فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۲۸۳ مورد.
مقایسه سبک فرزندپروری مادران کودکان پیش دبستانی با و بدون کم توانی ذهنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سبک های فرزندپروری، روش های ویژه ای هستند که والدین در تربیت فرزندان خویش به کار می گیرند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبک فرزندپروری مادران کودکان پیش دبستانی با و بدون کم توانی ذهنی صورت گرفت.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع زمینه یابی است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه مادران کودکان پیش دبستانی با و بدون کم توانی ذهنی شهر شیراز بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 116 نفر ( 58 نفر از آن ها مادران کودکان پیش دبستانی با کم توانی ذهنی و 58 نفر از آن ها مادران کودکان پیش دبستانی بدون کم توانی ذهنی) به شیوه هدفمند انتخاب شدند. از پرسش نامه سبک فرزندپروری والدین برای سنجش سبک فرزندپروری والدین استفاده شد.
یافته ها: تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که سبک فرزندپروری استبدادی و سبک فرزندپروری سهل گیرانه مادران کودکان پیش دبستانی با کم توانی ذهنی نسبت به مادران کودکان پیش دبستانی بدون کم توانی ذهنی به طور معنی داری بالاتر است (001/0= value-P). هم چنین آزمون تحلیل واریانس چند متغییره نشان داد که سبک فرزندپروری اقتداری مادران کودکان پیش دبستانی بدون کم توانی ذهنی نسبت به مادران کودکان پیش دبستانی با کم توانی ذهنی به طور معنی داری بالاتر است (001/0= value-P).
نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده طراحی برنامه های آموزش خانواده به ویژه برنامه های آگاهی از سبک های فرزند پروری و اثرات هر یک از آن ها بر فرزندان بسیار ضروری است. هم چنین پیشنهاد می شود که سبک فرزندپروری اقتداری به مادران کودکان پیش دبستانی با کم توانی ذهنی آموزش داده شود.
اثر برنامه ورزشی تعادلی بر بهبود عملکرد گام برداشتن و شاخص های زمانی و مکانی راه رفتن در نوجوانان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف از این پژوهش ارزیابی تاثیر برنامه ورزشی تعادلی 8هفته ای بر شاخص های زمانی و مکانی عملکرد راه رفتن در کودکان کم توان ذهنی مدرسه ای بود.
روش: به همین منظور، 40نوجوان کم توان ذهنی برای بررسی تاثیر برنامه های تمرینی تعادلی بر عملکرد راهرفتن در 2گروه قرارگرفتند: (19نفر گروه آزمایش و 21نفر گروه گواه). گروه آزمایش در یک برنامه 8هفته ای برنامه های تمرینی تعادلی شرکت کردند که شامل 2جلسه در یک هفته بود. راهرفتن با استفاده از شاخص های زمانی و مکانی موردارزیابی قرارگرفت.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که برنامه های تمرینی تعادلی منجربه پیشرفت های قابل توجه در عملکردهای شرکت کننده در شاخص های زمانی و فضایی می شوند.
نتیجه گیری: بنابراین، برنامه های تمرینی تعادلی برای بهبود عملکرد راه رفتن می تواند یک اقدام موثر باشد و برای بهبود تعادل و راه رفتن پیشنهادشود.
مقایسه بهزیستی روان شناختی مادران با و بدون دانش آموزان ابتدایی کم توان ذهنی: اثر سبکهای مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی وضعیت بهزیستی روان شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی و مقایسه آن با مادران کودکان عادی و بررسی نقش سبکهای مقابله به عنوان یک متغیر میانجی در تعیین بهزیستی روان شناختی بود. روش: برای دستیابی به این مهم 75 نفر مادر کودک کم توان ذهنی که بعنوان آموزش پذیر و تربیت پذیر شناسایی شده و در مدارس ابتدایی استثنایی شهر ارومیه در سال تحصیلی 86-85 مشغول به تحصیل بودند، انتخاب شدند. جهت مقایسه 75 نفر مادر کودک عادی که از نظر سن و جنس فرزندان، تحصیلات و طبقه اقتصادی- اجتماعی با گروه نخست همتا شده بودند، انتخاب گردیدند. پس از توجیه، آزمون های بهزیستی روان شناختی ریف و سبکهای مقابله اندلر و پارکر اجرا شد. آزمونهای آماری تحلیل رگرسیون گام به گام، t گروههای مستقل و آزمون مجذور خی برای تجزیه و تحلیل یافته ها استفاده شدند. یافته ها: t بدست آمده از مقایسه وضعیت بهزیستی روان شناختی دو گروه برابر 5.34 بود که در سطح 0.01 معنادار و میانگین مادران عادی (356.96) بالاتر از مادران کودکان کم توان ذهنی (333.60) بود. آزمون مجذور خی متغیر سبکهای مقابله دو گروه مادران برابر 44.46 بدست آمد که نشان داد تفاوت فراوانی مشاهده شده بین سبکهای مقابله ای مورد استفاده معنادار است و هر دو گروه عمدتا از سبک مقابله مساله محور استفاده می کنند. نتایج تحلیل واریانس و مشخصه های آماری رگرسیون بین میانگین بهزیستی روان شناختی و متغیرهای پیش بین وضعیت مادران حاکی از این بود که F مشاهده شده (14.91) فقط برای وضعیت مادران معنادار است و این متغیر قادر است چهل درصد از تغییرات واریانس مربوط به بهزیستی روان شناختی را تبیین کند و سبک مقابله نمی تواند به صورت معنادار متغیر فوق را پیش بینی کند. نتیجه گیری: نتایج حاکی از پایین بودن وضعیت بهزیستی روان شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی است که می توان نتیجه گرفت احتمالا وجود کودک کم توان ذهنی به عنوان عامل آسیب زننده به این متغیر می تواند عمل کند و سبکهای مقابله که متغیری شخصیتی به شمار می رود متغیر تعیین کننده ای در تعیین بهزیستی روان شناختی مادران هیچ یک از گروهها به شمار نمی رود.
فلسفه ای برای تربیت دینی افراد کم توان ذهنی با نگاهی به فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارائه مبانی فلسفی پیشنهادی برای تربیت دینی افراد کم توان ذهنی(بر اساس نظرات ملاصدرا) هدف اصلی این مقاله است. تاکید مقاله به طور عمده بر سرنوشت نهایی و سعادت اخروی این افراد، متمرکز است. تحلیل(متون صدرایی) و استنتاج، روش مورد استفاده درتدوین نوشته حاضر بوده است. تشکیکی بودن وجود، خیریت وجود، جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس و حرکت جوهری، مبانی فلسفی منتخب برای تربیت دینی افراد کم توان ذهنی است. مراتب سعادت اخروی افراد کم توان ذهنی، وابسته به تربیت دینی آنان است.آنچه تفاوت مراتب وجودی و در نتیجه اختلاف در درجات سعادتمندی افراد کم توان ذهنی را همانند بقیه انسان ها، رقم می زند،کمیت وکیفیت ملکات و صورت های علمی متحد شده با نفسشان است که در فرایند حرکت جوهری کسب شده است. انجام فرایض دینی و خودداری از ارتکاب معاصی(با کمک بزرگسالان) هرچند با فهم اندک و اختیار محدود صورت پذیرد، برای افراد کم توان ذهنی بی نتیجه نیست و موجب ارتقا کیفیت زندگی اخروی آنها می گردد. تربیت دینی افراد کم توان ذهنی به دلیل این برداشت غلط که آنها مکلف نبوده و خداوند آنها را به عذاب دچار نمی سازد، نباید مورد کم توجهی قرار گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمّل ناکامی و نگرشهای ناکارآمد مادران دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل ناکامی و نگرش های ناکارآمد مادران دانش آموزان با کم توانی ذهنی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل تمامی مادران دارای دانش آموز کم توان ذهنی دختر یا پسر در مدارس ابتداییِ ویژه دانش آموزان کم توان ذهنی بودند. نمونه ی پژوهش شامل 32 نفر از مادران دارای دانش آموز با کم توانی ذهنی بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه 16 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. مادران گروه آزمایش درمان پذیرش و تعهد را در جلسات گروهی که شامل 8 جلسه 60 دقیقه ای به صورت هفته ای یک جلسه دریافت کردند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. هر دو گروه یک هفته پیش از جلسه اول و یک هفته پس از جلسه ی آخر و 45 روز بعد از طریق پرسشنامه ی تحمل ناکامی و نگرش های ناکارآمد سنجش شدند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری، تک متغیره و تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل ناکامی و نگرش های ناکارآمد تاثیر دارد. نتایج نشان داد که درمان پذیرش و تعهد می تواند تحمل ناکامی و نگرش های ناکارآمد مادران را تعدیل کند و روش مناسبی برای کاهش مشکلات مادران دارای کودکان کم توان ذهنی باشد.
تاثیر آموزش برنامه ی سال های باورنکردنی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی برنامه ی سال های باورنکردنی بر مهارت های اجتماعی کودکان با کم توانی ذهنی خفیف انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه ی دانش آموزان 11-6 سال با کم توانی ذهنی را شامل می شد که در سال تحصیلی 96-95 در مدارس استثنایی شهرستان خمینی شهرمشغول به تحصیل بودند. از جامعه ی مذکور، با روش تصادفی ساده 30 کودک همراه با والدین آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. سپس والدین گروه آزمایش به مدت 12 جلسه و هر هفته 1 جلسه تحت آموزش برنامه ی سال های باورنکردنی (وبستراستراتون، 2011) قرار گرفت. در این زمان، گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس مهارت های اجتماعی (گرشام و الیوت، 1994) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از پژوهش، از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده گردید. نتایج نشان داد که تأثیر برنامه ی سال های باورنکردنی بر مهارت های اجتماعی و مؤلفه های آن در زمینه های قاطعیت، خویشتن داری و همکاری در سطح 0.05= α معنی دار است. بنابر نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت با فراهم آوردن فرصتی برای آموزش والدین از برنامه ی سال های باورنکردنی به منظور افزایش مهارت های اجتماعی کودکان کم توان ذهنی خفیف استفاده نمود.
بررسی و مقایسه پیشرفت تحصیلی، سازگاری اجتماعی و شایستگی خود در دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر
معلم و دانش آموزان آهسته گام
منبع:
پیوند ۱۳۷۵ شماره ۲۰۶
حوزه های تخصصی:
فراحافظه در کودکان با ناتوانی هوشی خفیف: درک سطح دشواری بازشناسی، یادآوری، یادسپاری و تاثیرات تاخیر
مقایسه یادگیری توالی حرکتی ناآشکار و آشکار در کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق، بررسی تأثیر یادگیری ناآشکار و آشکار بر اکتساب و یادداری حرکات کودکان کم توان ذهنی است. روش: در این پژوهش نیمه تجربی، 16 نفر از پسران 8 تا 12 ساله کم توان ذهنی براساس هوش بهر 70 - 50 به صورت تصادفی انتخاب شده و بر اساس سن و بهره هوشی در دو گروه (هر گروه برای یک نوع تمرین) همسان قرار گرفتند. هر دو گروه در روز اول به انجام آزمون عکس العمل متوالی (10 بلوک) با دست راست پرداختند و در آزمون یادداری 2 بلوک را انجام دادند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، تی مستقل و تی وابسته استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که زمان واکنش و خطا در پاسخ، طی تمرین در هر دو گروه آشکار و ناآشکار کاهش می یابد. مقایسه دو نوع یادگیری در سرعت (زمان واکنش) و دقت (پاسخ صحیح) نشان داد که گروه ناآشکار عملکرد بهتری دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق گروه یادگیری ناآشکار برتر بود، بنابراین بهتر است در یادگیری حرکتی افراد کم توان ذهنی از شرایط ناآشکار استفاده شود.