فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۱٬۰۸۹ مورد.
منبع:
تدریس پژوهی سال چهارم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳
21 - 46
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی چگونگی اثرگذاری برنامه درسی پنهان بر احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دوره ابتدایی است. روش: به این منظورازروش آمیخته یا ترکیبی در این پژوهش استفاده شد که در بخش کمی، روش تحقیق مورداستفاده روش پیمایشی از نوع مقطعی و در بخش کیفی از روش بررسی موردی (پژوهش پدیدار شناختی از نوع تجربه زیست شده) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه 39 مدرسه ابتدایی پسرانه ناحیه 3 آموزش وپرورش شهرشیراز در سال تحصیلی 95-94 است.تعداد نمونه مورد پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 8 مدرسه و طول مدت مشاهده از ابتدا تا انتهای سال تحصیلی 95-94 بوده است. برای جمع آوری اطلاعات متناسب با ماهیت موضوع پژوهش و روش تحقیق مورداستفاده از ابزارهای زیر استفاده شده است: 1- پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه بری، بتی و وات.2- فرم های مشاهده سنج محقق ساخته با مقیاس درجه بندی لیکرت باروش واقعه نگاری. 3- مصاحبه با روش سؤالات استاندارد شده و روش گفتگوهای غیررسمی به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات دربخش کمی از همبستگی پیرسون و تجزیه وتحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته ها : نتایج رگرسیون چندگانه بین برنامه درسی پنهان بااحساس تعلق به مدرسه دانش آموزان همبستگی چندگانه 435/0 را نشان می دهد که درسطح اطمینان 95% معنادار است. با توجه به ضریب تبیین مشخص شد که 19 درصد احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان متاثراز برنامه درسی پنهان است.همچنین به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات در بخش کیفی از نظرات صاحب نظران برنامه درسی پنهان و روانشناسی پرورشی استفاده شد که نتایج تجزیه وتحلیل کیفی یافته ها نشان داد که در اکثر مدارس و کلاس های درس مورد مشاهده دانش آموزان تحت تأثیر آثار برنامه درسی پنهان قرار داشتند که این آثار به طور مستقیم و غیرمستقیم براحساس تعلق به مدرسه آن ها تأثیر عمیق و پایداری می گذاشت.
ضرورت بازاندیشی در الگوهای آموزش دانشگاهی رشته های علوم انسانی با تأکید بر رویکرد سازنده گرایی اجتماعی: ارائه یک الگوی پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
87 - 106
حوزه های تخصصی:
هدف : علوم انسانی نقش مهمی در پیشرفت و حفظ و ارتقای ارزش های اجتماعی و فرهنگی جامعه دارد. تأکید و تلاشی که در سال های اخیر متوجه تولید دانش، بومی سازی دانش موجود و اهمیت پرورش نیروهای متخصص در این دسته از علوم شده، گویای این اهمیت است. این در حالی است که شواهد پژوهشی نشان می دهند در دانشگاه های ایران الگوهای آموزشی مناسبی برای پرورش دانش آموختگان شایسته در علوم انسانی وجود ندارد. آن چه برای رویارویی با چنین وضعیتی لازم است طراحی آموزشی براساس شایستگی های مورد نیاز دانشجویان این دسته از رشته ها است. بنابراین در پژوهش حاضر به این پرسش پرداخته شده است که الگوی آموزشی مناسب برای رشته های علوم انسانی چه الگویی است؟ روش : این پژوهش، از نوع پژوهش های بنیادی نظری است و برای پاسخ گویی به پرسش موردنظر از روش استدلال عقلانی بر پایه مطالعات کتابخانه ای و پژوهش های انجام شده استفاده شده است. یافته ها : براساس استدلال انجام شده، در علوم انسانی نیاز به تربیت دانش آموختگانی است که به سه دسته از شایستگی های شناختی، اجتماعی و عاطفی مجهز باشند. رویکردی که بتواند این مهم را برآورده سازد و امکان پرورش هر سه دسته شایستگی را فراهم آورد، سازنده گرایی اجتماعی است؛ زیرا در این رویکرد رشد شناختی در بافت اجتماعی و در جریان تعامل و مشارکت انسان ها با یکدیگر شکل می گیرد. بنابراین الگوی آموزشی مبتنی بر شایستگی که برآمده از رویکرد سازنده گرایی اجتماعی است می تواند الگوی پیشنهادی مناسبی برای استفاده در رشته های علوم انسانی باشد.
تحلیل مفهوم تفکر انتقادی و تبیین روش های پرورش آن با تأکید بر آموزش عالی
منبع:
تدریس پژوهی سال اول پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱
23 - 45
حوزه های تخصصی:
تبیین ابعاد صلاحیت های تدریس دبیران برگزیده دوره دوم متوسطه شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
64 - 82
حوزه های تخصصی:
هدف : معلمان در حین تدریس و اجرای برنامه درسی، عوامل متعددی را هماهنگ یا دست کاری می کنند تا محیط یادگیری اثربخش را برای دانش آموزان تدارک ببینند. این شرایط در کلاس های درس با وجود تشابهات دارای اختصاصات و ویژگی های خاص بومی است. هدف این پژوهش درک تجارب دبیران برگزیده، از تدریس در دوره دوم متوسطه شهر همدان است. روش: این پژوهش با استفاده از روش کیفی و رویکرد پدیدارشناسانه از نوع توصیفی انجام شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش 18 نفر از دبیران دوره دوم متوسطه شهر همدان بودند که از سال 90 تا 95 حداقل یک بار در سطح استان همدان به عنوان معلم نمونه انتخاب شده بودند. این افراد در مصاحبه نیمه ساختار یافته 45 تا 50 دقیقه ای شرکت کردند. تعداد مشارکت کنندگان بر اساس منطق اشباع نظری تعیین و داده های مصاحبه ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل و 86 کد اولیه شناسایی و در 18 مضمون فرعی طبقه بندی شد. جهت افزایش دقت و استحکام داده ها از روش ارجاع به مشارکت کنندگان استفاده شد. یافته ها: این مفاهیم حول چهار مضمون اصلی شامل؛ تسلط علمی، ویژگی های شخصیتی و روحیه معلمی، تدریس و کلاس داری و صلاحیت در تلفیق فناوری طبقه بندی گردید. با توجه به ویژگی های بومی و تجارب مشارکت کنندگان، می توان بر اساس این یافته ها، پیشنهادهایی را برای تربیت معلم اثربخش ارائه نمود.
اثربخشی برنامه آموزشی سرزندگی تحصیلی بر عملکرد تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
163 - 182
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی میزان اثربخشی برنامه آموزشی سرزندگی تحصیلی بر عملکرد تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و سرزندگی تحصیلی بود. روش: جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم سطح شهر کامیاران تشکیل دادند که در سال تحصیلی 97-96 مشغول به تحصیل بودند. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی ابتدا یک مدرسه و سپس 60 نفر از دانش آموزان آن مدرسه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابتدا دو جلسه آموزشی برای معلمان دانش آموزان گروه آزمایش برگزار شد. سپس دانش آموزان گروه آزمایش 9 جلسه70 دقیقه ای تحت برنامه آموزشی سرزندگی تحصیلی قرار گرفتند. اعضای هر دو گروه در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری(Dehghanizadeh & Huseinchari , 2013) و اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران(Fredericks, Blumenfeld & Paris , 2004) را تکمیل کردند. همچنین از معدل کارنامه های ماهانه آبان، آذر و دی سال تحصیلی 97-96 به عنوان نمرات عملکرد تحصیلی دانش آموزان استفاده شد. داده ها نیز با روش تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین نمرات هر سه متغیر وابسته عملکرد تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و سرزندگی تحصیلی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری افزایش معناداری داشته است. نتیجه گیری: برنامه آموزشی سرزندگی تحصیلی بر عملکرد تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و سرزندگی تحصیلی اثربخش بوده است.
بررسی پیش بینی موفقیت مهارت آموزان دانشگاه فرهنگیان در آزمون ارزیابی صلاحیت معلمی (اصلح) با استفاده از کدگذاری متغیرهای طبقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
43 - 57
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی پیش بینی پذیری موفقیت مهارت آموزان دانشگاه فرهنگیان در آزمون اصلح متغیرهای طبقه ای با استفاده از کدگذاری در رگرسیون چند متغیری می باشد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از حیث روش، از نوع همبستگی است. جامعه پژوهشی کلیه مهارت آموزان ماده 28 سال 94-95 دانشگاه فرهنگیان کشور است که تعداد آنها 2823 نفر می باشد. حجم نمونه 341 نفر تعیین شد. نمونه با استفاده از روش خوشه ای انتخاب شد. داده های این پژوهش نتایج حاصل از آزمون اصلح دانشگاه فرهنگیان در شهریور 1395 می باشد. یافته ها: نتایج نشان داد که جنسیت، موفقیت مهارت آموزان در نمره کلی آزمون اصلح را پیش بینی می کند. بررسی خرده مقیاس ها نشان داد که جنسیت موفقیت در خرده آزمون های فرهنگی و عملکردی را به طور معنا داری پیش.بینی می کند و اما در پیش بینی نمرات خرده مقیاس های علمی کتبی چهار گزینه ای و تدریس خرد نقش معنا داری ندارد. همچنین رشته تخصصی، موفقیت در آزمون اصلح را پیش بینی می کند. بررسی خرده مقیاس ها نشان داد که رشته تخصصی، موفقیت در خرده آزمون های علمی کتبی چهار گزینه ای، عملکردی و تدریس خرد را به طور معنا داری پیش بینی می کند و اما در پیش بینی نمرات خرده مقیاس فرهنگی نقش معنا داری ندارد. استان محل مهارت آموزی، موفقیت در آزمون اصلح را پیش بینی می کند. بررسی خرده مقیاس ها نشان داد که استان محل مهارت آموزی، موفقیت در خرده آزمون های علمی کتبی چهار گزینه ای، عملکردی و فرهنگی را به طور معنا داری پیش بینی می کند اما در پیش بینی نمرات خرده مقیاس تدریس خرد نقش معنا داری ندارد.
تأثیر روش آموزش ناسازی معنایی بر مهارت نوشتن خلاق دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
134 - 121
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی تأثیر روش آموزش مبتنی بر ناسازی معنایی بر مهارت نوشتن خلاق دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر سال اول دوره دوم متوسطه ناحیه دو همدان در سال تحصیلی 98-97 بودند که تعداد کل آن ها 1021 نفر بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای 32 نفر دانش آموز پسر پایه اول دوره دوم متوسطه به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار اندازه گیری آزمون محقق ساخته بود. این آزمون دارای 20 سؤال بود. برای سنجش روایی ابزار از روایی محتوی CVR استفاده شدوبراین اساس سؤالات در اختیار 12 نفر از معلمان رشته ادبیات فارسی قرار گرفت و.میزان روایی محتوایی 79/. محاسبه شد که براساس جدول لاوشه از روایی محتوایی لازم برخوردار بود. برای سنجش پایایی از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد و میزان آن 81/. محاسبه شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و آزمون آماری کالموگروف- اسمیرونف، آزمون لوین و تحلیل کوواریانس استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد بین میزان مهارت نوشتن خلاق دانش آموزانی که به روش ناسازی معنایی آموزش دیده اند با مهارت نوشتن خلاق دانش آموزانی که به روش عادی آموزش دیده اند، تفاوت معنی دار وجود داشت. به عبارت دیگر روش آموزش ناسازی معنایی میزان مهارت نوشتن خلاق دانش آموزان را افزایش داده است.
شناسایی و اکتشاف عوامل مؤثر بر کیفیت آموزش های فنی و حرفه ای: مطالعه ای با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
23 - 38
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت آموزش های فنی و حرفه ای انجام شد. روش پژوهش از نوع آمیخته با رویکرد اکتشافی متوالی بود. بخش کیفی مبتنی بر نظریه برخاسته از داده ها (طرح نظام مند) بود. در این بخش از پژوهش 18 نفر به عنوان مشارکت کننده به صورت هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری جهت مصاحبه نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. در بخش کمّی، جامعه آماری شامل کلیه مدیران، کارشناسان و مربیان دوره های آموزش غیررسمی وابسته به سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور در استان های کردستان، کرمانشاه و همدان بودند که تعداد آن ها 1268 نفر و با استفاده از فرمول کوکران 297 نفر آن ها از طریق روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها در بخش کمّی از یک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ (0.94) محاسبه و روایی سازه آن از طریق تحلیل عاملی تأیید شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که به ترتیب اهمیت سه عامل کلی مدیریتی، آموزشی و شایستگی های حرفه ای مربیان که در مجموع از شانزده مؤلفه تشکیل شده اند، جزء عوامل مؤثر بر کیفیت آموزش های فنی و حرفه ای محسوب می شوند. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به عنوان یک چارچوب در فرایند برنامه ریزی آموزشی سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور مورد استفاده قرار گیرد.
اصول و روش های آموزش توحید بر مبنای آموزه های قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
249 - 227
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مطالعه اصول و رو ش های آموزش توحید در آموزه های قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام می باشد. آموزش مفاهیم توحیدی به دلیل اهمیت موضوع و تأثیر عمیق آن بر حیات آدمی، از ارزش والایی برخوردار است. این موضوع را در قرآن کریم و آموزه های معصومین علیهم السلام مورد واکاوی قرار داده ایم و به اصول و روش هایی در این زمینه دست پیدا نموده ایم. این تحقیق با رویکردی کیفی و با به کارگیری روش گردآوری داده های کتابخانه ای در گردآوری داده ها و روش تحلیلی-استنتاجی در تحلیل داده ها صورت گرفته است. از جمله اصولی که در آموزه توحید مورد توجه بوده است، اصل توحید محوری، کرامت انسانی، مخاطب شناسی، پرداختن به باطن، حفظ ظاهر، انگیزش از جمله اصولی است که در آموزه های اسلام به چشم می خورد. این اصول با روش سؤال، پاداش، توجه به عوامل غیر معرفتی، نیاز سنجی، قرینه گویی و تنظیم و دسته بندی محتوای آموزشی قابل عرضه می باشد.
تأثیر آموزش فلسفه برای کودکان با استفاده از داستان های بومی در رشد اخلاقی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
68 - 53
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش فلسفه برای کودکان (فبک) در رشد اخلاقی دانش آموزان دوره ابتدایی شهرستان مریوان در سال تحصیلی 96-1397 انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان مریوان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از دو مدرسه ابتدایی پسرانه و دخترانه تعداد 316 دانش آموز انتخاب و به روش تصادفی ساده (هر گروه 158 دانش آموز) در گروه های آزمایش و کنترل قرار داده شدند. به تعداد 17 جلسه آموزش فلسفه برای کودکان ارایه گردید. داده های رشد اخلاقی با استفاده از پرسشنامه مهارت های اخلاقی (Naevaez, 2008) گردآوری شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که آموزش فلسفه برای کودکان در رشد اخلاقی دانش آموزان دختر و پسر تأثیر مثبت و معناداری دارد (f(1,314)=16/47, p
بررسی تأثیر شنود مؤثر بر عملکرد مربیان آموزش فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
39 - 58
حوزه های تخصصی:
هدف : این پژوهش بررسی تأثیر شنود مؤثر بر عملکرد مربیان آموزشگاه های فنی وحرفه ای می باشد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است که هدف آن تعین تأثیر شنود مؤثر مربیان آموزش فنی و حرفه ای و شناخت چگونگی این تأثیر بر عملکرد آنها می باشد در این تحقیق 6 فرضیه (شامل 2 فرضیه اصلی و 4 فرضیه فرعی ) مورد بررسی قرار گرفته و در آن از دو نمونه آماری استفاده شده است. نمونه اول پژوهش از جامعه آماری مربیان فنی و حرفه ای به تعداد 143 نفر در خصوص تعین میزان شنود مؤثر و نمونه دوم پژوهش از جامعه آماری کارآموزان به تعداد 403 نفر از اداره کل آموزش فنی و حرفه ای انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه سنجش شنود مؤثر و پرسشنامه سنجش عملکرد مربیان استفاده گردید که روایی آنها توسط صاحبنظران تأیید و پایایی آنها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید و همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، روش آزمون t، مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که میزان شنود مؤثر مربیان اداره کل آموزش فنی و حرفه ای بالاتر از سطح متوسط بوده و تأثیر مثبتی بر عملکرد مربیان فنی وحرفه ای داشته و این تأثیر بر برخی از ابعاد عملکرد مربیان بیشتر بوده است.
شناسایی مؤلفه ها و عناصر برنامه درسی مبتنی بر پرورش مهارت حل مسئله به منظور ارائه الگوی بهینه برای دوره پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
72 - 43
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه ها و عناصر برنامه درسی مبتنی بر پرورش مهارت حل مسئله و ارائه الگوی بهینه برای دوره پیش دبستانی بود. روش: این پژوهش به صورت کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد است. پژوهش حاضر در دو مرحله اجرا شد، اول: کشف مؤلفه های مهارت حل مسئله و دوم: شناسایی عناصر برنامه درسی پرورش مهارت حل مسئله و ارائه الگوی برنامه درسی با استفاده از عناصر نه گانه کلاین برای دوره پیش دبستانی. جامعه پژوهش از متخصصان برنامه درسی، روانشناسان تربیتی و مربیان پیش دبستانی تشکیل شد. نمونه گیری به روش هدفمند از نوع گلوله برفی بود. از هر گروه با یک نفر واجد معیارهای مشخص، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام و نفر بعدی توسط وی معرفی و مصاحبه ها ادامه یافت تا اشباع نظری با 36 نمونه، حاصل شد و داده ها براساس روش استراوس و کوربین در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تجزیه وتحلیل گردیدند. یافته ها: نتایج در مرحله اول، کشف 10 مؤلفه مهارت حل مسئله: خودآگاهی، تشخیص مسئله، سازمان دهی، تجزیه وتحلیل، ارزیابی، پرورش مهارت های تفکر، مهارت های اجتماعی و... بود. در مرحله دوم عناصر برنامه درسی مبتنی بر پرورش مهارت حل مسئله شامل اهداف (شناختی، نگرشی، عملکردی)، محتوا (سازمان دهی، روش های ارائه)، روش تدریس (سنتی، فعال)، فعالیت یادگیری (انفرادی، گروهی)، مواد آموزشی (ویژگی، انواع منابع)، فضا (ویژگی های فیزیکی، تجهیزات)، زمان (مدت زمان، توجه به آمادگی و سن)، گروه بندی (توجه به ماهیت مسئله، جنسیت، سن، ناهمگنی، تعداد اعضا) و ارزشیابی (توجه به تفاوت فردی، فرآیندی، کمی، توصیفی) شناسایی و الگوی بهینه دوره پیش دبستانی ارائه شد.
چالش های آموزش علم به زبان انگلیسی در مقطع ابتدایی شهر حلبچه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
216 - 195
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: آموزش و پرورش کردستان عراق از 2015 برنامه آموزش علم به زبان انگلیسی را اجرا نموده است. تاکنون این برنامه در 11 مدرسه ابتدایی حلبچه اجرا شده است. با توجه به آثار این تغییر بنیادین بر کیفیت آموزش، بررسی چالش های چنین برنامه هایی اهمیت دارد. اما تاکنون چالش های پیاده کردن این برنامه بررسی نشده است. این پژوهش با هدف شناسایی چالش های اجرای این برنامه انجام شد. روش شناسی: این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. از معلمان، دانش آموزان و والدین آنها مصاحبه به عمل آمد. ملاک انتخاب جامعه داشتن تجربه مرتبط با بحث پژوهش بود. برای تعیین حجم نمونه از اشباع نظری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده نیز به روش سه مرحله ای کدگذاری (باز، محوری و منتخب) انجام شد. یافته ها: نظر مصاحبه شوندگان این است که اجرای این برنامه از آغاز تاکنون دارای چالشهایی است که حل نشده باقی مانده است و هیچکدام از معلمان، دانش آموزان و والدین آنها اجرای این برنامه را موفقیت آمیز و همراه با تجربه مثبت ارزیابی نکردند. تحلیل محتوای مصاحبه ها بیانگر ضعف در مراحل برنامه ریزی و پیاده سازی آموزش علم به زبان انگلیسی در مقطع ابتدایی شهر حلبچه است. نتیجه گیری: وزارت آموزش و پرورش کردستان عراق برنامه ریزی منطقی و بلند مدت برای آموزش علم به زبان انگلیسی تدوین ننموده است. عوامل اصلی و مجری آموزش در تدریس دروس ریاضی و علوم ابتدایی از ابعاد مختلف ناتوان و بدون انگیزه هستند. محتوای دروس نامناسب است و ابزارها و بودجه کافی برای تهیه تجهیزات آموزشی تهیه نشده است.
رتبه بندی مدرسان حسابداری از نظر صفات شخصیتی به روش تحلیل سلسله مراتبی AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
203 - 225
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی و اولویتبندی ابعاد شخصیت مدرس موفق در رشته حسابداری با استفاده از صفات شخصیتی پنج عاملی کاستا و مک کریدی (McCrae and Costa, 2003) و انتخاب مدرس برتر حسابداری از نظر صفات شخصیتی در یک دانشگاه سراسری بوده است. روش پژوهش پیمایشی–توصیفی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از یک پرسشنامه ماتریسی استفاده شده است . بخش اول پرسشنامه شامل اطلاعات توصیفی پاسخ دهنده و بخش دوم پرسشنامه به گردآوری اظهارنظر مقایسه ای پاسخ-دهنده نسبت به صفات شخصیتی یک مدرس موفق رشته حسابداری در وهله اول و اظهارنظر مقایسه ای ایشان نسبت به وضعیت مدرسان حسابداری نسبت به یکدیگر از نظر هر صفت در وهله دوم پرداخته است. جامعه تحقیق اساتید حسابداری دانشگاه های سراسری ایران بوده که نمونه تحقیق از بین مدرسان مسلط به روش AHP و آشنا با گزینه های تحقیق انتخاب شد. در نهایت بااستفاده از تکنیک AHP، صفات شخصیت مدرس حسابداری موفق اولویت بندی شد و موفقترین مدرس حسابداری انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان داده است که شاخص برتر برای موفقیت در تدریس رشته حسابداری، شاخص باوجدان بودن است و شاخص آزرده گرا کمترین احتمال موفقیت را در تدریس این رشته دارد. همچنین در مجموع کل صفات شخصیتی، بالاترین اولویت برای موفقیت مدرس حسابداری به صفات کفایت و شایستگی ، فعال بودن و اعتماد داده شد و صفات افسردگی، آسیب پذیری و خصومت به ترتیب پایینترین اولویت را در موفقیت مدرسان حسابداری کسب کردند. در نهایت با روش AHP از بین چهار گزینه مدرسان حسابداری، مدرس برتر انتخاب و معرفی شد.
شناسایی عوامل مؤثر بر اثربخشی بازی های آموزشی: (ازنظر مربیان مراکز پیش دبستانی و مهدکودک شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
183 - 202
حوزه های تخصصی:
بازی طبیعی ترین و بهینه ترین روش یادگیری در دوران کودکی است. هدف پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر اثربخشی بازی های آموزشی ازنظر مربیان مراکز پیش دبستانی و مهدکودک شهر تهران بود. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. روش نمونه گیری مبتنی بر هدف بود که با رسیدن به اشباع نظری یافته ها تعداد نمونه پژوهش 26 نفر شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل موضوعی داد ه های 7 مرحله ای کلایزی (1987) و جورجیو (1985) استفاده شد که در آن داده ها ثبت، کدگذاری و در قالب مقوله های اصلی طبقه بندی گردیدند. تحلیل و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه منجر به شناسایی 7 مضمون اصلی شد که این مضمون های اصلی را می توان در دو دسته عامل مربی که عبارت اند از تناسب با کودک، نقش مربی و کودک در بازی، نوع بازی و عامل محیطی که عبارتند از فرهنگ، مدیریت (فرهنگ) حمایتی مرکز آموزشی؛ دیدگاه والدین در مورد بازی و محیط و امکانات بازی دسته بندی کرد.
مدل بومی ارتقای آگاهی و نگرش معلمان استان کردستان نسبت به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
264 - 243
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع پژوهش کیفی با رویکرد توصیفی _تحلیلی است. برای شناسایی عوامل موثر بر نگرش و آگاهی معلمان نسبت به سند تحول بنیادین، پس از تحلیل محتوای کیفی و سندکاوی، برای انتخاب نمونه های مصاحبه از تکنیک گلوله برفی با مشارکت 100 نفر از معلمان و صاحبنظران در زمینه پیاده سازی سند تحول بنیادین، استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمهساختارمند در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند و با در نظر گرفتن شرایط علی، شرایط زمینهای و شرایط مداخلهگر، مجموعه راهکارها و راهبردهای عملیاتی در راستای ارتقای آگاهی و نگرش معلمان استان کردستان نسبت به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در قالب زیر نظامهای ششگانه سند تحول و به صورت یک مدل پیشنهاد شد. برای تامین روایی و پایایی نیز از رویکرد لینکلن و گوبا شامل مقبول بودن، انتقال پذیری، اطمینان پذیری و تاییدپذیری استفاده شد. از جمله ویژگیهای این الگو می توان به بومی بودن، توجه به ویژگی های مخاطبان، علمی بودن، اختصاصی بودن، بدیع بودن و واقعنگری اشاره کرد.
بررسی ظرف ذهنی دانش آموزان اول متوسطه در سمفونی تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
17 - 33
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش واکاوی تجربه زیست شده یادگیرندگان اول متوسطه از یاددهندگان در تجربه تدریس است. روش: این پژوهش با طرح تحقیق آمیخته اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی و با رویکردی پدیدارشناسانه - توصیفی دارد. در بخش نخست داده های این پژوهش از طریق مصاحبه گروهی در میان چهار گروه 10 تا 12 نفر از پایه های مختلف دانش آموزان پسر مدرسه شهید هاشمی نژاد (تیزهوشان) شماره 1 شهرستان مشهد در سال تحصیلی 94-95 استخراج شد. نمونه گیری در این مرحله نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی بود. در بخش دوم پژوهش، جامعه پژوهش 443 نفر بود که براساس جدول گرجسی و مورگان حجم نمونه 201 نفر تعیین شد. ابزار پژوهش، مصاحبه عمیق در بخش نخست و در بخش دوم پرسشنامه محقق ساخته بود. تحلیل داده ها در مرحله نخست روش کلایزی و در بخش دوم، آزمون فریدمن بود. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که از منظر یادگیرندگان، مهارت های معلمان را به مقولاتی چون مهارت در تدریس (توضیح کافی و متنوع موضوع درسی، توجه به تکالیف درسی و متناسب، داشتن طرح درس و استفاده از تجهیزات و امکانات موجود جهت تدریس بهتر)؛ مهارت در مدیریت کلاس (استفاده مناسب از زمان و مسؤولیت پذیری معلم)؛ مهارت دانشی (دانش تخصصی رشته تدریس) و صلاحیت های منش شامل مقوله اخلاقی (خوش اخلاقی و صداقت، شوخ طبعی، انصاف و عدم تبعیض میان دانش آموزان) و مقوله تعاملی (نحوه تعامل و احترام به دانش آموز) تقسیم بندی نمودند. همچنین از منظر دانش آموزان صلاحیت های اخلاق و منش بر سایر مهارت ها ترجیح دارد و معلمانی را که در رفتار خود به دانش آموزان احترام گذاشته و به آوا و صدای آنان در این سمفونی گوش فرا دهند، مورد توجه قرار می دهند.
شناسایی شاخص های روش های یاددهی و یادگیری مطلوب برای دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها و میزان توجه به آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
36 - 1
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های روش های یاددهی و یادگیری مطلوب برای دروس رشتههای علوم انسانی دانشگاه ها و میزان توجه به آنها انجام شد. در پژوهش حاضر، از طرح ترکیبی و از نوع اکتشافی متوالی استفاده شد. در بخش کیفی، از روش مطالعه موردی و در بخش کمی، از روش توصیفی – پیمایشی بهره گرفته شده است. در بخش کیفی با 20 نفر از متخصصان و اعضای هیئت علمی دانشگاه های کشور که در حوزه روش های یاددهی و یادگیری اهل نظر هستند، مصاحبه نیمه-ساختاریافته به عمل آمد. جامعه آماری بخش کمی دانشجویان کارشناسی دانشگاهها بودند که به روش خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 360 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش در بخش کمی از طریق پرسشنامه محقق ساخته مستخرج از بخش کیفی جمع آوری شد. برای تعیین روایی سؤال های مصاحبه و پرسشنامه از روایی صوری و محتوایی و برای برآورد پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تحلیل دادههای پژوهش در بخش کیفی از روش روش های ساختاری و تفسیری و در بخش کمی از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد چهارده شاخص از منظر مصاحبه شوندگان مهم ترین شاخص های روش های یاددهی و یادگیری بودند و می توان از شاخص های شناسایی شده برای ارزشیابی و بازنگری روش های یاددهی و یادگیری دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها استفاده نمود. یافته های کمی نشان داد میانگین توجه به شاخص های روش های یاددهی و یادگیری در دروس رشته های علوم انسانی دانشگاهها نامطلوب بوده و نیاز به توجه بیشتری دارد.
طراحی الگوی محتوای آموزش کارآفرینی برای رشته های علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
169 - 150
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: محتوای آموزشی مناسب یکی ازعناصرمهم درآموزش اثربخش است .بنابراین هدف این پژوهش شناسایی انواع محتوای موردنیاز درآموزش کارآفرینی برای رشته های علوم انسانی در آموزش عالی بصورت یک الگوی مفهومی می باشد. روش شناسی: روش پژوهش کیفی ازنوع تحلیل مضمون است . حوزه مورد پژوهش شامل کلیه صاحبنظران حوزه کارآفرینی علوم انسانی شهراصفهان می باشد. بااستفاده ازروش نمونه گیری هدفمندازنوع گلوله برفی تعداد24 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند . مصاحبه های انجام شده طبق تحلیل مضامین آتراید استرلینگ و بانرم افزارمکس کیوداورژن 18 انجام گردید. یافته ها: یافته های حاصل از این پژوهش شامل134 مضمون پایه ،6 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر و درقالب یک الگو ارایه گردید. الگوی مفهومی محتوای آموزش کارآفرینی تببین شده درسه سطح خودآگاهی ،خودکارآمدی وخودشکوفایی ترسیم گردید .خودآگاهی بعنوان اولین سطح محتوای آموزش کارآفرینی وابسته به ارایه شایستگی های فردی ،ادراکی و ارتباطی تعیین گردید. خودکارآمدی بعنوان دومین سطح وابسته به ارایه محتوای شایستگی های مدیریتی و شایستگی های حرفه ای تعیین شد. خودشکوفایی بعنوان سومین سطح وابسته به ارایه محتوای شایستگی های توانگری تعیین گردید. نتیجه گیری: الگوی مفهومی محتوای آموزش کارآفرینی تدوین شده نقش بسزایی درارایه یک آموزش هدفمند و همه جانبه در آموزش عالی بویژه برای رشته های علوم انسانی درآموزش عالی خواهدداشت .
شناسایی موانع زیرساختی و مدیریتی به کارگیری آموزش الکترونیکی در آموزش منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
116 - 91
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، شناسایی موانع زیرساختی و مدیریتی بکارگیری آموزش الکترونیکی در شرکت ملی گاز ایران است. روش : جهت شناسایی موانع، از روش کیفی میتنی بر مطالعه پدیدارشناسانه با مشارکت مدیران و متصدیان فنی بخش ستاد شرکت ملی گاز استفاده شد، که از این جامعه، تعداد 8 نفر، بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته نسبت به جمع آوری اطلاعات اقدام شد. یافته ها با استفاده از روش کدگذاری اشتراس و کوربین در دو سطح کدگذاری باز و محوری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در مجموع تعداد 8 مقوله که در بردارنده 21 مفهوم بود به عنوان اصلی ترین موانع زیرساختی و مدیریتی بکارگیری آموزش مجازی، استخراج شدند. یافته ها : بر اساس یافته های پژوهش، موانع زیرساختی شناسایی شده عبارتند از ضعف در ارتباطات شبکه ای، ضعف پشتیبانی فنی از سوی واحد IT، ضعف زیرساخت های فیزیکی و سخت افزاری و موانع مدیریتی شامل و بی توجهی و عدم حمایت مدیران سازمان، بی انگیزگی کارکنان، کمبود نیروی انسانی متخصص در زمینه فناوری، جدی تلقی نکردن آموزش مجازی از سوی سازمان و ضعف نظام تشویقی و انگیزشی سازمان است.