فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱٬۷۰۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، پیش بینی نقش مؤلفه های هوش معنوی و الگوهای ارتباطی با رضایت مندیزناشویی زوجین در شهر بندر عباس است . نمونه گیری به شیوه ی در دسترس انجام گرفته است. نمونهپژوهش شامل 150 زوج بوده است که به مراکز مشاوره شهر بندرعباس مراجعه کرده اند. ابزارهای پژوهش عبارتند از : پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ)، پرسش نامه هوش معنوی SQ)) و پرسش نامه رضایت مندیزناشوییENRICH . هم چنین پرسش نامه ها به صورت زوجی توسط هر دو زوج تکمیل شده است. روش آماری مورد استفاده در این پژوهشهمبستگی ساده و رگرسیون چندمتغیری بوده است. یافته ها نشان می دهد که: از بینخرده مقیاس های مربوط به الگوهای ارتباطی و هوش معنوی زوجین، خرده مقیاس ارتباط سازنده متقابل وزندگی معنوی ازهوش معنوی بیشترین مقدار پیش بینی را در واریانس متغیر وابستهرضایت زناشویی دارد و رابطه قوی و مثبت معنی داری(001/0p< )وجود دارد.
بررسی تأثیر گروه درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری بر احساسات منفی زنان نسبت به خانواده همسر و رضایتمندی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت روابط مسالمت آمیز با خانواده همسر این پژوهش با هدف بررسی تأثیر گروه درمانی شناختی– رفتاری بر احساسات منفی نسبت به خانواده همسر و رضایتمندی زناشویی انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر نیمه تجربی بود و از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری شامل زنان متأهل منطقه 4 شهر اصفهان در سال 1390 بود که به فراخوان محقق جهت شرکت در جلسات گروه درمانی پاسخ مثبت داده بودند.30 نفر از داوطلبانی که در پرسشنامه محقق ساخته احساسات منفی نسبت به خانواده همسر حد نصاب نمره لازم را کسب کرده بودند، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پرسشنامه احساسات منفی نسبت به خانواده همسر و شاخص رضایت زناشویی هودسن در دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 2 ساعته در جلسات گروه درمانی شناختی– رفتاری شرکت کردند. در پایان در هر دو گروه پس آزمون اجرا شد و داده ها توسط تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد گروه درمانی شناختی رفتاری بطور معناداری (05/0> p) در کاهش احساسات منفی نسبت به خانواده همسر و افزایش رضایتمندی زناشویی موثر بوده است. نتیجه گیری: براساس نتایج بدست آمده می توان از گروه درمانی شناختی- رفتاری در جهت کاهش احساسات منفی نسبت به خانواده همسر و ارتقاء کیفیت زندگی زوجین استفاده کرد.
نقش فراشناخت و حل مسأله در پیش بینی بهزیستی روان شناختیدر دانش آموزان دختر و پسر شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تعلیم و تربیت فراشناخت به معنی آگاهی فرد از فرایندهای شناختی اش و ارزیابی و نظارت بر تفکر خویش به هنگام حل مسأله است. فراشناخت به عنوان راهبردهای برنامه ریزی و تغییر شناخت رابطه ی نزدیکی با حل مسأله دارد (نپتریچ و دیگروت، 1990) . تعریف گوناگونی از حل مسأله ارائه شده است که یکی از آنها از هپنر ( 1987) است. او حل مسأله را مجموعه واکنش های رفتاری، شناختی و هیجانی فرد می داند که در هنگام برخورد با مسائل روزانه و به منظور سازگاری با کنش های درونی و بیرونی بروز می کنند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین مؤلفه های فراشناخت و ابعاد حل مسأله با بهزیستی روان شناختی در دانش آموزان بود . به این منظور، از بین جامعه آماری دانش آموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان شهر اصفهان، تعداد 97 دانش آموز (50 دختر و 47 پسر ) با دامنه سنی 14 تا 18 سال به روش تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه فراشناخت حالت دانش آموزان (اونیل و عابدی، 1996)، پرسش نامه حل مسأله هپنر و پترسون (1982) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (1989) را تکمیل نمودند. تحلیل یافته ها نشان داد که مؤلفه های فراشناختی رابطه مثبت و معنادار (در دخترها: 47 / 0 = r ، 001 / 0 > P و در پسرها: 49/0 = r ، 001 / 0 > P ) و ابعاد حل مسأله رابطه منفی و معناداری (در دخترها: 72/0- = r ، 001/0 > P و در پسرها 64/0- = r ، 001/0 > P ) با بهزیستی روان شناختی دانش آموزان دارد. تحلیل رگرسیون چند متغیره گام به گام نشان می دهد که از بین مؤلفه های فراشناختی، آگاهی در دختران وخودبازبینی در پسران و از بین مؤلفه های حل مسأله به ترتیب در دخترها اعتماد به حل مسأله و کنترل شخصی و در پسرها سبک گرایش اجتناب، بیشترین توان پیش بینی بهزیستی روانی را داشته است. بر اساس یافته های پژوهش به نظر می رسد دانش آموزان دختری که در هنگام برخورد با مشکلات و تکالیف یادگیری از فرایند تفکر خویش آگاه بوده و همچنین به توان خود در حل مشکلات اعتماد بیشتری دارند و دانش آموزان پسری که به هنگام برخورد با موضوع یادگیری عملکرد خویش را بازبینی و اصلاح کرده و از سبک اجتنابی کمتر استفاده می کنند، احساس سلامت روان بیشتری داشته و سطح سازگاری بالاتری در برخورد با تکالیف از خود نشان داده اند.
رابطه بین سبک های دلبستگی با کارکرد خانواده و سلامت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه ی بین سبکهای دلبستگی با سلامت عمومی و کارکرد خانواده می باشد. جامعه ی مورد پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه گیلان بودند که از بین آنها 185 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. روش:برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سبکهای دلبستگی سیمپسون(SAS) ، سلامت عمومی (GHQ-28) و کارکرد خانواده (FAD) استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل همبستگی ساده نشان داد بین سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با سلامت عمومی رابطه ی منفی وجود دارد ولی بین سبک دلبستگی ایمن با سلامت عمومی رابطه مثبتی وجود دارد. همچنین بین سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با کارکرد خانواده رابطه ی منفی وجود دارد اما بین سبک دلبستگی ایمن با کارکرد خانواده رابطه ی مثبت وجود دارد. نتیجه گیری: نتیجه ی تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا پیش بینی کننده های معنی داری برای سلامت عمومی می باشند. همچنین سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا پیش بینی کننده های معنی داری برای کارکرد خانواده می باشند. سطح معنی داری در این پژوهش 05/0 p≤ بود.
فراتحلیل تحقیقات انجام شده درباره میزان رابطه سلامت روانی و حمایت اجتماعی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از انجام این پژوهش، فراتحلیل تحقیقات انجام شده درباره میزان رابطه سلامت روانی و حمایت اجتماعی در ایران بود. برای دستیابی به این هدف، یک سؤال اصلی در مورد میزان رابطه سلامت روانی و حمایت اجتماعی در ایران طرح شد.
مواد و روش ها: به منظور پاسخ گویی به سؤال فراتحلیل، از مجموعه پژوهش های انجام شده درباره رابطه سلامت روانی و حمایت اجتماعی در سطح کشور، 8 پژوهش که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بود و ملاک های درون گنجی را داشت، برای انجام فراتحلیل انتخاب شد.
یافته ها: اندازه اثر مربوط به میزان رابطه سلامت روانی و حمایت اجتماعی در ایران 369/0 بود.
نتیجه گیری: نتایج این فراتحلیل نشان داد که اندازه اثر میزان رابطه سلامت روانی و حمایت اجتماعی در ایران بالاتر از حد متوسط است. این امر اهمیت فراهم کردن زمینه تقویت حمایت اجتماعی از افراد را خاطر نشان می سازد.
مقایسه اثربخشی دو مدل درمانی کمردرد: درمان مبتنی بر مشارکت همسر بیمار در مقایسه با درمان بیمار به تنهایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه اثربخشی مقایسه ای دو درمان زوج محور و بیمارمحور را در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن مورد ارزیابی قرار می دهد. 24 بیمار مبتلا به کمردرد مزمن و همسرانشان به طور تصادفی در دو گروه درمانی مذکور جایگزین شدند. بیماران در گـروه درمـان زوج محـور همـراه بـا همسر خـود در جلسـات هفتگـی دو سـاعتـه به مـدت هفت هفتـه مشارکت کرده و آموزش هایی را پیرامون روش های مقابله با درد به شیوه دو نفره و مهار ت-های برقراری ارتباط حین درد دریافت کردند. بیماران در گروه بیمارمحور مهارت های مذکور را بدون حضور همسر و به صورت انفرادی دریافت کردند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد، گروه دریافت کننده مداخله زوج محور به طور معناداری در مقایسه با گروه بیمارمحور در ترس از حرکت و آسیب و پاسخ منفی همسر به فعالیت بهبود بیشتری داشته اند. می توان گفت درمان بین رشته-ای که حضور همسر را به طور فعال ترغیب کند در بهبود برخی شاخص های مرتبط با بیمار نتیجه بخش خواهد بود.
اثربخشی روان درمانی شناختی ـ رفتاری مذهب محور توأم با بازآموزی بخشودگی بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش رضایت از زندگی در زوجین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی شناختی ـ رفتاری مذهب محور توأم با بازآموزی بخشودگی بر کاهش تعارض های زناشویی و افزایش رضایت از زندگی زوجین انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با پیش آزمون ـ پس آزمون همراه گروه کنترل و دوره پیگیری می باشد. نمونة آماری این پژوهش شامل سی زوج است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شده اند. گروه آزمایش، دوازده جلسه روان درمانی شناختی ـ رفتاری مذهب محور توأم با بازآموزی بخشودگی دریافت کرده، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه تعارض زناشویی و مقیاس رضایت از زندگی بوده است. نتایج نشان می دهد که پس از اجرای مداخله یاد شده، میزان تعارض های زناشویی در گروه آزمایش در مقایسه با پیش آزمون و گروه کنترل به طور معناداری کاهش (001/0p<) داشته، اما رضایت از زندگی افزایش (001/0p<) یافته است. همچنین این نتایج در دوره پیگیری همچنان پایدار بوده است.
اثربخشی تئاتر درمانی بر سلامت روان زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم ضروری مورد بحث دنیای پیچیده انسان که قدمتی به بلندای هستی دارد، مفهوم سلامت است. هدف این پژوهش، تعیین اثر بخشی روش تئاتر درمانی بر سلامت روان زنان مطلقه بود. این پژوهش از نوع پژوهش آزمایشی با گروه های گواه و آزمایش است. جامعه آماری تمامی زنان مطلقه شهرستان لامرد بودند که از راه فراخوان دعوت شده بودند، تا برای شرکت در کلاس های آموزشی به هسته مشاوره و شبکه های بهداشت شهرستان مراجعه کنند. برای نمونه گیری، با روش نمونه گیری تصادفی ساده، از بین متقاضیان، پس از گرفتن تعهد جهت شرکت کردن و باقی ماندن تا آخرین جلسه، 30 نفر انتخاب شده و به گونه ی تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابتدا دو گروه پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر را تکمیل کردند. سپس برای گروه آزمایش 8 جلسه تئاتر درمانی اجرا شده و در نهایت، پس آزمون برای گروه ها اجرا و نتایج با استفاده از نرم افزار spss با هم مقایسه شدند، نشان داد که تئاتر درمانی درمانی بر سلامت عمومی زنان مطلقه تاثیر گذاشته و باعث کاهش علایم جسمانی، اضطراب و اختلال خواب و اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی شدید آنها شده است. تئاتر درمانی روش مناسبی جهت افزایش سلامت روان زنان مطلقه است. با علم به شیوع بالای طلاق و تبعات روانی آن پیشنهاد می شود از این روش برای کاهش پیامدهای روحی روانی طلاق و درمان دیگر مشکلات و مسائل به کار گرفته شود.
بررسی نقش اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها بر سلامت روانی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان خانواده های شهرستان سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اجرای طرح هدفمندکردن یارانه ها موجب فراهم آمدن بسترهای جدید در خانواده می شود که در بخش های مختلف از جمله سلامت روانی خانواده می تواند تاثیرگذار باشد.در نوشتار پیش رو ضمن بررسی روند اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها درکشور، تأثیر آن بر سلامت روانی و هم چنین عملکرد تحصیلی دانش آموزان در شهر سنندج مورد مطالعه قرارگرفته است. روش: در این تحقیق نمونه ای با حجم 265 نفر دانش آموز(135 دختر و 130 پسر)، به روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای انتخاب شد. برای جمع آوری اطّلاعات از پرسش نامه ی سلامت عمومی فرم 28 سؤالی گلدبرگ و هیلدگ (1979) و پرسش نامه ی محقّق ساخته استفاده شد. در این پژوهش از معدّل دانش آموزان دبیرستانی به عنوان ملاک عملکرد تحصیلی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطّلاعات گردآوری شده از روش ضریب هم بستگی، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون T مستقل استفاده شد. یافته ها: این تحقیق نشان داد که بین میزان و نوع استفاده از یارانه های نقدی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه ی مستقیم معنی دار وجود دارد و هم چنین بین میزان یارانه و سلامت روانی دانش آموزانخانواده های شهرستان سنندج هم بستگی مستقیم معنی داری دیده می شود، امّا در این پژوهش تفاوتی بین دو جنس در میزان و نوع استفاده از یارانه های نقدی مشاهده نشد. نتیجه گیری: اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها می تواند زمینه ساز رشد و توسعه ی الگوهای صحیح اقتصادی و رفتاری در خانواده باشد که شکل گیری این الگوها تأثیر کاملاً مطلوبی بر سلامت روانی و عملکرد اعضای خانواده دارد.
رابطه جهت گیری مذهبی سبکهای مقابله و شادکامی در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة جهت گیری مذهبی، سبک های مقابله و شادکامی در دانشجویان انجام شده است. بدین منظور، حجم 386 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری طبقه ای از جامعه آماری مورد پژوهش (دانشجویان دانشگاه های کاشان در سال تحصیلی 91 -90) انتخاب و به منظور جمع آوری داده ها، از پرسش نامه جهت گیری مذهبی آلپورت، پرسش نامه مقابله با موقعیت های تنیدگی زا از اندلر و پارکر و پرسش نامه شادکامی آکسفورد استفاده شده است. داده ها با شاخص های آماری همچون همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس، آزمون t و رگرسیون تحلیل شده است. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد که بین جهت گیری مذهبی درونی و سبک مقابله مسئله محور، رابطه مثبت معنادار (r=0/26)، هم چنین بین جهت گیری مذهبی درونی و شادکامی رابطه مثبت معنادار(r=0/16) وجود دارد. همچنین تحلیل نتایج بیانگر این است که از بین سبک های مقابله، سبک مسئله محور با شادکامی، رابطه مثبت معنادار (r=0/41 ) دارد.
رابطة صداقت و فروتنی با شخصیت، دین، و بهزیستی فاعلی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت جایگاه صداقت و فروتنی در شخصیت و دین، و رابطة این دو فضیلت با بهزیستی فاعلی انجام شد. نمونه ای متشکل از 450 دانشجو ـ که با روشِ در دسترس، نمونه گیری شدند ـ در این پژوهش شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها «پرسش نامة شخصیت هگزاکو-60»، «مقیاس خودارزیابی معنویت»، «علاقه به دین»، «مقیاس های تک گویه ای جهت گیری دینی»، «مقیاس شادی فاعلی»، و «مقیاس رضایت از زندگی عمومی» به کار رفتند. نتایج، ساختار شش عاملی پرسش نامة شخصیت هگزاکو را تأیید کرد. صداقت ـ فروتنی به عنوان عاملی مستقل در کنار پنج عامل شخصیت قرار داشت. این عامل جدید، با دین داری و بهزیستی فاعلی رابطة مثبت داشت. داده های تجربی، در کنار مرور متون دینی، نشان داد صداقت (در مقایسه با فروتنی) اهمیت بیشتری برای دین داری و بهزیستی دارد. بر اساس این پژوهش، پرسش نامة شخصیت هگزاکو، مقیاسی معتبر است و صداقت ـ فروتنی، عامل شخصیتی مستقلی است که نقش مثبتی در بهزیستی دارد.
رضایت زناشویی و انصاف: واکنش به بی انصافی در بازی اولتیماتوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: رضایت زناشویی نقش بسیار مهمی در زندگی خانوادگی دارد.عوامل بسیار زیادی بر رضایت زناشویی تأثیر دارند که، با توجه به حساسیت زندگی خانوادگی، توجه به این مقوله و بررسی عوامل موثر بر آن حائز اهمیت است. روش: در این مطالعه واکنش افراد نسبت به سهم غیر منصفانه در دو گروه دارای رضایت زناشویی زیاد و کم بررسی شد. برای سنجش واکنش به سهم غیر منصفانه از نسخه کامپیوتری یک بازی موسوم به اولتیماتوم و برای سنجش رضایت زناشویی از مقیاس انریچ 47 سؤالی استفاده شد. بازی کامپیوتری شامل 45 تلاش بود که واکنش افراد نسبت به سهم غیر منصفانه را می سنجید. نحوه شروع بازی به این صورت بود که به شرکت کننده در هر تلاش از پول مشخصی (20 هزار تومان) مقدار متغیری (1 تا 10 هزار تومان یعنی 5 تا 50 درصد) ارائه می شد و او آن سهم را قبول یا رد می کرد. در ابتدا به شرکت کننده گفته می شد که از قبل مبلغ هر تلاش را یک نفر پیشنهاد کرده است که اگر قبول کنید سهم شما و فرد تقسیم کننده داده می شود، در غیر این صورت به هیچکدام از شما سهمی نمی رسد. بعد از قبول یا رد مبلغ پیشنهاد شده، فرد همچنین میزان رضایت خود از سهم را از 1 تا 9 درجه بندی می کرد. یافته ها: نتایج بدست آمده از دو آزمون نشان داد که افراد دارای نمره بالاتر در رضایت زناشویی، در مقایسه با افراد دارای نمره کم، نسبت به سهم غیر منصفانه پذیرش بیشتری نشان دادند، به این معنا که سهم های غیر منصفانه را بیشتر از گروه دیگر قبول کردند. نتیجه گیری: بنابر این به نظر می رسد روشهای مداخله ای روانشناختی مبتنی بر حضور ذهن، که نشان داده شده پذیرش افراد را در برابر تقسیم غیر منصفانه بالا می برند، بتوانند رضایت زناشویی افراد را نیز افزایش دهند.
رابطه احساس رضایت بدنی و کمال گرایی با رفتارهای تغذیه ای نامطلوب در دانشجویان دختر دانشگاه تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رفتارهای تغذیه ای نامطلوب در حال حاضر یک مشکل فراگیر می باشد. رفتارهای تغذیه ای نامطلوب شامل ناتوانی مهار کردن خوردن، محدودیت در رفتارهای خوردن با هدف تحت تأثیر قرار دادن شکل و وزن بدن و تمایل به خوردن بیش از اندازه در موقعیت های هیجانی منفی می باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین رضایت بدنی تصوری و کمال گرایی با رفتارهای تغذیه ای نامطلوب و نقش میانجی کمال گرایی در رابطه بین رضایت بدنی و رفتارهای تغذیه ای نامطلوب انجام شد
مواد و روش ها: مطالعه روی دانشجویان دانشگاه تبریز با روش توصیفی- همبستگی انجام شد. 340 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه تبریز با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. مقیاس تجدید نظر شده کمال گرایی Slaney و همکاران، مقیاس احساس عزت بدنی Franzoi و Shields و پرسش نامه سه عاملی رفتارهای خوردن Tholin و همکاران به کار گرفته شد.
یافته ها: رضایت از جذابیت زنانگی (301/0- = β)، رضایت از وزن بدنی (29/0- = β)، ناهمخوانی بین واقعیت و ایده آل (15/0- = β) و تمایل به نظم و سازمان دهی (13/0- = β) به ترتیب بر رفتار تغذیه ای نامطلوب، بیشترین تأثیر را دارند. همچنین کمال گرایی به صورت نسبی رابطه بین رضایت بدنی و رفتارهای تغذیه ای نامطلوب را میانجی گری کرده است.
نتیجه گیری: این مطالعات تلویحات کاربردی برای کارهای بالینی دارد. این یافته ها روشن نمود که توجه به عواملی مانند کمال گرایی و رضایت بدنی در کارهای بالینی از اهمیت برخوردار است. از طریق بهبود افکار مثبت نسبت به بدن و خود و کاهش کمال گرایی منفی می توان رفتارهای تغذیه ای نامطلوب را کاهش داد.
تأثیر یوگا بر تاب آوری و مولفه های بهزیستی روان شناختی بانوان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی تمرینات ساخت و ساز روانی و جسمانی یوگا بر تاب آوری و مولفه های بهزیستی روان شناختی بانوان انجام شد.
روش: به منظور انجام این پژوهش، 30 نفر به شیوة نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب و با جایگزینی تصادفی در گروههای آزمایشی و کنترل گمارده شدند (15 نفردر گروه آزمایش و 15 نفردر گروه کنترل). گروه آزمایش از بین داوطلبان شرکت در کلاس یوگا بصورت تصادفی انتخاب شد و گروه کنترل نیز که از نظر دو متغیر سن و میزان تحصیلات با گروه آزمایش همسان شده بود، بصورت تصادفی برگزیده شد. از آزمون پارامتریک تحلیل کواریانس جهت تحلیل یافته ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس میزان تاثیر تمرینات یوگا را بر تاب آوری 67/0 نشان داد. در سلامت عمومی میزان تاثیر 457/0 نشان داده شده است. نتایج این پژوهش با یافته های قبلی همخوانی دارد و نشان می دهد که تمرینات یوگا بر افزایش تاب آوری (
پیش بینی افسردگی پس از زایمان بر اساس رضایت زناشویی و سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش از نوع همبستگی است، که با هدف تعیین رابطه بین سلامت روان و رضایت زناشویی با افسردگی پس از زایمان صورت پذیرفت. جامعه آماری این پژوهش را تمامی زنان باردار مراجعه کننده به متخصصان زنان و زایمان در شهر شیراز (در سال 1390) تشکیل می دادند. روش نمونه گیری مورد استفاده در این پژوهش روش تصادفی بود و با استفاده از این روش 10 مرکز پزشکی انتخاب و تعداد 100 نفر از مراجعه کنندگان به این مراکز که در ماه دو تا سه بارداری به سر می بردند به صورت تصادفی انتخاب شدند. با استفاده از پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (1998)، پرسش نامه 28 پرسشی سلامت روان گلدبر و هیلر (1979) و پرسش نامه افسردگی ادینبورگ (1987) داده های مورد نیاز جمع آوری شدند. با استفاده از روش آماری رگرسیون به فرضیه های پژوهش پاسخ گفته شد. نتایج پژوهش نشان داد رضایت زناشویی و سلامت روان پیش بین متغیر افسردگی پس از زایمان هستند.
اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار(EFT) بر افزایش رضایت جنسی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان بر افزایش رضایت جنسی زوجین انجام شده است
روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است و حجم نمونه شامل 60 نفر(30زوج)می باشد که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند.ابزار پژوهش شامل: پرسشنامه 25 جمله ای رضایت جنسی می باشدابتدا از شرکت کنندگان پیش آزمون گرفته شد سپس طرح آموزش راهبردهای مدیریت هیجان در 8 جلسه اجراشد و در نهایت پس آزمون گرفته شد.همچنین وضعیت سن،طول عمر ازدواج و میزان تحصیلات زوجین بررسی شد و نتایج با آزمون کوواریانس تحلیل شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان می دهد که تفاوت میان میانگین های پیش آزمون، پس آزمون در عامل آموزش و عامل گروه از نظر آماری معنادار است. به عبارت دیگر عامل آموزش سبب افزایش نمرات مولفه رضایت جنسی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است.همچنین تاثیر این آموزش در گروه مردان بیشتر از گروه زنان بوده است.
نتیجه گیری: از این تحقیق می توان نتیجه گرفت که عامل آموزش باعث ایجاد تفاوت نمرات رضایت جنسی زوجین در گروه کنترل و آزمایش شده و به عبارتی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان باعث افزایش رضایت جنسی زوجین شده است.