طبیعت می توان رأی داد؟ معنای این سؤال این است که تحویل ""صورت"" از مقوِّم ماهوی به شأن وجودی-آن هم در اندیشه ای که اصرار بر مغایرت ماهیّت و وجود دارد- آیا ما را عملاً به اصالت شخص نخواهد کشاند؟ و نهایتاً نتایج حاصل از این موضع با مفهوم گرایی در اصل چه تفاوتی خواهد داشت؟
ابن سینا و منطق سوالات
حوزه های تخصصی:
رویکردهایی نو به قانون عدم تناقض
حوزه های تخصصی:
نگاهی به تفسیر و انتقادات دامت از آموزه های فرگه پیرامون مباحث معناشناسی
حوزه های تخصصی:
حملیه مرددة المحمول(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«حملیه مرددهْْ المحمول»، گزاره حملی است که در قسمت محمول آن، انفصال وجود دارد. این حملیه را نباید با «شرطیه منفصله» یکی دانست؛ زیرا در پاره ای مثال ها، حملیة مرددهْْ المحمول صادق است در حالی که شرطیه منفصلة متناظر با آن صادق نیست. ابراهیم بازرگانی و عسکری سلیمانی امیری در مقاله ای به شرح کامل این نوع حملیه پرداخته، تاریخچه و احکام آن را بیان کرده اند. این مقاله، با بیان نوآوری های مقاله پیش گفته، به پاره ای از کاستی ها و ناراستی های آن اشاره کرده و در رفع آنها کوشیده است. همچنین، به یاری منطق جدید، احکام تازه ای برای انواع حملیه مردده یافته و به روابط آنها با انواع حملیه معطوفه، ترکیب های عطفی و شرطی های منفصله پرداخته شده است.
بررسی انتقادی نظریه علی ارجاع اونز در باب نام های خاص
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، ابتدا خلاصه ای از نظریه های مربوط به دلالت نام های خاص در زبان را بررسی می کنیم و سپس نظریه علی نام های خاص اونز را مطرح خواهیم کرد. از آنجا که نظریه اونز، از نظریه های علی و نظریه های وصفی نام های خاص، به یکسان نسب برده است، آشنایی اجمالی با این نظریه ها برای فهم نظریه اونز سودمند خواهد بود. در بخش مربوط به نظریه های وصفی، نظریه های فرگه و راسل؛ و در بخش مربوط به نظریه های علی، نظریه های میل و کریپکی، به طور مختصر بحث خواهند شد. پس از شرح نظریه علی اونز و بیان امتیاز آن بر نظریه کریپکی، انتقادات وارد بر نظر اونز را بررسی خواهیم کرد .