فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۱٬۰۸۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل توسعه رهبری معنوی در مدیران متوسطه دوم آموزش و پرورش شهر تهران بوده است. در این پژوهش، از روش کیفی به روش تئوری زمینه ای و مدل معادلات ساختاری به روش کمی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده اساتید، متخصصین و خبرگان در حوزه مدیریت آموزشی می باشد که به صورت هدفمند و دستیابی به اشباع نظری، 15 مصاحبه انجام شد. ابزار تحقیق، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده، به روش گراندد تئوری و از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد. نتایج نشان داد 10 مؤلفه در تبیین مدلی برای رهبری معنوی در مدیران متوسطه دوم آموزش و پرورش شهر تهران نقش دارند که عبارتند از: عشق به نوع دوستی، ایمان، اخلاص، معادگرایی، توکل، چشم انداز، تعهد سازمانی، عضویت در سازمان، بازخورد عملکرد و معناداری (جذابیت کار). همچنین یافته ها نشان دادند در بخش کمی مدل از برازش مناسبی برخوردار است.
ارتقای کیفیت یاددهی-یادگیری در مدارس دارای معلمان سیار: پژوهشی کیفی به شیوه نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویش در آموزش علوم پایه دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
210 - 186
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد است تا نظریه ای داده بنیاد را در خصوص تدریس معلمان سیار در مدارس چندپایه شهرستان بانه در استان کردستان ارایه نماید. این تحقیق بر چند پرسش اصلی متمرکز شده است: چه عواملی باعث پدیده ی معلمان سیار شده است؟ مهم ترین مشکلات و چالش های تدریس معلمان سیار چیست؟ راهبردهای بهبود کیفیت چه هستند؟ وجود این نوع مدارس چه پیامدهای را در بر دارد؟ پاسخ به این پرسش ها نیازمند تجارب معلمان سیار در کلاس های چندپایه مدارس روستایی بود از این رو، یک راهبرد کیفی نظریه داده بنیاد به شیوه نظام مند مناسب تشخیص داده شد. آموزش وپرورش شهرستان بانه میدان اصلی پژوهش بود. مشارکت کنندگان همه مدارس دارای معلمان سیار بودند. نمونه گیری به شکل هدفمند صورت گرفت. از این رو، 12 نفر از معلمان سیار، راهبران آموزشی و مسئولان آموزش وپرورش به مصاحبه دعوت شدند این تحقیق تأکید بر برقراری طبقه های مختلف عدالت اجتماعی، آموزشی و جنسیتی به عنوان عوامل مهم پیشگیری از تشکیل مدارس با معلمان سیار را برجسته می سازد
بررسی روایی و پایایی سیاهه فراشناخت تدریس معلمان
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
226 - 200
حوزه های تخصصی:
هدف: مجهز بودن به راهبردهای فراشناختی ازجمله مباحثی است که امروزه در حوزه روان شناسی عملکرد تحصیلی و شغلی بسیار بدان پرداخته می شود و حرفه معلمی نیز از این قاعده مستثنا نیست. ازاین رو انجام تحقیقاتی علمی در حوزه فراشناخت تدریس معلمان ضروری به نظر می رسد و برای این کار وجود ابزار مناسب، شرط و گام اولیه است. بر این مبنا هدف اساسی پژوهش حاضر ترجمه و اعتباریابی سیاهه راهبردهای فراشناختی معلم(TMI) در میان معلمان شهر سنندج و فراهم کردن زمینه ای برای سنجش گستره ای از آگاهی های فراشناختی معلمان کشور بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع پیمایشی بود. برای این کار 284 نفر از معلمان دوره های ابتدایی و متوسطه اول شهر سنندج به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب و به سؤالات ابزار در مورد راهبردهای فراشناخت تدریس جواب دادند. روایی داده ها با تحلیل عاملی تأییدی و روایی ملاکی سنجش شده و پایایی داده ها با روش های آلفای کرانباخ و باز آزمایی موردبررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد ساختار عاملی تعیین شده برای ابزار برازش قابل قبولی با داده ها دارد و شاخص های نیکویی برازش، مدل را پشتیبانی می کنند. بعلاوه بررسی روایی ملاکی با سیاهه آگاهی فراشناختی (MAI) هم نشان از روایی مناسب ابزار داشت. بررسی پایایی نشان داد ضرایب آلفای زیر مقیاس های ابزار از 70/0 تا 89/0 متغیر هستند که نشانگر همسانی درونی مناسب آن است. اجرای بافاصله ابزار هم نشان از پایایی باز آزمایی بالای ابزار داشت. با این یافته ها به نظر می رسد این سیاهه می تواند ابزار مناسبی برای سنجش فراشناخت تدریس معلمان ایرانی در مقاطع مختلف تحصیلی باشد.
طراحی مدل مفهومی جامع ویژگی های درس تربیت بدنی از دیدگاه دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویش در آموزش علوم پایه دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
237 - 211
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش طراحی مدل مفهومی جامع ویژگی های درس تربیت بدنی از دیدگاه دانش آموزان بود. پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوا کیفی با رویکرد استقرایی انجام گرفت. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دو مقطع (متوسطه اول و متوسطه دوم) در استان کردستان بود. گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه و با روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس تا رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرد که پس از مصاحبه با 34 نفر از دانش آموزان (19 نفر متوسطه اول و 15 نفر متوسطه دوم) اشباع نظری حاصل گشت و مؤلفه های اصلی پس از تکمیل فرایند کدگذاری استخراج گردید؛ یافته های تحقیق نشان داد که ویژگی های درس تربیت بدنی از دیدگاه دانش آموزان، شامل 38مؤلفه اولیه بود که پس از دسته بندی در 8 مؤلفه اصلی شامل: تنوع و جذابیت کلاس، تجهیزات و امکانات ورزشی، فضا و مکان مناسب، برنامه های کلاس، محتوای برنامه های آموزشی، توجه به دانش آموزان، معلمان متخصص و مجرب و برنامه زمانی کلاس طبقه بندی شد که در نهایت مدل مفهومی بر اساس رویکرد تحلیل محتوای کیفی طراحی گردید.
سنجش اثربخشی آموزش به روش معکوس بر عملکرد تحصیلی و انگیزش یادگیرندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
122 - 100
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر سنجش اثربخشی آموزش به روش معکوس بر عملکرد تحصیلی و انگیزش یادگیرندگان بود. برای نیل به این هدف از روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی مدارس دولتی منطقه 18 شهر تهران در سال تحصیلی 02 – 1401 بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد دو کلاس هرکدام با ظرفیت 28 دانش آموز به صورت تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل اختصاص یافتند. هر دو گروه به مدت یک نیمسال تحصیلی و در 15 جلسه در معرض آموزش قرار گرفتند. آموزش برای گروه آزمایش با استفاده از روش آموزش معکوس، و برای گروه کنترل با روش مرسوم و غیر معکوس ارائه شد. عملکرد تحصیلی یادگیرندگان با استفاده از نمرات آن ها در آزمون کتبی عملکردی درس علوم، و انگیزش به دوره با استفاده از پرسشنامه انگیزش دوره کلر مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها با استفاده از آزمون های آمار توصیفی، و آمار استنباطی به روش تحلیل کوواریانس، و توسط نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش به روش معکوس تأثیر مثبتی بر عملکرد تحصیلی و انگیزش یادگیرندگان به دوره آموزشی دارد. به طورکلی، آموزش به روش معکوس یک روش نوین برای آموزش و یادگیری در عصر دیجیتال است که می تواند باعث تسهیل و بهبود یادگیری شود.
طراحی الگوی یاددهی- یادگیری برای دانش آموزان دوره دوم ابتدایی (مورد مطالعه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی یاددهی- یادگیری برای دانش آموزان دوره دوم ابتدایی (مورد مطالعه شهر تهران) بوده است. پژوهش از نظر طرح، جزو پژوهش های کیفی و روش مورد استفاده در مرحله کیفی تحلیل مضمون بود، که به منظور گردآوری و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استقرایی (شبکه مضامین- استرلینگ) استفاده گردید. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش، خبرگان علمی دانشگاهی بوده اند که با روش نمونه گیری هدفمند، 14 نفر از صاحب نظران کلیدی انتخاب شدند. در این مطالعه از ابزار "فرم بررسی اسناد" استفاده شده است. که 14 تن از متخصصین برنامه ریزی درسی و روان شناسی تربیتی در دانشگاه ها انتخاب و درباره هریک از مضامین نظرخواهی شد. در بخش سند کاوی نیز از 48 مورد مستندات شامل مقالات در پایگاه ها و وب سایت های معتبر، کتاب ها، پایان نامه ها، که اسناد فارسی به تعداد 26 مورد و در فاصله زمانی سال های 1387 الی 1400 و 22 مورد اسناد انگلیسی در فاصله زمانی 1991 الی 2022 استفاده شده است. با استفاده از روش همسوسازی، اعتبار داده ها مورد تایید قرار گرفته است. یافته ها نشان داد که در اولین کدگذاری 297 شاخص استخراج گردید و سپس در در دور دوم کدگذاری، 25 کد حذف و یا ادغام گردیدند و 272 شاخص بدست آمد. هم چنین نشان داد در الگوی مذکور پنج عامل 1- اهداف، 2- عوامل دانش محور، 3- عوامل حمایت محور، 4- فرایندهای یاددهی– یادگیری، 5- عوامل سنجش محور و 38 مؤلفه و 265 شاخص مورد تائید قرار گرفته است.
رابطه سبک های تدریس اعضای هیات علمی با اشتیاق تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
175 - 150
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تعیین رابطه سبک های تدریس اعضای هیات علمی با اشتیاق تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانشجویان انجام گرفته است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی بوده است. جامعه آماری آن دانشجویان دختر و پسر دانشگاه های شهر تهران بودند که بر اساس جامعه نامحدود و به روش نمونه گیری تصادفی (در دسترس) انتخاب شدند. اطلاعات به شیوه میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامه سبک تدریس گراشا و ریچمان (1996) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز، بلومنفیلد و پاریس (2004) بود. این پرسشنامه ها به صورت طیف پنج درجه ای لیکرت طراحی شده است. پرسشنامه سبک تدریس متشکل از پنج مؤلفه شامل سبک تخصصی، سبک اقتدار رسمی، سبک تعاملی، سبک شخصی و سبک تسهیل گری است. همچنین برای سنجش عملکرد تحصیلی دانشجویان نیز از معدل ترم دوم آن ها در سال تحصیلی 401- 1400 استفاده شد. جهت تعیین روایی ابزارها از روایی صوری و محتوایی و پایایی آن ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. داده های بدست آمده با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی و با کمک نرم افزار Spss ویرایش 24 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان داد که بین سبک های تدریس اعضای هیات علمی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین سبک های تدریس اعضای هیات علمی و عملکرد تحصیلی دانشجویان رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. بنابراین، پیشنهاد می شود اعضای هیات علمی با تسط بر سبک های تدریس نوین که بر اشتیاق و عملکرد تحصیلی دانشجویان تاثیرگذار هستند، از تمرکز بر سبک مرسوم سخنرانی فاصله گرفته و با مشارکت گرفتن از دانشجویان، میزان یادگیری اثربخش را افزایش دهند.
برازش مدل علی اثر ویژگی های شخصیتی و اضطراب حسابداری: نقش میانجی سازگاری روان شناختی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویش در آموزش علوم پایه دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
185 - 169
حوزه های تخصصی:
اضطراب حسابداری، ترس دانشجویان از رشته حسابداری از نظر توانایی درک اصطلاحات و مفاهیم حسابداری و همچنین توانایی تفسیر، تجزیه وتحلیل و انتقال اطلاعات مالی به تصمیم گیرندگان است. طبق نظریه آیزنک، اضطراب، ویژگى و خصیصه ای شخصیتى است که از ساختار شخصیتى و شناختى فرد نشأت می گیرد. در میان عوامل به وجود آورنده اضطراب، استرس های شغلی نقشی بارز را ایفا می نمایند، لذا با توجه به اهمیت سلامت روانی دانشجویان که شیوع اختلالات و بیماری های مربوط به آن در بین دانشجویان در حال افزایش است، این پژوهش با هدف بررسی اثر ویژگی های شخصیتی و سازگاری روان شناختی بر اضطراب حسابداری دانشجویان رشته حسابداری دانشگاه های استان گلستان انجام شد. یافته های پژوهش بر اساس تحلیل163 پرسشنامه دریافت شده، شامل پرسشنامه شخصیت نئو (1985)، اضطراب دومان (2015) و سازگاری روان شناختی بیکر و سیریاک (1989) در سال 1400 و مبتنی بر مدل سازی ساختاری بوده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که ویژگی های شخصیتی بر اضطراب حسابداری دانشجویان تأثیر مستقیم داشت و همچنین با اضافه شدن متغیر میانجی سازگاری روان شناختی ، تأثیر همچنان معنی دار بود. بنابراین ویژگی های شخصیتی مانند روان رنجوری و برون گرایی بر اضطراب حسابداری دانشجویان تأثیر مثبت و معنی دار و همچنین پنج عامل شخصیتی روان رنجوری، برون گرایی، سازگاری، گشودگی و وجدانی بودن بر سازگاری روان شناختی دانشگاهی تأثیر مثبت و معنی دار داشتند. ویژگی های شخصیتی از طریق سازگاری روان شناختی بر اضطراب حسابداری تأثیر غیرمستقیم داشت. در تبیین این یافته ها می توان چنین بیان کرد که دانشجویان حسابداری با ویژگی شخصیتی برون گرایی براساس محتوای دروس دانشگاهی خود به فرایندهای تشویقی حساسیت بالایی نشان می دهند و لذا می توانند اضطراب بالایی را تجربه نمایند.
تدوین الگویی برای ارتقای کیفیت تدریس اعضای هیات علمی نظام آموزش از دور (مورد مطالعه دانشگاه پیام نور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویش در آموزش علوم پایه دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
138 - 116
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، تدوین الگویی بر مبنای تبیین دیدگاه های صاحب نظران درباره عوامل مؤثر بر ارتقای کیفیت تدریس در اعضای هیات علمی نظام آموزش از دور می باشد. روش این مطالعه به صورت کیفی مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیان است. مشارکت کنندگان در پژوهش دانش آموختگان مقطع دکتری آموزش از دور، مدیران بخش های آموزشی و اعضای هیات علمی دانشگاه پیام نور در سال 1401 می باشند که تجربه تحصیل، اشتغال و تدریس در این نظام آموزشی را داشتند که 8 نفر از آن ها بر اساس نمونه گیری هدفمند و ملاک محور انتخاب و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل و داده های حاصل نیز بر اساس روش اشتراوس کوربین تحلیل گردیدند. جهت تأمین روایی و پایایی از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر مشارکت کننده در پژوهش استفاده گردید. نتایج یافته ها نشان داد ارتقای کیفیت تدریس در نظام آموزش از دور به عنوان پدیده اصلی متأثر از چالش های آموزش، شایستگی های فردی، عوامل سازمانی، توسعه زیرساخت ها، اصلاح قوانین و دستورالعمل ها، کیفیت بخشی، کارآمدی و اعتمادسازی می باشند که به صورت یک الگوی مفهومی ارائه شده است. بر این اساس برای بهبود تدریس اعضای هیات علمی در نظام آموزش از دور پیشنهاد می شود تا نظام آموزشی کشور نسبت به رفع علت ها و اجرای راهبردهای احصاء شده از این مدل اقدام نماید تا به پیامدهای مطلوب در زمینه ارتقای کیفیت بخشی تدریس در اعضای هیات علمی در این زیر نظام آموزش عالی برسد.
بررسی رابطه بین چارچوب اجتماع کاوشگری با تجربه آموزشی محیط های یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
170 - 148
حوزه های تخصصی:
در رویکرد اجتماع کاوشگری یادگیری مؤثر، به ویژه یادگیری مرتبه بالاتر به توسعه یک اجتماع بستگی دارد؛ این در حالی است که برخی محققین خلاف این موضوع را مطرح می کنند. لذا در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه چارچوب اجتماع کاوشگری با تجربه آموزشی در محیط های یادگیری الکترونیکی، با روش فراتحلیل انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پژوهش های خارجی و داخلی با روش همبستگی و علی است که به بررسی ارتباط چارچوب اجتماع کاوشگری با تجربه آموزشی در محیط های یادگیری الکترونیکی پرداخته اند. بر اساس ملاک ورودی و خروجی 23 پژوهش به عنوان نمونه پژوهش شناسایی و در نرم افزار CMA2 تحلیل شد. با توجه به آزمون کوکران Q (Q= 460/545) و سطح اطمینان 95/0 سطح معنادار از میزان خطا (05/0) کوچک تر است؛ بر همین مبنا می توان گفت فرضیه پژوهش مورد تأیید است و میان اندازه اثرهای به دست آمده تفاوت معناداری وجود دارد و این به معنای ناهمگونی اندازه اثرهای به دست آمده است؛ بر همین اساس باید از مدل اثرات تصادفی (نه ثابت) برای تفسیر اندازه اثر ترکیبی استفاده کرد. اندازه اثر تصادفی (ترکیبی) رابطه چارچوب اجتماع کاوشگری با تجربه آموزشی برابر با 0.524 بوده و با 95/0 اطمینان می توان گفت در بازه 423/0 تا 613/0 قرار دارد. تفسیر اندازه اثر با توجه به معیار کوهن به صورت اندازه اثر زیاد می باشد؛ همچنین با توجه به (Sig= 0.000 و Z= 38.219) اندازه اثر تصادفی به دست آمده، معنی دار است؛ بنابراین یافته های پژوهش نشان دادند که چارچوب اجتماع کاوشگری با بهبود تجربه آموزشی محیط های یادگیری الکترونیکی رابطه معنی داری دارد.
مدل یابی ساختاری روابط بین سرسختی روان شناختی و اشتیاق تحصیلی با نقش میانجی احساس انسجام در دانش آموزان متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
235 - 213
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که کندوکاو در عوامل مرتبط با عملکرد تحصیلی دانش آموزان به منظور اتخاذ رویکردی مناسب در برنامه ریزی و اقدامات آموزشی از دیرباز مورد توجه نظام های آموزشی سیستماتیک بوده است، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری روابط بین سرسختی روان شناختی و اشتیاق تحصیلی با میانجی گری احساس انسجام در دانش آموزان مقطع متوسطه اول انجام شده است. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش، کلیه ی دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر باغملک در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 1300 نفر می باشند که تعداد ۳۳۰ نفر از آن ها بر اساس جدول کرجسی- مورگان به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و خوشه ای چندمرحله ای (مبتنی بر مدارس و کلاس)، پرسشنامه های اشتیاق تحصیلی وانگ، وایلت و اسکلز (2011)، سرسختی روان شناختی کیامرثی، نجاریان و مهرابی زاده هنرمند (1377) و احساس انسجام آنتونوسکی (۱۹۸۷) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مدل پیشنهادی رابطه بین سرسختی روان شناختی و اشتیاق تحصیلی با نقش میانجی گری احساس انسجام از برازش "مناسب" برخوردار است. همچنین رابطه خطی و مستقیم بین متغیرهای پژوهش در سطح معنی داری 01/0 و رابطه غیرمستقیم آن ها با میانجی گری احساس انسجام در سطح معنی داری 05/0 مثبت و معنی دار می باشد. لذا داده های برازندگی مدل، اثر مستقیم و غیرمستقیم سرسختی روان شناختی و اشتیاق تحصیلی با میانجی گری احساس انسجام در دانش آموزان متوسطه اول را تأیید می کنند. با عنایت به یافته های فوق می توان اظهار داشت که با تقویت سرسختی روان شناختی و احساس انسجام در دانش آموزان، اشتیاق تحصیلی آنان ارتقاء و زمینه موفقیت های آتی آن ها در زمینه عملکردهای تحصیلی- تربیتی فراهم می گردد.
شناسایی و تبیین عوامل سازمانی مؤثر بر انتقال یادگیری دانشجویان در برنامه کارورزی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
60 - 35
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل سازمانی مؤثر بر انتقال آموخته های نظری دانشجویان به محیط کارورزی دانشگاه فرهنگیان بوده است.روش: روش مطالعه از حیث هدف، کاربردی و از نظر نوع پژوهش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مصاحبه می باشد که روایی سازه ای، درونی و بیرونی آن تأمین و پایایی آن از روش بررسی اعضاء، بررسی همکار و ناظر بیرونی تأیید شد. برای شناسایی عوامل سازمانی، با بهره گیری دیدگاه ها و تجارب 30 نفر از ذی نفعان در برنامه کارورزی (استاد راهنما-معلم راهنما و دانشجو معلمان) با روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری از مصاحبه عمیق نیمه ساختار مند استفاده شد. سپس داده های مصاحبه طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفت. محقق در این مرحله، کدها یا مفاهیم اولیه را شناسایی و در ادامه کدهای مشابه در طبقه هایی خاص قرار گرفتند. سپس، برای هر یک از این طبقات عناوینی که نمایانگر کل کدهای آن طبقه باشند، انتخاب گردید.یافته ها: از تجزیه وتحلیل مصاحبه ها 21 کد در قالب 5 مؤلفه در بعد عوامل سازمانی انتقال یادگیری استخراج شد. بر اساس نتایج به دست آمده، مهم ترین عوامل سازمانی انتقال یادگیری در برنامه درسی کارورزی شامل؛ عوامل مدیریتی و برنامه ریزی، حمایت همکاران، فرصت کاربرد، جو انتقال، راهبردهای نظارت و ارزیابی بودند. بنابراین ضرورت دارد عوامل سازمانی در خدمت پیوند عرصه نظر و عمل قرار گیرند تا دانشجویان بتوانند در جهت تحقق اهداف برنامه درسی کارورزی و انتقال یادگیری خود به محیط واقعی بهتر عمل کنند.
آسیب شناسی و نقد متون منظوم و منثور فارسی دوره اول متوسطه با تکیه بر استعاره، تشبیه و کنایه (تناسب فرم و تدریس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
35 - 17
حوزه های تخصصی:
امر یادگیری به فرآیند و عوامل زیادی بستگی دارد. یکی از این عوامل، متن و انتخاب هایی از متون است که بر اساس آن، آموزش دهنده سعی در پرورش فکری و تربیتی فراگیر دارد. متون ادبی در قیاس با سایر متون، نقش بیشتری در تربیت و پرورش کودک و نوجوان دارند چون امکان استفاده از تخیّل را برای آن ها فراهم می کنند و در پرورش قریحه و هنر در فراگیر تأثیر زیادی دارند. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی در پی آسیب شناسی و نقد متون منظوم و منثور فارسی دوره اول متوسطه است. ضرورت انجام این پژوهش در منطقی تر کردن انتخاب و گزینش متون برای رسیدن به یادگیری بهتر در فراگیر است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که: گردآورندگان متون، توجهی به توزیع و پراکندگی آرایه ها در دوره ها و نیز دروس هر دوره نداشته اند و این امر به نوبه خود، دلزدگی و احساس ترس را در فراگیر به وجود می آورند. از سوی دیگر، گردآورندگان متون، رسالت واحدی برای تمام آرایه ها بدون توجه در ماهیت و نقش آن ها در یادگیری داشته اند و توجهی به دیریاب بودن برخی از آرایه ها در قیاس با آرایه های دیگر نداشته اند. به کارگیری کنایه در متون این دوره تقریباً منطقی تر صورت گرفته است.
تاثیر متن های علمی بر تغییر مفهومی و هیجان های معرفتی دانش آموزان پایه ششم با توجه به نقش جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر بلندمدت متن های توضیحی، تکذیبی و تکمیلی بر تغییر مفهومی دانش آموزان پایه ششم بود. همچنین، نقش تفاوت های جنسیتی در اثربخشی متن ها بر تغییر مفهومی و هیجان های معرفتی بررسی شد. تحقیق حاضر به روش آزمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه ششم منطقه 17 تهران بود. از طریق نمونه گیری در دسترس 155 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه متنی منتسب شدند. در مرحله اول، اثربخشی متن ها بر تغییر مفهومی و هیجان های معرفتی باتوجه به تاثیر نقش جنسیت ازطریق اجرای پیش آزمون–پس آزمون مقایسه شد. در مرحله دوم، اثربخشی بلندمدت متن ها بر تغییر مفهومی ازطریق پس آزمون تاخیری انجام شد. ابزارهای تحقیق شامل متن های محقق ساخته و پرسشنامه هیجان های معرفتی (pekrun et al, 2016) بود. روش تحلیل داده های مرحله اول، تحلیل واریانس تک عاملی و تحلیل کوواریانس تک عاملی و در مرحله دوم، t همبسته بود. یافته ها با سطح معناداری 0.05 در مرحله اول نشان داد تاثیر اجرای متن ها هم بر هیجان های معرفتی و هم بر تغییر مفهومی در هر دو نمونه معنادار است. نتایج تفکیکی نشان داد درمورد تاثیر متن ها بر هیجان های معرفتی تفاوت جنسیتی وجود ندارد. ازنظر تاثیر متن ها بر تغییر مفهومی، در نمونه پسران تاثیر متن تکمیلی بر تغییر مفهومی تفاوت معناداری با متن تکذیبی و توضیحی داشت و در نمونه دختران، تاثیر متن تکذیبی بر تغییر مفهومی تفاوت معناداری با متن تکمیلی و توضیحی داشت. یافته های مرحله دوم نشان داد متن ها تاثیر خود را بر تغییر مفهومی در بلندمدت حفظ کرده اند. بر اساس یافته های پژوهش، به نویسندگان کتب درسی و تولیدکنندگان نرم افزارهای آموزشی توصیه می شود استفاده بیشتری از متن های تکذیبی داشته باشند
چالش های آموزش حضوری در دوران پس از کرونا از دیدگاه دبیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
215 - 233
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و بررسی چالش های آموزش حضوری پس در دوران پس از کرونا از دیدگاه دبیران بود. روش پژوهش، کیفی با رویکرد پدیدارشناسی تأویلی بود. برای مصاحبه، شرکت کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند.معیار شرکت در مصاحبه، تمایل دبیران به بیان نظرات خود در زمینه موضوع پژوهش بود. فرآیند نمونه گیری در جریان مصاحبه با به اشباع رسیدن داده ها پایان یافت. برای تحلیل داده ها از روش استرابرت و کارپنتر(2003) استفاده گردید. به این صورت که یافته ها به شرکت کنندگان ارائه شده و نظراتشان دریافت می شد. جهت حفظ قابلیت تأیید پژوهش، در تمام مراحل، مستندات به دست آمده با استفاده از کسب نظرات مشارکت کنندگان حفظ شدند که همین مسئله،اطمینان پذیری داده ها و قابلیت تأیید آن ها را امکان پذیر می کند. پس از تجزیه وتحلیل یافته ها، عوامل و دلایل تغییرات رفتاری و تحصیلی دانش آموزان بعد از دوران کرونا در آموزش در پنج دسته : علل مرتبط با معلم ،علل مرتبط با مدرسه؛ علل مرتبط با خانواده، علل مرتبط با فضای مجازی؛ علل مرتبط با دانش آموز؛ طبقه بندی شدند. برای غلبه بر این چالش ها ضروری است اولیا دانش آموزان،کارکنان مدرسه و معلمان، تعامل، هم فکری و هماهنگی بیشتر داشته باشند. برگزاری جلسات آموزشی برای اولیا از طرف انجمن اولیا و مربیان می تواند یاری دهنده باشد. نیاز به تقویت آموزش، ارزش قائل شدن برای حرفه معلمی و تشریک مساعی معلم و همچنین تعامل بیشتر با خانواده ها و نهایتاً در عین تحول بخشی به آموزش، مدرسه به عنوان یک فضای فیزیکی خاص و متفاوت از سایر فضاهای یادگیری حفظ شود.
واکاوی مؤلفه های رهبری برنامه درسی در مدارس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
193 - 171
حوزه های تخصصی:
رهبری برنامه درسی یکی از مهم ترین عناصر برای جاری سازی یک نظام آموزشی است؛ و در این میان نقش مدیران مدارس در رهبری برنامه درسی، حیاتی است. به همین دلیل هدف پژوهش حاضر واکاوی مؤلفه های رهبری برنامه درسی در مدارس ایران است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با به کارگیری روش تحلیل محتوا جهت دار انجام پذیرفت. جامعه موردمطالعه این پژوهش ترکیبی از اعضای هیئت علمی دارای تخصص و رزومه مرتبط، مدیران ستادی باتجربه و صاحب نظران ادارات آموزش وپرورش، مدیران مدارس و معلمان خبره در سراسر کشور بودند. بر اساس شاخص اشباع نظری، 19 تن دعوت به مشارکت شدند. برای جمع آوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. کیفیت داده ها، از طریق چهار معیار اعتبارپذیری، انتقال پذیری، تأییدپذیری و اطمینان پذیری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند رهبری برنامه درسی شامل 13 مؤلفه سازمانی (A)، یادگیری (B)، علمی و فناوری (C)، مدیریتی (D)، مشارکتی (E)، ارتباطاتی (F)، مبتنی بر تجربیات (G)، توسعه شناختی (H)، ایدئولوژیک (I)، بروکراسی زدائی (J)، مالی (K)، توسعه فرصت ها (L) و توسعه کالبدی (M) بودند. این پژوهش پیشنهادهای کاربردی مناسبی را برای برنامه ریزان و سیاست گذاران در زمینه رهبری برنامه درسی به همراه دارد.
آسیب شناسی ارزشیابی تکوینی در نظام یادگیری الکترونیکی ایران: واکاوی پدیدارشناسانه دیدگاه های اساتید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
52 - 27
حوزه های تخصصی:
هدف: ارزشیابی تکوینی آن نوع ارزشیابی است که با هدف کمک به یادگیری و به صورت مستمر، گام به گام، و در طول فرایند یاددهی – یادگیری صورت می گیرد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی آسیب های ارزشیابی تکوینی در نظام یادگیری الکترونیکی ایران انجام گرفت.روش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات از نوع کیفی بود. شرکت کنندگان در پژوهش شامل اساتید مراکز یادگیری الکترونیکی بود که 13 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها نیز مصاحبه نیمه ساختارمند بود. همچنین جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش کدگذاری تحلیل مضمون استفاده گردید.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که از نظر اساتید مراکز یادگیری الکترونیکی، ارزشیابی تکوینی در نظام یادگیری الکترونیکی ایران دارای 8 آسیب و ضعف اصلی است که عبارت اند از: عدم استفاده از ابزارهای مختلف ارزشیابی تکوینی، بازخورددهی و بازخوردگیری نامناسب، عدم امکان احراز هویت دانشجویان، ضعف در ارائه های کلاسی، طراحی ضعیف تمرین ها و پروژه ها، ضعف در آزمون های آنلاین، ضعف در بحث و تبادل نظر، و ضعف در گزارش دهی. بنابراین دانشگاه ها و مراکز آموزش الکترونیکی می بایست به ارزشیابی تکوینی به عنوان یک عامل مهم در توسعه یادگیرندگان و اساتید توجه کنند و همواره در جهت به روزرسانی و رفع آسیب ها و ضعف های سیستم های مدیریت یادگیری و بخصوص در زمینه ارزشیابی تکوینی اقدام نمایند.
نقش تمرکز بر آموزش و بهینه سازی زمان آموزش معلم در کلاس بر عملکرد تحصیلی با میانجی گری رضایت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
214 - 194
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، بررسی نقش تمرکز بر آموزش و بهینه سازی زمان آموزش معلم در کلاس بر عملکرد تحصیلی با میانجی گری رضایت تحصیلی بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری، شامل کلیه معلمان و دانش آموزان متوسطه دوم شهر بابل می باشد که با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای سه مرحله ای 50 معلم و 336 دانش آموز به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. جهت گردآوری داده ها، از سه پرسشنامه؛ تمرکز و بهینه سازی زمان آموزش (Esterank et al, 2018)، پرسشنامه عملکرد تحصیلی (Fam & Taylor, 1999)، و پرسشنامه رضایت تحصیلی (Diener, et al., 1985) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از ضرایب همبستگی پیرسون و مدل تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که تمرکز بر آموزش(۰۱/۰>p، ۴۵۷/0=β) و بهینه سازی زمان آموزش (۰۱/۰>p، ۲۴۱/0=β)، معلمان در کلاس بر عملکرد تحصیلی تأثیر مثبت دارد. هم چنین نتایج نشان داد که رضایت تحصیلی دانش آموزان در تأثیر تمرکز بر آموزش (۰۱/۰>p، ۱۳۷/0=β) و بهینه سازی زمان آموزش (۰۱/۰>p، ۱۴۳/0=β) بر عملکرد تحصیلی نقش میانجی دارد. بنابراین معلمان می توانند با تمرکز و بهینه سازی زمان آموزش، میزان آموزش و یادگیری را به حداکثر برسانند تا از این طریق میزان موفقیت و رضایت تحصیلی دانش آموز در کلاس ها بیشتر شود.
شناسایی شاخص های فناوری آموزشی مبتنی بر الگوی براون با رویکرد تحلیل مضمون (مطالعه موردی: کتاب کار و فناوری پایه هفتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
26 - 1
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص های فناوری آموزشی مبتنی بر الگوی براون با رویکرد تحلیل مضمون بود روش پژوهش در بخش کیفی مطالعه موردی و به صورت تحلیل مضمون انجام گردید. مشارکت کنندگان 18 نفر مجرب «8 مرد و 4 زن» بودند. نمونه گیری به روش هدفمند با حداکثر تنوع انجام شد. . همچنین برای گردآوری داده ها از یک منشور مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده گردید، که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت، و در بخش میدانی نیز بررسی و کنکاش اسناد بالادستی و اسناد آموزش در بخش کتابخانه ای بود، تجزیه وتحلیل داده ها بر اساس تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA 20 انجام شد. نتایج تحقیق مشتمل بر 5 مضمون سازمان دهنده سطح اول، 41 مضمون پایه ای است. 5 مضمون اصلی عبارت اند از: محتوا، هدف، ارزیابی، زمان، روش، مجدداً، تمام مضامین سازمان دهنده سطح اول مرتبط، تحت 1 مضمون فراگیر طبقه بندی شدند. همچنین طراحی کتاب درسی کار و فناوری مبتنی بر توجه به تفاوت های فردی میان فراگیران است. آموزش فناوری، کار و مهارت آموزی، باعث پیشرفت فردی، افزایش بهره وری، مشارکت در زندگی اجتماعی و اقتصادی، کاهش فقر، افزایش درآمد و توسعه یافتگی خواهد شد.
محیط یادگیری ترکیبی: اثربخشی استفاده همزمان از آزمایش های واقعی و مجازی بر مهارت استدلال علمی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
147 - 123
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی اثر آزمایش های واقعی، مجازی، و ترکیبی بر تفکر سیستمی شاگردان که به صورت استدلال علّی بروز پیدا می کند، انجام گرفته است. پزوهش به روش کمی و با رویکرد نیمه آزمایشی انجام گرفت. جامعه آماری دانش آموزان پایه یازدهم دوره متوسطه دوم شهر اهواز بودند که نمونه 80 نفری از آنان کاوشگری علمی با موضوع جریان الکتریکی را به سه صورت آزمایش واقعی (24 نفر)، مجازی (28 نفر) ، و ترکیب آن دو (28 نفر) تجربه کردند. یادگیری مفاهیم و مهارت تفکر سیستمی شاگردان به کمک آزمون استاندارد DIRECT قبل و بعد از فعالیت کاوشگری اندازه گیری شد. پاسخ ها ابتدا کدگذاری، و سپس نمره گذاری شدند. از تحلیل کواریانس برای مقایسه میانگین گروه ها استفاده شد. کاوشگری واقعی (اندازه اثر 54/0) و مجازی (انداز اثر 60/0) تقریبا به یک اندازه باعث یادگیری مفاهیم علمی شدند، اما شاگردان در شرایط ترکیبی (اندازه اثر 79/0) بهتر از شرایط تک آزمایشی یاد می گرفتند. سهم بیشتر نمره شاگردان در هر سه تجربه یادگیری مربوط به سطح دانش امور واقعی و روندی بود و نمره کمتری در سطوح بالای یادگیری مانند استدلال یا تفکر سیستمی داشتند. کاوشگری چه به صورت واقعی، چه مجازی، و چه ترکیبی، به خودی خود نتوانست دانش آموزان را وادار به استدلال منسجم و بازنگری مدل ذهنی خودشان کند. کاوشگری بدون فعالیت مکمل آن یعنی مدل سازی نمی تواند به ارتقا مهارت استدلال شاگردان کمک زیادی کند. پیشنهاد می شود کاوشگری در کلاس درس به صورت ترکیب آزمایش واقعی و مجازی توسط معلمان با رویکرد مبتنی بر مدل سازی انجام بگیرد.