فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۴۱ تا ۵٬۰۶۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
149 - 168
حوزه های تخصصی:
شعر مدحی آشکارترین نمونه شعر ایدئولوژیک در ادبیات کلاسیک فارسی است که در اصلی ترین کارکرد خود، حافظ منافع حاکمیت و تثبیت کننده آن است. شاعران مدیحه سرا در مقام افرادی متعلق به نهاد قدرت، شعر به ویژه قالب قصیده را به ابزار زبانی تولید و گسترش گفتمان قدرت تبدیل کرده اند. بر این اساس، زبان در خدمت محتوا قرار گرفته و ابزاری مؤثر در برجسته سازی هدف های حاکمیت به کار رفته است. ایدئولوژی در تمام لایه های زبانی، امکان بروز و گسترش دارد و بررسی هریک از مقوله های زبانی در شناسایی سازکارهای ایدئولوژیک متن میسّر است. یکی از انواع مؤلفه های زبانی در متن، مقوله صفت است که از انواع کلمات اختیاری در ساخت متن شناخته می شود. مطالعه ساختار و محتوای صفت و چگونگی کاربرد آن در نقش عنصری زبانی در زمینه مدح، مقوله مدنظر این پژوهش بوده است. بررسی صفات به کاررفته در مدح با تکیه بر نمونه هایی از شش شاعر برجسته مدیحه سرا نشان می دهد شاعران با آگاهی از نقش صفت در شکل دهی معنا به خوبی از آن در گفتمان مدح استفاده و اهداف سیاسی خود را با ساخت های مختلف صفت و استفاده از آن در جایگاه های متفاوت در ساخت متن پیگیری کرده اند. کاربرد صفت در مدح به تأکید و تثبیت بر اقتدار، تمامیت خواهی، نمایش چهره ای آرمانی از ممدوح و قطبی سازی میان خودی و غیرخودی انجامیده است.
A Study of the Novel Cold Suran: A Temporality Structure Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
43 - 56
حوزه های تخصصی:
In the novel Cold Suran , a causal link between events is established by time. The disruption of the conventional sequence of time gives the novel a beginning from the end. Every incident in the novel is like a circle starting at one point, and returning to the same starting point after the story is narrated. Frequent travels in the memories of Sohrab (one of the main characters) have created a non-linear time in the novel. This study aims to analyze the novel Cold Suran based on the "temporality structure" view. This research was conducted using the qualitative content analysis method. After analyzing the novel based on the "temporality structure" approach and using various resources, it was concluded that Cold Suran corresponds to the "temporality structure" showing how Afhami uses nonlinear time. Sohrab's mindset and his confusion show his character. Afhami also gives individuality to characters embodying important elements such as family name, special time, material environment, the narrator's ego, and language.
آموزه های ملی و مذهبی در مطابقت و درون مایه های آیینه خیال صائب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۳
16 - 34
حوزه های تخصصی:
تصویرسازی از مهم ترین ارکان دستگاه بلاغت است که موجب بسط حوزه تخیل شاعر و گستردگی و پویایی عالم شعر می شود. بررسی دقیق تصویر می تواند علاوه بر نشان دادن گستره دایره خیال شاعر و آشکارسازی برخی از تمایلات و انگیزه های درونی او، معیاری برای تعیین ارزش هنری اثر و نوآوری های شاعر در عرصه خیال باشد. تصویر از مهم ترین ویژگی های سبکی سبک هندی است. سبک هندی در میان سبک های شعر فارسی، بیش ترین ارتباط را با بسترهای اجتماعی دارد. صائب تبریزی برجسته ترین شاعر این سبک است که دیوانش مملو از صور خیالی است که از زمینه های اجتماعی نشأت گرفته است. وی توجّه خاصی به زبان و فرهنگ عامه داشته است و کنایات و اصطلاحات رایج در عصر خود را به استخدام تصویرسازی شعر درآورده است. آموزه های ملی و مذهبی انعکاس پر رنگی در دیوان صائب دارد. در شعر او و هم عصرانش به عناصر جدیدی در ایجاد تصویر شعری برمی خوریم که در آثار متقدّمین وجود ندارد یا به ندرت قابل مشاهده است. صائب با تکیه بر گنجینه فولکوریک جامعه زمان خود، مضمون سازترین شاعر در بین همه شعرای فارسی زبان است. این پژوهش به شیوه تحلیل محتوا، به بررسی قلمرو خیال از منظر آموزه های ملی و مذهبی که صائب در ساختمان تصاویر شعری استخدام کرده، پرداخته است.
واکاوی «کهتری و مکانیسم های جبرانِ» شخصیتِ «معصومه» در رمان «سهم من» با تکیه بر روان شناسی آدلری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۳
55 - 75
حوزه های تخصصی:
«آلفرد آدلر» بنیان گذار روان شناسی فردی و یکی از نخستین منتقدانِ برجسته نظریه پسیکانالیز و آفریننده یک حرکت مکتبی به موازات آن است . آدلر انسان را موجود اجتماعی تعریف می کند از دید آدلر مسائل روان شناسی با ترجمه مسئله ارتباط بین انسان ها قابل حل می باشد. احساس حقارت و عقده حقارت دو اصطلاح مشهور روان شناسی فردی است. آدلر احساس حقارت را نیرویی می داند که به انسان عنایت شده است تا بدین وسیله رو به جوانب مثبت زندگی حرکت کند و رشد و تکامل یابد از سوی دیگر تاکید کرده است که شرایط نامساعد محیطی می تواند این احساس حقارت را به عقده حقارت منتهی کند. آدلر مفهوم جبران کاذب را در قلمرو روان شناسی برجسته ساخته که فرد برای تعادل بخشی روان خود از آن بهره می جوید. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به نقد روانکاوانه رمان «سهم من» پرداخته می شود و نگارنده با توجه به نظریه آدلر برای تبیین سبک زندگی، به علل پیدایی عقده حقارت و مکانیسم های جبران شخصیت اصلی رمان «معصومه» خواهد پرداخت. یافته های پژوهش نشان می دهد محیط از عوامل اصلی به وجود آمدن عقده حقارت، در شخصیت اصلی بوده است که از شرایط محیطی نامساعد خانواده و رفتار دیالکتیک مادر و پدر با فرزندان نشات گرفته است بر این اساس احساس حقارت در وی شدت گرفته و پیدایش صورت عصبی در معصومه اشکال گوناگون عدم تعادل روانی را به وجود آورده است؛ لذا، برای تعادل بخشی تخیلی روان گسسته خود، جبران کاذب را در پیش گرفته که به بروز مشکلات عدیده در وی منتهی شده است
تحلیل داستانی و روان شناسی شش شخصیت از دوره پهلوانی شاهنامه
حوزه های تخصصی:
بررسی ظاهر، صفات، اعمال، رفتار، افکار، هیجانات و انگیزه های یک شخصیت، به تنهایی و یا در تعامل با دیگران، از مباحث شخصیت پردازی در ادبیات و روان شناسی داستان است که با شناخت آن ها می توان گفت که یک نویسنده تا چه حد در پرداخت و واقعی جلوه دادن شخصیت داستانی اش موفق بوده است. در این مقاله چند شخصیت شاهنامه از جنبه های داستانی (ادبی و روان شناسی)؛ مانند جامع و ساده بودن، ایستا و پویا بودن (تحوّل)، ساختار و بافت، صفات، انحصارطلبی بودن یا جمعی بودن، اخلاق و نوع دوست بودن و احساسات دیگری چون تحقیر شدگی، اضطرابی و غیره مورد تحلیل قرار گرفته اند تا میزان دقت و مهارت فردوسی در شخصیت پردازی مشخص شود. نتایج به دست آمده حاکی از توجه بسیار فردوسی در واقعی نشان دادن رفتار و افکار شخصیت هاست؛ تا آنجا که طبیعی ترین عملکردها از هر شخصیت، در هر موقعیت دیده می شود. در این تحقیق، شخصیت پردازی ادبی و عملکرد شخصیت ها، از لحاظ روان شناسی، به شیوه توصیقی- تحلیلی با رویکرد انتقادی بررسی شده است.
درنگی بر مهم ترین خصیصه های سبکی غزلیات فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از حوزه های بسیار فعال ادب پارسی، شاخه ادب عرفانی است که پیشینه بسیار استواری دارد و بخش گسترده ای از ادبیات ما را به خود اختصاص داده است. برای بررسی سیر تحوّل تصوف و عرفان و وضعیت آن در دوره ها و جاهای گوناگون نیاز است که آثار خلق شده در این حوزه بررسی و تحلیل شوند. ملا محسن فیض کاشانی از شخصیت های برجسته و تأثیرگذار عصر صفویه است که بیش از 200 اثر را بدو نسبت داده اند. از این حکیم و عارف برجسته، دیوان شعری به یادگار مانده است که حدود دوازده هزار بیت را در بر دارد. در این مقاله قصد بر آن است که غزلیات فیض از دیدگاه سبک شناختی مورد مطالعه قرار گیرد. بدین منظور غزلیات فیض در سه محور لفظی، معنایی و ادبی به صورت جداگانه بررسی خواهد شد. نکته قابل تأمّل این است که در غزلیات این شاعر برخی ویژگی های لفظی و ساختاری خاص وجود دارد که می توان از آن ها به عنوان ویژگی های سبکی این شاعر یاد کرد و در متن مقاله به تفصیل درباره آن ها سخن به میان خواهد آمد. لازم به ذکر است که مقاله پیش رو با ابزار کتابخانه ای و سند پژوهی در سه قلمرو زبانی، ادبی و فکری بر روی غزلیات فیض صورت پذیرفته است.
بررسی مفهوم قدرت در نامه های فروغ الدوله دختر ناصرالدین شاه قاجار با تکیه بر نظریه قدرت میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات نشان می دهد که زندگی زنان در طول تاریخ همواره با فراز و فرود و اغلب بی عدالتی و تحقیر مواجه بوده است. باتوجه به مردانه نویسی در تاریخ و ادبیات فارسی، کمتر می توان اطلاعات کاملی درباره ویژگی های شخصیتی و جامعه شناختی زنان به دست آورد. در عصر قاجار و همزمان با تحولات در اروپا برخی از زنان آغازگر تحول در دربار شدند. حضور آنها در محافل سیاسی، اجتماعی و ادبی و آثاری که ازخود به جا گذارد ه اند، برای شناخت میزان این تحولات اهمیت دارد. در میان این آثار، نامه ها به دلیل گزارش واقعیات زندگی، ارزش بیشتری دارند. این پژوهش برآن بوده است تا با تحلیل این نامه ها، میزان و چگونگی اعمال قدرت یکی از زنان درباری را بررسی نماید. روش پژوهش در این مقاله براساس تحلیل نامه های فروغ الدوله، دختر ناصرالدین شاه قاجار، و انطباق محتوای آنها با گزاره های قدرت میشل فوکو، نظریه پرداز قرن نوزدهم، استوار شده است. نتیجه به دست آمده حاکی از آن است که علی رغم افزایش آگاهی و بیشتر شدن حضور این زنان در فعالیت های اجتماعی، آنها نتوانسته اند بدون پشت گرمی و حمایت مردان، خواسته های خود را اجرا نمایند و از نظر توزیع قدرت، در مرتبه فرودست قرارگرفته اند.
بررسی شگردهای تأثیرگذاری بر مخاطب در شعر پست مدرن ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۰۸
82 - 63
حوزه های تخصصی:
درآمیختگی عمیق زندگی امروز با تکنولوژی و چیرگی مناسبات تکنولوژیکی بر تمام عرصه های زندگی انسان جدید، به طور طبیعی، تکانه های بنیانی بر نهاد ادبیات نیز وارد آورده است که یکی از وجوه آن نیز در مناسبات مؤلف، متن، خواننده تبلور یافته است. مؤلف و در اینجا شاعر پست مدرن به سبب تکثر و تنوع مخاطبان در جهان نوین، امکان رویارویی با مخاطب به شیوه گذشته را ندارد؛ از این رو ناگزیر است متناسب با وضعیت جدید، شگردهای نوینی را برای ارتباط با مخاطب و تأثیر بر او به کار بندد. بر این اساس، به ارسال سیگنال های اثربخش از زوایایی می پردازد که فنّاوری های مسحورکننده نوین غالباً از آن بهره می برند. این جستار، با بررسی کیفیت تأثیرِ مدّ نظر پست مدرنیسم، به تبیین مهم ترین شگردهایی می پردازد که شاعران پست مدرن جهت اثربخشی قوی و سریع بر مخاطبان به کار بسته اند. هر یک از این شگردها برآمده از یک یا چند بُعد از فلسفه پست مدرن و نیز حاصل زیست در جهان التقاطی سایبرنتیکی (تکنولوژی- انسان) است.
عطسه؛ تصویری اساطیری از انتقال روح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۰۸
119 - 105
حوزه های تخصصی:
یکی از معانی واژه «عطسه» در زبان و ادبیات فارسی «فرزند و نتیجه مشابه با نمونه اصلی» است. پژوهش حاضر در صدد یافتن پاسخی برای این پرسش است که «چه ارتباطی بین عطسه، زایایی و تولیدمثل وجود دارد؟». تصاویری که بر پایه پیوندی مجهول بین عطسه و مفهوم زایایی شکل گرفته اند، در زبان ها و فرهنگ های ملل دیگر نیز یافت می شوند. ریشه یابی این تصاویر در اسطوره های مربوط به آفرینش و زایایی، همچنین معجزات و کراماتی که به نوعی با این مسأله در ارتباط اند، توجه ما را به این نکته جلب می کند که «عطسه» مانند تصاویر دیگری چون «پاشیدن بزاق» و «دمیدن»، یکی از تصاویر رایج انتقال روح در اساطیر دنیای باستان و متون یهودی، مسیحی و اسلامی است که به ادبیات فارسی راه یافته است.
شخصیت زنان منظومه «کارستان حاتم»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هشتم بهمن و اسفند ۱۳۹۹ شماره ۳۶
159-189
حوزه های تخصصی:
منظومه «کارستان حاتم» که تک نسخه آن در گنجینه نسخ خطی دانشگاه لایپزیک نگهداری می شود، سروده شاعری گم نام به اسم فرید بن غضفر است. این افسانه عامه، روایتی منظوم از یکی از قصه های حاتم طایی است. ماجرای این منظومه، شرح شیدایی شاهزاده ای شامی به نام منیر به حسن بانو، ملکه زیبای خراسان است که با ازجان گذشتگی های حاتم به وصال یکدیگر می رسند. اگرچه قهرمان این داستان ابرانسانی است شکست ناپذیر، اما کنش مندی او مرهون نقش آفرینی چشمگیر زنان قصه است. در نوشتار پیش رو ضمن معرفی اجمالی نسخه خطی، این قصه از نظرگاه عملکرد شخصیت های زن، رمزکاوی شده است. پس از زدودن پیرایه های ظاهری قصه، می توان به این نتیجه رسید که این داستان بر بنیادی از باورهای باستانی مبنی بر زن سالاری استوار است. این مدعا با استناد به دلالت های در پیوند با روزگار مادرسالاری، ازجمله شهر نسوان، توتمیسم، ازدواج های برون همسری، بن مایه های ایزدگیاهی و قربانی برای ملکه مادر تأیید می شود. نتیجه دیگر این پژوهش، نمودن ژرفای این قصه و گنجایش آن برای پذیرش خوانش های همه جانبه اسطوره ای، جامعه شناختی و روان شناختی است.
مفاهیم نمادین گل بنفشه در دوبیتی های مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هشتم بهمن و اسفند ۱۳۹۹ شماره ۳۶
249-280
حوزه های تخصصی:
عناصر نباتی موجدِ نمادهایی هستند که تجسمی متعالی تر از دال و حتی برجسته تر از مدلول های خود را عرضه می دارند و درحقیقت روح انسان را با ماوراء هستی پیوند می دهند. نماد به نوعی با احساس نیاز در انسان مرتبط است. ادبیات عامه، علمی برای شناخت آداب و رسوم و عقاید مردم است که افسانه ها، باورداشت ها، داستان ها، ترانه ها و... را شامل می شود. ترانه های عامه به دلیل پاسداری از هویت فرهنگی ملی و انتقال احساسات و عقاید گذشتگان ما، بخش مهمی از ادبیات شفاهی محسوب می شود. در اشعار مازندرانی نمادهایی دیده می شوند که در اساطیر ریشه دارند و کهن الگوهایی که نسل به نسل در میان مردم گشته و جایگاه و اعتبار خاصی یافته است. در این پژوهش، بیش از هزار بیت از اشعار مازندرانی بررسی شده است. بر اساس یافته های کتابخانه ای و میدانی تحقیق می توان گفت که گل بنفشه در میان گل های دیگر در اشعار مردم مازندران بسامد زیادی دارد، زیرا نمایانگر فصل بهار، سال نو و آغاز کار و تلاش دوباره است که گاه با بن مایه های اجتماعی، تعلیمی و عاشقانه (غم عشق و درد انتظار) همراه است. تا جایی که عاشق به گفت وگو با گل بنفشه می پردازد؛ با عطر خوشش یاد یار می افتد و شکل قلبی و رنگ کبود را نمادی از دل دردمند خود می داند و درهم روییدن و پیچ در پیچ بودنش را نمادی از زلف معشوق می بیند.
ابوحیان توحیدی برفراز تقابل های دوگانه نظم و نثر در سنت ادبی- بلاغی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴ (پیاپی ۸۹)
۷-۲۷
حوزه های تخصصی:
نظم و نثر در سنت ادبی ما در طول تاریخ طرفداران و مخالفانی داشته و هرکدام دلایلی را له یا علیه دیگری اقامه کرده اند. دراین میان، ابوحیان توحیدی، با فراروی از تقابل های دوگانه، بی آنکه جانب نظم یا نثر را بگیرد، با رویکردی فلسفی و زیبایی شناختی، سویه های دیگری از نسبت میان نظم و نثر را آشکار کرده است. این نوشتار، با روش توصیفی تحلیلی، ضمن نقل عینی آرای طرفداران نظم و نثر، به تحلیل رویکرد فراثنویت انگار توحیدی در الامتاع و المؤانسه می پردازد. نتایج بررسی ها حاکی از این است که توحیدی، با بازخوانی اقوال طرفداران نظم و نثر، معتقد است که درباب شعر و نثر نمی توان حرف آخر را زد. آن گاه، پس از تبیین ماهیت سخن و انواع آن، به نقل امتیازات نظم و نثر از زبان طرفداران آنها می پردازد؛ ازجمله اینکه نظم صناعت است و دست عامه مردم به آن نمی رسد، درحالی که نثر زودیاب تر است و عامه سخنوران را به جهت سهولت به خود متوجه می کند. نثر برای آراستگی به شعر نیازمند است، اما شعر به نثر نیازی ندارد. شاعر افق بی کرانه در پیش دارد و نویسنده میدانی کران مند، و در مقابل، نثر بنیاد سخن است و نظم فرع آن. نثر عاری از تکلف است و شعر مشحون از الزامات شعری؛ نثر از خرد وام می گیرد و نظم از احساس. با وجود زیبایی صوری نظم، نثر اصیل تر و شریف تر است. سرانجام، نتیجه می گیرد که هم نظم و هم نثر فضیلت های انکارناپذیر دارند و بهترین نوع سخن آن است که صورت آن بین نظم و نثر باشد، ولی نه نظم باشد و نه نثر.
تعدّد دلالت ها در غزلیات حزین لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴ (پیاپی ۸۹)
۱۸۳-۲۰۵
حوزه های تخصصی:
کاربرد ابهام و ایهام در کلام، با تمهید زمینه تنوع دلالت و به تأخیرافکندن روند فهم معنا، در رقم زدن ابعاد هنری اثر ادبی تأثیر درخور اعتنایی برجای می گذارد و به هر میزان که کلام از چنین شگردهای بیانی ای بی بهره باشد، با تبدیل شدن به گزاره ای تک معنا، حیثیت هنری آن کاستی می گیرد. در مقاله حاضر، با چنین پیش فرضی، شعر حزین لاهیجی (1180-1103 ه .ق.) بازخوانی و تعدد دلالت ها در سروده های او در دو سطح واژگانی و متنی بررسی شده است. در سطح واژگان، صنایعی همچون ایهام و انواع آن، اتفاق، استخدام و جناس شبه اشتقاق، مرز دلالت های بیت را درمی نوردد و گستره معنایی تازه ای را به روی مخاطب می گشاید. این بررسی مؤید آن است که در شعر او 192 مورد ایهام، ایهام تناسب و ایهام تضاد به کار رفته است. در سطح جمله و بیت نیز، انواع ابهام و تعدد دلالت ها و علل پدیدآمدن آن، در سه گروه زبانی، منطقی و لحنی طبقه بندی شده و در هریک از آنها، شگردهایی که شاعر برای آفرینش ابهام و تنوع دلالت به کار برده بررسی و تحلیل شده است.
تصویرشناسی انقلاب اسلامی ایران در شعر مصطفی محمد غماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
125 - 143
حوزه های تخصصی:
توجّه به انقلاب اسلامی در ادبیّات معاصر الجزایر از اهتمام شاعران این سرزمین به موضوعات سرنوشت سازی همچون استقلال، عزّت و کرامت انسانی و روحیه شهادت و ایثار حکایت دارد؛ بر این اساس، شباهت های فراونی میان انقلاب اسلامی ایران و انقلاب الجزایر به چشم می خورد.این گفتار، با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی، سیمای انقلاب اسلامی و مؤلّفه های اسلامی و انقلابی آن را در شعر مصطفی محمّد غماری - شاعر انقلابی و متعهّد الجزایر – بررسی می کند. این شاعر انقلابی که یکی از دیوان های شعری خویش را با عنوان خضراء تشرق من طهران ، به انقلاب اسلامی ایران اختصاص داده است؛ مهم ترین شاخصه های انقلاب اسلامی را وجود مرجعیّت دینی آن، الهام از اندیشه های اصلاح گرایانه قیام عاشورا، جان فشانی و ازخودگذشتگی شهیدان می داند. جستار پیش رو درنهایت به این نتیجه دست یافت که برخی عوامل، توجّه این شاعر متعهّد را به انقلاب اسلامی و ستایش شخصیّت بی نظیری همچون امام خمینی (ره) در شعر وی به دنبال داشته است که مهم ترین آن ها تربیت دینی شاعر، روحیه انقلابی و شهادت طلبی امام خمینی (ره)، استعمارستیزی و لزوم برپایی حکومت اسلامی و الهی برمبنای تعالیم اسلام و آموزه های قرآنی است. از مهم ترین ویژگی های انقلاب اسلامی در شعر غماری می توان به پیوند ژرف آن با تعالیم الهی، وجود فرهنگ پایداری و استقلال طلبی، حمایت از ملّت های مظلوم و ستمدیده و ایجاد وحدت و پکپارچگی میان ملّت های اسلامی اشاره کرد.
تحلیل بازتاب ایدئولوژیک تضاد تاریخی دولت- ملّت در داستانهای کوتاه محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هفدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۷
83-109
حوزه های تخصصی:
داستانهای کوتاه محمود دولت آبادی در بردارنده نسبت و رابطه گروه های اجتماعی با نهاد دولت است. این مقاله با تحلیل کنشها و واکنشهای گروه های اجتماعی که در ذیل ملّت شبه ملّت قرارگرفته اند با نهاد دولت در پی تبیین این رابطه دوسویه در داستانهای کوتاه دولت آبادی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که میان نهاد دولت و جامعه، نوعی بیگانگی و گسست وجود دارد که به تقابل و تضاد این دو نهاد منتج شده است. از طرفی منعکس ساختن تقابل دولت- ملت در آثار مورد نظر از چشم انداز کارکرد ایدئولوژیک هنر و ادبیات به معنای تعمیق فزاینده گسست یاد شده که در تحلیل نهایی به منظور مشروعیت زدایی از گفتمان غالب سیاسی عصر (پهلوی) صورت گرفته است.
سیمای راستین واژه ها از مقابله ی دو متن: جامع التواریخ و تاریخ معجم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هفدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۷
111-134
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با روش تحلیل محتوا و با رویکرد مقایسه ای، پاره ای از غلط های جامع التواریخ (تاریخ ایران و اسلام) تصحّیح محمد روشن به شکل درست خود باز آمده است. در اصلاح این غلط ها، به کتاب تاریخ معجم که یکی از منابع رشیدالدین فضل الله در تالیف جامع التواریخ است و این امر تا امروز بر اهل تحقیق مغفول مانده، رجوع شده است. برای اصلاح این لغزشها، عبارتهای برگرفته جامع التواریخ واژه به واژه با عبارتهای تاریخ معجم، به عنوان نسخه کمکی، مقابله شده و با توجه به مفهوم و معنی عبارتها، صورت درست واژه های نادرست جامع التواریخ ذیل شخصیت های پیشدادی و کیانی نشان داده شده است. در ضمنِ مقایسه عبارتها، در مواردی جای بیاض برخی واژه ها در جامع التواریخ چاپی که در نسخ مورد استفاده مصحح، مخدوش و ناخوانا بوده، تکمیل شده است. نتیجه آن که جامع التواریخ، تصحّیح روشن صورت نهایی این کتاب نیست و با اعمال این اصلاحات، چاپهای بعدی این کتاب منقح تر خواهد بود.
شخصیتی با چهار رونوشت: رمزگشایی از ساختار روایی دایره وار در رمان 1 2 3 4 اثر پل آستر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
29-64
حوزه های تخصصی:
آخرین رمان پل آستر که در سال 2017م منتشر شده است، با خلق شخصیتی با چهار رونوشت، بار دیگر قدرت او را در آفرینش رمانی تأثیرگذار و درعین حال عجیب و پیچیده به نمایش می گذارد. عنوان غیرمعمول این کتاب، ۱ ۲ ۳ ۴ (چهار، سه، دو، یک) توجه متنقدان زیادی را برانگیخته است؛ اما نقدهای این رمان به روشن کردن پیچیدگی های طراحی شده در این روایت پسامدرن کمک چندانی نکرده اند. جستار پیشِ رو برآن است تا ساختار روایی برجسته این اثر را واکاوی کند و با تکیه بر نظریه چندجهانی و جهان های ممکن ماری لور رایان، فضای روایی این رمان را مورد بررسی قرار دهد. نتایج این جستار نشان می دهد آستر در این رمان نوعی مهندسی روایت در چهار بُعد را طراحی کرده است که در آن، دنیای ذهنی شخصیتی به نام فرگوسن در چهار رونوشت ظاهر می شود. در مهندسی روایت چهارگانه آستر، چندجهانی روایت در چهار شاخه و چهار مسیر پیش می رود تا ماجراهای زندگی چهار فرگوسن را نقل کند. در پایان روایت و با استفاده از پیچشی نهایی، آستر چهارمین فرگوسن را در مقام نویسنده رمانی با نام 1 2 3 4 قرار می دهد که ساختار دایره وار روایت را آشکار می کند. با درک چنین ساختاری، خواننده نقطه صفر روایت ( 1.0 ) را کشف می کند و درمی یابد که آستر از چه رو روایت را در این نقطه با ماجرایی شوخی مانند و بی ارتباط به داستان اصلی آغاز می کند و به پایان می رساند. وی با تکیه بر دگرگونی ساختار روایت موفق شده است جهت های متناقض ذهن و هویت نویسنده را به صورت تجسمی ملموس به نمایش بگذارد. چندجهانی روایت و شخصیت در این نقطه صفر نمود می یابد و بدین سان، 1 2 3 4 یک فیلم هولوگرافیک چهاروجهی جان می گیرد تا شخصیت چهارگانه فرگوسن را برای خواننده تصویر کند.
ادبیات منظوم و منثور فارسی برای غیرفارسی زبانان: در جستجوی معیاری برای سازماندهی محتوای درسنامه های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین گام ها برای افزایش کیفیت منابع آموزش ادبیات، تدوین آن ها بر پایه ی دانش آموزشکاوی ادبیات است. هدف این پژوهش پرداختن به یکی از اصول تدوین محتوا، تعیین معیار سازماندهی محتوای آموزشی است. معیارها برای سازماندهی محتوای آموزش ادبیات می تواند انواع ادبی، سده های تاریخی، دوره های سبک شناسی یا... باشد. بررسی ها نشان می دهد که دانسته های علمی در مورد مناسب ترین معیار سازماندهی محتوای منابع آموزش ادبیات فارسی به غیرفارسی زبانان وجود ندارد. این پژوهش در پی آن است که به این پرسش پاسخ دهد که بهترین معیار سازماندهی محتوای آموزشی ادبیات منظوم و منثور برای غیرفارسی زبانان کدام است. در این راستا، به کمک یک پرسشنامه ی محقق ساخته، معیار مناسب سازماندهی محتوا در تدوین منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان از دیدگاه مدرسان زبان و ابیات فارسی بررسی می شود. پس از اعتبارسنجی پرسشنامه، پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده در میان شرکت کنندگان این پژوهش توزیع گردید. 52 مدرس و دانش آموخته ی آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان شرکت کردند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد که از نظر مدرسان، معیار سازماندهی محتوای آموزشی برای ادبیات منظوم به صورت معناداری بر اساس سده های تاریخی بالاترین رتبه ی در میان الگو ها به خود اختصاص می دهد و انواع ادبی و دوره های سبک شناختی در رتبه ی دوم و سوم قرار دارند. در مورد ادبیات منثور، با آن که ترتیب میانگین معیارها همانند ادبیات منظوم است، اما بین سه معیار تفاوت معنا داری از نظر رتبه وجود ندارد. یافته های این پژوهش به تدوین کنندگان درسنامه های آموزش ادبیات کمک می کند که با رویکرد روشمند و علمی دست به نگارش منابع آموزش ادبیات برای غیرفارسی زبانان بزنند.
ردیابی مقوله های آیین نگارش و درست نویسی در دانش های بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۱۰
73-91
حوزه های تخصصی:
در هر زبانی مجموعه ای از اصول و قواعد برای درست نویسی وجود دارد که در سطوح مختلف برای واژه گزینی، واژه سازی و جمله بندی ها تنظیم شده است. این قواعد باتوجه به ماهیت زبان های مختلف شناور است و کاملاً متناسب با ویژگی های هر زبانی تدوین می شود. در مواجهه با این قواعد سؤالی که به ذهن متبادر می شود، تأمل در پیشینه و سابقه این قواعد در دانش های ادبی گذشته است. با تأمل در این دانش ها مشخص می شود اصولی که برای فصیح و بلیغ بودن کلام در بلاغت سنتی مطرح می شود، ازنظر ماهیت بیشترین سنخیت و تناسب را با اصول و قواعد نگارشی دارد. در پژوهش حاضر با پرداختن به این مسئله، مشخص شد این مباحث ذیل تعریف فصاحت و بلاغت و به صورت خاص در مبحث عیوب فصاحت و بعضی از مباحث علم معانی قابل بحث است و حتی با عنایت به اصول بلاغی می توان الگو و مبنای دقیق تری برای قواعد نگارش طراحی کرد.
تکامل و کارکرد شناختی روایت تخیلی: منظری داروینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
251 - 276
حوزه های تخصصی:
داروینیسم ادبی یا نقد تکاملی چشم اندازی متأخر در مطالعات ادبی است که با بهره گیری از دستاوردهای روان شناسی تکاملی، علوم تجربی و شناختی، تبیینی طبیعت انگارانه از پدیدارهای ادبی به دست می دهد. در این مقاله کوشیده ام هم مبانی معرفتی داروینیسم ادبی و تقابل آن با «نظریه» یا نظریه ادبی/ فرهنگی را روشن کنم و هم بر بنیاد مطالعات داروینی تبیینی از روایت خیالی و جهان شمولی آن به دست دهم. من در این مقاله منظری داروینی و ضد برساخت گرایانه را دنبال کرده ام و با ارجاع به اندیشه های برایان بوید، جوزف کرول، جاناتان گاتشال و استیون پینکر بر جنبه شناختی روایت خیالی تکیه و تأکید کرده ام. بر این بنیاد، این اندیشه را صورت بندی و موجه داشته ام که روایت خیالی با آفریدن جهانی ممکن و دارای پیوندی هایی استوار با جهان واقعی ما، امکان تجربه غیرمستقیم و کم هزینه واقعیت و نیز فهم انواع چالش های زیستی - اجتماعی را که ما در مقام انسان خردمند با آن مواجهیم، فراهم می کند. به این ترتیب، روایت های خیالی موفق در فراسوی ابعاد ژانری و ساختاری از اهمیتی شناختی برخوردارند و ایجاد و فهم آنها در جهانی بین الاذهانی برای حیوان ادبیات پرداز، مزیتی زیستی و یک سازگاری به شمار می رود.