فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۱٬۸۳۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش حافظه کاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خواندن اجرا شد. پژوهش از نوع شبه آزمایشی و جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی دارای ناتوانی خواندن در شهر یزد بودند که از میان آن ها 32 دانش آموز به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به روش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزارهای سنجش شامل مقیاس هوش تجدیدنظر شده وکسلر کودکان (WISC-R)، آزمون خواندن و نارساخوانی نما و فرم مصاحبه بالینی بود. داده ها از طریق تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش حافظه کاری می تواند عملکرد خواندن دانش آموزان با ناتوانی خواندن را بهبود بخشد (001/0>p). با توجه به نتایج پژوهش، آموزش حافظه کاری می تواند به عنوان یک روش مداخله ای در بهبود عملکرد خواندن در این دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد. واژه های کلیدی: ناتوانی یادگیری، ناتوانی خواندن، حافظه کاری، عملکرد خواندن
روش هایی برای کمک به کم آموزان
حوزه های تخصصی:
الگوی رشد یکپارچه در تعلیم و تربیت افراد آسیب دیده شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، ارائه الگویی بدیل برای توانمندسازی افراد آسیب دیده شنوایی (آ.د.ش) در مواجهه با چالش ها و مشکلات اجتماعی است، به نحوی که امکان خوداتکایی در زندگی فردی و مشارکت معنادار آنان را در فرایند توسعه پایدار جوامع میسر سازد. برای این منظور، نخست پیامدهای ناشی از آسیب-شنوایی (آ.ش) با استفاده از دیدگاه صاحبنظران مورد بررسی قرار گرفت. سپس با تاکید بر بینش مبتنی بر رویکرد «تحولی، تفاوت های فردی مبتنی بر ارتباط (DIR)»، مواضعی برای امکان به فعلیت در آوردن ظرفیت های افراد جامعه هدف و رفع دشواری های آنان تحت عنوان ""الگوی رشد یکپارچه"" هدف گیری شد. الگوی پیشنهادی با این استدلال همراه شده است که آسیب در حس شنوایی الزاماً نمی تواند محدود کننده حد رشد فرد باشد، بلکه به عنوان نقص در یکی از مبادی ورودی اطلاعات، مسیر دستیابی به رشد را متفاوت می کند.
تنبلی گوش کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: تنبلی گوش زیرگروه تازه ای از اختلال پردازش شنوایی است که با پردازش شنوایی غیرقرینه در گوش ها مشخص می شود. تنبلی گوش ممکن است موجب مشکلات درک گفتار، مشکلات خواندن، کاستی در پردازش اطلاعات و بی توجهی شود. ممکن است این مشکلات به اشتباه به اختلال کم توجهی-بیش فعالی، ناتوانایی ویژه در یادگیری، افسردگی، اختلال های اضطرابی یا اختلال های ارتباطی نسبت داده شوند. متاسفانه در آزمون های مرسوم شنوایی، 2گوش وارد رقابت نمی شوند و این آزمون ها نمی توانند غیرقرینگی را کشف کنند. بنابراین لازم است دانش آموزانی که در آزمون های مرسوم شنوایی عملکرد هنجاری دارند و این مشکلات را نشان می دهند، تحت ارزیابی تنبلی گوش قرار گیرند.
نتیجه گیری: تنبلی گوش در افراد دچار کم شنوایی غیرقرینه در خلال دوره های بحرانی رشد شنوایی موجب مشکلات دیرپای شنوایی می شود. برای درک بالینی بهتر این پدیده به تازگی شرح داده شده و آگاهی از تصمیمات درمانی و مدیریت زودهنگام کم شنوایی غیرقرینه به پژوهش های بیشتری نیاز است.
وضعیت دهی کودکان دارای فلج مغزی در مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: از آن جایی که کودکان دارای فلج مغزی نیمی از طول روز را در مدرسه سپری می کنند، بنابراین اتخاذ وضعیت های خاص می تواند در بهبود و پیشرفت جسمی آن ها تاثیرگذار باشد. این وضعیت ها افزون بر ایجاد بدشکلی های ظاهری منجر به کاهش ظرفیت تنفسی و ریوی این کودکان می شود و در پی آن مشکلات دیگری را نیز به همراه دارد.
نظریه ها و مطلوبها به سوی آموزش کودک محور تیزهوشان «قسمت دوم »
حوزه های تخصصی:
مقایسه سلامت عمومی، مهارت های اجتماعی و حرمت خود دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی تلفیقی و جداسازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه سلامت عمومی، مهارت های اجتماعی و حرمت خود دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی تلفیقی و جداسازی شده بود. پژوهش حاضر به روش علی- مقایسه ای انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر تیزهوش مراکز استعدادهای درخشان و دانش آموزان دختر تیزهوش مدارس تلفیقی بود که در سال تحصیلی 93-92 در شهر رشت مشغول به تحصیل بودند، که از بین آنها نمونه ای به حجم 180نفر(90 نفر دانش آموز تیزهوش از مرکز جداسازی شده و 90 دانش آموز تیزهوش از مدارس تلفیقی) بودند. روش نمونه گیری در مدارس جداسازی شده به شیوه هدفمند و در مدارس تلفیقی از طریق نمونه گیری خوشه ای انجام شد. برای گردآوری داده ها از مقیاس حرمت خود کوپر اسمیت، پرسش نامه سلامت عمومی گلدبرگ ویرایش 28 سؤالی، و پرسش نامه مهارت های اجتماعی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمونt مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی تلفیقی و جداسازی شده از نظر سلامت عمومی، مهارت های اجتماعی و حرمت خود تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P). بدین صورت که سلامت عمومی و حرمت خود دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی تلفیقی به طور معنی داری بالاتر از دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی جداسازی شده است(01/0>P) و مهارت های اجتماعی دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی جداسازی شده به طور معنی داری بالاتر از دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی تلفیقی است(01/0>P).
نقش واسطه ای مشارکت والدین در رابطه شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت والدین در خانه در خصوص یادگیری و موفقیت کودکان با اختلال یادگیری از عوامل ضروری است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای مشارکت والدین در رابطه بین شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری و عملکرد دانش آموزان دارای اختلال یادگیری است. 140 دانش آموز با اختلال یادگیری از کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1399 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس مشارکت والدین اولسون بارنز (1992) به منظور بررسی مشارکت والدین و مقیاس نگرش والدین گوندر (2002) به منظور بررسی شرم از داشتن فرزند با اختلال استفاده شد. نتایج نشان داد که شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری اثر مستقیم و معنادار بر عملکرد دانش آموزان دارای اختلال یادگیری دارد و اثر مشارکت والدین بر عملکرد نیز مستقیم و معنادار بوده است (05/0> p ). هر چه نگرش والدین نسبت به فرزندان خود مثبت باشد به همان اندازه درگیری و مشارکت آن ها در فعالیت های خانه و مدرسه بیشتر خواهد بود. همچنین شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری به واسطه مشارکت والدین بر عملکرد دانش آموزان تأثیر معنادار دارد. مدل برازش خوبی داشته و 17 درصد از واریانس عملکرد دانش آموزان توسط متغیرهای پژوهش تبیین شد.
تدوین برنامه آموزش مستقیم و ارزیابی اثربخشی آن بر مهارت های حل مسئله ریاضی در دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین برنامه آموزش مستقیم و تعیین اثر بخشی آن بر یادگیری مهارت های حل مسئله ریاضی در دانش آموزان بااختلال یادگیری بود. بدین منظور 5 دانش آموز پسر با اختلال یادگیری ریاضی در پایه پنجم ابتدایی از یک مدرسه ابتدایی در ناحیه یک آموزش وپرورش شهر کرج به عنوان شرکت کنندگان در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تشخیص اختلال یادگیری، آزمون محقق ساخته حل مسئله ریاضی، آزمون هوش وکسلر ، مصاحبه با والدین و معلمان و پرونده تحصیلی دانش آموزان بود. بر این اساس، داده های مورد نیاز با استفاده از طرح پژوهش تک آزمودنی از نوع تغییر ملاک در شرایط خط پایه، مداخله آموزشی و پیگیری جمع آوری شد. پس از جمع آوری داده ها در خط پایه، برنامه آموزش مستقیم که بر اساس محتوای کتاب ریاضی پایه چهارم ابتدایی طراحی شده بود، در شرایط مداخله آموزشی بر روی 5 نفر از دانش آموزان شرکت کننده اجرا گردید و هر یک از شرکت کنندگان بین 7 تا 13 جلسه آموزش مستقیم حل مسئله ریاضی در سه سطح (ساده، متوسط و سخت) و به مدت 45 تا60 دقیقه دریافت نمودند. مقایسه عملکرد شرکت کنندگان در شرایط خط پایه، مداخله آموزشی و پیگیری نشان داد که آموزش مستقیم در افزایش مهارت حل مسئله تمامی شرکت کنندگان تأثیر مثبت داشته است و شرکت کنندگان پس از اجرای برنامه آموزشی توانستند به ملاک موفقیت و رفتار هدف دست یابند. بر این اساس می توان نتیجه گیری کرد که دراین مطالعه برنامه آموزش مستقیم طراحی شده در افزایش و یادگیری مها رت های حل مسئله ریاضی اثربخش بوده است.
مقایسه مؤلفه های خودکارآمدپنداری بین نوجوانان پسر کم بینا و بینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه مؤلفه های خودکارآمدپنداری بین نوجوانان پسر کم بینا و بینا بود. روش پژوهش از نوع علی-مقایسهای بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان کم بینا و بینای سال دوم راهنمایی تحصیلی شهر تهران بود. حجم نمونه موردنظر 50 نفر (30 نفر دانش آموز پسر بینا و 20 نفر دانش آموز پسر کم بینا) بود. از روش نمونه گیری در دسترس برای دانش آموزان کم بینا و روش نمونه گیری تصادفی ساده برای دانش آموزان بینا از یک مدرسه راهنمایی هم جوار استفاده گردید. لازم به ذکر است که در این پژوهش آزمودنی ها بر اساس متغیرهای جنسیت، سن و وضعیت اقتصادی- اجتماعی همتاسازی شده اند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش پرسشنامه خودکارآمدپنداری بندورا بود و به صورت گروهی اجرا شد. برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون t مستقل استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که در مؤلفه های ""موفقیت تحصیلی""،"" یادگیری از طریق خودنظم دهی"" ، ""فعالیت های فوق برنامه""،""برآوردن انتظارات دیگران""،""خودنظم دهی انگیزشی"" در بین دانش آموزان پسر بینا و دانش آموزان پسرکم بینا تفاوت معنی داری وجود دارد)01/0>p (. همچنین میزان خودکارآمدپنداری در مؤلفه ""استحکام خود"" بین دانش آموزان پسر کم بینا و بینا تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<p). بنابر نتایج حاصله، میزان خودکارآمدپنداری دانش آموزان پسر بینا نسبت به دانش آموزان پسرکم بینا بیشتر است. بنابراین پیشنهاد می شود معلمین، اولیاء و دست اندرکاران امر آموزش از طریق ارائه الگوهای رفتاری مناسب برمبنای انتقال احساس خودکارآمدپنداری در نوجوانان کم بینا عمل کنند. همچنین پیشنهاد می شود فرصت های اجتماعی کافی برای دانش آموزان کم بینا جهت افزایش توانمندی و رشد انگیزش درونی در آنها فراهم گردد.
رابطه الگوهای پردازش حسی با کارکردهای اجرایی در دانش آموزان با اختلال اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه ی الگوهای پردازش حسی با کارکردهای اجرایی در دانش آموزان با اختلال اوتیسم از دیدگاه معلمان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 50 دانش آموز با اختلال اوتیسم پس از بررسی ملاک های ورودی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش الگوهای پردازش حسی از نیمرخ حسی دان فرم مدرسه و برای ارزیابی کارکردهای اجرایی از سیاهه رتبه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (توزیع فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و برای استنباط از داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد بین الگوهای پردازش حسی با کارکردهای اجرایی رابطه منفی معنی دار وجود دارد. با استناد به یافته های این پژوهش می توان پیشنهاد کرد که از مداخله های پردازش حسی بهنگام برای بهبود کارکردهای اجرایی استفاده شود.
کاربرد تکنولوژی کمکی در حوزه اختلال های یادگیری ویژه: مطالعه میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر از طریق مطالعه مروری نظامند و کلیدواژه های تخصصیAssistive technology، Instructional Technology، Learning Technology در حوزه اختلال های یادگیری ویژه و با استفاده از کلیدواژهای Learning Disability، Specific Learning Disabilities، Reading disorders or Dyslexia، Dysgraphia or written expression، Dyscalculia در پایگاه های اطلاعاتی شامل Pupmed، Springer، Scopus، ProQuest، Elsevier، Science direct، Google Scholar، Magiran بین سال های 2017-1995 یافته ها و اطلاعات مورد نظر جهت دستیابی به هدف پژوهش مورد واکاوی قرار گرفت. از بین 52 مقاله پژوهشی انتخاب شده، پژوهش های انجام شده در ارتباط با کاربرد تکنولوژی کمکی در اختلال نوشتن از بیشترین فراوانی (با تعداد 26) برخوردار است، و کاربرد تکنولوژی کمکی در اختلال ریاضیات 17 بار و در اختلال خواندن 12 بار مورد پژوهش قرار گرفته اند. در این راستا، مطالعات آزمایشی (با 79 درصد) بیشترین فراوانی را در بین انواع مطالعات دارند. نرم افزارهای آموزشی طراحی شده (با فراوانی 29) پرکاربردترین تکنولوژی کمکی جهت استفاده برای افراد دارای اختلالات یادگیری ویژه است. نرم افزار پردازشگر کلمه (با فراوانی 6)، تکنولوژی بازشناسی گفتار (با فراوانی 6)، نرم افزار پیش بینی کلمه (با فراوانی 5)، نرم افزارهای متن به گفتار، گفتار به متن، چک کننده های املاء، و ابزارهای طراحی و سازماندهی (هر کدام با فراوانی 3)، تکنولوژی مبتنی بر اینترنت (با فراوانی 2)، و دیکشنری (با فراوانی 1) به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند
کتابشناسی تیزهوشان از منابع آلمانی (9) / قابلیتهای آموزشگاهی (قسمت اول)
حوزه های تخصصی:
پیش بینی عادات زندگی کودکان کم توان جسمی- حرکتی بر اساس سرمایه روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده مادران آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف بررسی رابطه عادات زندگی کودکان کم توان جسمی- حرکتی ، سرمایه روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده مادران آنها و پیش بینی عادات زندگی کودکان کم توان جسمی- حرکتی بر اساس دو متغیر دیگر می باشد. پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه متشکل از کلیه مادران دارای کودک با ناتوانی جسمی – حرکتی در شهر تهران در سال 1394 می باشد. تعداد 150 نفر از مادران کودکان به روش نمونه گیری در دسترس بعد از اخذ رضایت آگاهانه انتخاب شدند . جمع آوری اطلاعات از 4 پرسشنامه : دموگرافیک، پرسشنامه حمایت اجتماعی فلیپس و همکاران(1986)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز ، پرسشنامه عادات زندگی کودکان ناتوان جسمی- حرکتی .تحلیل داده ها از آمار توصیفی مانند: میانگین و انحراف استاندارد و از آمار استنباطی مانند همبستگی و رگرسیون استفاده شد. داده ها از طریق نرم افزار 16 spss- تحلیل شد. یافته ها نشان داد که رابطه معناداری بین عادات زندگی کودکان کم توان جسمی- حرکتی ، سرمایه روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده مادران آنها وجود دارد. 34 درصد از واریانس متغیر عادات زندگی کودکان کم توان جسمی- حرکتی توسط 2 متغیر دیگر تبیین می شود. و از طریق این دو متغیر می توان عادات زندگی کودکان کم توان جسمی - حرکتی را پیش بینی کرد . نتیجه گیری : بسیاری از عوامل روانشناختی والدین ، خصوصا مادران با عادات زندگی کودکان کم توان جسمی- حرکتی مرتبط هستند و می توان از مهمترین آنها یعنی سرمایه روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده مادران آن ها نام برد.
بررسی ارتباط بین رویکردهای مطالعاتی و پیشرفت تحصیلی ریاضی با نقش واسطه ای اضطراب ریاضی*
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین رویکردهای مطالعاتی و اضطراب ریاضی با پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی دانشجویان بود. جامعه آماری این مطالعه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی آبادان است که در نیمسال اول سال تحصیلی 90-1389 در درس ریاضیات پیش دانشگاهی ثبت نام نموده اند، نمونه شامل 166 (98 مرد و 68 زن) دانشجو بود که به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای سنجش رویکردهای مطالعاتی دانشجویان از مقیاس سیاهه رویکرد و مهارت های مطالعه برای دانشجویان که شامل خرده مقیاس های رویکرد مطالعه عمقی، راهبردی و سطحی می باشد استفاده شد. هم چنین برای اندازه گیری اضطراب ریاضی از مقیاس اضطراب ریاضی فنما-شرمن استفاده شده است. نمره امتحان نهایی نیز به عنوان پیشرفت ریاضی در نظر گرفته شده است. آزمون همبستگی بین متغیرهای پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون رابطه معنی داری بین خرده مقیاس های رویکرد مطالعه عمقی، راهبردی و سطحی با پیشرفت ریاضی نشان نداد، اما بین اضطراب ریاضی و پیشرفت ریاضی رابطه معنی دار منفی مشاهده شد. هم چنین بین خرده مقیاس های رویکردهای مطالعه عمقی، راهبردی و سطحی با اضطراب ریاضی رابطه معنی دار بدست آمد. استفاده از مدل بندی معادلات ساختاری برای مشخص نمودن رابطه رویکردهای مطالعه با پیشرفت ریاضی در حضور متغیر اضطراب ریاضی نشان دهنده این است که رویکرد مطالعه سطحی در حضور اضطراب ریاضی با پیشرفت ریاضی اثر غیرمستقیم معکوس معنی دار دارد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که دانشجویان با رویکرد مطالعه سطحی حتی در امتحانات غیرعمقی عملکرد ریاضی ضعیف تری را نشان می دهند. نتایج این پژوهش می تواند در مشاوره های تحصیلی، برای افزایش پیشرفت ریاضی دانشجویان سودمند باشد.
مقایسه ادراک از خود و روابط مدرسه ای در دانش آموزان دارای نارسایی های ویژه در یادگیری و عادی مقطع تحصیلی راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، مقایسه ادراک از خود و روابط مدرسه ای در دانش آموزان دارای نارسایی های ویژه در یادگیری و دانش آموزان عادی بود. آزمودنی های پژوهش شامل 80 دانش آموز پایه تحصیلی دوم راهنمایی بود که به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و همتاسازی از میان دانش آموزان مدارس راهنمایی پسرانه اردبیل انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس ادراک از خود، مقیاس روابط مدرسه ای، آزمون هوشی ریون، آزمون های محقق ساخته خواندن، نوشتن و ریاضیات استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری (MANCOVA) نشان داد میانگین نمرات روابط مدرسه ای در دانش آموزان عادی بیشتر از دانش آموزان دارای نارسایی های ویژه در یادگیری است(05/0>P). همچنین، نتایج نشان می دهد که میانگین نمرات ادراک از خود و مؤلفه های آن (شایستگی تحصیلی، مقبولیت اجتماعی، صلاحیت ورزشی، سلوک رفتاری، ظاهر فیزیکی و ارزش کلی خود) در دانش آموزان دارای نارسایی های ویژه در یادگیری، پایین تر از دانش آموزان عادی است (05/0>P). این یافته ها تلویحات مهمی در زمینه آموزش و خدمات مشاوره ای برای دانش آموزان استثنایی دارد.
تاثیر تمرین های مقاومتی در نیمرخ هورمونی و ایمونوگلوبین بزاق بزرگسالان دارای نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثرات تمرین های مقاومتی در سطوح ایمونوگلوبین A بزاق و نیمرخ هورمونی بزرگسالان کم تحرک با نشانگان داون طراحی شده بود.
روش: درمجموع 40مرد بزرگسال دارای نشانگان داون از طریق گروه های مختلفی که به افراد با کم توانی ذهنی کمک می کردند، به کارگرفته شدند. همه شرکت کنندگان تاییدیه پزشکی را برای شرکت در فعالیت های بدنی کسب کردند. به صورت تصادفی 24نفر از بزرگسالان انتخاب شده و شروع به انجام تمرین های مقاومتی در یک چرخه 16ایستگاهی به مدت 12هفته با 3روز در هفته کردند. شدت تمرین ها براساس عملکرد آزمون 8 تکرار بیشینه برای هر تمرین بود. گروه گواه نیز شامل 16 بزرگسال دارای نشانگان داون بود که از لحاظ سن، جنسیت و نمایه توده بدنی، همسان سازی شده بودند. سطوح کورتیزول، تستوسترون و ایمونوگلوبین A بزاق توسط روش الایزا اندازه گیری شد. عملکرد وظایف کاری هم با استفاده از آزمون چیدن مکرر جعبه های سنگین مورد ارزیابی قرارگرفت.
یافته ها: تمرین های مقاومتی به طور معناداری غلظت ایمونوگلوبین A بزاق (94/0d=؛ 0120/0P=) و سطوح تستوسترون (57/1d=؛ 0088/0P=) را در گروه تجربی افزایش داده بود. افزون براین، عملکرد وظایف کاری نیز بهبودیافته بود، درحالی که هیچ تغییری در گروه گواه که ورزش نکرده بودند، مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتیجه این که، یک پروتکل تمرین های مقاومتی کوتاه مدت، پاسخ های ایمنی مخاطی و همچنین سطوح تستوسترون بزاق را در بزرگسالان کم تحرک دارای نشانگان داون بهبود داده است