پژوهش فلسفی، یکی از وجوه ممیز انسان از حیوان است؛ همانگونه که حساسیت به دین، یکی دیگر از وجوه ممیز این دو به شمار میرود و پیشینة هر دو به قدمت حضور بشر بر روی زمین است. این دو ویژگی ارتباط محکمی با هم دارند و این ارتباط سبب میشود نمودهای این دو ویژگی حیات بشری، (معرفت فلسفی و آموزههای دینی) رابطة تنگاتنگی با هم داشته باشند. این روابط را به طور معمول تحت عنوان «دین و فلسفه» بررسی میکنند.
نویسنده در این سطور به بیان دیدگاه فلسفی و دینی ویتگنشتاین و پیوند آنها با یک دیگر میپردازد. در این باره وی نخست رویکرد فلسفی متقدم ویتگنشتاین را بیان کرده؛ سپس بطور گستردهتر دیدگاه متأخر وی و پیوند مفاهیم (بازیهای زبانی) و (صور حیات) با دیدگاه ایمانگرایانه و غیر معرفتبخش او و پیروانش را عرضه داشته است. مترجم در انتها برای ارزیابی آرای ویتگنشتاین بابی گشوده، و مولفه های فلسفی نگرش دینی او را برشمرده و ملاحظاتی بر ان افزوده است.
این مقاله بر آن است که دین الاهی مخصوصاً شریعت اسلام را از منظر عقلانی مورد بررسی قرار دهد که آیا آموزههای شریعت اسلام کاملاً تعبدی است و هر گونه خردورزی و تحلیل عقلانی در باب شریعت اسلام ممنوع است و صرفاً باید به آنها ایمان آورد یا این که بین عقلانیت و شریعت اسلام رابطه تنگاتنگی وجود دارد و بسیاری از آموزههای آن قابل تفسیر عقلی است؟
مؤلف عقیده دارد که عقلانیت شعار تمامی شریعتهای الاهی مخصوصاً آیین خاتم است و همچنین دین با دانش، همسویی دارد ودر قرآن معارف حتی توحید همراه با دلیل و عقلانیت مطرح شده است. در روایت اسلامی نیز به تبع قرآن، ما شاهد این همسویی عقلانیت با آموزههای دین میباشیم . مؤلف در ادامه، تاریخ تفکیک عقلانیت از دین را مورد بررسی قرار میدهد و خاستگاه این تفکیک را عصر جاهلیت و حکومت امویان و حتی حکومت عباسیان و مسیحیت میداند. در پایان چنین نگرشی را مخالف آموزههای قرآنی و روایی میداند.
تجریه دینی یکی از مصطلحات جدید غربیان در حوزه دین پژوهی است مراد آنان از این اصطلاح در عین اختلافی که درتفسیر آن دارند اتصال آدمی با امر قدسی است این اصطلاح در متون اسلامی نیامده است هرچند در کتاب های عرفانی اصطلاح نزدیک به آن موجود است در این مقاله اصطلاح تجربه دینی به معنایی اعم از آن چه مقصود غربیان است به کار رفته است به گونه ای که در برگیرنده تجریه عرفانی و تجریه فلسفی می پردازد و بعد از آن تجربه دینی را به منزله طیفی گسترده از شناخت عقلی قلبی و فطری از خدا تا شناخت عمیق فلسفی و معرفت وگرایش عرفانی و از آن ها بالاتر تا مرحه نبوت و دریافت وحی مورد بحث قرار می دهد .