فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱٬۹۵۰ مورد.
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
70 - 94
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش مذهب به عنوان یکی از متغیرهای مؤثر بر اضطراب، پژوهش حاضر به منظور بررسی ابعاد نگرش مذهبی در اضطراب و دشواری در نظم جویی هیجان انجام گرفت. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است و جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه تهران در سال تحصیلی ۹۴ ۹۵ است که بر اساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، ۲۰۱ نفر از این افراد (۹۱ دختر و ۱۱۰ پسر) از دانشکده های مختلف انتخاب شدند و پرسش نامه های نگرش سنجمذهبی(RAS-R)، دشواری در نظم جویی هیجان (DERS-۱۶) و اضطراب بک (BAI) را تکمیل کردند. سپس داده های حاصل با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد بین ابعاد نگرش مذهبی با دشواری در نظم جویی هیجانی و اضطراب رابطه معناداری وجود دارد. ابعاد جهان بینی مذهبی، اخلاقیات و ارزش ها و معنویت درونی به طور غیرمستقیم و از طریق دشواری در نظم جویی هیجان با اضطراب ارتباط دارد. بعد عبادات با دشواری های نظم جویی هیجانی ارتباطی ندارد اما با اضطراب رابطه منفی و مستقیم دارد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان استنباط کرد که ابعاد نگرش مذهبی می تواند مستقیم و غیرمستقیم بر اضطراب تأثیرگذار باشد. بنابراین، توجه به نگرش مذهبی در پروتکل های درمانی و آسیب شناسی اختلالات اضطرابی ضروری به نظر می رسد.
تولیدهای علمی علوم پزشکی از نظر بهره گیری از نهج البلاغه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
30-41
حوزه های تخصصی:
نهج البلاغه پس از قرآن کریم، یکی از کتاب های بسیار مهم برای هدایت و انسان سازی؛ و سرشار از توصیه های مربوط به سلامت است. هدف این پژوهش، تعیین میزان بهره گیری از این کتاب ارزشمند در تولیدهای علمی علوم پزشکی است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر به صورت مقطعی، روی بخشی از بروندادهای علوم پزشکی (پایان نامه های پزشکی و دندانپزشکی، مجله ها و مقاله های علوم پزشکی) و همچنین یک دوره ی 16 ساله از سلسله همایش های بهداشت محیط، انجام شده است. داده ها به روش تحلیل استنادی و به کمک چک لیست محقّق ساخته جمع آوری؛ و برای پردازش داده ها از شاخص های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. این پژوهش تمام موارد اخلاقی مرتبط را رعایت نموده است. یافته ها: بررسی 20776 منبع استفاده شده در 511 پایان نامه، نشان داده که در هیچ موردی، از نهج البلاغه استفاده نشده است. همچنین یافته های حاصل از استخراج 19069 منبعِ استفاده شده در 876 مقاله ی منتشرشده طی 22 سال، در مجله ی فارسی دانشگاه علوم پزشکی بابل، گویای این است که فقط در دو مقاله از این کتاب استفاده شده است. بررسی 2928 خلاصه ی مقاله ی عرضه شده در دوره ی 16 ساله ی همایش بهداشت محیط، نیز نشان داده که فقط یک خلاصه ی مقاله با موضوعی مرتبط با نهج البلاغه منتشر شده است. نتیجه گیری: با وجود نقش اثرگذار توصیه های مذهبی بر سلامت، به ویژه آنچه در کتاب نهج البلاغه بر آن تأکید یا به آن اشاره شده، سهم بهره گیری از این کتاب ارزشمند در مقاله های علوم پزشکی بسیار اندک است .
مقایسه و رابطه رشد معنوی و استرس ادراک شده با شادکامی در زنان نابارور و بارور شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مقایسه رابطه رشد معنوی و واسترس ادراک شده با شادکامی در زنان بارور ونابارور شهر تهران می باشد.پژوهش حاضر، پژوهشی کاربردی واز نوع همبستگی و علی مقایسه ای است .جامعه شامل کلیه زنان نابارور و باروری است که به 25 مرکز درمان ناباروری شهر تهران مراجعه کرده بودند. از میان این مراکز دو مرکز ناباروری بصورت تصادفی انتخاب شد روش: نمونه مطالعه شامل 105.زن نابارور و نمونه مقایسه شامل106.زن بارور ،به صورت در دسترس از این مراکزانتخاب شدند.افراد انتخاب شده به سه پرسشنامه سنجش معنویت (SAI)، استرس ادراک شده (PSS)و شادکامی آکسفورد (OHI) پاسخ دادند. ضرائب اعتبار آزمونها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب77/0و73/0 و78/0 محاسبه شد. یافته ها: نتایج تجزیه تحلیل داده ها با فرض همگنی واریانس ها با آزمونهای رگرسیون ، پیرسون و فیشر نشان داد، در زنان نابارور شادکامی با رشد معنوی رابطه مثبت و بااسترس ادراک شده رابطه منفی و معنادار دارد(001/0>P). اما در زنان بارور شادکامی تنها با استرس ادراک شده رابطه منفی و معنادار دارد (001/0>P). آزمون فیشر نشان داد رابطه رشد معنوی و شادکامی در زنان نابارور و بارور از تفاوت معناداری برخوردار است (05/0>P). نتیجه گیری : تحلیل رگرسیون بیانگر آن بود که در زنان باروراسترس ادراک شده تنها متغیری است که می تواند به طور معناداری 17 درصد شادکامی را پیش بینی کند اما در زنان نابارور دو متغیر استرس ادراک شده و معنویت با هم قادرند 52 درصد از واریانس شادکامی را پیش بینی کنند. به نظرمی رسد که تقویت معنویت و یافتن معنایی خاص برای زندگی در خلال رنج ناباروری میتواند باعث کاهش استرس ادراک شده و افزایش شادکامی شود.
بررسی ارتباط تجربه معنوی و تاب آوری با میزان گرایش به مواد مخدردر دانش آموزان پسر دبیرستانی شهرستان دره شهر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تجربه معنوی و تاب آوری به عنوان عامل محافظ در برابر میزان گرایش به مواد مخدر در بین نوجوانان می باشد. جامعه آماری این پژوهش از نوع همبستگی را کلیه دانش آموزان پسر دبیرستانی شهرستان دره شهر در سال تحصیلی 1392-1391 تشکیل داده اند که از میان دانش آموزان 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده: مقیاس تجربه معنوی غباری بناب، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و پرسشنامه آمادگی برای اعتیاد (IAPS) بوده است. داده های به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج ضریب همبستگی ارتباط تاب آوری و تجربه معنوی را مثبت و معنادار نشان داد (01/0p<). بین تاب آوری و گرایش به مواد مخدر (05/0p<) و تجربه معنوی با گرایش به مواد مخدر (01/0p<) ارتباط منفی بود. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که مولفه شکوفایی و فعالیت معنوی میزان گرایش به مواد را پیش بینی می کند. نتایج این پژوهش نشان داد تجربه معنوی به عنوان عاملی محافظ زمینه ساز تاب آوری دانش آموزان در برابر گرایش به مصرف مواد مخدر است.
سلامت معنوی و حیات طیّبه
حوزه های تخصصی:
موضوع سلامت معنوی، که یکی از جنبه های سلامتی به شمار می رود، چندی است توجه صاحب نظران غربی را به خود جلب کرده و موجب شده تعریف هایی برای آن ذکر کنند. از آنجا که احساس نیاز به این بُعد از سلامت، بر خاسته از جامعه یی سکولار بوده است و نیازهای این جامعه ی سکولار، با نیاز های واقعی انسان به سلامت، در یک زندگی دینی تفاوت دارد، به نظر می رسد توجّه به «حیات طیّبه»که در قرآن کریم مطرح شده، راهگشای مناسبی برای پرداختن به این بُعدِ معنویِ سلامت باشد. «حیات طیبه»، واژه یی قرآنی است که مفسران آن را به حیات پاکیزه تعبیرکرده اند. واژه ی «طیبه» در چند جای قرآن کریم به کار برده شده است:
ارتباط جهت گیری مذهبی با قصد فرزندآوری و تعداد فرزندان موجود و مطلوب، از نظر زنان شاغل در مرکزهای منتخب شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
78-90
حوزه های تخصصی:
با توجه به کاهش باروری که به دنبال کاهش تمایل به فرزند آوری رخ می دهد و همچنین اهمیّت توجه به میزان باروری و افزایش زنان شاغل طی سالیان اخیر، در شرایط کنونی ایران، مطالعه ی حاضر با هدف تعیین ارتباط جهت گیری مذهبی با قصد فرزندآوری و تعداد موجود و مطلوب فرزندان، از نظر زنان شاغل در مرکزهای منتخب شهر تهران انجام شد. مواد و روش ها: در این مطالعه ی مقطعی، 200 زن شاغل دارای شرایط لازم (به دلیل اینکه بیش از دو سوم زنان شاغل، در وزارت آموزش و پرورش و مرکزهای تابع وزارت بهداشت مشغول به کار هستند)، از بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و مرکزهای منتخب آموزش و پرورش، به صورت در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ی حاوی اطلاعات دموگرافیک، سؤال های تعیین کننده ی جهت گیری مذهبی، سؤال های رفتار باروری (شامل سؤال های مربوط به قصد فرزندآوری و تعداد فرزند موجود و مطلوب) جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی و تحلیلی همبستگی استفاده شد. علاوه براین، سطح معنی داری نیز 05/0 در نظر گرفته شد. این پژوهش تمام موارد اخلاقی مرتبط را رعایت کرده است. یافته ها: در این مطالعه، میانگین و انحراف معیار سنی واح دهای پ ژوهش 11/8 ± 55/37 سال بود و 57 درصد شرکت کنندگان دارای یک فرزند و یا بدون فرزند بودند. بیشتر واحدهای پژوهش (5/60 درصد) دارای جهت گیری مذهبی عالی بودند. میانگین و انحراف معیار تعداد موجود و تعداد مطلوب فرزند، به ترتیب 81/0 ± 31/1 و 79/0 ± 03/2 بود و 21 درصد شرکت کنندگان نیز قصد فرزندآوری در آینده را داشتند. بر اساس آزمون همبستگی، بین تعداد موجود و مطلوب فرزند با نمره ی جهت گیری مذهبی، همبستگی آماری معناداری وجود داشت (05/0p<،14/0=r)؛ اما بین قصد فرزندآوری و جهت گیری مذهبی، همبستگی معناداری وجود نداشت (05/0p>). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که جهت گیری مذهبی از عامل های تأثیرگذار بر تعداد مطلوب و موجود فرزندان زنان شاغل است. بر این اساس، توجه به امور فرهنگی مبتنی بر تربیت دینی در خانواده و نیز برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های جمعیتی توصیه می شود.
ساختار مفهومی سلامت معنوی در منابع اسلامی (قرآن و نهج-البلاغه)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
91-101
حوزه های تخصصی:
از زمان مطرح شدن سلامت معنوی در عرصه ی سلامت، پژوهشگران نتوانسته اند به مفهومی واحد از آن دست یابند؛ به طوری که حتی در میان پژوهشگران یک دین و فرهنگ هم در این باره اختلاف نظر وجود دارد. ازاین رو، شایسته است ساختار مفهومی سلامت معنوی از دیدگاه دین مبین اسلام بررسی شود تا بتوان به تعیین شاخص های آن اقدام کرد. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع تحلیلی - توصیفی است که برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوای آشکار و ضمنی؛ و برای استخراج ویژگی های ساختاری مفهوم سلامت معنوی در متون دینی اسلام (قرآن و احادیث)، از بررسی محتوایی آیه ها و روایت های مطرح شده درباره ی سلامت معنوی استفاده شده است. این پژوهش تمام موارد اخلاقی مرتبط را رعایت نموده است. یافته ها: یافته های پژوهش عبارت است از نسبی بودن سلامت معنوی، مقدمه بودن سلامت معنوی، جامعیّت و اصالت مفهوم سلامت، برتری رتبه ی سلامت معنوی ، سه بُعدی بودن مفهوم سلامت معنوی (نگرشی، عاطفی و رفتاری)، پیوستگی ابعاد مختلف سلامت با سلامت معنوی، تأثیر متقابل این ابعاد بر یکدیگر، غایت محور بودن سلامت معنوی و اینکه در اسلام، سلامت وجودی لازمه ی سلامت مذهبی است. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که بدون توجه به ساختار مفهومی سلامت معنوی نمی توان به مفهومی روشنی از آن دست یافت و شاخص های آن را تعریف کرد. ویژگی های ساختاری مفهوم سلامت معنوی حتی در محتوای آن از نگاه اسلام نیز نقش آفرینی می کند. این تأثیر به حوزه ی آموزش و درمانگری معنوی نیز کشیده خواهد شد.
پیش بینی کیفیت زندگی، امیدواری و بهزیستی روانشناختی در زنان مطلقه بر اساس عمل به باورهای دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی کیفیت زندگی، امیدواری و بهزیستی روانشناختی در زنان مطلقه بر اساس عمل به باورهای دینی بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری آن، کلیه زنان مطلقة مراجعه کننده به دادگاه های خانوادة، مراکز مشاوره، خانه سلامت محله های شهر تهران می باشد که به شیوه نمونه گیری دردسترس 80 نفر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه های کیفیت زندگی(SF-36)، امید به زندگی، بهزیستی روانشناختی و عمل به باورهای دینی2 بود. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که متغیر عمل به باورهای دینی ارتباط مثبت با کیفیت زندگی ،امیدواری و بهزیستی روانشناختی در زنان مطلقه دارد. همچنین نتایج آزمون رگرسیون هم زمان نشان داد که عمل به باورهای دینی به میزان 1/9% واریانس کیفیت زندگی، 27% واریانس امیدواری و 6/19% واریانس بهزیستی روانشناختی را تبیین کرده است. عمل به باورهای دینی در زنان مطلقه می تواند بخشی از مشکلات روانی- اجتماعی آنها را کاهش داده در بهبود کیفیت زندگی و افزایش امیدواری و بهزیستی روانشناختی آنها موثر باشد.
مقایسة تأثیر آموزش مبتنی بر درمان روایت دلبستگی و معنویت درمانی بر تعارضات زناشویی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه تأثیر آموزش مبتنی بر درمان روایت دلبستگی با معنویت درمانی بر تعارضات زناشویی است. جامعه آماری، کلیه زنان کارمند دارای تعارض زناشویی منطقه 7 و 8 تهران می باشند که 36 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه تعارضات زناشویی تجدیدنظرشده (MCQ-R) می باشد. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. پس از انتخاب تصادفی گروه های آزمایشی و کنترل، مداخلات آزمایشی برای دو گروه، به مدت 12جلسة دو ساعتی و هفته ای یکبار اجرا شد. پس از اتمام برنامه آموزشی، از هر سه گروه پس آزمون و سپس پیگیری به عمل آمد. برای تحلیل داده ها، از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی استفاده شد. یافته ها نشان داد که آموزش مبتنی بر درمان روایت دلبستگی و معنویت درمانی اثربخشی معناداری بر کاهش تعارضات زناشویی داشته است. بدین معنا که آموزش مبتنی بر معنویت درمانی، اثربخشی بیشتری نسبت به آموزش مبتنی درمان روایت دلبستگی بر کاهش تعارضات زناشویی داشته است. نتایج پیگیری نمرات دو گروه پس از سه ماه، حاکی از ماندگاری اثر مداخلات بود.
نهج البلاغه؛ پیام آور سلامت
حوزه های تخصصی:
امام علی(ع)، باب علم حضرت محمد(ص) و برجسته ترین شاگرد مکتب وحی است و پس از پیامبر(ص) کسی را توان پرواز بر قله ی فضایل و کمالاتش نیست. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در وصف او فرموده است: «آن چه را من می بینم، تو می بینی و آن چه را من می شنوم، تو می شنوی جز آن که تو پیامبر نیستی
مقایسه نظریه ذهن، مفهوم خدا و مفهوم میهن در بین کودکان دارای سبک های فرزندپروری متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از مطالعه حاضر مقایسه نظریه ذهن، مفهوم خدا، مفهوم میهن در بین کودکان برخوردار از سبک های فرزندپروری متفاوت در کودکان مهدکودک و پیش دبستانی بود. روش: طرح این پژوهش از نوع پس رویدادی است. جامعه آماری شامل کودکان مهدکودک و پیش دبستانی شهر تهران است. از این جامعه 51 کودک 5/3-6 ساله به عنوان نمونه مورد مطالعه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. کودکان بر اساس شیوه فرزندپروری در سه گروه مستبدانه، مقتدرانه و سهل گیرانه - قرار گرفتند. از هرکدام از شرکت کننده ها آزمون نظریه ذهن از طریق آزمون بازی و آزمون تصور از خدا از طریق نقاشی و توصیف از خدا و مفهوم شناختی میهن از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته مفهوم میهن سنجیده شدند. یافته ها: یافته های به دست آمده از اجرای آزمون ها با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی از جمله آزمون کروسکال والیس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تعداد کودکان دست یافته به نظریه ذهن در خانواده های با سبک فرزندپروری مقتدرانه بیشتر از همتایان خود در سایر خانواده ها است. در مقایسه سه گروه مشخص شد که تصور مهربانانه از خدا در گروه فرزندپروری مستبدانه از دو گروه دیگر پایین تر است. نتیجه گیری: در نهایت، ارتباطی بین مفهوم میهن و شیوه های فرزندپروری وجود نداشت. نتیجه گیری: بنابراین، می توان گفت سبک فرزندی مقتدرانه در شکل گیری نظریه ذهن و تصور مهربانانه از خدا تأثیر دارد.
الگوی پیشنهادی برنامه درسی تربیت اجتماعی اسلامی در دوره متوسطه: رویکردی هنجارین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، ارائه الگوی پیشنهادی برنامه درسی تربیت اجتماعی اسلامی در دوره متوسطه می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش هنجاری و نیز تحلیل و استنتاج منطقی بهره گرفته شد. بررسی نسبت مفاهیم مربوط به کاربرد عملی روش شناسی هنجاری با برنامه درسی موضوع محور جاری به درک ضرورت تغییر در جهت گیری های ارزشی موجود در تربیت اجتماعی کمک می کند.یافته های به دست آمده حاکی از آن است که موضوع محوری در برنامه درسی نمی تواند پاسخگوی ابعاد هنجارین هدف های کلان، مبانی اعتقادی و ارزش های تعاملات اجتماعی باشد و قادر به مواجهه با آسیب های تربیت اجتماعی در دانش آموزان نیست. لذا، الگوی برنامه درسی تربیت اجتماعی اسلامی در دوره متوسطه به منظور مقابله با نارسائی های الگوی موضوع محور پیشنهاد شد. شناخت و نیل به شایستگی های اجتماعی در ابعاد تحقق هدف های کلی توسعه بین الاذهان، حوزه عمومی و تثبیت هویت اجتماعی و فرهنگی دانش آموزان بر اساس آموزه های اسلامی و بومی همراه با زمینه سازی ایجاد تحول اجتماعی و فرهنگی از مهم ترین نیازهای تربیت اجتماعی امروز هستند که از طریق الگوهای برنامه درسی مبتنی بر جامعه به نحو مؤثرتری قابل دستیابی می باشند.
نقش میانجی صفت حرص در رابطة بین صفات تکبر و حسادت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تدوین مدل روابط میان تکبر، حرص و حسادت است. این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است و حجم نمونه آن 384 نفر از دانشجویان دانشگاه خمین می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. از مقیاس های اسلامی حرص- قناعت، تکبر- تواضع و نسخه تجدیدنظر شده حسادت برای جمع آوری داده ها استفاده شد که با استفاده از روش تحلیل مسیر و آزمون سوبل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. شاخص ها نشان از برازش مطلوب مدل ارائه شده و تأیید نقش میانجی حرص در رابطه بین کبر و حسادت دارد. نتایج نشان داد که صفت تکبر، ریشه بسیاری از احساس ها و صفات منفی از جمله حسادت خواهد بود که جا دارد به زیربناها، روابط و مکانیزم عمل این قبیل صفات اخلاقی بیشتر توجه شود.
ساخت، رواسازی و اعتباریابی مقیاس شکر بر اساس آموزه های اسلام
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
166 - 194
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت، رواسازی و اعتباریابی مقیاس شکر، بر اساس آموزه های اسلام، طراحی و اجرا شده است. برای رسیدن به این هدف از دو روش توصیفی و پیمایشی استفاده شد. در روش توصیفی، پس از بررسی روان شناختی متون دینی، نشانه های انسان شاکر و موانع شکرگزاری به دست آمد و با توجه به آنها، مقیاس اولیه ساخته و پس از تأیید ساختار و محتوای مقیاس به دست کارشناسان در نمونه ششصد نفری که با روش در دسترس انتخاب شدند، اجرا شد. برای بررسی روایی، از روایی محتوا و تحلیل عاملی استفاده شد. میانگین نمره کارشناسان به نشانه ها ۹۳/۱ از 3 و به گویه ها ۲۲/۱ از 2 بود که نشان دهنده روایی محتوایی مطلوب این مقیاس است. تحلیل عاملی به شیوه مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس حاکی از وجود ده عامل با ۸/۴۵ درصد واریانس سؤالات، نیز گویای روایی این مقیاس بود. این عامل ها عبارت اند از: ابراز تشکر از مردم؛ تشکر از خدا؛ شکر عملی؛ رضایت؛ بهره دهی؛ انکار؛ تواضع؛ مادی گرایی؛ همدلی و وسعت نظر.
برای بررسی اعتبار از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. آلفای کل مقیاس ۸۹۵/۰ به دست آمد و مشاهده آلفای خرده مقیاس ها نیز نشان دهنده قابل قبول بودن همسانی درونی گویه ها در تمام عامل ها بود.
نتیجه: با توجه به آموزه های اسلام، مقیاسی ده عاملی با 109 گویه و روایی و اعتبار مطلوب، برای سنجش شکر ساخته شد.
«فقر روش » در تحقیقات اسلامی روان شناختی
حوزه های تخصصی:
کارآمدی آموزش صبر بر اساس مؤلفه صبر در الگوی اسلامی شادکامی، بر به باشی روان شناختی زنان خانه دار
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
45 - 69
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور عرضه الگوی صبر مبتنی بر آموزه های اسلامی و تعیین کارآمدی آن بر به باشی روان شناختی انجام شد. فرض این پژوهش آن است که آموزش صبر، سبب افزایش به باشی روان شناختی می شود. در این پژوهش مبتنی بر مؤلفه ها و روش های افزایش صبر که بر اساس الگوی شادکامی پسندیده (1395) به دست آمد، برنامه ای نه جلسه ای تدوین شد. طرح این تحقیق به صورت نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. برای این منظور 26 نفر از زنان خانه دار در یکی از سرای محله های منطقه ۲۲ استان تهران از طریق پرسش نامه به باشی روان شناختی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه ۱۳ نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. بعد از انجام پیش آزمون از هر دو گروه، گروه آزمایشی، ۹ جلسه در کلاس آموزش صبر شرکت کردند و در این مدت گروه کنترل در معرض هیچ آموزشی قرار نگرفت. مقایسه هر دو گروه با استفاده از مدل آماری تحلیل کوواریانس انجام گرفت. تحلیل و مقایسه نتایج پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل نشان داد به باشی روان شناختی در گروه آزمایش ارتقا یافته است، در حالی که در نتایج پیش آزمون و پس آزمون گروه کنترل افزایشی دیده نشد. افزایش به باشی روان شناختی پس از گذشت 45 روز نیز ماندگار بود. از این رو، مداخله و برنامه آموزشی صبر با تأکید بر آموزه های اسلامی در به باشی روان شناختی زنان مؤثر است. نتیجه اینکه می توان با آموزش صبر مبتنی بر آموزه های اسلامی، به باشی زنان خانه دار را افزایش داد.
مقایسه اثربخشی خواندن نماز به شیوه ذهن آگاهی و بدون ذهن آگاهی بر میزان اضطراب
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
119 - 133
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مقایسه اثربخشی خواندن نماز به شیوه ذهن آگاهی و بدون ذهن آگاهی بر میزان اضطراب انجام گرفت. پژوهش حاضر به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری این تحقیق افراد مبتلا به اضطراب متوسط ساکن تهران است. روش نمونه گیری به شیوه داوطلبانه در دسترس بود. تعداد اعضای گروه نمونه شامل ۳۲ زن و مرد مبتلا به اضطراب متوسط بود که از طریق سایت www.ravanagahi.com به وسیله پرسش نامه اضطراب بک (BAI) انتخاب شدند. سپس افراد به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. گروه آزمایش یک دوره شش ساعته نمازخواندن مبتنی بر ذهن آگاهی گذراندند و گروه کنترل هیچ آموزشی ندیدند. بعد از یک ماه هر دو گروه پرسش نامه اضطراب بک (BAI) را مجدداً پر کردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بین نمازخواندن با شیوه ذهن آگاهی و بدون ذهن آگاهی تفاوت معناداری (۰۱/۰>P) وجود دارد. نتایج این پژوهش نشان داد نمازخواندن با شیوه ذهن آگاهی می تواند روش مؤثری در کاهش اضطراب باشد.
استخراج مؤلفه های درمان وجودی بر اساس آموزه های قرآن کریم
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۵
119 - 143
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور استخراج مؤلفه های درمان وجودی بر اساس آموزه های قرآن کریم با تأکید بر دیدگاه محمدحسین طباطبایی انجام شده است. طرح تحقیق در قالب مطالعات کیفی، در گروه طرح های مفهومی یا نظری به انجام رسید. نتایج، علاوه بر کشف کاستی های موجود در درمان های وجودی رایج، شامل مؤلفه های زیر است: ۱. ایمان؛ ۲. خودآگاهی؛ ۳. جهان معنادار؛ ۴. عشق به دیگران. هر مؤلفه شامل دو بعد شناختی و رفتاری است. بر اساس قالب درمانی استخراج شده از قرآن کریم، می توان گفت نیاز اساسی آدمی رسیدن به سلامت و امنیت است که شرط اساسی برای رسیدن به آنها، ایمان به خداوند است. در این درمان فرض بر آن است که غفلت و فراموشی عهد الست، زمینه ساز پیدایش بیماری دل و سردرگمی های انسانی است. بنابراین، یادآوری آیات قرآنی و پیچش درمان وجودی در حریری از فرهنگ قرآنی با توجه به اهمیت خلأ موجود در درمان های وجودی رایج، می تواند راه گشای درمانگران باشد.
سالمندی و سلامت روان
حوزه های تخصصی:
امروزه درصد چشمگیری از جمعیت جهان را سالمندان تشکیل می دهند و انتظار می رود با افزایش امید به زندگی در بسیاری از کشور های جهان، شمار سالمندان افزایش یابد؛ گر چه به موازات رشد جمعیت این گروهِ سنّی، آن گونه که شایسته است، جایگاه آنان به خوبی درک نشده و بر دامنه ی مشکل های آنان افزوده می شود.
نقش واسطه ای خودمهارگری در رابطة دلبستگی به خدا با کارکرد خانواده در میان متأهلین شهر قم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خودمهارگری در رابطه دلبستگی به خدا با کارکرد خانواده انجام گردید. برای دستیابی به هدف فوق، در یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، تعداد 461 نفر از افراد متأهل ساکن در مجتمع های مسکونی منطقه پردیسان قم، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های دلبستگی به خدا، فرم کوتاه مقیاس خودمهارگری و ابزار سنجش خانواده استفاده شد و داده های پژوهش از طریق آزمون همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر (در نرم افزار ایموس) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نقش واسطه ای خودمهارگری در رابطه کیفیت دلبستگی به خدا با کارکرد خانواده را به صورت میانجی گری جزئی تأیید نمودند. همچنین یافته ها نشان داد که دلبستگی ایمن به خدا و خودمهارگری با کارکرد (ناسالم) خانواده، رابطه منفی و معنادار (به ترتیب: 45/0- و 46/0-) و دلبستگی ایمن به خدا با خودمهارگری رابطه مثبت و معنادار دارد (34/0). از نتایج این تحقیق می توان جهت طراحی بسته های آموزشی برای ارتقاء کارکرد خانواده از طریق کیفیت دلبستگی به خدا و خودمهارگری استفاده نمود.