فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۲۱ تا ۲٬۸۴۰ مورد از کل ۱۶٬۵۰۶ مورد.
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
71 - 82
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف کشف مؤلفه های آموزش شایستگی محور در هنرستان های فنی حرفه ای و کار دانش انجام گرفت. این پژوهش از هدف کاربردی و از نظر روش آمیخته بود. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل 15 صاحب نظر در حوزه تعلیم وتربیت بودند که به طور هدفمند انتخاب شدند که با آن ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته صورت گرفت. سپس داده ها از طریق کدگذاری و تحلیل مضمون، تحلیل شدند. برای اعتبار داده ها از بازبینی مجدد توسط محققین، مشارکت کنندگان داخل و استادان بیرون از پژوهش و برای پایایی از ضریب توافق بین کدگذاران و پایایی بازآزمون (78% و 82%) استفاده شد. جامعه آماری در بخش کمّی شامل 1373 نفر از دبیران و مدیران هنرستان های فنی حرفه ای و کاردانش استان قم بودند که با استفاده از نرم افزارsample power 273 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بر اساس یافته های کیفی فاز اول بود که روایی صوری و محتوایی با دو شاخص CVI و CVR و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی و استنباطی (تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی) از طریق نرم افزارهای SPSS 24 ، Smart-PLS 20 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر شایستگی دارای چهار مؤلفه «دانش»، «مهارت های علمی-کاربردی»، «مهارت های ارتباطی» و «نگرش» و عوامل تأثیرگذار عبارتند از: «آموزشی»، « فرهنگی»، «اقدامات آموزش وپرورش» و « اقتصادی». برازش مدل پژوهش نیز نشان داد که مجموع عوامل شناسایی شده توانستند 71/0متغیر شایستگی را پیش بینی کنند. در نهایت، مدل پیشنهادی از سطح برازش مناسبی برخوردار است (52/0=GOF).
تبیین رابطه ی سواد تربیتی با هویت حرفه ای نومعلمان (مورد مطالعه: استان لرستان 1400- 1399)
منبع:
سواد تربیتی معلم دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
190 - 206
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سواد تربیتی با هویت حرفه ای نومعلمان استان لرستان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی، و از نظر گردآوری داده ها از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه نومعلمان استان لرستان بود، که با بهره گیری از فرمول کوکران حجم نمونه برابر با 255 نفر تعیین گردید، نمونه آماری به شیوه نمونه گیری سهمیه ای از مناطق مخلف آموزشی در استان، انتخاب شدند. برای گردآوری داده های آماری از پرسشنامه های محقق ساخته هویت حرفه ای و سواد تربیتی در دو بعد نگرش و روش تربیتی با روایی صوری و محتوایی قابل قبول و پایایی بالای 70/0 استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده های آماری از نرم افزارSPSS استفاده شد. یافته ها نشان داد؛ میانگین نمره نومعلمان در تمامی ابعاد متغیرهای هویت حرفه ای و سواد تربیتی در حد متوسط بود. در مولفه های برخورد با دانش آموزان خاطی و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات میانگین در حد زیاد و در ارتباط با ابعاد ایجاد روحیه همکاری، مسئولیت پذیری، هویت ملی-مذهبی، حقوق اجتماعی-مدنی، آشناسازی دانش مربوط به متغیر سواد تربیتی از میانگین در حد کمتر از متوسط برخوردار بودند و مولفه های در نظر گرفتن خود به عنوان یک معلم و اطمینان به معلم خوب بودن از هویت حرفه ای نو معلمان در حد پایین تر از متوسط قرار داشت. می توان نتیجه گرفت لزوم بازنگری در سیاست ها و برنامه ریزی های درسی مبتنی بر تغییر نگرش تربیتی و آموزش روش های تربیتی جهت افزایش سواد تربیتی معلمان و بازنگری در جذب نیروهای آموزشی بیشتر از گذشته نمایان می شود.
بررسی رابطه اعتقاد به آموزه های مذهبی دین اسلام و هوش هیجانی در دانش آموزان مقطع متوسطه دبیرستانهای اداره آموزش و پرورش منطقه عشایر استان کهگیلویه و بویر احمد
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۳۶
148 - 138
حوزه های تخصصی:
طی سالهای اخیر، در حوزه های تحقیق در روانشناسی، هوش هیجانی مورد توجه قرار گرفته است. این نوع هوش در چگونگی سازگاری و موفقیت افراد نقشی مهم ایفا می کند. نظریه هوش هیجانی (سالوی و مایر، 1990)، حوزه وسیعی از تواناییهای مرتبط با شناخت و به کارگیری هیجانات را می تواند توجیه کند. این سازه روانی (روون بار اون، 1997 و دانیل گلمن، 1995) از جهات انگیزشی و مناسبات درون فردی و میان فردی مورد تحقیق قرار گرفته است. برخی از روان شناسان از جمله روون بار اون و جیمز پارکر (2000)، رابطه هوش هیجانی را با پنج مؤلفه شخصیتی یعنی روان نژندی و برون گرایی و گشادگی در مقابل تجربه و پذیرندگی و آگاهی مداری نیز بررسی کرده اند، در حالی که به نظر می رسد، مذهبی بودن و روحیه و رفتار دینی داشتن نیز باید بخشی از ویژگیهای شخصیت به حساب آید و به مطالعه رابطه آن با سایر سازه های روانی پرداخته شود. لازم است بدانیم در موضوع مهم و جدیدی چون هوش هیجانی، مذهبی بودن چه جایگاهی دارد و رابطه این دو سازه روانی چگونه است. اگر آن گونه که بار اون (به نقل از جلالی، 1381) و گلمن (1382) معتقدند هوش هیجانی با سلامت روانی، سازگاری و اخلاقیات مرتبط باشد، باید مشخص شود که این امر تا چه اندازه با وضعیت مذهبی نیز ارتباط دارد. زیرا، روان شناسان دیگر از جمله یونگ (به نقل از کرافورد، 2002) نیز به نقش و تأثیر مثبت مذهب در زندگی اعتقاد دارند. در پژوهش حاضر به بررسی رابطه اعتقاد به آموزه های مذهبی دین اسلام با هوش هیجانی در دانش آموزان متوسطه دوم اداره آموزش و پرورش منطقه عشایر استان کهگیلویه و بویر احمد پرداخته ایم. . برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده و نتیجه نشان داده است که اعتقاد به آموزه های مذهبی دین اسلام دانش آموزان با هوش هیجانی آنان رابطه مثبت معنادار دارد. بنابراین آموزش دادن مسائل مذهبی و اصول اخلاقی روشی مکمل در آموزش هوش هیجانی به دختران و پسران متوسطه دوم است و زندگی بهتر را برای آنان به ارمغان می آورد.
بررسی تأثیر آموزش هنر با رویکرد تربیت هنری بر علاقه به درس هنر و عشق به یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۰
127 - 146
حوزه های تخصصی:
تربیت هنری به عنوان یکی از کارکردهای اساسیِ نظام آموزشی است. این در حالی است که امروزه هنر، در برنامه های درسی ایران از جایگاه مناسبی برخوردار نیست و تربیت هنری جدی گرفته نمی شود. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش هنر با رویکرد تربیت هنری بر علاقه به درس هنر و عشق به یادگیری در دانش آموزان انجام شد. جامعه پژوهش، دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر یزد و نمونه شامل 44 نفر در دو گروه 22 نفره از دانش آموزان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی جایگزینی انتخاب شدند. از پرسشنامه های علاقه به درس و عشق به یادگیری جهت گردآوری داده ها استفاده گردید. پایایی پرسشنامه ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب93/0 و 76/0 بدست آمد. نتایج نیز نشان داد که آموزش هنر با رویکرد تربیت هنری باعث افزایش علاقه به درس هنر در دانش آموزان شده و همچنین تأثیر معناداری در عشق به یادگیری آنان داشته است.
رابطه نگرش معلمان به فناوری و سازگاری آنها با نخستین دوره آموزش مجازی در همه گیری کووید-19: نقش واسطه گری کفایت و اضطراب معلم نسبت به کاربرد فناوری در کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین سازگاری معلمان با نخستین دوره آموزش مجازی براساس نگرش شان نسبت به کاربرد فناوری در آموزش، با واسطه حس کفایت و اضطراب آنها در استفاده از فناوری در کلاس بود. جامعه آماری پژوهش شامل معلمان رسمی و تمام وقت شهر کازرون در کلیه دوره های تحصیلی بود. نمونه ای شامل 263 نفر از این جامعه که در گردآوری آنلاین داده ها شرکت نموده بودند، به عنوان نمونه پژوهشی در نظر گرفته شد. ابزارهای به کار رفته در این پژوهش نیز شامل مقیاس نگرش معلمان نسبت به فناوری آیدین و سیمرسی، پرسشنامه کفایت فناوری معلمان تندر و همکاران، سیاهه اضطراب معلمان در استفاده از فناوری وان آکر و همکاران، و یک سیاهه محقق ساخته جهت اندازه گیری سازگاری با نخستین دوره آموزش مجازی پس از شیوع کرونا بود. نتایج تحلیل که به کمک روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس-22 انجام گرفت، نشان داد که نگرش کلی معلمان پیرامون فناوری، به واسطه تاثیر غیرمستقیم بر افزایش حس کفایت آنها در کاربرد فناوری و نیز کاهش اضطراب نسبت به استفاده از فناوری در کلاس، بر سازگاری با نخستین دوره آموزش مجازی تاثیر گذاشته است. این موضوع ضرورت توجه به نگرش های معلمان نسبت به تغییر روزافزون شیوه های آموزشی در اثر فناوری های جدید را مورد تاکید قرار می دهد.
رابطه دل بستگی به والدین و همسالان با بلوغ اجتماعی نوجوانان؛ بررسی نقش میانجی دل بستگی به همسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هفدهم تابستان ۱۴۰۰شماره ۲
91 - 111
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی نقش میانجی دل بستگی به همسالان در رابطه دل بستگی به والدین با بلوغ اجتماعی نوجوانان دانش آموز بود. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری 3553 دانش آموز دختر و پسر 18-16 ساله منطقه یک تهران بودند که بر اساس جدول کرجسی-مورگان و با روش تصادفی مبتنی بر دسترس پذیری، با احتساب ریزش و داده های پرت، 334 نفرشان به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها به وسیله فهرست تجدیدنظر شده دل بستگی به والدین و همسالان آرمسدن و گرنبرگ (1987) و مقیاس بلوغ اجتماعی نالینی رائو (1973) گردآوری شد. تحلیل داده ها استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیری گام به گام و آزمون رگرسیون سلسله مراتبی انجام شد. یافته ها نشان داد که رابطه میان دل بستگی به والدین با بلوغ اجتماعی معنی دار بود و برعکس رابطه میان دل بستگی به همسالان با بلوغ اجتماعی معنی دار نبود. همچنین یافته ها نشان داد که دل بستگی به همسالان، در رابطه ی دل بستگی به والدین و بلوغ اجتماعی فاقد نقش میانجی بود؛ بنابراین با آنکه دل بستگی به همسالان در میان بلوغ اجتماعی و دل بستگی به والدین نقش میانجی ایفا نکرد، یافته های این پژوهش روشن نمود که دل بستگی به والدین در تعیین بلوغ اجتماعی نوجوانان از دل بستگی به همسالان تعیین کننده تر است.
The impact of personality traits on classroom management styles of secondary school English teachers in Bushehr
حوزه های تخصصی:
How to manage an English class is also affected by different factors such as personality traits. The present study is an attempt to explore the relationship between classroom management styles and personality traits in secondary school English teachers in Bushehr. It also examines the differences in teachers' classroom management styles in terms of to the gender. Thirty male and female English teachers in secondary schools formed the sample of the study. The subjects received two questionnaires of NEO –FFI personality traits questionnaire and Attitude and Beliefs on Classroom Control Inventory (ABCCI), a classroom management inventory. The findings revealed a significant relationship between classroom management styles and Neuroticism, extraversion, openness to experience and conscientiousness. Extraversion and openness showed a significantly positive relationship with people management. Also behavioral management and conscientiousness had a meaningful relation with instructional management. However, neuroticism had a negative relationship with instructional management. Gender cannot be regarded as an effective factor in classroom management style.
تأثیر داستان های فلسفی به روش بحث گروهی بر رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان کامیاران
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر داستان های فلسفی به روش بحث گروهی بر رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان کامیاران بود که با روش شبه آزمایشی و طرح مقایسه گروه ها انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه ششم ابتدایی شهرستان کامیاران بودند، که از بین آنها 40 نفر دانش آموز در دو کلاس 20 نفره انتخاب شدند و به صورت تصادفی یکی از کلاس ها به عنوان گروه آزمایش و یکی از کلاس ها به عنوان گروه گواه قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها، از آزمون قضاوت اخلاقی (MJT) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک متغیره (ANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که داستان های فلسفی به روش بحث گروهی بر رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان کامیاران تأثیر مثبتی داشته است (59/17= f و 05/0p<). هم چنین روش آموزشی قادر است 26 درصد از تغییرات متغیر رشد اخلاقی را تعیین کند. هم چنین داستان های فلسفی بر رشد قضاوت اخلاقی هردو جنس دختر و پسر تأثیری یکسان داشته و تفاوت معنی داری بین آن ها مشاهده نشد. بنابراین، پیشنهاد می شود معلمان دوره ابتدایی جهت رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان از داستان های فلسفی با مضمون های اخلاقی استفاده کنند.
تربیت سیاسی فطرت محور در اندیشه آیت الله شهید بهشتی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مبانی و اصول تربیت سیاسی در اندیشه آیت الله شهید بهشتی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که گرچه در راهبرد تربیتی آیت الله بهشتی، تربیت انسان و جامعه، مقوله ای صعب محسوب می شود، با این حال انسان همواره نیازمند تربیت و اکتساب مولفه های تربیت سیاسی در مواجهه مطلوب با نظام سیاسی حاکم می باشد. در این منظر، جایگاه اولی و اصیل از آنِ الگوهای بسترساز است، نه قالب ساز. به عبارت دیگر، شهید بهشتی معتقد است تربیت انسان توأم با فرایند آموزش تدریجی، نضج و تعالی می یابد و ادراکات قالبی از تربیت، ناتوان از پرورش متربیان اسلامی است. پذیرش چنین الگویی از تربیت سیاسی، مبتنی بر مبانی و اصول خاصی می باشد که می توان به انگاره های آن در نظریات اجتماعی- سیاسی شهید بهشتی دست یافت. در سازه تربیت سیاسی شهید بهشتی، انسان، موجودی محق و مکلف، به شمار رفته که غایت وی، وصول به حیات ایمانی در دنیا و سعادت اخروی می باشد. در این رویکرد، تربیت سیاسی اسلامی برخلاف الگوهای غربی، با نظر به ابعاد درونی و بیرونی انسان، سه حوزه بینش، نگرش و مهارت های سیاسی شهروندان جامعه اسلامی را تحت الشعاع قرار می دهد.
فراتحلیل روابط مولفه های روان شناسی مثبت نگر و پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ترکیب نتایج پژوهش های مختلف و دستیابی به یک نتیجه ی کلی در خصوص رابطه میان مولفه های روان شناسی مثبت نگر (شامل سرمایه روان شناختی، خوش بینی، شادکامی، تاب آوری، امید) و پیشرفت تحصیلی و نیز برطرف نمودن تناقض های احتمالی در نتایج پژوهش های مختلف با استفاده از روش فراتحلیل به انجام رسید. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه ی مقالات چاپ شده و در دسترس در خصوص رابطه بین مولفه های روان شناسی مثبت نگر و پیشرفت تحصیلی بود که پس از اعمال ملاک های ورود و خروج 19 مطالعه به عنوان نمونه انتخاب شد و از این مطالعات 35 اندازه اثر از نوع r استخراج گردیده و با نرم افزار CMA2 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد مقدار اندازه اثر ترکیبی در هر دو مدل ثابت و تصادفی معنی دار است ولی مقدار رابطه براساس ملاک های تفسیری کوچک ارزیابی گردید. همچنین روابط موجود میان مولفه های شادکامی، امید، خوش بینی، سرمایه روان شناختی و پیشرفت تحصیلی نیز براساس ملاک مذکور مقادیری کوچک و رابطه میان تاب آوری و پیشرفت تحصیلی مقداری متوسط تفسیر گردید. بنابراین می توان نتیجه گرفت که با بهبود و ارتقاء این مولفه ها در افراد، می توان ضمن دلچسب نمودن فرایند تحصیل و توانمند سازی افراد در کنترل و مدیریت چالش ها و فشارهای ناشی از تحصیل و محیط تحصیل، پیشرفت تحصیلی را نیز بهبود بخشید.
طراحی و اعتبار سنجی الگوی اخلاق حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی: پژوهشی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
538 - 517
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی اخلاق مدیران مدارس ابتدایی انجام یافته است. شیوه پژوهش، اکتشافی متوالی (کیفی/کمی)، از نوع ابزارسازی، و راهبرد پژوهش در بخش کیفی بصورت تحلیل محتوا، و در بخش کمی، پیمایشی می باشد. داوطلبان در بخش نخست 16 نفر از اساتید دانشکده های علوم تربیتی، به روش نمونه گیری هدفمند، و در قسمت کمی 330 نفر از مدیران سازمان آموزش و پرورش به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش اول، مصاحبه نیمه ساختاری و در بخش دوم، پرسشنامه محقق می باشد. پرسشنامه مذکور دارای 3 موُلفه اصلی و 81 گویه برمبنای طیف لیکرت 5 درجه ای است. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی، شیوه کدگذاری، و در بخش کمی، مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. برنامه نرم افزاری Lisrel ثابت نمود که موُلفه های اصلی اخلاق حرفه ای شام 3 بعد شخصی، درون سازمانی، و برون سازمانی و 9 موُلفه فرعی مشتمل بر ویژگی های فردی، شغلی، هیجانی، مدیریت و رهبری، راهبردهای اخلاق، توانمندی های حرفه ای، عوامل وظیفه ای، اجتماعی، فرهنگی، و 81 کد باز می باشد. نتایج تحلیل ها، عامل تاُییدی، و ضرایب آلفای کرونباخ نیز روایی می باشد که پایایی مدل را تاُیید نموده است.
پروفایل نقش دانشجومعلمان بانو در جهت ارتقای سلامت روان در دوران شیوع پاندمی کووید 19
حوزه های تخصصی:
امروزه از مهم ترین مسائل زندگی بشر، سلامت روان و شناخت شیوه ی دستیابی به آن است که پاندمی کووید 19، به شدت آن را تحت تاثیر قرار داده است. پژوهش حاضر با هدف بازنمایی نقش دانشجومعلمان بانوی دانشگاه فرهنگیان مشهد، در جهت ارتقای سلامت روان در دوران شیوع پاندمی کووید 19 انجام شد. این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی و روش آن، تحلیل محتوای استنباطی به شیوه ی استقرایی بود که کدهای آزاد استخراج و نهایتا تم های نهایی انتزاع گردید. جامعه ی پژوهش، دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان، پردیس شهید هاشمی نژاد و نمونه شامل 20 دانشجومعلم که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. یافته ها از طریق ابزار مصاحبه از نوع نیمه ساختاریافته، گردآوری شد. پرسش های مصاحبه بر مبنای مولفه های سلامت روان الیس و تودور (1996)، زیر نظر صاحب نظران روانشناسی و برنامه ریزی درسی تهیه گردید. نتایج حاکی از نقش مؤثر دانشجومعلمان بانو در توسعه ی روحیه ی ورزش و تحرک جسمی، ایجاد فضای شاد و سرگرم کننده، امیدبخشی و افزایش انگیزه، تقویت روحیه ی تقرب و توکل به خدا، ترویج فرهنگ صحیح استفاده از فضای مجازی، هدایت در زمینه ی پیشگیری از بیماری کرونا، تقویت ارتباطات مجازی و محدودیت ارتباطات حضوری، توسعه ی توانمندی های روحی، نقش آموزشی محتوای درسی در منزل بود.
نقش میانجی خود پنداره تحصیلی در رابطه آموزش ترغیبی و اشتیاق به مدرسه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۸
40 - 60
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خود پنداره تحصیلی در رابطه آموزش ترغیبی و اشتیاق به مدرسه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی انجام گرفت. روش پژوهش همبستگی-علّی و از جمله پژوهش های کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی مدارس شهر سقز به تعداد 2485 می باشند. از طریق جدول کرجسی و مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای نمونه ای به تعداد 360 نفر انتخاب شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه آموزش ترغیبی (ITS) آموس، پورکی و توبیاس (1984)، پرسشنامه خودپنداره تحصیلی یسن چن (2004) و اشتیاق به مدرسه ونگ و همکاران (2011) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS و Amos استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین آموزش ترغیبی با خودپنداره تحصیلی، آموزش ترغیبی با اشتیاق به مدرسه، خودپنداره تحصیلی با اشتیاق به مدرسه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (05/0>P). همچنین، نتایج پژوهش نشان داد که خودپنداره تحصیلی در رابطه بین آموزش ترغیبی و اشتیاق به مدرسه نقش میانجی ایفا می کند. با توجه به این نتایج می توان گفت که توجه به آموزش ترغیبی در آموزش و پرورش می تواند باعث افزایش خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه شود.
ارائه الگوی بین المللی سازی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی مستقر در مناطق آزاد کشور براساس رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین چالشهای آموزش عالی در کشورهای در حال توسعه، بین المللی سازی دانشگاهها است بنابراین آنچه که مسأله اصلی پژوهش حاضر را تشکیل می دهد، ارائه الگوی بین المللی سازی دانشگاه و موسسات آموزش عالی مستقر در 7 منطقه آزاد کشور (کیش، قشم، انزلی، ارس، ماکو، اروند، چابهار) می باشد.پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش کیفی و با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. مشارکت کنندگان بالقوه شامل اعضای هیأت علمی دارای آثار نوشتاری مرتبط با بین المللی سازی، مدیران دفاتر همکاری های علمی بین المللی، روسای دانشگاه های معتبر ایران و دانشگاه های مستقر در مناطق آزاد کشور بودند که در مجموع 27 نفر به روش هدفمند و براساس اصل اشباع نظری به عنوان مشارکت کنندگان انتخاب شدند، برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته بهره برده شد. جهت تعیین روایی از معیار لینکلن و گوبا و جهت تعیین پایایی از روش حسابرسی فرایند و توافق درون موضوعی استفاده شد. پس از انجام مصاحبه ها و جمع آوری اطلاعات، کدهای به دست آمده در بخشهای مختلف، با استفاده از رهیافت نظام مند استراوس و کوربین و مدل پارادایمی (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.حاصل تجزیه و تحلیل داده ها پس از انجام مراحل سه گانه کدگذاری شامل 328 کد باز در قالب 106 کد محوری و 39 کد انتخابی است. مدل نهایی از مجموع 8 بعد به عنوان مقوله محوری، 8 عامل به عنوان شرایط علّی و زمینه ای تأثیرگذار بر بین المللی سازی، 8 مانع ایجاد دانشگاه بین المللی به عنوان شرایط مداخله گر، ۵ راهبرد بین المللی سازی و 10 پیامد حاصل از بین المللی سازی آموزش عالی در مناطق آزاد کشور تشکیل شده است. استراتژی بین المللی سازی دانشگاه های مناطق آزاد نیاز به بازبینی مجدد دارند و توسعه آموزش عالی بین المللی در این مناطق نیازمند عزم جدی و اجرای الگوی بین المللی سازی است. اجرای الگوی پیشنهادی، بر اساس تأثیر مجموعه ای از عوامل بیرونی و درونی و در کنار تلاش همه کنشگران و ذینفعان اصلی، می تواند به یکی از مهمترین کاتالیزورهای توسعه سیستم آموزش عالی بین المللی تبدیل شده و رقابت پذیری آن را در بازار جهانی خدمات آموزشی افزایش دهد
رابطه بین متغیرهای زمینه ای و توانمندسازی مدیران مدارس متوسطه شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۹
211-230
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی رابطه بین متغیرهای زمینه ای(جنسیت، تحصیلات، سن و سنوات خدمت) با توانمندسازی مدیران متوسطه دوم شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1397بود. روش تحقیق حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و از نظر نوع نیز تحقیقی کاربردی است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران متوسطه دوم شهر اصفهان به تعداد 908 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران 270 نفر از آنان به عنوان حجم نمونه و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود و پایایی آن بر اساس آزمون آلفای کرونباخ 79/0 حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. یافته ها نشان دادند متغیرهای زمینه ای جنسیت، تحصیلات، سن و سنوات خدمت با توامندسازی مدیران رابطه مثبت و معناداری داشتند(05/0≥p). نتایج رگرسیون همزمان نیز حاکی از این بود که متغیرهای زمینه ای می توانند حدود 34/0 واریانس متغیر ملاک یعنی توانمندسازی را پیش بینی کنند.
پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس رفتارهای کنترل گرایانه، قدرت طلبی و استقلال خواهی در زنان تحصیل کرده
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم آبان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
92 - 81
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس رفتارهای کنترل گرایانه، قدرت طلبی و استقلال خواهی در زنان تحصیل کرده شاغل شهر ارومیه بود. روش تحقیق حاضر توصیفی-همبستگی بود. همچنین تحقیق حاضر از نوع بنیادی است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی زنان تحصیل کرده (دارای مدرک کارشناسی و بالاتر) شهر ارومیه بود که حداقل 5 سال از زندگی مشترک آنها گذشته باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول برآورد حجم نمونه با N نامشخص 267 نفر برآورد شد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند از ادارجات، دانشگاه ها و شرکت های ارومیه که در آن زنان با حداقل تحصیلات کارشناسی باشند، انتخاب و پرسشنامه ها تکمیل شد. مقیاس های اندازه گیری شامل مقیاس طلاق عاطفی گاتمن (1994)، پرسشنامه قدرت مداری کریستی و جیس (1970)، رفتارهای کنترل گرایانه زن و شوهر گراهام- کوان و آرچر (2005)، مقیاس فردگرایی-جمع گرایی هیویی (1988) بود. به منظور پاسخ گویی به فرضیه های تحقیق از آزمون همبستگی و رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین رفتارهای کنترل گرایانه، قدرت طلبی و استقلال خواهی با طلاق عاطفی زنان تحصیل کرده شاغل رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج جدول، کنترل اقتصادی توان پیش بینی 248% و کنترل تهدیدآمیز توان پیش بینی 161% از تغییرات طلاق عاطفی را دارند. به طور کلی نتایج نشان داد که از طریق رفتارهای کنترل گرایانه، قدرت طلبی و استقلال خواهی می توان طلاق عاطفی را پیش بینی کرد و برای کاهش طلاق عاطفی لازم است که رفتارهای کنترل گرایانه، قدرت طلبی و استقلال خواهی مورد مداخله به موقع قرار گیرد.
Identification of Effective Factors to Development of Blended learning in Higher Education Context
حوزه های تخصصی:
This study aimed to identify effective factors to the development of blended learning from the perspective of faculty members of PNU. For this purpose, after the study of contemporary research findings, effective factors to the development of blended learning were divided in five groups of structural, planning, information systems, nature and workplace and support factors for each of these components were determined. In order to assess the effective factors to the development of blended learning from the perspective of faculty members, a researcher-made questionnaire was designed. The questionnaire was with 40 questions using a Likert scale. Its validity was confirmed through content validity and its reliability through Cornbrash's alpha (α=91%). After determining the sample size using Morgan table by simple random sampling, questionnaires were distributed to faculty members. The research findings were analyzed using exploratory and confirmatory factor analysis. To analyze the data, SPSS and LISREL softwares were employed. Results indicate that among the identified factors, the most important and influential factors to the development of blended learning from the perspective of administrators was related to structural factors.
رهبری در محیط های یادگیری مجازی
حوزه های تخصصی:
انقلاب فناوری و دیجیتال سازی و از طرفی دیگر بیماری کوید-19، موجب شده است تا افراد، بیش تر در فضای مجازی و آنلاین کار و فعالیت نمایند. بنابراین، تاثیر این تغییرات در محیط هایی همچون آموزش، مسائل جدید و چالش برانگیزی را به همراه آورده است که درک روشنی از رهبری در یک محیط یادگیری مجازی را شامل می شود و نیازمند نوع جدیدی از رهبری است تا بتواند بر چالش های پیش رو در این فضا غلبه نماید. بدین ترتیب تحقیقات به سمت رهبری در یک فضای مجازی پیش رفت چرا که سبک های سنتی رهبری به اندازه کافی فرصت ها و چالش های ناشی از این تغییرات را برطرف نمی کردند. از این رو، برچسب رهبری در محیط های مجازی، یا رهبری الکترونیکی یا رهبری دیجیتالی در آموزش عالی به موضوعی نوظهور تبدیل شد. تئوری رهبری الکترونیکی، رهبری را در محیط های کاری که از فناوری پشتیبانی می کند، مورد بررسی قرار می دهد و در این مسیر با چالش های متفاوتی نسبت به رهبری سنتی روبرو است. همچنین طبق تحقیقات پیشین، مفاهیم تحول گرا و معاملاتی به عنوان مناسب ترین سبک های رهبری در حوزه رهبری الکترونیکی محسوب می شوند.
نقشه های شناختی فازی پیشرفته (FCM)؛ رویکردی برای مدل سازی سیستم های پیچیده پویا
منبع:
دانشنامه تحول دیجیتال دوره دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
84 - 97
حوزه های تخصصی:
نوشته ی حاضر، بررسی برخی مشکلات مدل سازی، بیان ویژگی ها و نیز تجزیه و تحلیل سیستم های پیچیده ی پویا (CDS) با استفاده از نقشه های شناختی فازی (FCM) و مطالعه موردی عوامل موثر بطلاق است. تجزیه و تحلیل و کنترل کارآمد CDS مبین آنست که، مشکل کلیدی CDS و تئوری کنترل؛ توسعه روش های تحلیل کیفی پویا و رفتار چنین سیستم هایی و ساخت الگوریتم های کنترل مناسب برای عملکرد موثر آنها است. مشکل آنست که توصیف کیفی بیشتر پارامترهای سیستم های پیچیده ی پویا، ناچارا منجر به ابهام، پیچیدگی و عدم قطعیت می شود، که نقشه های شناختی فازی (FCM) زمینه لازم برای تولید دانش جدید بر اساس برنامه های کاربردی سیستم را فراهم نموده و نیاز به رسیدگی به عدم قطعیت ها، ابهامات و نادرستی های مرتبط با مشکلات واقعی CDS را برطرف می کنند. در این مطالعه که بر روی عوامل موثر بر طلاق انجام شده است، ابتدا اصول اولیه FCM به طور خلاصه مطرح شده و سپس الگوریتم NHL برای آموزش مدل FCM و تنظیم وزنها با استفاده از عبارات فازی و تبدیل داده های کیفی مورد بحث قرار گرفته که نتایج حاصل می تواند نشان دهنده موفقیت و پیشرفت بیشتر مدل سازی و کنترل CDSبا استفاده از روش های محاسبات نرم باشد.
بررسی و تحلیل برنامه های درسی پوچ و پنهان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۳۵
41 - 31
حوزه های تخصصی:
طراحی برنامه درسی یکی از بخش های اصلی فرآیند تدریس یادگیری در آموزش و پرورش به شمار می رود. برنامه درسی شامل برنامه آشکار، پنهان، پوچ و فوق برنامه است. هدف از این پژوهش بررسی برنامه های درسی پوچ و پنهان بوده است. همچنین در این پژوهش به بررسی ابعاد، رویکر ها و دیدگاه های متخصصان پرداخته شده است. روش انجام این پژوهش نیز به صورت توصیفی بوده است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و بررسی مقالات نوشته شده است. ﺑﺮ اﺳﺎس ﻧﻈﺮات ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن ﺑﺮﻧﺎﻣﻪریﺰی درﺳی، ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ درسی ﭘﻮچ آن ﭼیﺰی اﺳﺖکﻪ ﻣﻮرد ﻏﻔﻠﺖ واﻗﻊﺷﺪه اﺳﺖ و ﺗﻮﺟﻪ ﺻﺎﺣﺐ ﻧﻈران را ﺑﻪ ایﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﻣﻬﻢ ﺟﻠﺐ میکﻨﺪ کﻪ ﻻزم اﺳﺖ ایﻦ ﻣﻮارد ﺷﻨﺎﺳﺎیی ﺷﻮد و در ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ درﺳی وارد ﺷﻮد ﺑﺮﻧﺎﻣ ﻪ درﺳ ﯽ ﭘﻨﻬ ﺎن دارای تاثیرات مهمی ﺑ ﺮﻋﻤﻠﮑ ﺮد ﺗﺤﺼ ﯿﻠﯽ داﻧ ﺶآﻣوزان است و همچنین با هویت ملی دانش آموزان رابطه دارد.