فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۸۱ تا ۲٬۹۰۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
منبع:
مطالعات ادبی متون اسلامی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
101 - 125
حوزه های تخصصی:
معناشناسی بخشی از زبانشناسی امروزی (زبانشناسی توصیفی و ساخت گرا) است. معناشناسی به دنبال مطالعه و بررسی شرایط تولید معنا و دریافت آن نزد خواننده است. در واقع، نویسنده اثر را به عنوان تولید دستورزبانی و گرامری نگاه نمی کند و در نگاهی نو به مطالعه فرهنگ واژه و جهان بینی حاکم بر آن می پردازد. از این رو، با علم تفسیر متفاوت است. این روش در میان مستشرقان نظیر ایزوتسو و برخی از محققان اسلامی به کار گرفته شده است. پژوهش حاضر به کمک دانش معناشناسی با رویکرد به محورهای خرد و کلان و روابط همنشینی و جانشینی به مفهوم دعا در قرآن کریم در سه گام می پردازد. در اولین گام به بررسی معناشناسی واژگانی دعا بر پایه معنای وضعی و لغوی و مطالعه جهان بینی و فرهنگ قومی عرب جاهلی در پیش از اسلام پرداخته است. در دومین گام برای رسیدن به معنای واژه دعا ، به شبکه معناشناسی واژه های هم معنا، واژه های متضاد، و واژه های ملازم دعا در قرآن پرداخته است. در آخرین گام، به تحلیل متنی دعا و تعریف دعا و بررسی واژه های کلیدی و کانونی آن در قرآن می پردازد.
بررسی تطبیقی موسیقی درونی در غزلیات انوری ابیوردی و ظهیرالدین فاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
155 - 182
حوزه های تخصصی:
انوری ابیوردی و ظهیر الدین فاریابی دو تن از نام آورترین سخنوران تاریخ شعر فارسی هستند. این دو تأثیر اساسی و عمده ای در غزل فارسی داشته اند. این مقاله، جُستاری درباره مهم ترین جلوه های موسیقی شعر، در غزل های این دو شاعر گرانمایه است. در این مقاله که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده، پس از ذکر مقدمه ای پیرامون این دو سخنور در تحوّل و اعتلای غزل، به بررسی موسیقی درونی (بدیع لفظی) در غزل های آن ها پرداخته و همراه با ارایه نمودارها و تحلیل آمارها به این نتایج رسیده است که هر دو شاعر از موسیقی درونی در القای مفهوم و تأثیرگذاری بر مخاطب بهره برده اند. ظهیر فاریابی با توجه به تعداد کم غزل های خود به خوبی توانسته با بهره گیری از ویژگی ها و جنبه های موسیقایی آرایه ها و متناسب با حال مخاطب در ظهور و بروز جنبه های تقویت موسیقی کلام و معنا آفرینی، استادی و مهارت خود را نمایان کند؛ به طوری که در این بخش صناعاتی همچون: واج آرایی، تکرار و جناس تام، بیشترین نقش را در موسیقی درونی غزل های او ایفا می کنند. انوری نیز از این نوع موسیقی بسیار بهره مند شده و در این بخش به خصوص در واج آرایی، جناس و تکرار بسیار موفق تر از ظهیر عمل کرده است. در نگاهی کُلی، هر دو شاعر در بهره مندی هم زمان متکلم، متن و مخاطب در ارزش گذاری صنایع بدیعی نقش مهم و اساسی داشته اند.
آرای انتقادی سیالکوتی مل وارسته در مطلع السعدین نسبت به دیدگاه های سراج الدین آرزو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
124 - 147
حوزه های تخصصی:
سیالکوتی مل وارسته، از شاعران و نویسندگان فارسی گوی شبه قاره در قرن دوازدهم هجری است . مطلع السعدین، یکی از آثار وارسته در موضوع بلاغت است. وی در این اثر، به بیان دقیق نکات مربوط پرداخته و دقّت و ریزبینی اش در نگارش مطلع السعدین، قابل توجه و حائز اهمیت است. در این اثر ، وارسته به کتاب های بلاغی و نظر اندیشمندان معاصر و پیش از خود ارجاع داده و به عنوان موافق یا مخالف، نظراتی درباره آن ها ارائه کرده است. یکی از کسانی که در این اثر، بسیار از او نام برده می شود، سراج الدین آرزو است. آرزو، شاعر، نویسنده و منقد ادبی بوده، آثاری در نقد اشعار دیگران دارد. البته خود نیز مورد انتقاد برخی افراد قرار گرفته است. وارسته از او همواره به نیکی و با القابی چون سراج المحققین و سراج المدققین نام می برد؛ امّا در مواردی، آرا و اشعار وی را زیر سؤال برده ، رد می کند. در این مقاله به شیوه تحلیل محتوا به نمونه هایی از این موارد خواهیم پرداخت. استقلال رأی، دانش وسیع و مطالعه گسترده وارسته، در آرای انتقادی او نسبت به آثار بلاغی پیش از خود و نیز نظرهای اندیشمندان بزرگی چون سراج الدین آرزو، به روشنی نمایان است.
نگاه آسیب شناسانه به روشنفکر در رمان سفر شب از بهمن شعله ور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روشنفکری به عنوان یک جریان اجتماعی مقوله ای نو و از مباحث مهم جامعه شناسی سیاسی می باشد که تحولات دو قرن اخیر را رقم زده است و از مهم ترین عوامل انسانی در دگرگونی های اجتماعی محسوب می گردد. در ایران رخدادهای مهم سیاسی و اجتماعی به مثابه بزنگاه هایی عرصه خودنمایی روشنفکران بوده است و آنان به عنوان نیرویی معرفی می شوند که جلوتر از مردم خود حرکت کرده و پیشتاز نقد جامعه و حرکت آن به سمت رهایی از بیداد با ارائه راهکارهای مناسب می باشند. این روشنفکران در رمان های فارسی چهره های گوناگون دارند و مؤلفان برای هرکدام رسالتی دیگرگونه قائل شده اند. بهمن شعله ور از جمله نویسندگانی است که وضعیت روشنفکران سرخورده و عاصی سال های پس از کودتای 28 مرداد را در آثار خود به تصویر کشیده است. در پژوهش پیش رو به روش تحلیلی-توصیفی(کتابخانه ای) چهره روشنفکر در رمان سفر شب از بهمن شعله ور آسیب شناسی شده و نتیجه به دست آمده حاکی از آنست که روشنفکر در این رمان چهره ای آسیب دیده و ذهنی مشوش داشته، از مؤلفه هایی مانند ساده گویی، مبارزه در راه تحقق آزادی و دموکراسی تلاش برای احقاق حقوق زنان، ،تحول خواهی و مسئولیت پذیری نسبت به سرنوشت جامعه تقریبا تهی شده است.
برونداد شعری نشأت گرفته از اندوه و غربت در اشعار «عبدالله پَشِیو» و «معروف رصافی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
143 - 191
حوزه های تخصصی:
«معروف رصافی» شاعر نامور عرب و «عبدالله پشیو» از شاعران نامی کرد در عراق از شاعران معاصریند که از پدیده غربت گزینی رنج می برده اند. بایستگی و اهمیت این پژوهش از آن جا نشأت می گیرد که پیش از این، غربت گزینی در شعر این دو شاعر همچون یک پژوهش مستقل تطبیقی مورد بررسی قرار نگرفته است؛ بنابراین نگارندگان در جستار حاضر برآنند که با رویکردی توصیفی-تحلیلی به بررسی پدیده غربت گزینی در شعر دو شاعر بپردازند. دو شاعر از اغتراب اجتماعی، سیاسی و روحی ناشی از سیطره استعمار، ظلم، به حاشیه راندن نخبگان و انحصار امور در دست فرومایگان، اوضاع عراق و عقب ماندگی از تمدن جهانی، فقدان آزادی، درهم شکسته شدن آرزوها، تباهی اخلاق، ناهمگونی زندگی شاعر با معیارهای جامعه، تفرقه سیاسی و بی اعتنایی مردم به دعوت شاعر و نیز حس نوستالژی برامده از حسرت بر ارزش ها و گذشته شکوهمند از دست رفته و اغتراب مکانی ناشی از دوری از وطن رنج می برده اند. غربت گزینی و اندوه «پشیو» بر خلاف «رصافی»، محصور در پرداختن به مسائل و معضل های منطقه ای نیست، بلکه دیدگاهی فرامنطقه ای و فراملی دارد. غربت رصافی فزونتر در قالب سروده هایی با درونمایه حزن آلود محصور می ماند لکن پشیو پیشتر احساس غربت خود را با طغیان سروده هایی بروز می دهد که از خشم و اندوهی ژرف نشأت می گیرد. وطن از پربسامدترین جلوه های غربت گزینی نزد دو شاعر است که بر سایر جلوه های غربت در شعرشان تأثیر گذارده است، زیرا غیر از زمان دوری از وطن، در زمان حضور در آن نیز، با مشاهده وضع موجود بر اندوه و احساس غربتشان افزوده می شود.
دلایل و چگونگی تبویب در متون عرفانی (مطالعه موردی منطق الطیر عطار و منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۴
117 - 144
حوزه های تخصصی:
تبویب مراحل سیر و سلوک از مباحث مطرح در میان کتب صوفیه است. با وجود اینکه نشانه گذاری مسیر سلوک، پیشینه ای به بلندای تاریخ اسلام دارد، اما درمیان صوفیان، رواج این باب بندی به طور مشخص، از قرن دوم هجری بوده است. از همان اوان رواج عرفان، اختلاف باب بندی ها میان عرفا و چه بسا در تألیفات مختلف یک عارف هم دیده می شود. در این پژوهش تلاش شده تا ضمن نشان دادن عوامل مؤثر در شیوه تقسیم بندی این باب بندی ها، به تبیین دلایل باب بندی و نهایتاً چگونگی تبویب آن پرداخته شود. به این منظور از میان آثار بنام عارفان، دو اثر مهم منطق الطیر عطار و منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری برای بررسی انتخاب شده اند و با روش توصیفی تحلیلی، به مقایسه نحوه تبویب این دو اثر پرداخته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که مهم ترین عامل اختلاف در تبویب که باعث بروز تناقض در کلام و آثار صوفیان شده، تجارب متفاوت عرفانی، نحوه سیر و طریقت عرفانی، نوع مکتب و بینش فقهی و شرایط سیاسی اجتماعی است که باعث اختلافاتی چون شیوه نامگذاری، ترتیب مقامات، تعداد مقامات و... در عرفان شده است.
بازنمایی و تحلیل ساختارهای مردم گرایی در سیره عملی و نظری ابوسعید ابوالخیر با رویکرد نظریه خودشکوفایی آبراهام مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۴
9 - 39
حوزه های تخصصی:
ابوسعید ابوالخیر در گفتار، منش و اندیشه به انسان و دغدغه های او توجه ویژه ای داشته و نظام عرفانی خود را بر این اساس انسجام بخشیده است. در مکتب روانشناسی انسان گرا که آبراهام مزلو برجسته ترین نظریه پرداز آن است، چنین نگرشی نمود دارد. او با توجه ویژه به انسان سالم، نظریه خودشکوفایی را ارائه کرده است. یکی از ویژگی هایی که مزلو برای افراد خودشکوفا برشمرده، «ساختار مَنِشی مردم گرا» است. هدف پژوهش حاضر که با تکیه بر منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی تدوین شده، بررسی و تحلیل ساختارهای مردم گرا در سیره عملی و نظری ابوسعید ابوالخیر با رویکرد به نظریه خودشکوفایی آبراهام مزلو است. نتایج پژوهش نشان می دهد که پیر میهنه در ارتباط گیری با مردم، فارغ از پیش انگاره های معمول عمل می کرده و مفاهیم بنیادین انسانی را به عنوان ممیزه میان افراد شکوفا و رشدنیافته درنظر می گرفته است. او با خودآگاهی نسبت به محدودیت های علمی و شناختی، مصاحبت با نخبگان علمی، دینی و سیاسی را برگزیده بود که این امر در تقویت شخصیت معنوی و پایگاه اجتماعی اش مؤثر بوده است. همچنین تبیین نظام ارزش گذاری جدید مبتنی بر مسائل معرفتی و غیرظاهری از سوی شیخ، موجب گرایش مردم به مجالس وعظ و تذکیر وی شده بود. اصلی ترین ویژگی در مناسبات بینافردی ابوسعید را می توان عدم برتری جویی دانست.
بررسی و تحلیل کارکرد پادگفتمانی در داستان شیخ صنعان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۴
41 - 69
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی پژوهشِ حاضر این است که نقش پادگفتمان ها در تقویت، تثبیت و بازآفرینی معنای نشانه ای و یا ساخت شکنی از نشانه های گفتمانی مربوط به دیگری چیست. این پژوهش می کوشد با تبیین سازوکار زبانی و دلالتی متن و از منظر کارکرد پادگفتمانی، شیوه های تعامل و رقابت میان گفتمان های مختلف را بررسی کند و با کشف نقاط مرکزی گفتمان به تبیین چگونگی تولید، تغییر و یا تثبیت معنا بپردازد. پادگفتمان وضعیتی را ایجاد می کند که یک گفتمان در تعامل و یا چالش با گفتمان دیگر قرار می گیرد و با حمایت از آن تأیید می شود. در این جستار کارکردهای پادگفتمان در شکل دهی به دلالت پردازی و فرایند معناسازی بازکاویده شده است. پرسش اصلی پژوهش این است که پادگفتمان ها در داستان شیخ صنعان (در منطق الطیر عطار) چگونه و در قالب کدام کارکردها توانسته اند شیوه های تعامل و رقابت میان گفتمان های مختلف را بازنمایی کنند. به این منظور، با استفاده از روش تحلیل کیفی گفتمان و از منظر پادگفتمانی و به شیوه توصیفی- تحلیلی، به تحلیل و تبیین مؤلفه هایی پرداخته شده است که در قالب پادگفتمان در داستان یادشده نقش ایفا می کنند و به حمایت و گسترش ایده اصلی داستان یاری می رسانند. یافته های پژوهش نشان می دهد که این داستان با به کارگیری پادهای مختلفی از قبیل شبیه سازی ارجاعی، روایی، استعاری، تودرتو، تفویض اختیار، پرسش، تعویق کنشی، شاهد آوردن، احیای کنشگر، خرق عادت، و پادگفتمان رد و استعلا گفتمان اصلی داستان را تأیید و تثبیت کرده است.
لزوم و اهمیت تصحیح مجدد دیوان بابا فغانی شیرازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بابا فغانی شیرازی از شاعران نیمه دوم سده نهم و اوایل سده دهم هجری است که به سبب آوازه در غزل سرایی، او را «حافظ کوچک» نامیده اند. دیوان این شاعر، نخستین بار در 1935م در لاهور و سپس در سال 1316ش به کوشش احمد سهیلی خوانساری در تهران به چاپ رسید. سهیلی، بار دیگر این دیوان را در 1340 با 5 دستنویسِ نویافته، مقابله و دوباره تصحیح و منتشر کرد. وی در مقدمه این چاپ یادآور شده که در تصحیح این دیوان «نهایت اهتمام» را به عمل آورده است. ولی مقابله این تصحیح با دستنویس های معتبر، بیانگر آن است که مصحّح در تصحیح این متن، دچار خطاهای بسیاری شده است و در مقابله بسیاری از غزل ها با دستنویس های نویافته خویش کوتاهی کرده است. در این تصحیح، غزل هایی نیز به چشم می خورد که در دیوان هلالی جغتایی، چاپ سعید نفیسی هم با اندک اختلافی درج شده است. شعر بابافغانی تا دو سده پس از درگذشتِ او، سرمشق و الگوی شاعران ایرانی و پارسی گویان شبه قارّه بوده است و تقریباً همگی این شاعران، شماری از غزل های خویش را در «زمین» غزل های بابافغانی سروده اند. ولی تا به امروز، تصحیحی معتبری از دیوان بابافغانی در دست نیست. نگارنده در مقاله حاضر نشان داده است که ناکارآمدی شیوه ضبط نسخه بدل ها، به متن بردن نویسش های نادرست و مقابله نکردن بسیاری از غزل ها با دستنویس های نویافته، چاپ حاضر دیوان بابافغانی را بی اعتبار ساخته است.
شیوه ها و شگردهای تأکید در شاهنامه؛ با تمرکز بر مطالعه داستان کاموس کشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
1 - 24
حوزه های تخصصی:
در یک متن ادبی برخی از جمله ها اهمیت بیشتری دارند و سخنوران برخی از مفاهیم را با شدت و حدّت بیشتری بیان می کنند یا آنها را به نحوی برجسته می سازند. تأکید این امکان را میسّر می سازد. این پژوهش به بررسی و تحلیل تأکید و روش های آن در داستان کاموس کشانی از شاهنامه خواهد پرداخت. پرسش های مطرح شده پژوهش عبارت اند از: برای ایجاد تأکید در داستان کاموس کشانی چه شگردهایی به کار رفته است؛ شگردهای دستوری ایجاد تأکید در این داستان کدام است و برای نمایش تأکید کدام فنون بلاغی بدیع و معانی بیشتر به کار رفته است. گردآوری نمونه های تحقیق به روش استقرایی و بررسی اطلاعات به شیوه توصیفی تحلیلی انجام گرفته است. این پژوهش نشان می دهد که بخش عمده تأکید در شاهنامه در دو بخش عام و خاص با استفاده از ادات و واژگان خاص مانند اسم، گروه اسمی، صفت، فعل و گروه های گسسته قیدی شکل می گیرد. تکرار معنا شامل ترادف واژگان و مصراع، عطف، وصف، قصر و آرایه های ادبی مثل مبالغه، سیاقه الاعداد و تضاد شکل گرفته است. تأکید خاص اسم از طریق ضمیر، شمول و کلیت و پیوندهای تخصیص و تأکید خاص فعل از راه قید صفت، سوگند، صوت، پیوند و جابه جایی آن امکان پذیر است. همچنین جابه جایی اجزای جمله نیز در این فرایند نقش دارد. برجستگی تأکید در شاهنامه به دلیل همراهی آن با اغراق و مبالغه است.
واکاوی رویکرد روان شناختیِ تصوف در پژوهش های شرق شناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۴
163 - 192
حوزه های تخصصی:
تمرکز بر نفس و خودشناسی و نیز توجه به منِ قدسی، ازجمله موضوعاتی است که عرفان و تصوف را با روان شناسی پیوند می دهد. تصوف پژوهان غربی در مواجهه با متون عرفانی، از مطالعات تطبیقی، رویکردها و روش های پژوهشی متنوعی بهره برده اند. یکی از دانش ها و ابزاری که این پژوهشگران در بررسی و تحلیل های عرفانی خود استفاده کرده اند، روان شناسی است. شرق شناسان به کمک بن مایه های روان شناختی و روان کاویِ موجود در متون صوفیانه، رهیافتی نوین در تصوف پژوهی ارائه کرده اند. مبنای پژوهش حاضر، واکاوی و نقد آثار ترجمه شده تصوف پژوهان غربی است که با رویکردی روان شناختی به عرفان و تصوف نگریسته اند. با غوررسی در پژوهش های آنان آشکار می شود که ضمیر ناخودآگاه، نماد و مسئله تأویل، به همراه زمینه «فردیت» در نظام روانی یونگ، توجه به «منِ شکوفا» در روان شناسی کمال و تکیه بر اصل تمرکز در نیایش عرفانی، از مهم ترین رویکردهای روان شناختیِ پژوهش های عرفانی شرق شناسان است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که تمرکز بر فرایند «ذکر» و «مراقبه» صوفیانه و تلاش عارف برای نیل به منِ ملکوتی، سهم قابل توجهی از پژوهش های شرق شناسان را به خود اختصاص داده است. فهم و غرض تصوف پژوهان از رویکرد روان شناسی و روان کاویِ عرفان، لزوماً و مطلقاً، روان شناسی نوین و مکاتب روان درمانگر سده های متأخر نیست، بلکه عمده کوشش آنان - به تبع تمرکز عرفای ایرانی بر نفس- بیشتر گرایشی «نفس پژوهانه» دارد. از سوی دیگر، آنان در بخش اندکی از پژوهش های خود به تطابق آموزه های عرفانی با مکاتب نوین علم روان شناسی باور دارند و از این رهگذر به تحلیل و نقد آن نیز برخاسته اند.
سنجش روایت های 10گانه داستان مَثَل «کاشتن درخت برای دیگران»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۸
194 - 216
حوزه های تخصصی:
زبان پهلوی و پارسی و جنبه های تعلیمی آن در نهضت ترجمه عهد اموی از منابع اصلی مترجمان بوده و بسیاری از حکمت ها و تعلیمات اخلاقی ایرانی به عربی ترجمه شده و سپس از طریق ترجمه به فارسی، دوباره در منابع ایرانی، بازتولید شده و از راه بینامتنیت تا به روزگار ما رسیده است. در این نقل و انتقال، هر نویسنده به فراخور سیاست نوشتارش، چیزهایی بدان افزوده است. روایت شناسی که در اصل بررسی دستور زبان حاکم بر روایت است با الگوبرداری از زبان شناسی به مطالعه روایت به مثابه ژانر به حرکت از فُرم به طرف معنا می پردازد و گفتمان روایی را پارول یا نمودی متمایز از نظام لانگ مانند داستان می داند و مقولات اصلی زبان (شخص، زمان، وجه و نمود) را در داستان بازیابی می کند و می کوشد که نظام مشترک حاکم بر تمام روایت های داستانی را بیابد. این مقاله با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی به سنجش و تحلیل مقایسه ای روایت های «دیگران کاشتند، ما خوردیم، ما بکاریم، دیگران بخورند» از راغب اصفهانی تا بهار پرداخته است. یافته ها نشان می دهند که موضوع اغلب منابع یکسان است، اما مضامین و پیرنگ های آن ها با یکدیگر تفاوت دارد. چگونگی و تفاوت رابطه شاه و رعیت، ایرانی گرایی یا عربی گرایی، نمایش دانایی رعیت و تعریض به ناآگاهی و ناکاردانی شاهان در برخورد با مردم، تسلط گفتمان دین مدار یا دنیامدار حاکمان، کار مولد و اهداف پاداش دادن و میزان آن و پیوند آن با خزانه دولتی و خراج و... نکاتی هستند که در این داستان ها مطرح شده و تفاوت گفتمان ها را رقم زده اند.
ازدواجیه التجربتین المختلفتین؛ لمدینه الدیستوبیه فی تجربه "یاسین طه حافظ" الرومانسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
85 - 108
حوزه های تخصصی:
ینتمی شعر "یاسین طه حافظ" إلی شعر طائفه من الشعراء الذین مزجوا فی أشعارهم بین تجربه الحبّ الرومانسی وتجربه المکان فی بعده العام الخارج عن الإطار الرومانسی المرتبط بحالات الحب والاشتیاق أو البعد والافتراق. تکون التجربه الرومانسیه فی هذا النمط من الأشعار فریده فی نوعها بحیث تسرد قصه الحب المرتبطه بالمجتمع الفاسد والمدینه الفاسده أی یسرد الشاعر من خلال أشعاره الرومانسیه الحالات الفاسده الغیر مرغوبه فیها للمدینه والمکان. یحاول هذا البحث عبر المنهج الوصفی _ التحلیلی دراسه هذا الملمح الشعری الجدید فی أشعار" یاسین طه حافظ" والهدف المرجو هو الکشف والإبانه عن التمظهر الواسع لهذا الدمج الشعری الإبداعی بین الدیستوبیا وتجربه الحب الرومانسیه وتشیر النتائج إلی أن شعر "طه حافظ یاسین" یمثّل شعراً ذی البعدین فی ارتباطه بالمکان وتجربه الحب الرومانسی الذی یحکی قصه حبّ الشاعر لعشیقته فاطمه رمزاً أو حقیقهً. فعمد الشاعر فی أشعاره علی تجسید الحالات الفاسده وغیر المرغوبه للمکان الذی یعیش فیه والذی یختلف ویکون فی مفارقه کامله مع صفاء الحب وبراءته ولا یمکن للإنسان المعاصر أن یمتلک تجربه الحب الرومانسی الخالص فی مثل هذه المدینه. فالمدینه والمکان اللذان یخوض فیهما الشاعر لا یحملان البعد المنشود المثالی فالمدینه فقدت فی شعر الشاعر بعدها المثالی ولایشمُّ منها رائحه الصفاء والبراءه ولا تکون المدینه المعاصره حاضنه للحب البرئ مادامت علی نقیض مع الحب الطاهر نتیجه الحاله السلبیه وهیمنه الوجه المادی والنزعه الجسدیه و زوال الحرکه والفکر فی المدینه الدیستوبیه.
شیوه های واژه گزینی و واژه سازی فارسی در آثار منثور ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنوان «حجت جزیره خراسان» ناصرخسرو را بر آن داشته که با وجود باور عمیق به دین و نفوذ زبان عربی، با کاربرد برخی اصطلاحات فارسی به غنای زبان فارسی و اعتدال وام ستانی از زبان عربی کمک کند. وی در آثار خود به گسترش ادبیّات تعلیمی در حوزه دین، مذهب، کلام و فلسفه پرداخته و آگاهانه کوشیده با شیو ه های اصلی واژه سازی و واژه گزینی از طریق «ترکیب و اشتقاق» که در زبان فارسی میانه رایج بوده و شیوه های فرعی رایج و خود ساخته، اصطلاحات فارسی مانند: هم گوشکی، زاده راه، زیریدن، کاربندنده و... را به جای اصطلاحات عربی نشانده و قیمتی دُرِّ لفظ دری را پاس داری کند. پیگیری اصطلاحات دینی و کلامی ناصرخسرو در واژه نامه های متون پهلوی نشان می دهد که وی مُبدِع این اصطلاحات نیست و پیشتر بسیاری از آنها در زبان فارسی میانه موجود بوده و او آن ها را بدون تغییر معنا یا با تغییر معنا به کار برده و به احیاء و گسترش معنایی واژگانِ از پیش موجود، پرداخته که نشانگر وجه تمایز نثر او با نثرهای مفاخره آمیز فاضلانه است. این پژوهش با روش کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی به این پرسش ها پاسخ می دهد که ناصرخسرو برابر نهادهای فارسی را طیّ کدام فرآیندهای واژه سازی و واژه گزینی در پنج اثر منثور خویش به کار بُرده و چگونه شیوه «ترکیب و اشتقاق» زبان پهلوی را دنبال کرده است.
بررسی و تحلیل آموزه تعلیمی «ظلم ستیزی» در شعر «درفش کاویان» از حمید مصدق با رویکرد به نظریه کنش های گفتاری جان سرل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر معاصر در حوزه لفظ و محتوا تغییرات بنیادینی را نسبت به دوره کلاسیک تجربه کرده است. در زمینه مضمون و محتوا، شاعران از اشاره مستقیم به اخلاقیات پرهیز کرده و آن را به عنوان ابزاری برای بازنمایی مسائل سیاسی و اجتماعی به کار گرفته اند که این امر، بر چندلایگی و پیچیدگی شعرها افزوده است. حمید مصدق، یکی از نمایندگان برجسته شعر سمبولیسم اجتماعی در دوران معاصر، از این روش سود برده است و در شعر «درفش کاویان» با انعکاس مجموعه ای از آموزه های اخلاقی و ارتباط آن با مسائل سیاسی و اجتماعی، گامی جدید در شرح و طرح مضامین تربیتی برداشته است. او در سطح ژرف ساخت، با استفاده از ظرفیت های تعلیمی مواردی همچون خدامحوری، اتحاد مردم، خودباوری، عدم انفعال فکری و رفتاری، نفی جبرگرایی و... مخاطبان خود را برای ساختن دنیایی بهتر و مطابق با موازین عدالت محور ترغیب کرده است. بررسی شعر «درفش کاویان» با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد به مبانی نظریه کنش های گفتاری جان سرل نشان می دهد که استفاده از کنش های اظهاری، ترغیبی، عاطفی، تعهدی و اعلامی منتج به بازنمایی مفهوم کلان اخلاقیِ «ظلم ستیزی» شده است و دیگر آموزه های تعلیمی برای تقویت این مفهوم بنیادی به کار گرفته شده اند.
شیوه های ترغیب در غزلیات عطار باتکیه بر نظریه «فرایند ارتباط کلامی» رومن یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
25 - 52
حوزه های تخصصی:
رومن یاکوبسن از برجسته ترین نظریه پردازان فرمالیسم روسی در نظریه الگوی ارتباط کلامی خویش اعلام کرد هرگونه ارتباط کلامی بین راوی و روایت شنو (مخاطب) بر وجود شش عاملِ فرستنده، گیرنده، مجرای ارتباطی، تماس، رمز و موضوع استوار است. یکی از نقش های ارتباطی در الگوی اخیر، «نقش ترغیبی» است. جهت گیری پیام در نقش ترغیبی به سوی مخاطب است و گوینده می کوشد تا با کاربرد جمله های امر و نهی و منادا، با مخاطب ارتباط برقرار کند. در غزلیات عطار، در جایگاه گونه ای متنِ دارای ارتباط کلامی، باتکیه بر الگوی یاکوبسن سه نقش ترغیبی در محورهای «پیام، درون مایه و مخاطب» دیده می شود؛ به گونه ای که در ورای هریک از محورهای نام برده، شاعر با استفاده از ابزارهای زبانی به ترغیب پیامی در مخاطب می پردازد. این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به بررسی شیوه های اخلاق ترغیبی و محورهای آن در غزلیات عطار براساس نظریه ارتباط کلامی رومن یاکوبسن می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که ترغیب در غزلیات عطار جایگاه ویژه ای دارد و درون مایه های نقش ترغیبی بیشتر در سه محورِ دینی و حکمی، اجتماعی و فرهنگی نمود یافته است؛ شاعر در پس این نقش ها به ترغیب موضوعاتی مانند ترک دنیا، دوری از ریا و شادمانی و... می پردازد. علاوه بر رعایت امتیازات و آرایه های کلامی، که ارزش ادبی فراوانی برای این اثر آفریده است، کاربست مناسب و پربسامد ترغیب، در جایگاه یک شیوه آموزشی، بر غنای تعلیمی غزلیات عطار افزوده است.
بررسی و تحلیل کارکرد تقابل ها در بازنمایی مفاهیم اخلاقی و تعلیمی در باب هفتم از بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
53 - 75
حوزه های تخصصی:
یکی از شگردهای سعدی برای بازنمایی آموزه های تعلیمی و اخلاقی در باب هفتم بوستان ، استفاده از تقابل سازی های دوگانه در سطح واژگان و معانی است. او می کوشد با ذکر موضوعات اندرزی و اخلاقیِ مطلوب، مجموعه ای از کنش های رفتاری و گفتاری نیک را به مخاطب خود انتقال دهد و در ادامه، متضاد آن مسائل را بازنمایی کند تا بر قدرت ممیزه اخلاقی مخاطبانش بیفزاید. در این پژوهش، با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی، کیفیت بازتاب تقابل ها در باب هفتم بوستان با رویکرد به نظریه تقابل های دوگانه کاویده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد کلیّت این باب، بازنماینده تقابل میان خیر و شر در سطح کلان است. سعدی در گام بعدی، ذیل هر مؤلفه به مصداق هایی اشاره می کند تا گستره بینش و شناخت مخاطب تقویت شود. همچنین، شخصیت هایی که این تقابل ها را منعکس می کنند، در دو دسته حقیقی و مجازی جای می گیرند. درمجموع، سعدی قصد دارد با فراهم کردن بسترهای اخلاقی لازم برای تزکیه درونی افراد، شهرِ جسم و جان آن ها را به مدینه فاضله ای بدل کند که براساس بایدهای اخلاقی بنا شده است.
آموزه های تعلیمی بر مبنای حضور نسل های متفاوت در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
76 - 98
حوزه های تخصصی:
شاهنامه شاهکاری ادبی از فردوسی است. او در این اثر ارزشمند، با آگاهی از تفاوت های طبیعی کودک و جوان و پیر به بررسی ابعاد مختلف ادبیات تعلیمی می پردازد تا بتواند مفاهیم و مقاصد منظور خود را که سرشار از نکات تعلیمی ناب است، به بهترین شکل ممکن برای خوانندگان بیان کند. شناخت ویژگی های نسل های مختلف می تواند نقش مهم و کاربردی ادبیات تعلیمی را نشان دهد. درواقع تفاوت مضامین تعلیمی، برخاسته از تفاوت در دوره های زندگی، فکری، قدرت بدنی و آگاهی های ناشی از تجربه آموزی آنان در جامعه است. در این جستار، پژوهشگر می کوشد جلوه ادبیات تعلیمی و شاخصه های آن را ازنظر تفاوت نسل ها در شاهنامه واکاود. با بررسی موضوعاتی مانند نام خواهی، نیک نامی، نیکوکاری، شجاعت، آینده نگری، فضیلت علم و دانش، پند و اندرز و... مشخص شد که فردوسی مضامین تعلیمی را در رابطه با هر نسل چگونه به کار برده است. فردوسی باتکیه بر آموزه های تعلیمی کودکان را به هنرآموزی، جوانان را به آگاهی آموزی و نصیحت پذیری و پیران را به کیاست، تدبیر، نصیحت گری و راهنمایی دعوت می کند.
باورهای عامیانه درباره گناه شاه-پهلوان و پادافراه آن در طومارهای نقالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۹
159 - 184
حوزه های تخصصی:
مسئله گناه و مکافات عمل در تمام ادیان الهی به شیوه های گوناگون مطرح شده است. در حماسه ملی ایران نیز فردوسی با آگاهی از سرگذشت پیشینیان و مشاهده ناکامی بیدادگران این موضوع را با بیان های گوناگون در قالب حکمت ها و آموزه های اخلاقی آورده است. در طومارهای نقالی، که برخی از آن ها بازتاب روایات شفاهی حماسه ملی ایران محسوب می شود، نیز موضوع بن مایه گناه شاه-پهلوان بازتاب گسترده ای دارد و از آنجا که طومارهای نقالی بر پایه روایات شفاهی شکل گرفته و بسیاری از باورهای عامیانه در کنار روایات مکتوب در متن وارد شده-است، در این مقاله موضوع گناه شاه و پهلوان با این نگاه بررسی می گردد. گناهانی چون بیداد، پیمان شکنی، خودکامگی، غرور، آزمندی و افزون طلبی، کشتن شاهان، کشتن بی گناهان، کشتن پدر یا فرزند، برادرکشی، رها کردن نوزاد، ادعای خدایی و تفرعن، بی حرمتی به تربت بزرگان و جز آن از جمله مواردی هستند که در طومارهای نقالی بازتاب یافته اند و هریک پادافراهی مناسب دارند و این مقاله با بررسی این مطلب می کوشد جوانب گوناگون آن را در روایات شفاهی و باورهای عامیانه طومارهای نقالی بکاود و بیان کند.
مجموعه الشعرای فضلی نمنگانی و تبیین اهمیت آن در نگارش تاریخ شعر فارسی در ماوراءالنهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
1 - 28
حوزه های تخصصی:
عبدالکریم فضلی نمنگانی (فوت پس از 1822م) تذکره نویس ماوراءالنهری است که با تألیف تذکره ی مجمو عه الشعرا، نقش بارزی در تاریخ شعر فارسی ایفا کرده است. مسئله ی اصلی پژوهش این است که فضلی کیست و تذکره ی وی چه اهمیتی در نگارش تاریخ شعر و ادب فارسی در ماوراءالنهر دارد؟ دیدگاه های انتقادی تذکره نویس در کدام یک از رویکردهای سنتی نقد ادبی قرار می گیرد و دارای چه ویژگی هایی است؟ بررسی تذکره و اسناد مکتوب این دوره، بر اساس تحلیل محتوا و با استفاده از دستاوردهای ژانری، نشان داد فضلی، ملک الشعرای دربارِ امیر شاعر و هنردوستِ خوقند است که به فرمان وی، نخستین تذکره ی منظوم عصری ناحیه ای دوزبانه ی فارسی و ترکی (ازبکی) را در ماوراءالنهر سروده است. این تذکره تنها منبع منحصربه فرد تحقیق در تاریخ تحولات شعر فارسی در منطقه است که تذکره نویس آن را در شرح حال 93 شاعر محیط ادبی خوقند و مناطق مرتبط با آن تدوین کرده است. دیدگاه های انتقادی فضلی در تذکره، فرصتی برای پژوهشگران نقد ادبی ایجاد کرده است تا بتوانند ارزیابی های سنجش گرانه ی صاحب تذکره را ذیل چهار رویکرد «تاریخی تحلیلی، اخلاقی، سیاسی اجتماعی و بلاغی جمال شناسانه» مطالعه کنند و در خلال آن، با شاخص های نقد ادبی در این دوره آشنا شوند. این تذکره، سرشار از نکات ارزنده درباره ی تاریخ شعر و ادب فارسی در ماوراءالنهر سده ی نوزدهم میلادی است.