فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۱٬۹۸۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل و مقایسه نیازهای تربیت دینی دانش آموزان دوره متوسطه در ابعاد شناختی، عاطفی و عملکردی می باشد.جامعه آماری این پژوهش زمینه یابی تمامی دانش آموزان دوره متوسطه شهر جهرم اعم از دختر و پسر می باشد. حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر (150 نفر دختر و150 نفر پسر) با روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند و با پرسشنامه محقق ساخته با روایی و پایایی قابل قبول مورد سنجش قرار گرفتند. در تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب هماهنگی کندال، آزمون t گروه های مستقل استفاده شد. یافته ها نشان دادند که: در بعد شناختی بالاترین اولویت نیازهای آموزشی دانش آموزان به ترتیب عبارتند از: شناخت مفهوم پلورالیسم دینی، روش های پژوهش دینی و آشنایی با ادیان دیگر و پایین ترین اولویت و نیاز مربوط به آموزش در زمینه شناخت مفهوم توکل به خداوند بوده است. در بعد عاطفی، بالاترین اولویت نیازهای آموزشی دانش آموزان به ترتیب عبارتند از: آموزش در خصوص چگونگی احساس تعهد و پایبندی نسبت به مسئولیت در زمان غیبت امام زمان(ع) و پایین ترین اولویت و نیاز مربوط به آموزش در زمینه اعتقاد به معاد و جزای عادلانه انسان بوده است. در بعدعملکردی بالاترین اولویت نیازهای آموزشی دانش آموزان عبارتند از: آموزش در زمینه مشارکت در نماز جمعه و پایین ترین اولویت و نیاز مربوط به آموزش در خصوص چگونگی روزه گرفتن بوده است. مقایسه نیازهای دختران و پسران نشان می دهد؛ دختران در مقایسه با پسران در نیازهای شناختی تفاوت معنی داری دارند، ولی هیچ گونه تفاوت معنی داری بین دختران و پسران در بعد عاطفی و عملکردی دیده نشده است. دانش آموزان در انتخاب مهارت ها اولویت قائل هستند و در حیطه شناختی نیاز بیش تری به آموزش دارند و این نیازها به ترتیب شامل شناختی، عملکردی و عاطفی است.
بررسی شاخص های ارزشیابی عملکرد مدیران شهر اصفهان از دیدگاه مدیران و معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نظام ارزشیابی مدیران مدارس از دید مدیران و معلمان با تاکید بر مهارت های مدیریتی و فرا مدیریتی، اداری و مالی در شهر اصفهان با روش توصیفی و پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را تمامی مدیران و معلمان نواحی آموزش و پرورش شهر اصفهان (13625 نفر) تشکیل دادند. نمونه مورد نظر در این پژوهش120 نفر از معلمان،60 نفر از مدیران بودند که به صورت خوشه ای از مناطق 5 گانه آموزشی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ارزشیابی فعلی، حاوی 18 پرسش که بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت طرح ریزی گردید. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد که اعتبار پرسشنامه مدیران87/0و معلمان94/0 برآورد گردید. تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی (میانگین، درصد فرآوانی و انحراف معیار) و در سطح استنباطی (آزمون t در یک گروه، آزمون تحلیل واریانس و تحلیل عاملی) مورد بررسی واقع شد. یافته ها نشان داد میزان توجه به توان مدیر در مهارت های اداری و مالی، مدیریتی و فرامدیریتی در فرم ارزشیابی بیش از سطح متوسط بوده است. هم چنین مقایسه نظرات مدیران و معلمان بر حسب اطلاعات جمعیت شناختی که براساس آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) صورت گرفت نشان داد که بین دیدگاه مدیران و معلمان در رابطه با فرم ارزشیابی تفاوت معنادار وجود ندارد.
گونه شناسی رهیافت های میان رشته ای و دلالت های آن در طراحی برنامه درسی چند فرهنگی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله موضوع هایی که امروزه در محافل آموزش عالی جهان به آن پرداخته می شود، مسأله بین المللی کردن آموزش عالی و فراهم کردن زمینه مناسب جهت جذب دانشجویان خارجی می باشد. این مهم مستلزم متغیرهای گوناگونی ازجمله پذیرش کثرت گرایی فرهنگی در محیط های دانشگاهی و توجه کافی به تجربه بین فرهنگی و توسعه مراودات بین المللی می باشد. با این حال مطالعه ی برنامه های درسی آموزش عالی ایران مؤید این حقیقت است که نظام آموزش عالی ایران فاقد الگو و راهکار مناسب در زمینه برنامه درسی چند فرهنگی، شناسایی سایر فرهنگ ها و تجربه بین فرهنگی می باشد. این مسأله در قالب موانع فرهنگی چالش هایی را در برابر بین المللی کردن برنامه ی درسی آموزش عالی ایران ایجاد نموده است. در این پژوهش با استفاده از روش پژوهش کیفی از نوع تحلیل تطبیقی، به بررسی و واکاوی رهیافت های شناسایی شده برنامه میان رشته ای اقدام شده است. براساس یافته های پژوهش، مطالعات بین رشته ای ضمن ارائه دیدگاه های جامع قادرند به مطالعات متخصصان درحوزه برنامه درسی چند فرهنگی انسجامی خاص داده و در مواجهه با موانع فرهنگی بین المللی کردن برنامه های درسی در آموزش عالی نقش مؤثری را ایفا نماید.
شکاف نسلی و انتزاع ابعاد تربیت بین نسلی در قلمرو برنامه درسی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عمده ترین مولفه های اثر گذار در تحولات اجتماعی و فرهنگی دوران معاصر وجود ""شکاف نسلی"" است. پدیده ای که خود در جریان تغییرات و دگرگونی های اجتماعی شکل گرفته است. ازجمله این عوامل می توان خانواده، مدرسه و جامعه را نام برد که نقش خود را به صورت جامعه پذیری ایفا کرده و باعث تحول و شکل گیری شخصیت و نظام ارزشی مسلط بر افکار و اعمال تک تک افراد جامعه در هر سنی می گردند. هدف این مقاله بررسی موضوع شکاف نسلی و انتزاع ابعاد تربیت بین نسلی در قلمرو برنامه درسی بر اساس مطالعه متون و منابع مرتبط و مصاحبه با صاحب نظران جامعه شناسی و برنامه درسی بود. این نوع مطالعه کیفی، تلفیقی از نوع پدیدار شناسی و تحلیل محتوا بود. جامعه آماری شامل متخصصین جامعه شناسی و برنامه درسی بودند و نمونه آماری شامل 15نفر که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از مصاحبه بدون ساختار و هم چنین بررسی و مطالعه متون، تحقیقات و نظریه های مرتبط جمع آوری گردید. شیوه تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل محتوا با رویکرد استقرائی بود. داده های پژوهش شامل متن مصاحبه ها و متون مرتبط به صورت واحدهای معنی تقسیم و سپس با فشرده سازی، خلاصه و با شیوه استقرائی طبقات اصلی در هشت بعد: ارزش های فردی و خانوادگی- اقتصادی- سیاسی و اجتماعی- هنری- علمی و نظری- مذهبی- ملی و جهانی شدن انتزاع شدند که هریک حاوی طبقات فرعی می باشد که به عنوان چارچوب مفهومی پیشنهادی از مولفه های تربیت بین نسلی تدوین گردید. هم چنین بررسی تحقیقات و نظریه ها و دیدگاه های متخصصین حکایت از وجود پدیده شکاف نسل ها دارد.
بررسی مشکلات تدریس کتاب تاریح هنر جهان و مقدار اثرگذاری هفت گام الگوی تدریس مدیریت بر آموزش از دیدگاه هنرآموزان این درس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی مشکلات موجود در تدریس کتاب تاریخ هنر جهان و ارزیابی توانمندی الگوی تدریس هفت گام برگرفته از نظریه مدیریت بر آموزش در رفع مشکلات تدریس آن از نظر هنرآموزان زن و مرد این درس بوده است. بخش اول پژوهش با روش کیفی و مصاحبه کتبی به کمک پرسشنامه ای یازده پرسشی و باز پاسخ و بخش دوم با استفاده از نظر سنجی از 32 هنرآموز از 32 هنرستان حرفه ای شهر تهران و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته ی 57 پرسشی برگرفته از آثار آموزشی و پرورشی الگوی تدریس مدیریت بر آموزش انجام شد. روایی پرسشنامه ها با نظر استاد راهنما و پایایی پرسشنامه 57 پرسشی با اجرای مطالعه جنبی بر روی 15 نفر از هنرآموزان و محاسبه ی آلفای کرونباخ برابر با 0.958 محاسبه شد. با 32 هنرآموز از استان های تهران، شهرستان های تهران، زنجان و کرمان مصاحبه کتبی انجام شد و با داده های حاصل از مصاحبه تحلیل و دسته بندی شد. برای بررسی داده های حاصل از پرسشنامه 57 پرسشی از آزمون کای اسکویر و آزمون تی مستقل استفاده شد. اجرای آزمون کولموگروف- اسمیرنوف توزیع نرمال نمرات مربوط به هنرآموزان زن و مرد شرکت کننده در نظر سنجی را تایید کرد. هم چنین به دلیل وجود داده های پرت، از آزمون ناپارامتری یومن – ویتنی برای مقایسه نمرات مربوط به هفت گام الگوی تدریس استفاده شد. یافته ها مهم ترین مشکلات تدریس را در هفت گویه ارائه نمود. هم چنین نشان داد هنرآموزان با الگوهای تدریس آشنایی ندارند و روش های تدریس آنها اغلب معلم محور است. نتایج حاصل از اجرای آزمون تی مستقل عدم وجود تفاوت بین میانگین نمرات هنرآموزان زن و مرد را از پرسشنامه 57 پرسشی تایید کرد. هم چنین اجرای آزمون ناپارامتری یو من- ویتنی بیانگر عدم وجود تفاوت بین نمرات هنرآموزان زن و مرد نسبت به هفت گام الگو بود و اجرای آزمون کای اسکویر، وجود اختلاف معنی دار بین نظر هنرآموزان زن و مرد را در مورد گام سوم الگو که به تأثیر تکلیف کلاسی در افزایش تسلط هنرجویان بر محتوای درس تأکید داشت، تایید نمود.
ارزشیابی درونی کیفیت برنامه های گروه روان شناسی بالینی دانشگاه علوم پزشکی تهران: بررسی وضعیت موجود، تنگناها و جهت گیری ها از دیدگاه دانشجویان و اساتید(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این تحقیق، ارزشیابی درونی کیفیت اجرای برنامه های درسی گروه روان شناسی بالینی دانشگاه علوم پزشکی تهران بوده است.
مواد و روش ها: این مطالعه موردی از نوع پژوهش های توصیفی است. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار اندازه گیری پرسش نامه استفاده شده است و جامعه آماری شامل دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد، دکتری تخصصی، اساتید گروه روان شناسی بالینی انستیتو روان پزشکی تهران، دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال تحصیلی 1389-1388 بودند.
یافته ها: نتایج این پژوهش بیانگر آن بود که در حوزه های مدیریت و سازماندهی، دانشجویان و سنجش و ارزیابی گروه در حد مطلوب و در حوزه های رسالت و اهداف آموزشی، برنامه آموزشی، هیأت علمی، منابع آموزشی و پژوهشی گروه در حد نسبتاً مطلوب ارزشیابی شده است. اولویت های گروه به ترتیب: 1- توجه بیشتر به آموزش مبتنی بر برنامه درسی 2- برنامه دقیق تر، اختصاص امکانات مالی و نیروی انسانی بیشتر جهت ارتقا وضعیت پژوهش گروه؛ 3– برنامه ریزی جهت ارتقا وضعیت استخدامی اعضا هیأت علمی؛ 4- ایجاد امکانات رفاهی و خدماتی اعضا هیأت علمی؛ 5- برآوردن نیازهای دانشجویان از نظر مسکن و کمک هزینه تحصیل لازم جهت جلوگیری از انجام کارهای غیرآموزشی برای امرار معاش؛ 6- برگزاری جلسات سالیانه گروه با مسؤولین دانشکده و دانشگاه جهت تعامل بیشتر و حل مسایل گروه.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که نتایج پژوهش حاضر به عنوان مطالعه مقدماتی جهت ارزیابی سایر گروه های آموزشی مشابه در کل کشور قلمداد شده و تجارب عملی لازم به گروه های دیگر منتقل گردد.
رابطه سرمایه اجتماعی با سرمایه فکری و مدیریت دانش (مطالعه موردی: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقالهبررسی نقش سرمایه اجتماعی بر عملکرد سرمایه فکری و مدیریت دانش در بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان است. روش پژوهش مورد استفاده توصیفی همبستگی، از نوع نظرسنجی است که از لحاظ زمانی یک پژوهش مقطعی به حساب می آید. جامعه آماری این پژوهش را تمامی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان تشکیل داده است. نمونه آماری پژوهش با استفاده از جدول مورگان، 93 نفر به دست آمد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه استاندارد سرمایه فکری بنتیس، پرسش نامه استاندارد مدیریت دانش کوئینگ و پرسش نامه سرمایه اجتماعی استفاده شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش های آماری تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 19 تجزیه و تحلیل انجام شده است. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که به گونه کلی بین سرمایه اجتماعی و ابعاد آن با سرمایه فکری و مدیریت دانش رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بر اساس یافته های این پژوهش، سرمایه اجتماعی می تواند به عنوان یکی از قابلیت های سازمان به شمار آید و در خلق و تسهیم دانش موجود در سرمایه های فکری و مدیریت دانش سازمان کمک بسیار نماید.
مدل یابی معادلات ساختاری رابطه بین ابعاد عدالت سازمانی، اعتماد، تعهد مستمر و عاطفی با ادراک معلمان از خودکارآمدی نقش مدیران آموزشی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی رابطه بین ابعاد عدالت سازمانی، اعتماد، تعهد مستمر و عاطفی با ادراک معلمان از خودکارآمدی نقش مدیران آموزشی شهر اصفهان به مرحله اجرا در آمد. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری آن تمامی معلمان مرد و زن نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهر اصفهان بوده اند. با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای که در آن نسبت سهم شرکت کنندگان نیز در نظر گرفته شده بود و با فرمول تعیین حجم کوهن و همکاران (2000)، 361 نفر (127مرد و 234زن) انتخاب و به منظور جمع آوری داده های پژوهش در بین آنها پرسشنامه های عدالت توزیعی، رویه ای و تعاملی، اعتماد به سازمان و مدیر، تعهد مستمر، تعهد عاطفی و خودکارآمدی نقش مدیر توزیع گردید. روایی صوری و محتوایی و پایایی این پرسشنامه ها به دقت بررسی و مورد تأیید قرارگرفت. در راستای بررسی فرضیه های پژوهش داده های حاصل برای تحلیل به صفحات داده های خام نرم افزار بسته آماری علوم اجتماعی و برای برازش مدل علّی معادلات ساختاری به نرم افزار لیزرل منتقل گردید. یافته های بدست آمده از تحلیل های آماری نشان داد که ابعاد عدالت سازمانی، اعتماد، تعهد مستمر و تعهد عاطفی با ادراک معلمان از خودکار آمدی نقش مدیران رابطه دارد. هم چنین مدل علّی طراحی شده در پژوهش بر اساس الگوی معادلات ساختاری برازش گردید. شاخص نیکوئی برازش (GFI) 80/0و شاخص تصحیح یافته آن ((AGFI41/0 و ریشه میانگین مجذور باقی مانده ها در مدل متغیرهای مکنون 177/0RMSEA=بود. بنابراین مدل دارای برازش نسبتاً خوبی بوده است و به این ترتیب مدل معادلات ساختاری رابطه بین ابعاد عدالت سازمانی، اعتماد و تعهد نسبتاً قادر به پیش بینی خودکارآمدی نقش مدیران آموزشی می باشد.
بررسی و مقایسه میزان آمادگی پیاده سازی مدیریت دانش در دانشگاه-های پیام نور و آزاد اسلامی واحد مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی و مقایسه میزان آمادگی زیر ساخت های اساسی پیاده سازی مدیریت دانش (فرهنگ و عوامل انسانی، ساختار و فرایند ها و زیرساخت فنی) و رتبه بندی این عوامل از نظر درجه اهمیت در دانشگاه پیام نور مرکز- مشهد و دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد صورت گرفت. روش این پژوهش، توصیفی- پیمایشی بود. جامعه ی آماری اعضای هیأت علمی دو دانشگاه مذکور بودند. در دانشگاه پیام نور نظر تمام جامعه ی آماری پیمایش شد و در دانشگاه آزاد اسلامی برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری شد و سؤالات این پرسشنامه با الگوبرداری از پرسشنامه های مشابه داخلی و خارجی و بررسی متون مدیریت دانش طراحی شد. نتایج حاکی از آن بود که دانشگاه دولتی در ابعاد ""فرهنگ و عوامل انسانی""،""زیرساخت فناوری اطلاعات"" و ""ساختار و فرایند ها""، برای پیاده سازی مدیریت دانش در سطح نامطلوبی قرار دارد و دانشگاه آزاد در ابعاد ""فرهنگ و عوامل انسانی""، ""زیر ساخت فناوری اطلاعات"" و ""ساختار و فرایند ها""، برای پیاده سازی مدیریت دانش در سطح آمادگی متوسطی قرار دارد. هم چنین نتایج حاصل از آزمون رتبه بندی (آزمون فریدمن) نشان داد که در هر دو دانشگاه دولتی و آزاد ""فرهنگ و عوامل انسانی""، به عنوان با اهمیت ترین عامل می باشد. هم چنین، در دانشگاه دولتی ""ساختار و فرایند ها"" به عنوان کم اهمیت ترین عامل و در دانشگاه آزاد ""زیرساخت فناوری اطلاعات"" به عنوان کم اهمیت ترین عامل شناخته شد.
تاثیر مشاوره شغلی گروهی به روش یادگیری کرومبولتز بر خودکارآمدی، باورهای ناکارآمد حرفه ای و باور به مهارت های دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی تاثیر مشاوره شغلی گروهی به روش یادگیری کرومبولتز بر خودکارآمدی، باورهای ناکارآمد حرفه ای و باور به مهارت های دانش آموزان سال اول دبیرستان به مرحله اجرا درآمد. روش پژوهش، روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان سال اول دبیرستان در استان چهار محال و بختیاری در سال تحصیلی90-89 با حجم نمونه34120 نفر بودند که به صورت تصادفی چند مرحله ای از بین آنها تعداد64 دانش آموز دختر و پسر انتخاب و در2 گروه آزمایش (32=n) و کنترل (32=n) گمارده شدند. هر دو گروه آزمایش و کنترل طی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری3 ماهه پرسشنامه های خودکارآمدی، باورهای ناکارآمد حرفه ای و باور به مهارت ها را تکمیل کردند. ضمناً گروه آزمایش طی 9 جلسه ی 90 دقیقه ای مشاوره شغلی گروهی به روش یادگیری کرومبولتز را دریافت کردند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد، ارائه مشاوره شغلی به روش یادگیری کرومبولتز در مقایسه با گروه کنترل موجب افزایش میانگین نمرات خودکارآمدی و کاهش میانگین نمرات باورهای ناکارآمد حرفه ای شده است (01/0P <). هم چنین از بین 6 حیطه باور به مهارت ها نیز حیطه های واقع گرا و جستجوگر در اثر ارائه مشاوره شغلی تفاوت معنادار پیدا کردند (05/0P <). در ضمن، نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که پس از گذشت 3 ماه، تاثیر مشاوره شغلی گروهی بر بهبود میانگین نمرات خودکارآمدی و باورهای ناکارآمد حرفه ای پایدار بوده است (01/0P <).
از عادی سازی تا آموزش فراگیر، تحولی در نظام آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت از آرمان های والای تمام جوامع بشری است. به نظر می رسد یکی از اساسی ترین راهکارها برای دستیابی به عدالت همه جانبه، تسهیل دسترسی همگان به آموزش و پرورش فراگیر، به عنوان یک تحول در نظام آموزشی باشد. هدف از برقراری آموزش فراگیر، جست و جو و درک نیازهای آموزشی برای تمامی دانش آموزان است، با این وجود تمرکز این نظام تحولی بر دانش آموزانی است که نسبت به طرد شدگی و محرومیت آسیب پذیرند یا نیاز به آموزش ویژه دارند. متخصصان تعلیم و تربیت به این نکته اذعان دارند که شرایط حاکم بر نظام آموزشی ویژه در شرایط کنونی نمی تواند پاسخگوی نیازهای آموزشی، روانی و اجتماعی دانش آموزان با نیازهای ویژه باشد. آنها بر این باورند که یک نظام آموزشی مبتنی بر جداسازی افراد بر اساس ناتوانی و نقایص آنها، بالطبع باعث سوق دادن این گروه افراد به سوی انزواطلبی می شود. شکاف حاصل از این نوع آموزش نه تنها دانش آموزان با نیازهای ویژه را از ارتباط با دانش آموزان عادی محروم می سازد، بلکه به شناخت نادرست آنها نیز منجر می شود. ایجاد بستری مناسب در جامعه که بتواند پذیرای دانش آموزان با نیازهای ویژه باشد، امری ضروری به نظر می رسد. لذا توجه به آموزش فراگیر و برنامه ریزی برای اجرای آن ضرورتی انکار ناپذیر است و بدیهی است که انجام این مهم باید هرچه زودتر آغاز گردد، تا این دانش آموزان برای زیستن در جامعه عادی، سازگاری بهتری داشته باشند. در این میان سهم زیادی از مسائل مربوط به این رویکرد تحولی، به آگاهی معلمان و مربیان از چگونگی این نظام آموزشی تخصیص مییابد. این مقاله به بررسی دیدگاه های بنیادی در آموزش دانش آموزان با نیازهای ویژه، فلسفه آموزش فراگیر، ارزش ها و باورهای بنیادی، تحلیل موانع و فرصت ها، مشکلات موجود و توصیه هایی در مورد آموزش فراگیر می پردازد.
رابطه بین خودکارآمدی و تعهد سازمانی با کیفیت تدریس اعضای هیئت علمی در منطقه یک دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف عمده این پژوهش، مطالعه رابطه بین خودکارآمدی استادن و تعهد سازمانی آنان با کیفیت تدریس آنان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش، شامل 2181 نفر اعضای هیئت علمی تمام وقت و نیمه وقت واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه یک بودند که از بین آنها با روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای طبقه ای تعداد 436 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای جمع آوری داده های پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته سنجش کیفیت تدریس با 27 عبارت در مقیاس لیکرت و آلفای کرونباخ 861/0، پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مه یر، و پرسشنامه خودکارآمدی معلمان شوارتزر و همکاران بود. در این پژوهش برای مشخص کردن سهم عوامل خودکارآمدی و تعهد سازمانی استادان بر کیفیت تدریس از رگرسیون چندگانه و مدلسازی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. هم چنین از تحلیل واریانس یکطرفه برای بررسی نقش عوامل جمعیت شناختی استادان استفاده شد. نتایج نشان دادند که خودکارآمدی با ضریب 42/0 و تعهد سازمانی با ضریب 22/0 به صورت مستقیم مثبت و معناداری باکیفیت تدریس رابطه دارند. از میان ابعاد تعهد سازمانی، تعهد عاطفی و تعهد مستمر از قدرت پیش بین کنندگی بالایی برای کیفیت تدریس برخوردار می باشند. هم چنین ارتباط متقابل مثبت و معنادار بین تعهد سازمانی و خودکارآمدی آنان با ضریب 12/0 بود. هم چنین عوامل جمعیت شناختی استادان تأثیری در خودکارآمدی و تعهد سازمانی استادان نداشتند.
مقایسه باورها و نگرش های معلمان پیرامون مدیریت کلاس با توجه به ویژگی های دموگرافیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه باورها و نگرش های معلمان پیرامون مدیریت کلاس براساس ویژگی های دموگرافیک معلمان پایه پنجم ابتدایی شهرستان یزد بوده است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش معلمان پایه پنجم ابتدایی شهرستان یزد شامل 342 نفر بودند که از بین آنها تعداد 120 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده و براساس فرمول کوکران انتخاب شده بودند. ابزار پژوهش عبارت از پرسشنامه باورهای معلمان در زمینه مدیریت و کنترل کلاس (ABCC) با 25 گویه بود. روایی ابزار با کسب نظر متخصصان علوم تربیتی و روانشناسی حاصل گردید. پایایی پرسشنامه نیز از راه آلفای کرونباخ، 68/0 برآورد گردید. روش تجزیه و تحلیل داده ها آزمون t مستقل بود. یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت بین باورها و نگرش های معلمان در مورد کنترل کلاس براساس جنسیت و سابقه تدریس، معنادار نیست. تفاوت بین باورها و نگرش های معلمان در مورد کنترل کلاس بر اساس رشته تحصیلی معنادار است؛ به این معنا که معلمان تحصیل کرده در رشته های مرتبط با آموزش و پرورش، تمایل بیش تر به سبک تعاملی و معلمان تحصیل کرده در رشته های غیرمرتبط با آموزش و پرورش، گرایش بیش تری به سبک مداخله گرایی دارند. بین باورها و نگرش های معلمان در مورد کنترل کلاس و مدرک تحصیلی آنان نیز تفاوت معناداری وجود دارد؛ به این معنی که معلمان دارای مدرک لیسانس نسبت به معلمان دارای مدرک دیپلم و فوق دیپلم، گرایش بیش تری به سبک تعاملی دارند. در مجموع یافته های پژوهش بر اهمیت نقش آموزش معلمان در ایجاد تحول و تغییر در نگرش ها و باورهای معلمان در کنترل کلاس تأکید دارند.
بررسی نقش جهت گیری های برنامه درسی استادان بر احساس حضور دانشجویان در محیط مجازی: مطالعه ی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس حضور دانشجویان عاملی مهم در موفقیت آموزش مجازی می باشد. یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر احساس حضور دانشجویان باورهای آموزشی استادان مجازی می باشد. این پژوهش با هدف بررسی نقش جهت گیری های برنامه درسی استادان بر احساس حضور دانشجویان در دوره های مجازی، طراحی و اجرا گردید. این مطالعه یک پژوهش ترکیبی از نوع متوالی می باشد. جامعه آماری شامل استادان و دانشجویان دانشگاه های، امیرکبیر، علم و صنعت، خواجه نصیرالدین طوسی و علوم و حدیث می باشند. در مرحله ی کمی، نمونه مورد بررسی به شیوه ی طبقه ای تصادفیْ تعداد 714 دانشجو و 63 استاد انتخاب شدند و در مرحله کیفی با استفاده از نمونه گیری دسترس تعداد 16 آزمودنی به شیوه ی اشباع نظری تعیین گردیدند. در مرحله ی کمی، تحقیق، جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه ی جهت گیری های برنامه درسی و پرسش نامه احساس حضور، انجام شد و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی با برنامه spss انجام شد. در مرحله کیفی تحقیق، از مصاحبه ی نیمه ساختار یافته، جهت گردآوری اطلاعات استفاده شد و برای تحلیل داده ها از شیوه ی تحلیل محتوای کیفی و روش تفسیری استفاده شد. آزمون های تحلیل واریانس چند متغیره، آزمون لوین و آزمون تعقیبی توکی به منظور تحلیل داده ها استفاده شدند. نتایج حاصل از تحلیل داده های کمی و کیفی نشان داد که بین جهت گیری های برنامه درسی استادان و احساس حضور دانشجویان رابطه وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان داد که استادانی که دارای جهت گیری برنامه درسی انسان گرایی و بازسازی گرایی اجتماعی و تلفیقی شوآب هستند، در مقایسه با استادانی که دارای سایر جهت گیری ها می باشند دانشجویانشان احساس حضور بالاتری دارند. بنابراین توجه به باورها و نگرش های آموزشی استادان جهت افزایش احساس حضور دانشجویان بسیار اهمیت دارد.
بررسی و مقایسه مهارت تفکر انتقادی فرهنگیان دوره های ابتدایی، راهنمایی، متوسطه و پیش دانشگاهی استان بوشهر و ارائه راهکارهایی جهت ارتقاء تفکر انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه تفکر انتقادی فرهنگیان دوره های ابتدایی، راهنمایی، متوسطه و پیش دانشگاهی استان بوشهر و ارائه راهکارهایی جهت افزایش مهارت تفکر انتقادی آنها اجرا شده است. در این پژوهش از روش پژوهش توصیفی- پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری شامل فرهنگیان (معلمان، دبیران، مدیران) دوره های ابتدایی، راهنمایی، متوسطه و پیش دانشگاهی استان بوشهر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و با توجه به فرمول کوکران، 280 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون تفکر انتقادی کالیفرنیا بود. برای پاسخ به پرسش های پژوهش، از آزمون T و تحلیل واریانس عاملی استفاده گردید. نتایج پرسش اول پژوهش نشان داد بین میزان تفکر انتقادی فرهنگیان دوره های گوناگون تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتایج پرسش دوم نشان داد مهارت تفکر انتقادی معلمان در مولفه های استدلال استقرایی و قیاسی بیش تر از سایر مولفه ها می باشد. نتایج پرسش سوم نشان داد که تفاوت معنی داری بین مهارت های تفکر انتقادی معلمان زن و مرد وجود ندارد. پرسش چهارم تفاوت بین تفکر انتقادی فرهنگیان با مدرک تحصیلی متفاوت را نشان نداد. پرسش پنجم پژوهش نشان داد که مهارت تفکر انتقادی معلمان رشته هنر بیش تر از معلمان سایر رشته ها می باشد. نتایج پرسش ششم نشان داد که تفاوت معنی داری بین تفکر انتقادی معلمان با توجه به سابقه خدمت آنها تفاوت معنی داری وجود ندارد.
مدل معادلات ساختاری تاثیرفضای مدرسه برخودکارآمدی معلمان مقطع ابتدایی دراستان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، بررسی مدل معادلات ساختاری رابطه محیط مدرسه و خودکارآمدی معلمان مقطع ابتدایی در استان فارس بود. روش پژوهش از نوع همبستگی- علی بود و بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 223 پرسشنامه قابل تجزیه و تحلیل جمع آوری شد. روایی پرسشنامه فضای مدرسه و خودکارامدی معلمان بوسیله نظر متخصصان و تحلیل گویه و پایایی پرسشنامه ها بوسیله آلفای کرونباخ بدست آمد. رگرسیون چند متغیره نشان داد که از بین متغیرهای فضای مدرسه؛ نوآوری، همکاری و تصمیم گیری به ترتیب بیش ترین تاثیر را در خودکارآمدی معلمان دارا هستند و پیش بینی کنندگی قوی تری دارا هستند. مدل معادلات ساختاری نشان داد که فضای مدرسه بر خودکارآمدی معلمان تاثیرمثبت و معنی داری دارد. در مجموع تمام شاخص ها مدل پیشنهادی پژوهش را تایید کردند.
مقدار تأکید کتاب فارسی عمومی دوره تربیت معلم بر تربیت هنری از دیدگاه دانشجویان مرکز تربیت معلم استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهشبررسی مقدار تأکید کتاب فارسی عمومی دوره تربیت معلم بر تربیت هنری از دیدگاه دانشجویان مرکز تربیت معلم استان همدان است. بر این اساس پرسش اصلی این پژوهش این است که تا چه حد در برنامه درسی فارسی عمومی دوره تربیت معلم بر تربیت هنری توجه شده است؟ روش پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری، این پژوهش عبارتند از تمامی دانشجویان مراکز تربیت معلم استان همدان که درس فارسی عمومی را گذرانده اند و تعداد آنها 107 نفر می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و جدول برآورد حجم نمونه کرجسی و مورگان تعداد 87 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه سنجش مؤلفه های تربیت هنری است. برای سنجش روایی و پایایی ابزار از روش سنجش روایی محتوی و الفای کرونباخ استفاده شد. روایی پرسشنامه به وسیله متخصصان قابل قبول گزارش شد و مقدار الفا 832/0 محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و آزمون آماری مجذور کا یا خی دو استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که کتاب فارسی عمومی بر حس کنجکاوی ، نوآوری و خلق آثار هنری به مقدار کم و بر مهارت های زبانی و بیان خلاق به مقدار خیلی زیاد تأکید دارد.
تحلیل عوامل مدیریتی تاثیرگذار بر کیفیت آموزش های متوسطه کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف تحلیل عوامل مدیریتی تاثیرگذار بر کیفیت آموزش های متوسطه کشاورزی به رشته تحریر در آمده است. روش این پژوهش توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان مرکز آموزش کشاورزی حاجی آباد هرمزگان تشکیل دادند (86 نفر) و گردآوری داده ها از راه سرشماری کامل افراد به دست آمد. ابزار اصلی پژوهش برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود. اعتبار محتوایی ابزار پژوهش، با نظرخواهی از تعدادی از کارشناسان و متخصصان مربوطه مورد تایید قرار گرفت و برای تعیین پایایی پرسشنامه نیز از روش آزمون مقدماتی استفاده شد که آلفای کرونباخ محاسبه شده (89/0= (αمبین اعتبار مناسب آن برای گردآوری داده ها بود. تحلیل داده ها با استفاده از برنامه نرم افزاری SPSS انجام شده است. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی بهره گرفته شد. براساس نتایج به دست آمده از دیدگاه دانش آموزان، تفویض مسئولیت و اختیار به کارکنان براساس تخصص آنها، نظم و برنامه ریزی، و نحوه برخورد و خوش اخلاقی مدیر سه اولویت اول اثرگذار بر کیفیت آموزش های متوسطه کشاورزی را تشکیل می دادند. صلاحیت حرفه ای، شور و مشورت، مشارکت و ارتباطات، قانونمندی، و حمایتی از عوامل مدیریتی تاثیرگذار بر کیفیت آموزش های متوسطه کشاورزی بودند که این پنج عامل در مجموع 41/66 درصد واریانس را تبیین کردند.
ارائه الگوی ساختاری عدالت سازمانی براساس سبک های رهبری تحول-گرا و عمل گرا دردانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارائه الگوی ساختاری عدالت سازمانی براساس سبک های رهبری تحول گرا و عمل گرا در دانشگاه آزاد اسلامی است. جامعه آماری این پژوهش، تمامی کارکنان اداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، دماوند، پردیس به تعداد 634نفر می باشند. با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده240 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار سنجش عبارت است از پرسشنامه چند عاملی رهبری باس واولیو (1997) و پرسشنامه عدالت سازمانی بیوگری (1998)که پایایی پرسشنامه چند عاملی رهبری 93/0 و پایاییپرسشنامه عدالت سازمانی 95/0 بدست آمد. هم چنین از روش مدل یابی معادلات ساختاری بویژه تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج حاصل از روش تحلیل مسیر نشان داد: سبک های رهبری تحول گرا و عمل گرا با عدالت سازمانی رابطه معناداری دارند و بیانگر تاثیر مستقیم سبک رهبری تحول گرا و رهبری عمل گرا بر عدالت سازمانی می باشد. بیش ترین اثر، تحت تاثیر اثر مستقیم ترغیب به تلاش فکری در بعد رهبری تحول گرا و اثرمستقیم مدیریت فعال مبتنی بر استثنائات در بعد رهبری عمل گرا بر عدالت سازمانی بدست آمد. از بین مولفه های عدالت، عدالت توزیعی به عنوان مهمترین شاخص عدالت سازمانی در این مدل شناخته شده است. برازش نیکویی مدل مذکور 92/0 بدست آمد که این مدل برازش قابل قبولی با واقعیت دارد.
رابطه بین تبادل رهبر- عضو و رضایت شغلی معلمان مدارس متوسطه شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین کیفیت مبادله رهبر- عضو و رضایت شغلی معلمان بود. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- همبستگی است . جامعه آماری آن دبیران مدارس متوسطه شهر یزد در نظر گرفته شد . بر اساس جدول کرجسی و مورگان ، تعداد 285 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی و متناسب با حجم جامعه انتخاب شدند . برای اندازه گیری رابطه متقابل بین مدیر و معلم از پرسشنامه اصلاح شده لیدن و ماسیلین
(Liden & Maslyn,1998 )، و برای اندازه گیری رضایت شغلی معلمان از پرسشنامه اصلاح شده رضایت شغلی اسپکتور (Spector,1994 )، استفاده شد که روایی و پایایی هر دو ابزار بررسی و تایید شد . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی ، ضریب همبستگی اسپیرمن و پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری گام به گام صورت گرفت . نتایج پژوهش نشان داد، بین کیفیت مبادله رهبر- عضو و رضایت شغلی معلمان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و هر چهار مولفه مبادله رهبر- عضو با رضایت شغلی رابطه مثبت و معنی داری در سطح01/0≥p دارند . نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد از بین مولفه های مبادله رهبر- عضو ، ابعاد علاقه و احترام حرفه ای تقریبا 40 درصد تغییرات رضایت شغلی را تبیین می کنند . مقایسه نتایج این پژوهش با سایر پژوهش ها نشان داد که با بهبود کیفیت مبادله رهبر– عضو، رضایت شغلی معلمان نیز افزایش می یابد.