فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱٬۷۰۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه ام. اس یکی از شایع ترین بیماری ها بشمار می رود که نسبت به سایر بیماری ها پژوهش های روانشناسی اندکی را به خود اختصاص داده است. بنابراین، هدف از این پژوهش، رابطة الگوهای ارتباطی خانواده و ویژگی های شخصیتی با بهزیستی روان شناختی با واسطه گری تاب آوری در بیماران ام. اس در نظر گرفته شد. جامعة آماری پژوهش، تمامی بیماران مبتلا به ام. اس استان فارس هستند که 200 نفر (زن و مرد) از آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی NEO (کاستا و مک کری)، ابزار تجدید نظر شدة الگوهای ارتباطی خانواده (کوئرنر و فیتزپاتریک)، تاب آوری بزرگسالان ARS (فریبورگ) و بهزیستی روان شناختی (ریف) پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها علاوه بر روش های توصیفی (میانگین، انحراف معیار و ماتریس همبستگی)، از روش آماری رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج نشان داد که دو بعد الگوهای ارتباطی خانواده یعنی جهت گیری گفت و شنود و همنوایی از قدرت پیش بینی کنندگی مثبت برای تاب آوری و بهزیستی روان شناختی برخوردار می باشند و از بین پنج عامل ویژگی های شخصیتی، برون گرایی می تواند تاب آوری و بهزیستی روان شناختی را به صورت منفی پیش بینی کند. هم چنین تاب آوری نیز بهزیستی روان شناختی را پیش بینی می کند. به گونه کلی تاب آوری، نقش یک متغیر واسطه گر را برای الگوهای ارتباطی خانواده و ویژگی های شخصیتی با بهزیستی روان شناختی دارد.
مقایسه راهبردهای مقابله ای ارتباطی در مادران مبتلا به MS، RA، LBP و مادران سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر مقایسه راهبردهای مقابله ای ارتباطی در مادران مبتلا به LBP، RA ، MS و مادران غیربیمار است. جامعه آماری از مادران مبتلا به RA، LBP و MS که به بیمارستان های آتیه، امام خمینی و انجمن ام اس مراجعه کرده بودند تشکیل شده است. حجم نمونه در پژوهش حاضر شامل 67 بیمار مبتلا به LBP، 50 بیمار مبتلا به RA، 32 بیمار مبتلا به MS و 32 مادر غیربیمار است.
بیماران و گروه کنترل در مصاحبه نیمه-ساختاری راهبردهای مقابله ای ارتباطی شرکت کردند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیماران مبتلا به RA ، LBP و MS از راهبردهای خودتیمارداری، کاهش وظایف فرزندپروری و انحراف توجه نسبت به مادران گروه کنترل به شکل معناداری بیشتر استفاده می کنند. مادران گروه کنترل از مادران مبتلا به RA، MS و LBP از راهبرد سرگرم کردن فرزند بیشتر استفاده می کردند. نتایج مطالعه حاضر هم راستا با مطالعات پیشین نشان می دهد که مادران مبتلا به درد مزمن از راهبردهایی استفاده می کنند که متمرکز بر مدیریت درد هستند و وظایف فرزندپروری خود را کاهش می دهند.
اثر بخشی آموزش مهارت همدلی به شیوه گروهی بر افزایش صمیمیت زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ازدواج به عنوان مهمترین وعالی ترین رسم اجتماعی، رابطه ی انسانی، پیچیده، ظریف و پویا است که از ویژگی های خاصی برخوردار است .هدف از این پژوهش تبیین اثربخشی آموزش مهارت همدلی به شیوه گروهی بر افزایش صمیمیت زوجین بود. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی به شیوه ی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش، کلیه زوجینی بودند که به دلیل مشکلات مربوط به صمیمیت و نیاز به بهبود روابط صمیمانه به مرکز مشاوره رشد در شهر شیراز در سال 1390مراجعه کرده بودند. نمونه این پژوهش 20 زوج از زوجینی بودند که بطور هدفمند پس از کسب پایین ترین نمره درآزمون صمیمیت انتخاب شدند و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (10 زوج) و گروه کنترل (10 زوج) جایگزین شدند. سپس بعد از مداخله آموزشی بر روی گروه آزمایش، پرسشنامه مجدداً اجرا گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارSPSS و آزمون آماری کوواریانس آنالیز شدند. یافته ها: داده های به دست آمده برای بررسی میزان تأثیر آموزش مهارت همدلی تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت در دو گروه آزمایش و کنترل از نظر میزان صمیمیت زوجین به سطح معنادار رسیده است. اندازه اثر آموزش 50 درصد بوده است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان عنوان کرد که آموزش مهارت همدلی به شیوه گروهی بر افزایش صمیمیت زوجین تأثیر گذار است.
آمادگی جسمانی وابسته به سلامت در دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آمادگی جسمانی بخش مهمی از زندگی است که به طور کلی با ورزش، تغذیه مناسب و استراحت کافی حاصل می شود و مزایای بسیاری را در پی دارد. آمادگی جسمانی مناسب خطر ابتلا به بیماری های قلبی - عروقی، مرگ و میر زود هنگام و چاقی را کاهش می دهد. عملکرد استخوان ها و ساختمان اسکلتی عضلانی را بهبود می بخشد و بر متغیرهای روان شناختی نظیر افسردگی، اضطراب، استرس و اعتماد به نفس اثر می گذارد. این در حالی است که در پژوهش های مختلف بیان شده است آمادگی جسمانی برای افراد کم توان ذهنی بیشتر از افراد عادی اهمیت دارد. با توجه به اهمیت موضوع، این مقاله بر آن است تا با مروری بر پژوهش های پیشین، کیفیت عوامل مختلف آمادگی جسمانی را در افراد کم توان ذهنی بررسی کند.
سبک زندگی مطلوب بر اساس دیدگاه ارتباطی (ارتباط انسان با خود، خداوند، دیگران و طبیعت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعاریف متعددی از سبک زندگی ارائه شده است. براساس تعریفی که سازمان بهداشت جهانی، از سبک زندگی ارائهکرده است گفته شده است: سبک زندگی به معنای شیوه ای از زندگی است که مبتنی بر الگوهای قابل شناسایی از رفتاری است که از طریق فعل و انفعال بین ویژگیهای شخصی فرد، تعاملات اجتماعی و شرایط اقتصادی اجتماعی و محیطی زندگی فرد تعیین میشود (WHO، 1998). سبک زندگی می تواند براساس شاخص هایی مانند انتخاب های تغذیه ای فرد، سطح فعالیت بدنی و رفتارهای وی حالت سالم یا ناسالم داشته باشد (لانگمن، 2008). مفهوم «سبک زندگی» را آلفرد آدلر در سال 1900 بیان کرد.به اعتقاد آدلر با مشاهده برخورد افراد با سه تکلیف مهم زندگی خود که عبارتند از: کار، جامعه و روابط صمیمانه، می توان به شیوه زندگی آنها پی برد. زیرا شیوه زندگی در انتخاب کار، نحوه ارتباط با دیگران و عشق منعکس می شود (شارف، 1996. به نقل از بشیری، علیزاده و کرمی، 1385. تازه ها و پژوهش های مشاوره،ج 6 ، شماره 21)
آسیب شناسی سبک زندگی در برنامه های تلویزیون و راهکارهای ارتقای آن در ایران امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود وسائل ارتباطی و گسترش ارتباطات بشر هر روز بیش از پیش به اهمیت استفاده آن در زندگی انسان ها افزوده میشود. این پژوهش با هدف آسیب شناسی سبک زندگی در برنامه های تلویزیون و راهکارهای ارتقای آن در ایران امروز انجام شده است. این مطالعه کیفی، از نوع تحلیل محتوا و با مشارکت 40 نفر از صاحبنظران علوم ارتباطات و جامعه شناسی که با روش نمونه گیری هدفمند و با تنوع سن، مدت زمان تماشای برنامه های تلویزیونی در طول روز، تخصص و جنسیت انتخاب شدند و با مصاحبه ای عمیق و بدون ساختار جمع آوری اطلاعات گردید. شیوه تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی بود. مقبولیت و عینیت داده ها با تلفیق در جمع آوری داده ها، تنوع مشارکت کنندگان تحقیق، مرور و بازنگری مکرر داده ها، بازبینی مشارکت کنندگان تحقیق و همکاران تحقیق به طور مکرر انجام شد. در این تحقیق ﺿـﻤﻦ ﺑیﺎن اﺻـﻮل و ﻣﻔـﺎﻫیﻢ سبک زندگی ایرانی اسلامی و ارﺗﺒـﺎط ﺗﻨﮕﺎﺗﻨـﮓ آن ﺑـﺎ ﻣﻮﺿـﻮع برنامه های تلویزیونی ﺑﺎ تأکید بر نظرات صاحبنظران و بینندگان تلویزیون، ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻓی آسیب های وارده از تلویزیون بر سبک زندگی در ایران امروز ﭘﺮداﺧﺘﻪ شده است. در ﭘﺎیﺎن ﺑﻪ اراﺋـﺔ راﻫکﺎرﻫـﺎی ﮔﻮﻧـﺎﮔﻮن ﺑـﺮای ارتقای سبک زندگی در ایران امروز از طریق رسانه ملی و توسعه همه جانبه سبک زندگی اسلامی اﻗـﺪام ﺷﺪه اﺳﺖ.
تأثیر درمان گروهی پذیرش و تعهد بر خودمدیریتی دیابت نوع2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان پذیرش و تعهد بر خود مدیریتی دیابت نوع 2 می باشد.
روش: این پژوهش با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. تعداد 24 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به کلینیک تخصصی دیابت بیمارستان فوق تخصصی دکتر غرضی که حائز ملاک های پژوهش بودند، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. برای گروه آزمایش، درمان پذیرش و تعهد در 10 جلسه 120 دقیقه ای اجرا شد؛ اما گروه کنترل هیچ نوع درمانی دریافت نکرد. هر دو گروه، پیش و پس از درمان، پرسشنامه بازبینی شده خود مدیریتی دیابت را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان پذیرش و تعهد بر ارتقای خود مدیریتی دیابت نوع 2 مؤثر است و 66 درصد از واریانس خود مدیریتی دیابت، توسط درمان گروهی پذیرش و تعهد قابل تبیین است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده پیشنهاد می شود به منظور بهبود خود مدیریتی دیابت نوع 2 و نهایتاً کاهش عوارض و مرگ و میر ناشی از آن، از درمان گروهی پذیرش و تعهد استفاده شود.
مقایسه عزت نفس و مهارت اجتماعی دانش آموزان ناشنوا و نابینا در مقطع راهنمایی تحصیلی شهرستان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش ، مقایسه عزت نفس و مهارت اجتماعی دانش آموزان ناشنوا و نابینا در مقطع راهنمایی تحصیلی شهرستان کرج در سال تحصیلی 89-88 است. به همین منظور تعداد 36 دانش آموز ناشنوا و36 دانش آموز نابینا با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. از طریق پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت و آزمون مهارت های اجتماعی مثبت و منفی یا سیاهه مهارت اجتماعی ایندر بیتزن و فوستر و با کمک رابط ناشنوایان و نابینایان، اطلاعات جمع آوری گردید. سپس یافته های به دست آمده از طریق فنون آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل داده ها نشان دادند که عزت نفس در دو گروه دانش آموزان ناشنوا و نابینا متفاوت نیست. فرضیه پژوهشی دوم مبنی بر وجود تفاوت در مهارت های اجتماعی دانش آموزان ناشنوا و نابینا مورد تایید قرار نگرفت. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش رفتارهای مثبت مهارت اجتماعی، عزت نفس افزایش می یابد و بالعکس که نشان دهنده وجود رابطه مثبت معنادار بین رفتارهای مثبت مهارت اجتماعی و عزت نفس است.
مقایسه کمال گرایی و اختلالات مرتبط در فرزندان اول، وسط و آخر:(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: Sulloway پیشنهاد کرده است که ترتیب تولد بر صفات شخصیت تأثیر می گذارد و فرزندان اول کمال گراتر و روان رنجورتر از فرزندان بعدی می شوند. کمال گرایی در حالت های مرضی ارتباط نزدیکی با اختلالات خوردن، وسواسی جبری و شخصیت وسواسی جبری دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر ترتیب تولد در کمال گرایی، نگرش های خوردن مرضی، اختلال وسواسی جبری و اختلال شخصیت وسواسی جبری بود.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع تحقیقات پس رویدادی بود. جامعه آماری عبارت بود از کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه های شهید مدنی آذربایجان، آزاد اسلامی و پیام نور تبریز و سراب که در سال تحصیلی 91-90 مشغول به تحصیل بودند. نمونه ای به حجم 790 نفر (259 فرزند اول، 380 فرزند دوم و 181 فرزند آخر) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و با پرسش نامه های کمال گرایی هیل، نگرش های اختلال خوردن، پرسش نامه بازنگری شده وسواسی جبری و مقیاس شخصیت وسواسی جبری پرسش نامه شخصیت چندمحوری بالینی میلون-2 مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و روش تحلیل کوواریانس یک راهه تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که فرزندان اول، وسط و آخر در کمال گرایی، نگرش های خوردن مرضی، اختلال وسواسی جبری و اختلال شخصیت وسواسی جبری تفاوت معنی داری با هم ندارند (10/0 < P).
نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاضر نظریهSulloway مبنی بر اثر ترتیب تولد بر صفات شخصیت را تأیید نمی کند.
نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه بین سبک های فرزندپروری ادراک شده و صفات شخصیتی خوشه B(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه بین سبک های فرزندپروری ادراک شده و صفات شخصیتی خوشه B انجام شد. تعداد 177 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه های شهرستان یزد با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی، انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه های طرحواره یانگ (فرم کوتاه)، سبک فرزندپروری یانگ و پرسشنامه چندمحوری میلون 3 مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور بررسی رابطه بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و به منظور بررسی نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه از روش تحلیل میانجی چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که حوزه طرد و بریدگی نقش واسطه ای را بین سبک فرزندپروری ادراک شده والدین طردکننده و صفات شخصیتی خوشه B ایفا می کند. حوزه خودگردانی و عملکرد مختل نقش واسطه ای را بین هر دو سبک فرزندپروری ادراک شده والدین بیش کنترل گر و هم چنین والدین بازدارنده و تنبیه گر و صفات شخصیتی خوشه B ایفا می کند و حوزه های طرد و بریدگی و خودگردانی و عملکرد مختل هر دو نقش واسطه ای را بین سبک فرزندپروری ادراک شده والدین سهل انگار و آشفته و صفات شخصیتی خوشه Bایفا می کنند. نتایج پژوهش حاضر بیانگر ایفای نقش واسطه ای توسط طرحواره های ناسازگار اولیه بین سبک های فرزندپروری ادراک شده و صفات شخصیتی خوشه B بود.
اثربخشی آموزش تاب آوری برسلامت روانی خواهران و برادران کودکان با نشانگان داون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف:خواهران و برادران کودکان با نشانگان داون در معرض انواع خطرات و آسیب های روان شناختی قرار دارند، بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش تاب آوری بر سلامت روانی خواهران و برادرانِ کودکان با نشانگان داون صورت گرفت.
مواد و روش ها : پژوهش مذکور از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری آن کلیه دختران و پسران 14 تا 18 ساله دارای خواهر یا برادر با نشانگان داون بودند. 30 نفر از خواهران و برادران کودکان با نشانگان داون به روش نمونه گیری از کل جامعه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. ابزار پژوهش، مقیاس سلامت روانی 28 بود که دو مؤلفه بهزیستی روانی و درماندگی روانی را شامل می شد.
یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس مختلط به همراه اندازه گیری مکرر نشان داد که بهزیستی روانی خواهران و برادران کودکان با نشانگان داون گروه آزمایشی در مرحله پس آزمون به طور معنی داری افزایش و درماندگی روانی شان کاهش یافته و اثرات مشاهده شده در مرحله پیگیری پایدار مانده بود. از سوی دیگر تأثیر شرکت در برنامه آموزش تاب آوری بر اساس جنسیت معنی دار نبود.
نتیجه گیری:یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های مرتبط با تاب آوری می تواند سلامت روانی خواهران و برادران کودکان با نشانگان داون را افزایش دهد.
رابطة هوش معنوی و بهزیستی معنوی با کیفیت زندگی و رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین رابطة هوش معنوی و بهزیستی معنوی با کیفیت زندگی و رضایت زناشویی در گروهی از زنان و مردان بود. نمونة پژوهش 320 نفر از کارکنان بیمارستان های شهرستان مراغه بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه خود سنجی هوش معنوی کینگ، پرسش نامه بهزیستی معنوی پالوتزیان والیسون، پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و رضایت زناشویی انریچ استفاده شد. داده های به دست آمده با روش های آماری، ضریب همبستگی و رگرسیون و آزمون مقایسه میانگین های مستقل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان می دهد که بین هوش معنوی و بهزیستی معنوی، با کیفیت زندگی و رضایت زناشویی رابطة مثبت و معنادار وجود دارد. بنابراین، می توان گفت: هوش معنوی دربرگیرندة مجموعه ای از توانایی ها و ظرفیت ها می باشد که از منابع معنوی در جهت افزایش بهزیستی و انطباق پذیری فرد استفاده می کند.
مقایسه ی هوش معنوی و سلامت روانی مادران دارای کودکان ناشنوا، نابینا و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، پژوهشگر به مقایسه ی هوش معنوی و سلامت روانی مادران دارای کودکان ناشنوا، نابینا و عادی پرداخته است. روش پژوهش علی - مقایسه ای و همبستگی بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش را تمامی مادران دانش آموزان ناشنوا، نابینا و عادی از مقطع راهنمایی در سال تحصیلی 90-89 در شهر کرمانشاه تشکیل داده اند، نمونه ها شامل 70 نفر از مادران کودکان عادی، 70 نفر از مادران کودکان نابینا و70 نفر از مادران کودکان ناشنوا بودند که به شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. ابزاری که در این پژوهش به کار گرفته شد مقیاس سنجش هوش معنوی کینگ ( SISRI-24 ) و پرسشنامه ی سلامت روانی ( SCL-90-R ) می باشد. داده ها به وسیله ی روش تحلیل واریانس یک راهه و همبستگی تجزیه و تحلیل شد، نتایج نشان داد بین هوش معنوی و سلامت روانی مادران کودکان ناشنوا، نابینا و عادی تفاوت معناداری وجود دارد و هوش معنوی می تواند پیش بینی کننده ی سلامت روانی این مادران باشد.
بررسی اثربخشی آموزش گروهی درمان متمرکز بر هیجان بر بهبود کیفیت زندگی و رضایت زناشویی مادران دارای فرزند سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سرطان یکی از مهمترین بیماریهای قرن حاضر و دومین علت مرگ و میر بعد از بیماریهای قلب و عروق است. تأثیر منفی این بیماری بر جنبههای مختلف زندگی و روابط بین فردی سبب کاهش کیفیت زندگی و رضایت زناشویی در خانوادههای درگیر این بیماری میشود بنابراین هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش گروهی درمان متمرکز بر هیجان بر بهبود کیفیت زندگی و رضایت زناشویی مادران دارای فرزند سرطانی بود.
روش: این پژوهش به شیوه آزمایشی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مادران دارای فرزند سرطانی مراجعهکننده به مراکز درمانی (متخصص خون) شهر کرمانشاه درسال 1391 تشکیل میدهند. آزمودنیهای پژوهش شامل 30 نفر از مادران دارای فرزند سرطانی بود که به روش نمونهگیری در دسترس از بین مراکز درمانی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند. برای جمعآوری داده ها از پرسشنامه کیفیت زندگی و رضایت زناشویی استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری(MANOVA) نشان داد که آموزش گروهی درمان متمرکز بر هیجان بر افزایش کیفیت زندگی و رضایت زناشویی مؤثر بوده است (001/0>P).
نتیجهگیری: با توجه به تأثیر آموزش درمانی متمرکز بر هیجان بر بهبود کیفیت زندگی و رضایت زناشویی خانوادههای دارای فرزند سرطانی از این روش درمانی میتوان در جهت بهبود کیفیت زندگی و انسجام بیشتر ساختار خانواده در بعد روحی، روانی و اجتماعی بهرهمند شد.
اثربخشی آموزش مهارت های عاطفی بر افزایش هوش عاطفی و شادی زوجی دانشجویان زن متأهل دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به این واقعیت که هوش عاطفی پیشرفته می تواند در بسیاری از زمینه های زندگی مفید واقع شود و افرادی که از هوش عاطفی قوی برخوردارند از زندگی عاطفی غنی، سرشار و مناسبی بر خوردارند، بنابراین هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مهارت های عاطفی بر افزایش هوش عاطفی و شادی زوجی دانشجویان زن متأهل دانشگاه اصفهان بوده است. این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود که بر روی 30 نفر از دانشجویان متأهل انجام شد. افراد به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند و برای گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مهارت های عاطفی اجرا گردید. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه هوش عاطفی پترایدز و فارنهام و پرسشنامه شادی زوجین تگریان بودند. داده ها با استفاده از نرم افزارspss و آزمو ن های تحلیل واریانس چندراهه و تحلیل واریانس یک راهه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که پس از آموزش مهارت های عاطفی، هوش عاطفی و شادی زوجی در دانشجویان زن گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی داری داشت. بنابراین آموزش مهارت های عاطفی می تواند با بهبود مؤلفه های هوش عاطفی و شادی زوجین در بهبود و حفظ روابط متعادل و نیز سلامت خانواده نقش بسزایی داشته باشد.
نگرش دانشجویان به مواد مخدر: نقش بازدارنده منع قانونی، ممانعت خانواده، عدم دسترسی به مواد و اعتماد به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش ها نشان داده اند اصلاح نگرش افراد درباره مواد مخدر از نگرش مثبت به منفی می تواند از گرایش و ابتلای آنها به اعتیاد جلوگیری کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نگرش دانشجویان به مواد مخدر و تعیین نقش منع قانونی، ممانعت خانواده، عدم دسترسی به مواد و اعتماد به خود بود. روش: در این پژوهش از روش زمینه یابی مقطعی استفاده شد. به منظور نیل به هدف پژوهش، مقیاس علاقه به مصرف موادمخدر در بین 400 نفر از دانشجویان شهر دزفول که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده بودند، اجراء شد. یافته ها: تحلیل عاملی نشان داد که مقیاس تک عاملی است و اعتبار آن با روش آلفای کرونباخ برای کل دانشجویان، پسران و دختران به ترتیب، 77/0، 81/0 و 70/0 است. نتایج میزان شیوع نگرش مثبت به مواد مخدر نشان داد که 3/18 درصد دانشجویان گهگاهی فکر مصرف مواد مخدر به مغز شان می زند، 5/12درصد برای یک بار هم که شده دوست دارند مواد مصرف کنند، 8/11 درصد مصرف مواد را رویایی می دانند که مدت ها است در سر دارند، 5/4 درصد اعتقاد داشته اند که یک بار مصرف مواد به امتحانش می ارزد و 5/1 درصد مصرف مواد را برای تفریح و سرگرمی مناسب دانسته اند. 5/10 درصد نیز بیان داشته اند که دوست دارند سیگار بکشند. همچنین، نتایج نشان داد که اگر منع قانونی نباشد 3/9 درصد و اگر ممانعت خانواده نباشد، 5/6 درصد دانشجویان احتمالا مواد مخدر مصرف خواهند کرد. نتایج اعتماد به خود نیز نشان داد که 7/87 درصد پاسخگویان کاملاً مطمئن هستند که هیچ وقت مواد مخدر مصرف نخواهند کرد. نتیجه گیری: می توان برای پیشگیری از مصرف، نقش عوامل قانونی، خانوادگی و ممانعت از دسترسی را تقویت کرده و با روش های بهبود و ارتقاء اعتماد به نفس از مصرف مواد مخدر جلوگیری کرد.
ارتباط بین عوامل سازمانی و زمان بندی کار با خستگی، سلامت و بهزیستی اجتماعی در راهبران و رؤسای قطار شرکت راه آهن ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: این مطالعه به بررسی ارتباط بین عوامل سازمانی و زمان بندی کار با خستگی، سلامت و به-زیستی اجتماعی در راهبران و رؤسای قطار شرکت راه آهن ج.ا.ا می پردازد. 500 نفر از کارکنان به طور تصادفی از جامعه آماری 2400 نفری انتخاب شدند، که 413 نفر از آن ها پرسشنامه های اطلاعات جمعیت شناختی و عوامل شغلی- سازمانی راهبران و رؤسای قطار راه آهن را، تکمیل نمودند. آلفای کرونباخ پرسشنامه (891/0) و روایی آن از طریق مطالعه مقدماتی بر روی 50 نفر از شرکت کنندگان و نیز تأیید متخصصان برآورد گردید. برای نشان دادن اطلاعات جمعیت شناختی و شغلی کارکنان از نرم افزار SPSS 20 و جهت شناسایی ارتباط بین عوامل مورد بررسی از مدلسازی معادلات ساختاری (نرم افزار Lisrel 8.5) استفاده شد. نتایج تحلیلی مطالعه نشان داد که مؤلفه های زمان بندی کار و عوامل سازمانی دو عامل مجزای از یکدیگر نیستند و زمان بندی کار این کارکنان به شدت با دیگر عوامل سازمانی مرتبط می باشد. هم چنین، خستگی و به-زیستی اجتماعی نقشی واسطه ای داشته و عوامل سازمانی با تأثیری که بر این دو می گذارند، سلامت کارکنان را تحت-تأثیر قرار می دهند.
اثربخشی گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن بر مؤلفه های سلامت عمومی معتادین مراکز ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی گروه درمانی پذیرش خویشن روی مؤلفه های سلامت عمومی افراد معتاد انجام شد.
روش: جامعه آماری شامل افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان همدان در سال 90-1389 بود که دوره سم زدایی را گذرانده و برای بهره مندی از خدمات روان درمانی به این مراکز مراجعه کرده بودند. از میان آنان 27 نفر داوطلب به عنوان نمونه انتخاب شد که تحت 10 جلسه، هر هفته یک و نیم ساعت گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن قرار گرفتند. پیش و پس از اجرای گروه درمانی پذیرش خویشتن، آزمودنی ها توسط پرسشنامه سلامت عمومی 28 ماده ای آزمون شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تی گروه های همبسته به وسیله نرم افزارSPSS تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن بر کاهش علائم اضطرابی و افسردگی افراد معتاد مؤثر بود.
نتیجه گیری: تغییر باورهای ناسالم به باورهای سالم، منجر به افزایش سلامت افراد معتاد می گردد.