فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۹۰۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی رابطه شیوه های فرزندپروری با خود کارآمدی و سلامت روانی دانش آموزان پایه دوم دبیرستان های شهرستان مهاباد در سال تحصیلی 84-1383 پرداخته است. این تحقیق از نوع پیمایشی - همبستگی است. حجم نمونه مورد مطالعه شامل 360 نفر، که 193 پسر و 167 دختر و از نوع نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای می باشد. جمع آوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه شیوه های فرزندپروری شیفر، خود کارآمدی شرز و همکاران و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر انجام شده است. یافته ها نشان داد که: بین خود کارآمدی دانش آموزانی که والدین آنها شیوه های فرزندپروری متفاوتی داشته اند، تفاوت معنی داری وجود دارد. سلامت روانی دانش آموزانی که شیوه های فرزندپروری متفاوتی را تجربه کرده اند، بصورت معنی داری با هم تفاوت دارد. بین سلامت روانی و خود کارآمدی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین سلامت روانی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود ندارد. شیوه فرزندپروری دانش آموزان با توجه به رشته تحصیلی آنها متفاوت است. خود کارآمدی دانش آموزان در رشته های مختلف متفاوت نمی باشد. دانش آموزانی که در رشته های مختلف تحصیل می کنند از نظر سلامت روانی تفاوت معنی داری با هم ندارند. بین دانش آموزان دختر و پسر از نظر خود کارآمدی تفاوت معنی داری وجود ندارد.
توان پیشبینی سبکهای فرزندپروری ادراک شده و متغیرهای جمعیتشناختی بر احساس تنهایی دختران دانشآموز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: احساس تنهایی، به عنوان حالتی ناخوشایند، پاسخهای هیجانی منفی و نارضایتی ادراکی فرد را در روابط اجتماعیاش شامل میشود. این تجربه نامطلوب و پریشانکننده میتواند به ناسازگاریهای شناختی، هیجانی و رفتاری فرد در مرحله نوجوانی منجر شود. شواهد پژوهشی حاکی از وجود رابطه بین سبکهای فرزندپروری و شایستگیهای اجتماعی کودکان و نوجوانان است. به همین دلیل، برخی از پژوهشگران، به منظور توان پیشبینی احساس تنهایی در نوجوانان، بر مطالعه سبکهای فرزندپروری (اقتدارمنش، دیکتاتوری و سهلگیرانه)، تاکید میکنند. از سوی دیگر، برخی نتایج پژوهشهای مبتنی بر رویکرد بوم شناختی براون فنبرنر نشان داده است که بافت خانوادگی (وضعیت اقتصادی-اجتماعی، تحصیلات والدین و جنسیت کودک)، در درک تحول اجتماعی و احساس تنهایی فرزندان حائز اهمیت است. پژوهش حاضر بر اساس مدل تعاملی، سعی در بررسی توان پیشبینی مولفههای سبکهای فرزندپروری ادراک شده و متغیرهای جمعیتشناختی بر احساس تنهایی دانشآموزان دختر نوجوان دارد.
روش کار: روش پژوهش حاضر، همبستگی از نوع رگرسیون چند متغیره گام به گام است. گروه نمونه با توجه به فرمول کرجسی و مورگان (416=n) نفر برآورد و به روش چند مرحلهای انتخاب گردید. به منظور گردآوری دادهها از سه پرسش نامه سبکها و ابعاد فرزندپروری، مقیاس افتراقی تنهایی و پرسش نامه جمعیتشناختی استفاده گردید.نتایج: نتایج به دست آمده بر اساس رگرسیون چندمتغیره گام به گام، نشان دهنده سه مرحله معنیدار در پیشبینی متغیر وابسته (احساس تنهایی) است. در اولین مرحله، بعد گرمی و حمایتگری از سبک فرزندپروری اقتدارمنش، بیشترین رابطه را با متغیر ملاک نشان داد (534/0=R، 000/0=F). در مرحله دوم، دو مولفه سبک فرزندپروری اقتدارمنش ( گرمی- حمایتگری و خودمختاری)، بالاترین میزان توان پیشبین احساس تنهایی را نشان دادند (556/0=R، 000/0=F). در مرحله آخر، سه متغیر ( بعد گرمی و حمایتگری، بعد خودمختاری و پایگاه اقتصادی-اجتماعی) دارای بیشترین توان پیشبینیکنندگی متغیر وابسته بودند (563/0=R، 000/0=F).بحث: با توجه به یافتههای به دست آمده از پژوهش حاضر می توان بیان داشت که سبک فرزندپروری اقتدارمنش، به ویژه دو بعد گرمی و حمایتگری و خودمختاری آن؛ و متغیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی میتواند میزان احساس تنهایی را در دانشآموزان دختر کاهش دهد. این نتایج بایستی در سیاستگذاری سازمانهای بهداشت روانی و آموزش والدین و مشاوران بالینی مورد توجه قرار گیرد.
"
بررسی رابطه بین ادراک دختران از الگوهای تربیتی والدینشان با احساس شرم و گناه در آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ادراک دختران از الگوهای تربیتی والدینشان با احساس شرم و گناه در آنها صورت گرفت. بدین منظور جامعه پژوهش، دختران دانشجو در دانشگاه های دولتی شهر تهران در نظر گرفته شد و نمونه پژوهش 710 نفر از دختران دانشجو بودند که به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات و سنجیدن فرضیه های پژوهش از پرسشنامه پیوند والدینی (PBI) به منظور سنجش الگوهای تربیتی والدینی ادراک شده از سوی فرزندان و آزمون عاطفه خودآگاه (TOSCA) به منظور سنجش شرم و گناه استفاده شد. فرضیه های پژوهش حاکی از آن بودند که بین الگوهای تربیتی والدینی مادر و پدر (محبت یا مراقبت و حمایت افراطی) با میزان شرم و گناه رابطه وجود دارد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین الگوی مراقبت والدینی (مادر و پدر) ادراک شده توسط فرزند با میزان احساس شرم رابطه معنادار و منفی وجود دارد و بین الگوی حمایت افراطی والدینی (مادر و پدر) با احساس شرم رابطه همبستگی معنادار و مثبت وجود دارد. بین الگوهای تربیتی مذکور با احساس گناه رابطه معناداری وجود نداشت. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که به تربیت حمایت افراطی پدر، مراقبت پدر، و حمایت افراطی مادر مهمترین پیش بینی کننده های احساس شرم در فرزند دختر هستند، طوری که %14 از واریانس احساس شرم را پیش بینی می کنند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که پایین بودن میزان مراقبت و گرمی والدینی موجب بالا رفتن میزان احساس شرم و «بدبودن» خود در فرزند می شود. با افزایش حمایت افراطی یا کنترل والدینی نیز میزان احساس شرم در فرزند دختر افزایش می یابد.
آیا مدارس کارآمد عملکرد دانش آموز را هدایت می کنند
حوزه های تخصصی:
دست های گرم رابطه
حوزه های تخصصی:
مطالعه جهت گیری کنترل شاگرد در میان مدیران و معلمان و رابطه آن با رفتار انضباطی دانش آموزان در مدارس راهنمایی استان سمنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه جهت گیری کنترل دانش آموزان با رفتار انضباطی آنها در مدارس راهنمایی استان سمنان است. روش انجام تحقیق توصیفی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق مدیران، معاونان و معلمان مدارس راهنمایی استان سمنان در سال تحصیلی 87-86 مشتمل بر 1432 نفر هستند. حجم نمونه مطابق با جدول مورگان 340 نفر برآورد گردید. نمونه تحقیق با استفاده از روش های نمونه گیری خوشه ای تصادفی و طبقه ای انتخاب گردید. برای تعیین جهت گیری کنترل دانش آموزان در مدارس از پرسش نامه PCI و برای سنجش رفتار انضباطی از پرسش نامه محقق ساخته استفاده گردید. داده های گردآوری شده به کمک آزمون T، تحلیل واریانس یکطرفه، تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که در مدارس راهنمایی استان سمنان در امر کنترل دانش آموزان جهت گیری قیمی بیشتر از جهت گیری انسانی حاکم است (05/ >p). نتیجه دیگر آنکه در این پژوهش بین جهت گیری کنترل و رفتار انضباطی دانش آموزان رابطه معناداری مشاهده نشد (05/p>).
تأثیر آموزش مبتنی بر مدل قصد رفتاری بر نگرش مادران نسبت به سوء رفتار با کودک در مراجعین به خانه های بهداشت شهرستان فلاورجان استان اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
قنش ارزیابی کودک از تعارض والدین، مقابله شناختی کودک با تعارض و مزاج وی در سلامت کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف بررسی نقش ارزیابی کودک از تعارض والدین، مقابله شناختی وی با تعارض و مزاج کودک در سلامت جسمانی و روانی- اجتماعی اوست. این مطالعه، رابطه مزاج کودک را با ارزیابی و مقابله وی با تعارض والدین نیز بررسی کرده است.
روش: از میان دانش آموزان پنجم ابتدایی شهر تهران 413 نفر (220 دختر و 193 پسر) با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. مادران به پرسشنامه های مزاج اوایل نوجوانی و سلامت کودک، و دانش آموزان به مقیاس ادراک کودک از تعارض والدین پاسخ دادند. یافته ها: یافته ها نشان دهنده نقش پیش بینی کننده مزاج، ارزیابی منفی از تعارض والدین و خودمقصربینی کودک در سلامت وی است. همچنین مزاج نیز پیش بینی کننده ارزیابی کودک از تعارض والدین و مقابله شناختی وی با تعارض است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش در قالب الگوهای مربوط به رابطه مزاج با سازگاری، الگوی شناختی – بافتی، و عوامل خطر و محافظ درآسیب شناسی تحولی مورد بحث قرار گرفتند. نقش پیش بینی کننده مزاج مثبت کودک به عنوان یک عامل محافظ فردی، و مزاج منفی، ارزیابی منفی از تعارض والدین و خودمقصربینی کودک به عنوان عوامل خطر فردی در سلامت وی از محورهای این بحث است. علاوه بر این، مطالعه حاضر نقش پیش بینی کننده مزاج را به عنوان یک عامل بافتی تاثیر گذار بر ارزیابی تعارض و مقابله شناختی کودک با تعارضات والدین تایید می کند.
حل مسائل در روابط بین فردی
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه نظام ارزشی خانواده با ارزشهای نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"چکیده مقاله:
خلاصه: مقدمه: هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین نظام ارزشی نوجوانان و ارزشهای خانواده میباشد. به عبارت دیگر سوال این است که آیا بین نظام ارزشی نوجوانان و ارزشهای خانواده و والدین رابطهای وجود دارد؟ روش: جامعه مورد مطالعه در این تحقیق دانش آموزان دبیرستانهای شهر تهران در سال 84-83 میباشند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای تعداد 984 نفر از آنان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در تحقیق حاضر پرسشنامه محقق ساخته بوده است که پس از بررسی اعتبار و روایی آنان مورد استفاده قرار گرفته است. یافتهها: نتایج بدست آمده نشان داده که بین نظام ارزشی نوجوانان و ارزشهای خانوادگی، مذهبی، رسانهای و ملی ارتباط معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر نوجوانانی که نمره بالاتری در ارزشهای فردی داشتهاند در سایر ارزشها نیز نمره بالاتری را کسب کرده بودند وکسانی که نمره پایینتری در ارزشهای اجتماعی, خانوادگی و مذهبی کسب کرده بودند.، در ارزشهای فردی نیز نمره کمتری داشتند. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده در این تحقیق نشان دهنده اهمیت ارزشها در رفع نیازهای اساسی نوجوانان بوده در سایر مطالعات نیز مورد تایید قرار گرفته است. "
بررسی رابطه بین میزان خلاقیت معلمان درس علوم با حل مشکلات درسی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناخت رابطه بین میزان خلاقیت معلمان درس علوم با حل مشکلات درسی دانش آموزان سال سوم راهنمایی شهر تهران بوده است.روش تحقیق در این پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان و کلیه دانش آموزان پسر سوم راهنمایی شهر تهران بوده و از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شده است که تعداد نمونه دانش آموزان 275 نفر و تعداد نمونه معلمان 55 نفر میباشد. ابزار اندازه گیری شامل دو پرسش نامه: 1- سنجش شخصیت خلاق برای تعیین میزان خلاقیت معلمان 2- پرسش نامه حل مشکلات درسی دانش آموزان برای تعیین میزان حل مشکلات درسی دانش آموزان توسط معلمان درس علوم میباشد. پس از جمع آوری اطلاعات، با استفاده از برنامهSPSS برای بررسی رابطه بین متغیر ملاک و پیش بین از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که معلمان خلاق بهتر میتوانند مشکلات درسی دانش آموزان از جمله عدم انگیزه، عدم توجه، عدم مشارکت و عدم درک و فهم را حل کنند.
اثر آموزش والدین بر مبنای برنامه فرزندپروری مثبت (3P)بر سلامت روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش والدین براساس برنامه فرزندپروری مثبت (P3) بر سلامت روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای طراحی و اجرا شد. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بوده و جامعه مورد مطالعه آن را مادران دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله دبستان های پسرانه شهرستان نهاوند تشکیل می دهند.نمونه گیری در دو مرحله انجام شد و 30 نفر از مادران کودکانی که براساس فهرست رفتاری کودک (CBCL) و فرم گزارش معلم (TRF)، مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) تشخیص داده شده بودند، انتخاب شده و سلامت روانی آن ها با استفاده از پرسشنامه 28 سؤالی سلامت روانی (28GHQ-) مورد ارزیابی قرار گرفت.
در نهایت 20 نفر از مادرانی که در پرسشنامه سلامت روان نمره ای برابر یا بالاتر از نقطه برش (23) گرفتند، انتخاب و به دو گروه آزمایش (10n=) و گواه (10n=) تقسیم شدند. سپس برنامه آموزش فرزندپروری مثبت به مدت 2 ماه در 8 جلسه آموزشی 120 دقیقه ای برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد. سلامت روانی مادران دو گروه بلافاصله پس از پایان جلسات آموزش والدین، دوباره مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت داده های به دست آمده توسط آزمون U من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که نمره کلی سلامت روانی و نیز نمره زیرمقیاس های نشانه های جسمانی، اضطراب و بی خوابی و افسردگی مادران گروه آزمایش پس از پایان جلسات آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، با توجه به تغییرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون، کاهش یافته (05/0P<) ولی در تغییرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون زیرمقیاس نارساکنش وری اجتماعی تفاوت معنا داری را نشان نداد (15/0P=). این نتایج بیان می کنند که آموزش برنامه فـرزندپـروری مثبت، سلامت روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای را افزایش می دهد. با توجه به این که شدت و ضعف مشکلات روانی ـ عاطفی مادران نقش مستقیمی در میزان و نحوه بروز مشکلات رفتاری ـ هیجانی کودکان دارد، لذا با انجام مداخلات این چنینی که ارتقاء سلامت روانی والدین را موجب می شود، می توان گام های مثبت و استواری در جهت رفع و یا تخفیف مشکلات رفتاری کودکان برداشت.
مشکلات انضباطی کودکان و نوجوانان
حوزه های تخصصی:
شبیه سازی زندگی در مدرسه
حوزه های تخصصی: