فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱٬۹۵۰ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱
52-63
حوزه های تخصصی:
داشتن عمر طولانی و صرف آن در اطاعت الهی، از دیدگاه آموزه های اسلامی نشانه ی سعادت و خوشبختی معرفی شده است. گرچه امروزه طرفداران طول عمر، بیش تر به تحقیق های دانشمندان علوم تجربی چشم دوخته اند، این نوشتار، عامل های مادی طول عمرِ انسان را از دیدگاه اسلام تبیین کرده است. مدت عمر انسان را خدای متعال تعیین می کند، ولی خدای متعال به انسان فرصت داده تا نقش خود را ایفا کند و در طول اراده ی خدای قادر، در کوتاه کردن عمر خویش و یا طولانی شدن آن، این نقش را بازی کند و عمر خود را کوتاه یا طولانی گرداند. نقش انسان در مقدارِ عمرِ خویش، این است که با انجام اعمالی، مدتِ مشخص شده و طبیعی عمر خویش را، زندگی کند یا زودتر و یا دیرتر از دنیا برود؛ بنابراین، عامل های مؤثر در افزایش و کاهش عمر انسان، از دیدگاه منبع های اسلامی از دو جنبه(عامل های مادی و معنوی) قابل بررسی است. این پژوهش با روش کتابخانه یی عامل های مادی و طبیعی مؤثر در طول عمر را بررسی نموده، با معرفی پانزده عاملِ مادی فزونیِ عمر انسان از دیدگاه آیه ها و روایت ها، در نهایت به این نتیجه رسیده است که بیش ترِ عامل های معرفی شده در آیه ها و روایت ها تجربیِ افزایش عمر با این عوامل هماهنگ و همسو است؛ در چند مورد نیز دیدگاه مطرح شده در روایت، مسئله ی جدیدی برای تحقیق پژوهشگران علوم پزشکی مطرح می نماید.
نقش عوامل شخصیت و سبک زندگی مذهبی در سلامت روان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین رابطه عوامل شخصیت و سبک زندگی مذهبی با سلامت روان طراحی شد. روش این پژوهش توصیفی، به شیوه همبستگی بود. جامعه آماری آن را دانشجویان دانشگاه قم و طلاب حوزه علمیه قم تشکیل دادند و 375 نمونه به روش غیرتصادفی انتخاب گردیدند. برای سنجش متغیرهای این پژوهش از پرسش نامه شخصیت (NEO-FFI-60)، آزمون سبک زندگی اسلامی (ILST-75) و پرسش نامه سلامت روان (GHQ-28) استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که بین سبک زندگی مذهبی و نمره کل اختلالات در پرسش نامه سلامت روان همبستگی منفی وجود دارد و نیز بین سبک زندگی مذهبی با خرده مقیاس های پرسش نامه سلامت روان؛ نشانه های جسمانی، اضطراب و بیخوابی، اختلال در عملکرد اجتماعی و افسردگی شدید همبستگی منفی وجود دارد. همچنین عوامل روان رنجورخویی و گشودگی به تجربه با نمره اختلالات در پرسش نامه سلامت روان همبستگی مثبت داشته و عوامل برون گرایی، موافق بودن و باوجدان بودن با نمره اختلالات در پرسش نامه سلامت روان همبستگی منفی دارند. عوامل شخصیت و سبک زندگی مذهبی توانستند مقادیر معناداری از سلامت روان را تبیین کنند.
مقایسه ی هوش معنوی وخودانضباطی پرستاران زن و مرد در بخش های ویژه و عمومی بیمارستان های شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
برخورداری از هوش معنوی و خودانضباطی تأثیر بسزایی در خدمات رسانی کادر درمانی به بیماران دارد و دارا بودن این ویژگی در پرستاران بخش ویژه از اهمیت بیش تری برخوردار است . بنابراین در این پژوهش به بررسی هوش معنوی و خودانضباطی در مردان و زنان پرستارشاغل در بخش های ویژه و عمومی بیمارستان های شهر تهران پرداخته شده است. مواد و روش ها: مطالعه به صورت توصیفی- مقایسه یی است که بر روی 180 نفر از پرستاران زن و مرد شاغل در بیمارستان های دانشگاهی تهران، به صورت تصادفی- خوشه یی چند مرحله یی انجام شد. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه ی خودانضباطی و پرسش نامه ی هوش معنوی استفاده شد. در نهایت، تحلیل داده ها با استفاده از واریانس چندمتغیری(MANOVA) انجام پذیرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد تفاوت معناداری بین پرستاران بخش ویژه و عمومی، از نظر هوش معنوی و خودانضباطی وجود ندارد(p<0.05). همچنین، تفاوت گروه های زن و مرد از نظر هوش معنوی معنی دار نیست(p<0.05)؛ اما تفاوت دو گروه زن و مرد پرستار، از نظر متغیرهای خودانضباطی معنی دار است(p<0.05) و زنان از خودانضباطی بالاتری برخوردارند. نتیجه گیری: با توجه به نتیجه های پژوهش حاضر، می توان گفت که خودانضباطی و هوش معنوی در کار با بیماران در بخش های درمانی، از متغیرهای روان شناختی مؤثر است و در امر آموزش و به کارگماری پرستاران باید به این موردهای خاص، توجه ویژه داشت.
پیش بینی قدردانی بر اساس سلامت معنوی، حمایت اجتماعی و استرس در دختران نوجوان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه، پیش بینی قدردانی بر اساس سلامت معنوی، حمایت اجتماعی و استرس در دختران نوجوان شاهین شهر بررسی شد. طرح پژوهش همبستگی بود و 337 دختر نوجوان به شیوه تصادفی مستقل انتخاب شدند و پرسش نامه های قدردانی، سلامت معنوی، حمایت اجتماعی و مقیاس استرس، اضطراب، افسردگی (DASS-21) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که قدردانی با سلامت معنوی و سه بعد حمایت اجتماعی روابط مثبت معنادار (01/0p<) و با استرس رابطه منفی معنادار دارد (01/0p<). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که ادراک حمایت از جانب خانواده، سلامت معنوی و ادراک حمایت از جانب دوستان، توان پیش بینی قدردانی را دارند. این نتایج، بیانگر این است که قدردانی از حمایت اجتماعی، سلامت معنوی و استرس اثر می پذیرد. لازم است برای ارتقای حس قدردانی، برنامه های مداخله ای تدوین کرد.
ساخت مقدماتی مقیاس تشخیصی افسردگی «مبتنی بر بعضی سوره های قرآن کریم»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش عبارت بود از ساخت مقدماتی مقیاس تشخیصی افسردگی براساس بعضی از آیات قرآن؛ به این منظور از روش های تحلیل محتوا، تحلیل عاملی اکتشافی و بررسی ویژگی های روانسنجی استفاده شد. ابتدا تحت نظر متخصصان قرآنی، شش مدل افسردگی و ملاک های روان شناختی آنها از قرآن کریم به دست آمد. سپس گویه ها تنظیم و روایی محتوایی آن توسط ده متخصص دینی ارزیابی و در نمونه ای صد نفره، اجرای مقدماتی شد. در تحلیل عاملی، نتایج به دست آمده در بخش نظری در عمل نیز تأیید شدند؛ شش عامل به دست آمده عبارت بودند از «انزواطلبی»، «احساس شکست و پوچی»، «دین گریزی»، «ضعف اعتماد به خدا»، «خودجانبداری» و «نوسانات خلقی».
مقایسة ویژگی های شخصیتی و رضایت از زندگی دانش آموزان خانواده های دارای تک و دو فرزند با بیش از دو فرزند(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو، به مقایسة ویژگی های شخصیتی و رضایت از زندگی دانش آموزان خانواده های دارای تک و دو فرزند با خانواده های دارای بیش از دو فرزند پرداخته است. حجم نمونة مورد پژوهش، 295 نفر از دانش آموزان اول تا سوم دبیرستان های شهرستان بهارستان استان تهران است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است و ابزار استفاده شده، پرسش نامة شخصیتی آیسنک و پرسش نامه رضایت از زندگی است. داده ها براساس آزمون مان ویتنی تحلیل شد. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که میانگین رتبة روان آزردگی و روان گسستگی دانش آموزان خانواده های یک و دو فرزند به طور معناداری بیش از دانش آموزان خانواده های دارای بیش از دو فرزند است. همچنین، میان میانگین رتبة برون گرایی و رضایت از زندگی این دو گروه، تفاوت معناداری وجود ندارد؛ درنتیجه، با افزایش جمعیت خانواده، احتمال سلامت شخصیت و رضایت از زندگی فرزندان، فزونی خواهد یافت.
بررسی اثربخشی برنامه ی آموزشی مبتنی بر 8 اصل تربیتی پیامبر(ص)، بر رشد اجتماعی کودکان 5 تا 6 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه ی آموزشی مبتنی بر 8 اصل تربیتی پیامبر(ص).بر رشد اجتماعی کودکان 5 تا 6 سال می باشد.
روش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمام خانواده های دارای فرزندان 5 تا 6 سال منطقه ی 1500 خانواری کشتارگاه از شهرستان شاهیندژ می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد100 خانوار انتخاب شدندکه تعداد 48 خانوار حاضر به شرکت در پژوهش شدند. سپس آزمودنی ها به طور کاملا تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند که هر گروه تشکیل شده شامل 20 خانواده بودند. سپس 8 اصل تربیتی پیامبر در قالب 8 جلسه ی آموزشی به والدین گروه آزمایش، آموزش داده شد و سپس از طریق والدین به فرزندانشان منتقل شد یا آموزش داده شد ولی آزمودنی های گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش مقیاس رشد اجتماعی واینلند بود.
یافته: آموزش برنامه ی تربیتی مبتنی بر 8 اصل تربیتی پیامبر باعث افزایش رشد اجتماعی کودکان 5 تا 6 سال شده است.
نتایج: با توجه به نقش و اهمیت سال های اولیه ی زندگی و محیط خانواده بر رشد کودک در ابعاد مختلف شناختی، جسمانی، عاطفی و اجتماعی و با تاکید بر فرهنگ دینی جامعه ی ایرانی و تاثیرپذیری زیاد مردم از آموزه های دینی، از این برنامه ی آموزشی می توان برای ایجاد، بهبود و شکوفایی رشد کودک به ویژه در بعد اجتماعی استفاده بکنیم
اثربخشی معنادرمانی بر امید به زندگی و کیفیت خواب در سالمندان مقیم مرکزهای شبانه روزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳
11-18
حوزه های تخصصی:
امید نقش به سزایی در مقابله با مشکل های روانی و بیولوژیک در دوره های مختلف زندگی به ویژه دوره ی سالمندی دارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر معنادرمانی گروهی بر امید و کیفیت خواب سالمندان است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر، از نوع تحقیق نیمه آزمایشی با پیش و پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه ی آماری این پژوهش، مرکز سئول در شهر تهران، در سال 1393 بود و 30 سالمند براساس ملاک های ورود، انتخاب شدند. آن ها در دو گروه آزمایشی و کنترل، به صورت تصادفی شدند. گروه آزمایش، امید درمانی گروهی را در طول ده جلسه (هفته یی یک جلسه، هر جلسه به طور متوسط 75 دقیقه) دریافت کردند. تحلیل آماری با استفاده از تی وابسته و تحلیل کواریانس انجام شد. ابزار تحقیق عبارت بود از: شاخص کیفیت خواب پیتزبورگ، پرسش نامه ی امید به زندگی میلر، پرسش نامه ی معاینه ی مختصر روانی. یافته ها: تفاوت معناداری بین امید به زندگی در سالمندان قبل و بعد از مشاوره ی گروهی وجود دارد(p<0.0.5). در نمرهای میانگین کیفیت خواب سالمندان، قبل و بعد از مشاوره ی گروهی، تفاوت معناداری وجود ندارد(p<0.0.5). نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که معنادرمانی تأثیر معناداری بر افزایش امید به زندگی سالمندان دارد، از این رو، می تواند در نقش مداخله گر درمانی، مشکل های روانی مرتبط با نبود معنا و امید در زندگی مورد توجه قرار گیرد.
مدل علی رابطه ی بین نگرش مذهبی، شادی، لذت و سلامت روان در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل علی رابطه ای بین نگرش مذهبی، شادی، لذت و سلامت روان در دانشجویان انجام شده است. نمونه پژوهش، شامل 175 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان بود که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، انتخاب شدند. پرسشنامه نگرش سنج مذهب، پرسشنامه شادکامی آکسفورد، مقیاس خوشکامی اسنیت- هملیتون و پرسشنامه سلامت عمومی 28 سؤالی، به عنوان ابزار پژوهش، استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و روش تحلیل مسیر، استفاده شد. براساس نتایج به دست آمده، مدل علی رابطه ای بین نگرش مذهبی، شادی، لذت و سلامت روان، براساس شاخص های مختلف برازش، تأیید می شود. بر این اساس، نگرش مذهبی با لذت، لذت با شادی و سلامت روان، و شادی با سلامت روان، رابطه مستقیم دارد. همچنین نگرش مذهبی به طور غیرمستقیم از طریق لذت و شادی، باسلامت روان، رابطه غیرمستقیم دارد. براساس یافته های به دست آمده از این پژوهش، در تبیین رابطه بین نگرش مذهبی و سلامت روان، توجه به نقش متغیرهای شادی و لذت، می تواند حایز اهمیت باشد.
پیش بینی علائم اختلالات روانی بر مبنای ایمان مذهبی و شکرگزاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به منظور بررسی رابطه ی بین مؤلفه های ایمان مذهبی و شکرگزاری با شدت علائم اختلالات روا نی انجام شد.. شرکت کنندگان شامل 300 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های شکرگزاری اسلامی ایرانی، ایمان مذهبی و فهرست 90 سوالی نشانه های روانی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشانگر ارتباط تقریباً همه خرده مقیاس های ایمان مذهبی و شکرگزاری با نمره کلی شدت اختلال های روانی بود. ایمانِ مذهبی و شکرگزاری گسترده ترین تأثیر را به ترتیب بر حساسیت بین فردی و افسردگی داشتند. در بین مؤلفه های مختلف شکرگزاری، مؤلفه شکرگزاری درونی قویترین پیش بینی کننده منفی شدت اختلال های روانی بود و در بین مؤلفه های ایمان مذهبی، توان پیش بینی دو مؤلفه خیرخواهی و هدفمندی و خویشتن داری از سایر مؤلفه های ایمان مذهبی بیشتر بود. می توان گفت ایمان مذهبی و شکرگزاری به عنوان عامل های عمومی محافظت کننده می توا نند در کاهش علائم هر نوع اختلالی مؤثر باشند و اگر دینداری موجب رشد شکرگزاری درونی، خیرخواهی، هدفمندی و خویشتن داری شود، می توان آن را یک عامل پیش گیری کننده در برابر اختلال های روانی در نظر گرفت.
شیوه پیامبر اکرم(ص) در مدیریت روانی جامعه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی شیوه پیامبر اسلام(ص) در مدیریت روانی جامعه و پاسخگویی به این سؤال که «دولت ها چگونه روحیه و اراده ملت خود را برای همکاری مدیریت کنند؟» انجام شد. بدین منظور از روش پیمایش تاریخی و تحلیل نظریِ مواردِ مربوط به حکومت پیامبر(ص) استفاده شد. دستاوردها نشان داد که پیامبر(ص) بدون خروج از مسیر اخلاق اسلامی، با روش های متعدد، جامعه را در مقابل دشمن، بانشاط و آماده نگاه می داشتند؛ بعضی از آن روش ها؛ عبارتند از: توجه به ویژگی های روان شناختی مخاطبان، تعامل مستقیم و عاطفی با مردم، دانش افزایی و آگاهی بخشی به آنان، مشارکت دادن آنان در امور سیاسی، اجتماعی و نظامی، استفاده از ظرفیت گروه های مرجع، بازسازی روانی جامعه پس از بحران ها، احیای نظام ارزشی جامعه و حراست اعتقادی؛ و جلوگیری از حضور عناصر سست عنصر در صف مسلمین. بدین ترتیب، پیامبر(ص) بدون اینکه بر منابع مادیِ آنان چیزی افزوده باشد، آنان را به قدرتِ بسیار تأثیرگذار منطقه تبدیل کرد.
احساس تنهایی معنوی مذهبی: ساخت و اعتبار یابی مقیاسی برای سنجش ابعاد مثبت و منفی احساس تنهایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین ماهیت احساس تنهایی معنوی مذهبی و تهیه مقیاسی برای سنجش آن در دانشجویان بر پایه روش تحلیل عاملی اکتشافی صورت گرفت. برای تعیین روایی ابزار، گویه های اولیه که با استفاده از مبانی نظری و مقیاس های سنجش معنویت طراحی شده بودند، مورد ارزیابی 13 نفر از کارشناسان روان شناسی و 17 دانشجوی تحصیلات تکمیلی قرار گرفتند. پس از اصلاح، 605 دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی (355 زن و 239 مرد)، به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه احساس تنهایی معنوی مذهبی، با 49 گویه پاسخ دادند. نتایج تحلیل مؤلفه های اصلی با چرخش واریماکس، به استخراج چهار عامل احساس تنهایی در ارتباط با اولیاء دین، ارتباط با معنای زندگی، ارتباط با خدا و عامل مثبت ارتباط با خود انجامید. همچنین ضریب اعتبار مقیاس از طریق آلفای کرونباخ برای 44 گویه، 93/0 و ضرایب بازآزمایی عامل ها، به فاصله دو هفته، در دامنه 68/0 تا 91/0 به دست آمد که بیانگر اعتبار ابزار بود.
بررسی تفاوت تعارض زناشویی، باورهای غیرمنطقی، روان بنه های ناسازگار اولیه و پایبندی مذهبی والدین دارای یک و چند فرزند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش ، از نوع علی- مقایسه ای است که به منظور بررسی تفاوت تعارض زناشویی، باورهای غیرمنطقی، روان بنه های ناسازگار اولیه و پایبندی مذهبی والدین دارای یک و چند فرزند انجام شده است. اطلاعات پژوهش (469 فرد متأهل)، از میان افراد متأهل ساکن شهر سمنان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای گردآوری شد. شرکت کنندگان به گویه های پرسش نامه های تعارض زناشویی، باورهای غیرمنطقی، روان بنه های ناسازگار اولیه و پایبندی مذهبی پاسخ دادند. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه، حاکی از معناداری تفاوت نمرات متغیرهای مذکور در میان دو گروه والدینِ دارای یک فرزند و چند فرزند بود. بنابراین، می توان نتیجه گرفت: افراد با پایبندی مذهبی بیشتر و روان بنه ها و باورهای غیرمنطقی کمتر، تمایل بیشتری به تعدد فرزند دارند. علاوه بر این، والدین فرزندان متعدد، نسبت به والدین دارای تک فرزند، تجربه تعارض زناشویی کمتری دارند.
دلبستگی به خدا و تاب آوری در مادران کودکان کم توان ذهنی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر دلبستگی به خدا و تاب آوری را در مادران کودکان کم توان ذهنی و عادی مورد بررسی قرار داد. طرح پژوهش حاضر از نوع پس رویدادی و (همبستگی) بود. در این راستا، از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای داده ها از مدارس استثنایی و عادی استان اردبیل شهرستان مشگین شهر جمع آوری شدند. از مقیاس دلبستگی به خدا روات و کرکپاتریک و تاب آوری کانر و دیویدسون استفاده شد. پس از کنار گذاشتن پرسشنامه های ناقص ، داده های 92 نفر از مادران دارای کودک کم توان ذهنی و 94 نفر مادران دارای کودک عادی برای تحلیل انتخاب شدند. تحلیل داده ها از طریق شاخص هوتلینگ برای نشان دادن تفاوت بین گروه ها، نشان داد که در همه ابعاد (دلبستگی اجتنابی ، دلبستگی ایمن، دلبستگی اضطرابی به خدا و تاب آوری) بین دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد؛ در رگرسیون چند گانه به روش گام به گام، از بین دلبستگی ها، دلبستگی ایمن به خدا تاب آور بودن را در بین مادران دارای کودکان عادی و دلبستگی اجتنابی به خدا، کاهش تاب آوری را در مادران کودکان کم توان ذهنی در مقایسه بین این دو گروه به خوبی پیش بینی کرده است. نتایج بدست آمده نشان داد که نوع دلبستگی به خدا می تواند به نوعی بر تاب آوری افراد در مواجهه با چالش های زندگی تاثیرگذار باشد.
بررسی اثر بخشی مشاوره و درمان سوگ با رویکرد دینی به شیوه گروهی بر ارتقاء سطح کیفیت زندگی مادران داغدیده فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی مشاوره و درمان سوگ با رویکرد دینی به شیوه گروهی، بر ارتقاء سطح کیفیت زندگی مادران داغدار فرزند، انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه آزمایش و کنترل بود. ابزار مورد استفاده پرسشنامه کیفیت زندگی (SF- 36) بود. جامعه آماری پژوهش مادران داغدار فرزندی بودند که مدت سه ماه تا یکسال از مرگ فرزندانشان می گذشت و نمرات کیفیت زندگی آن ها پایین تر از یک انحراف معیار از میانگین جامعه بود. در این پژوهش 18 مادر داغدیده بوسیله نمونه گیری داوطلبانه تعیین شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس مداخله درمانی طی 10 جلسه 90 دقیقه ای، بصورت یک جلسه در هفته، برای گروه آزمایش به اجرا در آمد. نتایج تحلیل واریانس داده ها نشان داد که تفاوت بین دو گروه آزمایش و کنترل در نمره کلی کیفیت زندگی معنادار بوده است و مداخله درمانی به طور معناداری موجب ارتقاء سطح کیفیت زندگی مادران داغدیده گردیده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که مشاوره و درمان سوگ با رویکرد دینی، در ارتقاء سطح کیفیت زندگی مادران داغدیده موثر است.
سبک اهل بیت(ع) در تفریحات و اوقات فراغت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، عبارت بود از کشف و ارائه راهکارهای عملی برای مدیران جامعه در باب اوقات فراغت. سؤال پژوهش این بود که اهل بیت(ع)، چه ترغیب ها و تحذیرهایی را به ما ارائه می کنند؟ به این منظور، از روش تحلیل عقلی، راجع به محتوای احادیث و سیره اهل بیت(ع) استفاده شد. بعضی از دستاوردهای پژوهش به این ترتیب است: اسلام (به جز اشتغالات لهوی)، فراغت را یک نیاز فطری و غریزی یا ضرورت زیست اجتماعی دانسته است و در چارچوب نظام هنجاری خود می پذیرد. ادله ترغیبی و تحذیریِ فراوانی (در حد کشف یک الگو) را ارائه می دهد؛ مثل: نفی مفاسد اخلاقی، تناسب با اقتضائات فطری، همسویی با کمال جویی معنوی، تولید آثار و کارکردهای مثبت، دارا بودن غرض عقلایی، کنترل پذیری عقلانی، عدم تناسب با مجالس لهو و لعب، پرهیز از تن آسایی و نازپروردگی، رعایت اعتدال و پرهیز از زیاده روی، اجتناب از واقعیت گریزی، ترجیح شادی های روحی بر شادی های جسمی.
بررسی نقش پیش بین دینداری در گرایش نوجوانان به رفتارهای پرخطر با واسطه گری نظم بخشی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش دینداری با واسطه گری نظم بخشی هیجانات در پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان بود.روش:جامعه ی آماری این پژوهش، شامل دانش آموزان دبیرستان های نواحی پنج گانه اصفهان بود که از بین دانش آموزان دبیرستان ها در سال 1391 تعداد 383 نفر(176پسر و 207 دختر) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه دینداری ، پرسشنامه دشواری در نظم بخشی هیجانات و پرسشنامه خطرپذیری نوجوانان ایرانی گردآوری و از طریق روش های آماری تحلیل مسیر و رگرسیون چندگانه مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد دشواری در نظم بخشی هیجانی در رابطه میان دینداری و رفتار پرخطر تا اندازه ای واسطه شده است. همچنین، رابطه مستقل معناداری بین دینداری و رفتارهای پرخطر وجود داشت.نتیجه گیری:نوجوانانی که اعتقادات مذهبی قوی تر ی دارند و هیجاناتشان را به گونه ای مؤثر تنظیم می کنند به احتمال کمتر در رفتارهای پرخطر شرکت می کنند.
رابطة روان بنه های ناسازگار اولیه و ویژگی های شخصیتی با صفت اخلاقی تکبر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش پیش رو، تعیین رابطه میان روان بنه های ناسازگار اولیه، ویژگی های شخصیتی و تکبر است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعة آماری آن، همة دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمین بودند که از این میان، تعداد 384 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب، و به پرسش نامة روان بنه های ناسازگار اولیه، پرسش نامة پنج عاملی شخصیتی و مقیاس اسلامی تکبر تواضع پاسخ دادند. داده ها به روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون، گام به گام تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که همة حوزه های روان بنه های ناسازگار اولیه و زیرمقیاس روان آزردگی، ارتباط مثبت با تکبر دارند و زیرمقیاس های برون گرایی، تجربه پذیری، موافق بودن و باوجدان بودن، رابطة منفی با تکبر دارند. همچنین نمرة کل روان بنه های ناسازگار اولیه، موافق بودن، محدودیت های مختل، روان آزردگی و برون گرایی، توانایی تبیین بخش معناداری از واریانس تکبر را دارند.
شناسایی ویژگی ها و ابعاد مدارس اسلامی در ایران به همراه ارائة الگوی مطلوب مدرسه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور شناسایی ویژگی های مدارس اسلامی در ایران و ارائة الگوی مطلوب مدرسة اسلامی ، این پژوهش به روش توصیفی- پیمایشی و با استفاده از ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل مصاحبة عمیق، مشاهدات میدانی امکانات و تجهیزات و کلاس های درس، و یادداشت برداری و بررسی اسناد، در میان مدارس اسلامی- که به صورت کاملاً غیردولتی و زیر نظر مؤسسه های فرهنگی- آموزشی اداره می شوند- اجرا شد. روش نمونه گیری از نوع در دسترس و حجم نمونه 23 مدرسه از تهران، اصفهان، و مشهد بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش توصیفی و ارائة درصد فراوانی در هرکدام از ویژگی های احصاشده استفاده به عمل آمد. نتایج نشان داد که مدارس اسلامی مورد بررسی دارای ابعادی از جمله ارتباطات، فوق برنامه و پرورشی، مؤلفه هایی از قبیل نمادهای هویتی سازمانی و تنوع برنامة درسی و ویژگی هایی مثل ملاک های خاص گزینش کارکنان و دانش آموزان و تأکید بر تربیت دینی و اخلاقی و اجتماعی و سیاسی دانش آموزان هستند. این ابعاد، مؤلفه ها، و ویژگی های احصاشده در قالب الگوی یک مدرسة اسلامی مطلوب ارائه شد.