فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱٬۸۳۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، سنجش اثربخشی آموزش حل مسئله بر خودتعیینی در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری بود. نمونه پژوهش مشتمل بر 30 دانش آموز پسر مبتلا به ناتوانی یادگیری در پایه پنجم دبستان بود که به شیوه هدفمند از مراکز اختلالات یادگیری در سطح شیراز انتخاب شدند. افراد نمونه به گونه تصادفی در هر دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند و گروه آزمایش آموزش حل مسئله را دریافت کرد. از مقیاس خودتعیینی شلدون و دسی (1996) به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. این پرسش نامه دارای دو بعد انتخاب و خودآگاهی بود. پایایی این مقیاس از روش آلفای کرونباخ و روایی این مقیاس از روش همسبتگی نمره ابعاد با نمره کل سنجیده شد و نتایج حاکی از روایی و پایایی قابل پذیرش ابزار می باشد. پیش از شروع آموزش حل مسئله، مقیاس خودتعیینی در هر دو گروه به عنوان پیش آزمون اجراء شد. جلسه های آموزشی با استفاده از داستان گویی مشتمل بر 18 جلسه 90 دقیقه ای بود و هر هفته 3 بار تشکیل می شد در حالی که گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. پس از آموزش، مقیاس خودتعیینی به وسیله دانش آموزان هر دو گروه به عنوان پس آزمون تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نهایی این پژوهش نشان دادند، دانش آموزانی که آموزش حل مسئله را دریافت کرده بودند، در خودتعیینی، ابعاد انتخاب و خودآگاهی نسبت به دانش آموزانی که آموزش حل مسئله را دریافت نکرده بودند، نمره ای بیش تر داشتند. بنابراین، یافته های مطالعه نشان داد که آموزش حل مسئله در خودتعیینی تأثیر مثبت دارد.
مقایسه اختلالات اضطرابی و مدرسه هراسی در دانش آموزان نارساخوان و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:هدف پژوهش حاضر مقایسه اختلالات اضطرابی و مدرسه هراسی در دانش آموزان نارساخوان و عادی بود. روش: پژوهش حاضر، از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه چهارم، پنجم و ششم ابتدایی مبتلا به نارساخوانی مراجعه کننده به مراکز اختلالات یادگیری شهرهای بوشهر و برازجان و کلیه دانش آموزان عادی دختر و پسر پایه چهارم، پنجم و ششم ابتدایی شهرهای بوشهر و برازجان در سال تحصیلی 95-94 تشکیل دادند به منظور انجام این پژوهش، 78 نفر از دانش آموزان مشکوک به نارساخوانی به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و سپس از میان آن ها تعداد 50 دانش آموز پس از اجرای آزمون های تشخیصی (از جمله آزمون هوش وکسلر کودکان، آزمون خواندن، آزمون ADHDو آزمون اختلال سلوک) به صورت تصادفی برگزیده شدند و 50 دانش آموز عادی نیز به روش تصادفی مرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. هر دو گروه پرسش نامه تشخیص اختلالات مرتبط با اضطراب کودکان بیرماهر و همکاران را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA)استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین دانش آموزان نارساخوان و عادی از لحاظ اختلالات اضطرابی و مدرسه هراسی تفاوت معنی دار وجود دارد. بین دانش آموزان نارساخوان و عادی از لحاظ اضطراب تعمیم یافته، اضطراب اجتماعی، اضطراب جدایی و هراس/ جسمانی شکل تفاوت معنی دار به دست آمد (001/0 ≤ P). نتیجه گیری :بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که در طراحی و برنامه ریزی مداخله های درمانی برای دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی می بایست وضعیت طیف اختلالات اضطرابی و مدرسه هراسی آنان در نظر گرفته شود تا بتوان کارآیی این مداخلات را افزایش داد.
مقایسه محتوا، نوع ارائه آموزش و تجهیزات کارگاهی در برنامه آموزش حرفه ای به دانش-آموزان اتیسم، کم توان ذهنی و چندمعلولیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه محتوا، نوع ارائه آموزش و تجهیزات کارگاهی در برنامه آموزش حرفه ای به دانش آموزان اتیسم، کم توان ذهنی و چندمعلولیتی در دوره اول و دوم دبیرستان است. روش: روش این پژوهش از نوع ارزشیابی بود که در آن نمونه ای شامل 39 کلاس درس از ده مجتمع آموزشی در دو دوره اول و دوم دبیرستان و در سه گروه از دانش آموزان با نیازهای ویژه یعنی اتیسم، کم توان ذهنی و چندمعلولیتی انتخاب شدند. شیوه انتخاب گروه کم توان ذهنی به صورت تصادفی و شیوه انتخاب دو گروه دانش آموزان بااختلال اتیسم و چندمعلولیتی به صورت تمام شماری بود. 52 دبیر در دوره اول دبیرستان و 48 دبیر در دوره دوم دبیرستان با استفاده از روش مصاحبه که توسط همکاران و آزمونگران طرح استفاده شد فهرست وارسی های مربوط به محتوای آموزش حرفه ای دوره اول و دوم دبیرستان را تکمیل نمودند. یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد که حدود 83 درصد کارگاه ها، 5 کارگاه از شش کارگاه کپسول آتش نشانی نداشته اند . میانگین نمره تناسب محتوای برنامه برای سه گروه دانش آموزان دارای اتیسم، کم توان ذهنی و چند معلولیتی دوره اول دبیرستان به ترتیب برابر با 17/50، 57/58 و 08/50 ، و در دوره دوم دبیرستان به ترتیب 59، 62/48 و 22/54 بوده است. در زمینه ارزشیابی نوع ارائه آموزش حرفه ای در دوره اول دبیرستان میانگین گروه های دانش آموزان با اختلال اتیسم، کم توان ذهنی و چندمعلولیتی به ترتیب 68، 91 و 88 ، در دروس مهارتی دوره دوم دبیرستان به ترتیب حدود 75، 91 و 97 و در دروس نظری دوره دوم دبیرستان حدود 83، 91 و 80 است. نتیجه گیری:در دوره اول دبیرستان از امکانات کارگاهی به طور مستقیم استفاده نمی شود و در دوره دوم دبیرستان بسیاری از تجهیزات وجود ندارد. در مورد محتوای آموزش حرفه ای در دوره اول و دوم دبیرستان نتایج نزدیک به میانگین است و برای بهبود محتوا لازم است اصلاحاتی صورت گیرد. در مورد نوع ارائه آموزش حرفه ای در دوره اول و دوم دبیرستان نتایج بالاتر از میانگین است ولی باز هم می توان برای بهبود وضعیت اصلاحاتی اعمال نمود. در ضمن تفاوتی بین گروه های اتیسم، کم توان ذهنی و چندمعلولیتی در اکثر اهداف مشاهده نشد و تنها در دوره دوم دبیرستان وضعیت ارائه آموزش گروه کم توان ذهنی و چندمعلولیتی مناسبتر از گروه اتیسم است.
رابطه الگوهای پردازش حسی با کارکردهای اجرایی در دانش آموزان با اختلال اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه ی الگوهای پردازش حسی با کارکردهای اجرایی در دانش آموزان با اختلال اوتیسم از دیدگاه معلمان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 50 دانش آموز با اختلال اوتیسم پس از بررسی ملاک های ورودی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش الگوهای پردازش حسی از نیمرخ حسی دان فرم مدرسه و برای ارزیابی کارکردهای اجرایی از سیاهه رتبه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (توزیع فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و برای استنباط از داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد بین الگوهای پردازش حسی با کارکردهای اجرایی رابطه منفی معنی دار وجود دارد. با استناد به یافته های این پژوهش می توان پیشنهاد کرد که از مداخله های پردازش حسی بهنگام برای بهبود کارکردهای اجرایی استفاده شود.
طراحی نرم آفزار آموزش خواندن کاربردی خانواده محور و ارزیابی اثربخشی آن بر مهارت های زبان بیانی، درکی وگفتاری دانش آموزان آهسته گام با نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
: هدف : هدف از پژوهش حاضر ، طراحی نرم افزارآموزش خواندن کاربردی خانواده محور و ارزیابی اثر بخشی آن بر مهارت های زبان بیانی،درکی و زبان گفتاری در دانش آموزان آهسته گام با نشانگان داون بود. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و مطالعه ای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون، پیگیری با گروه آزمایش و کنترل است.20 دانش آموز آهسته گام با نشانگان داون به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند.اجرای تست هوشی وکسلر و آزمون TOLD و آزمون درک واژگان تصویری پی بادی بر دانش آموزان در پیش آزمون و اجرای آزمون TOLD در پس آزمون و یک ماه ونیم بعد در مرحله پیگیری صورت گرفت. یافته ها با روش تحلیل کوواریانس یک راهه و تحلیل اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرنی مورد بررسی قرار گرفتند.یافته ها:یافته ها درباره مهارت های زبان بیانی، درکی و زبان گفتاری تفاوت معنی داری را بین میانگین گروه های آزمایش وکنترل، با برتری نمرات گروه آزمایش نشان داد و این تفاوت در مرحله پیگیری پایدار ماند. نتیجه گیری: نرم آفزار آموزش خواندن کاربردی خانواده محور برافزایش مهارت های زبان بیانی،درکی و زبان گفتاری دانش آموزان آهسته گام با نشانگان داون مؤثر بود و این اثر پایدار ماند.توجه به آموزش توسط فناوری های نوین در قالب نرم آفزارهابرای کودک با نشانگان داون به ویژه با تکیه مشارکت خانواده ضروری به نظر می رسد . نرم آفزارآموزش خواندن کاربردی خانواده محور می تواندبرای کودک ،خانواده ها و مربیان در جهت آموزش مورد استفاده قرار گیرد.
پیامدهای داشتن خواهر یا برادر آسیب دیده شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه:با وجود انبوه مقاله های موجود پیرامون کودکان آسیب دیده شنوایی، مقالات معدودی به طور ویژه به خواهران و برادران کودکان آسیب دیده شنوایی پرداخته اند. هدف مقاله حاضر، بررسی پیامدهای داشتن خواهر یا برادر با آسیب شنوایی است.
روش: در این مقاله، به پژوهش های مرتبط انجام یافته و منتشرشده در بانک های اطلاعاتی و نیز کتاب های معتبر، پرداخته شده است.
یافته ها: منابع یافت شده، در دامنه زمانی سال 1976 تا 2015 قرار دارند. بررسی پژوهش ها حاکی از یافته های متناقض درمورد خواهران و برادران کودکان آسیب دیده شنوایی بوده است.
نتیجه گیری: پژوهشگران پیامدهای داشتن خواهر یا برادر آسیب دیده شنوایی را به صورت طیفی که از یک سو مثبت و از سوی دیگر منفی بود، نشان داده اند.
ارزشیابی از فرآیند یاددهی- یادگیری، سازماندهی، تحقق اهداف و محتوای برنامه درسی دوره ی پیش دبستانی کم توان ذهنی: مدل هاموند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی از برنامه درسی دوره پیش دبستانی دانش آموزان کم توان ذهنی صورت گرفت. روش تحقیق ارزشیابانه و جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران، معلمان و اولیای دانش آموزان مراکز استثنایی استان آذربایجان غربی و مشاهده گران از این مراکز بودند. روش نمونه گیری برای مدیران و معلمان به صورت سرشماری و برای اولیای دانش آموزان، خوشه ای چندمرحله ای و مشاهده گر برای هر مرکز دو نفر بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (t تک متغیره) استفاده گردید. برای گردآوری داده ها از ابزارهای پرسش نامه، چک لیست، سؤالات بازپاسخ و نمرات دانش آموزان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که کیفیت سازماندهی منابع انسانی از نظر مدیران، معلمان و مشاهده گران و اولیا نامطلوب می باشد. کیفیت محتوای برنامه درسی دانش آموزان از نظر تمام گروه ها مطلوب می باشد. کیفیت فرآیند تدریس به صورت تئوری از نظر مدیران و معلمان مطلوب و از نظر اولیا نامطلوب می باشد. کیفیت فرآیند تدریس در بخش عملی از نظر تمامی گروه های شرکت کننده مطلوب می باشد. کیفیت تحقق اهداف حیطه رشد اجتماعی- هیجانی از نظر مدیران و معلمان مطلوب و ارزیابی دفترچه های ارزشیابی نسبتاً مطلوب و از نظر اولیا نامطلوب می باشد و در نهایت کیفیت تحقق اهداف حیطه زبان، برقراری ارتباط و سوادآموزی از نظر مدیران و اولیا نامطلوب، از نظر معلمان مطلوب، و ارزیابی دفترچه های ارزشیابی نوآموزان نسبتاً مطلوب می باشد. در قسمت بحث و نتیجه گیری به تبیین نتایج و ارائه پیشنهاداتی، پرداخته شد.
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بین فردی و حل مسئله اجتماعی بر بهبود رفتار سازگارانه و عمکرد تحصیلی دانش آموزان دختر باکم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بین فردی و حل مسئله اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر با کم توانی ذهنی دوره ابتدایی شهر قم انجام شد .روش این پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون _ پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه گیری به روش در دسترس انجام شد. نخست از همه مدارس استثنایی موجود، 2 مدرسه به صورت در دسترس انتخاب، سپس 30 نفر از دانش آموزانی که ملاک های ورود را داشتند، انتخاب گردیدند و در دو گروه آزمایش و گواه قرار داده شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل آزمون هوش وکسلر، مقیاس سازگاری اجتماعی واینلند، فهرست اجتماعی ماتسون، و اجرای برنامه آموزشی مهارت های ارتباطی بین فردی و حل مسئله اجتماعی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و تک متغیره با اندازه گیری مکرر استفاده شد.نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری در میانگین سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی (05/0p<)، بین گروه کنترل و آزمایش وجود دارد. آموزش مهارت های ارتباطی موجب کاهش رفتارهای نامناسب دانش آموزان دختر با کم توانی ذهنی و افزایش سازگاری اجتماعی آن ها در تمامی خرده آزمون های سازگاری اجتماعی و نیز بهبود عملکرد تحصیلی آن ها شده بود. این برنامه آموزشی بیشترین تأثیر را بر بهبود مهارت های زندگی نشان داد. می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های ارتباطی بین فردی و حل مسئله اجتماعی موجب بهبود سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با کم توانی ذهنی می شود.
رابطه بین هوشبهر با تعادل پویا در دانش آموزان پسر با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کم توان ذهنی، یکی از متداول ترین معلولیت های ذهنی است که حدود 3 درصد از جمعیت جهان را به خود اختصاص داده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش بهر و تعادل ایستا و پویا در کودکان کم توانان ذهنی است. نمونه آماری پژوهش شامل 31 دانش آموز پسر عقب مانده ذهنی که در دوگروه (کنترل 14 نفر با میانگین سن02/3±07/11سال، قد86/7±152سانتیمتر، وزن 08/8±07/44کیلوگرم) و (17نفر تجربی با میانگین سن 95/1±23/11سال، قد 07/7±147سانتیمتر، وزن 85/4±11/38کیلوگرم ) است که به صورت تصادفی هدف دار به عنوان آزمودنی انتخاب شده اند. اطلاعات فردی که شامل: قد، وزن و سوابق پزشکی با استفاده از پرونده پزشکی دانش آموزان جمع آوری گردید. برای ارزیابی نتایج از آزمون همبستگی پیرسون استفاده گردید. نتایج نشان دادند رابطه معنی داری میان هوشبهر و تعادل وجود ندارد (p≤0.05). افراد مبتلا به مشکل کم توان ذهنی در مقایسه با افراد طبیعی دچار تاخیر در رشد حرکتی بوده و دارای سطح IQ پایین تری هستند که به نظر می رسد باعث کاهش تعادل در آنها می شود. همچنین بهبود مهارت های تعادلی از طریق طراحی و اجرای برنامه های تمرینی تعادلی برای کودکان کم توان ذهنی از سوی مربیان و معلمان ورزش به ویژه در سنین کمتر که الگوهای حرکتی آنان در حال شکل گیری است، میتواند مورد تأکید قرار گیرد.
اثربخشی غنی سازی ارتباط بر کاهش دلزدگی زناشویی والدین کودکان آسیب دیده بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﻣﻘﺪﻣﻪ: ﻫﺪﻑ ﺍیﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ، ﺗﻌییﻦ تاثیر غنی سازی ارتباط ﺑﺮ کاهش دلزدگی ﺯﻧﺎﺷﻮیی والدین کودکان آسیب دیده بینایی ﺑﻮﺩ.
ﺭﻭﺵ: روش ﭘﮋﻭﻫﺶ آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون ﺑﺎ ﮔﺮﻭﻩ کﻨﺘﺮﻝ بود. 12 ﺯﻭﺝ ﺍﺯ والدین کودکان آسیب دیده بینایی که فرزندشان در سال تحصیلی 94 – 1393 مشغول به تحصیل بودند ﺩﺭ 2 ﮔﺮﻭﻩ ﺁﺯﻣﺎیﺶ (6 زوج) ﻭ ﮔﻮﺍﻩ (6 زوج) به طور ﺗﺼﺎﺩﻓی ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. ﻣﺘﻐیﺮ ﻣﺴﺘﻘﻞ غنی سازی ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ 8 ﺟﻠﺴﻪ ﺭﻭی ﮔﺮﻭﻩ ﺁﺯﻣﺎیﺶ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪ؛ ﺩﺭ ﮔﺮﻭﻩ ﮔﻮﺍﻩ ﻫیﭻ مداخله ای ﺻﻮﺭﺕ ﻧﮕﺮﻓﺖ. ﺍﺑﺰﺍﺭ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﭘﺮﺳﺶﻧﺎﻣﻪ دلزدگی پاینز (CBM) ﺑﻮﺩ. ﺑﺮﺍی ﺗﺤﻠیﻞ ﺩﺍﺩﻩﻫﺎ ﺍﺯ آزمون ﺗﺤﻠیﻞ ﮐﻮﻭﺍﺭیﺎﻧﺲ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪ.
یافته ها: ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ آﻣﻮزش غنی سازی ارتباط به طور ﻣﻌﻨ ﺎداری ﺑ ﺮ دﻟﺰدﮔ ﯽ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ و مولفه های آن در والدین ﮐﻮدﮐﺎن آسیب دیده بینایی ﻣوﺛﺮ ﺑﻮده و والدین در ﮔﺮوه آزﻣﺎﯾﺸﯽ ﮐﺎﻫﺶ ﻣﻌﻨﺎداری را در دﻟﺰدﮔﯽ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ.
نتیجه گیری: ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ یافته های اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، می توان روش مداخله ای غنی سازی ارتباط را به عنوان ﯾﮏ روش موثر در ﮐﺎﻫﺶ دﻟﺰدﮔﯽ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ والدین دارای کودک آسیب دیده بینایی و اﻓﺰاﯾﺶ ﺳﻄﺢ ﺳﻼﻣﺖ ﺧ ﺎﻧﻮاده به عنوان ﯾﮏ ﺳﯿﺴﺘﻢ، ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد داد.
تاثیر ورزش در دانش آموزان با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: دانش آموزان با کم توانی ذهنی از جمله افرادی هستند که به علت شرایط ذهنی و روانی ویژه در مقایسه با افراد سالم تحرک کمتری داشته و به همین علت دچار ضعف های جسمی- حرکتی می شوند. تربیت بدنی یکی از حوزه های مهم تعلیم و تربیت است که نقش مهمی در تحقق اهداف تعلیم و تربیت ایفا می کند. در این مقاله به ارایه نتایج پژوهش های مختلف که تاثیر روش های تمرینی و ورزشی گوناگون را بر عوامل مختلف آمادگی جسمی، کنترل قامت و شاخص های جسمی، سلامت روانی و یادگیری مهارت ها نشان داده اند، پرداخته شده است.
نتیجه گیری: نتیجه بررسی پژوهش های گوناگون نشان داد که ورزش در ابعاد گوناگونی برای دانش آموزان با کم توانی ذهنی سودمند است. این شاخص ها شامل بهبود آمادگی جسمی به ویژه قلبی- عروقی و آمادگی عضلانی، تعادل، وضعیت بدنی از جمله زوایای ستون فقرات و ناهنجاری های اندام تحتانی، رفتار سازشی، سازگاری اجتماعی، رشد شناختی، یادگیری حرکتی وکاهش پرخاشگری هستند. تمرین ها نیز می تواند برنامه های تمرینی منظم یا رشته های مختلف ورزشی، روش های مستقیم و غیرمستقیم ورزشی از جمله کلاس های تربیت بدنی مدرسه یا تمرین های منظم مقاومتی با وزنه، تمرینات اصلاحی و بازی درمانی باشد. در نتیجه به نظر می رسد با برنامه مناسب فعالیت بدنی، این افراد فرصت خواهند داشت از لحاظ بدنی، روانی و مهارتی تربیت شده و یک زندگی فعال و سالم را هنگام ورود به بزرگسالی داشته باشند و این نشان از ضرورت فعالیت بدنی و تربیت بدنی در میان این افراد دارد.
مقایسه سازگاری تحصیلی در دانش آموزان پسر دارای مشکلات یادگیری و دانش آموزان پسر دارای پیشرفت تحصیلی پایین، متوسط و بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف از این پژوهش، مقایسه سازگاری تحصیلی در دانش آموزان پسر دارای مشکلات یادگیری و دانش آموزان پسر دارای پیشرفت تحصیلی پایین، متوسط و بالا بود.
روش: آزمودنی های پژوهش شامل 160 دانش آموز پسر (40 نفر دارای مشکلات یادگیری، 40 نفر دارای پیشرفت تحصیلی پایین، 40 نفر دارای پیشرفت تحصیلی متوسط و 40 نفر دارای پیشرفت تحصیلی بالا) پایه تحصیلی دوم راهنمایی بود که به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از میان دانش آموزان مدارس راهنمایی پسرانه اردبیل انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه شخصیتی کالیفرنیا، آزمون هوشی ریون، آزمون های محقق ساخته خواندن، نوشتن و ریاضیات استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) نشان داد میانگین نمره های سازگاری تحصیلی در دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی بالا، بیشتر از دانش آموزان دارای مشکلات یادگیری، دارای پیشرفت تحصیلی پایین و متوسط است؛ این در حالی است که بین دانش آموزان دارای مشکلات یادگیری و دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی پایین و متوسط تفاوت معنی داری به دست نیامد.
نتیجه گیری: از این یافته ها می توان درزمینه آموزش و خدمات مشاوره ای برای دانش آموزان یاد شده استفاده کرد.
تأثیر آموزش به سبک محاوره ای از طریق چندرسانه ای بر افزایش مهارت های ارتباطی دانش آموزان کم شنوا
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش به سبک محاوره ای از طریق چندرسانه ای برافزایش مهارت های ارتباطی دانش آموزان دختر کم شنوا مقطع ابتدایی شهر تهران صورت پذیرفته است. روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان کم شنوا پایه ششم ابتدایی شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 15 نفر از دانش آموزان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه سنجش مهارت ارتباطی عطارها که دارای سه زیر مقیاس است، بود. گروه آزمایش طی هفت جلسه با استفاده از نرم افزار چندرسانه ای محقق ساخته آموزش دیدند و گروه کنترل به دوراز متغیر مستقل نگاه داشته شد. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از روش های آماری در دو سطح توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (تحلیل کوواریانس تک متغیری) استفاده شده است. به طورکلی نتایج به دست آمده حاکی از این بود که چندرسانه ای به سبک محاوره ای باعث بهبود در مقیاس های مهارت های ارتباطی ازجمله مدیریت هیجانات، ادراک دیگران و ابراز وجود در دانش آموزان کم شنوا شده است؛ بنابراین، نتایج این پژوهش بیانگر نقش مثبت آموزش به سبک محاوره ای از طریق چندرسانه ای در افزایش مهارت های ارتباطی دانش آموزان کم شنوا بود.
نیازسنجی پیش حرفه ای برای دانش آموزان کم توان ذهنی از والدین و معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر نیازسنجی پیش حرفه ای برای دانش آموزان کم توان ذهنی از والدین و معلمان است. بر همین اساس در این پژوهش از ابزار پرسشنامه نیازسنجی با استفاده از دو فرم والدین و معلم (محقق ساخته) استفاده شده است. نمونه آماری مورد مطالعه شامل 30 نفر از والدین با فرزند کم توان ذهنی و 30 نفر از معلمان شاغل در مدارس ویژه شهرستان خدابنده می باشد که به صورت گزینش هدفمند انتخاب شدند. جهت انجام پژوهش، پرسشنامه نیاز سنجی بین والدین و معلمان اجرا شد. نتایج به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که برای آموزش مهارت های پیش حرفه ای به دانش آموزان کم توان ذهنی بهتر است مقوله ها و نیازهای آموزشی مانند؛ مهارت های اجتماعی، مهارت های شناختی، مهارت های پایه تحصیلی، مهارت های روابط بین فردی، مهارت های ارتباطی، مهارت های عملکردی، تقویت اعتماد به نفس، تقویت خلاقیت، استفاده از افراد متخصص در آموزش مهارت های حرفه ای، آموزش مهارت ها و حرفه های مناسب در برنامه آموزشی گنجانده و اجرا شوند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که دانش آموزان کم توان ذهنی صرف نظر از علل و سطح کم توان ذهنی شان، نیازمند آموزشی هستند که آنها را برای زندگی مستقل آماده کند. بدین منظور اجرای برنامه های آموزشی جهت افزایش توانایی آنها برای کارکرد مستقل تر در زندگی روزمره بسیار ضروری است و یکی از اقدامات اساسی برای دستیابی به این هدف، نیازسنجی پیش حرفه ای برای دانش آموزان کم توان ذهنی است. در واقع آموزش مهارت های پیش حرفه ای، آماده سازی کودکان کم توان ذهنی جهت ورود به دوره حرفه آموزی و محیط کار ضروری می باشد.
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر بهبود هراس اجتماعی افراد دارای آسیب شنوایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات نشان می دهند که افراد با آسیب شنوایی، دارای اختلالات اضطرابی از جمله هراس اجتماعی می باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی در درمان هراس اجتماعی افراد آسیب دیده شنوایی انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه شاهد و پیگیری بود. از میان کلیه دانش آموزان آسیب دیده شنوایی 8 تا 18 ساله شهر اراک، 22 نفر که در پرسش نامه هراس و اضطراب اجتماعی Turner نمرات بالایی را به دست آوردند، انتخاب شدند و پس از همتاسازی، بر حسب هوش و سن به صورت تصادفی در دو گروه شاهد و آزمایش قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت دو ماه، 2 جلسه در هفته، آموزش دیدند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های Independent t و تحلیل کوواریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: گروه آزمایش عملکرد بهتری در پس آزمون و همچنین، در موقعیت پیگیری (001/0 > P) نسبت به گروه شاهد داشت. بر اساس یافته ها، آموزش مهارت ها تأثیر قابل ملاحظه ای بر کاهش هراس اجتماعی این افراد داشت.
نتیجه گیری: با استناد به یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر، می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های اجتماعی می تواند به عنوان یک روش مداخله ای، در کاهش هراس اجتماعی افراد آسیب دیده شنوایی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی آموزش کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سلامت عمومی مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: ذهن گاهی؛ هوشیاری غیرقضاوتی، غیرقابل توصیف و مبتنی بر زمان حال نسبت به تجربه است که در یک لحظه ویژه در محدوده توجه یک فرد قراردارد. این روش، در کاهش تنیدگی و افزایش سلامتی روانی، نتایج مثبتی داشته است. هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر سلامت عمومی مادران کودکان کم توان ذهنی بود.
روش: روش پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود که با ابزار اندازه گیری پرسش نامه سلامت عمومی انجام گرفت. جامعه آماری شامل تمامی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی مدارس استثنایی شهر اصفهان بودند که نمونه آماری به صورت تصادفی خوشه ای و با استفاده از روش غربالگری انتخاب شدند، به این صورت که پس از پرکردن پرسش نامه سلامت عمومی 30نفر که بالاترین نمره را در پرسش نامه کسب کرده بودند به 2گروه آزمایش و گواه، به شیوه تصادفی تقسیم شدند. مادران گروه آزمایش 8جلسه 2ساعته برنامه آموزش ذهن آگاهی را دریافت کردند.
یافته ها : نتایج تحلیل واریانس آمیخته همراه با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش ذهن آگاهی در ارتقای سلامت عمومی مادران در سطح (01/0≥P)معنادار بودهاست.
نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی درمان در افزایش سلامت عمومی مادران کودکان کم توان ذهنی،این روش درمانی می تواند برای مراجعانی که به منظور دریافت درمان اثربخش به مراکز مشاوره مراجعه می کنند، گزینه مناسبی باشد
رابطه راهبردهای مقابله ای و سلامت عمومی با شیوه ادراک والدین دارای فرزند آسیب دیده شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه میان راهبردهای مقابله ای و سلامت عمومی با شیوه ادراک والدین دارای فرزند آسیب دیده شنوایی بود.
روش: در این پژوهش که از نوع همبستگی بود، 71 نفر از دانش آموزان آسیب دیده شنوایی به همراه والدین خود شرکت داشتند. ابزار مورد استفاده شامل پرسش نامه راهبردهای مقابله ای لازاروس، پرسش نامه سلامت عمومی و پرسش نامه شیوه ادراک والدین بود. آزمون های آماری استفاده شده شامل آزمون ضریب همبستگی پیرسون بود.
یافته ها: میان راهبردهای مقابله ای و سلامت عمومی والدین با شیوه ادراک والدین رابطه معناداری (01/0p<) وجود دارد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد برای بهبود شیوه ادراک والدین، ارایه راهکارهایی به والدین و به ویژه مادران در زمینه سلامت عمومی و بهداشت روانی می تواند راهگشای مفید و مناسبی باشد.
اثربخشی آموزش کارکرد های اجرایی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان با نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش کارکرد های اجرایی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان با نارساخوانی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعهء آماری شامل همه دانش آموزان با نارساخوانی پایه دوم و سوم شهرستان عباس آباد استان مازندران در طی سال تحصیلی 92- 1391 بود که 20 نفر از آن ها بر حسب شرایط ورود به پژوهش انتخاب و به طور تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. آموزش کارکرد های اجرایی طی 10 جلسه به مدت 1 ماه به گروه آزمایش ارایه شد، در حالی که گروه کنترل چنین آموزشی را دریافت نکرد. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با پرسش نامهء مهارت های اجتماعی گرشام ( 1999) مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه از نظر مهارت های اجتماعی وجود دارد. بدین معنا که آموزش کارکردهای اجرایی توانسته است میزان مهارت های اجتماعی دانش آموزان با نارساخوانی را افزایش دهد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که در آموزش و درمان دانش آموزان با نارساخوانی، تقویت کارکردهای اجرایی باید به عنوان یکی از محورهای اصلی مورد توجه متخصصان و مربیان قرار گیرد.
بررسی میزان عملکرد درس حرفه آموزی در دانش آموزان کم توان ذهنی از دیدگاه دبیران مدارس استثنایی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه : هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان عملکرد درس حرفه آموزی در دانش آموزان کم توان ذهنی از دیدگاه دبیران مدارس استثنایی شهر اصفهان بود.
روش: در این پژوهش 108نفر از دبیران مدارس استثنایی شهر اصفهان مشارکت کرده اند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم با توجه به ناحیه محل خدمت انتخابشده اند. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی بود. در این پژوهش از یک پرسش نامه محققساخته 66سوالی استفادهشد. این پرسش نامه دارای روایی صوری و محتوایی بوده و پایایی آن بهروش ضریب آلفای کرونباخ 95/0 به دستآمد. داده های حاصل از این پژوهش به وسیله آزمون های تی تک نمونه ای، تی مستقل، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی ال اس دی تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشانداد که عملکرد درس حرفه آموزی و ابعاد آن یعنی خودکفایی مهارت های اجتماعی و روانی حرکتی بالاتر از حد متوسط شده است. همچنین یافته ها نشان داد که بین میانگین نمره های عملکرد درس حرفه آموزی از نظر دبیران نواحی مختلف و سوابق خدمتی گوناگون تفاوت معنی داری وجوددارد ولی بین میانگین نمره های عملکرد با توجه به متغیر جنسیت، مدرک و رشته تحصیلی تفاوت معنی داری وجودندارد.
نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش، ابعاد عملکرد درس حرفه آموزی (مهارت های خودکفایی، اجتماعی و روانی حرکتی) بالاتر از حد متوسط محقق شده بودند