فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خودکشی پدیده ای چندبعدی است که عوامل فرهنگی و اجتماعی در پیش گیری و فراوانی آن نقش دارند. عوامل دینی به عنوان یکی از عوامل مؤثر و مهم در کاهش میزان خودکشی شناخته شده اند. برای مسلمان ها، ماه های مختلف سال اهمیت متفاوتی دارد و در آن به برگزاری آیین های فردی و اجتماعی متفاوتی می پردازند. در این مطالعه، فراوانی اقدام به خودکشی در ماه های مختلف قمری بررسی شد.
مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی بر روی پرونده کلیه اقدام کنندگان به خود مسموم سازی در دهه 1425-1416 هجری قمری صورت گرفت که به اورژانس مسمومین استان اصفهان مراجعه نموده بودند و سپس بر اساس سن و جنس طبقه بندی شدند. نتایج حاصل پس از جمع بندی توسط آزمون آماری 2χ و تحت نرم افزار SPSS نسخه 11 تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: از مجموع 14280 اقدام کننده به خود مسموم سازی، غالب اقدام کنندگان زن و در گروه سنی 39-20 سال بودند. صرف نظر از تفکیک جنسی، کم ترین فراوانی اقدام در ماه های رمضان و شعبان بود. در گروه های سنی زیر 40 سال نیز کم ترین فراوانی اقدام به خودکشی در ماه رمضان بود.
نتیجه گیری: کاهش فراوانی اقدام به خودکشی در ماه رمضان می تواند به دلیل همراه شدن خودسازی و خویشتنداری با اقدامات نوع دوستانه و حضور در مراسم اجتماعی دینی مربوط به این ماه باشد.
" نقش حافظه آشکار وحافظه ضمنی در افراد مبتلا به لکنت "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" هدف: لکنت یکی از شایع ترین اختلالات گفتاری است. با این وجود علت آن به درستی مشخص نیست. آسیب عملکردهای شناختی همچون حافظه هیجانی و توجه یکی از عوامل مهم آن به شمار می رود. در این تحقیق بعنوان هدف اصلی، عملکرد حافظه آشکار و حافظه ضمنی بین افراد مبتلا به لکنت و افراد عادی مورد مقایسه قرار گرفته و همچنین بصورت جنبی میزان اضطراب و افسردگی در این دو گروه مقایسه شده است.
روش بررسی: این مطالعه ازنوع تحلیلی مورد- شاهدی تحلیلی می باشد. تعداد 30 نفر افراد مبتلا به لکنت به عنوان آزمودنی با انتخاب هدفمند از نمونه های در دسترس و مراجعه کننده به کلینیک های گفتار درمانی تهران و 30 نفر افراد عادی به عنوان گروه شاهد از طریق همتاسازی با گروه مورد بر اساس سن، جنس، تحصیلات و دوزبانگی مورد مقایسه قرار گرفتند. برای بررسی عملکرد حافظه آشکار از آزمون «یادآوری نشانه ای» و برای بررسی عملکرد حافظه ضمنی از آزمون «تکمیل کردن ریشه واژه» و برای سنجش میزان اضطراب و افسردگی افراد از پرسشنامه سلامت عمومی (28 GHQ) استفاده شد. سپس متغیرهای تعداد واژه های با بار عاطفی مثبت و منفی در حافظه آشکار و حافظه ضمنی و نیز نمره میزان اضطراب و افسردگی با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل، تی زوجی، من ویتنی و ویلکاکسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که افراد مبتلا به لکنت واژه های با بار عاطفی مثبت درحافظه آشکار را به طور معنی داری نسبت به افراد عادی کمتر بازشناسی می کنند. همچنین افراد مبتلا به لکنت در آزمون های حافظه آشکار وحافظه ضمنی، واژه های با بار عاطفی منفی را بیشتر از واژه های با بار عاطفی مثبت بازشناسی می کنند. علاوه بر این مشخص شد که میزان اضطراب افراد مبتلا به لکنت به طور معناداری بیشتر از افراد عادی بود، همچنین میزان افسردگی افراد مبتلا به لکنت بیشتر از افراد عادی بود ولی تفاوت آنها معنادار نبود .
نتیجه گیری: با توجه به نقش عملکردهای شناختی از جمله حافظه هیجانی در برنامه ریزی حرکتی گفتار و مشاهده تفاوت درعملکرد حافظه هیجانی مثبت و منفی بین افراد لکنتی و عادی در این مطالعه، به نظر می رسد که توجه به مقوله حافظه هیجانی در بازتوانی افراد مبتلا به لکنت می تواند مؤثر واقع شود."
بررسی تاثیر آموزش ابراز وجود بر اکتساب سرویس والیبال، اضطراب اجتماعی و ابراز وجود دانش آموزان هنرستان های پسرانه شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش ابراز وجود بر اضطراب اجتماعی، اکتساب سرویس چکشی والیبال و ابراز وجود در دانش آموزان هنرستانی می باشد. جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان پسر هنرستان های فنی نواحی چهارگانه شهرستان اهواز می باشند. از بین 300 نفر نمونه اولیه که به صورت تصادفی چند مرحله ای گزینش شده بودند، 60 نفر که ابراز وجود کمتری داشتند، انتخاب شدند و در چهار گروه 15 نفری گمارده شدند. گروه 1 (گروهی که هم ابراز وجود و هم سرویس چکشی والیبال را فرا گرفتند)، گروه 2 (گروهی که فقط سرویس چکشی والیبال را فرا گرفتند)، گروه 3 (گروهی که فقط ابراز وجود را فرا گرفتند)، گروه 4 (گروهی که هیچ گونه آموزشی را فرا نگرفتند). ابزارهای مورد استفاده عبارتند از: مقیاس خودگزارشی مداد کاغذی ابراز وجود (ASRI)، مقیاس اضطراب اجتماعی با دو خرده مقیاس، اجتناب و پریشانی اجتماعی (SAD) و ترس از ارزیابی منفی (FNE) و آزمون سرویس والیبال ایفرد. طرح پژوهش آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون می باشد. نتایج تحلیل فرضیه ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس نشان داد که آموزش ابراز وجود باعث افزایش ابراز وجود، اکتساب سرویس چکشی والیبال و کاهش اضطراب اجتماعی می شود. نتایج این پژوهش موثر بودن آموزش ابراز وجود را در افزایش جسارت ورزی، اکتساب سرویس چکشی والیبال و کاهش اضطراب اجتماعی نشان می دهد.
نقش مذهب در کاهش وسواس(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش مذهب بر کاهش علائم اختلال وسواس می پردازد. برای انجام پژوهش حاضر طرح آزمایشی، پیش آزمون ‐ پس آزمون با گروه کنترل مورد استفاده قرار گرفت. بدین منظور سی نفر از بیماران مبتلا به اختلال وسواس در شهر مشهد به صورت تصادفی در دسترس انتخاب و در دو گروه، آزمایش (پانزده نفر) و کنترل (پانزده نفر) جایگزین شدند. آزمودنی ها به وسیله پرسشنامه ییل براون در پیش آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. تعداد دوازده جلسه درمان اسلامی برای گروه آزمایش انجام گرفت. جلسات درمانی یک بار در هفته و هر جلسه به مدت یک ساعت و درمجموع دوازده جلسه برگزار شد. تحلیل نتایج با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیّری (مانوا) نشان داد که درمان اسلامی در کاهش علائم اختلال وسواس مؤثر است.
ارزیابی طیف دو قطبی در بیماران افسرده مراجعه کننده به کلینیک سرپایی روان پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: اختلالات خلقی از شایع ترین اختلالات روان پزشکی می باشند که در این میان اختلال دوقطبی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا مراجعه بیمار در دوره افسردگی باعث تشخیص اشتباه بیماری گردیده، درمان این افراد را دچار مشکل می نماید. در این مطالعه ما به بررسی شیوع طیف دوقطبی در بیماران با تشخیص اولیه افسردگی پرداختیم .روش کار: این تحقیق یک مطالعه ی توصیفی می باشد که بر روی 250 بیمار مراجه کننده به کلینیک روان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد که با تشخیص افسردگی تحت درمان بوده اند، انجام شده است. از بیماران مصاحبه بالینی و پرسش نامه اختلالات خلقیMDQ به عمل آمد. اطلاعات وارد نرم افزار آماری SPSS شد و میزان شیوع طیف دوقطبی بر اساس این آزمون با استفاده از آزمون مجذور خی بررسی گردیدنتایج: متوسط سن بیماران 2/36 سال و نسبت زن به مرد 5/1 به1 بود. شایع ترین تشخیص اولیه، افسردگی اضافه شده به دیس تایمی و بعد از آن افسردگی عمده بود. با توجه به آزمون MDQ و با در نظر گرفتن خط برش 6، طیف دوقطبی در 8/44 درصد بیماران وجود داشت. جنسیت (383/0=P) و تاهل (40/0=P) ارتباط بارزی با وجود طیف دوقطبی نداشتند، اما طیف دو قطبی در میان افراد با سابقه ی خانوادگی افسردگی شیوع بیشتری داشت (029/0=P). بحث: با توجه به شیوع بالای طیف دو قطبی توصیه می شود که کلیه بیماران با تشخیص اولیه افسردگی تحت غربالگری از نظر طیف دوقطبی توسط آزمون MDQ قرار گیرند.
"
تأثیر آموزش مثبت اندیشی بر کیفیت زندگی و کاهش افسردگی، استرس و اضطراب بزهکاران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش بررسی تأثیر آموزش مثبت نگری بر کیفیت زندگی و کاهش افسردگی، اضطراب و استرس در نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت زاهدان بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه شامل 29 پسر (گروه آزمایش 17 نفر و کنترل 12) بود. نمونه گیری به شیوه سرشماری انجام شد؛ یعنی همه افراد جامعه آماری به عنوان گروه نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. آموزش مثبت نگری به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در طی دو ماه روی گروه آزمایش اجرا شد و پس از اتمام جلسات پس آزمون و یک ماه بعد از اتمام جلسات آزمون پیگیری اجرا شد. از پرسشنامه کیفیت زندگی پارکرسون، بروهاد و تس و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لاویبوند و لاویبوند برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مثبت نگری بر کاهش میانگین نمرات افسردگی، اضطراب و استرس و ارتقای سطح کیفیت زندگی نوجوانان مؤثر بوده است. بنابراین با توجه به موثر بودن آموزش مثبت نگری برکاهش افسردگی، اضطراب و استرس و ارتقای کیفیت زندگی به دست اندرکاران امور نوجوانان و بزهکاران توصیه می شود برنامه های مبتنی بر آموزش مثبت نگری را برای کاهش افسردگی و اضطراب و افزایش کیفیت زندگی این نوجوانان به کار ببرند.
مقایسه ی اثر بخشی آموزش گروهی شناختی رفتاری و واقعیت درمانی بر عزت نفس دانش آموزان دبیرستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در این پژوهش اثربخشی آموزش گروهی شناختیرفتاری و واقعیتدرمانی (مبتنی بر نظریهی انتخاب) بر عزت نفس دانشآموزان مورد سنجش قرار گرفت.
روشکار: این پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه شاهد میباشد. جامعهی آماری شامل تمام دانشآموزان دختر دبیرستانهای شهر مشهد در سال تحصیلی 89-1388 بودند که با شیوهی نمونهگیری تصادفی 45 نفر انتخاب و در سه گروه به صورت تصادفی جایگزین شدند و سپس گروههای آزمون به مدت 2 ماه (8 جلسهی 2 ساعتی) تحت آموزشهای شناختیرفتاری و واقعیتدرمانی قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامهی عزت نفس کوپر اسمیت بود که قبل و بعد از آموزش، اجرا گردید. دادههای حاصل با استفاده از تحلیل واریانس یک سویه و آزمون تعقیبی شفه توسط نرمافزار آماری SPSS تحلیل گردید.
یافتهها: آموزش گروهی واقعیتدرمانی و شناختیرفتاری در مقایسه با گروه شاهد، تاثیر مثبتی بر افزایش عزت نفس (06/16=F و 00001/0P<) داشتهاند.
نتیجهگیری: به نظر میرسد که آموزش گروهی واقعیتدرمانی و آموزش گروهی شناختیرفتاری در افزایش عزت نفس موثر میباشند.
ویژگی های جمعیت شناختی و مشکلات جنسی مردان مبتلا به ناتوانی جنسی
حوزه های تخصصی:
اثربخشی جلسات گروهی مصاحبه انگیزشی برارتقاء عزت نفس و خودکارآمدی زنان معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر عزت نفس و خودکارآمدی زنان معتاد در حال درمان بود. روش: تحقیق حاضر، شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه مورد مطالعه، شامل تمامی زنان معتاد مراجعه کننده در تابستان 1391 برای ترک اعتیاد به مرکز بازتوانی کمپ اعتیاد آینده روشن شهر اصفهان بود، که تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه (در هر گروه 15 نفر) تقسیم شدند. جلسات مشاوره گروهی به سبک مصاحبه انگیزشی در طی هشت جلسه 90دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت و خودکارآمدی عمومی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان دهنده اثربخشی مصاحبه انگیزشی بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این بررسی می توان نتیجه گرفت که مصاحبه انگیزشی توانسته در افزایش عزت نفس و خود کارآمدی افراد گروه آزمایش مؤثر واقع شود.
اثربخشی آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی بر کاهش نشانه های اختلال نقص توجه/بیش فعالی و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال نقص توجه/ بیش فعالی با مشکلات زیادی همراه بوده و رو ش های درمانی متعددی برای درمان کودکان مبتلا به این اختلال ارائه شده است. بنابراین هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش گروهی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر کاهش نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان بود. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهرستان نورآباد (دلفان) در سال تحصیلی 92-1391 تشکیل می دهند. نمونه این پژوهش شامل40 نفر از دانش آموزان پسر دارای نشانه های نقص توجه/ بیش فعالی بود که به وسیله مقیاس تشخیصی کوتاه اختلال بیش فعالی/ کم توجهی بزرگسالان کانرز و مصاحبه بالینی ساختاریافته از میان دانش آموزان به انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش، آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی را در 12 جلسه ی 60 دقیقه ای دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس تشخیصی کوتاه اختلال بیش فعالی/ کم توجهی بزرگسالان کانرز و مقیاس کیفیت زندگی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از روش تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که آموزش گروهی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر کاهش نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و بهبود کیفیت زندگی مؤثر است. تحلیل داده ها نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل، در نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و کیفیت زندگی تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: بنابر یافته های این مطالعه، آموزش مهارت های رفتاردرمانی دیالکتیکی را می توان در کنار سایر رو شهای درمانی به عنوان روشی اثربخش برای کاهش نشانه های رفتاری اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و کیفیت زندگی در کودکان مبتلا به این اختلال به کار برد.
پیامدهای روان شناختی درد مزمن: با تاکید بر افکار خودکشی گرا و مداخلات روان شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
خطر افکار و اقدام به خودکشی، به خصوص زمانی شدت می یابد که با وجود مراجعات مکرر و درمان های متعدد پزشکی درد همچنان به قوت خود باقی است و بیمار یاد گرفته که این درد متفاوت از سایر دردها است. در نهایت تنها دو راه حل در برابر این موقعیت وجود دارد. اول، تسلیم شدن در برابر درد و درماندگی آموخته شده و دوم، خاتمه دادن به زندگی به دور از لذت و همراه درد. اهمیت توجه به افکار و اقدام به خودکشی در بین بیماران مبتلا به دردهای مزمن زمانی روشن تر می شود اگر بدانید که در امریکا خودکشی، دومین علت مرگ و میر در بین بیماران مزمن است. در مطالعات بسیاری به نقش برجسته درد توانگاه و تسلیم شدن در برابر درد به عنوان یک سرنوشت و اقدام به خودکشی در بیماران مزمن تاکید شده است. با توجه به اهمیت زندگی انسانها برای جوامع پزشکی، روان پزشکی و روان شناسی در اولویت اول و حفظ سلامت جسمی و روانی در اولویت دوم، باید گفت که تمام تلاش های جامعه خدمات بهداشتی در جهت حفظ سلامت افراد بشر است. اما باید توجه داشت که با وجود تلاش زیاد و هم دلانه جامعه پزشکی در درمان بیماران مبتلا به درد مزمن ممکن است که در وسط فرایند درمان، بیمار تحمل و ظرفیت لازم را برای ادامه زندگی همراه با درد مزمن را نداشته باشد و اقدام به خودکشی نماید و تمام تلاش جامعه پزشکی و زحمات خود بیمار و هزینه های هنگفت متحمل شده برای درمان یک باره به هدر رود. در این مقاله کوشش شده است ضمن بررسی رابطه بیماری های مزمن با افکار و اقدام خودکشی به ابعاد روان شناختی، اجتماعی و فرهنگی آن پرداخته شود.
مقایسة اثرات نوع تمرین بر عملکرد و یادگیری برنامة حرکتی تعمیم یافته و پارامتر زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر روش های مختلف تمرین بر یادگیری و انتقال برنامة حرکتی تعمیم یافته و پارامتر زمان در یک تکلیف زنجیره ای انجام گرفت. به منظور اجرای این طرح، 80 آزمودنی داوطلب مرد (با دامنة سنی 23-19 سال) به طور تصادفی در چهار گروه تمرینی قالبی، تصادفی و ترکیبی (قالبی – تصادفی و تصادفی – قالبی) قرار گرفتند. آزمایش شامل اجرای تکالیف زنجیره ای با برنامة حرکتی تعمیم یافتة متفاوت (تغییر ابعاد فضایی) و پارامتر زمان متغیر بود. آزمودنی ها پس از آشنایی با آزمون و انجام 108 کوشش، براساس گروه تمرینی، در آزمون های یادداری و انتقال شرکت کردند. پس از مراحل مختلف آزمایش، مقدار خطای زمان بندی نسبی (شاخص کارایی برنامة حرکتی تعمیم یافته) و خطای زمان بندی مطلق (شاخص دقت و کارایی پارامتر) محاسبه شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام گرفت. نتایج اختلاف معنی داری (05/0 ? P). را بین روش های مختلف تمرین در مرحلة اکتساب نشان داد، ولی در مراحل یادداری و انتقال، با وجود برتری نسبی طرح های تمرینی ترکیبی بر مقدار خطاهای زمان بندی نسبی و مطلق، تفاوت بین گروه های تمرینی معنی دار نبود. بنابراین نتایج تحقیق با اثر تداخل زمینه ای و نظریة شی و کهل و ایندرمیل (1990)، لندین و هبرت (1997) و لی و سیمون (2004) مبنی بر سودمندی طرح تمرین ترکیبی بر یادگیری مغایر است.