فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۱٬۹۸۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه نیروی انسانی منبع راهبردی سازمان بوده و یک سازمان دارای نظام ارزشی است و هر یک از نیروهای انسانی سازمان نیز دارای نظام ارزشی منحصربه فرد خود می باشد، تناسب سازمانی به باورهای ذهنی افراد در مورد میزان هماهنگی ارزشهای شخصی با فرهنگ سازمانی اشاره دارد. هدف مقاله حاضر تعیین رابطه چندگانه بین ارزشهای فردی با تناسب فرد- سازمان در دانشگاه است. تحقیق حاضر از نوع پژوهش توصیفی، همبستگی چندمتغیره بود. جامعه آماری شامل اعضای هیات علمی و کارکنان دانشکده های دانشگاه قم و روش نمونه گیری طبقه ای- تصادفی بود. ابزار تحقیق، پرسشنامه های استاندارد بودند که روایی و پایایی آنها محاسبه گردید. نتایج نشان داد که میانگین نمرات ارزشهای فردی اعضای هیات علمی از حد متوسط بالاتر و در کارکنان در حد متوسط بود، میانگین نمرات تناسب فرد- سازمان اعضای هیات علمی در حد متوسط و در کارکنان از حد متوسط پایینتر بود. از طرفی بین نمرات مولفه های ارزشهای فردی(قدرت، موفقیت، خیرخواهی، استقلال، جهان گرایی، همنوایی، لذت طلبی، برانگیختگی، سنت و امنیت) و تناسب فرد –سازمان رابطه مثبت و معناداری وجود داشت و نیز بین چهار سبک ارزشی و تناسب فرد – سازمان رابطه چندگانه مثبت و معناداری وجود داشت.
مقدار تحقق ابعاد سازمان یادگیرنده از دیدگاه مدیران مقطع متوسطه آموزش و پرورش ناحیه یک شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی مقدار تحقق ابعاد سازمان یادگیرنده از دیدگاه مدیران آموزشگاه های مقطع متوسطه بود. این پژوهش بصورت توصیفی (پیمایشی) اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش را تمامی مدیران ناحیه یک شهر شیراز تشکیل داده اند. بدین منظور120 نفر مدیر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند، که در این پژوهش جامعه آماری با نمونه آماری برابر هستند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، پرسشنامه سازمان یادگیرنده تألیف مایل مارکورات و پرسش هایی که محقق به آن اضافه نمود یک پرسشنامه 39 گویه ای ساخته شد که شامل 5 بعد بینش مشترک، تفکر سیستمی، یادگیری تیمی، تسلط فردی، مدل های ذهنی می باشد که آلفای کرونباخ هر یک از این متغیرها به ترتیب عبارتند از: 78/0، 73/0، 76/0، 81/0، 78/0 و آلفای کرونباخ کل پرسشنامه 77/0 بدست آمد. نتایج آماری نشان داد که ارزیابی ابعاد سازمان یادگیرنده (بینش مشترک، تفکر سیستمی، یادگیری تیمی، تسلط فردی، مدل های ذهنی) از دیدگاه مدیران آموزشگاه های متوسطه دارای ارزش و اهمیت بیش از متوسط بوده است. هم چنین ابعاد سازمان یادگیرنده در بین مدیران زن و مرد تفاوت معنی داری را نشان داد.
سرمقاله
حوزه های تخصصی:
ارائه مدلی برای ایجاد دانشگاه کارآفرین مبتنی بر تکنیک های آینده نگاری و تولید علم در نظام آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای ایجاد دانشگاه کارآفرین مبتنی بر تکنیک های آینده نگاری و تولید علم در نظام آموزشی ایران انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی با رویکرد کمی بود. جامعه آماری این پژوهش را همه اساتید هیأت علمی (تمام وقت) دانشگاه آزاد اسلامی تهران تشکیل می دهد، که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی برحسب جدول مورگان ابتدا از هر دانشگاه 4 دانشکده و سپس از هر دانشکده به نسبت طبقه های جنس، سن و تحصیلات تعداد 800 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های محقق ساخته کارآفرینی، تولید علم و آینده نگاری می باشد. به منظور روایی صوری پرسشنامه از نظرات خبرگان و صاحبنظران استفاده گردید و نیز پایایی پرسشنامه ها نیز بااستفاده از آزمون آلفای کرونباخ سنجیده شد و عدد 8/0 بدست آمد که نشاه دهنده پایایی بالای75/0 و مورد قبول می باشد. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 16 و بسته نرم افزاری LISREL با روش تحلیل عاملی، معادله های ساختاری و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 16 و بسته نرم افزاری LISREL با روش تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی، معادله های ساختاری و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ابعاد و مولفه های دانشگاه کارآفرین در نظام آموزشی ایران به ترتیب افعال سازمانی، نگرش فردی، انعطاف پذیری، پاداش، رهبری کارآفرین، فرهنگ کارآفرین است. ابعاد و مولفه های آینده نگری در نظام آموزشی ایران به ترتیب شامل صورت بندی، پویش، پیش بینی، اجرا است. ابعاد و مولفه های تولید علم در نظام آموزشی ایران به ترتیب انگیزشی، ساختار، حمایت دانشگاه، آموزش محور بودن دانشگاه ها، سیستم مدیریت دانش یک پارچه، روحیه همکاری پژوهشی، محدودیت در تامین منابع مالی است. دانشگاه کارآفرین بر تکنیک های آینده نگاری و تولید علم در نظام آموزشی تاثیر معناداری دارد و در نهایت با استفاده از نرم افزار لیزرل، 97 گویه پرسشنامه (هر سه پرسشنامه) ، وارد تحلیل عاملی تأییدی شدند. مدل نهایی پژوهش برای ایجاد دانشگاه کارآفرین مبتنی بر تکنیک های آینده نگاری و تولید علم در نظام آموزشی ایران با شاخص های برازش و ضرایب استاندارد تأیید شد. و مقدار این شاخص در این مدل (063/0) است که برای مدل طراحی شده در این پژوهش، نشان از برازش مناسب ساختار عاملی و زیربنای نظری پژوهش دارد.
کارآیی درونی نظام آموزش متوسطه نظری به تفکیک استان و جنس بر اساس اطلاعات سالهای 68 - 1367 و 69 - 1368
حوزه های تخصصی:
شناسایی عوامل موثر برارتقای فرهنگ کارآفرینی در مدارس کاردانش و فنی و حرفه ای: رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر ارتقای فرهنگ کارآفرینی در مدارس از دیدگاه متخصصان و بررسی وضعیت موجود مدارس کاردانش و فنی و حرفه ای از دیدگاه معلمان است. روش این پژوهش رویکرد ترکیبی(کیفی- کمی) از نوع راهبرد اکتشافی متوالی هست به این صورت که روش مرحله کیفی تحلیل محتوای عرفی بوده و در تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری باز و محوری استفاده شد. در این مرحله ۱۴ مصاحبه شونده که شامل کارآفرین ها، مدرسان مباحث کارآفرینی در مدارس، مدرسان آشنا به کارآفرینی در دانشگاه، مدیران و مسئولان مدارس فنی و حرفه ای و کاردانش شهر تبریز، به صورت هدفمند انتخاب و برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شدکه در نتیجه مرحله کیفی 5 عامل آموزشی، پرورشی، نگرشی، مالی و ساختاری به عنوان عوامل موثر بر فرهنگ کارآفرینی شناسایی شدند. روایی یافته های حاصل از این مرحله با روش تطبیق توسط اعضا و بررسی همکار تضمین شد. در مرحله کمی پژوهش که روش آن توصیفی پیمایشی بود از بین ۱۱۵۲ نفر از معلمان نواحی آموزش و پرورش شهر تبریز ۲۸۸ نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم نمونه انتخاب گردیده و با استفاده از پرسشنامه ای که از نتیجه تحلیل یافته های مرحله کیفی تنظیم گردیده بود مورد آزمون قرار گرفتند. جهت تعیین روایی صوری و سازه پرسشنامه در بخش کمی از نظرات خبرگان و تحلیل عاملی تاییدی و پایاییآن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 91/0 برآورد گردید. نتایج پژوهش نشان داد که وضعیت عوامل آموزشی، پرورشی، نگرشی و اعتقادی در حد مطلوبی قرار دارند و عامل مالی در حد متوسط و عامل ساختاری در حد مطلوبی نیست و نتایج آزمون فریدمن نشان داد که عامل آموزشی از میان عوامل موثر فرهنگ کارآفرینی در بالاترین رتبه و عوامل پرورشی، نگرشی و اعتقادی، مالی و ساختاری در رتبه های بعدی قرار دارند.
بررسی شایستگی های پایه در بین دانش آموختگان رشته ی مدیریت آموزشی و ارزیابی میزان اثربخشی آن در دانشگاه های دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با روش ترکیبی اکتشافی و با هدف شناسایی و بررسی شایستگی های پایه ای دانش آموختگان رشته ی مدیریت آموزشی انجام شد. در بخش کیفی، جامعه شامل کلیه خبرگان مدیریت آموزشی بود که با کاربست روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، 15 نفر از دانش آموختگان و اساتید مدیریت آموزشی مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده ها در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق گردآوری شدند. نتایج تحلیل محتوا و کدگذاری مصاحبه ها 40 نشانگر را شناسایی نمود. نشانگرها در قالب 5 بعد شامل «ویژگی های روان شناختی»، «اخلاق حرفه ای»، «روابط انسانی»، «زبان انگلیسی» و «سواد فاوا» طبقه بندی شد. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه دانش آموختگان رشته مدیریت آموزشی دانشگاه های دولتی شهر تهران بود که تعداد 126 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. بر اساس نشانگان و ابعاد شناسایی شده، پرسشنامه شایستگی های پایه با رعایت روایی و پایایی مناسب تدوین شد. در بخش کمی با استفاده از آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی، تی تک نمونه ای، فریدمن، تحلیل واریانس یک راهه و تی برای دو گروه مستقل به تجزیه وتحلیل داده های پژوهش پرداخته شد. ابتدا، از طریق تحلیل عاملی اکتشافی، شایستگی ها به 37 شایستگی تقلیل پیدا کرد و تعداد 5 عامل شامل «ویژگی های روان شناختی»، «اخلاق حرفه ای»، «روابط انسانی»، «زبان انگلیسی» و «سواد فاوا» شناسایی شد.در گام بعد، نتایج نشان داد که وضعیت مهارت زبان انگلیسی در حد کمتر از میانگین و شایستگی های اخلاق حرفه ای، سواد فاوا، نگرشی، ویژگی های روان شناختی و روابط انسانی بالاتر از میانگین بودند. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که در بین دانش آموختگان دانشگاه های دولتی شهر تهران تفاوت معناداری از نظر وضعیت شایستگی های پایه وجود نداشت. همچنین، سطح شایستگی های پایه دانش آموختگان مرد و زن در ابعاد پنج گانه با هم برابر بود.
بررسی میزان خودراهبری دانشجویان متأثر از الگوی مدیریت آموزش با محوریت تدریس مشارکتی (جیگ ساو) در درس اصول و فلسفه تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان خودراهبری دانشجویان متأثر از کاربرد الگوی مدیریت آموزش با تأکید بر الگوی تدریس مشارکتی جیگ ساو در تدریس اصول و فلسفه تعلیم و تربیت است. روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی بوده و با استفاده از طرح دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ی 41 گویه ای سنجش خودراهبری فیشر و همکاران (2001) بود. در این پژوهش دو کلاس از دانشجویان کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان روانسر به عنوان نمونه ی در دسترس مشارکت داشتند. از این دو کلاس، به طور تصادفی یک کلاس 25 نفری، به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس 25 نفری دیگر به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. ابتدا پرسشنامه ی سنجش خودراهبری، به عنوان پیش آزمون به دانش آموزان هر دو کلاس ارائه شد. گروه آزمایش با استفاده از الگوی مدیریت آموزش و گروه گواه از طریق روش سنتی آموزش دیدند. پس از اتمام دوره ی پنج هفته ای، پرسشنامه ی سنجش خودراهبری به عنوان پس آزمون به هر دو گروه ارائه شد. جهت تحلیل داده های آماری از آزمون های T مستقل، فرمول اندازه ی اثر و تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد، تدریس اصول و فلسفه ی تعلیم و تربیت با الگوی مدیریت آموزش بر یادگیری خودراهبر دانشجویان دانشگاه آزاد تأثیر معنی دار مثبتی دارد.
بازنمایی عوامل، ملاک ها و نشانگرهای مدارس اثربخش دوره ی ابتدایی: یک مطالعه ی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
190 - 162
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر مبتنی بر رویکرد تحقیق کیفیو با روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری ملاکی و مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با 15 مشارکت کننده، داده ها گردآوری شد و به روش کُلایزی تحلیل گردید. به منظور باورپذیری یافته ها از سه روش ممیزی بیرونی، بازبینی نتایج توسط اطلاع رسان ها و درگیری طولانی مدتاستفاده شد. نتایج پژوهش، به شناسایی و دسته بندی 6 عامل، 16 ملاک و 111 نشانگر برای اندازه گیری اثربخشی مدارس در دوره ی ابتدایی منتج گردید. یافته ها بر نقش سازنده ی مدیر مدرسه، تعامل بین مدیر، معلمان، والدین و دانش آموزان، مشارکت معلمان در تصمیم گیری ها و تعامل مؤثر بین جامعه و مدرسه تأکید داشتند. به نظر می رسد با توجه به جامعیت و تناسب عوامل، ملاک ها و نشانگرهای شناسایی شده با وضعیت مدارس دوره ی ابتدایی، استفاده از آن بتواند زمینه ی لازم برای ساخت ابزار مناسب اندازه گیری کیفیت مدارس دوره ی ابتدایی، تعیین وضعیت این مدارس و ارائه ی راهکارهای بهبود را فراهم سازد.
تأثیر یادگیری مشارکتی همیاردبیر و خودارزیابی بر انگیزش خود و عملکرد تحصیلی دانش آموزان سوم دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر یادگیری مشارکتی همیار دبیر و خودارزیابی دانش آموزان بر «انگیزش خود» و پیشرفت تحصیلی در سطوح بالای یادگیری دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی بوده و عمل آموزشی در دو گروه آزمایش اجرا شد، روش تدریس یادگیری مشارکتی همیار دبیر در یک گروه و در گروه دیگر همین روش به همراه خودارزیابی دانش آموزان به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای به کار گرفته شد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر سال سوم دوره متوسطه نظری شهر بیرجند و نمونه پژوهش شامل 54 نفر به صورت 3 گروه 18 نفری (دوگروه آزمایش و یک گروه کنترل) بود. نمونه در دسترس و ابزار پژوهش بخشی از پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودانگیخته (MSLQ) پینتریچ و دی گروت به علاوه یک آزمون پیشرفت تحصیلی هندسه محقق ساخته برای سنجش سطوح پایین و بالای حیطه شناختی بوده است. از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی برای بررسی داده های آزمون انگیزش خود استفاده شده است. برای تحلیل داده های حاصل از آزمون پیشرفت تحصیلی از آزمون تحلیل واریانس مختلط استفاده شده است. عمده ترین یافته های پژوهش حاکی از آن است که «یادگیری مشارکتی و خودارزیابی» درارتقاء «انگیزش خود» دانش آموزان در درس هندسه تأثیر دارد. همچنین«یادگیری مشارکتی و خودارزیابی» بر مؤلفه های انگیزش خود یا همان «باورهای انگیزشی» تأثیر و تفاوت معناداری را در گروه ها نشان داد. علاوه بر این، الگوی یادگیری مشارکتی همیار دبیر و خودارزیابی هم در سطوح بالای یادگیری و هم در سطوح پایین یادگیری دانش آموزان در حیطه ی شناختی تأثیر مثبتی داشت.
تحلیل برنامه درسی مطالعات اجتماعی پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی بر اساس سبک های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدفتحلیل برنامه درسی مطالعات اجتماعی پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی بر اساس سبک های یادگیری وارک انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا با بکارگیری روش آنتروپی شانون است.جامعه آماری شامل برنامه های درسی(هدف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی) پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی است. نمونه آماری برنامه های درسی مطالعات اجتماعی است. برای تحلیل برنامه های درسی(قصد شده) با هر یک از سبک های یادگیری ابتدا اهداف مندرج در کتاب های درسی، سپس محتوا کتاب درسی و برای بررسی روش های پیشنهادی به تحلیل کتاب راهنمای تدریس پرداخته شد. در بخش ارزشیابی، سوالات کتاب های درسی و راهنمای تدریس تحلیل گردید. ابزار پژوهش، چک لیست وارسی سبک های یادگیری وارک(1998) بود که براساس پیشینه و پرسشنامه سبک های یادگیری وارک تدوین و به تأیید 6 نفر از متخصصان حوزه مطالعات برنامه درسی و روانشناسی تربیتی رسید و نظرات آنها در طراحی نهایی چک لیست اعمال و روایی محتوایی چک لیست تأیید شد. به منظور حصول اطمینان از پایایی، کدگذاری های تحلیل در اختیار سه پژوهشگر قرار داده شد و درصد توافق آن ها 88/ برآورد شد. نتایج نشان داد در برنامه درسی مطالعات اجتماعی(هدف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی) چهارم ابتدایی سبک شنیداری رتبه اول و دیداری رتبه پنجم، در برنامه درسی پنجم ابتدایی سبک شنیداری رتبه اول و سبک ترکیبی رتبه پنجم است و در نهایت در ششم ابتدایی سبک خواندن/ نوشتن رتبه اول و سبک دیداری رتبه پنجم است. بنابراین سبک ارجح برنامه های درسی مطالعات اجتماعی چهارم و پنجم ابتدایی سبک شنیداری و ششم ابتدایی سبک خواندن/ نوشتن است.
ارائه چارچوب ادراکی برای نهادینه کردن شایسته گزینی مدیران در بانک ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
161 - 188
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه چارچوب ادراکی برای نهادینه کردن شایسته گزینی مدیران در بانک ملی ایران بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع داده آمیخته (کیفی و کمی) از نوع اکتشافی؛ برحسب روش گرداوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش شامل نخبگان و متخصصان مرتبط با امور بانکی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع 10 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. گروه دوم از جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه مدیران بانک ملی ایران در کشور به تعداد 3766 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و انتخاب حجم نمونه در مدلسازی معادلات ساختاری 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای، مصاحبه نیمه ساختار یافته (بخش کیفی) و پرسشنامه محقق ساخته (بخش کمی) استفاده شد. به منظور بررسی روایی پرسشنامه نیز از روایی صوری، محتوا و سازه استفاده شد و به منظور محاسبه پایایی آن نیز از ضریب آلفای کرونباخ (دانش (0.862)، مهارت (812)، عامل فردی و ادراکی (858) و عامل سازمانی (0.812)) و پایایی ترکیبی استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تحلیل داده های کیفی پژوهش از روش تحلیل محتوا (کد گذاری) استفاده شد. در بخش کمّی نیز از روش های آمار توصیفی و استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی اکتشافی) و با استفاده از نرم افزارهای Spss-V22، Lisrel-V8.8 و Smart PLS-2 استفاده شد. نتایج نشان داد که مؤلفه های مؤثر بر شایسته گزینی مدیران بانک ملی عبارت اند از دانش، مهارت، عوامل فردی و ادراکی و عوامل سازمانی؛ با توجه به مؤلفه های پژوهش مدلی ارائه شد که برازش مطلوبی داشتند؛ اولویت بندی عوامل مؤثر بر شایسته گزینی مدیران بانک ملی نشان داد به ترتیب دانش مدیران (0.498)، عوامل فردی و ادراکی (شخصیتی) (0.332)؛ عوامل سازمانی (0.253) و مهارت مدیران بانک ملی (0.169) اولویت اول تا چهارم را به خود اختصاص دادند.
تاثیر آموزش مهارت تریز در تقویت روحیه کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش تریز بر تقویت روحیه کارآفرینی کارکنان و مدیران واحدهای فناور پارک علم و فناوری و مرکز رشد دانشگاه سمنان (جامعه آماری 112 نفر) انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی بوده است. در مجموع 70 نفر به صورت نمونه در دسترس، بر حسب حضور یا عدم حضور در کارگاه آموزش تریز در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. کارگاه آموزش تریز به مدت 16ساعت برای گروه آزمایش برگزار شد. اطلاعات، با استفاده از پرسشنامه استاندارد سنجش روحیه کارآفرینی (samadaghaei,2006)، جمع آوری شد. بعد از گردآوری داده ها و تجزیه و تحلیل آماری با مقایسه گروه آزمایش و کنترل مشخص شد که، آموزش تریز، بر خلاقیت، استقلال طلبی، و روحیه کارآفرینی (نمره کل) مدیران و کارکنان تاثیر دارد. هم چنین آموزش تریز بر مخاطره پذیری مدیران، و مرکز کنترل و تحمل ابهام کارکنان نیز تاثیر دارد. با توجه به نتایج پژوهش اخیر می توان دریافت که با آموزش تریز می توان روحیه کارآفرینی را در کارآفرینان تقویت کرد.
طرحی برای استخراج گوهر مدیریت توانمند از معدن مدرسه
حوزه های تخصصی:
رابطه مؤلفه های خودکارآمدی معلم و اعتمادسازمانی مدرسه با توسعه حرفه ای معلمان نقش میانجی ادراک رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
446 - 416
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه مولفه های خودکارآمدی و اعتمادسازمانی مدرسه با توسعه حرفه ای معلمان دوره ابتدائی با نقش میانجی ادراک رهبری انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی که با استفاده از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری و با نرم افزار Spss و Amosتجزیه و تحلیل گردید. جامعه آماری شامل تمام معلمان رسمی دوره ابتدایی شهرستان ارومیه 1400 نفر بودندکه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای با بهر گیری از فرمول کوکران تعداد 302 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه های استاندارد اعتماد سازمانی Popen (2003)، خودکارآمدی معلم Tschannen-Moran & Woolfolk (2001) پرسشنامه رفتار رهبری ادراک شده(1987) Schriesheim ، پرسشنامه توسعه حرفه ای Behdani (2016) بود که روایی و پایایی آن ها تایید شد و برای روایی و پایایی آن از تحلیل عاملی تاییدی و آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان داد که خودکارآمدی معلم، اعتماد و ادراک رهبری با توسعه حرفه ای معلم ارتباط مثبت و معناداری دارد، اما خودکارآمدی اثرمستقیم و معنی داری بر توسعه حرفه ای ندارد. اثر غیرمستقیم اعتماد و خودکارآمدی بر توسعه حرفه ی از طریق ادراک رهبری مثبت و معنی دار می باشد و ادراک رهبری نیز نقش واسطه ای را در ارتباط اعتماد و خودکارآمدی با توسعه حرفه ای ایفا می کند. در واقع، معلمان به عنوان مجریان برنامه درسی می توانند کمبودها و کاستی های برنامه های درسی تدوین شده را رفع نمایند و یا این که حتی اگر برنامه ای به بهترین حالت تدوین شده باشد اگر معلم اثربخشی و کارایی لازم را نداشته باشد، آن برنامه های مطلوب درسی را پوچ یا بی اثر نماید.
بررسی رضایت شغلی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی از دو جنبه ی انگیزشی و بهداشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی وضعیت رضایت شغلی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت با استفاده از نظریه ی هرزبرگ از دو جنبه ی انگیزشی و بهداشتی در مورد تمامی اعضای هیئت علمی تمام وقت و نیمه وقت به اجرا درآمد. این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بوده است. نظر به تعداد محدود اعضای هیئت علمی دانشگاه مورد مطالعه (184 نفر)، همه ی افراد تحت پوشش قرار گرفتند و نمونه گیری صورت نگرفت. از این تعداد 145 نفر به تکمیل پرسشنامه های دریافتی مبادرت کردند. برای گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه ی توصیف رضایت شغلی ویسوکی وکروم (JDI) با تأکید بر ابعاد کار، سرپرستان، همکاران، ارتقاء و پرداخت ها استفاده شد. در تأمین اعتبار محتوایی این پرسشنامه ضمن انطباق محتوای آن با شاخص های مورد نظر هرزبرگ در مقوله ی رضایت شغلی در ابعاد مورد مطالعه و استفاده از منابع (اعم از کتاب و گزارش های پژوهشی) موجود، از دیدگاههای 9 نفر از اساتید حوزه ی مدیریت آموزشی استفاده شد. پایایی ابزار مورد استفاده با کاربرد ضریب پایایی آلفای کرونباخ برای هر یک از ابعاد کار (90/0)؛ سرپرستان (95/0)؛ همکاران (94/0)؛ ارتقاء (93/0) و پرداخت (89/0) و برای کل پرسشنامه (96/0) برآورد گردید. برای تحلیل داده ها از شاخص های آماری توصیفی و استنباطی آزمون مربع تی، هات لینگز و آزمون تی برای گروههای مستقل جهت مقایسه های دو گروهی استفاده شد. نتایج بدست آمده بیانگر آنند که دو عامل مفید و ارزشمند بودن کار و محترمانه بودن و دو عامل احساس موفقیت و نیازمند به خلاقیت در بعد انگیزش به ترتیب بالاترین و پایین ترین مقدار رضایت اعضای هیئت علمی را به خود اختصاص داده اند. در مقوله عوامل بهداشتی بیش ترین رضایت به خوب بودن و شیفته کار بودن و پایین ترین رضایت به مناسب بودن شرایط و پیچیدگی کار تعلق گرفته است. در مقایسه ی رضایت شغلی دو گروه زن و مرد در پنج عامل کار، مدیریت، همکاران، ارتقاء و پرداخت، مردان از رضایت بیش تری نسبت به زنان برخوردار بوده اند. این نتایج در سطح (P<.05) معنادار بودند.
گفتگو با مدیر دبیرستان کوثر
حوزه های تخصصی:
ارزیابی هم ترازی آزمونهای سراسری، محتوای کتابها و اهداف آموزشی رشته آموزش زبان انگلیسی بر اساس اهداف آموزشی اندرسون و کراتول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بمنظور ارزیابی همترازی محتوای کتابهای تخصصی انگلیسی سمت (سازمان مطالعه و تدوین کتابهای علوم انسانی دانشگاهها)، آزمونهای سراسری کارشناسی ارشد و اهداف آموزشی رشته آموزش زبان انگلیسی بر اساس اهداف شناختی اندرسون وکراتول انجام شد. از آن جا که این پژوهش از نوع ترکیبی است، لذا از روشهای کمی (تحلیل محتوا) و کیفی (تحلیلی) استفاده شده است. جهت پاسخگویی به پرسشهای پژوهش، آزمونهای تخصصی آموزش زبان 1385 مورد تحلیل قرار گرفتند. همچنین، کتابهای - انگلیسی کارشناسی ارشد سالهای 1390 تخصصی آموزش زبان انگلیسی سازمان سمت و سرفصلهای کارشناسی مربوط به دروس تخصصی رشته آموزش زبان انگلیسی از لحاظ محتوایی با استفاده ازچک لیستی که به وسیله پژوهشگران این پژوهش بر اساس اهداف شناختی اندرسون و کراتول تهیه شده است، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. از شاخص همترازی پرتر به عنوان روش تحلیلی داده ها برای تعیین میزان هم ترازی 83 درصد کل اهداف را / استفاده شد. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد، نزدیک به 5 سطوح پایینی طبقهبندی اهداف آموزشی اندرسون و کراتول (بهیاد آوردن، فهمیدن، به کار بستن) 16 درصد، اهداف سطوح بالایی (تحلیلکردن، ارزشیابی کردن، / را تشکیل میدهد و تنها 3 آفریدن) را به خود اختصاص داده است. همچنین نتایج ناشی از تخمین میزان همترازی اهداف آموزشی، آزمونها و کتابها نشان داد که این سه اجزا از همترازی قابل قبولی برخوردار نیستند و در بین اجزا آزمونها و اهداف آموزشی از همترازی بیشتری نسبت به دیگر اجزا برخوردار هستند. -
رهنمودهائی پیرامون کتاب و کتابخانه: چگونه کتابخانه مدارس را فعال کنیم
منبع:
تربیت ۱۳۶۵شماره ۷
حوزه های تخصصی:
تحلیل عاملی تأیید ی مدل رهبری معنوی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، تحلیل عاملی تأییدی مدل رهبری معنوی درآموزش عالی، ازدیدگاه روسا ومعاونان دانشگاههای جامع آزاد اسلامی ایران وروسا ومعاون دانشکده های آن می باشد.به روش ترکیبی ،باتلفیق پژوهش کیفی و کمی در یک مطالعه توصیفی- مقطعی، رهبری معنوی در آموزش عالی مورد بررسی قرار گرفت.روش تحلیل کیفی، تحلیل تماتیک یا مضمون وروش تحلیل کمی، تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. این بررسی با بهره گیری از نظرات 40 نفراز پنل خبرگان برای بررسی روایی صوری و محتوایی پرسشنامه و همچنین دریافت وبررسی 530 پرسشنامه تکمیل شده توسط روسا ومعاونان با سابقه و صاحب نظردر واحد های جامع دانشگاههای آزاد اسلامی ایران ودانشکده های آن جهت روایی سازه و تحلیل عاملی تاییدی انجام شد.داده ها توسط نرم افزاراس پی اس اس و اسمارت پی ال اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ضریب پایایی پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ مقدار قابل قبول(92/0 )نشان داد.مدل مفهومی و پرسشنامه محقق ساخته رهبری معنوی درآموزش عالی ، واجد پایایی و روایی بالایی بود. در پژوهش حاضر، مدل رهبری معنوی در آموزش عالی، درپنج حیطه وبیست ودو شاخص تدوین واعتبارسنجی شد. بر اساس نتایج تحلیل عاملی تأییدی ، ابزار مذکور از شاخص های برازش مطلوبی برخوردار است. پیشنهاد می شود دیدگاه نوین تدوین شده مدل رهبری معنوی در آموزش عالی، به همه ی اعضای دانشگاه آموزش داده شود وپرسشنامه محقق ساخته مذکوردر نمونه های آماری بزرگ تر، اجرا گردد.