فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۲۱ تا ۴٬۵۴۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
133 - 152
حوزه های تخصصی:
رویداد عاشورا در شکل گیری و تحول بعضی از الحان و انواع دستگاه موسیقی بسیار تأثیرگذار بوده است. در این جستار با هدف کشف زیبایی موسیقی نوحه های شهر یزد به شیوه توصیفی، تحلیلی و استشهادی، ویژگی های آهنگی، آوازی اشعار عاشورایی در شکل نوحه و تأثیر آن در دستگاه موسیقایی بررسی می شود. آهنگ سازِ نوحه باتوجه به قواعد علمیِ شناخته شده، تم مرکزی و محوری را مبنا قرار می دهد و براساس آن، تم های مشابهی را می سازد و شعر را به اندازه لازم گسترش می دهد. نغمه های دیگر این اشعار همچون موزاییک های یک سالن سنگفرش شده، در کنار تم ها چیده می شوند. در هنگام خواندن و اجرای اشعار عاشورای حسینی، نوحه خوان با تغییر لحن، چنان تغییرات صوتی آشکاری پدید می آورد که با هر تغییر لحن و مایه و با کمک فن تغییر گام به مرحله دیگری می رود. اینجاست که لحن و زبان موسیقی به کمک اشعار نوحه و تناسب محتوا با موسیقی، به توصیف این حادثه غمبار می پردازد. حاصل آنکه در شعر و نوحه عاشورایی یزد، وجود چندضربی بودن نوحه ها، تلفیق و پیوند شعر با اصالت و شیوایی ملودی های آهنگ، ارائه نوعی موسیقی خاص با عنوان «بیات یزد»، بهره گیری از پرش های موسیقی و همچنین ملودی دست اول از شاخصه های شعر نوحه این دیار است.
بررسی شخصیت «هدهد» در منطق الطیر عطار براساس نظریه «خودشکوفایی» آبراهام مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطق الطیر عطار با طرح مبانی عرفان اسلامی به طور عام و نظریه وحدت وجود به طور خاص، همچنین با داشتن جنبه های تمثیلی و نمایشی، شأن و جایگاهی محکم در زبان و ادبیات فارسی دارد. هدهد یکی از شخصیت های برجسته در این اثر است که توانست با تأکید بر کنش جمعی و بسیج عمومی، مرغان دیگر را برای حرکتی جدید و متفاوت متقاعد کند. منش و روش هدهد در اقناع و بسیج مرغان بر مبنای نظریه های روانشناختی انسانگرا، تحلیل پذیر و درخور بررسی است. نظریه «خودشکوفایی» ابراهام مزلو، پدر روانشناسی انسان گرا، در رفتارشناسی و شناخت هدهد رهبر پرندگان در مسیر رسیدن به سیمرغ به خواننده کمک می کند تا شخصیت هدهد را به عنوان سمبل انسان خودشکوفا و کنش گرا بهتر درک کند. به نظر می رسد هدهد در جایگاه یک رهبر خودشکوفا و کنش گر توانسته است با تکیه بر ویژگی هایی مانند گشودگی نسبت به تجربه های اوج، تأکید بر منطق گفت وگو و مکالمه، هوش کلامی، انعطاف پذیری، اشتیاق و صداقت، خلاقیّت و دوری از تقلید، خودبسندگی و خودمختاری و درک متقابل، بسیج عمومی و کنش جمع محور، مرغان را به نتیجه ای مطلوب و آرمانی برساند که همانا رسیدن به جایگاه سیمرغ است. در این مقاله سعی می شود با تأکید بر نظریه خودشکوفاییِ مازلو، به شخصیت شناسی هدهد و همچنین انجمن های معناگرا پرداخته شود.
بررسی و تحلیل نوستالژی در اشعار فروغ فرّخ زاد
منبع:
شفای دل سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶
189 - 204
حوزه های تخصصی:
«نوستالژی» در اصطلاح به احساس غم همراه با حسرت هنگامی که فرد به دوره یا اتّفاقی در گذشته می اندیشد، گفته می شود؛ به عبارت دیگر نوستالژی حسرت و دلتنگی نسبت به ایّام خوش گذشته و اشتیاق بازگشت به آن روزگاران است. این اصطلاح از علم روان شناسی وارد ادبیّات شده و ریشه در ضمیر ناخودآگاه انسان دارد. نوستالژی یکی از موضوع های مهم شعر معاصر است. فروغ فرّخ زاد از جمله شاعرانی است که حسرت گذشته های خوش از دست رفته و یادکرد آن ها در اشعارش بسامد فراوانی دارد. این پژوهش بر آن است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی عوامل ایجاد غربت و حسرت بر گذشته در شعر این شاعر معاصر بپردازد. یافته ها نشان از آن دارد که مضامین نوستالژیکی همچون غم غربت، کودکی، معشوق، مرگ و آرمان شهر در سروده های فروغ نمود بیشتری یافته است.
بررسی نوع اقتباس شیار 143 از کتاب های چشم سوم و اختر و روزهای تلواسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
201 - 228
حوزه های تخصصی:
سینمای اقتباسی، روش مناسبی برای تبدیل آثار ادبی به آثار تصویری است. با این روش می توان حوزه شنیداری را با حوزه دیداری وصل و برد تأثیرگذاری اثر را افزون تر نمود. در جهان غرب از این روش برای انتقال فرهنگ خود به دیگر ملل بهره فراوانی برده اند و می برند. در ایران نیز برخی از کارگردانان و فیلم نامه نویسان ایرانی از این روش بهره برده اند. خانم نرگس آبیار، یکی از موفق ترین کارگردان ها در گونه سینمای اقتباسی- حداقل در مرزهای ایران- است. او با تولید فیلم شیار ۱۴۳ از روی رمان «چشم سوم» و کتاب «اختر و روزهای تلواسه» توانست بستری را برای انتقال مظلومیت مادران مفقودین جنگ فراهم آورد. او با بهره بردن از شیوه اقتباس آزاد و ایجاد تغییراتی- همچون مکان، نام افراد، تعداد شخصیت های فیلم نسبت به کتاب، تغییر در برخی کنش های افراد فیلم نسبت به کتاب و ... - سعی در ایجاد رابطه ای عاشقانه- همچون یعقوب و یوسف- میان مادر و فرزندی را دارد که با جنگ، میان او و فرزند فاصله افتاده است و مانع وصل را رادیوی بر کمر مادر قرارداده؛ رادیویی که با باز شدن آن از کمر مادر، دیدار میسر می گردد. در این مقاله ما برآنیم تا با بررسی تفاوت ها و تشابهات میان فیلم شیار ۱۴۳ و رمان چشم سوم و اختر و روزهای تلواسه نوع اقتباس اثر و میزان وفاداری فیلم نسبت به کتاب را بسنجیم. این مقاله به روش تحلیلی- توصیفی تدوین شده است.
تحلیل گفتمان انتقادی در حکایت «درآمدن حمزه در جنگ، بی زره» با تکیه بر نظریه نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی، مجموع گفتارها و کنش هایی است که به وسیله بازنمودهای ایدئولوژیک یک فرد یا گروه، با نگرشی انتقادی و تحلیلی به قلمروهای گوناگون اجتماعی، فرهنگی و دینی می پردازد. در این مقاله «حکایت درآمدن حمزه در جنگ، بدون زره» از دفتر سوم مثنوی معنوی با تکیه بر نظریه نورمن فرکلاف و در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی می شود. مقاله به روش توصیفی تحلیلی فراهم شده و درصدد است به ساختار صوری و معنایی کلام راوی و مولد گفتمان دست یابد تا از این طریق میزان تسلط او به مخاطب و همچنین نوع تعامل گفتمانی در کنش های متقیدانه در قالب پند و موعظه معلوم شود. نتیجه قابل پیش بینی این است که مولوی با تکیه بر جمله های استوار و متأکد و استعانت از قرآن و آموزه های دینی و اخلاقی، در پی تشکیل دایره گفتمانی خاصی است که ژرف ساخت آن از عنصر مهم «مرگ اختیاری و بی ارزش بودن حیات جسمانی» خبر می دهد.
بازتاب باورهای عامه دو قوم «گوکلان» و «یُموت» در رمان آتش بدونِ دود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از حوزه های مطالعات فرهنگ و ادبیات عامه، باورها و اعتقاداتِ اقوام است. قوم ترکمن یکی از اقوام ایرانی است که دارای باورها و عقاید گوناگونی اند. باورهای عامه رایج در بین ترکمن ها از افکار، عقاید، آرمان ها، احساسات، عواطف و سبک زندگی آن ها نشئت گرفته است. از آنجایی که برخی از عقاید و اندیشه های عامه آموزنده و درخور تأمل هستند، در این پژوهش نگارندگان کوشش می کنند ضمن معرفی طوایف مختلف ترکمن ها، برخی از باورهای رایج در بین دو قوم از ترکمن ها (گوکلان و یُموت) را که در رمان آتش بدونِ دود نادر ابراهیمی منعکس شده است، ابتدا به شیوه کتابخانه ای مورد بررسی قرار دهند و سپس، به روش تحلیلی توصیفی به نگارش درآورند. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که باورهای عامه دو قوم مذکور در 4 دسته شامل: 1. باورهای فلسفی و اساطیری، 2. باورهای مربوط به زندگی و مراحل آن، 3. باورهای طبی و درمان عامه، 4. گاه شماری و هواشناسی عامه قرار می گیرد که برخی از این باورها در تعالیم دینی ریشه دارد. برخی از این باورها از فرهنگ ایرانی ناشی می شود که غیر از ترکمن ها در بین سایر اقوام نیز دیده می شود. دسته ای از باورها به دلیل اینکه از سبک زندگی ترکمن ها سرچشمه می گیرد، مختص فرهنگ این قوم است و بعضی دیگر نیز باورهایی بی پایه و غیرواقعی هستند که از خرافات ناشی می شوند.
The Musical Components of Poetry in Nizami Ganjavi’s Khosrow and Shirin(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
71 - 82
حوزه های تخصصی:
The certain components of rhythmic and musical features in poetry are on the focus of this study. Nizami Ganjavi (died 608 AH/1387AD) is the author of the melodic romantic and lyrical poems in Khosrow and Shirin poem collection in Persian Literature. To create this distinctive and prominent work, he masterfully and carefully used all the elements and techniques of poetical music. Many of the poems in this collection owe their unique harmony and attraction to this quality. In the present study, an inductive approach is adopted to analyze each of the musical components of poetry and the related components including the side music (including rhyme, refrain, and repetition), exterior music (metrics and prosody), spiritual music (the taxis and contradiction literary devices), and interior music (alliteration and repetition of consonants and vowels) to study the quality of these components in Khosrow and Shirin poem collection. For each component in the poetical music category, the related definitions and descriptions are presented based on the ancient and classical books of traditional rhetoric in Persian literature and the general knowledge of phonology. In this research, I have transcribed the verses in using the international phonetic alphabet to make it easier for foreigners to read the verses for obtaining the specific findings of this study.
Pour une didactique de la traduction dans les niveaux élémentaires(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
La présente recherche étudie les différents moments du cours de la traduction des textes faciles en français, polémique étant donné le niveau élémentaire dans lequel se trouvent les étudiants. Cette recherche est menée afin de mettre la lumière sur les atouts pédagogiques de ce cours en ce qui concerne l'apprentissage de la langue, mais aussi sur une approche méthodique de l'acquisition de bonnes habitudes des opérations traduisantes dès ce niveau. A cet effet, la distinction faite par Delisle dans les étapes de ces opérations : la compréhension, la réexpression et la vérification, a constitué la base théorique de cette étude. A chaque étape, nous avons démontré les pratiques communes de ce cours avec d'autres cours de langue, ce qui pourrait faire de cette discipline un appui pour les autres cours. L'objectif de cette unité de valeur étant d'initier les étudiants aux notions de base de la traduction, nous avons essayé d'établir un plan qui permettrait de suivre cet objectif méthodiquement tout en introduisant le métalangage de la traductologie. Des extraits des copies des étudiants nous ont servi d'illustration des erreurs qui pourraient parvenir à chaque étape pour les étudiants persanophones. Une brève analyse d'erreurs nous a permis de mieux développer des propos théoriques de cette étude.
بررسی تصویر شاه- انسان کامل در متون نثر تعلیمی (قابوس نامه، سیاست نامه، اخلاق ناصری، گلستان سعدی و سلوک الملوک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
159 - 195
حوزه های تخصصی:
عرفان و سیاست دو مقوله ای هستند که با هم نسبت دارند و بر هم تأثیر می نهند. تلفیق شخصیت شاه- حاکم با انسان کامل عرفانی، یکی از جایگاه های این اثرگذاری است. انسان ها در پی پیدا کردن الگوی انسان کامل عرفانی، با نسبت دادن فره ایزدی و تأیید الهی، شاهان را نمونه آن الگو دانسته اند. این الگو دارای ویژگی هایی مشابه با انسان کامل مورد نظر ادیان غیر الهی و الهی است؛ از جمله داشتن فره ایزدی، عادل، خردمند و حکیم بودن. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل-محتوا، تأثیر عرفان را در شکل گیری تصویر شاه-انسان کامل در متون تعلیمی ( قابوس نامه، سیاست نامه، اخلاق ناصری، گلستان سعدی و سلوک الملوک) بررسی کرده و نتایج تحقیق حاکی از آن است که نگرش عرفانی در تصویر و ترسیم شخصیت شاه- حاکم در متون غیر عرفانی (تعلیمی) نقش بسزایی داشته است. بر این اساس، ما با دو نوع نگرش روبه رو هستیم: 1. شاه-انسان کامل قابل تحقق؛ 2. شاه-انسان کامل غیر قابل تحقق (ایدئال). بر اساس بررسی های به عمل آمده شاه-انسان کامل غیر قابل تحقق، فقط در سلوک الملوک توصیف شده است.
مقاله ی کوتاه: تصحیح و توضیح بیتی از سعدی: شمع را باید از این خانه به در بردن و کُشتن...(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
274 - 283
حوزه های تخصصی:
برای فهم یک شعر پی بردن به معانی واژه ها، اصطلاحات و ترکیب ها کافی نیست؛ بلکه آگاهی از دانش ها، کُنش ها، اوضاع اجتماعی، هنرها و فرهنگ های روزگار سرایش شعر، به درک آن، کمک بسزایی می نماید. بیت «شمع را باید از این خانه به در بردن و کُشتن/ تا که همسایه نگوید که تو در خانه ی مایی» در تصحیح ها و شرح های غزلیات سعدی ضبط های گوناگون و معانی متفاوتی دارد. نگارنده با مروری کوتاه بر شرح های غزلیات سعدی دریافت که شارحان یا به دلیل ساده انگاریِ بیت، آن را شرح نکرده اند، یا به برخی لغات موجود در این بیت بی توجه بوده اند؛ پس شرح این بیت مشهور سعدی لازم به نظر رسید. این جُستار در پی آن است تا ضمن بررسی اختلاف نسخ و تحلیل شرح های مختلف غزل های سعدی از منظری جدید، به منطقی ترین و کم خطاترین معنا دست یابد. معنایی که مبتنی بر فرهنگ توده ی مردم شیراز و شاید دیگر نواحی ایران زمین باشد.
کارکردهای محتوایی و زیبایی شناختی گل ها و گیاهان در اشعار حسین منزوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علاقه به گل ها و گیاهان و استفاده از عناصر طبیعی در شعر به دوره خاصی تعلق ندارد. اغلب شاعران کوشیده اند تا با استفاده از پدیده های طبیعی و ترکیبات تازه ای که خلق می کنند به مفاهیم و اندیشه های مورد نظرشان بپردازند اما گرایش به طبیعت و گل ها و گیاهان در شعر کلاسیک با شعر معاصر تا حدودی متفاوت است؛ در شعر معاصر تجلّی طبیعت و گل ها و گیاهان با خصوصیات متعددی از جمله: سنّت شکنی، زبان جدید، جهان بینی ویژه و... همراه است. حسین منزوی (1383-1325ه.ش) از شاعران پر مخاطب معاصر، با نگرش تازه و با زبانی نو به طبیعت و پدیده های آن پرداخته است. وی از شاعران رمانتیک و تأثیرگذار دوره معاصر است که برخوردی عینی و هوشمندانه با انسان، اجتماع و طبیعت اطرافش دارد و هر چه از دوران آغازین شعر او فاصله می گیریم نوع بهره مندی او از طبیعت و عناصر طبیعی، ژرف تر و ساختارمندتر می شود و شعر احساساتی و عاشقانه آغازین شاعر به سوی اشعار اجتماعی و سیاسی ارتقا می یابد و از این رو واژگان، تصاویر و ترکیبات جدیدی را خلق می کند. هدف از این پژوهش توصیفی- تحلیلی، بررسی کارکردهای گل ها و گیاهان در اشعار حسین منزوی است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که منزوی با نگرش و بیان خلّاقانه و بسامد قابل توجهی از گل ها و گیاهان به عنوان نقش مایه و نماد چند معنایی و محور ساختاری تصاویر بلاغی در جهت بیان اندیشه های شاعرانه، زیبایی شعر، هماهنگی و تناسب بخشیدن به اجزای کلام استفاده نموده که این امر توسعه زبانی و محتوایی را برای شاعر فراهم ساخته است.
دیگری شدگی هویت در رمان نوجوان (مطالعه موردی: رمان چشم اسب اثر جمیله گوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۹شماره ۸۵
341 - 368
حوزه های تخصصی:
«هویت» پدیده ای است که در جریان مراودات اجتماعی و با ایجاد مرز میان خودی و بیگانه ساخته می شود. اهمیت این مفهوم در دوران نوجوانی ضرورت بازاندیشی آن را در عرصه ادبیات بیشتر می کند. رمان «چشم اسب» اثر جمیله گوین از جمله رمان هایی است که هویت سازی و هویت پذیری مهاجران را ترسیم می کند و با وام گیری از مفاهیم و ارزش های غربی و ترکیب آن با شاخص های هویتی شرق، فرهنگ بومی شرقی (هندی) را به چالش می کشد. در این مقاله به این پرسش پاسخ داده می شود که چگونه عناصر هویت ساز غرب، هویت فرد مهاجر را به چالش می کشد و تغییر می دهد و مؤلفه هایی چون دیگری بودن، دو زبانه بودن و... به چه میزان در هویت دهی آنان نقش دارد؛ بر همین اساس، روابط شخصیت های رمان چشم اسب به عنوان نماد و نماینده شرق و غرب و نیز تعلیق و تثبیت هویت آنان در فضای سلطه گرایانه غربی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد نویسنده در فرآیند شکل گیری هویت شخصیت های نوجوان داستان با ایجاد فضایی میانی، نگرش مرکززدایانه و مرکزگرایانه شرق و غرب نسبت به یکدیگر را تلفیق کرده و با خلق سوژه های پیوندی، تمایز و برتری غرب را به عنوان اصلی ثابت توجیه کرده و تابعیت و کمرنگ شدن هویت های بومی را راه ورود به سوی دنیای متمدن و جهانی شدن معرفی کرده است.
بررسی لایه ایدئولوژیک سبک شعر حافظ با تأمل بر طنز (از منظر تحلیل گفتمان انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع طنز در شعر حافظ، بارها مورد بررسی و تحلیل پژوهشگران قرار گرفته است اما هدف این مقاله آن است که نشان دهد، شعر حافظ از جمله، متون گفتمانی است که حامل ایدئولوژی است و در مواضعی چون طنز، این ایدئولوژی پنهان، بیشتر آشکار می گردد. پرسش اساسی که پژوهش حاضر به آن می پردازد، این است که تقابل دال های مرکزی شعر حافظ چون رند و صوفی در قالب طنز، چگونه به کشف لایه ایدئولوژیک سبکِ شعر او کمک می کند؟ این مقاله، بر این فرض استوار است که میان کاربرد ساختار بلاغی طنز در شعر حافظ با گفتمان حاکم روزگار، رابطه مستقیمی وجود دارد. در این مقاله، پس از تأمل بر روی چیستی لایه ایدئولوژیک سبک و معرفی نظریه تحلیل گفتمان، به عنوان ابزار تحلیل ایدئولوژی در متن، نشان داده ایم که یکی از مواضعی که ایدئولوژی در کلام حافظ، به طور کامل نمود می یابد، موضع طنزهای اوست. سپس به باز نمود طنز در شعر حافظ پرداخته ایم و برآن بوده ایم که طنزهای حافظ، با دو شیوه ناسازگاری واژگانی و ناسازگاری گفتمانی خلق شده اند. در پایان، این مقاله به این نتیجه می رسد که طنزهای ایدئولوژیک حافظ، اقتداربخش و تقویت کننده گفتمان آزاد منشی اند. این مقاله، به روش تحلیلی-توصیفی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای به انجام رسیده است.
دراسه الآراء اللغویه عند أبی حیان التوحیدی فی کتاب "المقابسات"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۵
147 - 162
حوزه های تخصصی:
«المُقابسات» من أهم الکتب التی ألّفها التوحیدی وأکثرها تمیزاً، فهو أقرب إلی أن یکون کتاباً فلسفیا متخصصا یؤرّخ فتره خصبه من تاریخ الفلسفه العربیه الإسلامیه فی القرن الرابع الهجری. ومن أهمّ نتائج هذا البحث إن جهود التوحیدی فی هذا الکتاب ینقسم إلی قسمین هامّین وهما الجانب اللفظی والجانب الدلالی. وهذا الجانب اللفظی یستوعب بعدّه أمور وتلک ضبظ المفردات، اللغات فی المفرده، الإفراد والتثنیه والجمع، التذکیر والتأنیث، المقصور والممدود، المولد والمعرب، والجانب الدلالی یحتوی الأصول الإشتقاقیه، دلاله المفردات، الفروق اللغویه، الترادف والتضاد، التصحیح اللغوی. إعتمدنا فی هذه المقاله بمنهج الوصفی التحلیلی، نجعل کتاب «المقابسات» بین أیدینا ونستخرج النصوص التی ترتبط بالجوانب اللفظیه والدلالیه.
نقد و تحلیل فریبکاری در تاریخ بیهقی و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
325 - 354
حوزه های تخصصی:
فریب و نحوه رفتاری فریبکاران در دو کتاب «شاهنامه» و «تاریخ بیهقی» که از آثار وزین ادب و هنر فارسی هستند، به وضوح نمایان است. نیرنگ در بخش های حماسی- اسطوره ای و تاریخی «شاهنامه» به کار رفته است که به نظر می رسد در بخش حماسی آن با انگیزه و اهداف شخصی و انسانی و ملی، بیشترین کاربرد را دارد. بر خلاف معنای متعارف نیرنگ که مفهومی منفی دارد؛ در «شاهنامه» جنبه ها و مفاهیم مثبت آن را می توان مشاهده کرد. آیا فریب بر اثر رفتار شخصیّت های بانفوذ سیاسی چون محمود ، مسعود و بوسهل ... است که در دوره ای بر اریکه قدرت و هدایت جامعه تکیه زده، به حکمرانی پرداخته، به فریب روی آورده و توانسته اند از بروز آشوب جلوگیری کنند یا اینکه محمودیان با تضریب و فریب سبب عزل طرفداران مسعود شده و نوعی بی ثباتی و اضطراب را گسترش داده اند.
بررسی تصاویر آپوکالپتیک در شعر خلیل حاوی در پرتو تصاویر آپوکالپتیک کتاب مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
363 - 382
حوزه های تخصصی:
ادبیات آپوکالیپتیک را می توان قسمی ادبیات آرمان گرایانه به شمار آورد که در آن شاعر- نویسنده از وضع اکنونی جامعه خود و گردش امور ناخرسند و ناراضی است و با استمداد از قوه تخیل آفرینشگرانه اش در پی ایجاد جهانی آرمانی، جهانی غیر از جهان اکنونی است. در این نوع از ادبیات، هیمنه اضطراب و فروبستگی ها و نابهنجاری های سیاسی، اجتماعی و دینی و ناتوانی در غلبه برآن، نگاه شاعر- نویسنده را به آینده معطوف می دارد، بدین سان زمان حال منشأ و خاستگاه آگاهی تاریخی او می شود و زمان حال را از منظر آینده مورد داوری و سنجش قرار می دهد. در جستار پیش رو تلاش بر آن است تا ضمن بررسی تصاویر آپوکالپتیکی و مؤلفه های آن در شعر خلیل حاوی به روش تحلیلی- تطبیقی به تطبیق آن تصاویر با تصاویر آپوکالپتیکی کتاب مقدس و نیز به بررسی میزان تأثیرپذیری خلیل حاوی از کتاب مقدس بپردازند. از نتایج برآمده از این پژوهش می توان به این دو نکته اشاره کرد: اولاً خلیل حاوی در تصاویر آپوکالپتیک شعرش کاملاً تحت تأثیر کتاب مقدس است. ثانیاً خلیل حاوی بهشت موعود خود را در این جهان بنا می کند.
آسیب شناسی اجتماعی «زهد صوفیانه» از نگاه سعدی
حوزه های تخصصی:
تصوف، طریقۀ زاهدانه ای است منشعب از عرفان که با ورع و اعراض از دنیا آغاز شده است. پیروان تصوف سعی داشتند که به سنت پیامبر (ص) و صحابه، از راه تقوا و زهد، قلب خود را از اغراض دنیوی پاک کنند تا به حقیقت دست یابند. «زهد» مورد نظر عارفان، اعراض کلی از دنیا نبوده است؛ قطع تعلق نسبت به دنیا بوده است، اما صوفیه به تدریج «ترک تعلق نسبت به دنیا» را به «ترک دنیا » تغییر دادند. آنان «زهد عارفانه» را که از نوع «زهد اسلامی» بود؛ به «رهبانیت» نزدیک کردند و موجب انواع آفات اجتماعی شدند. سعدی با آگاهی از نتایج تلخ «زهد صوفیانه» به مبارزۀ فکری با آن پرداخته و با یادآوری تعهدات اجتماعی انسان، عبادت اصلی را خدمت به خلق معرفی کرده است. در پژوهش حاضر با رویکردی استنادی و تحلیلی به اندیشه های انتقادی و آسیب شناسانۀ سعدی دربارۀ زهد پرداخته شده است. تبیین حقیقت زهد در عرفان و اسلام، بررسی علل اجتماعی- سیاسی تحریف معنای زهد، بررسی نگاه دوسویۀ سعدی به تصوف و زهد و بررسی آسیب های اجتماعی زهد صوفیانه از نظر سعدی از اهداف این پژوهش است. براساس بررسی های انجام گرفته در مجموع مباحث این پژوهش، چنین برداشت می شود که از دیدگاه اعتدالی سعدی هرگونه افراط در زهد، مخرب است. او ریاضت های نامعقول صوفیان را چون عشرت طلبی اوباشان بی ارزش می داند و به زهد و ورع تا آن حدی که از اسلام و سنت خارج نشود و آفت جامعه نشود، توصیه می کند؛ افزون بر این، او با آگاهی از آفات اجتماعی زهد ریایی و درباری، همراهی زهدفروشان را با اصحاب قدرت نقد کرده است.
بررسی عناصرداستان در هفت پیکرنظامی و هفت منظرخرجردی
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
55 - 73
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تفاوت ها و شباهت های هفت پیکر و هفت منظر می پردازد. با مراجعه به هفت پیکر نظامی و هفت منظر هاتفی خرجردی، از طریق مطالعه و یاداشت برداری و تجزیه و تحلیل مفصل داستان هایی که در موضوع و محتوا در بین دو اثر دارای شباهت بوده اند، موارد اشتراک و افتراق زیادی به دست آمد. در مواردی که داستان ها از نظر موضوع و محتوا اشتراکی نداشتند، تنها به بررسی طرح و مواردی که رابطه ای ولو اندک در دو اثر دیده می شد، پرداخته شد. تفاوت هایی در دیدگاه های دو شاعر نسبت به پرداخت قصه ها و فضای قصه های دو اثر وجود داشت که مورد بررسی قرار گرفت؛ همچنین وجود شباهت هایی به شکل کلی از قبیل: نگاه به تأثیر تقدیر در زندگی انسان ها، تأثیر شاهان در زندگی مردم و نگاه به سلاطین، در دو اثر مورد بررسی قرارگرفت. نگارندگان در این مقاله درصدد پاسخگویی به این سؤال هستند که هفت پیکر نظامی و هفت منظر هاتفی از جهت عناصر داستان، تا چه حد با هم افتراق و اشتراک دارند؟ هدف از این مقاله به طور خاص، بررسی عناصرداستان در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه در هفت پیکر و هفت منظر است که باید گفت قالب روایت ها قصه هستند و هر دو اثر از قالب قصه در قصه استفاده کردند. البته هر دو شاعرتلاش می کنند با شیوۀ مستقیم در خلال گفت و گوهای شخصیت ها و بیان کُنش های آنان در شناخت و درک بهتر شخصیت ها به کمک مخاطب بیایند.
دراسه (أل) فی النداء من وجهه نظر النحویین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
109 - 132
حوزه های تخصصی:
البحث حول (أل) فی النداء من القضایا التی تم تناولها بشکل أقل وفی الأغلب یمکن العثور علیها فی حد الکتب المدرسیه، ولکن عندما نتطرق إلیها بالعنایه ومن وجهه نظر الخبراء، فهی کمأدبه شاسعه للغه العربیه التی تُغذّی ذوق الطالبین وتُوسّع آفاقًا جدیده للمعرفه الفائقه بلغه الوحی. هذه المقاله، بالمنهج الاستقرائی الوصفی؛ تقوم بدراسه (أل) فی موضوع النداء، وکیفیه وضع الکلمات المحلاه ب (أل) فی موضع النداء ومقارنتها بالیاء ومناقشتها من وجهه نظر النحویین. وکذلک تتناول اختلاف حاله النداء بالنسبه إلی نوع (أل)، ووصفَ (أیّ) عند النداء، والشرطَ الملحوظ للاسم الواقع صفه بعد اسم الإشاره عند النداء، وتکشف عن سبب اختیار (أیّ) واسم الإشاره للفصل بین حرف النداء و(أل) دون غیرهما. ومما دفعت هذه المناقشه إلی استنتاجات، هی مذهب الکوفیین إلی وضع الاسم المحلی ب (أل) فی موضع النداء مطلقاً، ورفضُ البصریین قول الکوفیین إلاّ فی مواضع: اسم الجلاله (الله) جل شأنه، الجملات المحکیه المبدوءه ب (أل)، اسم الجنس المشبّه به، فی الضروره الشعریه و ... .
از فقر تا فحشا؛ از ثروت تا قدرت (تحلیل گفتمان انتقادی داستان "مارتا البانیه" نوشته جبران خلیل جبران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی انتقادی نورمن فِرکلاف با تکیه بر مراحل سه گانه توصیف، تفسیر و تبیین، سازمان هر متنی را روشن می کند. مراحل سه گانه فوق، منجر به شناخت روساخت واژگان متن و تجزیه و تحلیل آن می شود. امتیاز این رویکرد نسبت به سایر مکاتب نقد آن است که متن را پس از تحلیل رها نکرده، بلکه پژوهش گر به ارزیابی و قضاوت متن با استناد به مرحله تبیین می پردازد. هدف از کاربرد الگوی فوق در داستان کوتاه مارتا البانیه، آن است که از طریق توصیف ِساختار نحوی، ایدئولوژیِ نویسنده افشا شود؛ سپس با تکیه بر مرحله تفسیر، متن داستان تحلیل و ارزیابی گردد. در نهایت روش فرکلاف، قدرت نهفته در ساختار جامعه؛ یعنی همان عامل مؤثّر در ایجاد ایدئولوژی را برملا ساخته و نشان می دهد چگونه ثروت در جامعه، قدرتی نوساخته ایجاد کرده است. از این رو می توان گفت که الگوهای زبانی مورد استفاده در داستان مذکور به گونه ای است که می توان، ساختار زبان شناسی آنرا به سه بخش تقسیم کرد که هر بخش، واگویه گر مطالب ویژه ای است. در نهایت این پژوهش بر آن است که نشان دهد؛ نویسنده چگونه با تکیه بر ساختار نحوی به دنبال افشای عناصر ایدئولوژی و قدرت برخاسته از آن است؟ پاسخ به این پرسش می تواند عواملی را که در بازنمایی و نیز شکل دهی به جهان بینی نویسنده در روند آفرینش داستان مؤثّر بوده اند؛ بازنشانی کند.