فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۸۱ تا ۵٬۷۰۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
نهاد پلیس یکی از موضوعاتی است که به ادبیات داستانی معاصر فارسی راه یافته و در آثار داستان نویسان ایرانی بازنمایی شده است. با دقت در این آثار داستانی می توان دریافت که نهاد پلیس در آثار نویسندگان منتسب به جریان های فکری/ ادبی مختلف، بازنمایی های متفاوتی داشته و تصویر پلیس در آثار این جریان های فکری، تصویری متفاوت است. برای بررسی این موضوع، در این مقاله، سه اثر داستانی که نماد سه جریان فکری متفاوت در تاریخ معاصر ایران هستند انتخاب، و مورد بررسی و تحلیل تطبیقی قرار گرفته اند. این آثار عبارتند از رمان «تهران مخوف» از مرتضی مشفق کاظمی، داستان «گیله مرد» از بزرگ علوی و رمان «رازهای سرزمین من» از رضا براهنی. هر کدام از نویسندگان این آثار، به یک جریان فکری در دوره های مختلف تاریخ معاصر تعلّق دارند و به گونه ای متفاوت از دو نویسنده دیگر به اجتماع و پدیده های اجتماعی می نگرند. به نظر می رسد که «عنصر زمان» و تفاوت در نوع «جهان بینی» این سه نویسنده که خود، متأثر از گفتمان تاریخی عصر آنان است باعث تفاوت سیمای پلیس در آثار آن ها شده و بازنمایی های متفاوت پلیس را در آثار این سه نویسنده رقم زده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ادبیات داستانی فارسی در پیوندی با نظم های اجتماعی و گفتمانی دوره ها، نهاد پلیس را گاه در تقابل با انقلاب مردمی و مدافع اصلاحات سطحی و «نظام»، و گاه آن را در هیأت ساز و برگ های سلطه و چیرگی طبقاتی و تأمین کننده منافع مالکان و سرمایه داران و گاه این نهاد را در پیوند و نسبتش با امپریالیسم و «غرب»، همچون «دیگری» به تصویر کشیده است.
عدالت و هیبت ممدوح در ذهنیت فرخی، عنصری و منوچهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آرزوی دستیابی به یک زندگی آرمانی، پیوسته انسانهای خردمند را به جستجوی زندگی بهتر وامی داشته است، در این راستا برخی، مثل افلاطون به صورت مدوّن و مستقیم و برخی نیز مثل شاعران، به صورت غیرمستقیم، جامعه آرمانی مورد نظر خود را به تصویر کشیده اند؛ برخلاف تصور ظاهری، اشعار مدحی هم به نوعی بیان کننده آرمانشهر ذهنی شاعران است که با توصیف ممدوح به صفاتی که در واقع متّصف به آن نیست، حاکم آرمانی ذهنی خود را آن گونه که آرزو دارند به تصویر می کشند، در مدایح فرخی، عنصری و منوچهری نیز جلوه های شخصیت حاکم آرمانی مشاهده می شود؛ این پژوهش برآن است تا مشخص کند نقش و کارکرد دو خصلت عدالت و هیبت در ترسیم شخصیت حاکم آرمانی چیست؟ روش تحقیق در پژوهش حاضر، تحلیلی توصیفی و ابزار مورد استفاده، دیوان اشعار شاعران مورد نظراست که نشان می دهد عدالت برخاسته از دانش حاکم است و باعث ایجاد امنیت، آرامش و آبادانی مُلک می گردد؛ هیبت نیز در کنار عدالت باعث جلوگیری از ناامنی داخلی و مانع تجاوز بیگانگان می گردد؛ عدالت، یکی از ابزار هیبت ساز حاکم است و هیبت شاه نیز بر توان عدالت گستری او می افزاید.
مطالعه کهن الگویی ِ «باب برزویه طبیب»، بر اساس پیرنگ روایت ها، طبق نظریه یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد اسطوره ای-کهن الگویی از رویکردهای نقادانه مدرنی است که در قرن بیستم با نظریات یونگ تحول یافت. یکی از روش هایی که منتقدان یونگی در تحلیل متون ادبیِ روایی به کار می برند بررسی این موضوع است که پیرنگ داستان ها شامل چه رخدادهای کهن الگویی هستند. در این پژوهش ضمن تحلیل شخصیت منحصربه فرد برزویه طبیب، سعی شده است تحوّل روحی او به عنوان قهرمانِ روایت، با رویکرد نقد کهن الگویی و با روشی نو، طی دو پیرنگ مورد بررسی قرارگیرد. بدین شرح که زندگی برزویه (قهرمان)، طبق پیرنگ «پاگشایی»، در مرحله اول و دوم زندگی، با ماجراها و چالش های روحی (بحران میان سالی) همراه است. او در مرحله کشمکش روانی، در انتخاب راه درست زندگی، به تحقیق در ارباب دین پرداخته و با کناره گیری از علم طب (نقاب) و خودداری از رذایل اخلاقی (سایه)، اعمال صالح و رعایت تقوی را سرلوحه خود قرارمی دهد و طبق پیرنگ «سیروسلوک»، با دعوت انوشیروان (پیک) به سفر مخاطره آمیز هند (ناخودآگاه) می رود و طی آن بر دشواری ها فائق می آید. او در سرزمین خاص، به جستجوی کتب (رشد و تمامیّت) می پردازد و با کمک (یاور)، و راهنمایی دوستی معتمد (پیر فرزانه)، به گنجینه کتب هندی دست می یابد. با ترس و دلهره ای کشنده (مرگ و تولدی دوباره) از آن ها نسخه برداری نموده و برای مردمان سرزمین خویش به ارمغان می آورد. در بازگشت به ایران، چرخه سفر از «من» به «خویشتن» را تکمیل نموده، تحول و مناعت طبع خود را با امتناع از قبول پاداش از خزانه پادشاه؛ اثبات می کند و نشان می دهد که رشد روانی او تکمیل شده و به درجه بلند کمال و تعالی رسیده است.
بدبینی شاعران بعد از کودتای 28 مرداد، بر اساس شعر اخوان ثالث و فروغ فرّخ زاد
منبع:
شفای دل سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶
27 - 47
حوزه های تخصصی:
بدون تردید یکی از سه حادثه مهمّ سیاسی و تأثیرگذارِ یک صد سال اخیر تاریخ معاصر ایران، کودتای 28 مرداد سال 1332 است. انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی، دو حادثه دیگر این قرن به شمار می روند. مسأله اصلی این پژوهش، نحوه برخورد فرهیختگان و نخبگان فرهنگی ایران از جمله شاعران با این حادثه بزرگ و شیوه انعکاس آن در آثارشان است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و شعرای منتخب، مهدی اخوان ثالث و فروغ فرّخ زاد هستند. نتیجه بررسی ها نشان می دهد که انعکاس این رویداد در اشعار شاعران مذکور بیشتر در حوزه درو ن مایه هایی مانند: عدم اتّحاد و همدلی در میان آدم ها، دخالت بیگانگان در عرصه های سیاسی، فرهنگی و اعتراض به جوّ اختناق زده و ناامن جامعه، روحیه یأس و ناامیدی، شکست و تردید و پوچی در شخصیّت ها و توصیف فضای استبدادی و تیره جامعه است که این موضوع، بازتاب کودتا را در اشعارشان نشان می دهد.
تحلیل ارتباطات غیرکلامی در منظومه لیلی و مجنون نظامی
منبع:
شفای دل سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶
65 - 86
حوزه های تخصصی:
حرکات بدن، خلق وخوی، ظاهر، نوع راه رفتن، حرکات چهره، تماس چشمی، نوع ایستادن، حرکات دست ها و تغییرات فیزیولوژی و نوع پوشش، همه به نوعی راهی برای ارتباط با سایرین است. این کنش ها و رفتارهای غیرکلامی زبان، پیچیده ترین مفاهیم انسانی را به دیگران منتقل می کند. در این مقاله نگارنده با پژوهشی درعلوم ارتباطات و بین رشته ای، ارتباطات غیرکلامی منظومه لیلی و مجنون را بررسی نموده و تلاش شده پیام هایی را که شاعر کوشیده است از طریق ارتباطات غیرکلامی به خواننده منتقل کند، آشکار نماید. نظامی با استفاده از کارکردهای غیرکلامی زبان علامات، زبان عمل و زبان اشیاء در این منظومه فضای دراماتیک ایجاد کرده است که در این مقاله به تحلیل این کارکردها پرداخته می شود. نتیجه بررسی ها نشان می دهد که از میان این فرایندهای ارتباطی، «حرکات و اشارات اندام» و «ارتباطات چشمی»، نقش به سزایی در جریان انتقال مفاهیم و پیام ها ایفا می کنند
Dans les dédales des récits labyrinthiques de Michel Butor et de Henry Bauchau(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Cet article se penche sur l’analyse du concept de labyrinthe dans les récits dédaléens de Michel Butor (L’Emploi du temps, 1995) et de Henry Bauchau (Œdipe sur la route, 2017). Cette analyse est faite dans une perspective comparatiste au regard de la littérature moderne. Nous nous proposons de voir d’abord le labyrinthe formel, temporel et spatial dans la fiction de Henry Bauchau et de Michel Butor pour connaître ensuite le rôle des mythes dans ces dédales littéraires. Notre problématique serait donc de savoir comment ces écrivains ont intégré la forme labyrinthique à leur écriture pour évoquer la perplexité de l’Homme moderne. La démarche des romanciers quant à la dimension mythique de leur récit est analysée pour exprimer la façon dont la modernisation des mythes affecte l’écriture labyrinthique. Ainsi, tout en arborant l’intemporalité des mythes (celui d’Œdipe en particulier), on met en relief les matières qu’ils offrent à la littérature contemporaine et dans la représentation du statut de l’Homme à l’ère de la modernité.
بازتولید کهن الگوی قربانی در چهار رمان نوجوان انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان (منتخب دهه ی60تا90)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کهن الگوها از طریق ناخودآگاه جمعی و فردی می توانند بر تفکر و کنش فردی و اجتماعی انسان اثر بگذارند، اما بعضی از کهن الگوها در ذهن یک ملت نقشی تعیین کننده تر دارند. «کهن الگوی قربانی» را می توان از کهن ترین باورهای ایرانیان دانست که همواره در پیوستاری بی گسست در فرهنگ ما حضور داشته است. این پژوهش می کوشد با تحلیل نقش شخصیت ها در داستان، چگونگی بازتولید «کهن الگوی قربانی» در چهار رمان دلیران قلعه ی آخولقه، راهزن ها، قلب زیبای بابور و سایه ی هیولا را بررسی کند. حاصل این واکاوی نشان می دهد تفسیر جهان در این داستان ها، همچنان بر پایه ی نگرش اساطیری استوار است و بدون درنظرگرفتن پیچیدگی های جهان واقعی و راه حل های دیگر، به مخاطب القا می کند که برای رسیدن به خیر یا دفع شر چاره ای جز قربانی شدن یا قربانی دادن وجود ندارد.
تحلیل و بررسی بن مایه حباب و کارکردهای تعلیمی آن در شعر صائب تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک هندی یا اصفهانی سرشار از مضامین متنوع و تصویرهای رنگارنگ است. صائب تبریزی از شاعران توانمند این سبک است که از پدیده های مختلف طبیعی و غیرطبیعی به عنوان بن مایه در مضمون پردازی و تصویرسازی بهره گرفته است. صائب در بسیاری از موارد، از این مضمون ها و تصاویر بر اساس نقش ترغیبی و اخلاقی زبان برای برانگیختن مخاطب به انجام ارزش ها و ترک ضد ارزش ها بهره برده است. در این مقاله که با روش تحلیل محتوا و به صورت اسنادی انجام شده، بن مایه حباب در دیوان صائب بررسی و تحلیل گردیده و به این پرسش پاسخ داده شده که صائب از بن مایه حباب در جهت کدام یک از مضامین تعلیمی بهره برده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که صائب غیر از اهداف توصیفی و بیان موضوع های غنایی، حکمی و... اهداف تربیتی و تعلیمی را هم مد نظر داشته است. او با استفاده از قابلیت این بن مایه در مضمون پردازی و تصویرسازی، مخاطب خود را به خاموشی، ترک هواپرستی، دوری از نخوت و تکبر، ترک پوچ گویی، ترک گناهکاری و تردامنی، تکیه نکردن و دل نبستن به دنیای فانی، دل نبستن به عمر زودگذر و... دعوت کرده است .
اولیانامه نویسی متصوفه (چشم اندازی تاریخی به تحولات یک ژانر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع نگارش ها در ادب صوفیه، مجموعه هایی است گرد آمده در ضبط و نقل اقوال و احوال مشایخ و پیران تصوّف؛ آثاری که در تعبیری عام، تذکره های صوفیانه خوانده می شود. این دسته از آثار عموماً برآمده از سنّتی رایج در اغلب قریب به اتفاق ادیان و مذاهب است که حیات اولیا و قدّیسین را خاصه پس از مرگ آنان، نه صرفاً مقید به چهارچوب عینیت و واقعیت تاریخی حیات ایشان، بلکه بیشتر آمیخته و پوشیده با لایه های متعددی از افسانه و کرامت و در ساحتی قدسی و منزّه به تصویر می کشد؛ سنّتی که از تمامی انواع و گونه های آن در وسیع ترین معنایش می توان به مقدّس نگاری/ سپنتانگاری (Hagiography) تعبیر کرد. از این میراث صوفیه در مقام یک نوع / ژانر، با تعابیری چون احوال یا حالات / تذکره / سیره یا سیرت یا سیرت نامه یا سِیر/ مقامات و مناقب یا مناقب نامه/ ولی نامه/ اولیانامه در منابع کهن و جدید یاد شده است. پژوهش حاضر از دیدگاه نقد ژانر و بررسی چشم انداز تاریخی تحولات این گونه از نوشتارهای صوفیان است که نشان می دهد ژانر مذکور چگونه از میراث زهدنویسان اولیه سر بر می آورد و در نقطه اوج تکامل خود به اولیانامه های اختصاصی مشایخ منجر می شود.
چرخش نخبگان در شاهنامه ی فردوسی ( بر اساس نظریه ویلفردو پارتو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴۲
115 - 138
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریه های مهم در رابطه با توزیع قدرت و تعادل اجتماعی، نظریه ی چرخش نخبگان ویلفردو پارتو ( 1923-1848 ) است.پارتو در توزیع قدرت، قائل به یک تقسیم بندی دوگانه بود؛ طبقه ی بالا و طبقه ی فرودست که در هر دو طبقه، عناصر نخبه یا برگزیده وجود دارند. بنا به نظر پارتو « نیرومند ترین عامل به هم خوردن توازن اجتماعی، انباشتگی عناصر برتر در طبقه ی پایین و تجمع عناصر پست در طبقه ی بالا است. در این مقاله، نظریه ی چرخش نخبگان پارتو در تحلیل مناسبات نخبگان دینی ( موبدان ) و نخبگان نظامی ( جنگاوران / پهلوانان ) در شاهنامه بررسی شده است. فرض نگارندگان بر این بوده است که چرخش نخبگان را می توان در سه دوره ی اساطیری، حماسی و تاریخی شاهنامه مشاهده کرد. بر اساس این فرضیه و با واکاوی متن شاهنامه، چرخش نخبگان در شاهنامه، اثبات شده است. در بخش اساطیری و به ویژه بخش حماسی شاهنامه، نخبگان حاکم که در انجمن های شاهان مورد رایزنی قرار می گیرند اغلب طبقه ی جنگاور ( پهلوانان ) هستند .تنگ شدن جریان های حکومتی، حکومت را از تجدید قوا محروم می کند و سرانجام به مرگ آن منجر خواهد شد.» یکی از عوامل مهم در فروپاشی حکومت ساسانیان به دست اعراب مسلمان که در بخش تاریخی شاهنامه نیز آمده است، انباشت قدرت در دست نخبگان حاکمی است که با تعصب ورزی و نیرنگ، سعی در حفظ قدرت خود دارند.
تحلیل انتقادی گفتمان حکومت در سیاست نامه خواجه نظام الملک طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاهی که خواجه نظام الملک در کتاب سیاست نامه در عرصه حکومت داری بیان می کند، تبلور تجربیات سی ساله وی در عرصه حکومت داری است که در تمام فصول این کتاب نحوه ی مشروعیت بخشی و گزینش حاکم و حدود و اختیارات وی در مرکز توجه قرار دارد. این متن به استثنای حکایت ها بیشتر فعل های آن درباره ی پادشاه است که دغدغه خواجه نظام الملک درباره حاکم جامعه است و بیشترین فرآیندهای مربوط به شاه فرآیند مادی است. این نوع فرآیندها مبتنی بر انجام کاری است و عاملیت کنش گر خود را نشان می دهد. تعداد بالای فرآیند مادی در فرآیندهای متعلق به شاه خبر از عاملیت بالای این شخص در نظر خواجه نظام الملک و کنش گری شاه در جامعه مورد نظر او دارد. به عبارت دیگر حکایت ها و مواعظ در این کتاب مربوط به شاه و شیوه حکومت داری وی است. البته رابطه ی حکومت و ارکان جامعه نیز در این متن طرح شده است. از میان نظریه های موجود در تحلیل انتقادی گفتمان، مبانی روش شناسی «نورمن فرکلاف» انتخاب شده است. کسی که تحلیل خود را بر پایه دستور نقشگرای هالیدی در سه بعد متن، گفتمان و جامعه انجام می دهد. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که هر چند سیاست نامه متنی در جهت مشروعیت بخشی به حکومت حاکم بر جامعه است، نگاه خواجه نظام الملک به حکومت با تأکید بر نقش اساسی پادشاه قابل توجه است. این دریافت از کنار هم گذاری داده های تحلیل گفتمان و شرایط اجتماعی دوره خواجه نظام الملک به دست آمده است.
تحلیل جایگاه «من» در گفته پردازی پل والری و یدالله رویایی: بررسی تطبیقی با رویکرد نشانه - معناشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل تقابل ها در اندیشه شمس تبریزی از منظر روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۶
49-76
حوزه های تخصصی:
در فرایند رشد روانی هر سوژه انسانی و به منظور اجتماعی شدن او، ذهن، ناگزیر از آموختن مقوله بندی ها و دسته بندی هاست. سوژه اجتماعی یاد می گیرد که اشیا، پدیدارها و مفاهیم را در قالب تقابل ها و جفت های مخالف دسته بندی کند و این مقوله بندی، یکی از شرایط الزامی ورود به حیات اجتماعی و دنیای نشانه هاست. وجوب این مقوله بندی ها ضرورت پذیرش قواعد ساختارمندی را در پی دارد؛ تا جایی که می توان گفت: انسان برای مفهوم سازی، نخست باید جهان را ساختار ببخشد و ساختاربخشی جز در قالب جفت های متقابل ممکن نیست. این نکته، یکی از بنیان های اصلی ساختارگرایی و دیگر نحله های مشابه آن در حوزه زبان، ذهن و امر اجتماعی است. اما اگر روان را در حالتی اصیل و پیشافرهنگی بررسی کنیم، این تقابل ها نشان از تقلیل و ساده سازی دارد و فقط به جهت دهی نیروی لیبیدو در جریان اجتماعی شدن اشاره می کند. به دیگر سخن، نیروی روان در حالت پیشافرهنگی خود، امری همگن و وحدتمند و یکه است که در جریان اجتماعی شدن، شقاق را تجربه می کند. این میل بازگشت به جهان وحدت، در تفکر شهودی و در نظام معرفتی عارفان مسلمان ما در قالب اندیشه های وحدت وجودی ظهور و بروز داشته است. تصویر این جهان وحدتمند که عمده تقابل های آن در زیرساختشان رو به وحدت و یگانگی دارند، در قالب زبان که هستی یافته از تقابل هاست، سبب شده است تا برخی از متون عرفانی، خصلتی پارادوکسیکال یابد و امکانات شگرفی در آنها به وجود آید. از این نظر، مقالات شمس تبریزی، یکی از متون شاذ و برجسته است. در مقاله حاضر، بر پایه مفاهیم روان کاوانه یادشده، نشان داده ایم که در زیرساخت اندیشه شمس، تقابل های موجود در سطح امر خودآگاه و اجتماعی کنار گذاشته می شود و شمس در رویکرد معرفتی جدیدی، آنها را به مثابه امورِ ذاتاً هماهنگ می نگرد.
پسوندهای تحبیبی فارسی در دوره اسلامی (4)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هال و هالگاه و گونه های آن در متون فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (فرهنگ نویسی) ۱۳۹۹ شماره ۱۶
125-134
حوزه های تخصصی:
از شیوه های بیانی- بدیعی به مناسبات اجتماعی و انسانی با تکیه بر اسرارالتوحید ابوسعید ابو الخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۹شماره ۸۵
37 - 68
حوزه های تخصصی:
مناسبات اجتماعی و انسانی و تأمل در چگونگیِ کاربست این مناسبات، خواه در نمودِ هوشمندانه آن -آثار علمی- و خواه در نمود نه چندان آشکار آن -توصیه های اخلاقی- همواره و در طول زمان، مقولاتی قابل تأمل و در خور پژوهش بوده اند. این مناسبات -به ویژه در جهان معاصر- با توجه به ویژگی های خاص این زمان (فردگرایی، خودبسندگی فردی، کم رنگ شدن روابط میان خانوادگی و...) از اهمیتی افزون تر برخوردار شده اند؛ برجستگی و اهمیت این مقوله از آن رو است که اگر در روزگار کنونی، فرد انسانی نسبت بدین مناسبات و چگونگی کاربستِ آن ها از داناییِ لازم برخوردار نباشد با دشواری های بنیادی و اساسی در زندگی جمعی مواجه خواهد شد. از این رو، هر پژوهش در این حوزه- و به ویژه پژوهش های میان رشته ای- پژوهشی ارزشمند تلقی می شود و اهمیتی افزون تر می یابد؛ این در حالی است که متون ادبی- و در این جا متن صوفیانه اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید ابی الخیر- به ویژه با توجه به مبتنی بودن آن بر حکایتی واقعی از جمله نمودگاه های همین مناسبات اجتماعی و انسانی است. پژوهش پیش رو، مبتنی بر رویکرد میان رشته ای در پی تبیین همین مناسبات از منظر کاربرد اجتماعی شگردهای بیانی- بدیعی است و بر آن است بازنماید که چگونه یک صوفی هوشمند -ابوسعید- ازشیوه ها و شگردهای بیانی و بدیعی در راستای ایجاد مناسباتی هر چه بهتر و انسانی تر بهره می برد.
زوال شخصیت عیّار در داستان حسین کرد شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۹شماره ۸۵
113 - 138
حوزه های تخصصی:
داستان های مربوط به پهلوانان و عیّاران، محبوب ترین داستان های شفاهی عامه هستند که اغلب مدّت ها پس از روایت به صورت مکتوب درآمده اند. ابومسلم نامه، حمزه نامه و سمک عیّار از قدیم ترین این داستان ها هستند و حسین کرد شبستری از جمله داستان های عیّاری نسبتاً متأخر و از داستان هایی است که در دوره صفویه روایت شده است و آن را ادامه سنّت عیّاری و نقل شفاهی داستان ها دانسته اند. با وجود این، بررسی داستان حسین کرد، نشان می دهد که شخصیت عیّار این داستان با عیّار داستان های پیش از آن، تفاوت های ظاهری و رفتاری معناداری دارد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی این تفاوت ها پرداخته است و نتایج این بررسی نشان می دهد که حسین کرد، پهلوانی عامی، تک رو و فاقد ظرافت های رفتاری عیّارانی مثل سمک است و برخلاف عیّاران پیش از خود که بازیگرانی هنرمند و نمونه کامل پهلوانان آگاه، دانش آموخته، زبان آور و زیرک اند، فاقد زیرکی و دوراندیشی، توانایی ها و ظرافت های زبانی و مهارت های سخنوری است.
بررسی کارکردهای دینی و اخلاقی جملات پرسشی و امری در قصاید سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
66 - 92
حوزه های تخصصی:
ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی یا حکیم سنایی (۴۷۳ ۵۴۵ قمری)، از بزرگ ترین شاعران قصیده گو و مثنوی سرای زبان فارسی است. قصایدش دارای مضامینی چون مدح، ارشاد و پند و منقبت است. سنایی زبان را خوب می شناسد و به تمامیِ دقایق و مهارت های آن آشناست. در قصاید سنایی، توصیف و ستایش و حکمت و اندرز و حدیث نفس و سرزنش و ملامت وجود دارد. موارد فراوانی از جملات انشایی (جملات پرسشی، امری، تعجبی و نهی) در قصاید سنایی دیده می شود که در معانی غیر اصلی خود (معانی ثانویه) به کار رفته اند. وى در گزینش شیوه هاى بیانى و الگوهاى دستورى با توجه به نوع پیام و ارتباط، همچنین در انتخاب واژه ها با رعایت هماهنگى و همنوایى آن ها با وزن و موضوع، موفق بوده است. معانی ثانویه جملات انشایی در حقیقت، بیانگر اندیشه های درونی سنایی است و می توان با توجه به تحلیل آن ها پی به اندیشه شاعر برد. در این پژوهش به دو مقوله پرسشی و امری بر اساس مقوله دستوری و معنایی در قصاید سنایی پرداخته شده است تا ارتباط اندیشه های شاعر با معانی جملات مشخص شود و بر اساس نمودار به تجزیه و تحلیل آن ها پرداخته ایم تا بتوان اندیشه های سنایی را از سرودن و به کارگیری این جملات روشن و آشکار کرد.
زندگی بر مدار مرگ (پیامدهای اخلاقی مرگ پویایی و زندگی خواهی در اسرارنامه عطار نیشابوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
171 - 197
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین خواهش های آدمی، تمنایِ زیستن است. اما مرگ، این خواهش را پیاپی تهدید می کند. مسئله این است که آدمی چگونه می تواند میان این دو، سازواری ایجاد کند و این چالش، چه پیامدهای اخلاقی و روانی را به همراه خواهد داشت. در رویارویی با این درگیریِ روانی و فلسفی، انسان ها دو دسته اند: عده ای به انکار فرصت زندگی، و برخی به دریافت آن، گرایش می یابند. عطار نیشابوری با اتکا به مرگ پویایی، دو واقعیت انکارناپذیرِ زندگی و مرگ را می پذیرد. اندیشیدن به این دو پهنه، آدمی را به خصلت هایی چون کمال طلبی، تربیت نفس، آگاهانه زیستن، وابسته نبودن و دلبسته نشدن، ارزشمند دانستن فرصت زندگی، بهره مندی از زندگی به قدر ضرورت و کفایت، توجه به ارزش های اخلاقی و تحقق رفتارهای فرجام اندیشانه آراسته خواهد کرد. تصویر انسانِ مرگ پویایِ زندگی خواه از زندگی، در ایماژ هایی چون زندان، گُلخن، کشتزار و کاروان سرا بروز می یابد. این تصاویر نشان می دهد آدمی دریافته که زندگیِ دنیایی، ابزار است؛ بنابراین اراده خویش را به کارکرد خویش در هستی معطوف می سازد تا زندگیِ اخلاقی را تجربه کند.
«اطوزنامه» ی ملافوقی، مرام نامه پرپوچ گویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
139-168
حوزه های تخصصی:
طرز «تزریق» یکی از سبک های رایج و شناخته شده میانه سده دهم در شعر فارسی است که به اشعار مسلوب المعنی، مضحک، مهمل و هزل آمیز اطلاق می شده و اغلب با عباراتی مطایبه آمیز و الفاظی رکیک و گاه دور از هنجارهای اخلاقی معمول در شعر و نثر فارسی رواج یافته است. در بین شاعران تزریق گوی، فوقی یزدی که تمام آثار خود را در این سبک نوشته، با وضع اصطلاح «پرپوچ»، واژه ای فارسی و به مراتب گویاتر و رساتر از «تزریق» ارائه کرده است. وی در مقدمه «اطوزنامه» و درضمن اشعار خویش به مبانی فکری و مختصات ادبی این سبک اشاره کرده است که می توان آن را مرام نامه شاعران «پرپوچ گو» و به حقیقت نام اعظم معنازدگی دانست. در مقاله حاضر، ابتدا اصطلاح «پرپوچ» و دلالت های معنایی و عوامل سازنده آن معرفی شده؛ سپس با تکیه بر اشعار فوقی یزدی، به مهم ترین عوامل رواج این سبک، همانند واکنش نقیضه آمیز به شاعران طرز خیال دور، مفاسد اخلاقی و نداشتن جهان بینی مرکزی، اشاره شده است؛ آن گاه مختصات ادبی پرپوچ گویی، مانند هنجارشکنی های زبانی، هزل و هجو، طنز، نقیضه گویی و کارناوال گرایی، واکاوی شده است.