فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱٬۰۸۹ مورد.
منبع:
تدریس پژوهی سال اول زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
55 - 66
حوزه های تخصصی:
ارزیابی مهارت های تدریس کارآفرینی بر اساس مدل بوریچ: رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال چهارم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳
129 - 145
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال بوده است که کیفیت خدمات آموزش کارافرینی در دانشگاه های شهر کرمانشاه بر اساس مدل بوریچ چگونه است؟ روش : تحقیق حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و از نوع پژوهش های کیفی- کمی (آمیخته) است. جمعیت مورد مطالعه در بخش کیفی این پژوهش را صاحبنظران کارآفرینی به تعداد 22 نفر تشکیل می دهند که 17 نفر از آنان حاضر به همکاری با محقق بودند. همچنین جمعیت مورد مطالعه در بخش کمی نیز هنرآموزان دانشگاه فنی و حرفه ای شهرستان کرمانشاه تعداد 104 نفر است که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 82 نفر از آنها انتخاب شدند. در این پژوهش، ابتدا با استفاده از پرسشنامه باز پاسخ از اساتید و صاحبنظران کارآفرینی در خصوص مهارت های مورد نیاز جهت تدریس دروس کارآفرینی نظر سنجی به عمل آمد و گویه های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل محتوای استقرایی در 4 مقوله ویژگی های فردی، مهارت های تدریس، مهارت های تجربی و مهارت های ارتباطی طبقه بندی گردید. سپس 35 گویه به دست آمده جهت رتبه بندی و تعیین اولویت بر اساس مدل بوریچ، در پرسشنامه ای محقق ساخته گنجانده شد و در اختیار هنرآموزان دانشکده فنی و حرفه ای کرمانشاه قرار گرفت. یافته ها : بر اساس مدل بوریچ مشخص گردید که از میان مهارت های مربوط به تدریس واحد کارآفرینی، به ترتیب اولویت، مهارت های تدریس، مهارت های تجربی، ویژگی های فردی و مهارت های ارتباطی اساتید و مدرسان کارآفرینی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
فرآیند شکل گیری سواد تحلیلی در دانش آموزان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
102 - 79
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی فرآیند شکل گیری سواد تحلیلی در دانش آموزان متوسطه به انجام رسید. مطالعه حاضر با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد به ارائه الگویی جهت آموزش سواد تحلیلی در ایران پرداخت. این پژوهش از حیث پارادایم های غالب پژوهش، در گروه تفسیری قرار می گیرد. جهت جمع آوری داده های مورد نیاز از تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته و روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. مصاحبه شوندگان این پژوهش را متخصصین و اساتید علوم تربیتی، برنامه ریزی درسی تشکیل دادند. داده های پژوهش به روش کدگذاری باز که مختص رویکرد زمینه ای است مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و مقولات مفهومی، اصلی و کلان استخراج و در نهایت الگوی آموزش سواد تحلیلی شامل عوامل علی، ساختاری، مداخله گر و همچنین راهبردها جهت آموزش سواد تحلیلی و پیامدهای پیاده سازی سیستم صحیح آموزش سواد تحلیلی ارائه گردید. با توجه به نتایج پژوهش مقوله اصلی شامل آموزش سرفصل های کلی، آموزش (درک مطلب، ابزارها و تکنیک های آموزشی)، مدیریت مطالعه (بودجه بندی کتاب، مدیریت زمان مطالعه) می باشد که جهت طرح، تدوین و اجرای برنامه آموزش سواد تحلیلی در ایران می توان از آن بهره برد. در زمینه عوامل علی (برنامه ریزی و مدیریت فرهنگی خانواده، رسیدن به حد سواد مطلوب، استفاده از اینترنت اشیا، ظهور آموزش از راه دور، بهره مندی از فرصت های زندگی، اجتناب از مواجهه با پیامدهای آموزش تک قطبی) در زمینه عوامل ساختاری (خرده فرهنگ کشور_استان_شهر، سیستم آموزشی کشور، فرهنگ خانواده)، در زمینه عوامل مداخله گر (پیچیدگی مولفه های تحلیلی، ویژگی های ارثی از قبیل هوش، شرایط اقتصادی خانوار) شناسایی گردیدند.
رابطه بین میزان آگاهی و چگونگی استفاده از شبکه ملی رشد با توسعه حرفه ای معلمان دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
123 - 142
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین میزان آگاهی و چگونگی استفاده از شبکه ملی رشد با توسعه حرفه ای معلمان دوره اول متوسطه انجام شده است. روش: این تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بوده است .جامعه آماری متشکل از کلیه معلمان دوره اول متوسطه شهرستان رودسر به تعداد 175 نفر هستند. روش نمونه گیری تصادفی و تعداد برآورد نمونه از جامعه بر اساس جدول مورگان 118 نفر انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته (39گویه) استفاده شده است. روایی پرسشنامه به صورت روایی محتوی و پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر با 95% محاسبه گردید.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داده است: که وضعیت آگاهی و شناخت، میزان و نوع استفاده معلمان از شبکه رشد بالاتر از متوسط می باشد، و بین متغیرهای شبکه ملی رشد و توسعه حرفه ای معلمان رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد، بطوریکه با افزایش آگاهی، میزان و نوع استفاده معلمان از شبکه ملی رشد، توسعه حرفه ای معلمان نیز ارتقا می یابد .
کاربست رویکرد نوین «تربیت هنری دیسیپلین محور» در آموزش هنر به دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی
منبع:
تدریس پژوهی سال اول پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱
95 - 109
حوزه های تخصصی:
فهم تجارب مادران دانش آ موزان دوره ابتدایی از پدیده "مدرسه در خانه" در طول همه گیری کووید-19
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
91 - 59
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، فهم تجارب مادران دانش آموزان دوره ی ابتدایی درباره فرآیند آموزش در خانه در طول پاندمی کووید-19 است. روش پژوهش، کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه ی پژوهش کلیه مادران دانش آموزان مدارس عادی دولتی شهر زنجان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع زنجیره ای، درنهایت، تعداد 15 نفر از آن ها به عنوان اطلاع رسان در تحقیق شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه ی نیمه ساختارمند(عمیق) استفاده شد و مصاحبه با نمونه ها تا مرحله ی اشباع پاسخ ها، ادامه یافت. تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. روایی از طریق بازبینی توسط همکاران و مشارکت کنندگان و پایایی با کدگذاری متن سه مورد از مصاحبه ها توسط افراد ناشناس خارج از پژوهش انجام گردید. یافته های پژوهش در نه مضمون سازمان دهنده، تجارب مادران را بدین شرح مشخص کرد: 1. آمادگی های ذهنی و نگرشی مادران، 2. بسترهای آموزش و یادگیری، 3. سواد فناوری مادران و فرزندان،4. هدایت تکالیف یادگیری فرزندان، 5. پشتیبانی از تدریس معلم، 6. پشتیبانی از ارزشیابی های فرآیندی و پایانی معلم، 7. وضعیت عاطفی و روان شناختی مادران و فرزندان ، 8. زمان آموزش های مجازی و 9. ارتباط مادران با عوامل مدرسه(معلم، مدیر و معاونان و مشاور مدرسه).
فعالیت ها و ادراکات اعضای هیئت علمی در اجرای درس پژوهی به منظور بهبود کیفیت تدریس پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
204 - 184
حوزه های تخصصی:
کیفیت تدریس از موضوعات مهم آموزش عالی است و درس پژوهی فعالیتی موثر برای بهبود کیفیت تدریس است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی فعالیت ها و ادراکات اعضای هیئت علمی در اجرای درس پژوهی به منظور بهبود کیفیت تدریس پژوهش بود. جامعه پژوهش کلیه اعضای هیئت علمی دانشکده های ادبیات و علوم انسانی، تربیت بدنی و علوم ورزش، علوم اداری و اقتصاد، علوم تربیتی و روان شناسی که روش تحقیق را در مقطع کارشناسی ارشد تدریس می کنند؛ بود. سیزده نفر از آن ها که هدفمند و مبتنی بر ملاک انتخاب شدند؛ نمونه-ی پژوهش را تشکیل دادند. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای تحلیل اطلاعات از تحلیل تفسیری استفاده شد. جهت کسب اعتبار پژوهش از روش های توصیف غنی و انتخاب هدفمند افراد، یادداشت های تاملی، کفایت اجماعی و کدگذاری ثانوی استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد بین وضع موجود و وضع مطلوب کیفیت تدریس تفاوت های قابل توجهی وجود دارد. اعضای هیئت علمی قبل از تدریس راه های بهبود کیفیت تدریس را شناسایی و سپس در کلاس اجرا می کنند. آن ها معتقدند برای بهبود کیفیت تدریس؛ اشتراک دانش بین اعضای هیئت علمی و برقراری الزاماتی در درس روش تحقیق ضروری است که در نهایت درس پژوهی به عنوان راهی برای اشتراک دانش بین اعضای هیئت علمی معرفی شد.
کنشگری والدین و معلمان از چالش ها و نوآوری های آموزش در دوران پاندمی کووید 19 : پژوهشی کیفی مبتنی بر رهیافت پدیدارشناختی
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
325 - 300
حوزه های تخصصی:
هدف: دانش آموزان در شرایط فعلی در مواجهه با محیط عمومی و افراد جامعه دچار ترس ها و هراس هایی هستند؛ بدین صورت که فکر می کنند ممکن است درمحیط آلوده جامعه اتفاق ناگواری برایشان بیفتد یا خطراتی آنها را تهدید کند که این مسئله ممکن است در سال های آینده منجر به منزوی تر شدن و ضد اجتماعی شدن آنها شود. هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی چالش ها و نوآوری های آموزش در طول پاندمی کووید 19 می باشد. روش: روش تحقیق، کیفی از نوع پدیدارشناسی و با استفاده از راهبرد اکتشافی انجام شده است. جامعه پژوهشی شامل 10 خانواده (دارای فرزندان 6 تا 10 ساله) و 10 نفر از معلمان استان خوزستان می باشد که به روش نمونه گیری هدفمند و با لحاظ قاعده اشباع و حداکثر تنوع انتخاب شده است. یافته ها: تحلیل مضامین نشان داد که چالش های آموزش مجازی شامل 8 مضمون، فرصت های آن شامل6 مضمون، پیامدها شامل 5 مضمون و راهکارهای توسعه آموزش مجازی شامل 5 مضمون می باشد. با توجه به نتایج تحقیق می توان گفت پاندمی کرونا از یک طرف باعث توسعه مهارت و تجربه یادگیری، افزایش مهارت و خلاقیت آموزشی کلیه ذینفعان شده و از طرفی پیادهای پرخاشگری، افسردگی و منزوی شدن و انزوای اجتماعی، رها شدن در فضای مجازی را موجب شده است که ظرفیت سازی این موضوع نیازمند آن است که روش های آموزشی که معلمان به کار می گیرند با توجه به شناختی که از ظرفیت های یادگیری یادگیرندگان شان و تفاوت های فردی که بین سبک های یادگیری وجود دارد، می بایست محتوا را به نحوی ارائه کنند که یادگیرندگان به نحو اثربخشی آن را بیاموزند.
فراتحلیلی بر پژوهش های آموزش چندفرهنگی، آموزش شهروندی، تربیت اخلاقی، تربیت سیاسی و تربیت دینی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
111 - 88
حوزه های تخصصی:
بر پایه ی نظریه نهادی، پذیرفته شدنِ نظام آموزشی توسط محیط بیرونی تنها در گرو نهادینه کردن ارزش های انسانی- اجتماعی است. پژوهش حاضر بر آن بود تا عملکرد آموزشی و تربیتی مدارس ایران در نهادینه کردن این ارزش ها را مورد ارزیابی قرار دهد. بدین منظور، فراتحلیلی کیفی بر تمامی پژوهش هایی که به بررسی وضعِ موجود نظام آموزشی در نهادینه کردن ارزش های چندفرهنگی، شهروندی، اخلاقی، سیاسی و دینی پرداخته بودند، انجام شد. با تکیه بر تکنیک کاسپ، پژوهش های مورد نظر کنترل کیفی و پالایش شدند و در نهایت، 89 پژوهش به فراتحلیل راه پیدا کردند. یافته ها نشان داد که عملکرد آموزش های مدارس در نهادینه کردن ارزش های انسانی- اجتماعی، ضعیف و ناکارآمد بوده است. از یک سو، آموزش های مدارس توجهی ناکافی و نامناسب به این ارزش ها داشته اند. از دیگرسو، رویکردی که در آموزش این ارزش ها در پیش گرفته شده است، رویکردی غیرفعال، مکانیک و محافظه کارانه بوده است که به یادگیری ژرفی در دانش-آموزان نمی انجامد. این مساله سبب شده که دانش آموزان تنها در سطح مفهوم با این ارزش ها آشنایی پیدا کنند و گرایشی راستین و پایدار در آن ها برای حرکت و روآوردن به این ارزش ها ایجاد نشود. در نهایت، تنها اهرم های فشار محیط بیرونی برای گذار به گونه گون شدن مدارس است که می تواند بستری برای نهادینه کردن ارزش های انسانی- اجتماعی فراهم کند که خود نیز نیازمند هموار و همتراز شدن ساختار اجتماعی جامعه است.
تحلیلی بر ضرورت ها و الزامات بازاندیشی در اهداف، راهبردها و برنامه های درسی دوره های دکتری تخصصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال چهارم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
47 - 64
حوزه های تخصصی:
هدف: سؤال اساسی که مقاله حاضر تلاش کرده به آن پاسخ دهد این است که با توجه به روند تحولات آموزش عالی در بعد ملی و بین المللی آیا زمان آن نرسیده که بازنگری دقیقی از اهداف، راهبردها و برنامه های درسی دوره های دکتری تخصصیصورت گیرد؟ روش:پژوهش حاضر تحلیلی تفسیری می باشد. که با بررسی اسناد و مدارک پژوهشی تلاش کرده تا ضمن ارائه تصویری از مطالعات انجام شده در این مورد ضرورت بازاندیشی و بازنگری در دوره های دکتری تخصصی تحلیل شود. یافته ها: دوره دکتری تخصصی یکی از راه های تربیت نیروی متخصص در حوزه های مختلف دانش بشری است. راه اندازی دوره های دکتری با اهداف مختلفی صورت می گیرد که مهم ترین آنها تربیت مدرس و پژوهشگر است. در چند دهه گذشته تنوع زیادی در اهداف، راهبردها، روش اجرا، برنامه های درسی و نحوه ورود به دوره های دکتری به وجود آمده است که عمدتاً با توجه به نیازهای جامعه و تغییر ماهیت آموزش عالی بوده است. از راه اندازی اولین دوره دکتری تخصصی در کشورمان حدود 80 سال می گذرد و در این زمان طولانی اجرای این دوره ها تغییر زیادی را تجربه نکرده اند و آن چه رخ داده عمدتاً متمرکز بر اصلاح سرفصل ها و محتوا بوده است. در واقع دوره های دکتری در کشورمان همچنان با نگاه سنتی به تحصیلات آکادمیک و با هدف تربیت مدرس اجرا می شوند و با تغییرات سریع علم و فناوری سازگار نیست. بنابراین بازاندیشی و بازنگری در دوره های دکتری ضرورتی انکارناپذیر است که از نوع نگاه به دوره دکتری تا اجرا و ارزشیابی آن را شامل می شود.
رابطه اخلاق ورزی با اهمال کاری تحصیلی و نگرش به تقلب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
296 - 274
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر اهمال کاری تحصیلی و نگرش به تقلب است که می تواند در پیشرفت تحصیلی دانشجویان نقش مؤثری ایفا کند، یکی از این عامل ها، رعایت اخلاق در فرایندهای کلاسی و تدریس است، با درک این مهم پژوهش حاضر با هدف رابطه اخلاق ورزی با اهمال کاری تحصیلی و نگرش به تقلب انجام شده است. روش: رویکرد این تحقیق توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان می باشد، 386 نفر از دانشجویان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس دانشکده جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد اخلاق ورزی، اهمال کاری تحصیلی و نگرش به تقلب استفاده شد. داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزارهای آماری LISREL, SPSS تحلیل شدند. نتایج: نتایج بررسی نشان داد که رابطه اخلاق ورزی با اهمال کاری تحصیلی و نگرش به تقلب منفی و معنی دار می باشد. در نتیجه برای کاهش اهمال کاری تحصیلی و نگرش به تقلب در میان دانشجویان می توان به ابعاد اخلاق ورزی توجه کرد، و اساتید به عنوان الگوهای رفتاری می توانند در رعایت اخلاق ورزی در دانشجویان نقش موثری را ایفا کنند.
مبانی فلسفی و معرفت شناسی روش های پژوهش در یادگیری و آموزش
منبع:
تدریس پژوهی سال اول زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
5 - 14
حوزه های تخصصی:
واکاوی تجارب زیسته والدین از تدریس در فضای مجازی (مطالعه پدیدارشناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
294 - 274
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی تجارب والدین از تدریس در فضای مجازی انجام شد. روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه موردپژوهش تمام اولیای سطح شهرستان کرمانشاه بود.روش نمونه گیری از نوع هدفمند و ابزار پژوهش،مصاحبه نیمه ساختارمند بود.برای تجزیه وتحلیل ها داده ها از روش (Dickelman & et al,1989)که در پدیدار شناسی تفسیری مرسوم است،استفاده شد.نتایج نشان داد که اولیا تعاریف و ویژگی هایی از این نوع آموزش شامل: عدم محدودیت زمانی و مکانی،آموزش توسط چند رسانه ای ها،افزایش سواد رسانه ای،نبود تعامل و کاهش ارتباطات اجتماعی،کاهش انگیزه و مسئولیت پذیری اجتماعی و آموزش مقرون به صرفه ارائه دادند و اظهار داشتند که هرکدام بنابر توانایی های خود به فرزندانشان کمک می کردند،این توانایی ها عبارت بودند از: نظارت و مراقبت از فرزندان ،همکاری اولیا با معلمان،همکاری و راهنمایی در فرآیند آموزش و تدریس،حضور در دوره های آشنایی با آموزش مجازی. آن ها تجاربی را از مشارکت خود در این دوران ارائه دادند شامل: افزایش آگاهی والدین از فرایند آموزش،چالش وابستگی دانش آموزان به تکنولوژی،وابستگی دانش آموزان به اولیاو درگیری در فرایند تجصیلی دانش آموزان،که در نهایت بر این موضوع تاکید کردند که ناتوانی والدین در آموزش مجازی باعث مواردی شامل: مشکلات اجتماعی-اخلاقی،ایجاد مشکلات خانوادگی و افت تحصیلی را شامل می شود.
اقتصادسنجی آموزش عالی رویکردی نوین برای ارزیابی تناسب تدریس و تحقیق اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
322 - 297
حوزه های تخصصی:
مطالعه رابطه بین تدریس و تحقیق اعضای هیأت علمی که سابقه طولانی دارد، در پژوهش های تجربی عمدتاً به صورت هنجاری و تک بُعدی انجام شده است.هدف اصلی مقاله، ضمن بازنمایی این مسائل کلیدی، پیشنهادوبکارگیری روشی نوین و پرقابلیت می باشد که به طور همزمان امکان شناسایی و تحلیل سه وضعیت مکمل، جانشینی و/یا خنثی بودن رابطه تدریس و تحقیق را داشته و زمینه فنی لازم برای ارزیابی درجه متناسب بودن ترکیب فعالیت های دانشگاهی را فراهم نماید.جامعه آماری تحقیق، اعضای هیأت علمی دانشگاهها و نمونه آماری شامل 716 نفر می باشد که به صورت خوشه ای از اعضای یک دانشگاه جامع انتخاب و داده های مربوط به عملکرد آموزشی وپژوهشی آنان برای سال تحصیلی 96-1395 در چارچوب مولفه های آیین نامه ارتقا گردآوری و با استفاده از روش اقتصادسنجی آموزش عالی مبتنی بر مرز امکانات تولید تحلیل شده است.یافته ها مؤید آن است که رابطه بین آموزش و پژوهش اعضای هیأت علمی چند بُعدی و بسته به شرایط نهادی-سازمانی، متفاوت می باشد.در رابطه با نمونه آماری مطالعه شده، یافته های تجربی نشان دادند که وضعیت عملکرد 402 نفر در منطقه جانشینی و 314 نفر در منطقه مکملی قرار داشته که به این ترتیب،ترکیب عملکرد آموزشی و پژوهشی 314 نفر نامتناسب شناسایی شده است؛در بازتخصیص منابع و تلاش ها،27 نفر باید فعالیت های آموزشی و 287 نفر فعالیت های پژوهشی خود را افزایش دهند تا فعالیت های آموزشی و پژوهشی آنها متناسب و متعادل شود.با توجه به نتایج مشخص می شود که روش اقتصادسنجی آموزش عالی مبتنی بر مرز امکانات تولید، ابزار علمی-فنی قوی و پرقابلیتی برای واکاوی و ارزیابی ارتباط مورد اشاره و درجه متناسب بودن فعالیت های دانشگاهی می باشد.
اثربخشی تدریس با استفاده از راهبرد های مطالعه به روش آموزش الکترونیک بر اشتیاق و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
199 - 178
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی میزان اثربخشی تدریس با استفاده از راهبرد های مطالعه به روش آموزش الکترونیک بر اشتیاق تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان انجام پذیرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر یازدهم متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 1399-1398 به تعداد 10412 نقر بودند که از بین آن ها تعداد 36 نفر به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 18 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای انجام پژوهش ابتدا در شرایط یکسان از هر دو گروه پیش آزمون با استفاده از پرسشنامه اشتیاق تحصیلی Fredricks(2004) و سرزندگی تحصیلی Dehghanizadeh and Hossein Chari(2010) به عمل آمد و سپس بسته آموزشی راهبردهای مطالعه به مدت 8 جلسه تهیه شده با استفاده از نرم افزار Camtasia sudio در فضای مجازی به گروه آزمایش ارائه شد، درحالی که در طول این مدت گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات آموزشی بر روی گروه آزمایش از هر دو گروه در شرایط یکسان پس آزمون به عمل آمد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش راهبردهای مطالعه سبب افزایش اشتیاق تحصیلی و سرزندگی دانش آموزان می شود. به طور کلی نتیجه این پژوهش نشان داد برای افزایش اشتیاق تحصیلی و سرزندگی در دانش آموزان، استفاده از آموزش راهبردهای مطالعه موثر است.
اثربخشی یادگیری مبتنی بر پروژه بر هیجانات تحصیلی دانشجویان فیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
192 - 170
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر یادگیری مبتنی بر پروژه بر هیجانات تحصیلی دانشجویان فیزیک در درس مبانی الکتریسیته و مغناطیس در دانشگاه فرهنگیان صورت گرفت. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. از جامعه آماری دانشجویان رشته فیزیک دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 99-1398، چهار کلاس رشته فیزیک به صورت نمونه در دسترس انتخاب و به صورت تصادقی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. دانشجویان کلاس های گروه آزمایش به مدت 16 جلسه در نیمسال اول، به روش یادگیری مبتنی بر پروژه آموزش دیدند و همزمان دانشجویان کلاس های گروه کنترل به روش سنتی آموزش دیدند. آزمون هیجانات تحصیلی پکران در هر دو گروه قبل و بعد از آموزش به صورت پیش آزمون و پس آزمون از گرفته شد. داده های حاصل با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج بدست آمده از تحلیل داده ها نشان داد که بین گروه آزمایش و گروه کنترل در هیجانات تحصیلی مثبت و منفی(هیجان های مربوط با کلاس و هیجان های مربوط یادگیری) تفاوت معنی دار وجود دارد. دانشجویان گروه های آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، میزان هیجانات مثبت بیشتر و هیجانات منفی کمتری را نشان دادند. نتایج این تحقیق اثربخشی روش یادگیری مبتنی بر پروژه را در افزایش هیجانات تحصیلی مثبت و کاهش هیجانات تحصیلی منفی دانشجویان فیزیک مورد تایید قرار داد.
نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی در ایجاد ارتباط بین عملکرد تحصیلی دانش آموزان و خودکارآمدی معلمان در تدریس علوم تجربی به عنوان پژوهش
منبع:
تدریس پژوهی سال اول پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱
81 - 93
حوزه های تخصصی:
آموزش ابزارهای بازاریابی بر بستر فضای مجازی و تأثیر آن بر وفاداری مشتریان: مطالعه موردی بانک شهر
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
299 - 273
حوزه های تخصصی:
در دنیای رقابتی و پویای صنعت بانکداری امروز، نمی توان بدون در نظر گرفتن ارتباطات بازاریابی و آموزش ابزارهای بازاریابی برای مشتریان وفادار به اهداف بازاریابی در مقیاس گسترده دست یافت. تمرکز شدید درخصوص کیفیت خدمات باعث ارزشمندشدن محصول از نظر مشتری و موجب وفاداری آنها می شود و یکی از متداول ترین ابزارهایی که مدیران بازاریابی جهت آگاه ساختن و ترغیب مشتریان برای هدایت ارتباطات ترغیب کننده خود به سوی خریداران و جوامع هدف خود از آن استفاده می کنند، بستر فضای مجازی و ابزارهای بازاریابی می باشند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر بهره گیری از ابزارهای فضای مجازی بر وفاداری مشتریان در بانک شهر استان سمنان می باشد. تحقیق حاضر از نظر زمان انجام تحقیق، نه ماه اول سال 1400، ازنظر هدف، کاربردی و از نوع همبستگی و از لحاظ ماهیت، توصیفی - پیمایشی می باشد. جامعه تحقیق این پژوهش، شعب بانک شهر استان سمنان و نمونه آماری در این تحقیق، مشتریان وفادار این بانک به تعداد 150 نفر می باشد. از نرم افزار PLS Smart برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج نشان دادند فقط میان متغیرهای «آموزش ابزارهای بازاریابی از طریق فضاهای مجازی»، «آگاهی از برند» و «رضایت مشتریان» بر وفاداری مشتریان رابطه معناداری وجود دارد.
تجارب زیسته معلمان دوره اول ابتدایی درباره شیوه های تدریس خلاق در بستر آموزش مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
236 - 206
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوه های تدریس خلاق در بستر آموزش مجازی براساس تجارب معلمان دوره اول ابتدایی انجام شد. در این مطالعه، روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی مورد استفاده قرار گرفت. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختارمند بود. اعتبار داده ها با استفاده از تکنیک های تأییدپذیری از طریق خودبازبینی پژوهش گران و اعتمادپذیری با هدایت دقیق جریان جمع آوری اطلاعات و هم سوسازی پژوهش گران تعیین شد.برای تعیین میزان پایایی از آلفای کریپندورف و بر اساس فرمول که در آن عدم توافق مشاهده شده و عدم توافق مورد انتظار استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت گرفت. نتایج نشان داد که روش های تدریس خلاقانه شامل: ارائه کنفرانس توسط دانش آموز، تحقیق، بارش فکری، گردش علمی (استفاده از تورهای مجازی موزه و آثار باستانی) ، روش نمایش، روش حل مسئله، کار دستی؛ ابزارهای آموزشی شامل: ابزارهای چندرسانه ای، استفاده از انیمیشن، فیلم،استفاده از وسایل بازی، استفاده از مواد طبیعی؛ تکنیک های خلاقانه تدریس شامل: عکاسی توسط دانش آموزان، بازی های فردی و گروهی، سفرعلمی در خانه، قصه گویی و پرده خوانی؛ انگیزه معلمان در استفاده از روش تدریس خلاق شامل: حفظ و تقویت انگیزه یادگیری دانش آموزان در آموزش مجازی، ایجاد فضای شاد آموزش در دوران کرونا، تقویت حس خودآموزی در دانش آموزان، جذاب کردن کلاس درس، افزایش مشارکت دانش آموزان؛ و همچنین مهم ترین چالش و مشکلات معلمان در اجرای شیوه های تدریس خلاقانه شامل: ضعف نرم افزاری، کاهش تعاملات، کمبود امکانات، عدم همکاری اولیاء و ضعف ساختاری بود
شناسایی مؤلفه های تدریس در دانشگاه های برند (مطالعه موردی دانشگاه صنعتی شریف)
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
152 - 117
حوزه های تخصصی:
تعیین مولفه های تدریس در دانشگاه برند از جمله مهمترین ماموریت های پایه دانشگاه برند تلقی می گردد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های تدریس در دانشگاه های برند سازماندهی شده است. بدین منظور از روش تحقیق کیفی پدیدارشناسی استفاده به عمل آمد. بر مبنای روش فوق، نمونه گیری به صورت هدفمند و فرایند جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند صورت پذیرفت. نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و شامل 32 تن از خبرگان دانشگاه صنعتی شریف می باشند. داده های حاصل در سطوح کدگذاری باز و محوری مورد تحلیل واقع شد. نظر به تحلیل صورت گرفته، نه مقوله یا استراتژی اصلی در دو دسته مولفه های اصلی و حمایتی به عنوان مهمترین مولفه های تدریس در دانشگاه برند پیشنهاد شده اند. استراتژی های طرح و توسعه محتوای برنامه درسی، کارآمدسازی سیستم ارائه آموزشی و درسی دانشگاه، کارآمدسازی سیستم ارزیابی دانشگاه و توسعه برنامه ریزی منابع انسانی اساتید دانشگاه به عنوان مولفه های اصلی و استراتژی های سیاستگذاری، تقویت نظام مدیریت آموزش، اتخاذ رویکرد آینده محوری، توسعه کار آفرینی، توسعه برنامه های آموزش آزاد و طرح و توسعه زیرساخت های اطلاعاتی به عنوان ابعاد پشتیبان تدریس در دانشگاه برند محسوب می شود. ضمن آنکه این مولفه ها هر یک متشکل از میان مقوله ها و خرده مقوله های متعدد و دارای تعریف خاص متناسب با بیانات مشارکت کنندگان می باشد. بنابراین لازم است، مدیران دانشگاه، زمینه های لازم برای توسعه مولفه های تدریس در دانشگاه برند را در نظر و برنامه ریزی های مقتضی بعمل آید