فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۶۱ تا ۴٬۷۸۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هشتم آذر و دی ۱۳۹۹ شماره ۳۵
251-266
حوزه های تخصصی:
امروزه غالب محققان بر این باورند که منشأ وزن رباعی را باید در وزن اشعار پیش از اسلام، و یا وزن اشعار عامیانه و شفاهی و محلی ایران که در وزن های پیش از اسلام ریشه دارد، جست وجو کرد. در این میان تنها کسی که عملاً به تحلیل جزئیات و چگونگی شباهت وزنِ عروضی رباعی به وزنِ غیرعروضی اشعار شفاهی و عامیانه پرداخته ژیلبر لازار فرانسوی است. در این مقاله بحث می کنیم که اشعار تکیه ای و یا نیمه عروضیِ فراوانی در میان اشعار شفاهی و عامیانه ایرانی وجود دارند که ریتم یا ضرب آهنگشان کاملاً شبیه به ضرب آهنگ رباعی است، اما از حیث تقطیع عروضی ربط چندانی به وزن رباعی ندارند. نگارنده نیز همچون لازار معتقد است که وزن رباعی دارای نیای مشترکی با وزن اشعار تکیه ای و یا نیمه عروضیِ محلی است، اما برای اثبات این امر از شیوه ای متفاوت با شیوه ناصحیح لازار استفاده کرده است. در این مقاله بحث کرده ایم که اولاً هجاهای بی تکیه و باتکیه (اتانین) در اشعار تکیه ای به ترتیب به کمّیت های کوتاه و بلند (افاعیل) در اشعار عروضی مبدل شده اند، و ثانیاً میزان های آناکروز و هجاهای سکوت که پس از هجاهای باتکیه یا گاه در پایان مصراع قرار دارند، در اشعار عروضی ازمیان رفته اند. به این ترتیب، وزنِ زمانیِ تکیه ای ابتدا به وزنِ آمیخته نیمه عروضی و سپس به وزن تثبیت شده زبانی و کمّی مبدل شده است.
زیبایی شناسی جلوه های مقاومت در شعر محمّد القیسی و سیّد حسن حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
95-110
حوزه های تخصصی:
ادبیّات مقاومت تصویرگر دردها و رنج های یک ملّت در برهه ای از تاریخ است که به دلیل عواملی همچون استعمار و تجاوز به حریم و ارزش های ملّی و فرهنگی، ایجاد می شود. ادیبان این حوزه، با سلاح زبان به دفاع از دین، فرهنگ، هویت، سرزمین و نیز دفاع از ارزش ها و میراث ها می پردازند. در دوره معاصر به دلیل تجاوز صهیونیست ها و دولت های استعمارگر به جامعه مسلمانان، ادیبان بسیاری به خلق آثار ادبی در این زمینه پرداخته اند. در فلسطین، محمّد القیسی از شاعران برجسته حوزه ادبیّات مقاومت فلسطین است که با روشی هنرمندانه در اشعار خود به انعکاس بنیان های پایداری انقلاب فلسطین و انتفاضه پرداخته است. در ایران نیز سیّد حسن حسینی از شاعران نام دار حوزه جنگ و دفاع مقدّس است که به حفظ ارزش های ملّی و میهنی می پردازد. پژوهش حاضر بر آن است تا براساس مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی و با روش توصیفی - تحلیلی، جلوه های مقاومت در شعر محمّد القیسی و سیّد حسن حسینی را براساس چارچوب های ادبیّات تطبیقی بررسی کند. یافته ها نشان از آن دارد که درون مایه شعری دو شاعر درزمینه ادبیّات مقاومت باهم اشتراک داشته و هردو در این حوزه به انعکاس مؤلّفه هایی همچون دفاع از سرزمین، ظلم ستیزی، شجاعت، بیان درد و رنج های ملّت، توصیف جایگاه شهید و امید به پیروزی و شکست دشمنان پرداخته اند و از این راه، آنان را به دفاع از وطن و ارزش های ملّی و فرهنگی خود سوق می دهند.
بررسی انتقادی نقدهای واردشده به اندیشه تسامح مولوی در سده اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
169-204
حوزه های تخصصی:
مولوی، صاحب اثر عظیم مثنوی ، از عارفان آزاداندیشی است که صلح و تسامح با دیگراندیشان را یکی از مبانی فکری و رفتاری خود قرار داده یا معرفی کرده است. او در آثار متعدد خود، به زبان و شیوه های مختلف اندرز، تمثیل و حکایت، در ترویج این اندیشه کوشیده و همگان را به پیروی از این سلوک فردی و اجتماعی فراخوانده است. اندیشه تسامح مولوی، مانند بسیاری دیگر از دیدگاه های وی، با نقد و انکار همراه شده است. در نوشتار حاضر، با رویکردی تحلیلی انتقادی و با استفاده از شیوه های علمی تحلیل متن و استناد، نقدهای واردشده به این اندیشه مولوی بررسی شده است. هدف از این ارزیابی، علاوه بر معرفی و نقد دیدگاه های منکران اندیشه تسامح در عصر حاضر، رسیدن به شناختی روشن و حقیقی تر از کمّ و کیف این اندیشه مولوی است. براساس بررسی های انجام شده، چنین برداشت می شود که هم زیستی مسالمت آمیز پیروان ادیان مختلف در جامعه (پلورالیسم اجتماعی) در اندیشه مولوی، به پیروی از منابع و مبانی اسلام، جایگاه ویژه ای دارد؛ اما تکثرگرایی (پلورالیسم) دینی، علی رغم برخی مشابهت ها و همگونی ها، مورد قبول و تأیید مولوی نیست. همچنین با تحلیل و استناد به اصل حکایت ها و ابیات مولوی مشخص می شود که درواقع پلورالیست خواندن او درک ناقصی است که برخی روشن فکران یا منتقدان، با خلط یا مغالطه در افکار و اندیشه ها و استناد نامناسب به ابیات و حکایت هایی از مثنوی ، به دست آورده اند.
نقد و بررسی آثار منثور بازنویسی شده درباره شخصیت گرشاسب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
181-201
حوزه های تخصصی:
بازنویسی و بازآفرینی یکی از روش های انتقال متون کهن ادب فارسی به خوانندگان امروزی است. گرشاسب نامه ی اسدی طوسی یکی از متون پهلوانی برجسته در حوزه ادب فارسی است که در سال های اخیر برپایه آن بازنویسی و بازآفرینی های منثوری شکل گرفته است. در این نوشتار، در دو بخش جداگانه تحت عناوین بازنویسی و بازآفرینی، به سنجش محتوایی آثار بازتولیدشده با گرشاسب نامه پرداخته می شود تا ضمن بیان شیوه کار، میزان پایبندی و دخل وتصرف هرکدام از نویسندگان نسبت به منابع اصلی از نظر کمّی و کیفی نشان داده شود. براساس نتایج به دست آمده، نویسندگان امروزی با استفاده از دو منبع اوستا و متون پهلوی، و گرشاسب نامه با دو شیوه افزایش شخصیت و کنش های داستانی و ترکیب رویدادهای منابع مختلف به بازآفرینی و بازنویسی ماجراهای این شخصیت اساطیری و پهلوانی اقدام کرده اند.
دور الحبکه السردیّه فی تکوین الوحده العضویه فی الشعر الحرّ؛ بدر شاکر السیّاب ومهدی أخوان ثالث نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
1-40
حوزه های تخصصی:
یتمثّل جمال العمل الأدبی وخاصه الشعر الحرّ فی تماسک أجزائه شکلاً ومضموناً لیظهر أمام القارئ کبناء متماسک بوحدات متناسقه من البدایه مروراً بالوسط وحتى النهایه. إنّ الوحده العضویه من أبرز القضایا التی أثیرت بعد ظهور الشعر الحرّ ومن أهمّ مکوّناتها هی الحبکه السردیه. یقوم الباحثون فی هذا المقال بدراسه الوحده العضویه ودور الحبکه السردیه فی إیجاد الترابط والتلاحم العضوی والتماسک بین أجزاء النص الشعری من خلال المقارنه بین رائدَی الشعر الحرّ العربی والفارسی بدر شاکر السیّاب ومهدی أخوَان ثالث، اعتمادا على المنهج المقارن الذی یستمد من المدرسه الأمیرکیه. یرید الباحثون أن یبیّنوا کیف استخدم کلا الشاعرین من هذه العناصر ومن أهمّ نتائج البحث أن الحبکه السردیه فی شعر أخوَان ومن ضمنها العقده والحل تظهر بشکل أکثر نجاحاً فی خدمه الوحده العضویه إذ إن شعره یکون فی مسار خطی واضح معتمداً على العقده والحل ویتبع التسلسل المنتظم للأفکار ویبدو أن غناء تراث الشعر القصصی الفارسی له أثر فی هذا الأمر.
سمات العاشق والمعشوق لدى فریدالدین العطار النیسابوری ومولانا جلال الدین الرومی؛ دراسه موازنه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
75-100
حوزه های تخصصی:
إن الحب هو أحد المفاهیم والمدلولات الرئیسه فی الأدب الفارسی. یفضّل فرید الدین العطار النیسابوری ومولانا جلال الدین الرومی، باعتبارهما من أقطاب العشق الصوفی فی الأدب الفارسی، ضرامَ الحب واتّقاده على العناء الناتج عن الزهد والتقشّف. یهدف هذا المقال إلى دراسه موازنه بین سمات العاشق والمعشوق فی غزلیات الشاعرین وتحلیلها وذلک وفقا لدراسه إحصائیه لمائه قصیده غزلیه للشاعرین لتبیین الأبیات التی رأینا فیها وجوه الاشتراک والافتراق بین الشاعرین. والمنهج الذی اتبعه الباحثون هو الوصف والتحلیل. وتشیر نتائج البحث إلى أنه بالرّغم من الاختلاف بین نظره مولانا والعطار إلى الحب إلا أن مولانا قد تأثّر بالعطّار تأثّرا بالغا ولکنه إلى جانب ذلک یتمتّع شعره بإبداعات وفیره بخرقه للمعاییر. فالعطار فی أوصافه للحب بدل أن یتطرّق إلى السمات الصوفیه والمعنویه للعاشق ولا سیّما المعشوق فإنه یرکّز على الأوصاف الجسدیه والظاهریه حیث یواجه القارئ تکرارا أکثر للأوصاف الجسدیه. غیر أن مولانا جلال الدین فی غزلیاته یعرض السمات الصوفیه للمعشوق على وجه التحدید بحیث نجد أن أبیات الشاعر تصطبغ بصبغه التصوّف ویشعر القارئ أن هذه الأوصاف هی رموز ودلالات لوصف ظواهر المعشوق.
بررسی تطبیقی متناقض نمای زبانی و ادبی در اشعار عبدالوهاب البیاتی و محمدرضا شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
195-217
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی متناقض نمای زبانی و ادبی در اشعار عبدالوهاب البیاتی و محمدرضا شفیعی کدکنی چکیده متناقض نما هنرْسازه ای است که موجب آشنایی زدایی و برجستگی کلام شده و ایجازی ه نری می آفریند. از جمله شاعرانی که از این ظرفیت هنری برای عینیت بخشیدن به تجارب و عواطف خود بهره جسته اند، می توان به عبدالوهاب البیاتی (1999- 1926م) شاعر عراقی و از پیشگامان شعر نوِ عربی و محمدرضا شفیعی کدکنی (1318ش) شاعر، ادیب و محقق برجسته ایرانی اشاره کرد. در این جستار، با نقد و تحلیل مصادیق مشابه و برجسته متناقض نما در شعر دو شاعر از جهت دلالت یا ساخت بر اساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی و بر روش توصیفی- تحلیلی کاربستِ این هنرْسازه در ش عر آن ها را می توان به دو ساخت زبانی و ادبی تقسیم و سپس تحلیل کرد که متناقض نما به عنوان یکی از ویژگی های سبکی و خلاقیت های هنری آن دو، در پی آن است تا ضمن اصالت بخشی به ش عر، اندیشه های آن ها را ادبی تر بیان کند. این آرایه ادبی در شعر این دو، با قرار گرفتن در قالب صور خیالی چون تشبیه، استعاره و کنایه با حفظ فاصله مناسب از غموض، مخاطب را به زیبایی بافت اولیه کلام رهنمون می سازد. البیاتی با ترکیبات و گزاره هایی پرشور و گاه غمناک، تصاویر متناقض نمایش را شکل می دهد، در حالی که متناقض نماهای شفیعی کدکنی لطیف تر و غالباً برگرفته از جهان طبیعتند، با این وجود وجه غالب متناقض نماهای آن دو امیدواری و امید بخشی است. کلید واژه ها: متناقضنما، ادبیات تطبیقی، شعر معاصر عربی و فارسی، عبدالوهاب البیاتی، محمدرضا شفیعی کدکنی
بررسی تطبیقی آداب سلوک عرفانی در دو رساله عوارف المعارف سهروردی و ارشاد المریدین خوارزمی
منبع:
شفای دل سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵
69 - 83
حوزه های تخصصی:
آداب سیر و سلوک عرفانی را می توان مجموعه دستورالعمل ها و ارشادهایی دانست که بزرگان متصوّفه در رساله ها و کتاب های خود برای تربیت سالکان نوپا آورده اند. شهاب الدین سهروردی، عارف نامدار قرن هفتم هجری و کمال الدین حسین خوارزمی، عارف قرن دهم ازجمله کسانی بودند که به ترتیب در کتاب های «عوارف المعارف» و «ارشادالمریدین» به راهنمایی سالکان پرداخته و اصول و روش های سلوک را بیان کرده اند. مقاله حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی می کوشد این آداب را در این دو رساله بررسی کند. برای سهولت بررسی، آداب سلوک به دو دسته کلّی آداب ظاهری و باطنی طبقه بندی شد. منظور از آداب ظاهری مواردی نظیر نماز، روزه، شب- زنده داری و... و منظور از آداب باطنی خصیصه ها و خصلت هایی است که سالک باید برای رسیدن به حقیقت به آن ها متحلّی و آراسته گردد. پژوهش حاضر به این نتیجه دست می یابد که سهروردی در عوارف المعارف آداب ظاهری را با تفصیل بیشتری مطرح ساخته و در مقابل، خوارزمی عمدتاً به آداب باطنی نظر داشته است.
نقش و کارکرد داستانی قهرمانان، شریران و یاریگران در حکایت های هزار و یک شب بر اساس نظریه پراپ
منبع:
شفای دل سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵
85 - 107
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نقش و کارکرد داستانی قهرمانان و شریران در قصّه های عامیانه با توجّه به حکایت های هزار و یک شب و بر اساس نظریه پراپ مورد بررسی قرار گرفته است و همچنین به دسته بندی یا الگو قراردادن قهرمانان و شریران و تحلیل و تبیین نقش و کارکرد داستانی قهرمانان و شریران در حکایت های مذکور پرداخته شده است.هزار و یک شب کتابی است سرگرم کننده که ریشه در ادبیات هندی و ایرانی دارد. این کتاب در حدود قرن دهم هجری در مصر تدوین کامل یافته و در دوره قاجاریه توسط عبداللّطیف طسوجی تبریزی به فارسی برگردانیده شده است و از آن جایی که در قصّه های عامیانه ساختار متن در جهت نوعی تقابل بین قهرمان و شریر هویّت پیدا می کند و نقش قهرمانان در قصّه ها سرکوبی شخصیّت های شریر و جادوگران است و نقش شریران در قصّه ها به هم زدن آرامش خانواده خوشبخت و ایجاد یک نوع خراب کاری است، بر این اساس نقش و کارکرد داستانی قهرمانان و شریران در حکایت های هزار و یک شب توصیف و تحلیل شده است.
تحلیل شیوه های اثرپذیری از حدیث در شعر نظامی
منبع:
شفای دل سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵
109 - 128
حوزه های تخصصی:
الفاظ و معانی احادیث به صورت های گوناگون در زندگی مسلمانان، رفتار، گفتار و کردار آنان تأثیر داشته است. یکی از بارزترین موارد این تأثیر سروده های شاعران است. نظامی نیز یکی از شاعران بزرگی است که از علوم مختلف زمان خود بهره مند بوده و مضامین عالی قرآن و حدیث به اشکال مختلف در آثار او راه یافته است. شعر او هم از نظر صورت و هم از نظر معنا در اوج هنر شعری است. نظامی برای تبیین مفاهیم دینی و اخلاقی مورد نظرش در اشعار خود به وفور از آیات و احادیث بهره گرفته است. در این پژوهش گونه های مختلف اثرپذیری از حدیث در شعر نظامی به شیوه توصیفی تحلیلی بررسی شده است. از میان انواع مختلف شیوه های اثرپذیری، اثرپذیری ساختاری سبکی و اثرپذیری شیوه ای در آثار نظامی دیده نمی شود و اثرپذیری واژگانی و الهامی- بنیادی بیشترین کاربرد را در اشعار او داشته است.
نقش و کارکرد شخصیّت های دینی – تاریخی در قصّه های عامیانه ی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افسانه ها و قصّه ها به عنوان شاخه ای از ادبیّات عامّه، پیوند خود را با تاریخ و دین حفظ کرده اند و بستری مناسب برای بازآفرینی شخصیّت های تاریخی و دینی فراهم آورده اند. این نوشتار مجموعه ی چهار جلدی قصّه های ایرانی را به شیوه ی توصیفی- تحلیلی مطالعه نموده و به بررسی شخصیّت های تاریخی-دینی به کاررفته در این قصّه ها پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این شخصیّت ها در سی ونه داستان از مجموعه ی قصّه های ایرانی انجوی شیرازی، نمود یافته اند. اشخاص و اعلام تاریخی و دینی مد نظر ما به ترتیب بسامد عبارتند از: حضرت سلیمان(ع)، حضرت علی(ع)، شیطان، اسکندر، حضرت خضر(ع)، پیامبر اسلام(ص)، حضرت عبّاس(ع) و حضرت زکریّا(ع). پیامبران، ائمّه و اولیای خدا یکی از جلوه های بارز شخصیّت های یاریگر قهرمانان قصّه اند. اغلب، این شخصیّت ها در تقابل نیروی خیر و شر ظاهر می شوند و در چالش هایی که ضدّقهرمان برای قهرمان ایجاد کرده است، قهرمان را یاری می دهند. در این بین، حضرت سلیمان(ع) به سبب ارتباط با موجودهای فراواقعی و سوررئال که پیوسته حضوری پررنگ در قصّه ها دارند، و اشیای منسوب به او از پربسامدترین نیروهای یاریگر قهرمانان قصّه ها هستند. داستان هایی نظیر شهادت حضرت زکریّا(ع) یا شخصیّت اسکندر در ماجراهایی نظیر طلب آب حیات مطابق با بینش و پسند عامّه بازآفرینی شده اند. ط افسانه ها و قصّه ها به عنوان شاخه ای از ادبیّات عامّه، پیوند خود را با تاریخ و دین حفظ کرده اند و بستری مناسب برای بازآفرینی شخصیّت های تاریخی و دینی فراهم آورده اند. این نوشتار مجموعه ی چهار جلدی قصّه های ایرانی را به شیوه ی توصیفی- تحلیلی مطالعه نموده و به بررسی شخصیّت های تاریخی-دینی به کاررفته در این قصّه ها پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این شخصیّت ها در سی ونه داستان از مجموعه ی قصّه های ایرانی انجوی شیرازی، نمود یافته اند. اشخاص و اعلام تاریخی و دینی مد نظر ما به ترتیب بسامد عبارتند از: حضرت سلیمان(ع)، حضرت علی(ع)، شیطان، اسکندر، حضرت خضر(ع)، پیامبر اسلام(ص)، حضرت عبّاس(ع) و حضرت زکریّا(ع). پیامبران، ائمّه و اولیای خدا یکی از جلوه های بارز شخصیّت های یاریگر قهرمانان قصّه اند. اغلب، این شخصیّت ها در تقابل نیروی خیر و شر ظاهر می شوند و در چالش هایی که ضدّقهرمان برای قهرمان ایجاد کرده است، قهرمان را یاری می دهند. در این بین، حضرت سلیمان(ع) به سبب ارتباط با موجودهای فراواقعی و سوررئال که پیوسته حضوری پررنگ در قصّه ها دارند، و اشیای منسوب به او از پربسامدترین نیروهای یاریگر قهرمانان قصّه ها هستند. داستان هایی نظیر شهادت حضرت زکریّا(ع) یا شخصیّت اسکندر در ماجراهایی نظیر طلب آب حیات مطابق با بینش و پسند عامّه بازآفرینی شده اند. واژه های کلیدی: شخصیّت های تاریخی، شخصیّت های دینی، ضدّقهرمان، قصّه های عامیانه ی ایرانی، قهرمان.
نقد و تحلیل روایت حکایت « زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود » در الهی نامه عطار بر اساس نظریه گرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
188 - 213
حوزه های تخصصی:
آلزیرداس ژولین گریماس (algirdas julien greimas) یکی از نظریه پردازان حوزه ی روایت است که پس از پراپ در زمینه ی ساختارگرایی الگویی ارائه می کند که به الگوی کنشی معروف است. این الگو دربردارنده ی مؤلفه هایی است که نشان می دهد ساختار بنیادی روایت و زبان یکی است. در این مدل، کنشگران در قالب سه جفت متضاد، پیرنگ ایجاد می کنند. مؤلفه ی دیگر این نظریه، مربع معنایی است که مبتنی بر تقابل و ویژگی های متضاد است. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل ریخت شناسانه ی یکی از حکایت های الهی نامه ی عطار براساس نظریه ی گریماس می پردازد. نکته ی مهم این بررسی آن است که طرح کلی داستان و نحوه ی روایت گری و شخصیت پردازی قهرمانان داستان، تابع یک نظم و چهارچوب کلی است. این حکایت با معیارهای الگوی گریماس منطبق است. همچنین با کمک مربع معناشناسی می توان ساختار کلی حکایت را به اجزای مشخصی که با هم در تقابل و تضاد هستند تجزیه کرد و به شناخت دقیق تری از روایت رسید. کنشگران، برادر شوهر، مرد جوان، بازرگان و اهالی کشتی، حرکتی را از شهوت و امیال شیطانی به «نه- شیطانی» انجام می دهند و درنتیجه از جایگاه «نه- شهوت» به طرف پاکدامنی حرکت می کنند. واژه های کلیدی: آلزیرداس ژولین گریماس (algirdas julien greimas) یکی از نظریه پردازان حوزه ی روایت است که پس از پراپ در زمینه ی ساختارگرایی الگویی ارائه می کند که به الگوی کنشی معروف است. این الگو دربردارنده ی مؤلفه هایی است که نشان می دهد ساختار بنیادی روایت و زبان یکی است. در این مدل، کنشگران در قالب سه جفت متضاد، پیرنگ ایجاد می کنند. مؤلفه ی دیگر این نظریه، مربع معنایی است که مبتنی بر تقابل و ویژگی های متضاد است. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل ریخت شناسانه ی یکی از حکایت های الهی نامه ی عطار براساس نظریه ی گریماس می پردازد. نکته ی مهم این بررسی آن است که طرح کلی داستان و نحوه ی روایت گری و شخصیت پردازی قهرمانان داستان، تابع یک نظم و چهارچوب کلی است. این حکایت با معیارهای الگوی گریماس منطبق است. همچنین با کمک مربع معناشناسی می توان ساختار کلی حکایت را به اجزای مشخصی که با هم در تقابل و تضاد هستند تجزیه کرد و به شناخت دقیق تری از روایت رسید. کنشگران، برادر شوهر، مرد جوان، بازرگان و اهالی کشتی، حرکتی را از شهوت و امیال شیطانی به «نه- شیطانی» انجام می دهند و درنتیجه از جایگاه «نه- شهوت» به طرف پاکدامنی حرکت می کنند. واژه های کلیدی:
نقش «تشبیه» در خوشه خوشه کردن حکایتهای تمثیلی دفتر سوم مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
264 - 289
حوزه های تخصصی:
«تشبیه» در پدیدآمدن حکایت ها در دفتر سوم مثنوی معنوی نقش بسزایی دارد و باعث پدیدآمدن نوع خاصی از حکایت های تمثیلی گردیده است که در این مقاله از آن ها با عنوان «حکایت های تمثیلی خوشه ای و بی خوشه» یاد شده است. این حکایت ها به عنوان مشبه به یک تشبیه مرکب یا گسترده هستند که نقطه ی شروعش در بیتی یا ابیاتی نهاده شده است. در نوع تمثیلی خوشه ای، هر حکایت چند هسته ی روایی و حکایت وابسته به عنوان خوشه دارد؛ درحالی که در نوع بی خوشه، تنها یک یا چند هسته ی روایی وجود دارد و حکایتی به عنوان خوشه وجود ندارد. در این زمینه ، تمثیل و روایت و حکایت و خوشه و بی خوشه بودن آن، از مسایلی است که با تشبیه پیوند ناگسستنی دارد. مقاله ی حاضر به پرسش هایی پاسخ می دهد که در دو حیطه ی بلاغی و داستانی مطرحند؛ سوال هایی از قبیلِ «چگونه تشبیه با ساختار روایی حکایت در ارتباط است و بر آن تاثیر می گذارد؟» و «تشبیه در ساختار حکایت های دفتر سوم مثنوی چه تقسیم بندی پدید آورده است؟» نویسندگان از این منظر، حکایت های دفتر سوم مثنوی معنوی را تحلیل می کنند و به بررسی و تحلیل انواع حکایت های تمثیلی کوتاه و بلند خوشه ای و بی خوشه می پردازند و در تمام آن ها بر وجود تشبیه به عنوان عنصر اصلی و سازنده در محور عمودی حکایت ها تأکید دارند. واژه های کلیدی: «تشبیه» در پدیدآمدن حکایت ها در دفتر سوم مثنوی معنوی نقش بسزایی دارد و باعث پدیدآمدن نوع خاصی از حکایت های تمثیلی گردیده است که در این مقاله از آن ها با عنوان «حکایت های تمثیلی خوشه ای و بی خوشه» یاد شده است. این حکایت ها به عنوان مشبه به یک تشبیه مرکب یا گسترده هستند که نقطه ی شروعش در بیتی یا ابیاتی نهاده شده است. در نوع تمثیلی خوشه ای، هر حکایت چند هسته ی روایی و حکایت وابسته به عنوان خوشه دارد؛ درحالی که در نوع بی خوشه، تنها یک یا چند هسته ی روایی وجود دارد و حکایتی به عنوان خوشه وجود ندارد. در این زمینه ، تمثیل و روایت و حکایت و خوشه و بی خوشه بودن آن، از مسایلی است که با تشبیه پیوند ناگسستنی دارد. مقاله ی حاضر به پرسش هایی پاسخ می دهد که در دو حیطه ی بلاغی و داستانی مطرحند؛ سوال هایی از قبیلِ «چگونه تشبیه با ساختار روایی حکایت در ارتباط است و بر آن تاثیر می گذارد؟» و «تشبیه در ساختار حکایت های دفتر سوم مثنوی چه تقسیم بندی پدید آورده است؟» نویسندگان از این منظر، حکایت های دفتر سوم مثنوی معنوی را تحلیل می کنند و به بررسی و تحلیل انواع حکایت های تمثیلی کوتاه و بلند خوشه ای و بی خوشه می پردازند و در تمام آن ها بر وجود تشبیه به عنوان عنصر اصلی و سازنده در محور عمودی حکایت ها تأکید دارند. واژه های کلیدی:
A Study of Different Aspects of Hutcheonian Parody in Peter Carey’s Jack Maggs(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The purpose of the present article is to investigate Peter Carey’s Jack Maggs (1997) within a theoretical context set by Linda Hutcheon’s definition of parody. In Hutcheon’s view, parody is a repetition with critical distance. Hucheonian parody allows the adapted work to challenge and ironically transform the form and the content of the hypotext in order not to ridicule but to create. The central questions of this research are: How does Jack Maggs employ Hutcheonian parody within the broader postmodern narrative discourse to view its source text with a critical distance? And, how does Hutcheonian parody engage Jack Maggs in contemporary social debates? In order to answer these questions, the research applies various aspects of Hutcheonian parody to Carey’s novel. The present paper demonstrates that Carey’s Jack Maggs recontextualizes Charles Dickens’ Great Expectations (1860) in a new Australian setting. It also argues that the novel, which has mostly received positive responses and reactions from both literary critics and general readers, illustrates Carey’s parodic attempt to revisit one of the most renowned novels of the Victorian era. The present research contends that Jack Maggs is a critique of nineteenth-century realism and, more broadly speaking, of master narratives.
Historicity in Khaled Hosseini's The Kite Runner: Encountering History in Contemporary Afghanistan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۲, No ۲, Spring and Summer ۲۰۲۰
197 - 211
حوزه های تخصصی:
This research paper is an investigation of Khaled Hosseini’s seminal fiction The Kite Runner from the perspective of New Historicist approach of reading a literary work. The concepts of history and discourse, recurrently employed by Foucault, Montrose, and Greenblatt, provide the theoretical background of the present research. The plot of the novel is devoted to presenting a vivid picture of the socio-cultural conditions of Afghanistan at the period of war and crisis. During the time, many wars and conflicts were imposed upon Afghanistan for the interests of foreign powers. Russia invaded Afghanistan, and it ended up in Taliban war, hunger, uncertainty in the subjects’ lives, and refugees question. Russian army had destroyed the village, school, and natural resources of Afghanistan while America indirectly dominated there to support the Taliban against Russia in the cold war period. The Kite Runner including historical facts about Afghanistan’s multi-layered conditions, let the readers face the true nature of war, terrorism, and Taliban in the country. Exploring the cultural crisis and ethnic conflict represented in the novel is conducted in a close association with the New Historicist’s concept of “textuality of history and historicity of text”.
بررسی شخصیت در رمان «کولی کنار آتش» اثر منیرو روانی پور بر مبنای نظریّه بیداری قهرمان درون و تحلیل کهن الگویی شخصیّت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۳۹۹شماره ۸۳
335 - 362
حوزه های تخصصی:
براساس نظریه پیرسن، 12 کهن الگو به عنوان راهکارهای «بیداری قهرمان درون» وجود دارند: معصوم، یتیم، حامی و جنگ جو، جوینده، ویران گر، عاشق، آفریننده حاکم، ساحر، فرزانه و لوده. .. . در این پژوهش با تکیه بر این نظریه به بررسی و تطبیق جلوه هایی از این کهن نمونه ها در زندگی آینه قهرمان رمان «کولی کنار آتش » اثر منیرو روانی پور که در مسیر دستیابی به هویّت انسانی است، پرداختیم. و دریافتیم که روانی پور با روایت و پردازش داستان به سبک پست مدرن، آینه را که نمودی از کهن الگوهای معصوم و یتیم است با کهن الگوهایی چون حامی، عاشق، جنگ جو، جوینده، مرحله به مرحله به سوی سیر تکاملی زندگی اش سوق می دهد. این کهن الگوها هم می تواند به عنوان مرحله ای از سفر و هم به عنوان راهنمای سفر در زندگی آینه تجلی می یابند و او را به عنوان قهرمانی امروزی تبدیل به آفریننده و فرزانه ای نقاش با هویتی مستقل به میان قبیله اش بازمی گرداند.
تنازع گفتمانی گفتمان روشنفکری و گفتمان سیاسی در تعیین مؤلفه های ادبیات داستانی بعد از انقلاب اسلامی با تکیه بر ادبیات جنگ/ دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۳۹۹شماره ۸۳
39 - 70
حوزه های تخصصی:
مروری کلی بر ادبیات داستانی بعد از انقلاب اسلامی، نشانگر تغییر و شکل گیری گفتمان جدیدی در عرصه نقد و آفرینش اثر ادبی است. با توجه به اینکه این ادبیات، در نتیجه تنش موجود میان دو گفتمان سیاسی و روشنفکری از نظم گفتمانی خاص خویش برخوردار می شود، موضوع پژوهش حاضر، تحلیل تنش شکل گرفته میان گفتمان سیاسی مسلط و گفتمان روشنفکری در عرصه نقد آثار ادبی برای تعیین مؤلفه های ادبیات سیاسی داستانی دوره انقلاب اسلامی در قالب داستان انقلاب اسلامی و داستان جنگ/ دفاع مقدس براساس نظریه تحلیل گفتمان از دیدگاه لاکلاء و موف است. تحلیل نزاع گفتمانی، می تواند چرایی و چگونگی طی شدن مسیر ادبیات داستانی بعد از انقلاب اسلامی را برای رسیدن به شکل موجود تفسیر کند. خوانش متون نقد حاکی از آن است که به طور کلی، دال مرکزی جنگ و انقلاب اسلامی در گفتمان روشنفکری به مثابه فرم و ادبیت ادبیات است، اما در گفتمان سیاسی به مثابه محتوا و بار ایدئولوژیک ادبیات تلقی می شود. مفصل بندی متفاوت این دو گفتمان از هویت ادبیات شکل گرفته پس از انقلاب اسلامی و جنگ در قالب دال های شناوری از قبیل عنوان نوع ادبی، شخصیت، طرح، انگاره، زمان داستان، مکان وقوع و در نهایت کارکرد داستان قابل بررسی است. همچنین به موازات حدّت، شدت و جدیت ادبیات وابسته به گفتمان روشنفکری در تعیین مؤلفه های اثر داستانی و به کارگیری آن ها برای به حاشیه رانی گفتمان ادبیات دفاع مقدس، ادبیات وابسته به گفتمان سیاسی نیز به تئوریزه کردن مبانی داستانی دفاع مقدس و تجدیدنظر در معیارهای موجود نقد ادبی و معرفی معیارهای جدید برای اثر داستانی روی آورده است.
ارتباط خدا با انسان در آثار جامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
خداوند به عنوان آفریننده انسان، از ابتدای خلقت آدمی با او در ارتباط بوده و این ارتباط با ورود به عالم هستی گسترش یافته است. ارتباط انسان با خدا و حضور متقابل این نوع رابطه، یکی از موضوعات بنیادی در حوزه پژوهش های عرفان اسلامی است. انسان به عنوان اشرف مخلوقات در میان تمام آفریده های خداوند، از مقام و جایگاهی ارزشمند برخوردار است این امر باعث نگاه و توجّه ویژه خداوند نسبت به این خلیفه الله شده است. اغلب هنرمندان به ویژه شاعران پارسی گو آثار خویش را به ارتباط میان آدمی با خالق مطلق مزین کرده اند. جامی از جمله شخصیت های جامع الاطراف در ادب پارسی است که پرداختن به همه ابعاد شخصیتی وی، دقّت، مطالعه و تأمل وافر همراه با تسلط کافی بر پاره ای از علوم را می طلبد. ارتباط میان خدا با انسان یکی از نکات کلیدی در اشعار جامی است. جستار حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی به بررسی نوع ارتباط خدا با انسان و تحلیل مفاهیم مربوط به این حوزه در اشعار جامی پرداخته است. نتیجه حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که ارتباط خدا با انسان در اشعار جامی به سه صورت 1. وحی، آیات انفسی و آیات آفاقی 2. خلقت و هدایت 3. ابتلاء و آزمایش به کار رفته است. این سه راهکار در اشعار جامی نشان دهنده بُعد فکری و ساختار ذهنی وی نسبت به ارتباط خداوند با انسان است؛ البته این اشعار نشان دهنده میزان عشق خالق نسبت به مخلوق و سیلانیت ارتباط آدمی با خداوند در تمام لحظات زندگی اش است.
بررسی اشعار شاملو به یاری نظریه زیبایی شناسی انتقادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
زیبایی شناسی انتقادی مهم ترین دستاورد مکتب فرانکفورت است. به اعتقاد زیباشناسان انتقادی هنر اصیل باید بتواند از قید شباهت ها و همسانی های القاء شده توسط سیستم حاکم خلاصی پیدا کند و در جهانی که ماهیت معنا در آن دست خوش ویرانی ست، آزادی معناسازی را محقق نماید. در این مقاله هنر شاملو با چنین رویکردی، به روش توصیفی تحلیلی بررسی شده؛ بدین ترتیب که ابتدا شواهد از متن استخراج و سپس به یاری نظریه تحلیل شده است. از آنجایی که اشعار او پیوندی تنگاتنگ با بافت موقعیتی برقرار می کنند بررسی آنها با رویکردی جامعه شناسانه ضروری می نماید. در این مختصر، نگاه متفاوت شاملو به هنجارهای معناشناختی مرسوم و نقص ها و کاستی های جامعه مدرن ذیل عناوینی دسته بندی و بررسی شده است. پربسامد ترین هنجارشکنی های معناشناختی او در حوزه باورهای مرسوم ایدئولوژیک، تقابل های دوتایی و مظاهر جامعه مدرن رخ می دهد و پربسامدترین اعتراض های صریح او ارزش های حاکم بر جوامع مدرن را نشانه می گیرد. بدین ترتیب ساختار منسجم فکری شاملو که در پس اشعارش حضور مطلق دارد به تصویر کشیده می شود تا به کشف ایدئولوژی اثر و ترسیم جهان بینی شاعر یاری رساند.
بررسی آیین قربانی در رمان بیوه کشی (با تکیه بر رویکرد میرچا الیاده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم قربانی از محوری ترین مباحث رمان بیوه کشی است که به انسجام و توالی روایت، کمک شایانی می کند. اسطوره شناسان مختلفی به بررسی موضوع قربانی در فرهنگ اقوام مختلف پرداخته اند که از آن جمله می توان به میرچا الیاده اشاره کرد که قربانی کردن را برابر با فعل آفرینش و لازمه حیات می داند. وی معتقد است هیچ چیز بدون فدا شدن یا قربانی کردن، آفریده نمی شود. داستان بیوه کشی را می توان نمونه ای معاصر از آیین قربانی به شمار آورد. در بیوه کشی، توالی قربانی شدن هفت پسر حضرت قلی و قربانی کردن بره به جای دختر باکره، نمونه ای از تفکر اسطوره ای آیین قربانی را تداعی می کند. در بررسی حاضر، نگارندگان با رویکرد تحلیلی تطبیقی ابتدا به جمع آوری و تنظیم نظریات عمده میرچا الیاده درباره مفاهیمی چون اسطوره آفرینش، قربانی و کمال آغازین پرداخته اند و سپس عناصر آیین قربانی در روایت بیوه کشی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند تا ضمن تبیین نظرات الیاده، میزان انطباق آن با روایت بیوه کشی را نیز مورد ارزیابی قرار دهند. نتیجه بدست آمده در این پژوهش به روشن شدن این موضوع انجامید، که روایت بیوه کشی تجّلی جدال میان اسطوره های آفرینش و باروری است.