فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱٬۷۰۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، که از نوع مطالعات نیمه تجربی پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود، با هدف تعیین اثربخشی آموزه های هستی شناسی اسلامی بر افزایش رضایت زناشویی زنان متأهل انجام شد. بدین منظور، از بین مراجعه کنندگان مرکز مشاوره باب الحوائج شهرستان میبد، 24 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. به شرکت کنندگان گروه آزمایش، هر هفته دو جلسه نود دقیقه ای به مدت 10 جلسه آموزه های مبتنی بر هستی شناسی اسلامی دربارة ارتباط زناشویی داده شد و به گروه کنترلی هیچ گونه آموزشی ارائه نشد. هر دو گروه یک بار پیش از انجام آزمایش، یک بار بلافاصله پس از اتمام آزمایش و یک بار یک ماه پس از انجام مداخلات، فرم کوتاه آزمون رضایت زناشویی انریچ را تکمیل کردند. در نهایت، داده های جمع آوری شده به کمک تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزه های هستی شناسی اسلامی بر افزایش رضایت زناشویی شرکت کنندگان گروه آزمایش تأثیر معنی داری داشت. این افزایش در مرحله پیگیری نیز حفظ شده بود. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که ارائه آموزه های مذهبی مبتنی بر هستی شناسی اسلامی، شیوة مناسبی برای افزایش رضایت زناشویی زوجین است.
مقایسه میزان فشار روانی و رضایتمندی زناشویی و حمایت اجتماعی ادراک شده والدین کودکان کم توان ذهنی و کودکان عادی در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی و مقایسه میزان فشار روانی و رضایتمندی زناشویی و حمایت اجتماعی ادراک شده والدین کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر و کودکان عادی انجام شد. روش پژوهش علی- مقایسه ای است. نمونه های پژوهش شامل دو گروه 50 نفری از والدین کودکان کم توان ذهنی و والدین کودکان عادی می باشد که به روش خوشه ای برای گروه والدین کودکان عادی و تمام شماری برای گروه والدین کودکان کم توان ذهنی صورت گرفت. جهت انجام پژوهش، پرسشنامه های فشارروانی فرزند پروری، رضایتمندی زناشویی انریچ، رضایتمندی زوجیت افروز و حمایت اجتماعی ادراک شده اجرا گردید. نتایج با استفاده از آزمون های آماری t مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش رابطه بین فشارروانی و رضایتمندی زناشویی والدین کودکان عادی و کم توان ذهنی را تایید نمود. والدین کودکان کم توان ذهنی فشارروانی بیشتری را نسبت به والدین کودکان عادی تحمل می کنند. در عین حال والدین کودکان کم توان ذهنی نسبت به والدین کودکان عادی از رضایت زناشویی پایین تری برخوردارند، ولی از نظر حمایت اجتماعی ادراک شده تفاوت، معنادار نبوده است. نتایج پژوهش نشان داد که همبستگی بین متغیر فشارروانی و رضایتمندی زناشویی والدین کودکان کم توان ذهنی و والدین کودکان عادی منفی است و در والدین کودکان عادی، همبستگی حمایت اجتماعی ادراک شده و رضایتمندی زناشویی معنادار است، ولی در کودکان کم توان ذهنی رابطه معنادار نبوده است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که اثر فشارروانی و سطح تحصیلات بررضایتمندی زناشویی معنادار است. نتایج این پژوهش مبین این نکته است که افزایش فشارروانی والدین، تحت تاثیر حضور کودک کم توان ذهنی آموزش پذیر، منجر به کاهش رضایت زناشویی در آنان شده است. به عبارتی رضایتمندی زناشویی را می توان تابعی از وجود کودک کم توان ذهنی در خانواده تلقی نمود. لذا با برگزاری جلسات آموزش و مشاوره جهت والدین کودکان آموزش پذیر، می توان راه های کاهش استرس را به آنان آموزش داد.
اثر بخشی رویکرد ارتباطی ستیر بر تعارضات زناشویی و انطباق پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثر بخشی رویکرد ارتباطی ستیر بر تعارضات زناشویی و انطباق پذیری در زوجین ارجاعی به شعب شوراهای حل اختلاف شهر اهواز بود. این پژوهش تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. نمونه پژوهش شامل 24 زوج بودکه از میان 36 زوجی که به فراخوان محقق پاسخ مثبت داده بودند، به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. این 24 زوج به صورت تصادفی به دو گروه مساوی؛ گروه آزمایش و کنترل، گمارده شدند. مداخله به شیوه گروهی، طی 8 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تعارضات زناشویی و انطباق پذیری بود که زوجها در مرحله پیش آزمون و پس آزمون به سئوالات آنها پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از کواریانس چند متغیری (MANCOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که، بین گروه آزمایش و کنترل از لحاظ تعارضات زناشویی و انطباق پذیری تفاوت معنی داری وجود دارد(001/0>p). بنابراین رویکرد ارتباطی ستیر باعث کاهش تعارضات زناشویی و افزایش انطباق پذیری زوج های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است.
بررسی اثربخشی تعامل آموزش تنیدگی زدایی و سبک هویت در رضامندی روانی و تنیدگی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی تعامل آموزش تنیدگی زدایی و سبک هویت در رضامندی روانی و تنیدگی ادراک شده می باشد. از بین دانشجویان مونث دوره کارشناسی پس از تعیین نوع سبک هویت(67N= ) نفرکه دارای سبکهای هویت هنجاری و سردرگم/ اجتنابی بودند با استفاده از روش تحقیق تجربی بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گنترل گمارده شدند.گروه آزمایشی در12 جلسه تحت درمان قرار گرفتند. گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت نکرد.جهت بررسی از پرسشنامه های رضامندی روانی ، تنیدگی ادراک شده وسبک های هویت استفاده گردید. تحلیل نتایج نشان داد که ، اثر بخشی درمانگری به شیوه تنیدگی زدایی بر بهبود رضامندی روانی در سبک هویت هنجاری نسبت به سبک هویت سردرگم موثر تر است.در اثر بخشی درمانگری به شیوه تنیدگی زدایی بین سبک هویت هنجاری واجتنابی/سردرگم در کاهش تنیدگی ادراک شده تفاوت معناداری وجود ندارد. پیگیری وضعیت افراد نشان دهنده ی پایداری تغییرات ایجاد شده است. ارتقاء شناخت، عواطف ، احساسات و تاکید بر عوامل واسطه ای مانند هویت بر کاهش تنیدگی ادراک شده و بهبود رضامندی روانی موثر می باشد.
عوامل پیش بینی کننده ی جستجوی جراحی زیبایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پیگیری زیبایی از طریق جراحی یک کنارهگیری روانی از واقعیت است. این مفهوم چندبعدی به عوامل متعددی به ویژه صفات شخصیت و سبکهای دفاعی افراد، وابسته است. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل پیشبینیکنندهی جستجوی جراحی زیبایی در افراد داوطلب بود.
روشکار: این تحقیق از نوع همبستگی با روش نمونه گیری در دسترس اجرا شد. از تعداد 80 نفر از مراجعهکنندگان برای انجام جراحی زیبایی به کلینیک های زیبایی شهرستان یزد در سال 1390، درخواست شد تا به صورت داوطلبانه پرسشنامههای صفات شخصیتی نئو و سبک های دفاعی را تکمیل نمایند. 80 نفر از مراجعه کنندگان غیر داوطلب به بیمارستانهای فوق، به عنوان گروه شاهد تعیین شد. برای تحلیل دادهها از تحلیل رگرسیون لجستیک و تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد.
یافتهها: سه متغیر وضعیت تاهل، سطح تحصیلات مادر و سبکهای دفاعی
روانآزرده، پیشبینیکنندههای قوی برای گرایش به جراحی زیبایی می باشند. مقایسهی افراد داوطلب و غیر داوطلب همجنس، نشان داد که با کنترل اثر سن و تحصیلات فرد، مردان دو گروه از نظر صفات شخصیت هیچ تفاوت معنیداری با یکدیگر ندارند و از بین سبکهای دفاعی، فقط از لحاظ سبکهای رشدنایافته تفاوت آنها معنیدار است (0.02=P)، صفات شخصیتی در زنان گروه داوطلب و غیر داوطلب نیز تفاوت ندارند و از لحاظ سبک های رشدنایافته (0.03=P) و روانآزرده (0.002=P) تفاوتآنها معنیدار است.
نتیجهگیری: انگیزهی جستجوی جراحی زیبایی بر اساس ترکیبی از عوامل روانشناختی، هیجانی و مربوط به خانواده است و دفاع های من به عنوان مکانیسمهای روانشناختی تعدیلکنندهی صفات ناسازگار و عواطف منفی به کار میروند.
رابطه سبک های تفکّر با رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی در دانشجویان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه سبک های تفکّر با رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی در میان دانشجویان متأهل بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری دانشجویان متأهل بودند که از میان آن ها 150 نفر (93 زن و57 مرد) به عنوان نمونه پژوهشی با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای بررسی متغیرها از پرسشنامه های سبک تفکّر (استرنبرگ و واگنر، 1992)، رضایت زناشویی (انریچ، 1999) و بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) استفاده شد. رابطه متغیرهای فوق با روش های آمار توصیفی (فراوانی و درصد)، استنباطی (آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل واریانس چند متغیره چند راهه) با نرم افزار spss بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک تفکّر و رضایت زناشویی رابطه مستقیم و معنا دار وجود دارد. همچنین رابطه بین سبک تفکّر قانون گذار و بهزیستی روان شناختی به صورت مستقیم و معنادار به دست آمد.
نقش زندگی مذهبی در رضامندی زناشویی زوجین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پایبندی مذهبی زوجین به عنوان یکی از عوامل مؤثر در رضامندی زناشویی انجام شده است. این پژوهش از نوع پژوهش های همبستگی می باشد و به روش پس رویدادی انجام شده است. بدین منظور، 116 زوج از دانشجویان دانشگاه بجنورد و دانش پژوهان مؤسسه امام خمینی(ره)، که حداقل یکسال از زندگی مشترک آنها گذشته بود، با استفاده از پرسش نامه های رضایت زناشویی اسلامی و پایبندی مذهبی مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان می دهد که زوجین هر دو پایبند به مذهب، نسبت به زوجینی که فقط یکی از آنها پایبند به مذهب بود، از رضامندی زناشویی بیشتری برخوردار بودند و آنها نیز از زوجین هر دو ناپایبند به مذهب بیشتر از زندگی زناشویی خود رضایت داشتند. بنابراین، می توان گفت: پایبندی به مذهب از عواملی است که در رضامندی زناشویی نقشی معنادار دارد.
بررسی تأثیر آموزش توجه بارکلی و میدان دید مفید بر جستجوی بینایی کودکان و بزرگسالان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش توجه بر جستجوی بینایی بزرگسالان و کودکان بود. در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری تصادفی هدفمند، 60 آزمودنی با توجه به معیارهای پژوهش (30 آزمودنی بزرگسال و 30 آزمودنی کودک بهنجار) انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل آزمون توجه متمرکز، ارزیابی مختصر وضعیت روانی و پرسشنامه ی محقق ساخته (جهت کنترل متغیرها) بود. ابتدا پیش آزمون (توجه متمرکز) برای آزمودنی ها اجرا شد؛ سپس آزمودنی های گروه بزرگسال به مدت سه هفته، 5 جلسه ی 35 دقیقه ای، آموزش دریافت کردند و گروه کودک نیز 10 جلسه ی 45 دقیقه ای، به مدت 5 هفته آموزش دریافت نمودند و در پایان پس آزمون برای آزمودنی های هر دو گروه اجرا شد. داده ها با تحلیل واریانس چند متغیره مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از تأثیر معنا دار آموزش توجه بر میزان پاسخ صحیح و زمان واکنش جستجوی بینایی بود. با توجه به تأثیر آموزش توجه بر جستجوی بینایی، اهمیت این آموزش ها بر شکل دهی پردازش و فرایندهای شناختی صحیح، توجه به محرک های مورد نظر و پاسخ گویی سریع و با دقت، بیش از پیش روشن می شود.
گفتارى کوتاه درباره حافظه و اهمیّت آن
حوزه های تخصصی:
مرحوم آیت الله شیخ على نمازى شاهرودى در سال 1385 قمرى مقدّمه اى کوتاه بر کتاب «علاج النسیان یا چاره فراموشى» تألیف سیّد حسن میرحافظ (مشهد: حریرى، 1361 شمسى) نوشته که به دلیل کمیاب بودن این کتاب، و نیز براى آشنایى با نمونه نثر فارسى مرحوم نمازى، به چاپ مجدّد آن اقدام مى شود. از جناب حجة الاسلام والمسلمین محمّد صادق امیدوارى خراسانى که این نوشتار را در اختیار ما نهادند، سپاسگزاریم.
تاثیر خوش بینی سرشتی بر سوگیری توجه به چهره های هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خوش بینی به عنوان یک صفت سازگارانه، توجه زیاد روانشناسان و متخصصین سلامت را به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر خوش بینی سرشتی بر پردازش اطلاعات چهره های هیجانی شاد و خشمگین طرحوارهای میپردازد.
روشکار: این مطالعه علی-مقایسهای بر روی دانشآموزان دبیرستانهای شهرستان دلیجان در سال 1389 انجام شد. 30 دانش آموز بسیار خوشبین و30 دانشآموز دارای خوش بینی پایین بر اساس نمرات آزمون بازنگری شدهی جهت گیری زندگی و انجام یک مصاحبهی بالینی نیمهساختاریافته برگزیده شدند و سپس تکلیف رایانهای دات-پروب اصلاح شدهی تصویری بر روی آنها اجرا گردید. از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و تحلیل واریانس چندمتغیره برای تحلیل نتایج استفاده شد.
یافتهها:پس از کنترل خلق روزانه، نتایج این پژوهش نشان داد که خوش بینی مرتبط با سوگیری توجه به چهرهی هیجانی خشمگین میباشد، به طوری که آزمودنی های بسیار خوشبین، نسبت به چهرهی هیجانی خشمگین، اجتناب توجهی نشان دادند (038/0=P) و آزمودنی های با خوشبینی پایین نسبت به همین چهره، گوش به زنگی توجهی نشان دادند (018/0=P). هیچ گونه اثری از سوگیری توجه نسبت به چهرهی هیجانی شاد مشاهده نگردید (05/0P>).
نتیجهگیری: خوش بینی سرشتی با سوگیری توجه در پردازش اطلاعات چهره های هیجانی، مرتبط میباشد.
رابطه ابعاد شخصیت مادران با اختلال های برونی سازی و درونی سازی دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات نشان داده است که ابعاد شخصیتی مادر در ابتلای فرزندان به اختلال های برونی سازی و درونی سازی نقش دارند. هدف از این مطالعه پیش بینی اختلال های برونی سازی و درونی سازی دختران بر اساس ابعاد شخصیتی مادران شامل نورزگرایی، پسیکوزگرایی و برون گرایی بود. صد و هشت دانش آموز دختر در دامنه سنی 11 تا 16 سال و مادران آنها در این پژوهش شرکت کردند. مادران بر اساس نشانه های دختران شان به مقیاس علایم مرضی کودکان (CSI-4) و بر اساس ویژگی های شخصیتی خودشان به پرسشنامه شخصیت آیسنک (EPQ) پاسخ دادند. تحلیل ها نشان داد که فقط عامل نورزگرایی مادر پیش بینی کننده اختلال های برونی سازی و درونی سازی دختران است. ضریب بتای نورزگرایی برای پیش بینی اختلال های برونی سازی دختران اندکی کمتر از همین ضریب برای پیش بینی اختلال های درونی سازی دختران بود. ویژگی های شخصیتی پسیکوزگرایی و برون گرایی مادر پیش بینی کننده اختلال های برونی سازی و درونی سازی دختران نبودند. این نتیجه گیری را می توان بیان کرد که دختران نوجوانی که مادران آنها دارای سطوح بالایی از نورزگرایی هستند، در معرض ابتلا به اختلال های درونی سازی و برونی سازی قرار دارند.
نقش واسطه ای منبع کنترل در رابطه بین نگرش مادران شاغل به تفکر خلاق و خلاقیت کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشتغال زنان در نگرش ها و باورهای فرزندپروری آنان اهمیت بسزایی دارد. پژوهش حاضر به بررسی رابطه نگرش مادران شاغل نسبت به تفکر خلاق و خلاقیت کودکان با واسطه گری منبع کنترل پرداخت. شرکت کنندگان این پژوهش 103 دانش آموز (60 دختر، 43 پسر) در دامنه سنی 11-9 سال با مادران شان (در دامنه سنی 42-27 سال) بودند. مادران با پرسشنامه آموزگاری والدین (PAAT) و دانش آموزان با پرسشنامه های منبع کنترل درونی و بیرونی (NSIECS) و آزمون خلاقیت تصویری تورنس (TTCT) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که نگرش مادران به خلاقیت رابطه مستقیم و غیرمستقیم با خلاقیت کودکان دارد. براین اساس از میان ابعاد نگرش های مادران به خلاقیت، نگرش به بازی و نگرش به ناکامی پیش بینی کننده مثبت و معنادار منبع کنترل درونی بودند و علاوه بر این نگرش به رفتار خلاقانه و بازی به صورت مستقیم و مثبت خلاقیت را در کودکان پیش بینی می کردند. منبع کنترل درونی نیز پیش بینی کننده مثبت و معنادار خلاقیت درکودکان بود. این پژوهش نقش واسطه ای منبع کنترل در رابطه بین نگرش های مادران نسبت به خلاقیت را برخلاقیت کودکان تایید نمود.
تأثیر حکمت های نهج البلاغه بر بهبود ابعاد سلامت عمومی دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش حکمت های نهج البلاغه بر ابعاد سلامت عمومی در دانشجویان دانشگاه سمنان بود. در یک بررسی آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری با گروه کنترل، 61 نفر از این دانشجویان به طور تصادفی انتخاب و نیز به صورت تصادفی در گروههای آزمایشی و کنترل گماشته شدند. شرکت کنندگان در سه مرحله پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) را تکمیل کردند و گروه های آزمایش ده جلسه آموزش مهارت های زندگی را هفته آی یک بار دریافت کردند. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش حکمت های نهج البلاغه بطور معناداری باعث کاهش علایم نشانه های بدنی، اضطراب و بی خوابی، اختلال عملکرد اجتماعی و افسردگی در گروه های آزمایش در مقایسه با گروه های کنترل شده است (05/0>p). طبق نتایج این پژوهش، آموزش حکمت های نهج البلاغه به شیوه گروهی روش مؤثری برای برای بهبود ابعاد سلامت عمومی دانشجویان است.
ارتباط مؤلفه های فراشناختی خلاقیت با سلامت روان در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه به منظور تعیین میزان ارتباط مؤلفههای فراشناختی خلاقیت با سلامت روان در یک نمونه غیربالینی از دانشجویان اجرا شد. روش: پژوهش با روش همبستگی انجام شد و شامل یک نمونه 400 نفری از دانشجویان رشتههای مختلف تحصیلی علوم انسانی، فنی و مهندسی، علوم پایه و کشاورزی، و علوم دامپزشکی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار بود. ابزار پژوهش شامل آزمون تفکر خلاق تورنس (فرم ب تصویری) و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ بود. یافتهها: تحلیل روابط همبستگی و رگرسیون بیانگر روابط منفی معنیدار بین خلاقیت با نشانههای آسیبهای روانی بود. از بین مؤلفههای فراشناختی خلاقیت دو مؤلفه سیالی و ابتکار ذهنی 46 تا 57 درصد از واریانس سلامت روان را تبیین میکرد. میزان خلاقیت و سلامت روان در بین رشتههای مختلف متفاوت بود. دانشجویان گروه علوم انسانی نسبت به بقیه رشتهها از خلاقیت و سلامت روان بالاتری برخوردار بودند. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان داد که در حوزه سلامت روان، خلاقیت متغیری تأثیرگذار است. بنابراین با تحریک و تقویت آن میتوان به ارتقای سلامت روان کمک کرد. یافتههای پژوهش نشاندهنده یک الگوی توانمندسازی خلاق برای دانشجویان است. الگو در شکل کاربردی شامل آموزشهای سیال سازی و ابتکاری سازی ذهن و شخصیت است که باعث میگردد دانشجویان بتواند از قدرت حل مساله و انطباق روانی بالاتری برای رویارویی با مشکلات برخوردار شوند.
رابطه سلامت عمومی و پایگاه هویتی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دوره دانشجویی دوره جوانی است که به دلیل بحران هویت به عنوان مهم ترین مقطع زندگی در نظر گرفته می شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین پایگاه هویت و سلامت روانی دانشجویان بود.
مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی که از نوع همبستگی است، در سال 1388 به منظور بررسی رابطه بین سلامت عمومی و پایگاه هویت دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد انجام شده است. بدین منظور 240 نفر (120 پسر و 120 دختر) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد با استفاده از نرم افزار آماری G*power نسخه 1/3 به عنوان نمونه به شیوه در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسش نامه سلامت عمومی GHQ-28 (General health questionnaire-12) و پرسش نامه پایگاه هویت را تکمیل کردند و داده های به دست آمده با توجه به متغیرهای جنسیت، رشته تحصیلی، وضعیت تأهل، بومی یا غیر بومی بودن و ترتیب تولد آزمودنی با استفاده از نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که پایگاه های پراکندگی هویت (بین فردی و ایدئولوژیک) و هویت دستیابی (ایدئولوژیک) در مجموع 14 درصد از واریانس خرده مقیاس افسردگی سلامت عمومی را به صورت معنی داری تبیین می کند
(001/0 < P). همچنین پایگاه پراکندگی هویت (بین فردی) و هویت دستیابی (ایدئولوژیک) نیز روی هم رفته 7 درصد از واریانس خرده مقیاس اضطراب را تبیین می کند (05/0 < P). پایگاه دستیابی به هویت (بین فردی) و پراکندگی هویت (بین فردی) نیز 12 درصد از خرده مقیاس ناتوانی در عملکرد بین فردی را تبیین می کند (05/0 < P).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، می توان نتیجه گرفت که دستیابی به پایگاه های هویت بین فردی و ایدوئولوژیک می تواند به عنوان یک منبع حمایتی مهم به ارتقای سلامت روانی دانشجویان کمک نماید.
بررسی رفتارهای خودتخریبی و علل آن ها در دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین میزان شیوع رفتارهای خودتخریبی و بررسی علل آن ها در بین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد به انجام رسیده است. پژوهش توصیفی از نوع زمینه یابی می باشد. حجم نمونه 873 نفر شامل 586 زن و 287 مرد بود که به شیوه نمونه گیری طبقاتی و بنا به میزان درصد دانشجویان دانشکده ها و جنسیت انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته «سنجش رفتارهای خودتخریبی و علل آن» می باشد که در دو قسمت 31 پرسشی به منظور بررسی میزان شیوع رفتارهای خودتخریبی و 10 پرسشی برای بررسی علل احتمالی استفاده شد. مقدار ضریب آلفا کرانباخ درقسمت اول پرسشنامه برابر با 836/0و در قسمت دوم پرسشنامه (857/0) محاسبه شد. روایی محتوای پرسشنامه به تأیید متخصصان؛ اساتید و کارشناسان روان شناس دانشگاه فردوسی مشهد رسید. رفتارهای خودتخریبی دانشجویان با توجه به متغییرهایی از قبیل سن، جنس، وضعیت تأهل، محل سکونت و مقطع تحصیلی در حیطه نرمال با استفاده ازآزمون های تی وآزمون آنالیز واریانس و در حیطه غیر نرمال از آزمون من ویتنی و آزمون کروسکال والیس مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی از این امر است که تقریبا در مورد همه متغییر ها (سن، جنس، تأهل، محل سکونت و میزان تحصیلات) ورزش ناکافی (نداشتن فعالیت های حرکتی مناسب)، خواب زیاد، استرس،کم خوری افراطی و نداشتن تفریح و فعالیت های سالم مفرح دارای بیشترین میزان شیوع و رفتارهای مصرف دائم هرگونه مواد مخدر ،سرقت ،مصرف تفننی هرگونه مواد مخدر ،فرار از خانه وهم جنس بازی دارای کمترین میزان شیوع می باشند. میزان شیوع رفتارهای خودتخریبی در مردان بیشتر از زنان بوده. دانشجویان مهمترین علل شیوع رفتارهای خودتخریبی را به علل خانوادگی، روانی عاطفی و اجتماعی نسبت دادند.