فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۸۱ تا ۴٬۹۰۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
65 - 84
حوزه های تخصصی:
نمودهای پایداری از مهم ترین بن مایه های رمان های ادبیات جنگ و دفاع مقدّس شمرده می شود. در رمان های شطرنج با ماشین قیامت ، زمین سوخته ، سوران سرد ، سفر به گرای 270 درجه و کتاب دا، از مهم ترین آثار ادبی درزمینه پایداری و جنگ، این بن مایه ها نمودی چشمگیری دارد. در این آثار به درون مایه های مربوط به موضوع پایداری توجه شده است که در این پژوهش به مهم ترین این مباحث در آثار مذکور پرداخته می شود. مهم ترین درون مایه های پایداری در رمان های منتخب عبارت اند از: هویت دینی رزمندگان و مبارزان، انگیزه دفاع و پایداری در برابر دشمن، الگوگیری از اسوه های مذهبی و قیام عاشورا، وطن دوستی و میهن پرستی. پس از تحلیل آثار منتخب پژوهش و مطالعه منابع گوناگون تخصصی در حوزه پایداری، یافته های پژوهش حاکی از آن است که به دلیل فضای جنگ و برهم خوردن تعادل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی زندگی شخصیت های آثار منتخب، تحول درون مایه ها دیده می شود. درون مایه های پایداری در هر پنج اثر مشهود است و در رمان زمین سوخته و کتاب دا ، موضوع قیام عاشورا، تقدّس شهید و وطن پرستی، در سوران سرد ، مسئله وطن دوستی و در رمان های شطرنج با ماشین قیامت ، سفر به گرای 270درجه بر هویت دینی رزمندگان و بحث شهادت تأکید بیشتری شده است.
دراسه الزمن السردی ومفارقاته فی کتاب «الأیام» لطه حسین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قد تعددت الدراسات السردیه فی العصر الحدیث وانشعبت مقاصدها ومناخاتها بدءً من براب فی کتابه «مورفولوجیا السرد» أو «قصه العفاریت» حتی تقدم تقدماً باهراً علی أیدی کبار من المنظرین السردیات أمثال غریماس ، جیرار جینیت ، و تودورف . من أهم هذه النظریات التی تستهدف هیکلیه النص أوالروایه فی ضوء المنهج البنیوی نظریه المقولات الثلاث التی قام بإنشائها المنظّر الشهیر جیرار جینیت . هذه النظریه التی ترتبط بالسردیات تتحدث عن الروایه أو النص السردی فی ثلاث مقولات فهی زمن القص، هیئه القص، ونمط القص. هنا نلقی الضوء علی المقوله الأولی من المقولات الثلاث فهی زمن القص. الروایه أو کل کتابه سردیه بما تسرد أحداث وسلوک الشخصیات تتسم بحضور الزمن السردی بتجلیاته المختلفه حضوراً واضحاً ملتصقاً بها. والزمن یعتبر خیط الروایه الأساس الذی یسوقها إلی الأمام وتعطیها میزه التأثیر والتأثر والدراما. جیرار جینیت فی نظریته أظهر هذا التلاعب الزمنی وتقنیاته والدراسه هذه تحاول أن تدرس جمیع هذه التقنیات فی روایه أو سیره ذاتیه «الأیام» لطه حسین .
خطاها و محدودیت های شناختیِ انسان به روایتِ مولانا با نگاهی به سنت های معرفت شناسی در فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳ (پیاپی ۸۸)
۷-۳۶
حوزه های تخصصی:
مسئله شناخت در زندگی انسان موضوعی دیرینه و محوری است که از سرآغاز تفکر بشر درباره هستی به میان آمده است. مجموعه اندیشه های مطرح شده در این زمینه دانش معرفت شناسی را پدید آورده است. در میراث عرفانی مولانا نکات بدیع و عمیقی درباره مقوله شناخت به دست می آید و بخش مهمی از آرای او به بحث خطاها و محدودیت های شناختی انسان مربوط است. این بحث در سنت فلسفی غرب نیز از جهات گوناگون طرح شده و پاسخ ها و تبیین هایی یافته است. در این پژوهش کوشش شده، با روش تحلیلی توصیفی و با رویکردی تطبیقی، ابعاد چندگانه موضوع خطاها و محدودیت های شناختی انسان نزد مولانا بررسی شود و برای رسیدن به مقصود نگاهی نیز به سیر موضوع در سنت فلسفی غرب شده است. از این رهگذر، به مقولاتی همچون عقل، تجربه، توهم، تصور و بود و نمود جهان پرداخته شده و پس از روایت سیر تکاملی موضوع در فلسفه غرب، اشارات مولانا در این زمینه نقل و بررسی شده است. درنهایت، نشان داده شده که چگونه مولانا نیز سویه های چندگانه خطاها و محدودیت های شناخت را کاوش و بیان کرده و آرای او چه شباهت هایی با سنت فلسفی غرب دارد. همچنین، تفاوت ها و شباهت های نگرش فیلسوفان و عارفان در چیستی و چگونگی امر شناخت نیز بررسی شده است. میان فیلسوفان و عارفان درباره موضوع شناخت شباهت ها و تفاوت هایی وجود دارد. مهم ترین تفاوت ها را می توان به نقش محوری عقل نزد فیلسوفان و بی اعتباری آن در مقابل بعضی ابعاد دیگر شناخت نزد عارفان نسبت داد. ازسوی دیگر، تمثیل سایه ها در فلسفه افلاطون و مسئله بود و نمود و نقش تصور در مواجهه با جهان در دیدگاه فیلسوفان ایده آلیست قرن هجدهم، شباهت زیادی با مبانی شناخت شناسی در آرای مولانا دارد. در بیان شبا هت ها، درمی یابیم که بخشی از دیدگاه مولانا در توصیف جایگاه عقل و محدودیت های شناختی انسان، به آرای عقل گرایان معرفتی قرن هفدهم شباهت دارد، و در زمینه جایگاه ویژه تجربه در شناخت و کاستی های آن، به آرای تجربه گرایان قرن هجدهم پهلو می زند.
تحلیل اجتماعی-فرهنگی سفرنامه حاج سیاح برپایه نظریه نشانه شناسی اجتماعی پی رگیرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳ (پیاپی ۸۸)
۳۰۳-۳۲۳
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی یکی از رویکردهای پژوهشی است که به بررسی نشانه ها در جهت درک معانی نهفته در متن می پردازد. این رویکرد که از زبان شناسی، جامعه شناسی، نقد ادبی و... بهره می گیرد، روشی کارآمد برای تجزیه و تحلیل است. تحلیل نشانه شناختی سفرنامه ها فرصتی برای خوانشی تازه و فهم بهتر از آنها فراهم می کند. به علاوه، می تواند نقش سفرنامه ها را در ترسیم و بازنمایی اوضاع اجتماعی و فرهنگی جوامع روشن کند. در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی نشانه های اجتماعی سفرنامه حاج سیاح، که طولانی ترین سفرنامه یک فرد عادی ازلحاظ بعد زمانی و مکانی در عصر ناصری است، با استفاده از نشانه شناسی پیر گیرو، زوایای پنهانی از هویت، فرهنگ و آداب و رسوم اجتماعی سرزمین های سیاحت شده روشن شود. این پژوهش، که با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است، به مقایسه و گاه نشان دادن تقابل فرهنگ ایرانی اسلامی با فرهنگ اروپایی و تقابل انسان ها با خود و نیز با محیط زندگی می پردازد. یافته ها نشان می دهد که مسائل و اعتقادات دینی، به مثابه یکی از نشانه های هویت، مهم ترین دغدغه نویسنده است که هم در داخل و هم در خارج از ایران با دیدی نقادانه بدان پرداخته است. توجه بیش از حد او به مکان های مقدس همچون مساجد، معابد و کلیساها حاکی از هویت دینی او در جایگاه طلبه ای جوان است.
بررسی تطبیقی مؤلّفه های پایداری در داستان زنده باد کمیل (محسن مطلق) و رجال فی الشّمس (غسّان کنفانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران و فلسطین که هرکدام متحمّل جنگ، دردها و رنج های بسیاری برای دفاع از وطن شدند، شاعران و نویسندگانی از جنس مردم برای رساندن پیام آزادی برخاستند. در ایران، محسن مطلق یکی از رزمندگان دفاع مقدّس، با بازگویی خاطرات جنگ سعی داشت تا به گونه ای دیگر از مام وطن دفاع کند و در فلسطین نیز، غسّان کنفانی که خود برای اوّلین بار تعبیر «ادبیّات مقاومت» را به کار برد، آثاری به صورت تمثیلی و نمادین، برای بیداری مردم و تشویق آن ها به دفاع از وطن و مبارزه با بیداد و تجاوزگری خلق کرد؛ بنابراین، در نوشتار پیش رو به منظور بررسی مضامین مشترک ادبیّات مقاومت در دو اثر شاخص از ایران و فلسطین، داستان زنده باد کمیل از محسن مطلق و رجال فی الشّمس از غسّان کنفانی به صورت تطبیقی واکاوی و مؤلّفه های پایداری هریک از آن ها مشخّص شده است. مهم ترین مؤلّفه در داستان زنده باد کمیل، تلاقی حماسه و عرفان، شهادت طلبی، دفاع از میهن و حفظ آزادی است؛ امّا در داستان رجال فی الشّمس نویسنده سعی در بیداری مردم برای دفاع از میهن، اعتراض و مبارزه با ستم و ایستادگی دربرابر رژیم اشغالگر قدس را دارد.
ارزیابی انتقادی مجموعه الرائد فی تعلیم اللغه العربیه (مطالعه موردی کتاب الإنشاء)
حوزه های تخصصی:
مهارت نگارش به منزله آخرین مهارت زبانی با وجود اهمیت بسزایی که در آموزش زبان عربی دارد، تاکنون در ایران نویسندگان کتاب های دانشگاهی و پژوهشگران کم تر بدان توجه کرده اند. چنانچه شواهد نشان می دهد بیشتر دانشجویان و دانش آموختگان رشته زبان و ادبیات عربی با مشکلات فراوانی در زمینه نگارش به زبان عربی روبه رو هستند. یکی از عوامل مؤثر در این امر، عدم دسترسی به منبع آموزشی کامل است که راهکارهای عربی نویسی براساس اصول آموزش زبان در آن ارائه شده باشد. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی و تحلیل کیفی و انتقادی، مجموعه الرائد فی تعلیم اللغه العربیه کتاب الإنشاء تألیف مسعود فکری را از دو جنبه شکلی و محتوایی ارزیابی کرده است. نتایج تحلیل نشان می دهد که توجه به افزایش توانش زبانی زبان آموز پس از مطالعه این کتاب و یادگیری و به کار بردن نکته های آموزشی آن، همچنین استفاده دقیق و مناسب از رنگ ها در طراحی جلد و صفحه آرایی آن و نگارش متن با قلم واضح و خوانا ازجمله موارد قوت این کتاب است، در حالی که گزینش متون ادبی فراوان و درج برخی از تمرین ها که به دلیل عدم بسترسازی آموزشی لازم، با سطح علمی و شناختی زبان آموزان غیرگویش ور به زبان عربی همخوانی ندارد، از موارد ضعف آن به شمار می رود.
گذار به اسطوره و بازتعریف مفهوم قهرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (ادبیات تطبیقی) سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
89-106
حوزه های تخصصی:
زنی که بهرام چوبین او را دید که بود؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در یک داستان عجیب و افسانه ای در بخشِ اصطلاحاً تاریخیِ شاهنامه (دوره پادشاهیِ هرمزدِ ساسانی) بهرام چوبین با زنی تاجدار در کاخی دیدار می کند و پس از این ملاقات هم خون می گرید، هم سر بر آسمان می فرازد و هم منش و گفتارش دگرگون می شود و ادّعای شاهی می کند. درباره کیستیِ این بانوی رازناک از متنِ خودِ روایت شاهنامه تا نوشته های معاصران، هشت تفسیر و دیدگاه مختلف عرضه شده است: 1. زن جادوگر 2. بخت بهرام 3. پری 4. سروش 5. نفس فریبکار 6. دئنا 7. دیو یا ماده دیو 8. فرّ. افزون بر تصریح شاهنامه به «بخت» بودنِ این زن و معرّفی او به عنوان «پری» در دو متن کهن و معتبر (تاریخ نامه طبری و نهایه الارب)، اسلوب و ویژگی های داستان نیز با روایاتِ بن مایه «پری و پهلوان» مطابقتِ بیشتری دارد و احتمالاً این زن، بختِ بهرام چوبینه بوده که در اصل در پیکرِ پری بر او پدید آمده و پهلوان را هم دلباخته و شیدای زیبایی خود کرده و هم با نشان دادن اقبالش، به عصیان علیه شاه ساسانی و نشستن بر جای او برانگیخته است. در دگردیسی های روایات ملّی ایران، این پری با فرو نهادنِ بخشی از وجهِ اساطیری خود در گزارش شاهنامه به بانویی خوب روی امّا مبهم تبدیل شده است.
مقایسه ویژگی های شاه در شاهنامه فردوسی با رئیس مدینه فاضله فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصوّر ایجاد جامعه ای آرمانی و تبدیل موقعیت موجود به شرایط مطلوب در ادوار گوناگون، توجه اندیشمندان مختلف را به خود جلب کرده است. رویای ساخت اجتماعی فارغ از هر عیب و نقص، در آثار بزرگانی چون افلاطون و فارابی به چشم می خورد. هدایت چنین جامعه ای از منظر افلاطون بر عهده فیلسوفان و از دیدگاه فارابی بر عهده حکیمی است که بین شریعت و حکمت پیوند ایجاد کرده باشد. فارابی برای رئیس مدینه خود هفت ویژگی برمی شمرد که مهمترین آنها ارتباط با عالم معنا و دریافت وحی است. در میان شعرا نیز گاه کسانی چون فردوسی و نظامی به چشم می خورند که چنین دغدغه های آرمان گرایانه ای داشته و اندیشه های خود در این باره را در شعرشان بازتاب داده اند. فردوسی آنچنان که از شاهنامه برمی آید شاهان آرمانی ایران باستان را به عنوان الگویی شایان توجه برای حاکمان عصر خود مطرح نموده است. مقایسه این خصوصیات با رئیس مدینه فاضله فارابی، نشان می دهد که ویژگی های مشترک والبته وجوه افتراقی بین شاه و رئیس مدینه وجود دارد. نویسندگان در این مقاله، سعی در نمایاندن این وجوه اشتراک و افتراق دارند.
بررسی داروهای جادویی و شفابخش و شیوه های درمان در طومارهای نقالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۷
143 - 170
حوزه های تخصصی:
یکی از بن مایه هایی که در متون حماسی و روایات نقالی عنصری ثابت و پرکاربرد به شمار می رود، یافتن داروهایی است که خاصیت ماورایی و شفابخش دارند و پیرامون این جستجو رویدادهای بسیاری روی می دهد. در حماسه ها گیاهان و میوه های عجیبی هستند که خواص جادویی دارند. همچنین مرهم های جادویی و شفابخشی که از گیاهان، اجزای بدن دیوان (شاخ دیو، مغز سر دیو، دل و جگر دیو)، روغن اژدها و یا پر سیمرغ به دست می آیند و به طور معجزه آسایی موجب تندرستی و بهبود زخم ها می شوند و نیز معجون های جادویی، مهره های جادویی، چشمه های شفابخش، درمان با دعا و افسون و نظرکرده شدن از جمله موارد جادودرمانی در روایات حماسی و نقالی هستند. پیران، عابدان، اولیا، شاهان، پهلوانان، سیمرغ، زال و جادوگران، از جمله درمانگران یا جادوپزشکانی هستند که شیوه های درمانشان در طومارهای نقالی بازتاب یافته است. این پژوهش بر آن است که به اختصار درمانگری و داروهای جادویی و شفابخش را در طومارهای نقالی به شیوه توصیفی- تحلیلی بررسی نماید.
A comparative study of the Eye of the Heart in Islamic Sufism and the Third Eye in Yoga(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
83 - 92
حوزه های تخصصی:
Trends that have emerged in the epistemological field (of divine and non-divine origin) have commonalities due to the focus on the spiritual dimension of human existence, like the eye of the heart in Islamic Sufism that has similarities with the third eye on Yoga. The most important similarities are the effect of Zikr in the opening of the eye of the heart and the third eye, the need to get Zikr from Sheikh/Guru, solitude, the necessity of observing certain conditions before and during Zikr, steps of Zikr, and the manifestation of the unseen after the opening of the eye of the heart and the third eye. However, there are some differences, too. In Yoga, the physical location of the third eye is determined in the body, but in Islamic Sufism, the eye of the heart is a non-physical concept. In Islamic Sufism, the extent of manifestation of truths that one sees with the eye of the heart is fully described and symbolized, but in Yoga, a brief description is given.
سیمرغ سهروردی و نشانه-معنا شناسی سیّال
منبع:
شفای دل سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶
49 - 64
حوزه های تخصصی:
«هدهد سیمرغ شده» سهروردی، برای نشانه شدن از مسیر پر پیچ و خم دال های زبان می گذرد و زیر تأثیر آن ها مدلول های جدیدی می آفریند. در گفتمانی که سهروردی از «هدهد سیمرغ شده» به دست می دهد، ما با گونه ای نشانه ای روبه رو هستیم که نه در جایگاه پرنده، که در جایگاه های متعدّد دیگری، بروز می کند که بررسی آن ما را به حوزه ساختار جانشینی زبانی وارد می کند. نگارنده در این مقاله، در پی آن است تا با روش تحلیلی-توصیفی به کارکردهای گفتمانی و فرهنگی، گذر از فضایی فیزیکی- کنشی به فضایی نمادین و استعلایی و تبیین ویژگی های نشانه-معنا شناسی داستان «صفیر سیمرغ» از سهروردی بپردازد. «هدهد» در نظام جانشینی به کار گرفته شده در گفتمان سهروردی، بر اثر تأثیر نوسانات مدلولی، آرام آرام از عنوان پرنده یا مرغ، فراموش شده، به نشانه ای معنادار تبدیل می شود؛ در حقیقت، «هدهد» در کنار «هدهد» بودن، همه چیز هست. چنین عملیاتی را که امکانِ گذر از گونه ای دالی به گونه ای مدلولی متکثّر و استعلایی را فراهم می سازد، سیر تکاملی نشانه در زبان می نامیم.
صلح و دوستی از دیدگاه مولانا
منبع:
شفای دل سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶
123 - 134
حوزه های تخصصی:
واژه های صلح، دوستی و آشتی از آغاز تاریخ بشر تا کنون جزء پرکاربردترین واژگان به شمار آمده اند؛ چنان که درکتاب های آسمانی مانند قرآن مجید، انجیل، تورات و کتاب های عرفانی، فلسفی، حکمی و ادبی نیز به فراوانی از آن یاد شده و در اندیشه های عارفان، ادیبان، حکیمان، شاعران و عالمان گوناگون جا گرفته است. در ادبیّات عرفانی نیز، عارفان به وصف کردن واژه های صلح و آشتی و دوستی اهمّیّت زیادی داده و در متون عرفانی خود، مکرّر انسان ها را به صلح و دوستی دعوت کرده اند. مولانا جلاالدین رومی یکی از این مهم ترین و معروف ترین عارفان قرن سیزدهم میلادی می باشد که با آثار گران بها و افکار ارزشمند عرفانی خود در همه جهان نور عرفانی، آشتی، و دوستی را پراکنده است. مولانا در آغاز مثنوی، وجود انسان را به نی ای مانند کرده که از نیستان و اصل خود جدا افتاده و به سبب این جدایی، فریاد شکایت سرداده است. پس انسان باید تلاش کند تا از قید و بندهای دنیایی ببُرد و سرانجام به اصل خود بازگردد. چنین انسانی در طول زندگی خود فردی بی آزار و صلح جو خواهد بود. با توجّه به این نکته، نگارنده در این مقاله سعی کرده است نظر و اندیشه های مولانا را در سروده هایش درباره صلح و دوستی بررسی کند.
بلاغت اسطوره (بررسی بنیاد اساطیری یک تصویر رایج در شعر فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هفدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۹
95-111
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی این مقاله این است که آیا اسطوره می تواند حضوری ناخودآگاهانه در فرایند شکلگیری فرم ادبی داشته باشد؛ برای پاسخ به این پرسش ابتدا با رویکردی توصیفی تحلیلی لایه های دوگانه باورهای اساطیری درباره رابطه آب و باران، باروری و نعمت بخشی با خویشکاری اصلی پادشاه در یک نظام سیاسی فرهنگی تشریح شده است. در ادامه یافته های این مقاله نشان می دهد که باور به رابطه شاه و مجموعه عقاید مرتبط با آب و باران منبع مهم و مؤثری در شکلگیری ناخودآگاهانه رایجترین و پربسامدترین خانواده تصویری در شعر مدحی فارسی بوده است. هم چنین این مقاله با توضیح رابطه اسطوره و ادبیت و بررسی روابط متناظر مفهوم شاه با آب و باران و باروری و تحلیل ویژگیهای شاه اسطوره ای، ابعاد تکوین یک کلیشه تصویری متکرر را مورد بررسی قرار می دهد.
بررسی میزان مطابقت خاطرات کتاب «آن بیست و سه نفر» با عناصر داستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
83 - 114
حوزه های تخصصی:
خاطره نویسی، یکی از انواع ادبی و شکلی از نوشتار است که در آن نویسنده، خاطرات خود را یعنی صحنه ها یا وقایعی که در زندگی اش روی داده، در آنها نقش داشته یا بیننده آنها بوده، بازگو می کند. با وقوع جنگ تحمیلی علیه ایران بسیاری از رزمندگان به ثبت خاطرات خود از دوران دفاع مقدس پرداختند. کتاب آن بیست وسه نفر خاطرات خودنوشت احمد یوسف زاده یکی از آزادگان جنگ تحمیلی است. نویسنده در این کتاب خاطرات خود در زمانی که به همراه همرزمانش به اسارت درآمده اند را نوشته است. این نوشتارضمن بیان وجوه مشترک داستان و خاطره، به بررسی میزان مطابقت خاطرات این کتاب با عناصر داستان می پردازد. نگارنده پس از تطبیق خاطرات این کتاب با عناصر داستان به این نتایج رسیده است: درونمایه این کتاب بیان مشکلات و شکنجه هایی است که برای اسرای جنگی اتفاق می افتد. زاویه دید اول شخص مفرد است که از زبان نویسنده بیان می شود. پیرنگ کتاب حکایت چگونگی اسیر شدن و تشکیل گروه بیست و سه نفره و اتفاقاتی که برای آنها می افتد است. شخصیّت ها کاملاً واقعی هستند و ساخته و پرداخته ذهن نویسنده نیستند. لحن کتاب با توجه به این که خاطراتش را بیان می کند و موضوع کتاب واقعی است، جدی می باشد.
بررسی تحلیلی و تطبیقی بازگشت ادبی ایران و مکتب نئوکلاسیسیم اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
185 - 208
حوزه های تخصصی:
بررسی تحلیلی و تطبیقی بازگشت ادبی ایران و مکتب نئوکلاسیسیم اروپا چکیده محور اصلی این پژوهش، بحث بازگشت ادبی ایران و مقایسه آن با مکتب نئوکلاسیسیم (Neoclassicism) اروپاست. تتبع شاعران ایرانی از شیوه شاعران سبک خراسانی و عراقی که از نیمه دوم سده دوازدهم آغاز شد و تا اوائل سده چهاردهم ادامه یافت، بازگشت ادبی نامگذاری شد. نئوکلاسیسیم نیز نوعی رویکرد در تاریخ ادب اروپاست که ادیبان تحت تأثیر آثار فاخر کلاسیک یونان و روم به خلق آثار می پردازند. نخستین نشانه های نئوکلاسیسیم در ایتالیا (14م) دیده شد؛ امّا دوران نضج آن در فرانسه (17م) است و تا سده هجدهم میلادی دوران اوج خود را سپری کرد. ازآنجاکه هر دو جنبش ادبی به نوعی بازگشت به گذشته است، برآنیم به این پرسش پاسخ دهیم که چرا بازگشت ادبی ایران به ایجاد سبکی نو مانند مکتب نئوکلاسیسیم منجر نشد. با بررسی های صورت گرفته در نمونه های شعری بازگشت ادبی و نئوکلاسیک درمی یابیم از عوامل مهم در موفقیت یا عدم موفقیت دو جنبش مذکور در نوزایی و خلق آثار متفاوت نسبت به آثار گذشته، تفاوت در موقعیت فکری، فرهنگی و اجتماعی است. شاعران بازگشت ادبی ایران به دلیل فقدان پشتوانه معرفت شناسانه قوی، زوال اندیشه فلسفی، نبود مراکز ادبی جهتدهنده و رعب و وحشت در برابر هجوم تمدن غرب در نسل پایانی این شاعران در تحول و نوزایی شعر به موفقیت چشمگیری نائل نشدند، امّا نویسندگان دوره نئوکلاسیک با بهره مندی از ساختار نظام اندیشه مند و تغییر در تمام نهادهای مرتبط فرهنگی و اجتماعی به استقلال سبک و نوزایی دستیافتند. واژه های کلیدی: بازگشت ادبی، نئوکلاسیسیسم، انحطاط ادبی، نوزایی
مسأله لحن در ترجمه آثار ادبی کودک و نوجوان (موردپژوهی: شازده کوچولو با ترجمه های محمد قاضی و احمد شاملو)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بسیاری بر این باورند که ترجمه آثار ادبی کودک و نوجوان، کاری بس سهل است که تنها با جایگزین کردن کلمات و رعایت نسبی ساختار جمله بندی ها می توان ترجمه ا ی خوب از آثار کودک و نوجوان ارائه کرد. اما این امر درست نیست چرا که ترجمه فرآیندی بسیار پیچیده و متاثر از عوامل بسیاری از قبیل نوع و شیوه بیان متن اصلی، قابلیت مترجم در انتقال مفهوم و از همه مهم تر لحن است. از اینرو، در پژوهش حاضر سعی شده است تا با مقایسه ترجمه های کتاب «شازده کوچولو» با قلم محمد قاضی و احمد شاملو، مسأله لحن در ترجمه آثار کودک و نوجوان بررسی شود. نتایج نشان می دهد که مترجمان در انتخابِ لحنِ مناسب برای مخاطبِ کودک و نوجوان، دچار ضعف بوده اند. چرا که در اکثر جمله ها قاضی از جملات بسیار رسمی و مناسب رده سنی بزرگسال استفاده کرده است. از طرف دیگر، شاملو از جملات شکسته و زبان محاوره استفاده کرده است که مناسب رده سنی کودک و نوجوان نیست.
بررسی ساختار ترکیب های اشتقاقی شعر طالب آملی از دیدگاه سبک شناسی زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طالب آمُلی یکی از از بزرگ ترین گویندگان سده یازدهم هجری است که در جریان تحول و تغییر سبک هندی نقش قابل توجّهی داشته است. بیشترین توجه پژوهش گران بر روی جنبه ی خیال بندی و مضمون آفرینی شعر اوست. در این میان عنایت کمتری به روساخت و جنبه های زبانی شعر او، به ویژه هنر ترکیب سازیش شده است. در این جُستار به این وجه زبانی او پرداخته می شود. یکی از مهم ترین عناصری که در سبک شناسی شعر مطرح است، ساختار زبانی شعر است. از جمله تمهیداتی که طالب در ساختار زبانی شعر خود بهره برده است برجسته سازی است. طالب در جهت ترکیب سازی از این اصل بیش ترین استفاده را کرده است و غالب ترکیب های او به پیروی از این اصل بر مخاطب عرضه می شود. ترکیب های اشتقاقی موجود در دیوان طالب آمُلی ذیل عنوان هایی چون: ترکیب های ونددار، ترکیب شبه ونددار، صفت های فاعلی و مفعولی مرکّب، ترکیب های وصفی و ترکیبات مصدری بررسی و تحلیل شده اند. بسیاری از این ترکیب ها، چشم نواز و دلکش می باشند و جدا از این که موجب درنگ مخاطب می شوند، جلوه ای تازه به زبان شعر او بخشیده اند. هنرنمایی طالب سبب شده است تا این ترکیبات اشتقاقی در موضعی مناسب قرار گیرند که هم ارزش صوری کلام را والا کنند و هم بار معنایی کلامش را غنی سازند. بنابراین می توان گفت که وجه غالب زبانی طالب آملی، ترکیب سازی و لزوم عنایت ویژه به این ترکیبات امری ضروری است.
ریخت شناسی چند تمثیل حیوانی در حدیقه الحقیقه سنایی بر اساس الگوی ولادیمیر پراپ
حوزه های تخصصی:
ریخت شناسی، رویکردی نوین و ساختارگرا در مطالعه ادبیات است و باید ولادیمیر پراپ، مردم شناس روس را، آغازگر این روش علمی دانست. استفاده از تمثیل به عنوان یک صنعت بلاغی و شیوه استدلالی، روشی اساسی در ادبیات عرفانی ایران است. این رویه که از دیرباز در ادبیات ایران متداول بود از اشعار سنایی آغاز شده است. بررسی تمثیل های عرفانی از دید «ریخت شناسی» امکان تحلیل جامع ادبی، اجتماعی و عرفانی آن ها را فراهم می کند و فرصتی پدید می آورد که کاربرد تمثیل در ادبیات عرفانی با روشی کاملاً علمی مورد بررسی قرار گیرد. در پژوهش حاضر ضمن بیان و بررسی انواع تمثیل، تلاش می کنیم عناصرسازی آن را طبق الگوی پراپ و با روش تحلیلی و توصیفی تجزیه و تحلیل کنیم تا از این رهگذر، بیان تمثیلی سنایی را با تکیه بر خویشکاری هایی که پراپ برای عناصر داستانی معرفی می کند تبیین کنیم.
گرشاسب در «روایت پهلوی» و دیگر متون زبان پهلوی
منبع:
شفای دل سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵
1 - 11
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به روایات و مباحثی که در متون پهلوی درباره گرشاسب آمده است می پردازیم. در متون پهلوی، نابودی ضحاک به دست گرشاسب صورت می گیرد. این پژوهش، به بررسی گرشاسب پهلوان حماسی گرشاسب نامه در روایت پهلوی و دیگر متون زبان پهلوی می پردازد. در فصل هشتم روایت پهلوی، سخن از ظهور موعودان زردشتی است که هرکدام به فاصله هزار سال و طبق عقیده مزدیسنان، پس از هزار و پانصد سال ظهور می کنند. یکی از این موعودان «هوشیدر» از فرزندان زردشت است. پس از این که هوشیدر عدالت، راستی و پاکی را در زمین برقرار کرد، اهریمن با آفرینش دیو «ملکوسان» که باران بر می انگیزد، جهان را زیر سلطه خواهد برد و بر راستی چیره خواهد شد. در روایت پهلوی که متنی بازمانده به زبان فارسی میانه است، اَعمال گرشاسب از زبان خود وی، برشمرده شده و تقریباً مانند داستانی است و عنوان آن «داستان روان گرشاسب» می باشد. در متن های پهلوی از روان گرشاسب گناهکار به سبب آزردن آتش بازخواست می شود و با میانجی گری زردشت بخشوده می شود.