فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۲۱ تا ۵٬۱۴۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
خواجه ابوالحسن علی بن حسن سیرجانی از بزرگان صوفیه قرن پنجم هجری است. وی شیخ کرمان بوده و در آنجا داروخانه و اوقاف و مریدان بسیار داشته و مورد تکریم بزرگان صوفیه از قبیل ابوسعید ابوالخیر، خواجه عبدالله انصاری و هجویری قرار گرفته است. او که اهل سیر و سیاحت بوده در سیرجان درگذشته و آرامگاهش تاکنون باقی و زیارتگاه است. کتاب بیاض و سواد خواجه علی حسن، که تاکنون به صورت نسخه خطی مانده است، در واقع، طبقه بندی موضوعی اقوال مشاهیر صوفیه تا اواخر قرن چهارم است که در هفتاد و سه باب تنظیم شده است و بیش از سه هزار فقره از سخنان بزرگان قوم را در بر دارد. یکی از مهمترین ابواب بیاض و سواد، "باب معرفه تاریخ مشایخ" است که در آن هفتاد و هشت تن از مشایخ صوفیه براساس منطقه جغرافیایی محل فعالیتشان تقسیم بندی و معرفی شده اند.
مروری بر سیر ادبیات داستانی در ایران
حوزه های تخصصی:
خاقانی و عرفان و تصوف
ساختار تغذیه در اسطورة مشی و مشیانه براساس متون زبان های باستانی ایران
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، اسطوره ایرانی نخستین جفت انسان، مشی و مشیانه، بررسی و نقش تغذیه در این اسطوره در شکل گیری فرهنگ و ارزش گذاری مربوط به آن توضیح داده می شود. با مطابقة صورت های مختلف، نشان می دهیم که صورت آرمانی تغذیه، در فرهنگ ایران پیش از اسلام، تغذیه گیاهی و صورت متقابل و اسفل آن تغذیه گوشتی است. واسطه ای که میان این دو صورت متضاد در نظر گرفته شده است، تغذیه با شیر و تخم مرغ است که نه غذایی گیاهی اند نه غذایی گوشتی. بررسی منطقی که این اسطوره در شکل دادن این روند به کار می گیرد هدف مقاله است.
پوچ انگاری منفعل در بوف کور
حوزه های تخصصی:
نیست انگاری راوی در بخش اول ""بوف کور"" و وجوه تشابه آن با نیست انگاری نیچه، موضوعی است که پیش از این از سوی نگارندگان این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. در عین حال که پیروی راوی از نیچه در این اثر هدایت قابل انکار نیست، این نیست انگاری با آن چه که نیچه آن را ""نیست انگاری فعال"" معرفی می کند و در عملِ ""زرتشت"" متجلی می شود، تفاوت زیادی دارد. وجوه تمایز راوی از زرتشت را می توان در بخش دوم بوف کور - که در واقع بخش عملی نیست انگاری این کتاب است – مورد مطالعه و بررسی قرار داد.
این مقاله به معرفی وجوه تمایز و افتراق ""زرتشت"" و ""راوی"" بوف کور می پردازد و ""نیست انگاری منفعل"" را به خصوص در بخش دوم این کتاب بررسی خواهد کرد و یادآور می شود که اگر چه راوی استدلال نیچه را در ذهن خود مرور کرده، آن را می پذیرد و در بخش اول کتاب، نابودی ""دختر اثیری"" را در ذهن خود می پروراند، نفوذ عمیق این دختر - که در واقع جلوه ای از دنیای ماوراست – در کنار انفعال راوی مانع از آن می شود که او بتواند در عمل، تأثیر حضور ""لکاته"" را – که نماد اجتماعی دختر اثیری است- از زندگی خویش بزداید.
بررسی و نقد اصول فرهنگ نویسی در فرهنگ آنندراج
حوزه های تخصصی:
آنندراج از جمله فرهنگ های لغتی است که در شبه قاره نوشته شده است. در این مقاله به نقد و بررسی فرهنگ آنندراج پرداخته می شود. هدف از این کار تحلیل، بررسی و نقد ساختار فرهنگ آنندراج بر اساس اصول فرهنگ نویسی است. بنابراین، ضمن توصیف ساختار این فرهنگ در بخش های مدخل، تلفظ، معانی، مباحث ریشه شناختی، نکات دستوری، شواهد واژه ها و منابع مولف، معایب این فرهنگ در بخش های مذکور بیان شده است. برای بررسی و تحلیل آماری چهارصد مدخل از حروف متفاوت «ب،س،ک،م» انتخاب شده است.
ساختارشناسی تطبیقی داستان رستم و اسفندیار در نهایةالارب و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تطبیقی ساختار داستان رستم و اسفندیار به روایت ابن مقفع در نهایة الارب و فردوسی در شاهنامه بر اساس دیدگاه هانزن (بررسی و مقایسه در دو سطح کلی و جزیی) می پردازد. بدین منظور نخست روایت های مشابه با روایت ابن مقفع و فردوسی گردآوری شده و به تفاوت بنیادین این روایت ها، یعنی زردشتی بودن یا نبودن رستم، پرداخته شده است. پس از آن، ساختار داستان ها در دو سطح کلی و جزیی مورد بررسی قرار گرفته و این نتیجه حاصل شده است که روایت ابن مقفع روایتی تاریخی با ساختاری پیوسته است که در شاهنامه به چند داستان تقسیم شده است، اما روایت فردوسی داستانی هنری و شاعرانه است.
سبک شناسی طنز حافظ
حوزه های تخصصی:
سبک طنزپردازی حافظ، برخاسته از محیط اجتماعی حاکم بر قرن هشتم است. حافظ، شاعر مصلحی است که به قصد مبارزه با کژی ها و نابسامانی ها، تیغ طنز خود را بر غدّه ریا فرود آورده است. از لحاظ سطح فکری، طنز انتقادی او درون گراست و به طنز اجتماعی، مذهبی، فلسفی و سیاسی تقسیم می شود؛ زبان انتقادی او عفیف، غیرمستقیم و آراسته به انواع صناعت و بلاغت ادبی است. سطح ادبی اشعار طنزآمیز او همچون محتوا، متعالی است. مهمترین شگردهای طنزآفرینی او عبارتند از: متناقض نمایی، ایهام، کنایه، استعاره تهکمیه.
نقد و تحلیل حکایات کرامتهای مولانا در رساله سپهسالار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کرامات به اعمال خارق عادتی گفته می شود که از اولیا سر می زند. از روزگاران گذشته تا امروز، حکایات فراوانی درباره کرامات از اولیا نقل و شایع شده که یکی از دلایل عمده آن، کرامت خواهی و کرامت جویی کسانی بوده است که داستانهای کرامتی را با آرزوها و خواسته های خود هماهنگ دیده اند. از دلایل دیگر رواج آن می توان به بیان کرامات در قالب داستانهای جذاب اعتقادی مردم به مشایخ و بزرگان اهل معنا اشاره کرد. فریدون بن احمد سهپسالار که چهل سال مرید و ملازم مولانا بوده، چهل حکایت از کرامات مولانا در بخش کرامات رساله خود آورده است. نقد و بررسی این حکایات نشان می دهد که هرچند حدود یک چهارم آنها فاقد درونمایه های کرامتی است، دارای ویژگیهای دیگری است که به اهداف کرامت نامه نویسی کمک شایانی می کند. سایر حکایات نیز غالبا از نظر موضوع و ساختار با اصول و معیارهای داستانپردازی و نقد ادبی مطابقت دارد و از ارزش ادبی ویژه ای برخوردار است. از سوی دیگر چون در حکایات کرامتی رساله سپهسالار تا حد امکان، اصول واقعگرایی رعایت شده، کرامات نقل شده در این کتاب واقع نما و باورپذیر شده و از نظر اصول و شگردهای داستانپردازانه نیز ارزش و اهمیت ویژه ای یافته است. تطبیق بعضی از حکایات سپهسالار با قواعد ریخت شناسی داستانهای پریان نشان می دهد که این حکایات با ساختار حکایات پریان نیز سازگار است. همین ویژگیها سبب شده است که مناقب نامه نویسان بعدی مولانا همه از حکایات رساله سپهسالار بهره بجویند.
بررسی زبان و روایت در داستان «یک سرخ پوست در آستارا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان داستان مدرنیستی از مهم ترین جریان های داستان نویسی ایران و بیژن نجدی از برترین نویسندگان این جریان است. او نویسنده ای ساختارشکن و تجربه گراست. زبان داستان های نجدی مملو از استعاره و تشبیه است. این ویژگی داستان های نجدی زبان آثار او را تاحد زیادی به زبان شعر نزدیک کرده است و نوعی تشخص سبکی به آثار او بخشیده است؛ تاجایی که می توان او را بنیان گذار داستان نویسی شاعرانه در ادبیات داستانی ایران به شمار آورد.
از مهم ترین عواملی که موجب می شود داستان های نجدی مدرن به شمار آید، عناصری همچون شاعرانگی زبان، بهره گیری از گسست زمانی و ورود به ذهن شخصیت هاست. در این مقاله، با بررسی عناصر روایی در داستان «یک سرخ پوست در آستارا»، نشان داده ایم که این داستان، مدرن به شمار می آید و نجدی توانسته از ویژگی های داستان مدرن به خوبی استفاده کند. از دیگر موضوعات مهمی که در این داستان دیده می شود، تقابل مرگ و زندگی، تخیل و واقعیت و تقابل پذیرش وضعیت موجود و آرمانی ا ست. بیژن نجدی با بهره گیری از تکنیک های داستان مدرن، به زیبایی هرچه تمام تر، درپی بیان اندیشه ها و مبانی فکری خویش بوده است.
خام گیاه خواری و دکتر غلامعلی بسکی
منبع:
حافظ آبان ۱۳۸۹ شماره ۷۵
حوزه های تخصصی:
برگردانده ای از کتاب خورشید و خاور
حوزه های تخصصی:
جنبه های مردم شناختی داستان اسکندرنامه نقالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات عامیانه ایران، علاوه بر ابعاد ادبی و هنری، منبعی عظیم و سرشار از اطلاعات دست اول مردم شناختی است و خوانندگان و پژوهشگران را با جنبه های گوناگون زندگی زمانه خلق اثر، چون باورها، خرافات، ارز ش ها و ضد ارزش ها، طبقات گوناگون جامعه، مشاغل، نظام اداری و اجتماعی، اصول اخلاقی، و... آشنا می کند. اسکندرنامه های منثور نیز از این دسته آثارند. در ایران اسکندرنامه های فراوانی به نثر و نظم، از اواخر سده چهارم قمری تا عهد صفوی پدید آمده است. این مقاله مستخرج از طرح پژوهشی نویسندگان با عنوان «مطالعه در افسانه های پهلوانی» است که در مرکز تحقیقات دانشگاه تربیت مدرس در حال اجراست و به معرفی اجمالی کتاب اسکندر و عیاران نوشته مولانا منوچهرخان حکیم (مربوط به عهد صفوی) می پردازد و به تفصیل، اطلاعات مردم شناختی آن را دسته بندی و تحلیل می کند.
سفر از دیدگاه منوچهری و برخی از شاعران عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان برای رفع نیازهای روحی و جسمی خود از جمله شناخت راز هستی و حیات جاوید ، کسب دانش و تجربه ، دست یافتن به زندگی آرمانی معنوی و مادی ، و حتی مدح ممدوح ، دیدار محبوب ، شکار و ... بارها و بارها سفر خشکی و دریا را تجربه کرده است . در همه این سفرها آنچه به عنوان سه رکن اصلی به چشم می خورد انگیزه ، مسیر و وسیله سفر است . متناسب با این سه رکن ، فرهنگ سفر در اقوام و ملل گوناگون با یکدیگر متفاوت می شود . اما گاه ، به دلایل متعدد و مختلف ، همسانیهایی رخ می دهد . در مقاله حاضر به بررسی این همسانیها در شعر منوچهری و برخی از شاعران عرب بویژه متنبی ، از سه زاویه انگیزه . مسیر و وسیله سفر ، پرداخته شده است .
بر بساط غزل خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بساط قلندر (برگزیده و شرح غزل های خاقانی)، معصومه معدن کن، انتشارات آیدین، تبریز 1384، 452 صفحه. پس از بزم دیرینه عروس (شرح پانزده قصیده از دیوان خاقانی)، که به سال 1372 روانه بازار کتاب شد، و کتاب سه جلدی نگاهی به دنیای خاقانی، که دایره المعارف گونه ای است در باب موضوعات شعر این سخنور بزرگ و در فاصله سال های 1375-1378 انتشار یافت، اینک شاهد گسترده شدن بساط قلندر هستیم. بساط قلندر نمونه های دلنشینی از غزل خاقانی را با شرحی عالمانه به علاقه مندان شعر کهن فارسی عرضه داشته است. با افزوده شدن کتاب در دست انتشار جام عروس خاوری بر فهرست آثار مولف، ایشان را باید یکی از پرکارترین محققان در عرصه خاقانی شناسی شمرد. بساط قلندر 151 غزل از مجموع 340 غزل مندرج در چاپ شادروان ضیاالدین سجادی را در بر دارد. مولف محترم، در مقدمه و پیش گفتار، طی حدود 60 صفحه، علاوه بر زندگی نامه و معرفی مختصر آثار خاقانی، در باب غزل این سخنور بزرگ قرن ششم، مبحث جامع الاطرافی مطرح کرده اند. به نظر خانم معدن کن، غزل های اصیل خاقانی معمولا کوتاه و بین 7، 8 و 9 بیت است و غزل های شش بیتی نیز در میان آنها کم نیست. (ص 11) خاقانی شاعری شکوه گر است- شکوه گر از یار و دیار و روزگار، به گونه ای که حتی وقتی، به شیوه دیگر شاعران و عاشقان، به توصیف یار یا گله از او می پردازد، ناخودآگاه به نقد زمانه و مردم زمانه رجوع می کند و همه ستمگری ها و غداری های روزگار را در سیمای یار آشکار می بیند...
تطبیق غزلی از مولانا با غزلی از سنایی براساس مؤلفه های مکتب سوررئالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرچشمه بسیاری از اصول و روش های فکری و ادبی مولانا را باید در شعر سنایی جست؛ وجود برخی مؤلفه های سوررئالیستی در اشعار مولانا نیز می تواند از جمله این تأثیرپذیری ها باشد و می توان گفت که اندیشه های سوررئالیستی یا شبه سوررئالیستی، در اشعار هر دو شاعر، البته با شدت و ضعف، وجود دارد. در پژوهش حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، دو غزل سوررئالیستی از سنایی و مولانا بررسی و وجوه اشتراک و افتراق آن دو در مؤلفه های سوررئالیستی نشان داده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ویژگی هایی سوررئالیستی همچون ذهنیت مطلق، حذف دو عامل زمان و مکان، بیان امور شگفت انگیز، نگارش خودکار، مستی و سکر، تخیل و رؤیا، تجلی روحانی، اعتقاد به نامحرمی زبان، عشق و آزادی، در هر دو غزل وجود دارد. از جمله تفاوت های دو غزل، می توان به تفاوت در میزان نگارش خودکار، مستی و سکر بیشتر مولانا نسبت به سنایی و زبان تصویری تر و هیجان انگیزتر مولانا اشاره کرد؛ چنانکه شعله واری بیان سنایی در تصویر شمع و شعله واری بیان مولانا در خود آتش نمایان شده است.