فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
بررسی ساختار عاملی پرسشنامه شخصیت 16 عاملی کتل فرم 16PF-E)E) در شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی فرم E پرسشنامه 16 عاملی کتل و سنجش پایانی و روایی آن میباشد. به همین منظور، پرسشنامه 16PF-E روی 513 آزمودنی از کارکنان مؤسسات دولتی اهواز، اجرا شد. براساس تحلیل عوامل پاسخنامههای آزمودنیها، 69 ماده از 128 ماده پرسشنامه حذف شد و یک ساختار چهار عاملی به دست آمد. روایی عوامل استخراج شده از طریق ضریب روایی عاملی و پایایی آنها از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد. در کل، ضرایب روایی و پایایی بسیار رضایتبخش بود. براساس یافتهای این پژوهش، ساختار اصلی پرسشنامه 16PF-E (یعنی 16 عامل) در جامعه پژوهش مناسب نیست ولی چهار عامل استخراجی که از طریق تحلیل عوامل به دست آمده است. از ساختار عاملی مناسبی برخوردارند و واجد شرایط لازم برای کاربرد در پژوهشهای روانشناختی و فعالیتهای کلینیکی و تشخیصی میباشند.
طراحی آموزش و نظریه یادگیری
حوزه های تخصصی:
فرآیند کاهش ارزش تعویقی و رفتارهای تکانشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: فرآیند کاهش ارزش تعویقی عبارت است از کاهش ارزش واقعی یک پاداش یا آسیب در اثر به تاخیر افتادن زمان ارایه آن. این فرآیند، یکی از زیر ساخت های تصمیم گیری مخاطره آمیز است. در این مطالعه آزمون کامپیوتری فارسی با منطق استاندارد طراحی و استفاده گردید.
روش: در این مطالعه، 100 آزمودنی دانشجو (75 مرد)، در هشت مرحله متوالی، میان دریافت 100 هزار تومان پس از یک وقفه ثابت و دریافت مقادیر فوری در حال کاهش، یک گزینه را انتخاب می کردند.
یافته ها: میزان وقفه های این مراحل عبارت بودند از: شش ساعت، یک روز، یک هفته، دو ماه، شش ماه، یک سال، پنج سال و 25 سال. میانگین نقاط شکست افراد برای مقادیر وقفه به ترتیب عبارت بودند از: 96280، 94357، 90397، 80750، 68862، 55608،33350 و 14308 تومان. در این مطالعه، هیچ تفاوت معنی داری بین گروه های زنان و مردان مشاهده نشد.
نتیجه گیری: میزان کاهش ارزش تعویقی پاداش ها در مطالعه ما در مقایسه با نمونه های غربی (بر روی 1000 دلار) بیشتر می باشد که ممکن است از عواملی چون نرخ تورم بالا، سوابق اقتصادی ناپایدار، بی اعتمادی به پرداخت پاداش در سال های آینده و بالاتر بودن ارزش 1000 دلار برای یک غربی، نسبت به 100 هزار تومان برای یک ایرانی باشد.
رابطه بین وابستگی یا عدم وابستگی به زمینه و کاربرد راهکارهای درک شنیداری در میان دانشجویان دختر ایرانی در رشته زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر گزارشی است در مورد رابطه وابسته بودن یا نبودن به زمینه (میدان) و کاربرد راهکارهای درک شنیداری توسط دانشجویان دختر رشته زبان انگلیسی در شهر شیراز. تعداد 138 دانشجوی دختر که از میان 208 نفر براساس نمره آزمون تعیین سطح انگلیسی برگزیده شده بودند و در سطح متوسط از دانش زبان قرار داشتند در مطالعه شرکت داده شدند. براساس آزمون مجموعه اشکال درهم تنیده (ویتکین و دیگران، 1971) شرکت کنندگان به دو گروه وابسته به زمینه و مستقل از آن تقسیم شدند. پرسشنامه راهبردی درک شنیداری (افسرنیا، 1999) هم جهت تعیین فراوانی استفاده از راهکارهای مختلف درک شنیداری به شرکت کنندگان داده شد. با به کارگیری ضریب همبستگی معلوم شد راهکارهای فراشناختی، حافظه ای ، شناختی و اجتماعی با میزان وابستگی به زمینه رابطه معناداری دارند؛ در حالیکه در مورد راهکارهای جبرانی و عاطفی هیچ گونه معناداری دیده نشد. با استفاده از یک سری آزمون تی، میانگین دو گروه در مورد راهکارهای گوناگون مقایسه شد. دانشجویان مستقل از زمینه در مقایسه با دانشجویان وابسته به زمینه تمایل بیشتری به استفاده از راهکارهای فراشناختی، حافظه ای و شناختی از خود نشان دادند؛ در صورتی که دانشجویان وابسته به زمینه در استفاده از راهکارهای اجتماعی نسبت به گروه دیگر برتر بودند.
اثر تازگی در حافظه بیماران دارای ضایعات مغزی و افراد بهنجار سالمند و جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی رابطه بین سبکهای یادگیری و سبکهای شناختی و نقش آن در موفقیت تحصیلی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
تاثیر سطح پردازش و دستور عمل و نوع آزمون بر آماده سازی در آ زمون های حافظه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سه عامل سطح پردازش (خطی - معنایی) دستور عمل و نوع آزمون بر آماده سازی د رآزمون های حافظه است با توجه به الگوی پردازش متناسب با انتقال (TAP) و ملاک عمدی بودن بازیابی (RIC) و با توجه به ویژگی های آزمون های تکمیل ستاک واژه و پاره لغت پیش بینی شده است که در موقعیت دستورعمل نهان آْزمودنی ها متفاوت پاسخ دهند آزمودنی ها 80 دانشجوی دوره کارشناسی دوره کارشناسی بودند که به طور تصادفی در هشت گروه آزمایشی قرار گرفتند آزمون های تکمیل پاره لغت و ستاک واژه شامل 40 ماده آماج و 40 ماده پر کننده بودند یافته ها نشان داد که هر یک از سه عامل مورد نظر به طور معنا داری بر آماده سازی تاثیر داشته و بویژه در موقعیت دستور عمل نهان آزمودنی ها به آزمون های مورد نظر یکسان پاسخ ندادند عامل سطح پردازش بر پاره لغت اثر داشت ولی بر تکلیف ستاک واژه تاثیر نداشت همچنین تکلیف پاره لغعت یک آزمون نهان ادراکی خالص نیست و آزمون ستاک واژه با دستور عمل آشکار یک آزمون یادآوری معطوف به نشانه و با دستور عمل نهان یک آزمون نهان ادراکی است
بررسی میزان تأثیر آموزش تبادلی راهبردها بر بهبود درک مطلب
حوزه های تخصصی:
(SDT) روش شناسی پژوهش در حافظه بازشناسی و معرفی روش آماری علامت یابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"یکى از آزمونهایى که براى بررسى کارکردهاى شناختى در سالهاى اخیر مورد استفاده فراوان قرار گرفته آزمون بازشناسى حافظه است.در این آزمون محرکهاى دیدارى یا شنیدارى، با فاصله زمانى مشخص به آزمودنى ارایه مىشود؛سپس محرکهاى ارایه شده با محرکهاى مشابه مخلوط شده و از آزمودنى خواسته مىشود که به بازشناسى محرک قدیمى، از محرکهاى جدید بپردازد. تجربه و تحلیل آمارى اینگونه آزمونها به صورت سنتى با استفاده از آزمونهاى t ، تحلیل واریانس یکطرفه، تحلیل واریانس دوطرفه و تحلیل واریانس، با استفاده از اندازههاى مکرر، بر مبناى تعداد پاسخ صحیح بین دو یا چند گروه تجربى و گواه انجام شده است.
تحقیقات جدید نشان داده است که استفاده از تعداد پاسخ صحیح که از آن، به حساسیت آزمودنى?dتعبیر شده، نمىتواند تنها معیار ارزیابى در اینگونه تحقیقات باشد و گاهى محقق را در نتیجهگیرى دچار اشتباهات فاحش مىکند.بنابراین، پیشنهاد شده است که در اینگونه موارد، از روش آمارى علامتیابى، قبل از استفاده از روشهاى آمارى یاد شده استفاده شود.براساس این نظریه، علاوه بر حساسیت پاسخ (?d) عامل مهم دیگرى، به نام«سوگیرى پاسخ»(بتا ?B) که از تمایل آزمودنى به گفتن«بله»یا«خیر»شکل گرفته؛صرف نظر از نوع آزمون مىباشد، و این عامل مىتواند نتایج تحقیق ا تحت تأثیر قرار دهد.بنابراین، لازم است که نمرات خام قبل از هرگونه تجزیه و تحلیل آمارى، به نمرات معیار ?d و ?B تبدیل شود.براساس این روش آمارى«حساسیت پاسخ بالا»، بیانگر حساسیت یا توانایى بالاى آزمودنى در جداسازى محرکهاى قدیمى از محرکهاى جدید مىباشد. همچنین، «سوگیرى پاسخ بالا»(نمره ?B بالا).بیانگر میزان محافظهکارى آزمودنى در قبول بازشناسى محرکهاى جدید مىباشد و برعکس، نمره«سوگیرى پاسخ پایین»، بیانگر پذیرش آسان، در بازشناسى محرکهاى جدید مىباشد و راهبردى نادرست از سوى آزمودنى محسوب مىشود.در مجموع، مفید بودن این روش آمارى در تحقیقات مربوط، به وسیله بسیارى از محققان مورد تأیید قرار گرفته است(مثال، هالى و همکاران، 1994).
در این مقاله، پس از ارایه تعریفى از حافظه بازشناسى، روشهاى علمى سنجش آن مورد بحث قرار خواهد گرفت.سپس عناصر اصلى روش آمارى علامتیابى (TDS) که عبارت از: mralA eslaF,noitcejeR tcerroC,tiH,ssiM مىباشد، معرفى و روش محاسبه ?d و ?B توصیف خواهد شد.
"
گرایش ها در عصب شناسی و آسیب شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در این مقاله سیر تحول مطالعات مربوط به رابطه زبان و مغز و راه های دست یافتن به شیوه سازمان بندی زبان در مغز مورد ارزیابی قرار می گیرد.
روش: روش این مقاله از نوع مروری است. امروزه، مطالعات مربوط به رابطه مغز و زبان، در متون، به عصب شناسی زبان و زبان شناسی بالینی معروف اند. در این مقاله، ابتدا از دیدگاه های نخستین عصب شناسان درباره رابطه بین زبان و مغز و برداشت آنها از این مقوله که بیشتر متکی بر شواهد بیرونی است، بحث می شود. سپس برداشت های دوره های بعدی که منجر به پیدایش عصب شناسی زبان با برداشت های امروزی شد، بررسی می شود.
یافته ها: در این سیر تحول، چهار نوع برداشت عمده معرفی می شود. در برداشت های باستانی، زبان یک پدیده روحی - روانی تلقی می شد، بعدها از ""زبان"" عمدتا به عنوان یک فعالیت ""عضوی"" که گاه مسوولیت آن بر عهده عضو زبان در دهان بوده است، نام برده شد. برداشت های جدیدتر، ""زبان"" را یک فعالیت حسی - حرکتی می دانستند که مسوولیت آن به مناطق حسی و حرکتی مغز محدود بود؛ ولی در برداشت های نوین ""زبان"" یک فعالیت شناختی پیچیده و چند بعدی است که نه تنها با سطوح مختلف فعالیت های مغزی ارتباط دارد، بلکه در ساختار و عملکرد مغز نیز تاثیر گذار است. این برداشت ها بیشتر بر شواهد بالینی و آسیب شناختی متکی هستند. در دیدگاه های جدیدتر عصب شناسی زبان، علاوه بر شواهد بالینی و آسیب شناختی، برای شناسایی رابطه زبان و مغز از شواهد علمی و تجربی جدید از قبیل ثبت امواج مغزی زبان و شیوه های تصویربرداری مغزی نوین استفاده می شود.
نتیجه گیری: با وجود همه این یافته ها و پیشرفت، ناشناخته ها در مورد ماهیت سازمان بندی و پردازش زبان در مغز بسیار زیاد هستند.
نگاهی به تفکر و زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: نگارنده در این مقاله در صدد است رابطه تفکر و زبان را در قالب آموزه ها و رویکردهای علوم شناختی از قبیل رویکرد حوزه ای به زبان، زبان شناسی شناختی، روان شناسی زبان و معناشناسی توصیف نماید.
روش: روش این مقاله از نوع مروری است. یافته ها و نتیجه گیری: این رویکردها علیرغم برخی اختلافات نظری و روش شناختی، در بازنمایی زبان به صورت تعامل عملکردهای ذهنی و محیطی اشتراک نظر دارند. در این تعامل، انگیزه های روانی نقطه آغاز تفکر محسوب می شوند و در واقع پیکره ذهنی کلام (سخن) را شکل می بخشند و سپس مرحله تولید کلام آغاز می شود. در فرآیند پیچیده انتقال از تفکر به کلام، نقش کلام تنها صورت خارجی بخشیدن به تفکر نیست، بلکه تفکر در کلام کامل می شود. از لحاظ وجوه افتراق این رویکردها نیز به استقلال و تعاملِ حوزه های زبان و ذهن با یکدیگر در رویکرد حوزه ای زبان، تعامل عوامل محیطی و کارکردهای شناختی در بازنمایی زبان و پیوندهای پیچیده و چند وجهی تکوینی بین زبان و مغز در رویکرد نوروساینس می توان اشاره نمود.
تستهای چند گزینه ای بسته اسکیمایی: روشهای اندازه گیری توانایی ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایی و اعتبار یک تست چند گزینه ای (MCIT) بسته اسکیمایی به عنوان یک روش اندازه گیری غیر مستقیم توانایی ترجمه، همزمان با یک تست (MCIT) فارسی به انگلیسی و یک آزمون باز ترجمه انگلیسی به فارسی OETE)) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که تست (MCIT) بسته اسکیمایی دارای بالاترین درجه روایی است (a#=0.91) تست (MCIT) فارسی به انگلیسی دارای درجه قابل قبولی از روایی ( a#=0.84) بوده ولی آزمون انگلیسی به فارسی (OETE) به سبب طبیعت غیر عینی آن از نظر روایی قابل بررسی نبود. علیرغم داشتن همبستگی معنادار با یکدیگر، هر سه آزمون به طور معناداری با یکدیگر تفاوت داشتند. از آنجا که تست (MCIT) بسته اسکیمایی دارای بالاترین درجه اندازه روایی بوده و همبستگی بیشتری با انواع سنتی خود نشان می دهد و نیز از آنجا که تصحیح این تست زمان به مراتب کمتری می گیرد، پیشنهاد می شود تستهای (MCIT) بسته اسکیمایی به عنوان روشهای اندازه گیری غیر مستقیم توانایی ترجمه به کار روند تا ضمن صرفه جویی در زمان جنبه غیر عینی بودن آن نیز از بین برود.
نوروترانسمیترها و شناخت: بخش اول (سیستم های کولینرژیک، دوپا مینرژیک، آدرنرژیک، سرونرژیک و گابائرژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در دو دهه گذشته، موضوع نوروترانسمیترها و کارکردهای شناختی توجه بسیاری را به خود معطوف کرده است. در این مقاله، نقش سیستمهای کولینرژیک، دوپامینرژیک، آدرنرژیک، سروتونرژیک و گابائرژیک در رفتار شناختی مرور میشود.
روش: این مطالعه با روش مروری انجام شده است.
یافته ها و نتیجه گیری: نقش فعالیت سیستم کولینرژیک در حافظه و دمانس، یافته ای تکرار شونده است، اگرچه نمیتواند کل فرآیند حافظه را تبیین کند. جهت بررسی اثر نوروترانسمیترها بر یادگیری و حافظه نیز مطالعات آزمایشگاهی متعددی روی حیوانات انجام شده است. افزایش یا کاهش میزان نوروترانسمیترها و یا فعال یا مسدود شدن گیرندههای مربوطه، آشکار نموده که مکانیسمهای مختلفی در فرآیند یادگیری و حافظه دخالت دارند. وجود یک شبکه از سیستمهای متفاوت نوروترانسمیترها، میتواند نقش مهمی در یادگیری و پردازش حافظه داشته باشد.
شناسنامه ای برای واژه ها
حوزه های تخصصی:
بررسی مهارتهای زبانی - شناختی کودکان دوزبانه با زمینه های اقتصادی - فرهنگی متفاوت
حوزه های تخصصی:
"هدف از این پژوهش، بررسی تفاوت مهارتهای زبانی- شناختی دانش آموزان دو زبانه ای است که زمینه های اقتصادی- اجتماعی گوناگونی دارند. در این بررسی، دو دیدگاه مورد نظر بوده است: اول، نظریه ویگوتسگی درباره رشد شناختی عمومی که در مورد یادگیری زبان کاربرد دارد؛ دوم، نظریه برنشتاین درباره طبقه اجتماعی و تفاوتهای کیفی گفتاری. در این پژوهش تفسیرهای نظری مناسبی پیشنهاد می شود تا اثرات متفاوت رفتارهای شناختی در یادگیری زبان دوم مشخص گردد. افزون بر این، یادگیری زبان دوم در چارچوب اجتماعی مورد بحث قرار می گیرد. آزمودنیهای این مطالعه شامل 205 دانش آموز کلاس اول دبستانهای دولتی شهر ارومیه اند. سن این کودکان بین شش سال و شش ماه تا هشت سال و شش ماه بوده است. زبان مادری این کودکان، ترکی یا کردی است، در مدرسه به زبان فارسی تعلیم می بینند، و از طبقات مختلف اجتماعی و اقتصادی انتخاب شده اند.
آزمون توانایی زبان فارسی (آزمون توانایی نوشتن واژگان) برای کودکان دوزبانه به کار گرفته شده است. نتایج این مطالعه شواهد مستدلی دال بر رابطه طبقه اجتماعی با رشد زبانی- شناختی ارائه داده و حاکی از آن است که تجارب اولیه کودک در شبکه خانواده و گروه اجتماعی می تواند در ساختار رشد شناختی و زبانی تاثیر گذار باشد. در عین حال، یافته های پژوهش حاضر شواهد مستدلی در مورد ارتباط فرهنگ و رشد زبانی- شناختی ارائه نداد. یعنی، با وجود تفاوتهای فرهنگی میان کردزبانان و ترک زبانان در منطقه، میزان کسب دانش فارسی نزد این دو گروه از کودکان تفاوتی آماری در برنداشته است. مهمترین نتیجه این مطالعه بر این نکته تاکید دارد که منابع آموزشی در دسترس، تا چه اندازه امکان دارد پیشرفت آموزشی در زبان دوم کودکان دو زبانه را تحت تاثیر قرار دهد. کودکانی که فرصت گذراندن دوره های قبل از دبستان را داشته اند توانایی یادگیری دانش زبان فارسی آنان به مراتب بیشتر از کودکانی بود که چنین فرصتی را در اختیار نداشته اند.
"