فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱٬۰۸۹ مورد.
تأثیر بازخورد به زبان بومی و رسمی بر پیشبرد خواندن و نوشتن دانش آموزان دوزبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازخورد هر گونه اطلاعاتی است که در مورد صحت و تناسب یک پاسخ ارائه می شود. جهت تعیین تأثیر بازخورد به زبان مادری و فارسی بر پیشرفت خواندن و نوشتن دانش آموزان دوزبانه (کردی- فارسی)، از دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی یک مجتمع آموزشی در شهرستان اشنویه، 45 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. دانش آموزان در سه گروه مجزا قرار گرفتند: گروه آزمایشی اول که بازخورد به زبان مادری دریافت کردند، گروه آزمایشی دوم که بازخورد به زبان فارسی دریافت کردند و گروه کنترل که هیچگونه بازخوردی دریافت نکردند. به منظور جمع آوری داده ها، از یک آزمون پیشرفت تحصیلی که توسط محقق طراحی شده بود، استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل کواریانس نشان دادکه ارائه بازخورد به زبان مادری تأثیر معنی داریی بر پیشبرد خواندن و نوشتن دانش آموزان دوزبانه دارد و بین گروه آزمایشی اول (که بازخورد به زبان مادری دریافت کردند) و گروه کنترل (که بازخورد دریافت نکردند)، تفاوت معنی داریی مشاهده شد. اما بین گروه آزمایشی دوم (که بازخورد به زبان فارسی دریافت کردند) و گروه کنترل تفاوت معنی داریی وجود نداشت. این یافته ها نشان داد که ارائه بازخورد به زبان فارسی تأثیر چندانی بر پیشرفت خواندن و نوشتن دانش آموزان دوزبانه نداشته است. براساس یافته های پژوهش حاضر می توان گفت که ارائه بازخورد به زبان بومی به دانش آموزان دوزبانه می تواند در بهبود عملکرد آنان مؤثر باشد
روش تدریس انشاء
منبع:
پیوند ۱۳۶۳ شماره ۶۵
حوزه های تخصصی:
طریقه تدریس حساب (بقیه از شماره قبل)
حوزه های تخصصی:
ویژگی های معلم: رسالتی سنگین (9): دلها را چگونه می توان تسخیر کرد
منبع:
پیوند ۱۳۶۰ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
انشاء فارسی (1)
حوزه های تخصصی:
آموزش اصول در پرتو نگاه تاریخی
حوزه های تخصصی:
دانش آموز و تکالیف درسی
منبع:
پیوند ۱۳۷۷ شماره ۲۲۹
حوزه های تخصصی:
راهنمای بهبود اجرای آموزش توسط معلمان
حوزه های تخصصی:
احساس بودن و شادمانی غایت تعلیم و تربیت
حوزه های تخصصی:
گفتگو با هم برای حل مسائل هم (تجربه و نقد تجربه)
حوزه های تخصصی:
نوآوری در یادگیری با تکالیف درسی خلاق (بخش دوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه تأثیر الگوهای آموزش مستقیم و ساختارگرایی بر افزایش دانش تلفیق تکنولوژی دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تاثیر الگوی آموزش مستقیم با الگوی ساختارگرایی برافزایش دانش تلفیق تکنولوژی بود. چارچوب دانش تکنولوژیک پداگوژیک محتوا (TPACK) به عنوان الگوی کاربردی برای تعریف، اجرا و ارزیابی تلفیق تکنولوژی به کار گرفته شد. به منظور اجرای پژوهش از روش شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و نیز طرح پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. به این منظور، دوکلاس با تعداد نمونه 44 نفر از دانشجویان گروه تکنولوژی آموزشی (درس پروژه) با روش نمونه برداری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. در ابتدای دوره آزمون TPACK برای ارزیابی دانش تلفیق تکنولوژی به دانشجویان هر دو گروه به عنوان پیش آزمون داده شد. گروه های نمونه برای یک ترم کاربندی های آزمایشی را دریافت کردند (15 جلسه). به گروه آزمایش اول با الگوی آموزش مستقیم و گروه آزمایش دوم با استفاده از الگوی ساختارگرایی آموزش داده شد. محتوای درس علوم ابتدایی برای آموزش در دو گروه به عنوان محتوای لازم برای تلفیق تکنولوژی در تدریس انتخاب شد. در پایان ترم، داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون، با استفاده از آزمون کوواریانس تحلیل شد. نتایج حاصل نشان داد بین تاثیر دو الگوی آموزش مستقیم و الگوی ساختارگرایی بر افزایش دانش تکنولوژیک پداگوژیک محتوا (TPACK) و مؤلفه های آن برتری معنی داری وجود ندارد(05/0> P).
کلیات تدریس زبان بیگانه
حوزه های تخصصی:
ارائه ی مدل معادله ساختاری اثربخشی برنامه درسی تجربه شده ی دانشجویان و توسعه ی شایستگی رهبری آنان- دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، بررسی رابطه ی بین ادراک دانشجویان از اثر بخشی برنامه درسی تجربه شده و توسعه ی شایستگی های رهبری آنان در قالب یک مدل معادله ی ساختاری بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه ی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای، تعداد 18 کلاس از دانشجویان سال آخر گروه های مختلف تحصیلی انتخاب شدند که در مجموع شامل 284 دانشجو می شدند. ابزار مورد استفاده شامل مقیاس محقق ساخته ی اثربخشی برنامه درسی تجربه شده و پرسش نامه توسعه ی شایستگی رهبری بود. پس از محاسبه ی روایی و پایایی ابزار و توزیع بین افراد نمونه، داده ها با نرم افزارهای SPSS 16 و LISREL8.54 و روش های آماری آزمون تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادله ی ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند و نتایج نشان داد که: 1- میانگین اثربخشی تکالیف و ارزشیابی از حد متوسط پایین تر است. 2- میانگین ابعاد خودآگاهی، کار گروهی و مشارکت با اجتماع از میانگین معیار متوسط بالاتر است اما از حد مطلوب پایین تر می باشد؛. 3- رابطه ی مثبت و معناداری بین متغیرهای اثربخشی برنامه درسی تجربه شده و توسعه ی شایستگی های رهبری وجود دارد؛ 4- اثربخشی برنامه درسی تجربه شده ی دانشجویان پیش بینی کننده ی مثبت و معنادار توسعه ی شایستگی رهبری آنان است.
رفتار شهروندی در تدریس: تأملی بر نقش پیش بین اخلاق حرفه ای استا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتار شهروندی استاد در تدریس موجب اثربخشی تدریس می شود. بر این اساس بررسی عوامل مؤثر بر این متغیر نوپا ضروری است. پژوهش حاضر نگاهی ویژه به نقش اخلاق حرفه ای استاد داشته است. نمونه ای معرف مرکب از 383 دانشجوی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در شهر تهران دو پرسشنامه های روا و پایای اخلاق حرفه ای استاد (مورای و همکاران، 1996) و رفتار شهروندی در تدریس (رگو، 2003) را تکمیل کردند. داده های فراهم شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استاندارد تحلیل شد. نتایج نشان داد که ابعاد نه گانه اخلاق حرفه ای استاد ضمن داشتن رابطه معنادار با رفتار شهروندی در تدریس، 61/0 از پراکندگی این متغیر را تبیین می کنند. در بررسی سهم تبیینی انفرادی ابعاد، سهم ابعاد شایستگی محتوایی، شایستگی آموزشی، شایستگی در پرداختن به موضوعات حساس، رازداری، احترام به همکاران و ارزشیابی صحیح دانشجو به لحاظ آماری معنادار محاسبه شد. این پژوهش ضمن تأکید به اهمیت رفتار شهروندی استاد در تدریس، نقش تعیین کننده اخلاق حرفه ای او را خاطر نشان کرده است. در پایان در مورد یافته ها بحث شده است.
آموزش ابتدائی
حوزه های تخصصی:
نگاهی دیگر به مسأله افت تحصیلی و شیوه های مؤثر مقابله با آن در برخی از کشورهای پیشرفته صنعتی
منبع:
پیوند ۱۳۷۹ شماره ۲۵۴
حوزه های تخصصی:
کشاکش اندیشه ی مدرن-پست مدرن ؛ ضرورت کُنِش روشنفکرانه فیلسوف تعلیم و تربیت برای تحول در نظام آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل تقابل های نظری اندیشه مدرنیته و پست مدرنیته به منظور مشخص کردن نقش فیلسوف تعلیم و تربیت در میانه چنین تقابلی می باشد. برای دست یابی به این هدف، از روش کاوشگری فلسفی انتقادی با دو مسیر انتقاد عقلانی و انتقاد رهایی بخشی استفاده بهره گرفته شد. با وجود تقابل های اندیشه مدرنیته و پست مدرنیته، نتیجه این مطالعه به امکان ترسیم اوصاف فلسفه تعلیم و تربیت به مثابه کنشی روشنفکرانه در مسیر تغییرات مطلوب در تعلیم و تربیت انجامید.یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که روشنگری با وجود تقابل های مدرنیته و پست مدرنتیه نه تنها ممکن بلکه مطلوب نیز هست. تأثیر گذاری فلسفه تعلیم و تربیت مستلزم فیلسوفان تعلیم و تربیتی است که کنش های حرفه ای، عمومی و روشن فکری را توأم با یکدیگر به عنوان عوامل تشکیل دهنده وحدت شخصیتی در خود داشته باشند.