فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۱٬۲۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
The present study aimed to shed light on the relationship among students' socioeconomic status, self-reported English proficiency level, the length of attending private institutes, and L2 motivational factors namely: ideal L2 self, ought-to L2 self, L2 learning experience, integrative motivation, and intended effort. Participants were 320 Iranian students studying English at high schools in Tehran, the capital city of Iran. Data collection included EFL motivational factors adopted from Taguchi, Magid, and Papi (2009), socioeconomic status, and demographic information. The results of the Spearman Rho test revealed a weak or no meaningful relationship between the student's socioeconomic status and their L2 motivation suggesting that socioeconomic status is not an indicator of the school students’ EFL motivational factors regarding tripartite variables of Dörnyei's L2 Motivational Self System as well as integrative motivation and intended effort. However, the length of attending private language courses and the English proficiency of the students indicated moderate correlations with their L2 motivation and socioeconomic status. Current findings bear a clear message to the Iranian education policymakers that despite adopting a communicative approach in the latest official EFL coursebooks of schools, non-official private language institutes still perform more effectively than the Iranian formal education system in maintaining and enhancing the EFL motivation of learners.
تدوین راهنمای عمل برنامه درسی تلفیقی و اعتبارسنجی آن از دیدگاه معلمان
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
59 - 77
حوزه های تخصصی:
در عصر تکنولوژی یادگیرنده باید کاربرد آموخته ها را در زندگی ببیند. اما برنامه درسی موضوع محور پاسخگوی این نیازها نیست. با توجه به مزایای برنامه درسی تلفیقی بسیاری از نظام های تعلیم و تربیت به تلفیق روی آورده اند. در طراحی برنامه درسی ایران تلفیق به طور نظری در سند برنامه درسی ملی مطرح است در صورتی که باید در سطح کلاس درس عملی شود. بدین منظور لازم است معلمان، دانش و مهارت کافی را نسبت به برنامه درسی تلفیقی بدست آورند. از این رو، این پژوهش درصدد است با تدوین راهنمای عمل برنامه درسی تلفیقی گامی به سوی افزایش آگاهی آموزگاران درباره اجرای برنامه درسی تلفیقی بردارد.در این پژوهش از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوا استفاده شد. جامعه پژوهش کتاب های درسی و کتاب های راهنمای معلم پایه چهارم ابتدایی بود. به منظور اعتبارسنجی، از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. جامعه پژوهش معلمان پایه چهارم ابتدایی استان گلستان شهرستان کلاله بودند. 12تن از این معلمان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از انجام مصاحبه، یافته ها در اختیار معلمان قرار گرفت تا اعتبار مصاحبه ی انجام شده تایید گردد.مضامین بدست آمده عبارتند از: توانا باش- ما و دیگران- طبقه بندی و مقایسه داده ها- جهان زیبا- اندازه گیری کن- خلاق شو- خدای مهربان را بهتر بشناس- ایران عزیز- نام آوران علمی، ادبی و مذهبی- اقتصاددان کوچک- محله- سلامت باشمهارت ها و مفاهیم پایه چهارم ابتدایی مضامین تلفیقی را تشکیل می دهند. طبق نظر معلمان امکان اجرای راهنمای عمل تدوین شده در کلاس درس وجود دارد و می تواند بر تعمیق یادگیری کمک کند.
بررسی کاربردهای فناوری هولوگرام سه بعدی در زمینه ی آموزش تاریخ به دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف: از آن جایی که تحقیقات نشان می دهد، فناوری هولوگرام سه بعدی، در کیفیت آموزش درس تاریخ تاثیر گذار است و می تواند به دانش آموزان کمک کند تا درک خود را از مباحث تاریخی بهبود ببخشد و هر مبحث تاریخی را به شکل واقعی و اصلی اش همانطوری که هزاران سال پیش ساخته شده است ببینند. هدف این پژوهش، شناسایی کاربردهای فناوری هولوگرام سه بعدی در زمینه ی آموزش درس تاریخ به دانش آموزان است. روش: محقق در این پژوهش، از روش کتابخانه ای یا مطالعه ای، برای گردآوری اطلاعات استفاده کرده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داده، هولوگرام های سه بعدی را می توان در زمینه ی آموزش شخصیت های تاریخی ویافته های باستان شناسی، در زمینه ی تدریس تاریخ از راه دور، تبادل معلم تاریخ بین مدارس و جلسات آموزشی معلمان تاریخ، به عنوان دستیار آموزشی برای معلمان تاریخ در کلاس درس، زنده کردن باستان شناسان ومعلم های تاریخ مشهور گذشته برای حضور در کلاس و بررسی مومیایی ها توسط دانش آموزان به صورت سه بعدی استفاده کرد. نتیجه گیری: استفاده از هولوگرام سه بعدی در کلاس درس تاریخ می تواند برای ایجاد علاقه و انگیزه ی بیشتر دانش آموزان برای یادگیری تاریخ، تقویت تفکر فضایی و مهارت های استدلال تاریخی دانش آموزان، نقشی اساسی ایفا کند.
آیا خدا اینجا حضور دارد؟ پرسش از الهیات در حوزه مطالعات برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی این پرسش انجام شد: آیا پرسش از خدا در حوزه مطالعات برنامه درسی موضوعیت دارد؟ بدین منظور، مطالعه ای نظرورزانه در پیش گرفته شد و به منظور اتقان بحث، استدلال ها همراه با استنادات معتبر و متعدد در دو محور انجام شد. در ابتدا، پرسش مذکور خارج از حوزه مطالعات برنامه درسی و در محور بعدی، ناظر به حوزه مطالعات برنامه درسی موردمطالعه قرار گرفت. مطالعات خارج از حوزه، برخلاف ادعای رایج علوم مدرن، بیانگر وجود پیش فرض های متافیزیکی- الهیاتی در سراسر عصر مدرن، فلسفه و علوم آن است و در حوزه مطالعات برنامه درسی، آثار مختلف مستند شده در بحث، مؤید موضوعیت و جایگاه مهم این پرسش الهیاتی در تعیین مواضع صاحب نظران برنامه درسی درگذشته، حال و آینده رشته هستند. این مسئله در کنار لزوم توجه به سنت اسلامی از منظر الهیاتی، عرصه وسیعی را پیش روی ما می گشاید که پرداختن به این عرصه به مطالعات آتی واگذار می شود.
بررسی هوش هیجانی دانش آموزان شهر چابهار: نقش یک زبانه، دوزبانه و جنسیت
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی هوش هیجانی دانش آموزان یک زبانه (فارس) و دوزبانه (فارس- بلوچ) دوره دوم متوسطه شهر چابهار طراحی و اجرا شد. این پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر چابهار مشغول به تحصیل در سال 95-1394 است که به صورت نمونه گیری طبقه ای برابر تعداد 240 دانش آموز (120 فارس و 120 بلوچ) موردمطالعه قرار گرفتند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه هوش هیجانی شات و مألوف (1998) انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون آماری T مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره با کمک نرم افزار spss استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین هوش هیجانی دانش آموزان یک زبانه و دوزبانه و جنسیت تفاوت معناداری مشاهده نشد؛ اما از بین مؤلفه های هوش هیجانی در دانش آموزان یک زبانه و دوزبانه در مؤلفه تنظیم هیجان تفاوت معناداری به لحاظ آماری مشاهده شد، دانش آموزان دوزبانه از تنظیم هیجانی بالاتری نسبت به دانش-آموزان یک زبانه برخوردار بودند. هم چنین دانش آموزان دختر در مقایسه با دانش آموزان پسر نیز از تنظیم هیجان و ارزیابی هیجانی بالاتری برخوردار بودند.
جُستاری در ریاضیات قومی: استخراج محاسبات ریاضی سنّتی مقنّیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
157 - 176
حوزه های تخصصی:
اخیراً برخی از متخصصان آموزش ریاضی اذعان کرده اند که، گنجاندن جنبه های فرهنگی در برنامه درسی ریاضیات، مزایای بلند مدتی برای پیشرفت تحصیلی ریاضیات دانش آموزان دارد، چون این جنبه ها در مفهومی نقش دارند که ریاضیات بخشی از زندگی روزمره ماست و معتقدند که یکی از علل سرخوردگی ها، اضطراب و عدم موفقیت دانش آموزان در درس ریاضی، عدم استفاده از زمینه های فرهنگی پیرامون خود دانش آموزان در جریان یاددهی_ یادگیری می-باشد. لذا عدم توجه به این زمینه ها ما را بر آن داشت تا در زمینه حفر قنات که قدمتی چندین هزار ساله در ایران دارد، به طراحی مسائل ریاضی بپردازیم و پلی بین ریاضیات رسمی دانش آموزان و فرهنگ و فعالیت های روزانه آنها ایجاد کنیم . بنابراین بر اساس چارچوب نظری ریاضیات قومی و با بهره گیری از قوم نگاری، داده ها را تجزیه و تحلیل کردیم. نتایج حاصله، نشان می دهد که گذشتگان برای حل وفصل کردن مسائل روزمره شان از فعالیت های ریاضی استفاده می کرده اند که گنجاندن این فعالیت ها در برنامه درسی ریاضی می تواند جریان یاددهی-یادگیری را بهبود بخشد.
سناریوهای بدیل برنامه درسی دوره ابتدایی در افق 1415: رویکردی آینده نگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان مملوء از پیچیدگی و عدم قطعیت آینده، کاوش درباره آینده های بدیل تعلیم و تربیت و برنامه های درسی در راستای تحقق مأموریت نظام های آموزشی ضرورت می یابد. از این رو، هدف مقاله حاضر، آینده نگاری برنامه درسی دوره ابتدایی در افق 1415 بود که با استفاده از رویکرد آینده نگاری و ابزار سناریونگاری انجام شد. در نهایت، چهار سناریوی بدیل برنامه درسی ابتدایی تدوین گردید. سناریوی اول با عنوان «اتوبوس جادویی مدرسه» بیانگر «برنامه درسی به منزله نقشه راه شخصی» است. سناریوی دوم با عنوان «در جستجوی خوشبختی» موقعیت «احیای برنامه درسی» را توصیف می کند. سناریوی سوم با عنوان «عصر یخبندان» بیانگر «فروپاشی برنامه درسی» است و سناریوی چهارم با عنوان «انجمن شاعران مرده» موقعیت «برزخ برنامه درسی» را روایت می کند. نتایج نشان داد نوآوری بیش از آنکه وابسته به ساختارها باشد، از عاملیت ها ناشی می شود و مستلزم تحول دیدگاه ها درباره اهداف تعلیم و تربیت در عصر دیجیتال و نیز افزایش اختیارات و توانمندسازی مدارس است.
چالش های رشد تفکر خلاق و زیباشناسی(هنری) کودکان دوره پیش دبستانی از دیدگاه مربیان شهرستان سقز
حوزه های تخصصی:
هدف ازپژوهش حاضر بررسی چالش های رشد تفکر خلاق و زیبایی شناسی در کودکان پیش دبستانی بود. روش این پژوهش کیفی، از نوع پدیدارشناختی است و جامعه آماری آن را مربیان پیش دبستانی شهرستان سقز که در سال 1400-1399 تشکیل می دادند که با نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به حد اشباع (21 نفر)ادامه یافت. ابزار اندازه گیری مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. نتایج حاصل از مصاحبه در نه دسته کد محوری و چهارکد انتخابی« نقد و سخت گیری و تحمیل کودکان، عدم تمرکز در کودکان یا پراکنده ساختن ذهن، عدم توسعه مهارت های حرفه ای کودکان و عدم ارتقا تفکر انتقادی» طبقه بندی شده است. لذا می توان نتیجه گرفت هنر و زیبایی می توانند به عنوان بستر ذهنی مناسبی برای ایجاد معرفت و تربیت حقیقی تلقی شوند
تبیین نظریه پردازی شخصی اعضای هیأت علمی از نظر متخصصان و تعیین دیدگاه های مدرسان نمونه دانشگاه اصفهان پیرامون نقش آفرینی آن در عرصه تعالی تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی دیدگاه متخصصان در ارتباط با جایگاه نظریه پردازی شخصی و نقش آن در تعالی تدریس بود. بر این اساس از اساتیدی که دارای تجارب و سوابق علمی بودند، مصاحبه به عمل آمد. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. مصاحبه ها به صورت حضوری و مجازی انجام گرفت. اطلاعات جمع آوری شده بعد از کدگذاری، با استفاده از روش مقوله بندی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که از دیدگاه اکثر اساتید داشتن تجربه، دانش و آگاهی علمی ازجمله پیش بایست های نظریه پردازی شخصی به شمار می رود. همچنین، اساتید معتقد بودند که ربط و نسبت نظریه های عام و نظریه پردازی شخصی به سه شکل کل به جزء، تلفیقی و فنی- هنری می باشد. مطابق دیدگاه اساتید، افزایش دانش و بهبود عملکرد اساتید مهم ترین فرصت ها، و کم تجربه بودن اساتید، مهم ترین چالش فراروی نظریه پردازی شخصی عنوان شد.
مقایسه TPACK معلمان مدارس هوشمند و عادی و ارتباط آن با اضطراب فناورانه دانش آموزان متوسطه دوره اول شهر اردبیل
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در جهت مطالعه وضعیت دانش و مهارت TPACK معلمان مدارس هوشمند و عادی و به طبع آن تبیین تفاوت میانگین نمره اضطراب فناورانه دانش آموزان و سطح دانش و مهارت TPACK معلمان مدارس متوسطه دوره اول شهر اردبیل اجرا شده است. پژوهش حاضر در صدد بررسی و بیان تفاوت میانگین نمره اضطراب فناورانه دانش آموزان و سطح دانش و مهارت TPACK معلمان می باشد. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه معلمان و دانش آموزان متوسطه دوره اول شهر اردبیل در سالتحصیلی 99-1398بود. ابزار پژوهش بدین ترتیب بود که برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه که یکی برگرفته از پرسشنامه TPACK و دیگری برگرفته از پرسشنامه اضطراب فناورانه استفاده شد. در رابطه با فرضیه بیان تفاوت میانگین نمره اضطراب فناورانه دانش آموزان با توجه به نوع مدرسه و سطح دانش و مهارت TPACK معلمان، با اینکه تعامل بین مدرسه و دانش تربیتی، مدرسه و دانش محتوایی با اضطراب فناورانه دانش آموزان رابطه معنی داری دارد اما چون در سایر مولفه ها رابطه معنی دار آماری مشاهده نگردید. به همین دلیل میانگین نمره اضطراب فناورانه دانش آموزان در مدارس هوشمند و عادی و سطح دانش و مهارت TPACK معلمان یکسان و برابر است و این فرضیه تأیید نشد. دانستن عوامل اضطراب فناورانه می تواند به معلمان در اصلاح برنامه درسی و اثربخشی شیوه های تدریس کمک کند تا دانش آموزان در یادگیری خود موفق باشند.
چالش های دانش آموزان در ساخت اثبات های هندسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هندسه از دیرباز به عنوان یکی از جایگاه های اصلی برای یادگیری اثبات مطرح بوده است؛ در حالی که دانش آموزان مشکلات فراوانی در یادگیری اثبات های هندسی دارند. حتی بسیار اتفاق می افتد که دانش آموزان با ترسیم یک شکل هندسی، دیگر نیازی نمی ببینند که ویژگی های مربوط به آن رده از اشیاء هندسی را اثبات کنند. پژوهش حاضر به هدف توصیف عملکرد و برداشت های دانش آموزانِ متوسطه اول، در حین درک و ساختِ اثبات های هندسی انجام شده است تا شناخت عمیق تری از فرایندهای تدریجی و پیچیدگی هایِ یادگیری اثبات های هندسی به دست آید. این پژوهش به شیوه پدیدارنگاری و با تحلیل مصاحبه های فعالیت محور از 53 دانش آموز متوسطه اول انجام شد. گزارش حاضر تصویر روشن تری از عملکرد دانش آموزان و چالش های آنها را در حین ساخت یک اثبات هندسی ارائه می دهد.
اصول طرح پژوهش در برنامه درسی: دقت، مرتبط بودن و مشارکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزه مطالعات برنامه درسی در ایران، از طرفی به بلوغ رسیده و در آموزش عالی، منزلت یافته است و ازطرف دیگر، جای این نگرانی است که به بحران هویتی دچارشود و تبدیل به ظرفی گردد که بیش از آن که دغدغه حل مسائل واقعی جامعه ایران را داشته باشد، پذیرای انواع ابداع های نظریِ جهانی در این حوزه و البته با انتخاب معادل هایی به غایت سلیقه ای برای آنها شود. این نگرانی محدود به ایران نیست و درجهان نیز نگرانی های جدی بر سر تأثیر یافته های پژوهشی در علوم تربیتی و به ویژه برنامه درسی، بر بهبود وضعیت آموزشی و تدریس و یادگیری، در حال شدت گرفتن است. یکی از علت های اصلی این نگرانی، ناکامیِ یافته های پژوهشی در رویارویی با چالش های واقعی آموزش عمومی و عالی در جهان است. برای نمونه، دانشجویان تحصیلات تکمیلی به تولید پایان نامه و رساله در ارتباط با تدوین نظری برنامه های درسیِ مناسب برای آموزش صلح و شهروندی و تفکر انتقادی و خشونت پرهیزی و عدالت و نپذیرفتن آنچه که به آن باور ندارند و تبعیض جنسیتی و نظایر آن هستند. مجله های علمی پژوهشی هم به انتشار مقاله هایی می پردازند که مبتنی بر این یافته ها هستند. درحالی که جهان ناظر است که این مفاهیم عالی و متعالی، بیشتر و بیشتر از صحنه آموزش عمومی و عالی رنگ باخته اند و دنیایِ عمل، ناتوان از به کارگیری این نتایج نظری است. انتظار می رود که درچنین شرایطی، جامعه علمی به ارزیابی تولیدهای نظری خود و میزان اثرگذاری آنها بر واقعیت عمل همت گمارد و بپرسد که مشکل در کجاست؟ تا کجا و تا کِی، قراراست که این مسیر، بدون نقد و بازبینی پیموده شود و درحقیقت، هرکس کار خود را بکند؟ مگر می شود که «سواره نظر» از خود نپرسد که «به کجا چنین شتابان» و «پیاده عمل»، ناامید از این همه تبیین و طراحی و چارچوب و مدل و الگوی نظری، در تلاش برای رویاروییِ بهینه با چالش های روزانه باشد و تنها و خسته، اگر راه حل بهینه نیافت، به این بسنده کند که هزینه مشکلات را کاهش دهد و تنها امیدوار باشد که بتواند مسئله امروز را حل یا کنترل کند و خود را قانع کند که «چو فردا شود، فکر فردا کنیم»!
شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های اصلی ارزیابی کیفیت برنامه درسی کارورزی نظام تربیت معلم
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های اصلی ارزیابی کیفیت برنامه درسی کارورزی نظام تربیت معلم بود.روش ها: روش پژوهش با رویکرد آمیخته از نوع (کیفی – کمی) بود. اطلاعات مورد نیاز به صورت هدفمند از 28 مقاله مستخرج از پایگاه های معتبر علمی داخلی (1390- 1400) و خارجی (1997-2021) و بر اساس معیارهای کیفی ورود و خروج به مطالعه، گردآوری شدند. تحلیل داده ها در بخش کیفی با الگوی هفت مرحله ای کوربین و اشتراوس (2008) و کدگذاری باز، محوری و انتخابی، و در بخش کمی به منظور تعیین میزان اهمیت و اولویت ابعاد و مؤلفه های به دست آمده با روش آنتروپی شانون انجام شد. قابلیت اعتبار و اطمینان داده ها به ترتیب با روش بازخورد همتایان و توافق بین کدگذاران و آزمون کاپای کوهن انجام گرفت.یافته ها: یافته ها در بخش کیفی در 145 شاخص، 22 بُعد و 5 مؤلفه اصلی: "سازوکارهای سیاستی و راهبردی"، "شایستگی های تخصصی و عمومی راهنمایان کارورزی"، "سازوکارهای مدیریت و رهبری امور کارورزی"، "سازوکارهای تحول و بهسازی امور کارورزی" و "دستاوردهای عملکردی" و در سه سطح مؤلفه های سیاست گذاری، کارکردی و پیامدی مقوله بندی و ارائه شدند. بر اساس نتایج آزمون آنتروپی شانون مؤلفه های اصلی؛ سازوکارهای مدیریت و رهبری امور کارورزی، شایستگی های تخصصی و عمومی راهنمایان کارورزی، سازوکارهای تحول و بهسازی امور کارورزی، سازوکارهای سیاستی و راهبردی، دستاوردهای عملکردی از اولویت اول تا پنجم برخوردار بودند.نتیجه گیری: چارچوب نظری ارزیابی کیفیت برنامه درسی کارورزی، ابزار علمی مناسبی برای برنامه ریزی توسعه کیفیت برنامه درسی کارورزی نظام تربیت فراهم می سازد.
شناسایی عوامل مؤثر در اجرای یادگیری ترکیبی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
205 - 232
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر در اجرای آموزش ترکیبی در آماده سازی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان انجام شد. در این مقاله از روش ترکیبی (کمی – کیفی) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی اساتید و کارشناسان حوزه فناوری بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و مصاحبه با آنان تا اشباع نظری (نفر دوازده) ادامه یافت. جامعه آماری در بخش کمی را، متخصصان موضوعی تشکیل می دادند که بر اساس جدول مورگان نود نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. در مرحله کیفی برای تأیید روایی محتوا از راهبرد تفسیری مذاکره با مصاحبه شوندگان و در بخش کمی به منظور بررسی روایی و پایایی پرسشنامه، از روایی محتوایی و روایی سازه، به کمک تحلیل عاملی اکتشافی و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج بدست آمده با استفاده از تکنیک مدلسازی تفسیری – ساختاری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و ارتباط و توالی فاکتورها به دست آمد. ارتباطات بدست آمده نشان داد که ساختارسازی اجرایی و آموزشی، زیرساخت فنی، پشتیبانی مالی و مشوق های آموزشی، اساس بکارگیری آموزش ترکیبی را تشکیل می دهند. بینشی که این مدل به مسئولین دانشگاه ارائه می کند می تواند به آنها در برنامه ریزی استراتژیک در شرایط بحرانی کمک نماید.
بررسی و شناسایی وضعیت اجتماعی - اقتصادی بر میزان توجه، بهره ی هوشی و رشد اجتماعی دختران 8 تا 9 ساله
حوزه های تخصصی:
مقدمه:وضعیت اجتماعی- اقتصادی(SES) یکی از عوامل غیرقابل تغییری است که ممکن است بر بهره هوشی، رشد اجتماعی و شناختی اثر گذار باشد. بنابراین هدف مطالعه حاضر، بررسی و مقایسه میزان توجه، بهره ی هوشی و رشد اجتماعی دختران 8 تا 9 ساله شهرستان مرند در دو وضعیت اجتماعی-اقتصادی بالا و پایین می باشد. روش: در این مطالعه علی مقایسه ای ، 123 دختر 8 و 9 ساله بر اساس اطلاعات حاصل از پرسشنامه وضعیت اجتماعی-اقتصادی در دو گروه با وضعیت اجتماعی-اقتصادی بالا و پایین (بالا n=60 پایین n= 63 ) و سنی 8 و 9 ساله قرار گرفتند. برای اندازه گیری میزان توجه از آزمون توجه بوناردل، بهره ی هوشی از آزمون ترسیم آدمک گودیناف و رشد اجتماعی از پرسشنامه اجتماعی واینلند استفاده شد. برای بررسی تفاوت در گروه ها از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه استفاده شد (05/0 >p). یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که اثر اصلی وضعیت اجتماعی – اقتصادی و سنی در میزان توجه و بهره ی هوشی معنی دار است. ولی اثر تعاملی میزان توجه و بهره ی هوشی بین گروه های آزمایشی معنی دار نبود. با این حال، در رابطه با متغیر رشد اجتماعی نتایج نشان داد که اثر اصلی در گروه وضعیت اجتماعی – اقتصادی معنی دار بود. همچنین، اثر تعاملی بین گروه های آزمایشی در مورد متغیر رشد اجتماعی معنی دار بود. نتیجه گیری: براساس این یافته ها، به نظر می رسد وضعیت اجتماعی – اقتصادی بالا می تواند باعث افزایش میزان توجه، بهره ی هوشی و رشد اجتماعی دختران 8 تا 9 ساله شود.
تحلیل محتوای کتب متوسطه اول و دوم بر اساس توجه به مشارکت سیاسی و دینی (مطالعه موردی: کتب مطالعات اجتماعی و جامعه شناسی)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتب متوسطه اول و دوم بر اساس توجه به مشارکت سیاسی و دینی (مطالعه موردی: کتب مطالعات اجتماعی و جامعه شناسی) می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت از نوع کیفی و از لحاظ روش جمع آوری داده ها، توصیفی از نوع تحلیل محتوا است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کتاب های درسی دوره اول و دوم متوسطه بود. کتاب های مطالعات اجتماعی و جامعه شناسی به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار پژوهش چک لیست تحلیل محتوا است که روایی آن توسط متخصصین مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از ضریب پایایی مرکب 78/0 برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی و همچینی آزمون خی دو، آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج نشان داد که در مولفه مشارکت سیاسی، بیشترین فراوانی مربوط به شرکت در راهپیمایی ها با 6 مورد و کمترین فراوانی مربوط به گرامیداشت مناسبت های انقلابی و مذهبی و عضویت در نهادهای سیاسی با 0 مورد است. در مولفه مشارکت دینی، بیشترین فراوانی مربوط به هزینه کردن در مراسمات مذهبی با 6 مورد و کمترین فراوانی مربوط به نماز جمعه، مراسم شب های احیا، اعیاد مذهبی، مراسم اعتکاف، برگزاری مراسم دینی در منزل، امر به معروف و نهی از منکر، پرداخت خمس و زکات و جهاد با 0 مورد می باشد. همچنین نتایج آزمون خی دو نشان داد که تفاوت معناداری بین میزان توجه به مولفه های مشارکت سیاسی و دینی در کتب مورد مطالعه وجود ندارد
رابطه آموزش مجازی با هوش تجربی، ادراک شایستگی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضربا هدف تعیین رابطه آموزش مجازی با هوش تجربی، ادراک شایستگی و اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان پایه چهارم مقطع ابتدایی ناحیه دو شهر کرمان در سال 1402 انجام گرفته است. تحقیق موجود یک تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پایه چهارم مقطع ابتدایی ناحیه دو شهر کرمان در سال 1402 که به تعداد 7886 نفر می باشند. نمونه پژوهش 290 نفر (153 پسر و 137 دختر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و براساس جدول مورگان بوده است. ابزار این پژوهش، پرسشنامه آموزش مجازی، هوش تجربی، ادراک شایستگی، اشتیاق تحصیلی بوده است. ضریب پایایی و روایی پرسشنامه به ترتیب 71/.،78/. و 63/. بود. تجزیه و تحلیل داده ها به روش رگرسیون چند متغییری و ضریب همبستگی نشان داد آموزش مجازی باعث افزایش هوش تجربی و کاهش ادراک شایستگی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان می گردد
تأثیر آموزش مبتنی بر نظریه هوش های چندگانه گاردنر بر عملکرد عمومی نوآموزان زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
155 - 172
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر نظریه هوش های چندگانه گاردنر بر عملکرد عمومی یادگیری زبان انگلیسی در نوآموزان ده و یازده ساله بوده است. نوع پژوهش کاربردی با رویکرد کمی و روش آن نیمه آزمایشی با طرح پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری آن نوآموزان مؤسسه زبان بود که از میان آنها تعداد 42 دانش آموز ده و یازده ساله (پایه چهارم و پنجم ابتدایی) بدون سابقه زبان آموزی قبلی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جای داده شدند. کتاب First Friends 1 به همراه کتاب های داستان و شعر به مدت یک ترم تحصیلی برای گروه کنترل با رویکردهای سنتی (ارائه، تمرین، تولید) و برای گروه آزمایش با رویکردهای مبتنی بر نظریه هوش های چندگانه آموزش داده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون استاندارد پیشرفت تحصیلی با پایایی 0.72 با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل و با آزمون t مستقل مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که عملکرد عمومی زبان انگلیسی (مهارت های شنیداری، واژگان، املا، آشنایی با اعداد و شمارش ریاضی، آشنایی با حروف الفبا) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری بهتر بود. نتایج این مطالعه از این ایده حمایت می کند که بهتر است یادگیری زبان انگلیسی از دوره ابتدایی به روش های مختلف و بر اساس علایق زبان آموزان در برنامه درسی گنجانده شود. نتایج این پژوهش می تواند به طور کلی برای مدرسان زبان، آموزشگاه ها و مؤسسات آموزش زبان در انتخاب راهبردهای آموزشی مؤثر برای دستیابی به موفقیت در آموزش زبان انگلیسی و به طور ویژه، در آموزش زبان انگلیسی نوآموزان ده و یازده ساله مفید باشد. این نتایج همچنین، از شروع برنامه درسی زبان انگلیسی در دوره ابتدایی حمایت می کند.
تحلیل محتوای موضوعی و روش شناختی پایان نامه ها و رساله های تحصیلات تکمیلی رشته ی علوم تربیتی دانشگاه تبریز در فاصله سال های 1376 - 1395
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش آگاهی از وضعیت محتوایی پایان نامه های تحصیلات تکمیلی رشته علوم تربیتی دانشگاه تبریز در گرایش های روانشناسی تربیتی، برنامه ریزی درسی، آموزش و بهسازی منابع انسانی به منظور تعیین سیر موضوعی در هر مقوله از سال 1376 تا 1395 می باشد.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش پژوهش، تحلیل محتوا با استفاده از سیاهه وارسی است. به منظور تحلیل محتوای پایان نامه ها، از میان 405 پایان نامه رشته علوم تربیتی که در زمان انجام پژوهش در کتابخانه دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی موجود بودند، 195 پایان نامه به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سیاهه وارسی محقق ساخته استفاده شده است.یافته ها: یافته های مطالعه نشان داد، در رشته آموزش و بهسازی پایان نامه ها در 9 حوزه ی موضوعی با بیشترین فراوانی در حوزه ی موضوع ارزیابی عملکرد (4 مورد)؛ در رشته برنامه ریزی درسی پایان نامه ها در 11 حوزه ی موضوعی با بیشترین فراوانی در حوزه ی موضوعی نظریه های یادگیری و تدریس (20 مورد)؛ در رشته روانشناسی تربیتی پایان نامه ها در 14 گرایش موضوعی با بیشترین فراوانی در حوزه ی موضوعی راهبردهای مطالعه و یادگیری (14 مورد)؛ در رشته دکترای روانشناسی تربیتی پایان نامه ها با در 6 حوزه ی موضوعی با بیشترین فراوانی در حوزه های موضوعی شیوه های اصلاح و تغییر رفتار و شیوه های نوین یاددهی و یادگیری (5 مورد) انجام گرفته است. همچنین بیشترین روش پژوهش مورد استفاده در پایان های علوم تربیتی، روش همبستگی بود. نتایج نشان داد جنسیت تاثیری در گرایش موضوعی پایان نامه ها ندارد، ولی مقطع تحصیلی بر نوع روش پژوهش مورد استفاده تاثیر مستقیم دارد.نتیجه گیری: تعیین اولویت های پژوهشی در هر یک از گرایش های رشته علوم تربیتی در دو مقطع ارشد و دکترا و نیز آموزش روش های متنوع پژوهش در راستای غنا بخشیدن به پایان نامه های این رشته ضروری می باشد.
چیستی، چرایی و چگونگی تربیت بدنی در مدارس ابتدایی از منظر دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان (پژوهشی پدیدارشناسانه)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی چیستی، چرایی و چگونگی تربیت بدنی در مدارس ابتدایی از منظر دانشجو معلمان بود. به منظور تحقق هدف فوق از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده گردید. میدان پژوهش شامل دانشجویان دختر و پسر (1000 نفر)، ترم های آخر دانشگاه فرهنگیان کرمان در سال 1402 بودند. مشارکت کنندگان پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از قاعده رایج "اشباع نظری" در روش های کیفی انتخاب شدند. حجم مشارکت کنندگان پژوهش، شامل 21 نفر از اعضای میدان پژوهش بوده است. شیوه گردآوری اطلاعات استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از الگوی چندمرحله ای کلایزی استفاده شد. جهت بررسی روایی داده های حاصل از مصاحبه ها نیز از دو معیار اعتبار پذیری و تأیید پذیری استفاده شد. نتایج در دو مضمون اصلی و دوازده مضمون فرعی خلاصه شده اند. بر اساس نتایج این پژوهش تربیت بدنی یعنی رشته ای علمی با روابط میان رشته ای هستی شناختی. چرایی شامل مضامین فرعی میان رشته ای و چگونگی شامل مضامین فرعی رشته محوری هستند.