فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۰۱ تا ۳٬۴۲۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
167 - 186
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور یافتن نشانه ای از ایده های بومی فن ترجمه، «مقامات حمیدی» اثر قاضی حمیدالدین بلخی را مطالعه و بررسی کرده است. بدیهی است که تاریخ مطالعات ترجمه به سه دوره پیشازبانی (لفظ به لفظ)، زبانی (زبان شناختی) و پسازبانی (فرهنگی) تقسیم شده است. باتوجه به آخرین دوره، امروزه این تصور وجود دارد که فرهنگ ها بر اساس نیازهایشان ترجمه می کنند. نظر به این که یافته های پژوهش حاضر، وجود این اندیشه را در دیباچه مقامات حمیدی ردیابی کرده است، باید به این نکته مهم توجه کرد که قاضی حمیدالدین قرن ها قبل تر از صاحب نظران کنونی، به مسائل فرازبانی و فرهنگی در امر ترجمه اشاره کرده و ایده مترجم مؤلف را به صحنه مطالعات ترجمه آورده است. موضوع این پژوهش از حیث روش، ماهیتاً کتابخانه ای، و شیوه انجام آن، توصیفی-تحلیلی است. یافته ها بیانگر آن است که حمیدی ایده عبور از ترجمه های وفادار به زبان مبدأ را باهدف جلب رضایت کاربران زبان مقصد و نیز تقویت زبان و ادبیات جامعه هدف، در دیباچه مقامات خود مطرح کرده است تا زمینه حرکت به سمت بازنویسی و بازآفرینی متون مبدأ به زبان مقصد فراهم آید. وی برای عملی ساختن این ایده، به بازآفرینی مقامات همدانی و حریری در زبان فارسی پرداخته است.
Humour et Ironie: aspects linguistique et psychanalytique Relecture du roman Où on va papa?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Cet article se penche sur l’étude analytique d’une autobiographie relatant la vie d’un père de deux handicapés mentaux où les termes de parentalité du handicap sont associés à l’humour et à l’ironie. C’est le cas de Jean-Louis Fournier, auteur de Où on va papa ? (2008), celui qui, oscillant entre réalité et imagination, établit un lien entre deux situations qui semblent inconciliables, tant il paraît évident que la première soit déprimante et la deuxième amusante. De surcroît, puisqu’il se voit tout le temps confronté à différentes réactions des gens : pitié, moquerie, dédain et hypocrisie, il ne peut guère donner une pause à sa pensée toujours penchée sur le destin de ses fils. La question à laquelle nous essayons de répondre, c’est de vérifier si l’humour et l’ironie servent de remède à ces conditions difficiles. Pour ce, outre les extraits du livre qui font part de divers aspects de la vie de ce père et de ses deux fils infirmes et témoignent des moments très délicats même insupportables qu’ils traversent, nous recourons aux définitions de ces deux éléments linguistiques ainsi qu’aux travaux des psychanalystes, nous déduirons que la présentation humoristique de cette vie, à savoir se ridiculiser et ridiculiser les autres sont des « mécanismes de défense » qui aident ce père à survivre.
Étude de l’énonciation dans Étoile errante de Le Clézio(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Suite à la lecture d’ Étoile errante de J.M.G. Le Clézio, une question se pose dans l'esprit du lecteur : la structure de cette œuvre est-elle en relation avec son contenu et son thème principal. En d’autres termes, comment le sens se structure ? Étude sémiotique de cette œuvre nous oriente vers la réponse. Le choix du corpus de cet article est basé sur le thème dominant et omniprésent à peu près dans toutes les œuvres de l’auteur ; le thème du voyage qui s’y transforme en errance du personnage principal Esther dont l’histoire raconte la vie en pleine guerre mondiale. Les fuites, les douleurs et les difficultés du déplacement obligé de peur des Nazis de cette jeune fille juive à la recherche de la Terre promise, non seulement ne lui apportent pas le bonheur mais aussi la laissent dans le tourbillon d’errance. Notre hypothèse se repose sur le lien des énoncés et la situation d’énonciation du point de vue actanciel et spatio-temporel. Donc sur la base de l’énoncé de l’errance, nous avons étudié l’énonciation de l’errance et ses propriétés actancielle et spatio-temporelle. L’embrayage et le débrayage de l’énonciateur sont les concepts les plus importants pour révéler la situation de l’énonciation ainsi que les stratégies choisies par l’énonciateur dans différentes situations.
Métamorphose transsubstantielle du Je, et différenciation de l’identité narrative dans l’écriture d’Annie Ernaux(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Les œuvres d’Ernaux fournissent des exemples typiques de l’autobiographie contemporaine dans lesquels même si le Je de l'auteur, du narrateur et du personnage principal n’en font qu’un seul et unique, mais c’est un Je transpersonnel qui recouvre plusieurs identités. En effet, à travers le récit de la vie du père et de la mère, et à partir de la célèbre formule « Je est un autre », Annie Ernaux se donne à une tentative de dénoncer l’inacceptable, d’exprimer l’inexprimé, d’où, le reniement des origines. L’inculturation, l’indigénisation et la conversion sont à cet effet, les mots d’ordre de l’écriture ernausienne. À fin d’échapper à une expression directe de « Soi », l'auteur décrit, avec minutieux, l’itinéraire de la vie de ses parents et l’évolution que cette existence malmenée avait subie au cours du temps, à travers laquelle elle parvient, par le biais de l’écriture blanche, à définir la position du « Soi » et la métamorphose du « Je ». Notre travail porte en grande partie sur les stratégies employées par l'auteure pour consolider, ou fragiliser, le rapport entre soi et les autres, pour en venir à une différence de systématisation de l’expression de soi. Pour ce faire, il est souhaitable de suggérer que le style choisi, les titres des œuvres, le réseau intertextuel dans lequel sont-elles ancrées, les déclarations de l'auteure, son parcours et ses objectifs, sont autant d'éléments cruciaux pour saisir la profondeur et la complexité du rapport entre je et les autres. .
بروج و علم احکام نجوم مربوط به آن در دیوان سنایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
منجمان از حرکت سیارات و قرار گرفتن مدار آن ها در کمربند آسمانی پیشگویی هایی انجام داده اند و این پیشگویی را بر مبنای علم یا فن احکام نجوم استدلال می کرده اند. در تعریف این صنعت گفته اند که ، شناخت کیفیت استدلال از گردش افلاک و مطالعه برج ها و حرکت ستارگان است، بر آنچه در زیر فلک قمر پیدا خواهد شد، پیش از پیدا شدن آن. این دانش سابقه ای بسیار دیرین در حوزه ی دانش بشری دارد. پیشینه ی آن به بابلیان باستان و سپس به یونانیان باز می گردد که در بسط و گسترش آن نقش به سزایی ایفا کردند. دانش احکام نجوم که در ابتدا در انحصار ستاره شناسان و ریاضی دانان بود کم کم به حوزه ی علوم دیگر نیز بسط یافت به گونه ای که؛ حتی پزشکان در بعضی از ادوار برای درمان بیماران خود دست به دامان دانش نجوم می شدند. شاعران نیز از این دانش غافل نبودند و در دوره های آغازین شعر فارسی تا سده های هفت و هشت در سروده های خویش از آن بهره بردند و به خلق مضامین پرداختند تا نسبت به شعرای دیگر اظهار فخر نمایند. احکام مربوط به منطقه البروج یا احکام مربوط به یکایک برج های دوازدگانه و یا ستارگان مشهور در هر یک از برج ها، در شعر سنایی، جلوه ای خاص دارد که این معانی را در ذیل عنوان های گوناگون مورد بررسی و مطالعه قرار می دهیم.
آگاهی های تازه درباره ی «ز گهواره تا گور دانش بجوی» و سراینده ی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
149 - 172
حوزه های تخصصی:
«ز گهواره تا گور دانش بجوی»، سروده ی مشهوری است که به مناسبت نبوی بودنِ مضمون و نیز اشتمال بر جنبه های انگیزشی و آموزنده، دهه ها میان ایرانیان رواج داشته است. اگرچه سال هاست انتساب آن به فردوسی رد شده است، در بیشتر محیط های آموزشی و فرهنگی، آن را متعلّق به فردوسی می دانند. درباره ی این سروده ی تأثیرگذار و شاعر فاضل آن، هنوز پژوهشی شایسته صورت نگرفته است و آگاهی های موجود اندک و ناقص می نماید. نگارنده این موضوع را با هدف افزودن کلماتی چند به آگاهی های موجود، بررسی کرده است: ابتدا به مسئله ی انتساب این مصراع به فردسی و سعدی می پردازد و در حدّ مطالعه ی خود، قدیم ترین تاریخ انتساب این مصراع به فردوسی را آشکار می کند. سپس به بحث درباره ی سراینده ی حقیقی این مصراع، میرزا ابوالقاسم فخرالاشراف شیرازی روی می آورد و از همین رهگذر، لقب صحیح و تخلّص وی را به همراه دو قطعه شعر و نیز نامه ای کوتاه که مخاطب اصلی آن، فخرالاشراف بوده است، ارائه می کند. همچنین، بر اساس مستنداتی، کیفیت پدیدآمدن این مصراع و حدود تاریخ فوت سراینده و نیز حدود تاریخ پدیدآمدن «چه خوش/ چنین گفت پیغمیر راست گوی» را به دست می دهد. سپس برای تعیین اصالت ترکیب «پیغمبر راست گوی»، شواهدی از شاهنامه ارائه می کند و مطالبی چند درباره ی ترجمه ی حدیث «اطلبوالعلم من المهد الی اللّحد» یادآور می شود. در پایان نیز نمونه ای از کاربرد و شهرت این سروده را در خارج از ایران نشانمی دهد.
بازخوانی تجربه «پرسه زنی» در رمان فارسی دهه هشتاد (مطالعه موردی: رمان «چرخ دنده ها» نوشته امیر احمدی آریان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱۳
45 - 76
حوزه های تخصصی:
پرسه زنی گونه ای از گذران اوقات فراغت در جوامع شهری پیشرفته است که اغلب به صورت انفرادی و با نیت تفریح، لذت و تفکر انجام می گیرد. گفتمان های فرهنگی و سیاسی حاکم بر شهر، کیفیت تجربه پرسه زنی را تحت تأثیر قرار می دهند. به دنبال نوسازی و توسعه شهرهای ایران، پدیده پرسه زنی در میان قشرهای مختلف اجتماعی، به ویژه جوانان، رواج پیدا کرده است. این پژوهش بر اساس رویکرد مطالعات فرهنگی به بررسی نحوه بازنمایی تجربه پرسه زنی در رمان فارسی چرخ دنده ها(1388)، نوشته امیر احمدی آریان می پردازد. به این اعتبار، رمان را به مثابه یک میانجی برای فهم تحولات فرهنگی جامعه در نظر گرفته ایم. از آن جا که هدف ما مطالعه و تفسیر تأثیرات متقابل سوژه و فضای اجتماعی در متن ادبی است، در این پژوهش از روش تحلیل مقوله ای محتوا با واحد مضمون استفاده کرده ایم و در پی پاسخ به این پرسش هستیم که انگیزه و نقطه عزیمت سوژه برای پرسه زنی چیست؟ در طول پرسه زنی چه تعاملاتی با خود، دیگری و فضای شهر برقرار می کند و در نهایت چه فرجامی می یابد؟ در فضای داستان، ایدئولوژی های حاکم، چگونه بر کیفیت پرسه زنی سوژه متنی تأثیر می گذارند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد رویکرد گزینشی جامعه نسبت به مدرنیسم، بر ادراک سوژه از شهر تأثیر مخربی دارد و تجربه پرسه زنی را تلخ و آشفته می کند. سوژه پرسه زن از فرهنگ شهرنشینی بی بهره است اما مواهب دنیای شهر را مطالبه می کند. انگیزه اصلی او در این رمان، کامیابی، تفریح و بازپس گرفتن جوانی ازدست رفته بوده است. آنچه تجربه می کند، تحقیر، بیگانگی و بی هنجاری است. او راه چاره را در خشونت ورزیدن، انتقام گیری و جنون می یابد و در نهایت خودکشی می کند.
مرصاد العباد؛ کهنه گرایی در زبان و شعریّت در آهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
277 - 306
حوزه های تخصصی:
کتاب مرصاد العباد، از متون تعلیمی عرفانی بوده و نجم رازی در این اثر، نثری شیوا و رسا دارد. مولّف تلاش کرده است تا اصول تعالیم صوفیّه را به زبانی ساده و آهنگین بیان کند و سبک بیانی خاص خود را دارد؛ در این اثر، ویژگی های نثر مُرسل و نثر فنّی به هم آمیخته است و نویسنده، از لحاظ زبانی، متأثّر از زبانِ سبک نثر مُرسل است و زبانی کهنه گرا دارد. در کنار این، او از آهنگ و موسیقی که کارکردی شعری poetic function دارد، بسیار استفاده کرده و از این لحاظ نثر خود را به نثر فنّی نزدیک کرده است. مقاله حاضر به بررسی ویژگی های زبانی و موسیقیایی مرصاد العباد می پردازد و تلاش بر آن است تا کهنه گرایی زبانی مرصاد العباد و کیفیّت موسیقیایی آن با تکیه بر تناسبات لفظی، سجع و جناس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. کاربرد واژگان به شکل قدیمی، استفاده از واژگانی که در دوره مؤلّف کاربرد نداشته، کاربردهای دستوری کهنه همچون: افعال پیشوندی، استعمال جزء پیشین «ب» (باء تأکید) در افعال ساده (مثبت و منفی)، استفاده از یاء شرطی و... کهنه گرایی زبانی نویسنده را نشان می دهند. کاربرد انواع سجع و جناس نیز توجّه نویسنده به تناسبات لفظی و موسیقیایی را در این اثر می نمایاند. کاربرد گسترده سجع متوازی، تلاش مؤلّف برای خلق زبانی آهنگین در این اثر را تصدیق می کند. روش پژوهش حاضر، تحلیلی-توصیفی است و نتیجه پژوهش نشان از آن دارد که زبان این کتاب، زبانی کهنه گراست و سجع و موسیقی و جناس و انواع تناسبات لفظی در این کتاب، پُر کاربرد بوده و از اصلی ترین ویژگی های ادبی این اثر است.
تروما در داستان پسا 11 سپتامبر2001 : مطالعه موردی مندنی پور و مک یوئن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه که در 11 سپتامبر 2001 رخ داد؛ نه تنها دگرگونی های سیاسی را در پی داشت که بسیاری از سردمداران دنیا را از سریر قدرت بزیر کشید، و فزونتر؛ سبب جنگ و کشتار مردم بیگناه بسیاری شد و تاریخ دنیای مدرن را به پیشا و پسای 11 سپتامبر تقسیم کرد. رمان ، نمایشنامه، داستان کوتاه و آثار غیر داستانی بسیاری دراین زمینه نوشته شده است. نابرابری های نژادی، سیاسی و فرهنگی در برخی از این آثار، تحت تاثیر اثرات تروماتیک این حادثه بروز کرده است. شخصیت های مندنی پور طیفی از شرق و غربند، در صورتیکه شخصیت های مک یوئن درحقیقت همگی سفید پوست و بریتانیایی اند. در این مقاله با استفاده از انگاره ترومای فرهنگی الکساندر مجموعه داستان آبی ماورای بحار اثر مندنی پور و شنبه اثر ایان مک یوئن بررسی شده تا چگونگی ارایه این دو نویسنده در باره حادثه و ترومای شخصیت ها بررسی شود و بنگریم که واکنش شخصیت ها در پی تروما چگونه است.
تخریب لنگرهای کنشی معنا: تحلیل تلاطم شوشی در گفتمان ادبی (مطالعه موردی این سگ می خواهد رکسانا را بخورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحریب لنگرهای کنشی به فضایی گفتمانی اطلاق می گردد که در آن به تدریج کنش قادر به پشتیبانی روایت یا پیشبرد آن نیست و به همین دلیل دچار فروپاشی گشته و جای خود را به شوِش می دهد. این فروپاشی کنشی را تخریب لنگرهای کنشی معنا در گفتمان می نامیم. نشانه-معناشناسی، کارکرد سنتی معنا را به سوی کارکردی گفتمانی که در آن هیچ معنای از پیش محقَقی وجود ندارد، سوق می دهد. هدف پژوهش بررسی نشانه-معناشناسی و تحلیل نظام های گفتمانی کنشی و شوشی در اثر این سگ میخواهد رکسانا را بخورد به قلم قاسم کشکولی است. در این پژوهش علاوه بر تحلیل روایت های گفتمانی موجود که از نوع کنشی یا شَوِشی هستند، مشخص خواهد شد چگونه با نفی نظام کنشی جریان تلاطمی حضور سوژه، راه را بر تفتیدگی معنا و ناپایداری روایی می گشاید. در واقع هر کدام از ویژگی های کنشی و شوشی و ابعاد چندگانه مطالعه نظام های گفتمانی در چارچوب رویکرد نشانه-معناشناسی گفتمان در این اثر به نوعی مشهود است. بنابراین مسئله اصلی این است که ببینیم چگونه چگونه لنگرهای کنشی یکی پس از دیگری تخریب گشته و جای خود را به شوش هایی متلاطم و غیرتعینی می دهند. همچنین چگونه تعلیق کنش، مکانیکی شدن زمان، گسست در پیوند عناصر کنشی و جابجایی ناگهانی عناصر روایی سبب تخریب لنگرهای معنایی گشته و تلاطم معنایی و شوِشی را در پی دارد.مسئله اصلی تحقیق این است که ببینیم این کارکردهای نوسان پذیر بر مبنای کدام جریان و روابط درون متنی تولید گشته و سپس بر اساس چه الگویی و در قالب کدام فرآیند نشانه- معنایی گسترش یافته تا به تولید معناهایی سیال، در گریز، تلاطم پذیر منجر شود. در واقع در مقاله حاضر سعی بر آن است که به این پرسش ها پاسخ داده شود: 1- چه عواملی باعث تخریب لنگرهای معنایی در اثر مورد مطالعه می گردد؟ 2- مهمترین وجوه بازنمود گفتمان شوشی در این سگ میخواهد رکسانا را بخورد کدامند و چگونه این وجوه ما را به سوی گفتمانی سیال و پساروایی سوق می دهد؟
تحقیق در اندیشه های مولوی و ابن عربی و تحلیل دیدگاه آنان در باب مراتب ابراهیم (ع) (با تکیه بر فصوص الحکم و آثار منظوم مولوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بیان دیدگاه های مشترک مولوی و ابن عربی دربارۀ باب مراتب حضرت ابراهیم (ع) در حوزۀ عرفان اسلامی می پردازد؛ ابن عربی و مولوی، به سبب داشتن منابع مشترک اعتقادی و فکری، دیدگاه ها و اندیشه های مشترک فراوانی دربارۀ این پیامبر الهی دارند و دلیل این موضوع، بن مایه های فکری مشترک آن ها به خصوص قرآن مجید، به عنوان سرچشمه و منبع اصلی معرفت و سپس احادیث و معارف اسلامی و تقریرات و تعلیمات عرفای سلف بوده است؛ بنابراین هر دو عارف به تعاریفی جامع دربارۀ جایگاه ابراهیم در نظام آفرینش پرداخته اند. در این نوشتار با روشی توصیفی تحلیلی به بیان مبانی اندیشه های مولوی و ابن عربی در باب مراتب و جایگاه وجودی ابراهیم با تمثیلات همانندی از سوی ایشان با پنج محورِ: مقام خلّت، آتش نمرود، شکسته شدن بت ها، استدلال گری و یقین ابراهیم پرداخته ایم و پس از تشریح و تطبیق مفاهیم و مؤلفه های مشترک و متفاوت، به نتایج یکسانی رسیده ایم.
بررسی و نقد کتاب المناهج النقدیه الحدیثه؛ أسئله و مقاربات اثر صالح هویدی
حوزه های تخصصی:
آثاری که به بررسی روش های نقد می پردازند می توانند راهنمای خوبی برای علاقه مندان این عرصه باشند. هر چه این نوع آثار جامع تر باشند کار مخاطبان را راحت تر می کنند و نقد این آثار می تواند به جامع بودن فرایند نقد جامه عمل بپوشاند. بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی در جریان بررسی کتاب المناهج النقدیه الحدیثه، اسئله و مقاربات با این هدف بوده که نقاط قوت و ضعف کتاب تبیین شود تا در جریان مطالعه این کتاب و حتی تألیفات آتی، مدنظر قرار گیرد. نتایج بررسی این کتاب نشان می دهد حجم اندک آن سبب شده تا به جامعیت کتاب خدشه وارد شود و نتواند در عرصه آموزشی چندان کاربردی باشد؛ در بررسی رویکردهای نقدی، برخی زیرشاخه ها ذکر نشده و از کنار برخی رویکردهای مهم نقدی با توضیحاتی بسیار کلی و مختصر عبور شده است. نویسنده در برخی موارد مباحث مهمی را به شکلی گذرا مطرح، و بدون تفصیل، رها کرده که توضیحاتی بسیار مختصر در این خصوص ارائه شده است. با وجود حجم کم، مؤلف در برخی موارد مطالب غیرضرور را در کتاب گنجانده و یا سیر تاریخی را ذکر کرده که درعمل کمکی به فهم خواننده از روش نقدی جدید نمی کند. طبقه بندی روشنی از مطالب ارائه شده وجود ندارد و نوعی به هم ریختگی در چیدمان مباحث به چشم می خورد. بنابراین، ارائه ساختاری روش مند در شیوه های نقد، فهم مطلب را راحت تر می کرد؛ روشی که براساس آن، باید رویکرد های نقدی کاربردی توضیح داده می شد؛ سیر تحول نظریه، نظریه پردازان شاخص و مبانی نظری روش های نقدی تشریح می شد و معایب و محاسن هر رویکرد بدون غرض ورزی و منصفانه بیان می شد، به نحوی که برای خواننده قابل درک باشد.
کاربست اندیشه های اجتماعی و اندرزهای خواجه نظام الملک در کتاب سیاست نامه در عصر کنونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
95 - 115
حوزه های تخصصی:
ادبیات تعلیمی پیشینه درازمدتی در ادبیات ایران دارد. هدف از نگارش آثار تعلیمی، آموزش و تعلیم مسائل و نکات اخلاقی برای ارتقای اخلاق مخاطب است. یکی از متونی که در دسته ادبیات تعلیمی قرار می گیرد و این ویژگی بارز در آن به صورت روایی بروز یافته است، کتاب سیاست نامه اثر خواجه نظام الملک طوسی است. نویسنده در این کتاب، ضمن بررسی حکومت و مسائل سیاسی جامعه، پندها و نصایح اجتماعی، اخلاقی و نظامی را به دو صورت آشکار و پنهان با چیرگی مطرح می کند. از ویژگی های آشکار معنایی در سیاست نامه «هم زمانی» بودن آن است؛ به این معنا که گذشت زمان موجب کهنگی آن نشده و در تمام دوران کاربرد دارد؛ بر این اساس، این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی و روش کتابخانه ای تنظیم شده، درصدد آن است تا به بررسی کاربست اندیشه های اجتماعی و اندرزهای خواجه نظام الملک در کتاب سیاست نامه، در عصر کنونی بپردازد و به این پرسش ها پاسخ دهد که محورهای تعلیمی اندرزهای سیاست نامه کدام اند و بهره وری آن ها در جامعه امروزی به چه صورت است؟ نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که در جامعه امروزی، بهره وری از پندهای این کتاب می تواند در مسائل اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و نظامی مفید باشد و به ارتقای سطح فرهنگی جامعه کمک نماید.
بازآفرینی شخصیّت و صفات زن از منظر مولوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ادبیّات هر قومی فرهنگ آن قوم و بیانگر نگرش آنان به هستی است و در حقیقت هویّت هر جامعه در ادبیّات آن متجلّی است. در ادبیّات ملل و اقوام مختلف، دیدگاه های متفاوتی نسبت به شخصیّت زنان وجود دارد. با تأمّلی در نوع نگرش آفریننده مثنوی، می توان به نوع آمیختگی فرهنگ ها و تأثیرپذیری آن ها از یکدیگر پی برد. بررسی نقش زنان در اغلب داستان های مشهور عرفانی و نقش آفرینی و بازتاب سیمای متفاوت آنان در طول حکایت ها ، در شمار بحث هایی است که همیشه مورد مناقشه اهل فن و تحقیق بوده است.نتایج تحقیق نشان می دهد، نگاه مولوی به زن نگاهی نسبی و دوسویه است.گاه زن در آثار او پلی است از عشق مجازی به عشق حقیقی و نمایشگرجلوه ی جمال و جلال حق تعالی، که به راستی و درستی مقصود او را از خلقت زن بیان می دارد.گاهی نیز زن در اشعار او تنها به صورت تمثیلی برای درک بهتر پیام در نقش های نمادین پست آورده می شود که با حضورش مفاهیم اخلاقی بزرگی را می توان پند گرفت. بررسی صفات و نقش زنان در داستان های مثنوی موجب می شود، تا آن ها را بهتر شناخته، و کنش ها و واکنش های آنان در طول داستان ها، به درستی مشخّص شود. لذا نگارنده ی این رساله، به روش توصیفی-تحلیلی و گرد آوری اطّلاعات به شیوه ی کتابخانه ایی،کوشیده است که جنبه های برجسته شخصّیت و صفات زنان در مثنوی از جمله: نفس ،عشق،زیبایی، ازدواج،عفاف و غیرت، مادری،ترس،ظاهربینی و مکر ،که مبتنی بر تحلیل باشد، بپردازد.
شناسایی و تحلیل فصول چهار گانه در شاهنامه نگاری بر اساس نظریه میتوس نورتروپ فرای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد اسطوره ای رویکردی، میان رشته ای بر پایه انسان شناختی، روان شناسی، تاریخ ادیان و تاریخ تمدن است که به تأویل اثر و بن مایه های موجود در آن می پردازد. این مقاله با روش تحلیلی تطبیقی و رویکرد نقد اسطوره ای، به تفسیر و تحلیل نگاره های «شاهنامه شاملو» بر اساس الگوهای ساختارگرایانه نورتروپ فرای، پرداخته است. کمبود پژوهش های اسطوره ای در آثار هنری، ضرورت این تحقیق را نمایان می کند. بیشتر این تحقیقات در زمینه ادبیات و متون ادبی شاهنامه بوده و تا کنون پژوهشی با استفاده از نظریات فرای بر روی آثار هنری صورت نگرفته است. هدف این پژوهش، شناسایی نمادها و کهن الگوهای موجود در نگاره های شاهنامه شاملو و قرار دادن آن در نظریه میتوس فرای، بر اساس روش نقد اسطوره ای است و از این میان، هشت نگاره مرتبط با جنگ بزرگ کیخسرو تحلیل شده است. نتایج بدست آمده نشان از آن دارد که در روایت جنگ بزرگ کیخسرو، بیشترین نزدیکی را در چرخه فصول با میتوس رمانس و کمدی و کمترین ارتباط را با گونه تراژدی و هزل دارد.
بررسی و تحلیل مهم ترین مطلوب های بشری در عبهرالعاشقین و شرح شطحیات با توجه به گزاره های انتزاعی و انضمامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
215 - 246
حوزه های تخصصی:
مطلوب هر آن چیزی است که آدمی خواهان و طالب آن است. شناخت مطلوب های بشری به فرد کمک می کند تا به جای نزاع بر سر مطلوب های اجتماعی، فردی و جمعی به دنبال کسب مطلوب های اخلاقی و روان شناختی باشد تا زندگی معنا داری داشته و به مطلوب های ذاتی خود از جمله آرامش برسد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی مهم ترین مطلوب های بشری از دیدگاه روزبهان بقلی با توجه به انتزاعی و انضمامی بودن گزاره ها پرداخته است. انتزاع و انضمام گزاره ها که همان درجه کلّیّت و جزئیّت آن هاست در گفتمان ادبی عرفانی حائز اهمیت است؛ خصوصاً از این نظر که آیا عرفا با کلی گویی های خود پیروانشان را بلاتکلیف ساخته اند یا با انضمامی کردن مطالب بر میزان قطعیت کلام خود افزوده و آن ها را در مسیری مشخص رهنمون کرده اند. روزبهان در عبهرالعاشقین با زبانی استعاری تجربیاتش را تصویرگری کرده و در شرح شطحیات، متنی واقع گرایانه برای تفسیر متونی فرا واقع گرایانه ارائه داده و هر دو متن را با انواع روش های توصیفی، انضمامی ساخته است. وی مجموع مطلوب های اجتماعی فردی و جمعی را مطلوب های بالغیری می داند که باید در خدمت کمال جویی و کسب مطلوب های اخلاقی مانند عشق ورزی قرار گیرند تا انسان را به مطلوب های ذاتی و روان شناختی مانند آرامش و معنایافتگی رهنمون سازند.
تحلیل مربع تنشی طنز در فرایند نشانه معناشناسی شعری از ابوالقاسم حالت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
29 - 46
حوزه های تخصصی:
الگوی تحلیل نشانه معناشناسی گفتمانی، به عنوان رهیافتی نو برای دستیابی به کل معنای متن، یکی از روش های مناسب تجزیه و تحلیل آثار ادبی است. این رویکرد، توانایی تحلیل ساختمان طنز را در اختیار مخاطب می گذارد. طنز، به مثابه ژانری هنری، همواره در متون ادبی اهمیت و اقبال ویژه ای داشته است. بررسی نشانگانی نمودهای طنز در یک اثر، می تواند نقاط پررنگ را در طیفِ اندیشه ی خالقِ آن، آشکار سازد. ابوالقاسم حالت (1298-1371) یکی از موفق ترین طنز پردازن در حوزه ی ادب فارسی معاصر است و اشعار او بیان حقایق جدی و واقعی از موقعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران در قالب عباراتی طنزآمیز است. در این مقاله، با خوانش دقیق طنز در شعر «ابوالقاسم حالت»، مؤلفه های نشانه معناشناسی آن را باتوجه به آرایش نیروهای هم سو و معارض، بررسی و تمهیدات متن بر اساس مربع تنشی برای تأمین مقاصد گفتمانی را واکاوی می کنیم. بدین منظور، نخست به بررسی نشانه شناسی شعر می پردازیم و پس از آن، به تحلیل طنز در شعر وی خواهیم پرداخت. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است و داده ها با استفاده از شیوه ی تحلیل محتوا، به روش کتابخانه ای و بر اساس دانش نشانه معناشناسی بررسی، تجزیه و تحلیل شده است. در تحلیل گفتمانی طنز ابوالقاسم حالت، تلاش بر این است تا از نشانه های منفرد، خُرد نشانه ها، کلان نشانه ها و مجموعه ای از نشانه ها عبور کنیم تا بتوانیم به ورای نشانه ها، یعنی آنجایی که نشانه ها با یکدیگر تعامل برقرار می کنند، برسیم و بدین ترتیب بتوانیم به خوانشی گفتمانی دست یابیم. یافته ها نشان می دهد که شاعر با گذر از مربع معنایی و رسیدن به مربع تنشی، چگونه شرایط گفتمان را تغییر می دهد و معانی سیال را تولید می کند.
Le Rôle et la Manifestation de l'Archétype de l'Anima dans les Poèmes d'Ahmad Shamlou(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
La femme et la féminité en tant qu'incarnation de la fertilité ont toujours joué un rôle décisif dans les mythes, les religions et les formes primitives de la vie humaine; cette catégorie présente dans la littérature persane sous la forme du culte de la déesse des femmes iraniennes, dont la plus célèbre est l’archétype d’Anahita. Selon Jung, la représentation subconsciente de cet archétype est due à la manifestation de l'anima. Anima est en fait l'aspect féminin de subconscient d'un homme qui provient de l'inconscient collectif. Cette recherche se donne pour tâche de familiariser le lecteur avec la théorie des archétypes de Jung, en particulier l'archétype de l’anima dans les poèmes de Shamlou. Donc, nous analyserons d’abord la totalité des théories de Jung sur la féminité et les archétypes, puis nous examinerons la fonction de l'anima dans les poèmes de Shamlou. En considérant des conditions sociales, culturelles, la personnalité et la vie du poète, la question que se pose cette étude est de savoir comment et dans quelle mesure l’archétype de l’anima est utilisé dans les poèmes de Shamlou et quelles sont les différentes formes de l’archétype de la féminité et ses aspects positifs et négatifs dans ses poèmes.
بازخوانی انتقادی شروح آثار خاقانی و نظامی با تکیه بر برخی از اصطلاحات بازی های نرد و شطرنج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متون برجسته نظم و نثر کهن فارسیْ بخشی از میراث فرهنگی ایران را تشکیل می دهد. آشنایی با جنبه های مختلف این بخش از میراث فرهنگی، در گرو دسترسی به اَشکال و شرح های معتبر و بدون تحریف و یا کم تحریف آن متون است؛ در مقابل، مراجعه به نسخه ها و شرح های نامعتبری از این آثار، به فاصله گیری از شکل اصیل آنها و بیگانگی با مظاهری از میراث فرهنگی خواهد انجامید. آثار خاقانی و نظامی ازجمله این متون است که پژوهشگران مختلفی کوشیده اند گامی برای گشودن گره های لفظی و معنایی و... آنها بردارند که گاهی موفق بوده و گاهی به خطا رفته اند. در این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر استقراء، به خوانش انتقادی برخی از شروح اشعار خاقانی و نظامی با محوریّت اصطلاحات بازی های شطرنج و نرد و متعلّقات آن پرداخته می شود؛ همچنین از مطالب بحث شده، شرح مقرون به صواب ارائه خواهد شد. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که برخی از شارحان در رویارویی با ترکیبات و اصطلاحات این دو بازی، یا چشم بسته گذشته اند و یا متوجه اصل مسئله نشده و درنهایت برداشت های غیرموجّهی داشته اند. نگرش نویسندگان، بازخوانی انتقادی این شروح است؛ به همین سبب از نشان دادن وجوه نامتناسب و توجیه ناپذیرِ برداشت های صورت گرفته در این شرح ها ناگزیر بوده ایم.
ضرورت تصحیح مجدّد دیوان جلال طبیب شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جلال الدین احمد بن یوسف معروف به جلال طبیب شیرازی از پزشکان و شاعران قرن هشتم هجری قمری است. او پزشک مخصوص شاه شجاع بود و از او در تذکره هایی مانند سفینه خوشگو، تذکره الشعرای دولتشاه سمرقندی و عرفات العاشقین و عرصات العارفین سخن رفته است. دیوان جلال در سال 1389 به تصحیح و مقدمه نصرالله پورجوادی در 358 صفحه به همراه رساله جواهرالبحور به چاپ رسید. در این مقاله ابتدا به معرفی مختصر این شاعر و متن مصحَّح پورجوادی از دیوان او پرداخته می شود؛ همچنین نسخه نویافته کتابخانه سلیمانیه ترکیه معرفی خواهد شد؛ سپس برخی از اشتباه خوانی ها، غلط ها و افتادگی های متنِ مصحّح پورجوادی در مقایسه و مقابله با نسخه کتابخانه ترکیه برشمرده می شود و یادآوری خواهد شد که مجموعه ای از شعرهای عربی جلال طبیب و غزل های فارسی او و مثنوی فارس نامه در متن مصحّح نصرالله پورجوادی نیامده است. پس از مقایسه و مقابله متن چاپی با نسخه سلیمانیه ترکیه، ترجیح و برتری این نسخه بر نسخه اساس پورجوادی کاملاً آشکار شد. این تحقیق به شیوه کتابخانه ای و مطالعه موردی انجام شد. در پایان پیشنهاد می شود بار دیگر دیوان جلال طبیب شیرازی با استفاده از نسخه نویافته کتابخانه سلیمانیه ترکیه و مقابله با نسخه های دیگر تصحیح شود تا هم اشتباهات و نقص های چاپ موجود رفع گردد و هم نسخه ای پیراسته تر و کامل تر به دست آید.