فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۰۱ تا ۴٬۷۲۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی و مطالعه طومارهای نقالی به عنوان بخشی مکتوب از سنت حماسی روایی شفاهیِ در باور انسان های ابتدایی نام با ذات منطبق است؛ زیرا انسان ابتدایی فکر می کرد ارتباط بین نام و شخص یا شیء موسوم به آن قراردادی نیست و نام جزوی از وجود خود اوست و نیروهای شر می توانند از این طریق به او آسیب برسانند. این نوع نگاه به نام مختص مکان خاصی نیست و در همه جوامع وجود دارد و قواعد خاصی نیز با عنوان تابوی نام بر این جوامع تحمیل شده است. در باورهای عامه مردم ایران و نیز شاهنامه که روایتگر باورهای اساطیری ایرانیان است، این نوع تابو به صورت های مختلف دیده می شود: گاه نام عین ذات است، مانند زمانی که رستم مقصران اصلی کشته شدن سیاوش را برای هومان برمی شمرد. گاه به صورت برگزیدن دو اسم دیده می شود که یک نام، اصلی و جزو ذات است و دیگری فرعی است. این نوع تابو در بخش هایی از سواحل جنوبی ایران و همچنین بین ترکمن ها دیده می شود و در شاهنامه نیز درباره قباد و شیده نمود دارد. مصداق دیگر تابوی نام، عدم ابراز نام است که در بین مردم و در جنگ های شاهنامه دیده می شود. این مسأله در شاهنامه به دو صورتِ صراحت در عدم ابراز نام و طفره رفتن از ابراز نام تبلور یافته است. آخرین نمونه تابوی نام، تعویض و یا تغییر نام است که بیشتر برای فریب ارواح و فرار از آسیب آن ها به کار می رفته است.
بررسی رمان «بازی آخر بانو» بر اساس نظریه چندصدایی باختین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«بازی آخر بانو» رمانی موفّق از بلقیس سلیمانی، نویسنده و منتقد ادبی معاصر ایرانی است. این رمان برنده جایزه ادبی مهرگان و بهترین رمان بخش ویژه جایزه ادبی اصفهان در سال ۱۳۸۵ شده است. وقایع رمان، در زمان رویدادهای سیاسی - اجتماعی دهه ۱۳۶۰ ایران رخ می دهد و موضوع اصلی و محوری آن، بازکاوی مسائل زنانه در بسترهای کم رنگ اجتماع است. چندصدایی، اصطلاحی است که باختین آن را با الهام از موسیقی و در تقابل با تک صدایی در رمان وضع کرد. فرضیه این مقاله، اثبات چندصدا بودنِ اثر حاضر است. در این راستا مؤلّفه هایی چون بینامتنیت، تعدّد روایت ها، چندزبانی، تغییر ناگهانی زاویه دید، جدل پنهان وغیره بر این ادعا صحّه می گذارند. رویکرد اصلی مقاله، بررسی چندصدایی از دیدگاه میخاییل باختین است، هرچند برای تبیین بیشتر، گاه از توضیحات نظریه پردازان پساباختینی نیز استمداد خواهیم جست. روش پژوهش، توصیفی – تحلیلی است. برآیند این مقاله حاکی از آن است که رمان چندصدا با ابزارهایی که در اختیار خواننده قرار می دهد، او را به دریافتی نو و تفسیری دیگر از متن رهنمون می سازد که به سادگی از روساخت رمان قابل درک نیست.
اقتباس مفهومی و نگارشی از شاهنامه در ادبیّات کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه عملکردهای فرهنگی سبب شده است که قلمرو ادبیّات کودک و نوجوان به سوی متون کهن ادبی کشیده شود. در این میان شاهنامه ی فردوسی، شاهکار کلاسیک زبان فارسی به عنوان پرکاربردترین متن ادبی کهن، وارد محدوده ی ادبیّات رسمی کودکان و نوجوانان ایران شده است. در این مقاله ضمن معرّفی انواع اقتباس مفهومی و نگارشی از شاهنامه در ادبیّات کودک و نوجوان، چگونگی کاربردهای آن نیز بررسی شده است. این تحقیق نشان می دهد که بخش قابل ملاحظه ای از اقتباس های محتوایی در ادبیّات کودک و نوجوان، از نوع اقتباس بسته است و بازآفرینی، تلخیص، بازنگری و گزیده نویسی در انواع اقتباس محتوایی از شاهنامه، کاربرد کم تری دارد. در انواع اقتباس نگارشی از شاهنامه نیز پنج نوع، اقتباس معرّفی شده است که در این شیوه، بهترین و ساده ترین کاربرد، اقتباس از نظم به نثر است.
بررسی و تحلیل آیین های باروری در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین های باروری از اسطوره های بنیادین بشر است که بخش قابل توجهی از اساطیر جهان را در خود جای داده است. بن مایه این آیین ها مبتنی بر چرخه سالانه طبیعت میان خشکی و سرسبزی است. این مراسم تجسّمی آیینی از مرگ و سپس باروری طبیعت بود که آن را در مرگ یا غایب شدن یک ایزد و بازگشت مجدد او تصور می کردند. در ژرف ساخت داستان های شاهنامه فردوسی می توان بازمانده ها و یا تأثیراتی از آیین های باروری را دید. بررسی ساختار داستان های شاهنامه نشان می دهد که علاوه بر نمونه شناخته شده «سیاوش»، داستان های نوذر و کیقباد، رفتن کیخسرو و فرنگیس به سیاوش گرد و داستان بیژن و منیژه مبتنی بر طرح آیین های باروری اند. همچنین، وجود عناصر معناداری در ساختار داستان سیامک و هوشنگ، ارتباط ساختار این داستان را با آیین های باروری نشان می دهد. تأمل در ساختار اسطوره ای متن شاهنامه نشان می دهد که توجه به ژرف ساخت اسطوره ای داستان ها از روش های مناسب در نقد اصالت متن است.
روایت شناسی داستان بوم و زاغ در کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت شناسی یکی از حوزه های مطالعاتی است که به دنبال بررسی نظام حاکم بر روایتها و کشف و دریافت مناسبات و پیوندهای درونیِ اجزای سازنده روایت است. ساختارگرایانی نظیر گرماس، تودوروف، ژنت و برمون در مطالعه روایت بیشتر به کشف الگوها و بن مایههای زنجیرهای داستانها توجه کرده اند. گرماس کار خود را براساس زبان شناسی سوسور و یاکوبسن آغاز کرد و تحت تاثیر تفکر آنها، هسته پدید آمدن قصه ها را در تقابل کنشگرها دانست. او به نقش تقابل های دوگانه در داستان و روایت توجه زیادی داشت و این تقابل ها به گونه زیر در الگوی او دیده می شود: فاعل و هدف/ فرستنده، و یاریگر و رقیب/ گیرنده. قصه ها با توجه به وجود و عدم یکی از شش کنشگر مورد نظر گرماس، قابل دسته بندی اند. یکی دیگر از مباحث روایت شناسی گرماس، توجه به زنجیره های روایی (پیرفت) است که به نظر او در سه قسم قابل بررسی است: اجرایی، پیمانی و انفصالی. در این مقاله به روایت شناسی داستان بوم و زاغِ کلیله و دمنه از منظر گرماس پرداخته شده است.
مجاز مرسل وپیوند آن با ابهام در شعر نیما،اخوان،سپهری و فروغ فرّخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجاز مرسل یکی از عوامل ابهام آفرین در کلام ادبی است. یاکوبسن در بحث خود از قطب¬های مجازی و استعاری زبان، مجاز را روند جایگزینی بر اصل مجاورت می¬داند و آن را از ویژگی¬های بارز نثر به حساب می¬آورد. در حالی که مجاز در کلام ادبی، به ویژه شعر معاصر، به دلیل پیوندها و علاقه¬های تازه¬ای که شاعر بین معنی حقیقی و مجازی ایجاد می کند، عنصری بلاغی محسوب می¬شود. چون مجاز مرسل بر اساس تداعی مجاورت شکل می¬گیرد، به زودی بازشناخته می¬شود و تک معنایی است، از این رو درجه ابهام آن نسبت به سایر مقوله¬های مجازی زبان کمتر است. شاید به همین دلیل است که کاربرد آن در شعر معاصر اندک بوده و شاعران معاصر چندان تمایلی به استفاده از آن در شعر خود ندارند. منتها در همین موارد معدود، گاه به نوآوری¬ها و ابتکاراتی دست زده-اند که نمودار گزینش و ترکیب شاعر از امکانات متعدّد زبانی و بیانگر سبک خاص و نشان دهنده میزان تقلید یا نوآوری آن¬ها در این حوزه بلاغی است. در این مقاله که به شیوه توصیفی - تحلیلی بر روی شعر چهار تن از شاعران معاصر (نیمایوشیج، اخوان ثالث، سهراب سپهری و فروغ فرخزاد) صورت گرفته، برآنیم ضمن بررسی مجاز مرسل و نقش آن در ایجاد ابهام هنری به تجزیه و تحلیل ابهام¬های حاصل از این مقوله ادبی بپردازیم.
تحلیل تطیبقی جای خالی سلوچ دولت آبادی با رمان مادر اثر پرل باک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های تطبیقی در حوزه ادبیات، به بررسی روابط تاریخی ادبیات ملی با ادبیات دیگر زبان ها، کشف پیوندهای پیچیده بین آنها و مقایسه نقش و اثرگذاری هنری، معنوی، محتوایی، فنی و پیوندهای تاریخی آنها می پردازد. دولت آبادی در جای خالی سلوچ با درک بسترهای تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی پیرامون خود، روایت مبارزه و تنازع بقای انسان را، در زبانی هنرمندانه و بیانی واقع گرایانه، به تصویر می کشد. پرل باک نیز در رمان مادر با بازتابِ فرهنگ و آداب و رسوم مردمان روستایی چین و نمایاندن روابط ناسالم و نادرست اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخیِ روستاییان، تصاویر غمبار و نکبت زده زندگی مردمان زحمتکش را به نمایش می گذارد. در این گفتار به تحلیل ساختاری و محتوایی این دو رمان می پردازیم.
ناسیونالیسم ایرانی و ادبیات مدرن فارسی
منبع:
کیان ۱۳۷۶ شماره ۳۸
حوزه های تخصصی:
پرتوی از جهان بینی خاقانی
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل متون مهاجرت فارسی با رویکرد روایت شناسی پسااستعماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات مهاجرت فارسی بخش مهمی از ادبیات معاصر ایران را تشکیل می دهد که از ژانر روایت برای بیان مسائل و دغدغه های مهاجران در سرزمین میزبان استفاده می کند. این پژوهش با استفاده از رویکرد ترکیبی روایت شناسی و مطالعات پسااستعماری در تحلیل نوع ادبی رمان مهاجرت فارسی درپی پاسخ به این پرسش است که آیا می توان متون مهاجرت فارسی را نوعی روایت پسااستعماری دانست و برای بررسی و تحلیل آن از ترکیب روایت شناسی با نظریه پسااستعماری، به تبیین نوع خاصی از روایت شناسی به نام روایت شناسی پسااستعماری دست زد؟ فرض پژوهش بر این است که ادبیات مهاجرت فارسی با توجه به مفاهیم متعدد پسااستعماری مطرح شده در آن، گونه ای روایت پسااستعماری است که در دفاع از گروه اقلیت و به حاشیه رانده شده مهاجران در سرزمین میزبان و دادن قدرت و توانایی سخن گفتن به آنها، با استفاده از واژگان و قالب توانمند روایت، در فضایی موسوم به فضای سوم، به دست نویسنده پسااستعماری مهاجر نوشته می شود. نویسنده مهاجر با انتخاب موضوع ""مهاجرت"" در روایت خود، همه تلاش خود را برای به مرکزآوردن فرد به حاشیه رانده شده مهاجر، مطرح کردن خواست ها، علایق و روایت ویژه او به کار می بندد.
حافظ و خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میان ابوالعلا معری ، خیام و حافظ همسویی هایی وجود دارد که همه این اشتراکات نه در اثر تاثیر مستیم آنها از یکدیگر است . اشتراکات فکری حافظ و خیام را می توان در سه مقوله : خدا ، انسان ، جهان بررسی کرد . بیگمان زیر بنای فکری خیام ، ارسطویی است و زیر بنای فکری حافظ افلاطونی و اشراقی است . ولی آن دو درباره جهان و انسان غم مشترکی دارند برای مثال مرگ ، ناپایداری های جهان و اوضاع سیاسی و اجتماعی روزگار آنها بسیار رنج می دهد و به اندیشه وا می دارد ، بنابر هر دو سفارش هایی به دریافت وقت و اغتنام فرصت دارند . هر دو معتقدند به نیرویی مسلط بر اراده انسان هستند و از دست این نیروی ناگزیر با زبان شعر به فغان آمده اند . هر دو از وضع جهان و اداره آن ناراضی هستند و شکایت دارند . هر دو رند و سنت شکن هستند.
مقایسه عیار دانش با انوار سهیلی و کلیله و دمنه بر اساس تصحیحی نو با تکیه بر پنج نسخه موجود در ایران و چاپ سنگی تاجیکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عیار دانش ابوالفضل ابن مبارک دکنی دومین اثر بازنویسی شده از مجموعه داستان های کلیله و دمنه است که مؤلف بر اساس انوار سهیلی کاشفی و کلیله و دمنه نصرالله منشی گردآوردی کرده است . این اثر در هندوستان به وسیله شخصی غیر ایرانی نوشته شده است اما یکی از نمونه های پیشتاز ساده نویسی در قرن یازدهم به شمار می رود. عیار دانش تا کنون به شکل انتقادی در ایران تصحیح و چاپ نشده است تنها یک چاپ بازاری از آن موجود بود، این مقاله که در حین تصحیح این اثر فراهم آمده است علاوه بر معرفی نسخه های موجود در ایران به مقایسه آن با دو اثر پیشین می پردازد و تغییرات را در مقایسه با انوار و کلیله ودمنه با ذکر نمونه شرح می دهد. در ادامه نیز به بعضی از ویژگی های سبکی، زبانی و واژگانی اثر می پردازد .
مسأله لحن در ترجمه
حوزه های تخصصی:
خوانش نشانه شناختی زمستان اخوان و پیامی در راه سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مایکل ریفاتر، دو شیوه خوانش اکتشافی و پس نگر را در نشانه شناسی شعر مطرح کرده است. در خوانش اول به بررسی مفهوم و معنا و در خوانش دوم به دلالت های زبانی توجه می شود. در خوانش دوم، پس از بررسی عناصر غیردستوری، ارتباط پنهانی و درونی عناصر متن درقالب انباشت و منظومه های توصیفی تبیین می شود، سپس خواننده به دریافت هیپوگرام ها روی می آورد، و درنهایت این مباحث به دریافت و کشف ماتریس ساختاری شعر می انجامد.
در این مقاله، پس از بررسی عناصر غیردستوری، انباشت ها و منظومه های توصیفی در دو شعر زمستان اخوان و پیامی در راه سپهری، ماتریس ساختاری زیر به دست آمده است:
شعر زمستان: ترس و ناامیدی مردم، امیدواری شاعر به کمک دیگران، خفقان، ناامیدی شاعر؛
شعر و پیامی در راه: آشتی دادن و دوستی و محبت آوردن و رفع کاستی توسط شاعر، زشتی و کاستی در جامعه، برقرارشدن کمال و زیبایی در جامعه.
اسطوره و ادبیات مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش و جایگاه اسطوره ها در ادبیات مدرن و رویکرد تأمل برانگیز نویسندگان مدرنیست به بینش اسطوره ای، در عصر و زمانه ای که بی شک استیلای دانش در تمامی عرصه های تفکر و حیات، بی اعتباری مطلق چنین بینشی را گریزناپذیر می نماید، موضوعی است که محل تأمل مقالة پیش رو به شمار می رود. بر مبنای ره یافت حاصل از این پژوهش، از جمله مهم ترین دلایل حضور اسطوره های کهن در پیکرة آثار ادبی مدرن را می توان در موارد ذیل تبیین نمود: ماهیت مشترک اسطوره ها و تجارب بشری، تسری پیچیدگی های زندگی مدرن بر پیکرة آثار ادبی به یاری اسطوره ها، اعادة نظم در جهان اثر به مدد نظام های اسطوره ای، برساختن قهرمانی مدرن در برابر قهرمان اسطوره ای کلاسیک، تغییر نگرش انسان عصر مدرنیسم نسبت به ماهیت اسطوره ها و بازنگری و نقد برخی از ابعاد اسطوره های کلاسیک. پژوهشِ پیشِ رو به منظور دستیابی به نتایجِ یادشده، از شیوة توصیفی ـ تحلیلی و اتکا بر مطالعات کتابخانه ای بهره برده است.
ختم ولایت از دیدگاه ابن عربی و سید حیدر آملی
حوزه های تخصصی:
ولایت، یکی از مسائل مهم در عرفان است که بسیاری از عارفان بزرگ، پیرامون آن بحث کرده اند. این مبحث فروعاتی پیدا می کند، از قبیل تعریف ولایت، اقسام ولایت. ضرورت ولی در جهان هستی و ختم و لایت هر چند عرفا درباره اکثر این مسائل اتفاق نظر دارند، ولی در مورد ختم ولایت اختلاف نظر مشاهده می شود.
سید حیدر آملی، از عارفان بزرگ قرن هشتم است که با برقراری ارتباط بین تصوف و تشیع، به عنوان عارف بزرگ شیعه، با دقت این مسا له را بررسی کرده و برخلاف دیگران که کوشیده اند سخنان عارف نامی، شیخ اکبر را توجیه کنند، به صراحت با او به مخالفت برخاسته و با توجه به دلایل عقلی و نقلی و کشفی، نظر وی را مبنی بر خلافت حضرت عیسی (ع) به عنوان خاتم ولایت مطلقه رد می کند و ختم ولایت مطلقه را مخصوص حضرت علی (ع) و خاتمیت ولایت مقیده را ویژه حضرت مهدی می داند. این تحقیق که به روش اسنادی انجام گرفته، کوششی است برای تبیین نظرات این دو شخصیت بزرگ در این زمینه.
بررسی عناصر غیرزبانی در شعر گفتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر گفتار در دو دهه اخیر گسترش قابل توجهی یافته و درباره آن مطالبی پراکنده و ادعاهایی متفاوت مطرح شده است. با وجود این، هنوز تحقیق بی طرفانه و مستقلی درباره آن صورت نگرفته است تا با جمع آوری و طبقه بندی دیدگاه ها و تطبیق نقادانه آن با نمونه های شعری ارائه شده، بتوان سخنی علمی و مستدل بیان کرد. در این مقاله ضمن تحلیل ویژگی های غیر زبانی شعر گفتار در چهار حوزه اصلی ساختار، موسیقی، تخیل و محتوا، مشخصه های ویژه این جریان شعری با نگاهی انتقادی تبیین خواهد شد. شعر گفتار بیش از هر چیزی متکی بر عنصر زبان است. زبان در این شعر ساده و در بیشتر موارد عاری از جنبه های جمال شناسیک سنتی و حتی تجربه های جدید شعر معاصر است. امور متنوعی که محتوای آن را تشکیل می دهند، غالباً به جای بهره مندی از روش های معمول خیال پردازی، با لحنی عاطفی و با زبانی ساده و غیر موزون که برگرفته از طبیعت زبان محاوره است، به تصویر کشیده می شوند. در شعر گفتار با دو گرایش مواجه هستیم؛ نخست شعرهای گفتاری معناگراست که ساختار متشکلی دارند؛ دیگری شعرهای گفتاری معناگریز است که در آن هر نوع انسجام کلام از بین می رود. شاعران این جریان شعری ادعا می کنند، درصدد کشف ادبیت در زبان عامیانه هستند. به نظر می رسد تا حدی؛ بویژه در زمینه سه عنصر زبان، وزن و صورخیال به این مهم دست یافته اند.
تحلیل برشتی از داستان ""خانه های شهر ری"" غلامحسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برتولد برشت از نظریه پردازان تئاتر است. او تئاترش را نقطة مقابل تئاتر ارسطویی می داند. او با معرفی تئاترش به نام تئاتر حماسی به فکر ایجاد اختلال در پذیرش رضامندانة جهان از سوی تماشاگران بود و بدین سبب از تمهیداتی برای رسیدن بدین مقصود استفاده کرد که فاصله گذاری نام دارد. او با خلق شخصیت های شگفت انگیز مانع هم ذات پنداری مخاطب با بازیگر می شود. اگرچه نظریة او مربوط به نمایش نامه است، می توان در داستان هم از آن استفاده کرد. غلامحسین ساعدی نمایش نامه نویس بود: چوب به دست های ورزیل، آی باکلاه، آی بی کلاه، پرواربندان و... ازجمله نمایش نامه های او هستند. بنابراین با فنون تئاتر آشنا بود و می توان تأثیر نمایشنامه نویسی را در آثارش جست وجو کرد. نگارندگان این نظریه را در تحلیل داستان خانه های شهر ری غلامحسین ساعدی بررسی کردند و شگردهای فاصله گذاری را در حوادث و شخصیت های شگفت انگیز و همین طور مسائل اجتماعی جست وجو کردند. نتیجة این بررسی نشان می دهد نویسنده توانسته با ایجاد این فاصله گذاری ها روح تفکر مردم شهر ری، صورت بندی های اجتماعی، ارزش ها و هنجارها، مسائل روانی، اخلاقی، شخصیت های مونتاژگونه و داستانی گروتسک وار خواننده را به تغییر وادارد.