فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱٬۷۰۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی نقش بارز و تاثیرگزار واسطه ای عزت نفس برکیفیت زندگی و رفتارهای پرخطر در بین دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی به روش همبستگی است که نمونه ی مورد نظر300دانشجو(144دانشجوی پسر و 156 دانشجوی دختر) دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت با میانگین سنی 75/24 سال بوده است. روش به شیوه ی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و با مقیاس کیفیت زندگی بهداشت جهانی(WHOQOL- BREF) و پرسشنامه ی عزت نفس روزنبرگ و پرسشنامه ی رفتارهای پرخطر(YRBSS) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از روش تحلیل مسیر به شیوه ی رگرسیون سلسله مراتبی بارون و کنی و آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که کیفیت زندگی به میزان 24/0- به طور مستقیم(p</001) بر رفتارهای پرخطر تاثیر گذاشته که نشان دهنده ی رابطه ی منفی معکوس معنی دار بین این دو متغیر بوده و نشان داده شد که با وارد نمودن متغیر عزت نفس در معادله ی مفروض پیش بینی شده، کیفیت زندگی به میزان10/0- اثر غیر مستقیم(p</001) به همراه دارد و نشان دهنده ی نقش واسطه گری عزت نفس در کاهش اثرات کیفیت زندگی در بروز رفتارهای پرخطر می باشد. همچنین کیفیت زندگی به میزان 52/0 به طور مستقیم بر عزت نفس دانشجویان اثر گذاشته که بیانگر رابطه ی مستقیم این دو متغیر بوده است که ارتقاء کیفیت زندگی موجب افزایش عزت نفش دانشجویان می گردد.
فراوانی سابقه آزارهای جسمی و جنسی در بیماران بستری در بخش های روانپزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، تعیین میزان فراوانی سابقه آزارهای جسمی و جنسی در بیماران بستری روانپزشکی بود.
روش: در این مطالعه مقطعی 100 بیمار (50 مرد و 50 زن) بستری در بخش های روانپزشکی دو بیمارستان دانشگاهی، که در طی یک دوره سه ماهه از این بیمارستان ها ترخیص شدند، با استفاده از یک پرسشنامه آزار جسمی و جنسی و مصاحبه انفرادی در مورد سابقه و چگونگی آزارهای جسمی و جنسی اعمال شده بر آنان مورد پرس وجو قرار گرفتند. روش نمونه گیری در دسترس بود.
یافته ها: در مجموع 61 درصد از کلیه بیماران شامل (56 درصد مردان و 70 درصد زنان)، یکی یا هر دو نوع آزار جسمی یا جنسی را تجربه کرده بودند. تفاوت شیوع سابقه آزار جنسی در گروه های مردان و زنان از نظر آماری معنی دار بود.
نتیجه گیری: با توجه به میزان شیوع زیاد سابقه آزارهای جسمی و جنسی در بیماران روانپزشکی و اثرات مهم آن بر سلامت روانی آنها و نیز بر ارتباط بیماران با پزشک، به نظر می رسد بهتر است درمانگران پرس و جو در این مورد را همیشه در دستور کار خود قرار دهند.
مدل ساختاری پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی و متغیرهای میانجی خودکنترلی و طرحواره های ناسازگار اولیه (در افراد دارای روابط فرازناشویی عاطفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش تدین مدل ساختاری پیش بینی تعهد زناشویی براساس سبک دلبستگی و متغیرهای میانجی خودکنترلی و طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد با روابط فرازناشویی عاطفی بود.روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه مورد پژوهش کلیه افراد متأهل که مرتکب خیانت شده اند می باشد که در بهار سال 95 به مراکز مشاوره شهر تهران مراجعه کرده بودند، که 242 نفر به روش دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ، سبک دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور، خودکنترلی تانجی، و تعهد زناشویی آدامز و جونز استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری و با استفاده از PLS-3 انجام شده است. نتایج نشان داد که مدل آزمون شده از کیفیت مطلوبی برخوردار است. اثر مستقیم خودکنترلی و طرحواره های ناسازگار استحقاق، پذیرش جویی (05/0p≤) و محرومیت هیجانی (01/0p≤) بر تعهدزناشویی معنادار بود. در مورد رابطه بین سبک دلبستگی اضطرابی با تعهد زناشویی، متغیرهای خودکنترلی، و طرحواره های بی اعتمادی، رهاشدگی، بیگانگی و محرومیت هیجانی نقش میانجی ایفا می کردند. در رابطه بین سبک دلبستگی اجتنابی با تعهد زناشویی نیز تنها طرحواره محرومیت هیجانی نقش میانجی داشت. سبک دلبستگی ایمن هیچکدام از متغیرها نقش میانجی نداشتند. از آنجا که ازدواج و انتخاب همسر یکی از تصمیمات مهم زندگی می باشد و با توجه به نقش پیش بینی کنندگی سبک دلبستگی اضطرابی و خودکنترلی و برخی از طرحواره های ناسازگار بر تعهد زناشویی دارد، در مشاوره های پیش از ازدواج به بررسی این متغیرهای در زوج پرداخته شود.
شیوع عوامل استرس زا و علایم روانپزشکی در جمعیت تحت پوشش مرکز بهداشتی درمانی ابوذر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این بررسی شناسایی و رتبه بندی رویدادهای استرس زای زندگی و نیز شیوع علایم روانپزشکی در جمعیت ساکن در محدوده پایگاه تحقیقات جمعیتی دانشگاه علوم پزشکی تهران (منطقه ابوذر) بود.
روش: افراد 65-18 ساله ساکن در محدوده پایگاه فوق به صورت نمونه گیری تصادفی دو مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات عبارت بودند از SCL-90-R جهت تعیین علایم روانپزشکی و پرسشنامه رویدادهای زندگی پیکل.
یافته ها: در این پژوهش در مجموع تعداد 2158 نفر از افراد 65-18 سال ساکن در محدوده پایگاه تحقیقات جمعیتی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد در شش ماه قبل از مطالعه هر فرد به طور متوسط 4.2 رویداد استرس زا را تجربه کرده و شایع ترین عوامل استرس زا به مسایل مالی (55.3%) مربوط می شد. همچنین شدیدترین رویدادهای استرس زا مربوط به مسایل خانوادگی نظیر مرگ همسر بود. آنالیز چند متغیری نشان داد که عواملی نظیر جنس مونث، سابقه بیماری روانی و شدت عوامل استرس زا از نظر آماری ارتباط معنی داری با شدت علایم روانپزشکی دارد.
نتیجه گیری: با توجه به مسایل روانشناختی جمعیت مورد مطالعه، ضرورت طراحی مطالعات مداخله ای جامعه نگر به منظور کاهش بار استرس مردم منطقه تحت پوشش پایگاه تحقیقات جمعیتی احساس می شود.
رابطة عوامل مخاطرة پزشکی و روانشناختی با بیماری عروق کرونر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، رابطة عوامل مخاطرة پزشکی و روانشناختی با بیماری عروق کرونر بررسی شد. بدین منظور نمونهای شامل 72 نفر مرد در دامنة سنی 37 الی 65 سال از بیماران بستری در بخش قلب بیمارستان کسرای شهر تهران به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. متغیرهای مصرف سیگار، قند، چربیهای خون، سابقه بیماری قلبی، فشار خون، شاخص تودة بدن، امید، خشم خصیصهای، اضطراب خصیصهای، الگوی رفتاری نوع A، و تنیدگی به منزلة متغیرهای پیشبین و تعداد عروق درگیر بیماران به عنوان متغیر ملاک اندازهگیری شد. به منظور بررسی تأثیر متغیرهای پیشبین پزشکی و روانشناختی بر متغیر ملاک، از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان دادند که از میان متغیرهای پیشبین تنها ضرایب همبستگی فشار خون، سابقة بیماری قلبی، و تنیدگی، با تعداد عروق درگیر معنادارند (p<0/05)
تاثیر خوش بینی سرشتی بر سوگیری توجه به چهره های هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خوش بینی به عنوان یک صفت سازگارانه، توجه زیاد روانشناسان و متخصصین سلامت را به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر خوش بینی سرشتی بر پردازش اطلاعات چهره های هیجانی شاد و خشمگین طرحوارهای میپردازد.
روشکار: این مطالعه علی-مقایسهای بر روی دانشآموزان دبیرستانهای شهرستان دلیجان در سال 1389 انجام شد. 30 دانش آموز بسیار خوشبین و30 دانشآموز دارای خوش بینی پایین بر اساس نمرات آزمون بازنگری شدهی جهت گیری زندگی و انجام یک مصاحبهی بالینی نیمهساختاریافته برگزیده شدند و سپس تکلیف رایانهای دات-پروب اصلاح شدهی تصویری بر روی آنها اجرا گردید. از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و تحلیل واریانس چندمتغیره برای تحلیل نتایج استفاده شد.
یافتهها:پس از کنترل خلق روزانه، نتایج این پژوهش نشان داد که خوش بینی مرتبط با سوگیری توجه به چهرهی هیجانی خشمگین میباشد، به طوری که آزمودنی های بسیار خوشبین، نسبت به چهرهی هیجانی خشمگین، اجتناب توجهی نشان دادند (038/0=P) و آزمودنی های با خوشبینی پایین نسبت به همین چهره، گوش به زنگی توجهی نشان دادند (018/0=P). هیچ گونه اثری از سوگیری توجه نسبت به چهرهی هیجانی شاد مشاهده نگردید (05/0P>).
نتیجهگیری: خوش بینی سرشتی با سوگیری توجه در پردازش اطلاعات چهره های هیجانی، مرتبط میباشد.
ارتباط بین عوامل سازمانی و زمان بندی کار با خستگی، سلامت و بهزیستی اجتماعی در راهبران و رؤسای قطار شرکت راه آهن ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: این مطالعه به بررسی ارتباط بین عوامل سازمانی و زمان بندی کار با خستگی، سلامت و به-زیستی اجتماعی در راهبران و رؤسای قطار شرکت راه آهن ج.ا.ا می پردازد. 500 نفر از کارکنان به طور تصادفی از جامعه آماری 2400 نفری انتخاب شدند، که 413 نفر از آن ها پرسشنامه های اطلاعات جمعیت شناختی و عوامل شغلی- سازمانی راهبران و رؤسای قطار راه آهن را، تکمیل نمودند. آلفای کرونباخ پرسشنامه (891/0) و روایی آن از طریق مطالعه مقدماتی بر روی 50 نفر از شرکت کنندگان و نیز تأیید متخصصان برآورد گردید. برای نشان دادن اطلاعات جمعیت شناختی و شغلی کارکنان از نرم افزار SPSS 20 و جهت شناسایی ارتباط بین عوامل مورد بررسی از مدلسازی معادلات ساختاری (نرم افزار Lisrel 8.5) استفاده شد. نتایج تحلیلی مطالعه نشان داد که مؤلفه های زمان بندی کار و عوامل سازمانی دو عامل مجزای از یکدیگر نیستند و زمان بندی کار این کارکنان به شدت با دیگر عوامل سازمانی مرتبط می باشد. هم چنین، خستگی و به-زیستی اجتماعی نقشی واسطه ای داشته و عوامل سازمانی با تأثیری که بر این دو می گذارند، سلامت کارکنان را تحت-تأثیر قرار می دهند.
مقایسه ی تاثیر آموزش رفتارهای دلبستگی با تن آرامی بر دلبستگی مادر با جنین و نوزاد در مادران نخست-باردار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این تحقیق با هدف مقایسه ی تاثیر آموزش رفتارهای دلبستگی و آموزش با تن آرامی بر دلبستگی مادر با جنین و نوزاد در مادران نخست باردار انجام شده است.
روش کار: دراین کارآزمایی بالینی، 126 خانم نخست باردار از جمعیت آماری زنان باردار مراجعه کننده به دو بیمارستان حافظ و شوشتری شیراز در سال 1389 به روش نمونه گیری آسان مبتنی بر هدف انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه 42 نفری تحت آموزش تن آرامی، رفتارهای دلبستگی و گروه شاهد تقسیم شدند. ابزار پژوهش شامل فرم اطلاعات فردی و بارداری، پرسش نامه ی دلبستگی مادر با جنین کرانلی و برگه ی مشاهده ی رفتار دلبستگی مادر و نوزاد اوانت بود. برای گروه های آزمون، چهار جلسه ی دو ساعته ی آموزش رفتارهای دلبستگی و یا تن آرامی برگزار شد. گروه شاهد فقط مراقبت های معمول بارداری را دریافت نمودند. نمره ی دلبستگی مادر با جنین، قبل از مداخله و در پایان 1 ماه مداخله و پس از زایمان، در هر سه گروه، سنجیده شد. تحلیل داده ها با آزمون های مجذور خی، تحلیل واریانس، تی مستقل و تی زوجی و با نرم افزار SPSS نسخه ی 17 انجام شد.
یافته ها: میانگین نمره ی دلبستگی قبل از مداخله در سه گروه، اختلاف معنی داری نداشت (738/0=P) ولی بعد از مداخله، در سه گروه اختلاف معنی داری نشان داد (003/0=P). افزایش نمره ی دلبستگی در دو گروه آزمون بعد از مداخله، معنی دار بوده است (001/0>P)، ولی در گروه شاهد این اختلاف بعد از مداخله معنی دار نبوده است.
نتیجه گیری: آموزش رفتارهای دلبستگی و تن آرامی موجب افزایش دلبستگی مادر به جنین و نوزاد می گردد
مقایسه باورهای غیر منطقی، خودکارآمدی و بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه مقایسه باورهای غیر منطقی، خود کارآمدی و بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به سردرد های میگرنی و افراد سالم بود. این پژوهش پس رویدادی از نوع(مقطعی – مقایسه ای) است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان و مردان مبتلا به سردرد میگرن و کلیه زنان و مردان سالم شهر اردبیل در سال1390 تشکیل می دهند. آزمودنی های پژوهش 30 نفر از مبتلایان به سردرد میگرنی مراجعه کننده به کلینیک های روانپزشکی و مغز و اعصاب شهر اردبیل بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و 30 فرد سالم بود که به شیوه همتا سازی( بر اساس سن، سطح تحصیلات و وضعیت اجتماعی اقتصادی) انتخاب شدند.نتایج نشان داد که بین دو گروه میگرنی و سالم در سه متغیر خود کارآمدی، باورهای غیر منطقی و بهزیستی روان شناختی در سطح (01/0≥P) تفاوت معنادار وجود دارد.
تأثیر آموزش تحلیل رفتار متقابل بر تعدیل کمال گرایی مادران با توجه به سبک فرزندپروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحلیل رفتار متقابل بر تعدیل کمال گرایی مادران انجام شد. این پژوهش مطالعه نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. با کاربرد طرح نیمه آزمایشی و استفاده از دو گروه کنترل و آزمایش با پیش آزمون- پس آزمون؛ جامعه آماری این پژوهش را کلیه مادران کودکان پیش دبستانی و دبستانی6 تا 11سال در 5 مدرسه مقطع ابتدایی شهرستان آمل در سال 92-1391تشکیل داد. با استفاده از نمونه گیری در دسترس، از میان مادران داوطلب که واجد معیارهای ورود - خروج بودند، تعداد 42 نفر که نمره فرزندپروری آن ها یک انحراف استاندارد بالاتر از نمره میانگین در زیر مقیاس های مستبدانه و سهل گیرانه بودند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 21 نفره جایگزین شدند. کلیه آزمودنی های دو گروه به گویه های پرسش نامه های فرزندپروری باومریند و چند وجهی کمال گرایی والدینیقبل و بعد از مداخله روی گروه آزمایش، پاسخ دادند. پس از جمع آوری داده ها، تجزیه و تحلیل داده ها با کاربرد نسخه بیستم نرم افزار آماری SPSS و استفاده از آزمون مان ویتنی یو نشان داد که آموزش تحلیل رفتار متقابل روی مادران می تواند به تعدیل کم ال گ رایی منتهی شود (05/0 p<). بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که آموزش تحلیل رفتار متقابل به واسطه کاربرد فنون رشد بالغ، ساخت دهی به زمان، اقتصاد نوازش و غیره توانسته است به تعدیل کمال گرایی مادران بیانجامد.
تبیین تئوریک سلامت از دیدگاه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان نیمی از جمعیت را تشکیل می دهند. بنابراین سلامت آنان زیربنای سلامت جامعه و خانواده است. هدف این پژوهش کیفی، تبیین دیدگاه های زنان در زمینه مفهوم سلامت است. 22 خانم 20 تا 50 ساله در تهران، طی نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و تا اشباع داده ها مورد مصاحبه های عمیق نیمه ساختار تعاملی قرار گرفتند. مصاحبه ها ضبط، دست نویس و با روش سه مرحله ای مقایسه مداوم تحلیل شدند.
این عوامل که به منزله طبقه های استخراج شده هستند عبارتند از: شیرینی و دشواری نقش مادری، عوامل فرهنگی ـ اجتماعی مؤثر بر سلامت و خانواده سالم زیربنای سلامت زنان.
سلامت زنان محور سلامت خانواده است که تحت تاثیر شرایط مناسب خانواده، روابط زناشویی خوب و برخورداری از حمایت های اجتماعی است. از این رو، نیازهای زنـان که زیربنـای خـانواده هـا هستند می بایست در تصمیم گیری و برنامه ریزی ها مبتنی بر شواهد واقعی باشند.
اتاق اسنوزلن برای افراد با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش اسنوزلن مبتنی بر تحریک حسی و آرامش آموزی است. در این روش با استفاده از مواد و وسایل و تجهیزات ویژه رنگی، نور، اشیاء متحرک، صداهای گوناگون، بوهای مختلف و اجسام دارای بافت های گوناگون (زبری، نرمی و ...) به افراد با نیازهای ویژه کمک می کنند تا به محرک های حسی پاسخ درست بدهند. در واقع این روش نارسایی های نظام حسی را اصلاح می کند و با برآوردن نیازهای حسی افراد با نیازهای ویژه بر عملکرد آنها تأثیر مثبت می گذارد. در این مقاله روش و اثر روش اسنوزلن بر حواس گوناگون افراد با نیازهای ویژه و مزایای آن به طور خلاصه ارائه شده است. سپس وسایل و تجهیزات ویژه برای تحریک و تقویت حس بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی، چشایی و تعادل ارائه شده است.
عوامل پیش بینی کننده ی جستجوی جراحی زیبایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پیگیری زیبایی از طریق جراحی یک کنارهگیری روانی از واقعیت است. این مفهوم چندبعدی به عوامل متعددی به ویژه صفات شخصیت و سبکهای دفاعی افراد، وابسته است. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل پیشبینیکنندهی جستجوی جراحی زیبایی در افراد داوطلب بود.
روشکار: این تحقیق از نوع همبستگی با روش نمونه گیری در دسترس اجرا شد. از تعداد 80 نفر از مراجعهکنندگان برای انجام جراحی زیبایی به کلینیک های زیبایی شهرستان یزد در سال 1390، درخواست شد تا به صورت داوطلبانه پرسشنامههای صفات شخصیتی نئو و سبک های دفاعی را تکمیل نمایند. 80 نفر از مراجعه کنندگان غیر داوطلب به بیمارستانهای فوق، به عنوان گروه شاهد تعیین شد. برای تحلیل دادهها از تحلیل رگرسیون لجستیک و تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد.
یافتهها: سه متغیر وضعیت تاهل، سطح تحصیلات مادر و سبکهای دفاعی
روانآزرده، پیشبینیکنندههای قوی برای گرایش به جراحی زیبایی می باشند. مقایسهی افراد داوطلب و غیر داوطلب همجنس، نشان داد که با کنترل اثر سن و تحصیلات فرد، مردان دو گروه از نظر صفات شخصیت هیچ تفاوت معنیداری با یکدیگر ندارند و از بین سبکهای دفاعی، فقط از لحاظ سبکهای رشدنایافته تفاوت آنها معنیدار است (0.02=P)، صفات شخصیتی در زنان گروه داوطلب و غیر داوطلب نیز تفاوت ندارند و از لحاظ سبک های رشدنایافته (0.03=P) و روانآزرده (0.002=P) تفاوتآنها معنیدار است.
نتیجهگیری: انگیزهی جستجوی جراحی زیبایی بر اساس ترکیبی از عوامل روانشناختی، هیجانی و مربوط به خانواده است و دفاع های من به عنوان مکانیسمهای روانشناختی تعدیلکنندهی صفات ناسازگار و عواطف منفی به کار میروند.
" آرامش، آسایش و امنیت کجاست؟ "
حوزه های تخصصی:
مقایسه میزان فشار روانی و رضایتمندی زناشویی و حمایت اجتماعی ادراک شده والدین کودکان کم توان ذهنی و کودکان عادی در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی و مقایسه میزان فشار روانی و رضایتمندی زناشویی و حمایت اجتماعی ادراک شده والدین کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر و کودکان عادی انجام شد. روش پژوهش علی- مقایسه ای است. نمونه های پژوهش شامل دو گروه 50 نفری از والدین کودکان کم توان ذهنی و والدین کودکان عادی می باشد که به روش خوشه ای برای گروه والدین کودکان عادی و تمام شماری برای گروه والدین کودکان کم توان ذهنی صورت گرفت. جهت انجام پژوهش، پرسشنامه های فشارروانی فرزند پروری، رضایتمندی زناشویی انریچ، رضایتمندی زوجیت افروز و حمایت اجتماعی ادراک شده اجرا گردید. نتایج با استفاده از آزمون های آماری t مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش رابطه بین فشارروانی و رضایتمندی زناشویی والدین کودکان عادی و کم توان ذهنی را تایید نمود. والدین کودکان کم توان ذهنی فشارروانی بیشتری را نسبت به والدین کودکان عادی تحمل می کنند. در عین حال والدین کودکان کم توان ذهنی نسبت به والدین کودکان عادی از رضایت زناشویی پایین تری برخوردارند، ولی از نظر حمایت اجتماعی ادراک شده تفاوت، معنادار نبوده است. نتایج پژوهش نشان داد که همبستگی بین متغیر فشارروانی و رضایتمندی زناشویی والدین کودکان کم توان ذهنی و والدین کودکان عادی منفی است و در والدین کودکان عادی، همبستگی حمایت اجتماعی ادراک شده و رضایتمندی زناشویی معنادار است، ولی در کودکان کم توان ذهنی رابطه معنادار نبوده است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که اثر فشارروانی و سطح تحصیلات بررضایتمندی زناشویی معنادار است. نتایج این پژوهش مبین این نکته است که افزایش فشارروانی والدین، تحت تاثیر حضور کودک کم توان ذهنی آموزش پذیر، منجر به کاهش رضایت زناشویی در آنان شده است. به عبارتی رضایتمندی زناشویی را می توان تابعی از وجود کودک کم توان ذهنی در خانواده تلقی نمود. لذا با برگزاری جلسات آموزش و مشاوره جهت والدین کودکان آموزش پذیر، می توان راه های کاهش استرس را به آنان آموزش داد.