اسپینوزا از نخستین اندیشمندانی است که در دوره جدید،نگاه تازه ای در تفسیر متون دینی داشته است و می توان او را از پایه گذاران علم تفسیر بر مبانی تجدد به شمار آورد.اسپیوزا در نوشته های مختلف و از جمله به طور مستقل در فصل هفتم از کتاب «دین و دولت»به این بحث پرداخته است ؛این نوشتار در صدد بیان دیدگاه او در این زمینه است.
تاریخ تأملات فلسفی در موضوعات پزشکی پیشینهای به اندازة پزشکی و فلسفه دارد. در هر عصری متفکرین منتقد هم در پزشکی و هم در فلسفه درصدد فهم سطوحی از پزشکی و عمل آن بودند که از طریق روششناسی خود پزشکی بدست نمیآمد. در این سالها (مخصوصاً در این سی سال اخیر) مباحثی مطرح شده بر این مبنا که آیا حوزهای مناسب از پژوهش و تحقیق به نام فلسفة پزشکی (philosophy of medicine) وجود دارد و یا میتواند وجود داشته باشد؟ و اگر وجود دارد چه مباحثی را شامل میشود؟ و یا خود حوزهای مجزا است یا شاخهای از فلسفة علم است؟ ارتباط این حوزه با قلمرو تکوینیافتة اخلاق پزشکی چیست؟ این سؤالات و سؤالاتی نظیر آن تا سالها محور عمدة مباحث پیرامون «فلسفة پزشکی» بود و اگر چه تا به امروز اجماعی در این زمینه حاصل نشده اما متفکرین مختلف هر یک با تعریفی از این رشته ساختاری را برای آن مشخص کردهاند. فلسفه پزشکی را میتوان کاربردی ترین نوع فلسفههای مضاف دانست، چون مفاهیمی که در آن مورد بررسی قرار میگیرد بهطور کامل تمام حوزههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه را در بر میگیرد. این مقاله به بررسی تاریخ و موضوعات مهم این رشته می پردازد.
درباره اخلاق، علوم گوناگونی پدید آمده است که هر کدام به جنبه خاصی در باره آن میپردازد؛ مثل علم اخلاق، اخلاق وصفی، فلسفه اخلاق و ...
فلسفه اخلاق به مبادی تصوری و تصدیقی علم اخلاق میپردازد و میتوان مباحث آن را به شکل ذیل تنظیم کرد:
1. مبادی تصویری همچون مفاد باید و نباید، حسن و قبح، مسؤولیت، ارزش، الزام.
2. مبادی تصدیقی همچون ماهیت قضایای اخلاقی، مدرک قضایای اخلاقی، معیارهای قضایای اخلاقی، کلیت قضایای اخلاقی، رابطه باید و هست.
3. نظام اخلاق اسلام و مبانی آن
بایستههای فلسفه اسلامی عبارتند از: ارائه نظام اخلاقی با همه تفاصیل، استخراج یک فلسفه اخلاق از آیات و روایات، بیان نتایج دور و نزدیک نظام اخلاقی اسلام.