فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۱٬۸۳۶ مورد.
کاربرد آموزش ارتباط کارکردی در حوزه ناتوانی های رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: این مقاله به تاریخچه، توصیف ویژگی ها، مبانی نظری و پشتوانه تجربی این رویکرد درمانی پرداخته است.
نتیجه گیری: مشکلات رفتاری دانش آموزان یکی از موانع اصلی در فرآیند آموزش است که بر کیفیت زندگی این دانش آموزان و خانواده های آن ها نیز تأثیر مخربی دارد. آموزش ارتباط کارکردی، یکی از رویکردهای رفتاری در حوزه آموزش ویژه است که طی چند دهه گذشته مبانی نظری و شواهد تجربی بالایی از آن حمایت کرده اند. شیوه مناسب آموزش ارتباط کارکردی برای هر فرد، به وسیله نتایج ارزیابی کارکردی و تحلیل کارکردی مشکل رفتاری موردنظر تعیین می شود
نقش خودکار آمدی، تحول زبانی و مهارت های اجتماعی در مشکلات رفتاری دانش آموزان کم توان ذهنی با رهیافت ر گرسیون فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشکلات رفتاری دانش آموزان کم توان ذهنی یکی از عمده ترین مسائل جوامع بشری و از پیچیده ترین و دشوارترین مشکلات در کودکان و نوجوانان می باشد که تا سن بزرگسالی نیز باقی می ماند. از سوی دیگر پژوهش های مربوط به مشکلات رفتاری به طور عمده در قالب الگوهای کلاسیک آماری انجام گرفته است؛ درحالی که رابطه ی بین متغیرهای روان شناختی یک رابطه ی نادقیق است. مقاله حاضر به بررسی نقش خودکارآمدی، تحول زبانی و مهارت های اجتماعی در مشکلات رفتاری دانش آموزان کم توان ذهنی براساس گزارش معلم برپایه روش های منعطف انجام شده است. بدین منظور همه دانش آموزان پسر کم توان ذهنی استان آذربایجان شرقی در سال تحصیلی 92-91 به عنوان جامعه آماری پژوهش حاضر انتخاب شد و از بین آن ها 28 دانش آموز پسر به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و معلم مربوطه چهار پرسشنامه (خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران، تحول رشد زبان نیوکامبر و هامیل، مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت و مشکلات رفتاری راتر) را برای هر دانش آموز تکمیل کرد. نتایج رگرسیون خطی فازی پژوهش نشان داد که تحول زبان به طور تقریبی نقشی در مشکلات رفتاری دانش آموزان ندارد اما متغیر خودکارآمدی عمومی و مهارت های اجتماعی به طور تقریبی سبب کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان کم توان ذهنی می شود. از این یافته ها می توان در زمینه ی رفع مشکلات رفتاری دانش آموز کم توان ذهنی استفاده کرد.
رابطه ی باورهای معرفت شناختی و خودکارآمدی تدریس در معلّمانِ دانش آموزان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باورهای معلّم در مورد ماهیت دانش و دانستن نقش مهمی در رفتارهای او و متعاقباً باورها و یادگیری دانش آموزان دارند. هدف این پژوهش، بررسی رابطه ی بین باورهای معرفت شناختی و خودکارآمدی تدریس در معلّمانِ دانش آموزان با نیازهای ویژه بود. تعداد 84 نفر از معلّمان شاغل در مدارس استثنایی و ناتوانی های یادگیری مورد آزمون قرار گرفتند. به دلیل حجم اندک جامعه، تمام افراد جامعه ی آماری به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاس باورهای معرفت شناختیِ بایلس و مقیاس خودکارآمدی معلّمِ بندورا استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه به روش ورود و تحلیل واریانس یک طرفه مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که در سطح اطمینان 99 درصد بین نمره ی باور ذاتی دانستن توانایی (35/0-r=)، ساده دانستن دانش(34/0-r=) و مطلق دانستن دانش (29/0-r=) با نمره ی خودکارآمدی تدریس رابطه ی معکوس و معنادار وجود دارد و ابعاد باورهای معرفت شناختی جمعاً می توانند 18 درصد از واریانس نمرات خودکارآمدی تدریس معلّمان را تبیین نمایند. همچنین، یافته ها نشان داد که معلّمان گروه کم توان ذهنی و نابینا-ناشنوا نسبت به معلّمان گروه ناتوانی های یادگیری از باورهای معرفت شناختی ناپخته تری برخوردارند و خودکارآمدی تدریس معلّمان گروه کم توان ذهنی نسبت به معلّمان گروه ناتوانی های یادگیری پایین تر می باشد. یافته های حاصل از این تحقیق بر رشد باورهای معرفت شناختی و همچنین، کاربرد راهبردهای مناسب جهت ارتقاء خودکارآمدی تدریس معلّمان دانش آموزان خاص بویژه معلّمان گروه کم توان ذهنی تأکید دارد.
بررسی نگرش دبیران دانش آموزان با کم توانی ذهنی نسبت به دوره متوسطه حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی دوره متوسطه حرفه ای در دانش آموزان با کم توانی ذهنی از دیدگاه معلمان انجام شده است.
روش کار: نمونه مورد بررسی شامل 93دبیر متوسطه حرفه ای از بین دبیران زن و مرد مدارس دانش آموزان با کم توانی ذهنی استان تهران(52زن و 41مرد) به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. این پژوهش با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته ای که مشتمل بر 16سوال است و براساس مقیاس لیکرت 5درجه ای انجام گرفت. در تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون توصیفی و آزمون کای دو استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد بیشتر معلمان بر این اعتقادند که محتوای در نظر گرفته شده با توانایی، علایق، منابع آموزشی، امکانات مناسب، فضای آموزشی، ساعات کلاسی، تعداد رشته های مهارتی این دوره و کتاب های آموزشی تناسب دارد. اما تفاوت معنی داری در «مناسب بودن ضوابط پذیرش دانش آموزان در دوره متوسطه حرفه ای» وجودندارد.
نتیجه گیری: از دیدگاه معلمان، دوره متوسطه حرفه ای برای دانش آموزان با کم توانی ذهنی اثربخش است
رابطه دینداری و حمایت اجتماعی با شیوه های مقابله با تنیدگی در مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل مرتبط با منابع مقابله ای مادران کودکان استثنایی به علت در معرض تنیدگی بودن این افراد واجد اهمیت است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش دینداری و حمایت اجتماعی با شیوه های مقابله با تنیدگی در مادران کودکان استثنایی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن همه مادران کودکان استثنایی شهرستان آستارا بود. داده های پژوهش از 67 نفر که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، جمع آوری گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های عمل به باورهای دینی، شیوه های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دینداری و راهبردهای مقابله با تنیدگی رابطه وجود دارد و رابطه بین حمایت اجتماعی با شیوه های مقابله ای نیز معنادار بود. همچنین هر دو متغیر قادر به پیش بینی شیوه های مقابله ای در مادران کودکان استثنایی بودند. شیوه های مقابله با تنیدگی مادران کودکان استثنایی توسط متغیرهای دینداری و حمایت اجتماعی به خوبی قابل پیش بینی است. بنابراین، پیشنهاد می شود جهت کاهش تنیدگی و نیز ارتقاء شیوه های مقابله ای در این افراد، نقش دینداری و حمایت اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی تمرین بازی های حرکتیِ اجتماعی بر کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان چندمعلولیتی: یک مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: مشکلات رفتاری دانش آموزان چند معلولیتی، آن ها را با دشواری های متعدد شخصیتی و عاطفی مواجه کرده که این امر سازگاری با محیط را برایشان دشوار می کند. تعاملی که بین کاهش مشکل رفتاری، رشد اجتماعی و رشد حرکتی برقرار است، منجر شده تا فعالیت های جسمی و حرکتی در روند کاهش مشکلات رفتاری، نقش مهمی ایفا کنند. حال اگر این فعالیت های حرکتی از طریق بازی به دانش آموزان ارایه شود، تاثیر آن بر کاهش مشکلات رفتاری افزایش خواهد یافت. از این رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی تمرین بازی های حرکتی اجتماعی بر کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان چندمعلولیتی بود.
روش: پژوهش حاضر، به صورت بررسی تک آزمودنی با استفاده از طرح سری های زمانی گروهی (AB) انجام شد. نمونه پژوهش را 2 نفر از دانش آموزان پسر چندمعلولیتی (کم توان ذهنی همراه با فلج مغزی) شاغل به تحصیل در دوره مهارت های پیش حرفه ای شهرستان خدابنده در سال تحصیلی 92- 1391 تشکیل دادند. گردآوری داده ها برای بررسی وضعیت مشکلات رفتاری آزمودنی ها، با به کاربردن پرسش نامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت و تحلیل داده های حاصل از ارزیابی مشکلات رفتاری آزمودنی ها نیز با استفاده از روش تحلیل چشمی انجام شد.
یافته ها: یافته های حاصل از ارزیابی مشکلات رفتاری آزمودنی ها در پیش و پس از تمرین بازی های حرکتی اجتماعی که به وسیله معلم و والدین جمع آوری شد، نشان داد بازی های حرکتی اجتماعی می تواند تا 2 برابر، نمره های آزمودنی ها را در هر یک از 3 زیرمقیاس رفتارهای برون نمود، رفتارهای درون نمود و بیش فعالی کاهش دهد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر که نشان از تاثیر تمرین بازی های حرکتی اجتماعی بر کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان چند معلولیتی دارد، پیشنهاد می شود مسئولان آموزش وپرورش استثنایی، اقدام به برگزاری دوره هایی برای افزایش آگاهی مربیان و والدین از تاثیرات انجام این بازی ها کنند.
تاثیر دو نوع برنامه ورزشی بر ترکیب بدنی نوجوانان دارای نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف از این پژوهش بررسی اثرات 12 هفته تمرینات هوازی و مقاومتی بر ترکیب بدنی نوجوانان دارای نشانگان داون بود.
روش: به این منظور در پژوهشی نیمه تجربی 41 نوجوان دارای نشانگان داون و با میانگین سنی 7/2±5/15 سال، به 3 گروه تمرینات هوازی (16ATG; n=)، گروه تمرینات مقاومتی (15RTG; n=) و گروه کنترل (10CG; n=) تقسیم شدند. تمرینات هوازی با شدت 70-50 درصد ضربان قلب ذخیره و 3 بار در هفته و تمرینات مقاومتی هم با شدت 12 تکرار بیشینه و 2 بار در هفته انجام شد. هر دو نوع تمرینات به مدت 12 هفته ادامه یافتند. درصد چربی بدن با استفاده از روش پلتیسموگرافی و تجهیزات بادپاد ارزیابی گردید. دور کمر، وزن و قد نیز اندازه گیری شد، همچنین برای مقایسه متغیرهای پیش و پس از مرحله مداخله از آزمون تی همبسته استفاده شد.
یافته ها: درصد چربی بدن در دو گروهی که در تمرینات شرکت کرده بودند، تغییر معناداری نداشت. با این وجود، گروه کنترل افزایش معناداری را در این متغیر نشان داد (2/7±3/31 در مقابل 9/7±5/34). از سوی دیگر نمایه توده بدنی و دور کمر به طور معناداری در گروه هوازی کاهش یافت (7/9±2/86 و 1/11±3/87 WC:؛ 2/4±5/26 و 4/4±5/27 BMI:)، درحالی که گروه مقاومتی و گروه کنترل تفاوت معناداری را در این متغیرها نشان ندادند. تمرینات هوازی و مقاومتی باعث حفظ سطوح چربی بدن شدند.
نتیجه گیری: تمرینات هوازی به طور معناداری نمایه توده بدنی و اندازه محیط دور کمر را کاهش دادند. درصد چربی افرادی که در تمرینات حضور نداشتند، افزایش یافت.
اثر بازخورد تطبیقی- اجتماعی بر عملکرد تکلیف تولید نیرو در دختران با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثر بازخورد تطبیقی- اجتماعی بر
اجرای تکلیف تولید نیرو در دختران با کم توانی ذهنی بود. روش پژوهش، آزمایشی با طرح
پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین دانش آموزان دختر با کم توانی ذهنی
شهرستان شیراز46 دانش آموز دختر به روش
نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان بر اساس آزمون بیشترین انقباض ارادی
که در نخستین جلسه به وسیله دینامومتر دستی از آن ها به عمل آمد به دو گروه
آزمایشی 22 نفری در گروه بازخورد (هنجاری مثبت) و 24 نفری در گروه کنترل (بدون
دریافت بازخورد) تقسیم شدند. تحلیل کواریانس، عملکرد بهتر گروه آزمایشی را در
تکلیف تولید نیرو نسبت به گروه کنترل نشان داد. یافته های این پژوهش شواهدی را
برای اهمیت نقش انگیزشی بازخورد فراهم می آورد. بنابراین به علت تأثیر ویژه ای که
بازخورد تطبیقی- اجتماعی بر عملکرد تکلیف تولید نیرو در دانش آموزان با کم توانی ذهنی
دارد، به عنوان یک راهکار آموزشی مؤثر در زمینه آموزش مهارت ها به مربیان دانش آموزان
آموزش ویژه توصیه می گردد.
تاثیر نرم افزار چندرسانه ای زبان بر آموزش زبان و گفتار کودکان آسیب دیده شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش حاضر با هدف مطالعه تاثیر نرم افزار چندرسانه ای زبان بر آموزش زبان و گفتار کودکان آسیب دیده شنوایی انجام شد.
روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. از میان 60 نوآموز زیر 8 سال آسیب دیده شنوایی استان مازندران 30 نفر به عنوان نمونه به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به 2 گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. پیش آزمون از هر 2 گروه گرفته شد و بعد گروه آزمایش به مدت 2 ماه (15 جلسه) با نرم افزار آموزشی چندرسانه ای زبان و گفتار آموزش دیدند. در پایان از هر 2 گروه پس آزمون به عمل آمد. ابزارهای این پژوهش، آزمون تولد و نرم افزار چندرسانه ای زبان و گفتار بود و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد آموزش با نرم افزار در رشد گفتار و زبان کودکان آسیب دیده شنوایی تاثیر معنی دار دارد و (P<0/05) عملکرد کودکانی که به وسیله نرم افزار چندرسانه ای آموزش دیدند، در مقایسه با کودکانی که آموزش ندیدند، در آزمون زبان و گفتار به طور قابل ملاحظه ای بهتر شده است.
نتیجه گیری: آموزش با نرم افزار چندرسانه ای در رشد واژگان تصویری، درک دستوری و تولید کلمه کودکان آسیب دیده شنوایی تاثیرگذار است.
بررسی تحول تعریف نارسایی هوشی و تفاوت آن در نسخه چهارم و پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: تا سال 2002 دست کم ده بار در تعریف عقب ماندگی ذهنی تجدیدنظر شده است. انجمن نارسایی هوشی و تحولی آمریکا در سال 2007، واژه نارسایی هوشی را جایگزین عقب ماندگی ذهنی کرد. درحالی که در چهارمین ویرایش تجدیدنظر شده راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی از واژه عقب ماندگی ذهنی استفاده شده است. به همین سبب در مقاله های فارسی و انگلیسی هر 2 واژه به کاررفته اند. در حال حاضر، واژه نارسایی هوشی مورد تایید همگان از جمله انجمن روان پزشکی آمریکا (پنجمین ویرایش تجدیدنظر شده راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی) و سازمان بهداشت جهانی (ویرایش یازدهم طبقه بندی آماری بین المللی بیماری ها و مشکلات بهداشتی وابسته) قرار گرفته است.
نتیجه گیری: انتظار می رود که در مجله ها و فصلنامه های علمی و ارزشمند داخلی و خارجی از واژه منسوخ شده عقب ماندگی ذهنی استفاده نشود. پیشنهاد می شود متخصصان ایرانی گامی فراتر برداشته و نگرش مثبت تری به پدیده نارسایی هوشی داشته باشند تا واژه کودکان با نارسایی هوشی جایگزین کودکان عقب مانده ذهنی شود
رابطه تاب آوری و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ه دف این پژوهش تعیین رابطه بین تاب آوری و پیشرفت ت حصیلی در دانش آموزان کم شنوا مقطع راهنمایی شهرستان قروه بود. مطالعه حاضر از نوع همبستگی است. در این مطالعه 280 نفر از دانش آموزان کم شنوا (143 پسر و 137 دختر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از آزمودنی ها خواسته شد مقیاس تاب آوری کانرو دیویدسون را تکمیل کنند و از معدل کل سال تحصیلی 93-92 آنها استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین تاب آوری و پیشرفت تحصیلی، رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. تاب آوری می تواند پیشرفت تحصیلی را پیش بینی کند و با افزایش میزان تاب آوری، میزان پیشرفت تحصیلی نیز افزایش می یابد.
تأثیر چندرسانه ای آموزشی مبتنی بر الگوی طراحی آموزشی گانیه بر یادگیری و یادداری دانش آموزان کم توان ذهنی
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر چندرسانه ای آموزشی مبتنی بر الگوی طراحی آموزشی گانیه بر یادگیری و یادداری دانش آموزان کم توان ذهنی پایه ی ششم ابتدایی در درس علوم تجربی می باشد. روش انجام پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری، کلیه ی دانش آموزان دختر کم توان ذهنی پایه ی ششم ابتدایی بودند که در سال تحصیلی 94-1393 در مراکز استثنایی شهر خرم آباد تحصیل می کردند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش آزمون یادگیری و یادداری محقق ساخته بود. پیش آزمون یادگیری در هر دو گروه آزمایش و کنترل توسط پژوهشگر اجرا شد. سپس گروه آزمایش طی هشت جلسه با استفاده از چندرسانه ای که بر اساس الگوی گانیه تهیه شده بود آموزش دیدند و گروه کنترل با روش مرسوم آموزش دیدند. از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. پژوهشگر آزمون یادداری را دو هفته بعد از اتمام دوره بر روی دانش آموزان اجرا کرد. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از روش های آماری در دو سطح توصیفی و استنباطی استفاده شده است. یافته ها نشان داد که بین میزان یادگیری و یادداری گروه آزمایش و کنترل در درس علوم تفاوت معناداری وجود دارد و گروه آزمایش از یادگیری و یادداری بهتری بهره مند شده است.
اثرات داشتن خواهر یا برادر با ناتوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: پرورش یک کودک با ناتوانی در خانواده نه تنها والدین، بلکه سایر فرزندان خانواده را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. درواقع به دلیل این که رابطه خواهران و برادران نسبت به روابط دیگر پایدارتر و طولانی تر است؛ قوت و رشد این رابطه می تواند رشد، رفتار، شخصیت، نگرش و هویت یابی آن ها را تحت تاثیر قرار دهد. این گروه از خواهران و برادران ازیک طرف به دلیل مشکلاتی مانند احساس های متضاد، متعارض، حقارت، ظلم و تبعیض که والدین به دلیل داشتن فرزند دارای ناتوانی با آن مواجه اند، تحت فشار هستند و از طرف دیگر، ناتوانی خواهر یا برادر با ناتوانی، بر رابطه خواهر و برادران تاثیر گذاشته و آن ها را در مخاطره اختلال های گوناگون قرار می دهد.
نتیجه گیری: در این مقاله نخست در مورد رابطه خواهران و برادران به ویژه زمانی که یک کودک با ناتوانی در خانواده وجود دارد، بحث، سپس اثرات مثبت و منفی داشتن خواهر یا برادر با ناتوانی ارایه شده است، سرانجام اثرات داشتن خواهر یا برادر با ناتوانی بر اساس جنسیت بیان و در پایان نتیجه گیری شده است.
مقایسه ویژگی های شخصیتی و بهزیستی مادران با و بدون فرزند آسیب دیده شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: والدین و به ویژه مادران دارای فرزند با نیازهای ویژه به سبب داشتن چنین فرزندی می توانند در معرض مخاطراتی قرار گیرند که بررسی آن ها می تواند در پیشبرد اهداف آموزشی و توان بخشی بسیار مهم باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی و بهزیستی مادران با و بدون فرزند آسیب دیده شنوایی بود.
روش: روش پژوهش علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل همه مادران دارای فرزند آسیب دیده شنوایی در حال تحصیل در مدارس ویژه افراد دارای آسیب شنوایی در شهر کرج بود که تعداد 57 مادر دارای فرزند آسیب دیده شنوایی و با رعایت همتاسازی با گروه نخست تعداد 57 مادر بدون فرزند آسیب دیده شنوایی به عنوان نمونه انتخاب شده و به تکمیل پرسش نامه 5 عاملی شخصیت نئو و بهزیستی کی یز پرداختند.
یافته ها: داده های گردآوری شده با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی و بهزیستی مادران 2 گروه تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0p>) اما بین متغیرهای ویژگی های شخصیتی و بهزیستی رابطه معناداری وجود دارد (01/0p<).
نتیجه گیری: برای افزایش سطح بهداشت روانی مادران دارای فرزند آسیب دیده شنوایی ارایه راهکارهایی از سویی مشاوران و برگزاری کارگاه های آموزشی می تواند سودمند باشد.
تاثیر تمرین های مقاومتی در نیمرخ هورمونی و ایمونوگلوبین بزاق بزرگسالان دارای نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثرات تمرین های مقاومتی در سطوح ایمونوگلوبین A بزاق و نیمرخ هورمونی بزرگسالان کم تحرک با نشانگان داون طراحی شده بود.
روش: درمجموع 40مرد بزرگسال دارای نشانگان داون از طریق گروه های مختلفی که به افراد با کم توانی ذهنی کمک می کردند، به کارگرفته شدند. همه شرکت کنندگان تاییدیه پزشکی را برای شرکت در فعالیت های بدنی کسب کردند. به صورت تصادفی 24نفر از بزرگسالان انتخاب شده و شروع به انجام تمرین های مقاومتی در یک چرخه 16ایستگاهی به مدت 12هفته با 3روز در هفته کردند. شدت تمرین ها براساس عملکرد آزمون 8 تکرار بیشینه برای هر تمرین بود. گروه گواه نیز شامل 16 بزرگسال دارای نشانگان داون بود که از لحاظ سن، جنسیت و نمایه توده بدنی، همسان سازی شده بودند. سطوح کورتیزول، تستوسترون و ایمونوگلوبین A بزاق توسط روش الایزا اندازه گیری شد. عملکرد وظایف کاری هم با استفاده از آزمون چیدن مکرر جعبه های سنگین مورد ارزیابی قرارگرفت.
یافته ها: تمرین های مقاومتی به طور معناداری غلظت ایمونوگلوبین A بزاق (94/0d=؛ 0120/0P=) و سطوح تستوسترون (57/1d=؛ 0088/0P=) را در گروه تجربی افزایش داده بود. افزون براین، عملکرد وظایف کاری نیز بهبودیافته بود، درحالی که هیچ تغییری در گروه گواه که ورزش نکرده بودند، مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتیجه این که، یک پروتکل تمرین های مقاومتی کوتاه مدت، پاسخ های ایمنی مخاطی و همچنین سطوح تستوسترون بزاق را در بزرگسالان کم تحرک دارای نشانگان داون بهبود داده است
نقش بازی های حرکتی، نقاشی و موسیقی در کاهش مشکلات رفتاری تحصیلی کودکان دارای مشکلات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: امروزه شاهد شیوع روزافزون ناتوانی ها و مشکلات یادگیری در بین دانش آموزان هستیم. این اختلال ها در 3دسته کلی اختلال خواندن، اختلال ریاضی و اختلال نوشتاری قابل تقسیم هستند که بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی دانش آموزان تاثیرگذارند. به دلیل این که دانش آموزان به عنوان منابع انسانی و قشر کارآمد جامعه نقش بسزایی در آینده هر کشور بازی می کنند، آشکار است تا چه اندازه لزوم دستیابی به روش هایی برای کاهش مشکلات رفتاری و تحصیلی در آن ها ضروری به نظرمی رسد. در پژوهش حاضر از بین روش های درمانی موجود به طور اختصار بازی های حرکتی، نقاشی و موسیقی مورد بررسی قرارگرفته اند. بررسی ها نشان داد بازی های حرکتی ریتمیک در بهبود عملکرد آزمودنی ها و کاهش این نوع مشکلات موثر است. این بازی ها سبب افزایش مهارت حل مسئله، برنامه ریزی و مهارت سازمان دهی رفتاری هیجانی در کودکان با مشکلات یادگیری می شد.
نتیجه گیری: با توجه به این که نتایج نشان داده بود استفاده از نقاشی می تواند نقش موثری در کاهش مشکلات رفتاری کودکان دارای مشکلات یادگیری ازجمله پرخاشگری داشته باشد. باید معلمان و والدین در جریان سودمندی این نوع درمان که به طور تقریبی برای همه کم هزینه و امکانپذیر است، قراربگیرند و برای استفاده از آن آموزش ها و تشویق های لازم را دریافت کنند.