فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۱٬۲۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
Purpose : Given the role of different organizational syndromes in the decline of school performance, the present study was conducted aimed to rank and compare organizational syndromes in Iranian schools according to the opinion of principals, deputies and teachers. Methodology : This study was applied in terms of the objective and quantitative in terms of the method. The study population included the principals, deputies and teachers in Isfahan and Yasuj in the academic year 2019-2020. The research sample according to Krejcie and Morgan Table was n = 375 who were selected by multi-stage cluster sampling method and considering the volume ratio of cities. The research tool was a researcher-made questionnaire of organizational syndromes in Iranian schools with 78 items. Its content validity was confirmed by experts, its construct validity was confirmed by exploratory factor analysis and its reliability was calculated by Cronbach's alpha of 0.93. The data were by Friedman and independent t-tests using SPSS-25 software. Findings : The results showed that the organizational syndromes of narcissism, lack of communication, discrimination and politicking, group thinking, structural alienation, tension and distress, structural mastery, caution, pressure, terrorism, neglect, immobility, explosiveness, incompatibility, non-commitment, impulse and silence had a higher rank in Iranian schools. Other results showed no significant difference between organizational syndromes and teachers in Iranian schools according to the opinion of principals, deputies and teachers (P <0.05). Conclusion : According to the results of the present study and the negative role of syndromes in the decline of school performance, it is necessary to design and implement programs to reduce syndromes by improving intra- and extra-organizational relationships and activities in Iranian schools.
تأملی بر برنامه درسی زاید در رشته آموزش ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی نظرات دانش آموختگان و دانشجو معلمان در خصوص برنامه درسی زایدرشته آموزش ابتدایی انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و روش آن تحلیل مضمون می باشد. نمونه گیری به شیوه هدفمند بوده و 18 نفر جهت مشارکت با روش مصاحبه نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد که بخش هایی از محتوای برنامه درسی این رشته به دلیل تئوری بودن، تکراری بودن، قدیمی بودن، منبع نامناسب، عدم تناسب دروس اختیاری و اجباری زاید و ناکارآمد هستند که بیش ترین فراوانی دروس زاید هم مربوط به دروس عمومی و تعلیم و تربیت اسلامی است. همچنین، بخش هایی از برنامه درسی هم به دلیل تجارب یادگیری، زاید تلقی می شوند که مشارکت کنندگان به نقش استاد، دانشجو و ارزشیابی اشاره کردند. نتایج نشان داد که در بعد محتوا، ضروری است بخش هایی از برنامه درسی عمومی، حذف و به دروس تخصصی و تخصصی-تربیتی اختصاص یابد. در بخش تجارب یادگیری هم می بایست فرایند اجرای و ارزشیابی برنامه درسی مورد بازبینی قرارگیرد و زمینه ای برای افزایش انگیزه دانشجو معلمان فراهم گردد.
طراحی چارچوب برنامه درسی سواد مدنی کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
136 - 167
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش کیفی از نوع مطالعه موردی، طراحی چارچوب برنامه درسی سواد مدنی کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران بود. مشارکت کنندگان بالقوه، سه گروه شامل 30 نفر از معلمان نمونه استانی اداره کل آموزش و پرورش فارس، 9 نفر از اعضاء هیأت علمی جامعه شناسی دانشگاه شیراز و 27 نفر از سرگروه های مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه اداره کل آموزش و پرورش فارس بودند، که به شیوه هدفمند و با استفاده از روش نمونه گیری گروه بارز با رعایت قاعده اشباع شدگی، جهت مصاحبه انتخاب گردیدند. روش گردآوری داده های پژوهش، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود که داده ها به شیوه تحلیل مضمون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند که در این فرایند چارچوب برنامه درسی سواد مدنی کتاب مطالعات اجتماعی ششم ابتدایی با 10 عنصر، تحت عناوین منطق و چرایی، اهداف، محتوا، موادو منابع یادگیری، فعالیت های یادگیری، نقش معلم، گروه بندی یادگیرندگان، زمان آموزش، مکان آموزش و ارزشیابی همراه با مولفه های مربوط به هر عنصر طراحی گردید. یافته های پژوهش نشان داد که کسب سواد مدنی منجر به مشارکت فعال دانش آموزان در امور مختلف مدنی و همچنین باعث توسعه انسانی و کاهش فقر فرهنگی در جامعه می گردد. توسعه و پرورش سواد مدنی دانش آموزان در مدارس پیامدهای فردی و جمعی برای جامعه به دنبال دارد. شکل گیری سواد مدنی دانش آموزان اقدامی موثر جهت اجتماعی نمودن دانش آموزان به عنوان شهروندان آینده می باشد که نیازمند توجه برنامه ریزان و سیاستمداران به این راهبرد آموزشی است. حاصل این پژوهش چارچوب برنامه درسی سواد مدنی بود که به برنامه ریزان و مولفان کتب درسی توصیه می شود با توجه به این چارچوب، فصلی را جهت کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتدایی تولید و طراحی نمایند.
Investigating the Strengths, Weaknesses, Opportunities and Threats of the Shahab National Plan based on the SWOT Method
حوزه های تخصصی:
The purpose of this study was to investigate the strengths, weaknesses, opportunities and threats of the National Shahab Plan based on the SWOT method. The purpose of the present study is a descriptive and correlational one in terms of purpose and in terms of data collection. Research Population The statistical population in this study is experts and experts in education in district 3 of Tehran. The data collection tool included a questionnaire. After data collection through questionnaire, SWAT method and SPSS 22 software were used for statistical analysis. The results indicate that some of the strengths of the Shahab National Plan that are of interest to everyone include providing guidance and counseling services to students in the context of the Shahab program, promoting the professional activities of teachers, the presence of qualified teachers and teachers and Adequate skills, reducing the damage caused by incorrect choice of course, reducing the loss of motivation in students, putting students on the path to progress from childhood and adolescence, providing background for improving and improving educational strategies and performance, accurate teacher recognition of students Self and talent identification by teacher insight.
To Present a Model of Psychological Well-Being based on the Components of Psychological Capital and Cognitive Flexibility by Mediating role of Mindfulness
حوزه های تخصصی:
Purpose : The purpose of this study is to present a model of psychological well-being based on the components of psychological capital and psychological flexibility by mediating role of mindfulness. Methodology : This study is a descriptive research and subjects are composed of 350 masters' students of psychology from Islamic Azad University in Tehran that are selected using ‘stratified random sampling proportional to size’ method. In this method, from each unit of the university, a sample was selected independently and proportional to size of that unit. The participants responded to psychological well-being questionnaire (Ryff, 1989), psychological capital questionnaire (Luthans et al, 2007), Acceptance and action Inventory (Bond et al, 2011) and Mindfulness Questionnaire (Buchheld et al, 2006). Data are analyzed using path analysis through LISERL 8.8. Finding: The results show that cognitive flexibility, hope, optimism, self-efficacy, resiliency and mindfulness directly predict psychological well-being (P<0.01), and on the other hand, cognitive flexibility, hope, optimism, self-efficacy and resiliency indirectly predict psychological well-being by mediating role of mindfulness (P<0.01). Conclusion: So a program can be developed to enhance cognitive flexibility and components of psychological capital and mindfulness, through which students’ level of psychological well-being would be improved. This study was applied in terms of objective and combined.
طراحی الگوی برنامه درسی سواد چندفرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی سوادچندفرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بود که با استفاده از روش تحقیق آمیخته از نوع تشریحی انجام شد. در بخش کمی از روش توصیفی-پیمایشی و در بخش کیفی از روش تحلیل مرور نظام مند استفاده شد. جامعه آماری در قسمت کمی شامل دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان کشور بود و با بهره گیری از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بر اساس جدول کرجسی و مورگان 382 نفر انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه سنجش سواد چندفرهنگی صادقی (1399) مشتمل بر سه مولفه ی دانش چندفرهنگی، نگرش چندفرهنگی و مهارت چندفرهنگی بود که با کمک 10 نفر از اساتید صاحبنظر، روایی پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت، و بر اساس آلفای کرونباخ، پایایی آن، 0.85 به دست آمد. یافته ها حاکی از آن بود که سواد چندفرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان در بُعد دانش چندفرهنگی در سطح نسبتاً مطلوب و در بُعد نگرش چندفرهنگی در سطح متوسط بود، اما در بُعد مهارت چندفرهنگی در سطح مطلوبی قرار نداشت. در بخش کیفی پژوهش پس از مطالعه بیش از 120 مقاله و کتاب (داخلی و خارجی) در زمینه موضوع مورد نظر، در نهایت 38 عنوان مقاله و کتاب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابزار لازم برای انجام این پژوهش چک لیست ها و کاربرگ ها و یادداشت برداری بود و تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل نظام مند انجام شد که از میان 236 عبارت، پس از طی مراحل کدگذاری، 105 کد باز و 15 کدمحوری، که الگوی برنامه درسی سواد چندفرهنگی دانشجومعلمان بر اساس آن طراحی شد. این الگو مشتمل بر شش مولفه اساسی( -ایجاد وفاق و اتحاد در عین تکثرگرایی؛ -پرورش شهروند فعال، دموکراتیک، محلی و جهانی؛ -تعالی کلاس جهانی؛ -کرامت انسانی (توجه به دیگری)؛ -معرفی فرهنگ های مختلف؛ -توسعه تفکر انتقادی) بوده و با استفاده از عناصر دهگانه طراحی شد.
تبیین مؤلفه های معلّم فضیلتمند از منظر دیوید کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
211 - 236
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بازشناسی و تبیین مؤلفه های معلّم فضیلت مند از دیدگاه فضیلت گرای معاصر «دیوید کار» است که با روش تحلیل محتوای کیفی و رویکرد استقرایی انجام شده است. در فرایند تربیت اخلاقی، کار ضمن تأکید بر رشد منش و فضیلت معتقد است معلمان به عنوان عاملان و الگوهای اخلاقی بایستی واجد طیف وسیعی از ارزش ها و فضایل باشند. یافته های این تحقیق نشان داد بر اساس دیدگاه کار، مؤلفه های معلّم فضیلت مند در سه محور منش فردی، منش آموزش گری و منش اجتماعی قرار می گیرند. مؤلفه های محور منش فردی عبارت اند از جلوه های معلّم فضیلت مند؛ باورهای معلّمی؛ در محور منش آموزش گری: مؤلفه ی تدریس اثربخش و در محور منش اجتماعی: مؤلّفه های همدلی با دیگران؛ و مسئولیت پذیری شناسایی شد. این نتایج نشان از ارتباطی وثیق و متقابل میان هر سه محور منش فردی، آموزش گری و اجتماعی داشته و از نظر دیوید کار معلّم فضیلت مند، در زندگی شخصی خود نیز باید هماهنگ با زندگی حرفه ای خود رفتار کند.
چالش های یادگیری ریاضی دانشجویان در دانشگاه البیرونی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
237 - 264
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی چالش های یادگیری ریاضی دانشجویان دانشگاه البیرونی افغانستان بود. در این پژوهش از روش آمیخته استفاده شد و در آن، هشت مدرس ریاضی و 45 دانشجو در نیم سال اول تحصیلی 1401-1400 شرکت کردند و داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و یک پرسش نامه جمع آوری شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های تفسیری و آمار توصیفی استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که مهم ترین چالش های یادگیریِ ریاضی دانشجویان در دانشگاه البیرونی، کنکور سراسری، به روز نبودن منابع درسی، کمبود مدرسان متخصص ریاضی، پیشینه ضعیف ورودی ها به رشته ریاضی و کمبود امکانات دانشگاه و در رأس آن-ها، مشکل اینترنت و منابع آموزشی و جنگ و شرایط سیاسی و اجتماعی است. برای رویاروییِ با این چالش ها، پیشنهاد می شود که در نحوه جذب اعضای هیئت علمی ریاضی، برنامه درسی ریاضی و روش های تدریس و ارزشیابی، دوباره نگری اساسی صورت بگیرد و تصویر روشن تری از آینده شغلی دانشجویان ارائه شود تا دانشجویان علاقه مندتری با پیشینه علمی قوی، وارد رشته دبیری ریاضی شوند.
بررسی جایگاه تجارب زیسته قومیتی در برنامه درسی پنهان دوره متوسطه اول ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
131 - 156
حوزه های تخصصی:
با توجه به چندفرهنگی بودن جامعه ایران و تکثر تجارب زیسته قومیتی، نقش تاثیر گذار آموزش و پرورش در ایجاد وفاق و همبستگی ملی در دانش آموزان فرهنگ های مختلف غیر قابل انکار است.هدف این پژوهش بررسی جایگاه تجارب زیسته قومیتی در برنامه درسی پنهان دوره متوسطه اول ایران بود.روش نمونه گیری هدفمند بوده و روش کیفی از نوع پدیدارشناسی میباشد. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 20 دبیر و30 دانش آموز از اقوام فارس، آذری، کُرد، لُر و گیلک در دبیرستانی از تهران بودند.در تحلیل داده ها مطابق روش اسمیت، مضامین اصلی شامل(یکسان سازی فرهنگی و توجه به فرهنگ مسلط، تفکرات سطحی نسبت به فرهنگ اقوام، نابرابری آموزشی، بیگانگی با تنوع فرهنگی، غفلت در همزیستی مسالمت آمیز) ظاهر شد. برای اطمینان از صحت یافته ها از سه سوسازی و ارجاع مجدد داده ها به مشارکت کنندگان استفاده شد.براساس یافته های این پژوهش می توان اذعان داشت که جایگاه تجارب زیسته قومیتی در برنامه درسی پنهان دوره متوسطه اول نامطلوب بود.
تبیین استلزام های مبانی نظری رویکرد فرافرهنگی (زبان انگلیسی به منزله زبان بین المللی) در فلسفه برنامه درسی رسمی زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر تلاش شده است که عناصر نظری رویکرد فرا فرهنگی(انگلیسی به عنوان زبان بین المللی) یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجه یا زبان دوم با نگاه به معرفی فلسفه برنامه درسی زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجه تبیین شود. محورهای اصلی مقاله تعیین جایگاه رویکرد یاد شده در میان رویکرد های موجود و یژگی های متمایز آن در قلمرو فلسفه برنامه درسی و نیز بررسی ظرفیت آن برای پاسخ به چالش ویژگی هژمونیک زبان انگلیسی در عصر جهانی شدن است.نتایج پژوهش حاکی از این است که رویکرد فرا فرهنگی با تکیه به پژوهش های میان رشته ای تبیینی مبتنی بر مفهوم سازی زبانی با تکیه بر طرحواره های فرهنگی یاگیرندگان و گویشوران غیر بومی به دست می دهد که به واسطه آن تنوعی از جهان های انگلیسی به رسمیت شناخته می شود.و نوعی از محلی سازی انگلیسی شناسایی می شود.
Investigating the Effective Factors and Consequences of the Curriculum with Entrepreneurship Approach for Top Talented Students in Iran
حوزه های تخصصی:
Purpose : The present study was conducted to investigate the factors and consequences of the curriculum with an entrepreneurial approach for gifted students in Iran. Methodology : Research method in terms of purpose, basic-applied in terms of data type, mixed (qualitative) of exploratory type; In terms of data collection time, it was cross-sectional and in terms of data collection method or the nature and method of research was descriptive survey. The statistical population of the research in the qualitative section included all the heads of the provincial elite foundation and the heads of the talented departments of the General Directorate of Education and the provinces and 20% of the teachers implementing the Shahab project. 20 people were selected by purposive non-random sampling. Quantitatively, the statistical population includes high school students in gifted schools. The number of these students was 7000, which used the Cochran's formula, and based on this, 364 people were selected. Sampling method was done through multi-stage cluster sampling. In the qualitative part of this study, the Delphi questionnaire based on CVR and CVI forms was used and in the quantitative part, the questionnaire was used. The validity and reliability of the instruments were evaluated and confirmed. Findings : The results of the study showed that the curriculum with entrepreneurship approach for top talents including environmental components, economy, entrepreneurs, entrepreneurship, factors affecting the implementation of this approach in the curriculum, including components of support, teacher, system policies and Factors influencing the curriculum with an entrepreneurial approach, including talent discovery, improving top talent and self-efficacy were introduced. Conclusion : Implementing an entrepreneurial curriculum leads to talent discovery. That is, it identifies the top student talents and introduces them to continue their studies in related fields. These talents can also be introduced to various national and international centers.
The Effectiveness of Family Therapy Training based on Bowen Systemic Approach on Humor and Intimacy of Female Couples in Tehran
حوزه های تخصصی:
Purpose : The aim of this study was the effectiveness of family therapy in Bowen's systemic approach on humor and intimacy of couples. Methodology : The research design was quasi-experimental with pre-test-post-test design with experimental and control groups. The statistical population of the study was all couples in Tehran in 2020. The statistical sample size of the study is 50 couples who, after consultation and explanation of the research conditions and the satisfaction of the sample, are divided into experimental and control groups (25 in the experimental group and 25 in the control group). The experimental group was exposed to the Bowen systemic approach during eight sessions of family therapy, and the controls did not receive any training from the researcher. The research instruments were the Thompson and Walker Marital Intimacy Scale 1983 and the 2003 Martin Humor Questionnaire. Analysis of covariance was used to analyze the data. Findings : Data analysis showed that the experimental group in the post-test phase after receiving family therapy Bowen systemic approach in the variables of humor and intimacy had a positive difference compared to the control group and the research hypotheses were confirmed. Conclusion : Based on the research findings, it can be concluded that Bowen's systemic approach to family therapy has an effect on couples humor and intimacy.
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر خودپنداره تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر خودپنداره تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان ابتدایی انجام پذیرفت. روش: طرح پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان هریس در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از این جامعه، تعداد 40 دانش آموز به صورت تصادفی انتخاب شده و در 2 گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سازش یافتگی سینها و سینگ(2011)، احساس تعلق به مدرسه بری و همکاران(2004) و خودپنداره تحصیلی یی سن چن(2004) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام گرفت. یافته: میانگین نمرات خودپنداره تحصیلی و تعلق به مدرسه در پس آزمون در گروه آزمایش به ترتیب 05/33 ± 24/4 و 05/54 ± 54/4 به دست آمد. نتایج نشان داد؛ آموزش مهارت های اجتماعی بر احساس خودپنداره تحصیلی و تعلق به مدرسه دانش آموزان مقطع ابتدایی تأثیر دارد(P≤0/01) و باعث افزایش خودپنداره تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه می شود. نتیجه گیری: براین اساس اکتساب و به کارگیری مهارت های اجتماعی مبنایی است که ارتباط های بین فردی بر پایه آن ساخته می شود. دانش آموزانی که مهارت های اجتماعی را به طور واقعی تمرین می کنند و به شایستگی به کار می گیرند، به طور حتم قادرند در ورود به گروه همسالان و دوست یابی موفق باشند و تعاملی مثبت و متقابل با دیگران برقرار کنند که چنین امری باعث افزایش خودپنداره تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه در آنان می گردد.
Designing and Validating the Optimal Model of Extracurricular Curriculum for Junior High School Students with a Social Harms Prevention Approach
حوزه های تخصصی:
Purpose : The aim of this study was to design and validate an extracurricular curriculum model in junior high school with a social harm prevention approach. Methodology : In this study, the methods of qualitative content analysis, documentary method and descriptive-inferential method were used. The samples for data collection were 20 experts in the field of education and 10 sources related to extracurricular activities in education who were selected by non-probability sampling method of snowball or chain. Data collection techniques were semi-structured individual interviews with extracurricular curriculum specialists and qualitative analysis of texts. The data obtained from the interviews were analytically coded and analyzed using SPSS software. Findings : The findings of this study identified the characteristics of extracurricular curriculum elements with social harm prevention approach for purpose, content, teaching learning strategies and evaluation, respectively, and the initial model of extracurricular curriculum with harm prevention approach. The model was approved after validation by experts and experts and the implementation of adjustments. The results of this research can be used in the design of extracurricular curriculum in junior high school. Conclusion : According to the research findings, students who participate in extracurricular activities have more social adjustment.
واکاوی کنش حرفه ای آموزشگران رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان در زمینه دانش پداگوژی محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف ازاین پژوهش واکاوی کنش حرفه ای آموزشگران رشته آموزش ابتدائی دانشگاه فرهنگیان درزمینه دانش پداگوژی محتوااست. دراین پژوهش ازرویکردکیفی استفاده شدوبه شیوه هدفمند7 نفرازآموزشگران دانشگاه فرهنگیان انتخاب شدند.جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه ومشاهده کلاس، به طور هم زمان، صورت گرفت. براساس تفسیرآموزشگران از مؤلفه های دانش پداگوژی محتوا، آموزشگران دردوگروه نابسته به زمینه و وابسته به زمینه دسته بندی شدند.آموزشگران نابسته به زمینه هدف از پداگوژی محتوا راچگونگی بازنمایی هدفمندموضوع درسی می دانند.آن چه باور اصلی استادان را درشکل گیری آموزش محتوا معنی دارساخته، فرصت های یادگیری است که برای دانشجویان به صورت تجویزی وازبیرون برنامه ریزی می کنند، رسالت استادونظام دانشگاهی در انتقال چگونگی بازنمایی مفاهیم وحقایق است درمقابل باوراصلی آموزشگران وابسته به زمینه ،خلق فضای مؤثریادگیری برای نقدکردن برنامه درسی مکتوب وفرصت های یادگیری برابربرای دانشجویان با هدف خلق تجارب تحولی است. این باور در دانشجومعلمان شکل می گیردکه توانایی خلق دانش را دارند و می توانند فرصت هایی برای اندیشیدن شاگردان ابتدایی فراتر از موضوعات درسی و توصیه متخصصان مهیا کنند
توسعه مهارت های مورد نیاز دانشجویان مهندسی برای انطباق با تقاضاهای صنعت 4.0: رهنمودهایی برای طراحی و اجرای برنامه های درسی جدید دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
101 - 135
حوزه های تخصصی:
امروزه این نگاه نهادینه شده است که دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی، می توانند رویکردهای آموزشی و یادگیری خود را از طریق برنامه درسی ارتقا دهند. مطالعات اخیر نشان داده است که بسیاری از دانشگاه های جهان در حال انطباق برنامه های درسی و رویکردهای آموزشی خود با نیازهای صنعت 4.0 هستند. هدف از مطالعه کنونی، شناسایی مهارت های دیجیتالی قابل تامل در تدوین برنامه درسی دانشجویان مهندسی و ارائه سازوکارهایی جهت انطباق شایستگی های دانشجویان مهندسی با صنعت 4.0 می باشد. روش مطالعه، فراترکیب یا سنتز پژوهی با استفاده از گام های شش گانه سندلوسکی و باروسو (2006) بوده است. با جستجو در پایگاه های معتبر تعداد 61 مطالعه مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته و مضمون سازی گردید. یافته های پژوهش نشان داد که مهارت های موردنیاز دانشجویان مهندسی در برنامه های درسی شامل: 1. مهارت های فناورانه و دیجیتالی؛ 2. مهارت مهندسی و 3. مهارت های پایه می باشد. همچنین یافته های پژوهش 21 سازوکار ازجمله 1. طراحی برنامه درسی منطبق با الزامات صنعت 4.0؛ 2. استفاده و کاربرد عملی فناوری های دیجیتال در برنامه های درسی موسسات آموزش عالی 3. تدوین برنامه درسی همگرا براساس فناوری های نوین و تغییرات بنیادین در ساختار آموزش، محتوای دروس و تدریس 4. آموزش آزمایشگاه محور و عملی در برنامه های درسی آموزش مهندسی؛ 5. آموزش دانشجویان بر اساس یک بستر فناورانه را جهت توسعه مهارت های دیجیتالی در برنامه های درسی مهندسی برای انطباق با تقاضاهای صنعت 4.0 الزامی می داند. در پایان این مقاله، رهنمودهای عملیاتی برای به روزرسانی برنامه های درسی دانشگاهی ارائه می نماید.
رویکرد کیفی به تبیین و تحلیل نوآوری برنامه های درسی هنری در آموزش ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، شناسایی و تبیین مفهوم برنامه درسی، نوآوری، نوآوری برنامه درسی و نوآوری در برنامه های درسی هنری در آموزش ابتدایی می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی است و از روش کیفی استفاده شده است. جامعه پژوهش جمعی از صاحب نظران آموزش هنر و معلمان با تجربه هنر و پژوهشگران داخل و خارج کشور و اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان بودند، که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 25 نفر از آنان انتخاب گردید. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری گردید. برای تعیین اعتبار مصاحبه از اعتبار محتوا استفاده شد و اطمینان پذیری فرم مصاحبه با قرار دادن خلاصه مطالب و مقوله های تعیین شده در اختیار متخصصان بررسی شده است . یافته های کیفی بر اساس گویه بندی و مقوله بندی تحلیل شد. طبق نتایج تحقیق مهم ترین مفهوم برنامه درسی از دید صاحبنظران عبارتند از: مجموعه ای از کلیه ی فرصت های یادگیری رسمی ، مفهوم نسبی برنامه درسی و مهمترین ویژگی های متمایز برنامه های درسی هنری با سایر رشته ها عبارتند از: تاکید بیشتر بر فعالیت های عملی به جای مباحث نظری، نقش برنامه های درسی هنر در رشد روان شناختی و مهم ترین مفاهیم نوآوری برنامه های درسی عبارتند از: تغییرات اساسی در فرایند برنامه ریزی درسی، خلق یک رویکرد جدید در پدیدآوری برنامه درسی و مهمترین نمونه های نوآوری برنامه های درسی در آموزش هنر مقطع ابتدایی عبارتند از: به روزسازی مشخصات کلی، هدف، روش، سرفصل، منابع ومحتوای دروس، آموزش هنر به روش تحلیل و بررسی آثار هنری می باشد.
بررسی میزان توجه به مؤلفه های طرح خوانا در محتوای برنامه درسی فارسی دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه به مؤلفه های طرح خوانا در محتوای برنامه درسی فارسی دوره دوم ابتدایی انجام گرفت که از نظر روش، با تکنیک تحلیل محتوا و بر اساس آنتروپی شانون بود. جامعه پژوهش کتاب های فارسی دوره دوم ابتدایی و نمونه گیری مطرح نبود. ابزار گردآوری، سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بود که روایی آن با نظرات استادان محترم برنامه درسی و مدرسان استانی طرح خوانا تأیید گردید. پایایی آن نیز توسط مدرسان طرح خوانا انجام و ضریب توافق 85 صدم بدست آمد. بر اساس یافته های این پژوهش، میزان توجه به مؤلفه مهارت های زبانی طرح خوانا در محتوای برنامه درسی فارسی چهارم 80، پنجم 80، ششم 85 درصد؛ و در مجموع فارسی سه پایه دوره دوم 82 درصد و میزان توجه به مؤلفه آداب و مهارت های زندگی طرح خوانا (ادب، مسئولیت پذیری و جرأت ورزی) در محتوای فارسی چهارم 55، پنجم 47، ششم 42 و در مجموع 48 درصد می باشد.
رویکردی پدیدارشناسانه به تجارب مدیران مدارس از توسعه مشارکت زیست محیطی فراگیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
206 - 229
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب مدیران از توسعه مشارکت زیست محیطی فراگیران و بررسی موانع و چالش های آن ها در مدارس شهر سنندج انجام شد. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شده و در ابتدا ۱۶ مدرسه از بین مدارس شهر سنندج به صورت هدفمند انتخاب شدند و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته، مشاهدات میدانی و اطلاعات رسانه ای بوده و داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل مضمون Atride-Sterling کدگذاری شدند. یافته های این پژوهش نشان داد که مدارس برای حمایت از محیط زیست اقداماتی انجام داده اند؛ این اقدامات بعد از کدگذاری در ۶ مقوله افزایش اطلاعات محیط زیستی دانش آموزان، توسعه عملکرد محیط زیستی دانش آموزان، میانوندی پیوند خانواده ها با طبیعت، بهسازی بافتار و شرایط فیزیکی در مدارس، ترفیع دانش آموزان به سفیران تندرستی در جامعه، افزایش بازدهی در مصرف منابع طبیعی دسته بندی شدند و در مورد چالش ها و موانع مدیران برای انجام اقدامات محیط زیستی 5 مقوله محدودیت های تشکیلاتی، تعلیماتی، بصیرت مدنی، تسهیلاتی و ساختاری-مکانی به دست آمد. در این بین محدودیت های تشکیلاتی و تعلیماتی دارای بیشترین فراوانی بودند که باید مورد توجه قرار گیرند و در پایان پیشنهاد می گردد مسئولین ضمن در نظر گرفتن آموزش محیط زیستی جز اهداف ثابت آموزشی و ادغام آن در آموزش های رسمی و غیر رسمی و اعطای تسهیلات لازم، واحد مستقل درسی و دبیر تخصصی از فعالیت های محیط زیستی مدارس ارزشیابی دوره ای به عمل آورند.
نگاهی تحلیلی انتقادی به برنامه درسی اسلامی صورت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش یکی از دیدگاه های برنامه درسی اسلامی که توسط رورنانی هاشیم مطرح شده، توصیف، تحلیل و نقد شده است. در تحلیل اندیشه های او معلوم شد که وی برنامه درسی را مترادف با سند مکتوب و به مثابه نظام مدنظر داشته و در علم دینی تحت تأثیر اندیشه عطاس، علمی را دینی می داند که از عناصر غربی پاک و با ارزش های اسلامی جایگزین شود. او در برنامه درسی اسلامی بر مشحون کردن اهداف و محتوا از ارزش های اسلامی تأکید ویژه ای دارد. از مهمترین انتقادات به اندیشه های وی، نبود تبیین نظری مبانی فلسفی و روش شناختی، تلقی صورت گرایانه از اسلامی سازی، و غفلت از برنامه درسی به مثابه حوزه مطالعاتی و قبول بسترهای معرفتی موجود غربی برای آن می باشد. از اینرو، نیاز مهم امروز این حوزه، فراتر رفتن از مواجهه منفعلانه است که بنا را بر اقتباس، تهذیب و تکمیل صورت گرایانه دانش غربی موجود قرار می دهند و روی آوردن به دیدگاه های واکنشی و فراکنشی که در پی ارائه صورت بندی های نظری جدید و توسعه مرزهای دانش برنامه درسی از منظر اسلامی هستند، از ضرورت برخوردار است.