فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۱٬۹۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
همبودی سوءمصرف مواد و اختلالات اضطرابی، در مطالعات مختلف به اثبات رسیده و تلویحات بالینی زیادی را به همراه داشته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت های معنوی بر افکار اضطرابی دختران نوجوان تحت درمان با متادون بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور 30 نفر به صورت هدف مند انتخاب و سپس در دو گروه 15 نفری کنترل و آزمایش بصورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه، دو بار در هر هفته به مدت دو ساعت آموزش مهارت های معنوی را به شیوه گروهی دریافت کردند. ابزار به کار رفته در این پژوهش، مقیاس افکار اضطرابی بود که به صورت پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آزمون تحلیل کوواریانس یک متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که پس از آموزش مهارت های معنوی، میزان نمره افکار اضطرابی بیماران گروه آزمایش کاهش یافت و از نظر آماری معنی دار بود. باتوجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود که این نوع آموزش در کنار درمان های دارویی برای کاهش افکار اضطرابی و افزایش سلامت روانی نوجوانان تحت درمان با متادون در نظر گرفته شود.
کارآمدی آموزش معنویت مبتنی بر آموزه های اسلامی بر ارتقای سرمایة روان شناختی و مؤلفه های آن (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آ وری، و خوش بینی) در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی کارآمدی آموزش معنویت مبتنی بر آموزه های اسلامی بر ارتقای سرمایة روان شناختی و مؤلفه های آن (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی) در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش از نوع «نیمه آزمایشی» با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعة پژوهش تمام دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد دیواندره در سال تحصیلی 93-94 هستند. در این پژوهش، 30 دانشجو با «نمونه گیری تصادفی در دسترس» به عنوان حجم نمونة تحقیق انتخاب شدند. نمونة آماری گروه «آزمایش» 15 تن از دانشجویانی بودند که در جلسات معنویت درمانی به صورت داوطلب شرکت کردند. نمونة آماری گروه «کنترل» 15 تن از دانشجویانی بودند که در جلسات آموزشی معنویت شرکت نکردند و از بین دانشجویان دانشگاه به صورت «تصادفی در دسترس» انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از مقیاس «سرمایة روان شناختی» (PCQ) استفاده شد و برای تحلیل آماری داده ها، از تحلیل کوواریانس استفاده گردید. یافته ها نشان داد معنویت درمانی با تأکید بر آموزه های دین مبین اسلام به گونه ای معنا داری در ارتقای میزان سرمایة روان شناختی و مؤلفه های آن در دانشجویان مؤثر است.
رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با خودکارآمدی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با خودکارآمدی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول بود. این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه آماری شامل 340 نفر بود که به روش تصادفی چندمرحله ا ی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه هوش معنوی، هوش هیجانی و خودکارآمدی عمومی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون به شیوه گام به گام و واریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که هوش معنوی، رابطه مثبت و معناداری با خود کارآمدی دارند. بین هوش هیجانی و چهار مؤلفه آن (خودآگاهی، خودکنترلی، مهارت ها ی اجتماعی و خود انگیزی)، با خودکارآمدی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین مؤلفه های خودکنترلی و مهارت های اجتماعی، رابطه مثبت و معنا داری با هوش معنوی داشتند، اما بین مؤلفه های هوش معنوی با هوش هیجانی، رابطه معناداری وجود نداشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که به ترتیب، مؤلفه های خودآگاهی، خودکنترلی، تفکر وجودی انتقادی، مهارت های اجتماعی، معناسازی شخصی بهترین پیش بینی کننده خودکارآمدی هستند و بین دختران و پسران به لحاظ همدلی و خودکنترلی تفاوت معناداری وجود دارد.
رابطه عقل و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Ali Zekavati Gharagozlou (Ph.D) abstract: بررسی راه حل های عاقلانه به جای راه حل زورمدارانه (تحمیل،قهر و تهاجم و ناهمدلی) یا فریب آمیز (دستاموزگری،وافسون، وجزم باوری )در فرایند توصیف سیرتاریخی تکوینی ، ساختاری و کارکردی عقل و نیز ترسیم بعضی شرایط تجویزی موضوع اساسی نوشته است. می توان الگوها و طرح واره های اندیشه وعمل واحساس را به مثابه حوزه ارزشها به اعتبار معانی در نظر گرفت و کنش را تحقق انگیزه/ \# دلیل\# یا اعتبار ارادی فردی از آن معانی تلقی کرد که حوزه تعقل را تشکیل می دهد. تحقق رابطه فرهنگ، اخلاق و تربیت و جامعه پذیری با رویکرد قاعده مندی و در عرصه اراده و انتخاب وعقلانیت با#یادگیری متفکرانه وکنش تفاهمی# احراز می شود. در این جا رویکرد اول یا #یادگیری متفکرانه# نماد پویش زنده هماهنگی بین کنش و الگوها و طرح واره های اندیشه وعمل واحساس منظور شده است. رویکرد دوم ، رویکردرفتارگرایانه ویادگیری سطحی ،بر اساس شرطی سازی و نظم وانضباط بیرونی و کنترل از راه ترساندن دستاموزگری،وافسون، وجزم باوری در باره هنجارها،نظم وانضباط است. مدعای اول نوشته روشنگری و بیان تمایز مفاهیم یادگیری متفکرانه( رویکرد اول)، که با ارتباط(عینیت اجتماعی حاصل از روابط و نقد متقابل )تکوین می یابد. محوریت عقل یاری می کند که این دو رویکرد در تربیت و جامعه پذیری اخلاقی خلط نشوند. منظور از عقلانیت که زمینه ساز جامعه پذیریِ اخلاقی تواند بود،#,
تحلیل کانونی رابطه بین جهت گیری مذهبی و باورهای غیرمنطقی در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سالمندی دوران حساسی از زندگی بشر است. با در نظر داشتن نیازهای خاص این دوران، توجه به جهت گیری مذهبی و باورهای غیرمنطقی در سالمندان امر بسیار مهمی است. با توجه به اهمیت این سازه در حفظ و ارتقای بهداشت افراد، پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط جهت گیری مذهبی با باورهای غیرمنطقی در سالمندان ساکن آسایشگاه کهریزک انجام گرفت. تمامی سالمندان ساکن آسایشگاه کهریزک در سال 93 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. تعداد 100 نفر از این جامعه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به صورت انفرادی به پرسشنامه 21 سوالی جهت گیری مذهبی آلپورت و پرسشنامه 40 سوالی باورهای غیرمنطقی جونز پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شد. تحلیل کانونی نتایج نشان داد که در بین متغیرهای باورغیرمنطقی جهت گیری مذهبی بیرونی، متغیر درماندگی در برابر تغییر (26/0-=r؛ 05/0p<) و متغیر بی مسئولیتی هیجانی (33/0-=r؛ 05/0p<) رابطه مثبت معنی دار دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که جهت گیری مذهبی بیرونی 62/0 باورهای غیر منطقی را تبیین می کنند. هم چنین بین متغیرهای باورغیرمنطقی جهت گیری مذهبی درونی، متغیر درماندگی در برابر تغییر (68/0-=r؛ 001/0p <) ، متغیر توقع تأیید دیگران (40/0-=r؛ 001/0p<)، متعیر اجتناب از مشکل (56/0-=r؛ 00/0p<) متغیر بی مسئولیتی هیجانی (57/0-=r؛ 001/0p<) رابطه منفی معنی دار دارد. هم چتین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که جهت گیری مذهبی درونی 42/0 باورهای غیر منطقی را تبیین می کنند.
نظریه های ضمنی خِرَد در ایران؛ بررسی پدیدارشناختی
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
78 - 105
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، به بررسی نظریه های ضمنی خرد، یعنی دیدگاه مردم عادی درباره خرد، پرداخته شده است. پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و از نوع پدیدارشناسی انجام شده و ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه ساختاریافته بوده است که به همین منظور با ۹۲ نفر از مردم مصاحبه شد. میانگین سنی نمونه ۶۶/۴۲ سال و دامنه سنی آنها بین ۲۰ تا ۷۸ سال بود. مصاحبه ها با کسب اجازه از افراد ضبط و روی کاغذ مکتوب شد و با استفاده از روش کلایزی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد پنج مفهوم اصلی را می توان از تعریف خرد از نظر مردم به عنوان مؤلفه های خرد استخراج کرد که شامل شناخت، همدلی/حمایت، دانش/ انعطاف پذیری، خودتعیین گری/ ابراز وجود و دین مداری می شود. نتایج نشان داد افراد شرکت کننده بیشتر پدر (در طبقه فامیل) را به عنوان خردمندی که در زندگی آنها تأثیرگذار بوده معرفی کردند و در مرتبه های بعدی مادر و اقوام نزدیک بیشترین درصد را به خود اختصاص دادند که می توان گفت بیشتر اشخاص خردمند معرفی شده از سوی شرکت کنندگان در طبقه فامیل قرار داشتند. نتایج نشان می دهد ویژگی ها و دلایل خردمندبودن را می توان به هفت طبقه (ویژگی های شخصیتی، ارتباط، رهبری، تفکر، علم، دین مداری، خانواده) تقسیم کرد. بنابراین، دیدگاه مردم درباره مفهوم خرد و خردمندی ابعاد مختلف زندگی آنها و نحوهٔ تفکر و رفتار افراد را در مواجهه با رویداهای زندگی تحت تأثیر قرار می دهد.
مقایسه ی هوش معنوی و خودپنداره، در دانش آموزان دختر نابینا و بینای دوره ی متوسطه ی دوم شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
42-52
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که هوش معنوی و خودپنداره می تواند بر رشد همه جانبه ی دانش آموزان مؤثر باشد؛ در این پژوهش، هوش معنوی و خودپنداره ی دانش آموزان دختر نابینا و بینای دوره ی متوسطه ی دوم شهر تهران، در سال تحصیلی 94 - 95 مقایسه شده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع علّی- مقایسه یی است. جامعه ی آماری شامل همه ی دختران نابینا و بینای دوره ی متوسطه ی دوم است که در سال تحصیلی 94 - 95 در شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. از آنجا که، تعداد دانش آموزان نابین ا 50 نفر بود؛ به دلیل حجم پایین این بخشِ جامعه ی هدف، همه ی دانش آموزان، برای مطالعه درنظر گرفته شدند. بدین صورت که به تعداد متناظر با حجم دختران نابینای درحال بررسی؛ دانش آموزان دختر بینا نیز در پژوهش گنجانده شدند. به 100 نفر انتخاب شده در این پژوهش (بینایان و نابینایان)، افراد نمونه اطلاق می شود. روش نمونه گیری پژوهش حاضر، به صورت نمونه گیری در دسترس بوده است. برای سنجش هوش معنوی، از پرسش نامه ی هوش معنویِ علی بدیع و همکاران (1389) (SI)؛ و برای سنجش خودپنداره، از پرسش نامه ی خودپنداره ی راجرز (1951) (SCQ) استفاده شده است. علاوه براین، تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی؛ و در بخش استنباطی، با آزمون تحلیل آنوا انجام شده است. این پژوهش تمام موارد اخلاقی مرتبط را رعایت نموده است. یافته ها: براساس نتایج به دست آمده، بین هوش معنویِ دانش آموزان نابینا و بینا، تفاوت معناداری وجود داشت (P<0.05). بدین صورت که هوش معنوی در دانش آموزان دختر نابینا، به صورت معناداری، بیشتر از همتایان بینای آنان بود؛ ولی این تفاوت درباره ی خودپنداره ی این دو گروه معنادار نبود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داده که درک و نگرش دانش آموزان نابینا نسبت به توانایی هایشان در سطح بالایی قرار دارد و هم طراز با همتایان بینایشان است.
الگوی تحلیل مسیر روابط بین سلامت معنوی، کیفیت زندگی با افسردگی بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و سلامت معنوی با افسردگی بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور شهرستان آمل بود. روش: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل 497 نفر از بیماران تالاسمی بودند. از بین جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 100 نفر از بیماران به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید. ابزار پژوهش پرسشنامه های کیفیت زندگی، سلامت معنوی و افسردگی بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه به روش همزمان و تحلیل مسیر تحلیل شد. یافته ها : بین مؤلفه های کیفیت زندگی و سلامت معنوی با افسردگی بیماران تالاسمی رابطه وجود دارد. به عبارتی می توان از طریق مولفه های کیفیت زندگی و سلامت معنوی، افسردگی بیماران مبتلا به تالاسمی را پیش بینی نمود. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که بعد جسمی کیفیت زندگی، سلامت مذهبی و سلامت وجودی از طریق متغیر بعد روانی کیفیت زندگی بر افسردگی بیماران تالاسمی اثر غیر مستقیم می گذارد ولی بعد روانی کیفیت زندگی بر افسردگی بیماران تالاسمی اثر مستقیم می گذارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج فوق بررسی کیفیت زندگی، افسردگی و سلامت معنوی بیماران مبتلا به تالاسمی می تواند به برنامه ریزی در جهت اتخاذ تدابیری به منظور پیشگیری از افسردگی و بهبود کیفیت زندگی و سلامت معنوی منجر گردد.
بررسی تأثیر باورهای فراشناختی و نگرش مذهبی، برگرایش به مصرف سیگار در نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
35-45
حوزه های تخصصی:
کاهش سنّ مصرف سیگار و دخانیات و آسیب های جسمانی و اجتماعی این پدیده، محقق را بر آن داشت تا پژوهش حاضر را با هدف بررسی تأثیر باورهای فراشناختی و نگرش مذهبی، بر گرایش به مصرف سیگار در نوجوانان پسر انجام دهد. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل همه ی دانش آموزان پسر دوره ی متوسطه ی شهرستان مهران در سال تحصیلی94- 1393 است که طبق آمار آموزش و پرورش شهرستان، 502 نفر بودند. نمونه ی مورد نظر طبق فرمول کوکران، 217 نفر برآورد شد و به روش نمونه گیری خوشه یی انتخاب شد. در این پژوهش از پرسش نامه ی فراشناختی(MCQ) و پرسش نامه ی 21 سئوالی آلپورت برای سنجش نگرش مذهبی استفاده شد و برای سنجش گرایش به مصرف سیگار، از پرسش نامه ی 23 سئوالیِ ساخته ی محقق بهره برده شد. داده های به دست آمده نیز با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد بین باورهای منفی درباره ی کنترل ناپذیر بودن و خطرناک بودن نگرانی و خودآگاهی شناختی، با گرایش به مصرف سیگار، رابطه ی معکوس و معناداری وجود دارد(05/0P<). همچنین می توان گفت بین نگرش مذهبی بیرونی و نگرش مذهبی کلی، با گرایش به مصرف سیگار، رابطه ی معکوس و معناداری وجود دارد(05/0P<). همچنین نتیجه های پژوهش نشان داد که مؤلفه های باورهای فراشناختی(32/0R=) و نگرش مذهبی(35/0R=)، به ترتیب بیش ترین توانایی را در پیش بینی گرایش به مصرف سیگار در دانش آموزان دارد(05/0P<). نتیجه گیری: با توجه به اثبات تأثیر باورهای فراشناختی و نگرش مذهبی بر کاهش گرایش به مصرف سیگار در دانش آموزان، پیشنهاد می شود تقویت باورهای دینی از طریق برگزاری کلاس ها و جلسه های پرسش و پاسخ، مورد توجه قرار گیرد. همچنین برگزاری کلاس های مشاوره یی برای تقویت خودآگاهی شناختی و کاهش فکرهای منفی، به منظور کاهش گرایش به مصرف سیگار در دانش آموزان، باید در دستور کار مدارس قرار گیرد.
اثر بخشی آوای قرآن بر شادکامی زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیماران سرطانی از ابتدای آگاهی از بیماری خود دچار پریشانی و اضطراب می شوند و بهداشت روانی آنان دچار تهدید می شود. در طول درمان نیز این تنش ها ادامه دارد و بسیاری از آنان به داروهای آرامبخش روی می آورند. موسیقی درمانی یکی از تکنیک هایی است که در جهت کاهش تنش ها در این بیماران مورد استفاده واقع می شود و در اغلب مواقع مؤثر واقع می شود. در این پژوهش آوای قرآن به عنوان نوعی موسیقی، بر روی بیماران سرطانی مورد استفاده واقع شده تا اثربخشی آن بر روی شادکامی بررسی گردد.
بررسی ارتباط «خودپنداره» با «خداپنداره» در درمان مذهبی (معنوی) اختلالات روانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط «خودپنداره» با «خداپنداره» در درمان مذهبی (معنوی) اختلالات روانی است. روش کار بررسی ارتباط مفاهیم مربوط به خودپنداره و خداپنداره در منابع اسلامی و تحقیقات تجربی بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در درمان مذهبی (معنوی)، حضور و غنی شدن شناخت ها و باورهای مذهبی مربوط به تصور از خدا، در همه افراد منجر به اصلاح خداپنداره و سلامت روانی نمی شود. برخی آیات قران مجید به ساختارهای مقاوم، غیرقابل نفوذ، انعطاف ناپذیر و پایدار در مقابل حضور و نفوذ شناخت ها و باورهای دینی اشاره دارند. روایات متعددی رشد معنوی و خداپنداره صحیح را تابع اصلاح خودپنداره می دانند. تحقیقات تجربی و مشاهدات بالینی مؤلفان نیز ارتباط این دو را نشان می دهند. بنابراین، در درمان مذهبی (معنوی) به ویژه در اختلالات روانی مزمن و اختلالات شخصیت که در آن ها خودپنداره معیوب (فرض های بنیادین و روان بنه های ناسازگار) وجود دارد، اصلاح و تعدیل خودپنداره، مقدمه و زمینه مهمی برای اصلاح خداپنداره و سلامت روانی افراد است.
نقش عمل به باورهای دینی در پیش بینی خودکارآمدی و امید به زندگی زنان مطلقه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش عمل به باورهای دینی در پیش بینی خودکارآمدی و امید به زندگی زنان مطلقه می باشد. طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه زنان مطلقه شهر کرج در سه ماهه اول 1394 بود که به مرکز مشاوره طلاق دادگاه خانواده شهر کرج مراجعه نموده اند که از بین این افراد 278 نفر با روش نمونه گیری داوطلبانه در دسترس انتخاب شده و به آزمون امید به زندگی، مقیاس خودکارآمدی عمومی و پرسش نامه معبد پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده به وسیله آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که رفتار مذهبی جمعی، رفتار عملی و رفتار دینی با خودکارآمدی رابطه مثبت دارند. همچنین 1/8 درصد از واریانس خودکارآمدی را رفتار عملی، رفتار مذهبی جمعی و رفتار دینی پیش بینی نمودند. همین طور باورهای مذهبی، رفتار مذهبی شخصی، رفتار مذهبی جمعی و رفتار عملی با امید به زندگی رابطه مثبت دارد و 9/16 درصد از واریانس امید به زندگی را رفتار عملی، رفتار مذهبی شخصی و رفتار مذهبی جمعی پیش بینی می نماید. مناسب است که مشاوران و درمانگران یا نهادهای مرتبط با امور زنان، به راهکارهای تقویت باورهای دینی بپردازند تا در موقعیت های دشواری مثل طلاق، امید و خودکارآمدی ایشان افت آسیب زا نداشته باشد.
پایه نظری رضامندی بر اساس منابع اسلامی؛ بازسازی و بسط نظریه پیشین
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
40 - 77
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی ماهیت رضامندی و پایه نظری آن بر اساس منابع اسلامی است. نوع پژوهش، کتاب خانه ای و روش آن تحلیل محتوا با استفاده از مدل فهم روان شناختی متون دینی است. یافته های پژوهش نشان می دهد رضامندی، نوعی ارزیابی مثبت از کل زندگی است و به عنوان حسی درونی، ترکیبی از «مطابقت»، «پذیرش» و «خرسندی» است. پایه نظری رضایت مندی، بر اساس منابع دینی، مبتنی بر «خیر» است؛ یعنی اگر زندگی خیر ارزیابی شود، موجب رضامندی می شود. بر اساس این دو یافته، تحقق رضامندی بسته به این عوامل است: ۱. توان انطباق با واقعیت های هستی و تنظیم انتظارات و آرزوها؛ ۲. خیرشناسی که لازمه و مقدمه مؤلفه خیر در رضامندی است؛ ۳. خیرآوری و ساخت زندگی خوب؛ ۴. خیریابی و کشف نکات مثبت زندگی؛ ۵. خیرباوری و اعتقاد به خیر بودن تقدیرهای خدا؛ ۶. خیرگرایی در ارزیابی زندگی که منجر به تمییز خیر از شر و کشف خیرهای زندگی می شود؛ ۷. اقبال به زندگی و پذیرش وضعیت خود؛ ۸. احساس سرور و شادی از داشته ها و وضعیت موجود. نتیجه پژوهش چنین است: برای ایجاد رضایت مندی در افراد و جامعه و افزایش آن باید: ۱. انتظارات را تنظیم، و شناخت ها و ارزیابی های فرد را اصلاح کنیم تا انتظارات واقعی شوند و خیرهای موجود در زندگی را درک کنیم؛ ۲. تلاش برای ساخت زندگی خوب را تقویت کنیم؛ ۳. حالت پذیرش و سرور را در فرد به وجود آوریم.
اثر بخشی معنویت درمانی اسلامی بر سبک زندگی و گلبول های سفید خون محیطی سالمندان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر معنویت درمانی اسلامی بر سبک زندگی و سلول های سفید خون سالمندان افسرده انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح دو گروهی پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری سالمندان مبتلا به افسردگی در سال 1393 در سرای سالمندان مهر ایران شهرستان کرج بودند که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 24 نفر که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، شناسایی شدند و با جایگزینی تصادفی در دو گروه 12 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند و به پرسشنامه سبک زندگی پاسخ دادند. سپس به روش فلوسایتومتری گلبول های سفید خون اندازه گیری شد. گروه آزمایش در 14 جلسه درمان مبتنی بر معنویت را دریافت کردند، سپس سبک زندگی و گلبول های سفید بعد از درمان ارزیابی شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد بین دو گروه آزمایش و کنترل بعد از درمان در مولفه های سبک زندگی (سلامت جسمانی، سلامت روان شناختی، سلامت معنوی و سلامت اجتماعی، پیشگیری از بیماری)، گلبول های سفید و فاکتورهای تشکیل دهنده آن (نوتروفیل، لنفوسیت، مونوسیت) تفاوت وجود داشت (05/0p≤ ). بنابراین معنویت می تواند به عنوان یک عامل محافظت کننده و مداخله توانبخشی و غیر عضوی برای سلامتی سالمندان مؤثر باشد و باعث تغییر در سبک زندگی و تاثیر مثبت بر فاکتورهای تشکیل دهنده ی گلبول های سفید شود.
پیش بینی روابط فرازناشویی بر اساس هوش معنوی، هوش اخلاقی، رضایت زناشویی و استفاده از شبکه های مجازی اجتماعی با نقش تعدیل کنندگی جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط فرا زناشویی تأثرات ویرانگری بر خانواده می گذارد، پژوهشگران بهره گیری نابجا از شبکه های مجازی، هوش معنوی و اخلاقی پایین و نبود رضایت زناشویی را در گسترش آن برجسته می دانند. این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی گر جنسیت در رابطه هوش معنوی، هوش اخلاقی، رضایت زناشویی و استفاده از شبکه های مجازی با روابط فرا زناشویی به انجام رسیده است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی است و جامعه آماری دربرگیرنده افراد متأهل 15 تا 55 ساله شهر بوشهر است. نمونه دربرگیرنده 250 نفر است که برای اقدام به خیانت به دادگاه یا مراکز روان شناختی و مشاوره مراجعه نموده اند؛ و به شیوه نمونه گیری در دسترس گزینش شده اند. داده ها با ابزارهای هوش معنوی، هوش اخلاقی و رضایت زناشویی گردآوری و با به کار بستن تحلیل رگرسیون چند گانه و میانجی گر تحلیل شده اند. برآمدهای رگرسیون چندگانه نشان داد که از میان متغیرهای پیش بین هوش معنوی و تراز استفاده از فضای مجازی می توانند رابطه فرا زناشویی را به گونه معنی داری (56/0=r) پیش بینی کنند. بررسی رگرسیون میانجی گر نشان داد جنسیت، رابطه میان هوش معنوی و اخلاقی با رابطه فرا زناشویی و هم چنین میان تراز استفاده از فضای مجازی و رابطه فرا زناشویی را میانجی گری می کند (10/28= (245//4) F,001/0>P). به نظر می رسد آموزش هوش معنوی و اخلاقی در مشاوره پیش از پیوند زناشویی و نیز در آموزش و درمان خانواده می تواند به سلامت خانواده کمک نماید.
ماهیت روان شناسی اسلامی، پیشینی یا پسینی؟(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بحث درباره روان شناسی اسلامی، چالش بر سر ماهیت و مفهومی مناقشه برانگیز مرتبط با معانی متفاوتی است که از این مفهوم ارائه شده است. این مقاله از پیشینی و پسینیی بودن روان شناسی اسلامی سخن می گوید. پرسش اساسی این است که روان شناسی اسلامی ماهیتی بالفعل و تحقق یافته دارد یا مفهومی بالقوه و امکانی است که می توان آن را محقق ساخت؟ در پاسخ، کوشش شد که استدلال شود روان شناسی اسلامی ماهیتی پسینی دارد. در این باره سه فرض اساسی با محور قراردادن نظریه رایشنباخ (تفکیک گردآوری از داوری) وجود دارد: نخست آنکه روان شناسی اسلامی نوعی علم دینی است، بنابراین مفهومی است امکانی؛ دوم اینکه نقصان فلسفی معادل با بطلان تجربی نیست؛ از این رو، تحقق روان شناسی اسلامی به معنای نفی نظریه های روان شناسی معاصر نخواهد بود و سوم، اهمیت پیش فرض های نظریه های علمی است که پیامدش توجه به زیربنای نظریه های موجود روان شناسی و کوشش برای تدوین نظریه های نو براساس پیش فرض های اسلامی خواهد بود.
وضعیت سلامت معنوی دانشجویان دانشگاه های شهید بهشتی و علوم پزشکی شهید بهشتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
15-24
حوزه های تخصصی:
سلامت معنوی، یکی از بُعدهای چهارگانه ی سلامت محسوب می شود که درکنار سه بُعد جسمی، روانی و اجتماعی قرار گرفته و موجب ارتباط هماهنگ و یکپارچه بین نیروهای داخلی می شود. این پژوهش با هدف تعیین وضعیت سلامت معنوی دانشجویان دانشگاه های شهید بهشتی و علوم پزشکی شهید بهشتی اجرا شده است. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مقطعی و به صورت توصیفی- تحلیلی، بر روی 367 نفر از دانشجویان در سال 1394 انجام شده و روش انتخاب نمونه ها به صورت چند مرحله یی(سهمیه یی- آسان) بوده است. داده ها با استفاده از پرسش نامه ی روا و پایای سنجش سلامت معنوی 48 سئوالی، در قالب دو مؤلفه ی شناختی - عاطفی(بینش و گرایش) و رفتاری؛ و سه مفهوم فرعی ارتباط با خدا، ارتباط با خود و ارتباط با پیرامون گردآوری شد. داده های پژوهش نیز با استفاده از نرم افزار SPSS(نسخه ی 21) تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: از 367 فرد شرکت کننده در پژوهش، 1/59 درصد مؤنث بوده اند. 3/12درصد از شرکت کنندگان متأهل بودند و 4/66 درصد از آنان در تهران سکونت داشتند. مقطع تحصیلی 2/47 درصد از شرکت کنندگان، کارشناسی بود و بقیه در مقطع تحصیلات تکمیلی و دکتری بودند. میانگین سنّی(انحراف معیار) افراد نیز 64/22(88/3) گزارش شد. میانگین(انحراف معیار) بینش و گرایش معنوی، رفتار معنوی و سلامت معنوی آنان نیز به ترتیب 94/79(34/15)، 96/71(28/14) و 62/76(89/13) به دست آمد. نتیجه گیری: میانگین نمره های دانشجویان در حیطه های بینش و گرایش معنوی، رفتار معنوی و سلامت معنوی، دارای وضعیتی به نسبت مطلوب بود، که این میانگین در دختران و دانشجویان متأهل به ترتیب نسبت به پسران و دانشجویان مجرّد بیش تر بود. همچنین بین بینش و گرایش با رفتار، ارتباط معنی داری وجود داشت.
اثربخشی برنامه تعاملی مهارت های زندگی مبتنی بر آموزه های دینی بر دینداری دانشجویان: مطالعه مقدماتی
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
9 - 31
حوزه های تخصصی:
پژوهش های طولی در حوزه دینداری، که با روش های کمّی صورت گرفته، نشان می دهد که در دهه اخیر سطح دینداری در جامعه روند کاهشی داشته است. این یافته ها تلویحات چندی دارد که یکی از آنها ضرورت مداخله قوی برای رشد و توسعه دینداری است. پژوهش حاضر برای پاسخ به نیاز کنونی به منظور ساخت بسته آموزشی مهارت های زندگی در بستر ارزش های دینی جهت استفاده در محیط دانشجویی و تسهیل فرآیند تقویت دینداری در دانشجویان انجام گرفته است. روش: در راستای تحقق هدف فوق، با استفاده از الگوی جهانی بهداشت و منابع اسلامی، برنامه ای 10 جلسه ای تدوین شده و اثربخشی آن در گروه نمونه ای پانزده نفری از دانشجویان دانشگاه تهران بررسی شده است. در جمع آوری داده ها، از دو ابزار مقیاس کوتاه دینداری برای جمعیت دانشجویی (خدایاری فرد و همکاران، 1392) و مقیاس مثبت نگری (خدایاری فرد و همکاران، 1391) استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری با طرح اندازه گیری های مکرر نشان داد که نیم رخ دینداری گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تفاوت آماری معناداری داشته و اندازه اثر آن متوسط است؛ همچنین، بررسی اثر بین آزمودنی نشان داد که دو مؤلفه باور و عواطف دینی به طور معناداری افزایش یافته، ولی رفتار دینی تغییر نکرده است. از سوی دیگر، نتایج حاکی از آن بود که نمودار مثبت نگری گروه در بین دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تفاوت آماری معناداری داشته و اندازه اثر آن بالا است. نتیجه: بنابراین، می توان نتیجه گرفت که امکان افزایش برخی از مؤلفه های دینداری با استفاده از برنامه حاضر وجود دارد ولی برای مهیاکردن امکان اعتلای «رفتار دینی» به طور خاص، باید تغییراتی در برنامه ایجاد شود.
مقایسه ی سلامت معنوی، با باورهای غیرمنطقی در دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه کاشان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
25-34
حوزه های تخصصی:
باورهای غیرمنطقی، تأثیرهایی عمیق روی سلامت، زندگی، کار، تحصیل و به طور کلی جنبه های مهم زندگی انسان می گذارد. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ی سلامت معنوی، با باورهای غیرمنطقی در دانشجویان دختر و پسر مقطع های کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه کاشان بوده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر، توصیفی مقایسه ای است. جامعه ی آماری این پژوهش، همه ی دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 93 - 1392را در بر می گیرد؛ که با روش نمونه گیری در دسترس، نمونه یی به حجم و شمار 364 نفر، بر اساس جدول مورگان، انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بوده است از پرسش نامه های سلامت معنوی (SWBS) و باورهای غیرمنطقی (IBT). داده های پژوهش نیز با استفاده از نرم افزار آماری SPSS(نسخه ی 22) و با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تی مستقل، تحلیل شد. یافته ها: نتیجه های پژوهش نشان داد که بین دانشجویان دانشکده ی مهندسی و زبان انگلیسی، از نظر نمره های سلامت معنوی و باورهای غیرمنطقی، تفاوت معناداری وجود ندارد(05/0p>). اما بین سلامت معنوی و بُعدهای آن، با باورهای غیرمنطقی؛ و نیز بین سلامت مذهبی و سلامت وجودی، رابطه ی معنادار وجود دارد(01/0p<) . نتیجه گیری: به نظر می رسدکه باورهای غیرمنطقی، تحت تأثیر سلامت قرار دارد؛ بدین معنا که، دانشجویی که دارای سلامت، به و یژه سلامت معنوی بالاتری است، باورهای غیرمنطقی کم تری خواهد داشت و در نتیجه، کم تر دچار اضطراب و آشفتگی می شود.
بررسی برخی از اثرات حسادت ورزی بر سلامت روان از دیدگاه اسلام و روان شناسی: مطالعه ی توصیفی-کتابخانه یی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
65-74
حوزه های تخصصی:
دین اسلام برای سلامت در همه ی ابعاد آن اعم از زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی ارزش قائل است؛ تا جایی که انسان مؤمن را شخصی دارای رفتار سلیم معرفی می نماید و ریشه ی اغلب رفتارهای غیراخلاقی را انحراف از سلامت ذکر می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اجمالی برخی از آثار حسادت ورزی بر سلامت روان از دیدگاه اسلام و روان شناسی است. مواد و روش ها: در این مطالعه که به روش توصیفی-کتابخانه یی انجام شده، از کتاب هایی در حوزه ی علوم دینی، روان شناسی اسلامی و سلامت روان و همچنین از مقالاتی در حوزه ی دین و روان شناسی با تأکید بر موضوع حسادت استفاده شده است. یافته ها: این مطالعه همسو با دیگر یافته های پژوهشی نشان داده است که حسد و حسادت ورزی از جمله رفتارهایی است که ریشه در تجربه های نامناسب دوران کودکی و یادگیری ناقص رفتار اخلاقی(وجدان) دارد. این مطالعه همچنین همسو با مطالعه های پیشین، نشان داد که ریشه های حسادت را می توان در زمینه های خانوادگی جستجو کرد؛ زمینه هایی مانند تبعیض در خانواده، نبود امنیت، بی توجهی به سبک های درست فرزندپروری، ایجاد حسّ خودکم بینی در فرزندان، بی توجهی به استعدادهای فردی و پرورش آن و رشد ضعیف عزت نفس. نتیجه گیری: برای کاهش اثرهای متعدد فردی، خانوادگی و اجتماعیِ این رفتار می توان به برنامه های پیشگیرانه و آموزشی در خانواده و آموزش و پرورش اقدام کرد.