فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۱٬۹۸۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل علی اهمال کاری معلمان بر اساس سکوت سازمانی با میانجی گری بی تفاوتی سازمانی انجام گرفت. این پژوهش از نظر راهبرد اصلی، کمی، از نظر راهکار اجرایی، میدانی و از نظر تکنیک تحلیلی، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری را معلمان اداره آموزش و پرورش شهرستان مهاباد در سال تحصیلی 1396-1397 با حجم 459 نفر تشکیل می داد. روش نمونه گیری از نوع اتفاقی (در دسترس) بود. حجم نمونه با توجه به مدل کرجسی- مورگان و با در نظر گرفتن خطای 05/0 =α، 207 نفر در نظر گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی اهمال کاری سازمانی (SOP) (با پایایی 87/0 = α)، سکوت سازمانی (OSQ) (با پایایی 84/0 = α) و پرسشنامه ی بی تفاوتی سازمانی (OIQ) (با پایایی 78/0 = α) استفاده شد. روایی ابزارها با نظر اساتید علوم تربیتی و روانشناسی تأیید گردید. داده ها با استفاده از دو نرم افزار Spss.v. 22 و Lisrel. 8.50و با روش مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که مدل ارائه شده از برازش مناسب و مطلوبی برخوردار است (99/۲= ،x2/df، 92/0= GFI، 92/0= AGFI، 91/0= CFI، 93/0= NFI، 064/0= RMSEA) و مؤلفه سکوت سازمانی به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق مؤلفه بی تفاوتی سازمانی بر اهمال کاری سازمانی تاثیر معنی دار دارد (05/0>p). جهت پاسخ گویی هرچه بیشتر سازمان آموزش و پرورش به نیازهای معلمان و رفع چالش های توسعه سازمان، پیشنهاد می شود تلاش در جهت بهبود توانمندی های معلمان و چاره جویی رفع سکوت و بی تفاوتی سازمانی آنان، به عنوان یک الویت جدی در دستور کار قرار گیرد.
بررسی رابطه ی ساختار سازمانی با انگیزش شغلی کارکنان شرکت گاز بیدبلند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ساختار سازمانی (پیچیدگی، رسمیت، تمرکز) با انگیزش شغلی کارکنان شرکت گاز بید بلند بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش کارکنان شرکت گاز بید بلند در سال 1392 مشتمل بر 291 نفر بوده و با نمونه گیری تصادفی خوشه ای نمونه ای با حجم 165 نفر انتخاب شد. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه پیچیدگی رابینز (1987)، پرسشنامه رسمیت هیگ و آیکن (1969)، پرسشنامه تمرکز رابینز (1987) و پرسشنامه انگیزش شغلی رابینسون (2004) بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری در سطح توصیفی و استنباطی استفاده گردید. در سطح توصیفی از شاخص هایی نظیر فراوانی، درصد، میانگین و نمودار و در سطح آمار استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون و ضریب آتا استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین ساختار سازمانی، رسمیت و تمرکز سازمان با انگیزش شغلی رابطه ی معناداری وجود دارد. همچنین پژوهش نشان داد بین وضعیت استخدام و وضعیت تأهل با انگیزش شغلی رابطه ی معناداری وجود دارد، اما بین جنسیت، سن، سابقه و میزان تحصیلات با انگیزش شغلی رابطه ی معناداری وجود ندارد.
ارائه الگوی مدیریت اجرای آموزش مهارت های زندگی دانش اموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : این مقاله به ارائه الگوی اجرایی آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان ابتدایی بر اساس مدل 4H با استفاده از پژوهش ترکیبی پرداخته است. با مطالعه ادبیات پژوهش، ابعاد، مولفه ها و شاخص ها شناسایی شده و نتیجه در قالب الگوی اجرایی ارائه شده است. روش شناسی پژوهش : جامعه آماری در بخش کمی معلمان ابتدایی شاغل به تدریس در شهرستان رفسنجان شامل 1457 نفر هستند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه حداقل 304 نفر برآورد شد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور تبیین بهتر نتایج و آشکار شدن موارد مغفول در فاز کمّی، 13 مصاحبه عمیق در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و به صورت گلوله برفی انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها در خصوص مولفه های آموزش مهارت های زندگی و عوامل سه شاخگی، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن به وسیله تحلیل عاملی تاییدی و هم چنین روایی صوری و پایایی توسط محاسبه آلفای کرونباخ بترتیب با مقادیر 830/0 و 81/0 سنجیده و الگوی اجرایی تحقیق با استفاده از داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه و هم چنین بهره گیری از فنون آمار توصیفی، استنباطی و مدلسازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها : الگوی پژوهش با 15 مولفه مهارت زندگی و 10 مولفه از عوامل سه شاخگی ارائه گردید. بحث و نتیجه گیری: یکی از مهم ترین مولفه های تاثیرگذار بر مهارت های زندگی، کتاب درسی یکی از عوامل زمینه ای است که میتواند 6 مولفه از مهارت های زندگی را شامل: ارتباطات، مهارت های قابل عرضه، خود مسوولیتی، اخلاق کاری، مدیریت، مهارت های زندگی سالم را پیش بینی کندو مهم ترین مولفه تاثیرگذار بعدی بر مهارت های زندگی، جامعه از عوامل رفتاری است که قابلیت پیش بینی 5 مولفه از مهارت های زندگی از جمله: تصمیم گیری، تفکر خلاق، هدف گذاری، حل مساله و خودآگاهی را دارد و مولفه های تاثیرگذار بعدی از عوامل سه شاخگی خانواده، تلویزیون و مدرسه هر کدام با قابلیت پیش بینی 3 مولفه از مهارت های زندگی هستند.
رابطه بین راهبردهای رهبری مثبت گرا با سرمایه های روانشناختی معلمان مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری و مدیریت آموزشی سال سوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۰
141 - 167
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر" بررسی و ارزیابی رابطه بین راهبردهای رهبری مثبت گرا با سرمایه های روانشناختی معلمان"می باشد.به این منظور جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه معلمان ابتدایی منطقه 14 تهران بود که در سال تحصیلی 94-95 مشغول به تدریس بوده اند، که از بین آن ها 270 نفر به عنوان نمونه بر اساس فرمول کرجسی و مورگان انتخاب گردید. سپس داده ها از طریق دو پرسشنامه جمع آوری شدند. روش تحقیق پژوهش توصیفی -پیمایشی بوده و با استفاده از روش های همبستگی و مدل معادلات ساختاری(SEM) است که به صورت میدانی اجرا شده است. یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که ارتباط مثبت و معناداری بین رهبری مثبت گرا و ابعاد آن با سرمایه های روانشناختی موجود در مدارس مربوطه وجود دارد. نتایج همچنین نشان دهنده تاثیرگذاری رهبری مثبت گرا و ابعاد آن بر روی سرمایه های روانشناختی موجود در مدارس در میان معلمان می باشد. نتایج همچنین نشان دهنده تاثیرگذاری رهبری مثبت گرا و ابعاد آن بر روی سرمایه های روانشناختی موجود در مدارس در میان معلمان می باشد. نتایج همچنین نشان دهنده تاثیرگذاری رهبری مثبت گرا و ابعاد آن بر روی سرمایه های روانشناختی موجود در مدارس در میان معلمان می باشد.
رابطه استفاده مدیر از انواع قدرت با اثربخشی و تعهد سازمانی دبیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی بررسی رابطه بین استفاده مدیر از انواع قدرت (اجباری،پاداشی و قانونی) با اثربخشی و تعهد سازمانی دبیران ناحیه دو آموزش و پرورش شهر شیراز بود و پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. نمونه آماری پژوهش 113 نفر از دبیران شاغل در دبیرستان های ناحیه دو شیراز بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده و براساس جدول مورگان انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه مدیریت قدرت (محقق ساخته)، اثربخشی (پارسونز) و تعهد سازمانی (مادوی، استیرز و پورتر،1974) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است که نتایج نشان داد که رابطه بین مدیریت قدرت و اثربخشی معنادار بوده و از انواع قدرت، قدرت پاداشی و قدرت قانونی با اثر بخشی رابطه معنی داری داشتند. از طرف دیگر مدیریت قدرت با تعهد سازمانی رابطه معنی دار نداشته و هیچ کدام از انواع قدرت نیز قادر به پیش بینی تعهد سازمانی نبودند.
ارائه مدلی برای دستیابی به هدایت تحصیلی کارآمد دانش آموزان در نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدلی برای دستیابی به هدایت تحصیلی کارآمد دانش آموزان در نظام آموزشی ایران است. رویکرد پژوهش آمیخته و با طرح اکتشافی بود. در بخش کیفی از روش نظریه برخاسته از داده و در بخش کمّی از روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شد. روش نمونه گیری در بخش کیفی هدفمند و در بخش کمّی تصادفی طبقه ای بود. نمونه آماری در بخش کیفی با در نظر گرفتن قانون اشباع نظری، تعداد 17 نفر و در بخش کمّی، بر اساس فرمول کوکران تعداد 242 نفر بود. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته با 39 سؤال بود.در بخش کیفی برای دستیابی به روایی از چک کردن به وسیله مشارکت کنندگان و برای تعیین پایایی از راهبرد تایید همکاران پژوهشی استفاده شد. در بخش کمّی به منظور بررسی روایی از نظرات خبرگان استفاده شد، نتیجه آزمون آلفای کرونباخ 96/0 به دست آمد که نشان دهنده پایایی بالای پرسشنامه بود. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی، تحلیل محتوایی استقرایی با بهره گیری از کدگذاری در سه سطح باز، محوری و انتخابی بود. در بخش کمّی از نرم افزار SPSS برای تحلیل عاملی اکتشافی و از نرم افزار LISREL برای تحلیل عاملی تائیدی، معادله های ساختاری و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که ابعاد مدل کارآمد هدایت تحصیلی دانش آموزان به ترتیب استعدادیابی، عوامل قانونی، خط مشی های کارآمدی، ساختاری و مدیریتی، فناوری اطلاعات و ارتباطات، دانش مداری و خانوادگی- اجتماعی هستند. در تحلیل عاملی اکتشافی، همه ابعاد و مولفه ها دارای بار عاملی بالای51/0 بودند، لذا تاثیر همه ابعاد و مولفه ها بر کارآمدی هدایت تحصیلی دانش آموزان تایید شد. براساس نتایج تحلیل عاملی تائیدی، مدل نهایی پژوهش با شاخص های برازش و ضرایب استاندارد تایید شد. مقدار شاخص ریشه میانگین مربعات خطاهای تخمین 037/0 به دست آمد که نشان دهنده برازش مناسب مدل است.
مربیان تربیتی: چه نباید کرد!
منبع:
تربیت ۱۳۷۶ شماره ۱۲۶
حوزه های تخصصی:
طراحی الگوی فرآیند تربیت رسانه ای در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
60 - 41
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مفهوم تربیت رسانه ای و به دست آوردن راهبردهایی عملیاتی جهت اتخاذ شیوه هایی جدید در مدیریت مدرسه بود. این پژوهش کیفی بوده که با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری پژوهش، مدیران با سابقه آموزش و پرورش، اساتید دانشگاه در رشته های علوم تربیتی، ارتباطات و رسانه و متخصصان مجرب در حوزه سواد رسانه بودند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری در مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته به صورت رودرور و عمیق از تعداد 33 نفر به عنوان مشارکت کننده، داده ها جمع آوری گردید. پژوهشگر طی سه مرحله ی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی، تربیت رسانه ای رابه عنوان پدیده محوری مورد مطالعه قرارداد و شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر و پیامد ها و راهبردها را استخراج و دسته بندی نمود. جهت اطمینان از روایی و پایایی پژوهش، مصاحبه ها با بعضی ازافراد چندین بار تکرار و نتایج حاصل در چند مرحله به رؤیت چند تن از اساتید مجرب و مصاحبه شونده ها رسید و در این بین از گروه های کانونی شرکت کنندگان در پژوهش نیزچندین بار استفاده گردید. براساس نتایج به دست آمده از پژوهش، با توجه به رشد روزافزون قدرت رسانه و ابزارهای تکنولوژیک در زندگی روزمره ی دانش آموزان و اثرات شگرف رسانه در سبک، نوع و چگونگی یادگیری آنان، لازم بود که تغییراتی در نحوه و مدل تربیتی و آموزشی مدارس ایجاد گردد که در این پژوهش راهبردهایی کاربردی برای تحقق این مهم ارایه گردید.
رابطه سبکهای یادگیری با غلبه طرفی مغز دانشجویان بمنظوراستفاده در طراحیهای آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهمترین هدف این پژوهش مطالعه و بررسی عوامل مرتبط با توفیق یادگیری دانشجویان مهندسی و پزشکی بود. به همین منظور، دو عامل سبک های یادگیری و غلبه طرفی (برتری نیمکره های مغزی) در دانشجویان دختر و پسر دراین دو رشته تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت. مطالعه ازنوع همبستگی بوده و پژوهشگر به مقایسه 178 نفر ازکل دانشجویان دختر و پسر مشغول 89 رشتههای پزشکی و مهندسی دو دانشگاه شیراز و علوم - به تحصیل در نیمسال نخست 88 پزشکی شیراز پرداخت. در این پژوهش از شیوه نمونه گیری خوشه ای استفاده شد و دانشجویان دو پرسشنامه استانداردِ سبک های یادگیری کُلب و غلبه طرفی مغز سیلبر را تکمیل نمودند. تحلیل SPSS وآزمون خی دو و با بکارگیری نرم افزار 17 t آماری داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون صورت گرفت. نتایج بدست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که دانشجویان دو رشته مهندسی و پزشکی از لحاظ شیوههای درک و پردازش داده ها با یکدیگر تفاوت دارند. همچنین، یافتههای مربوط به سبکهای یادگیری نشان دادند که دانشجویان رشته پزشکی بیشتر از سبک واگرا استفاده می کنند در حالی که دانشجویان رشته مهندسی گرایش بیشتری به سبک همگرا دارند. همچنین، در مقایسه شیوه های یادگیری دختران و پسران دانشجو نتایج نشان دادند که دختران شیوه تجربه عینی را بیشتر بکار میگیرند. در ارتباط با غلبه طرفی مغز بیشتر دانشجویان هر دو رشته تحصیلی از هر دو نیمکره مغز برای درک و پردازش اطلاعات استفاده می نمایند. همچنین، یافتهها حاکی از رابطه بین سبک یادگیری و غلبه طرفی، جنسیت و رشته تحصیلی میباشد
مقایسه مهارت های اجتماعی و یادگیری خود راهبر دانش آموزان مدارس هوشمند و سنّتی دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه مهارت های اجتماعی و یادگیری خود راهبر دانش آموزان مدارس هوشمند و سنّتی دوره متوسطه شهرستان مرودشت است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف تحقیق، از نوع کاربردی و به لحاظ نوع تحقیق ، ماهیت و اهداف پژوهش از نوع علّی مقایسه ای است؛ جهت روش آماری از آزمون تی گروه های مستقل استفاده گردید. جهت گرد آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه محقّق ساخته استفاده شده است که دارای پایایی 80/0 وهمچنین ضریب آلفای کرونباخ84/0 است. جهت گردآوری داده ها ، از پرسشنامه ی مهارت های اجتماعی SSRS (Gresham, 1990)، یادگیری خودراهبر گاگلیلمینو (Guglielmino, 1977)، استفاده شد. سؤالات پژوهش بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت تنظیم شده است.جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مدارس هوشمند وسنتی در شهرستان مرودشت در سال تحصیلی 94-1393 برابر 3355 نفر و نمونه تحقیق در این پژوهش بر اساس جدول مورگان 270 نفر است، در این پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده است که در دو گروه 135 نفره قرار گرفته اند که شامل مدارس هوشمند و مدارس معمولی هستند و مشغول به تحصیل هستند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین میزان یادگیری خودراهبر دانش آموزان مدارس هوشمند و سنّتی، تفاوت معنادار وجود دارد که میزان یادگیری خودراهبر دانش آموزان مدارس هوشمند از مدارس سنّتی بیشتر است و بین میزان مهارت های اجتماعی دانش آموزان مدارس هوشمند و سنّتی تفاوت معناداری وجود ندارد.
چگونگی افزایشی بهروری در فعالیتهای پرورشی
منبع:
تربیت ۱۳۷۵ شماره ۱۱۴
حوزه های تخصصی:
رابطه اخلاق کار با رضایت شغلی و استرس شغلی کارکنان در سازمان آموزش فنی و حرفه ای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه ادراکات کارکنان از ابعاد اخلاق حاکم بر کار با رضایت شغلی و استرس شغلی آنان بود. شیوه پژوهش توصیفی (همبستگی ) بود. جامعه آماری پژوهش تمامی کارکنان مراکز آموزش فنی و حرفه ای به تعداد 482 نفر بودند.حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 216 نفر برآورد گردید و به شیوه نمونه گیری خوشه ای و تصادفی انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه شامل: 1- پرسشنامه اخلاق کار 2- پرسشنامه رضایت شغلی (Robbins,1991) و 3- پرسشنامه استرس شغلی (Sotodeh,2003) استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان دادند که بین ادراکات کارکنان از اخلاق حاکم بر کار با رضایت شغلی آنان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، اما بین ادراکات کارکنان از اخلاق حاکم برکار با استرس شغلی آنان رابطه منفی معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که سه بعد اخلاق کار (دلبستگی و علاقه، پشتکار و جدیت، روابط سالم و انسانی در کار) پیش بینی کننده های معناداری برای رضایت شغلی هستند. هم چنین، دیگرنتایج تحلیل رگرسیونی نشان دادند که دو بعد اخلاق کار (دلبستگی و علاقه، پشتکار و جدیت در کار) پیش بینی کننده های معناداری برای استرس شغلی کارکنان بشمار می روند.
رابطه ی بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری و تعیین سهم هر یک از مؤلفه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با مدیریت دانش در دانشگاه آزاد اسلامی و تعیین سهم هر یک از چهار مؤلفه، سازگاری، مشارکت، انعطاف پذیری و رسالت سازمانی در مدیریت دانش پرداخته است. روش مورد استفاده توصیفی از نوع همبستگی است و اطلاعات مورد نیاز از طریق دو پرسشنامه فرهنگ سازمانی با اعتبار 87/0 و مدیریت دانش با اعتبار 89/0 جمع آوری شده است. جامعه آماری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری بوده که از این تعداد 162 نفر بر اساس جدول کرجیسی و مورگان به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند، نتایج پژوهش نشان داده است که بین دو متغیر اصلی فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش 77/0 همبستگی وجود دارد، هم چنین بین مؤلفه های فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش به ترتیب مشارکت سازمانی (60/0)، انعطاف پذیری سازمانی (75/0)، رسالت سازمانی (69/0) و سازگاری سازمانی (49/0) همبستگی مشاهده شد و معادله رگرسیون سهم هر یک از مؤلفه های فرهنگ سازمانی در مدیریت دانش را به ترتیب انعطاف پذیری سازمانی (57/0)، رسالت سازمانی (5/0)، سازگاری سازمانی (4/0) و مشارکت سازمانی (2/0) نشان داد.
مدیریت کلاس های چند پایه مدارس ابتدایی شهرستان گرمی؛ آسیب ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف آسیب شناسی مدیریت کلاس های چند پایه مدارس ابتدایی شهرستان گرمی، در دو مرحله به روش پیمایشی و دلفی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق حاضر را در هر دو مرحله معلمین دارای سابقه تدریس حداقل یک سال در کلاس های چند پایه تشکیل می دادند در مرحله اول تعداد 201 نفر بر اساس جدول مورگان برای مصاحبه انتخاب گردید، در مرحله دوم نیز تعداد 30 نفر در سال تحصیلی 96-1395 تشکیل می دادند. و روش نمونه گیری در مرحله اول تصادفی طبقه ای و در مرحله دوم نمونه گیری غیر تصادفی قضاوتی بود. ابزار گردآوری اطلاعات در مرحله اول مصاحبه عمیق و مرحله دوم پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در مرحله اول از روش هماهنگی بین پاسخ دهنده ها و در مرحله دوم از روش دلفی دو دوری استفاده گردید. برای تعیین روایی از روش ضریب نسبی روایی محتوا و تحلیل عاملی تاییدی و برای تعیین پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید. پایایی پرسشنامه برابر با 0.95 محاسبه گردید. یافته های تحقیق در مرحله اول تعداد 69 آسیب و 165 راهکار بودند و برازش مدل مورد تایید قرار گرفت و نشان داد که سازه ها در سطح رضایت بخش روایی قرار دارند و نهایتاً آسیب ها و راهکارهای مدیریت کلاس های چند پایه شناسایی شدند و در مرحله دوم در نهایت بر اساس روش اتفاق نظر و در دو دور تعداد 10 آسیب و 10 راهکار به عنوان مدل نهایی معرفی شدند.
ارائه الگوی توانمندسازی مدیران واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران (منطقه سه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگویی جهت توانمندسازی مدیران واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران (منطقه سه) انجام شده است. روش پژوهش توصیفی زمینه یابی بوده است. جامعه آماری آن را رؤسا و معاونین واحدها، رؤسا و معاونین دانشکده ها، مدیران گروه ها، مدیران و مسئوولین ادارات دانشکده ها (مسوولین امور اداری، آموزشی و پژوهشی) در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران (منطقه سه) در سال تحصیلی92-1391 که 750 نفر در 17 واحد دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران (منطقه سه) با درجات دانشگاهی مختلف بودند، تشکیل داد. نمونه، شامل کلیه رؤسا و معاونین واحدها، رؤسا و معاونین دانشکده ها، مدیران گروه ها، مدیران و مسوولین ادارات دانشکده ها در 6 واحد دانشگاهی چالوس، ساری، نور، نکا، بهشهر و محمودآباد بود. حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران و مطابق جدول کرجسی و مورگان 253 نفر (216 نفر مرد و 37 نفر زن) انتخاب گردید. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای بود. برای گردآوری داده ها نیز از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. در روش میدانی، پرسشنامه بسته پاسخ با 100 گویه در مقیاس پنج گزینه ای لیکرت تنظیم گردید که مؤلفه های توانمندسازی مدیران را مورد سنجش و اندازه گیری قرار داد. داده های جمع آوری شده نیز در محیط SPSS طبقه بندی و میزان ضریب اعتماد با روش آلفای کرونباخ برای این ابزار محاسبه گردید. برای ارائه الگو از نرم افزار مدل سازی LISREL در قالب توصیف و تحلیل، ارائه گردیده است. بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده و تأیید آن توسط تحقیقات قبلی و نظریه های موجود، می توان نتیجه گرفت که چارچوب ارائه شده از پشتوانه نظری، تجربی و اعتبار کافی برخوردار است و اجرای آن، به منظور توانمندسازی مدیران واحدهای دانشگاهی پیشنهاد می گردد.
بهبود وضع دانشگاههای کشور بطور عموم
منبع:
وحید مرداد ۱۳۴۴ شماره ۲۰
حوزه های تخصصی:
انجمن ها و تعطیلات مدارس
منبع:
پیوند ۱۳۶۸ شماره ۱۱۹
حوزه های تخصصی: