فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۶۱ تا ۲٬۸۸۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
285 - 310
حوزه های تخصصی:
«دعا» به معنی طلب و درخواست کردن است. براساس نظریات معنویان جهان، «دعا» به عنوان یکی از بهترین راه های ارتباط با خدا و از برترین عبادات معرفی شده است. از آنجا که «دعا» در بهداشت روانی افراد مؤثر است، پژوهش ها و مطالعات مقایسه ای در این حوزه از ضروریات معرفتی به شمار می آید و در ایجاد آرامش روحی و روانی افراد به صورت کاربردی مطرح می شود که یکی از نتایج آن، کاهش اضطراب و نزاع در جامعه است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به مقایسه «دعا» از منظر مولانا و کاترین پاندر پرداخته است تا با بررسی مقایسه ای قدرت دعا از منظر مولانا در کتاب مثنوی معنوی به عنوان نماینده عرفان اسلامی با نظرات کاترین پاندر در کتاب قدرت دعا به عنوان نماینده عرفان مسیحی، درخصوص شباهت ها و تفاوت های اندیشگانی این دو عارف به نتیجه ای پایدار دست یابد. بررسی های بعمل آمده نشان داد که پاندر و مولانا از جهات بسیاری همچون لزوم اخلاص و موهبت الهی بودن دعا با یکدیگر اشتراک دارند اما مهم ترین اختلاف نظر آن ها در ماهیت دعاست زیرا توجه مولانا در دعا به امور معنوی و توجه پاندر به امور مادی است.
قراءه تاریخانیه جدیده للمسرحیات الشعریه العربیه المعاصره؛ مصرع کلیوباترا نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
57 - 72
حوزه های تخصصی:
یعتقد المؤرخون الجدد أنه یجب دراسه العمل الأدبی فی سیاقه التاریخی وهذا یعنی أن العمل الفنی، یتأثر بظروف زمانه، ویلعب دوراً فی سیاق معین، ویدوَّن بتأثیر من الخطابات المختلفه مؤثراً بدوره فیها. کما یعتقدون أنه على الرغم من إدراکهم لتأثیر العمل الأدبی على المجتمع وظروف زمانه، لا یمکن أبدًا إعاده بناء الماضی کما کان، ولکنهم یعتقدون بناءً على آراء دریدا أن کل ما تبقى من الماضی هو فی شکل النص ومن خلال التعامل بین النص الذی وصل إلینا من الماضی وخطاب عصرنا الحاضر، یتم تقدیم مفهوم جدید لذلک النص. وفقاً لذلک، کانت القوه موجوده دائماً کعلاقه فی قلب التاریخ وکانت مرتبطه ارتباطاً وثیقاً بالخطاب السائد وبقیه الخطابات فی کل عصر. لذلک، من خلال الأعمال المدوّنه فی کل فتره، یمکن تحقیق منظور علاقات السلطه فی ذلک الوقت، وبطریقه أولى، یمکن الوصول إلى معنى وهدف الکتابه إلى حد ما. قدّم أحمد شوقی فی قصیدته متأثراً بظروف عصره صوره لعلاقات القوه. لفهم العمل الذی ترکه لنا أحمد شوقی، تتم دراسه علاقات القوه فی هذه المسرحیه وفقاً للنهج التاریخی الجدید ونظریات میشیل فوکو. یقول فوکو: «حیثما توجد قوه، توجد مقاومه»، ویصف المواجهه بین القوه والمقاومه بأنها عملیه ثنائیه متناقضه ((binary operation . فی دراسه هذا العمل، تظهر مواجهه القوه بین شخصیات المسرحیه - کلیوباترا والرومان وکلیوباترا والقیصر والعلاقات بین مصر وروما من منظور السلطه. ومن أهم إنجازات هذا البحث، إظهار تأثیر علاقات القوه على مصیر الشخصیات فی هذا العمل، ودور المرأه فی الشرق ومکانتها فی العلاقات الناتجه عن القوه (السلطه).
کودتا و سیاست در رمان های السمان والخریف و دکتر نون، زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
137 - 158
حوزه های تخصصی:
در نوشتار پیش رو، دو رمان السمان والخریف نوشته نجیب محفوظ و دکتر نون، زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد اثر شهرام رحیمیان، با توجّه به همانندی ها و تفاوت های مضمونی و ساختاری که در این دو اثر وجود دارد، مبنای بحث و بررسی تطبیقی قرار گرفته است؛ بنابراین روش پژوهش تطبیقی، براساس مکتب آمریکایی و روش کلّی آن، توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر بهره گیری از داده های مستنتج از کتاب ها و مقاله های در ارتباط با مسئله پژوهش است. ازجمله نتایج پژوهش این است که بین دو رمان ازنظر مضمونی شباهت های بیشتری دیده می شود و مشابهت های دو رمان در جنبه های فرمی و ساختاری در مرتبه بعدی قابل ملاحظه است. تفاوت های ساختاری در دو رمان، به علّت تفاوت سبک و رویکرد کلّی دو نویسنده است. به طور کلّی، نجیب محفوظ در این رمان رویکردی کلاسیک و متعارف دارد؛ امّا رحیمیان رویکردی مدرن و گاه ساختارگریزانه در پیش گرفته است. نکته دیگر اینکه در این دو رمان، انقلاب های سیاسی و تأثیرشان بر زندگی قهرمان دو رمان، در دو برهه سرنوشت ساز در تاریخ دو کشور واکاوی شده است.
کارکرد تزیینی، توضیحی و نمادین اوصاف در منظومه های غنایی با تکیه بر لیلی و مجنون، یوسف و زلیخا و سلامان و ابسال جامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شاعران منظومه های روایی در آفرینش روایتی جذاب، از وصف برای شخصیت پردازی و فضاسازی استفاده می کنند. ژنت به بررسی وصف و ارتباط آن با روایت و روایتگری پرداخته است. وی برای اوصاف، کارکرد تزیینی، توضیحی و نمادین قائل می شود. در این پژوهش، کارکردها در سه منظومه غنایی لیلی و مجنون، یوسف و زلیخا و سلامان و ابسال جامی، به روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است تا میزان و کیفیت استفاده از اوصاف با کارکردهای گوناگون، در هر منظومه مشخص گردد و در نهایت به این پرسش پاسخ داده شود که اوصاف در منظومه های غنایی غیر از کارکرد تزیینی، چه کارکرد دیگری دارد؟ نتایج حاصل از تحقیق بیانگر اینست که علی رغم باور غالب که کارکردِ نمادین، ویژه متون عرفانی و رمزی است، در سه منظومه غنایی موردنظر، کارکرد نمادین اوصاف، مفاهیم زیادی را در متن گنجانده است، اما با توجه به تفاوت های موجود در روایت سه منظومه برای درک مفهوم نمادین اوصاف باید به حوزه جغرافی، قبیله، قوم، مذهب و تاریخ رجوع شود؛ از این رو برای درک مفاهیم اوصاف با کارکرد نمادین، از نشانه شناسی استفاده شده است. براعت استهلال یکی از انواع کارکرد توضیحی اوصاف است که بیشتر در لیلی و مجنون یافت می شود و برای کارکرد تزیینی اوصاف در منظومه سلامان و ابسال موردی یافت نشد.
تحلیل تصویرسازی های عاشقانه مشفقی بخارایی با استفاده از مفاهیم نجومی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
عبدالرّحمان مشفقی بخارایی از شاعران قرن دهم هجری است که در گفتن انواع شعر سلیقه نیکو دارد. قصاید خوب و غزل های مرغوب دارد و شهرت اهاجی کوبنده اش نیز با لطافت اشعار غنایی مطبوعش پهلو می زند. با این که در روزگار وی دانش هایی نظیر رمل و نجوم دیگر چندان مورد توجّه نبوده و با ظهور سبک هندی زبان شاعران نیز از اصطلاحات تخصّصی علمی دور و به زبان عامّه مردم نزدیک شده بود، مشفقی برای تصویرپردازی های عاشقانه از مفاهیم نجومی بسیار استفاده کرده است. در شعر وی نه تنها به مفاهیم و واژه های نجومی متداول در میان اکثر شاعران مثل طالع و ستاره بخت و نام سیّارات سبعه برمی خوریم، مضامین و کلمات تخصّصی تر دانش نجوم همچون ذنب، قدر، قران، شرف، مفهوم دیدن ساعات سعد و نحس را نیز در خلال ابیاتش مشاهده می کنیم. با توجّه به نحوه استفاده وی از مفاهیم و واژه های نجومی و تصاویر هنرمندانه ای که با به کار گرفتن این مضامین در شعر خود خلق کرده، می توان گفت که مشفقی با دانش نجوم تفسیری یا هیأت آشنایی کامل داشته و از مفاهیم آن برای بیان عواطف درونی خویش، بویژه در سوز و گدازهای عاشقانه به خوبی بهره برده است.
روایت شناسی تطبیقیِ نور محمّدی در تاریخ سیستان و طباشیر الحکمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
223 - 247
حوزه های تخصصی:
یکی از کتاب های قابل توجّه دوره قاجار طباشیرالحکمه راز شیراز است که با رویکرد بازگشت ادبی و ساده نویسی خلق شده. هرچند این اثر یک متن عرفانی به حساب می آید امّا در بخش روایت نور محمدی با تاریخ سیستان موضوع مشترکی دارد و به نظر می رسد که تحت تأثیر آن نوشته شده است. از این رو، مطالعه تطبیقی آن با تاریخ سیستان روش مناسبی برای شناخت این اثر است. در تاریخ سیستان داستان مولود مصطفی(ص) مملوّ از وقایع شگفت انگیز است که با تکنیک های روایی باورپذیر شده اند. آیا نویسنده طباشیرالحکمه توانسته از تکنیک های روایی برای باور پذیر کردن وقایع شگفت انگیز بهره ببرد؟ این مقاله برای یافتن پاسخ مناسب به روش توصیفی- تحلیلی و با تأکید بر نظریه های روایت شناسی، نور محمّدی را در این دو اثر مقایسه کرده است. نتایج نشان می دهد، نویسنده تاریخ سیستان با تنوّع بخشیدن به زبان روایی، بهره مندی از روایت نقلی و نمایشی، تغییر مدام کانون روایت، استفاده از شخصیّت های موثّق تاریخی و مذهبی، بهره مندی از زبان رواییِ شخصیّت-های اصلی با دیدگاه اوّل شخص، استفاده از دیدگاه رواییِ ضد قهرمان، صداهای قدسی، تنوّع در وجه روایی برای ایجاد زبان عاطفی، گفت و گو و...توانسته داستان مولود مصطفی(ص) را هنری و باورپذیر نماید.
چرا مجالس النفائس نقطه عطفی در سنّت تذکره نویسی است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۲
۷۷-۵۷
حوزه های تخصصی:
مجالس النفائس تذکره ای به زبان ترکی است که پس از انتشار، پنج نوبت به زبان فارسی ترجمه شد و اکثریت قریب به اتفاق تذکره های پس از آن نیز کمابیش تحت تأثیر شیوه این اثر هستند تا آنجا که می توان سنت تذکره نویسی در ایران را به دو دوره پیش و پس از مجالس النفائس تقسیم کرد. پرسش اصلی مقاله در همین نقطه شکل می گیرد: وجه تشخص و تمایز این تذکره در چیست؟ پاسخ را باید در ویژگیهای ساختاری تذکره سراغ جست. هم از این روی، پس از مروری کوتاه بر ابعاد شخصیتی نویسنده به تحلیل ساختاری تذکره پرداخته ایم و در ادامه نظم گفتمانی جهان بیرون و درون متن را واکاویده ایم تا نشان دهیم که این ساختار متفاوت بر چه مبانی گفتمانی ای بنا نهاده شده است. بررسی شیوه ها و شگردهای رده بندی و طبقه بندی شاعران، شیوه معرفی چهره ها و مسأله نقد شعر و شاعران سه موضوع محوری دیگری است که ارکان روش شناختی مجالس النفائس را نشان می دهد. ساختار این تذکره به گونه های مختلف بر سنت تذکره نویسی فارسی قرن دهم تا چهاردهم تأثیر مستقیم یا غیر مستقیم دارد.
اَژدَهااوژنی زال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان یلان سیستان، زال برخلاف سام و رستم، یکسره از کردارهای رزمی در نبردگاه به دور است. او در میانه آن دو جهان پهلوان، نه در نبردگاه که در پیکره داستانی نو و دیگرسان، اژدهایی را می اوژند و فراوانی را به ایران شهر ارزانی می-دارد. در این جستار با خوانشی تازه از داستان زال در چهارچوب نقد اسطوره ای و به شیوه توصیف و بازکاوی و با هدف فرادید نهادن انگاره ای دیگر درباره بن مایه اسطوره ای پیوند زال با رودابه، تنک مایگی دَستان در رزم و جهان پهلوانی بررسی شده است. آنچه از این بررسی چونان انگاره ای به دست آمده این است که زال در روند دگرگونی اسطوره به حماسه، کردار اَژدَهااوژنی ژرف ساخت یا کهن الگوی نخستینه خود را در ستیز با اژدهای مادینه اوبار، به گونه پیوند با رودابه، دختر مهرابِ اژدهانژاد، به ارث برده است. پهلوان با شکست مهراب اژدهانژاد که نمادینه ای از باروری را در چنبره فرمان خود دارد، مایه رهایی رودابه و پدیدآمدن نیرویی فراوانی بخش همچون رستم می شود تا با واگذارشدن جهان-پهلوانی به تهمتن، یکسره پاسدار ایران شهر در برابر تازش های افراسیاب اژدهانژاد شود. بر بنیاد انگاره ای، چنین می نماید که نشانه هایی از اسطوره ایزد مهر در شخصیت مهراب بازتافته است.
واکاوی تطبیقی آثار زویا پیرزاد و الف شفق از دیدگاه نقد فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات هر ملّتی از یک سو، آینه تمام نمای افکار و اندیشه های حاکم بر آن جامعه و از سویی دیگر، منعکس کننده بینشِ اقلیتِ آن ملّت است. از این رو، در گستره ادبیات ملل، رمان به عنوان یکی از انواع ادبی، به نویسنده این امکان را می دهد تا بتواند آرا و ایده های خود را با احساسات درونی هماهنگ کرده و در نهایت به خواننده منتقل کند. در میان رمان نویسان مطرح ادبیات جهان، نویسندگانی هستند که در سبک، اندیشه و ایده، شباهت ها و ویژگی های مشترکی دارند. هرچند که تعداد این وجوه اشتراک اندک باشد. در جستار پیش رو، سعی شده است تا پس از تبیین اصول شاخص های نقد فمینیستی، آثار دو نویسنده زن -یکی از ایران و دیگری از ترکیه- از دیدگاه نقد فمینیستی مورد واکاوی و مقایسه قرار گیرد. زویا پیرزاد در بین نویسندگان زن ایرانی و الف شفق از میان نویسندگان زن ترکیه دو رمان نویسی هستند که به نظر می رسد هر دو به نقش و جایگاه زنان در آثار خود ارزش و اهمیت ویژه ای داده اند. از رهگذار این مسئله، در این مقاله، می توان پی برد که رویکرد و نگاه دو نویسنده، نسبت به شاخص های نقد فمینیستی چگونه است. ازین رو، در پژوهش پیش رو، با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و با بهره گیری از روش استقرایی مبتنی بر توصیف و تحلیل، ضمن آشنایی با نظرات منتقدان دیگر درباره آثار این دو نویسنده بزرگ، به تحلیل آثار آنان پرداخته ایم.
تحلیل منتخب حکایات جوحی بر اساس الگوی سه بخشی روایتگری طنزآمیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم بهمن و اسفند ۱۴۰۰ شماره ۴۲
315-342
حوزه های تخصصی:
این مقاله روایتگری طنزآمیز لطیفههای داستانی و غیرداستانی یا مصنوع و محاورهای را در پرتو گذار از لطیفۀ غیرداستانی به لطیفۀ داستانی و با اشاره به برخی نمونهها، بررسی میکند. ابتدا، کلیاتی درباره روایت طنزآمیز بیان میشود. سپس، روایت طنزآمیز غیرداستانی در تقابل با روایت طنزآمیز داستانی بحث و گفته میشود روایت غیرداستانی، بافتوابسته، خلقالساعه و محاورهای است که در تبادل کلامی شکل میگیرد و به داستان و راوی نیاز ندارد. درعوض، روایت طنزآمیز به بافت وابستگی ندارد؛ ازپیشساخته و مصنوع است و به داستان و راوی نیاز دارد. لطیفۀ غیرداستانی نوعاً شامل سه مرحله است: سرآغاز، تناقض، گرهگشایی. بهنظر میرسد در متون طنزآمیز روایی طولانیتر نه لُبمطلب که چندین جبلاین رخ میدهد که لزوماً در پایان متن نمیآید و در سرتاسر متن پراکنده است. در این مقاله، گذار از لطیفه داستانی کوتاه به لطیفۀ داستانی بلند در پرتو منتخبی از حکایات جوحی در مصادر مختلف بررسی میشود. یافتهها نشان میدهند تغییر لُبمطلب، بهویژه در حکایات منتخب جوحی، نقش چندانی در تبدیل لطیفۀ غیرداستانی به داستانی ندارد، اما لطیفه داستانی کوتاه بهسبب پراکندگی لُبمطلب به لطیفۀ داستانی حجیمتر بدل میشود
عنصر غالب معرفت شناسانه در رمان نوجوان گفت وگوی جادوگر بزرگ با ملکه جزیره رنگ ها نوشته جمشید خانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
۱۰۰-۶۹
حوزه های تخصصی:
از زمانی که برایان مک هیل در تفکیک رمان مدرن از رمان پسامدرن بر عنصر غالب معرفت شناسانه و هستی شناسانه تأکید ورزید، به موضوع عنصر غالب در بیشتر پژوهش های مربوط به آثار پسامدرن توجه شد. مک هیل معتقد بود که در رمان های مدرن عنصر غالب مسائل معرفت شناسانه است، درحالی که رمان های پست مدرن به موضوعات هستی شناسانه اهمیت بیشتری می دهند. معرفت شناسی بخشی از دانش فلسفی است که طی سه قرن اخیر اهمیت ویژه ای یافته و موضوع آن بررسی مسئله شناخت و ویژگی های آن است. مک هیل اعتقاد داشت که رمان های مدرن هم در محتوا و هم در ساختار به پرسش هایی می پردازند که حول مسئله شناخت می چرخند. پرسش هایی نظیر اینکه شناخت چگونه حاصل می شود؟ محدوده آگاهی کجاست؟ معرفت چه ساختاری دارد؟ و مواردی از این قبیل. رمان گفت وگوی جادوگر بزرگ با ملکه جزیره رنگ ها شرح وقایع یک روز از زندگی نوجوانی به نام «رهی» است که مهمان خانواده ای می شود که فرزند خود را ازدست داده اند. نویسنده در این اثر هم در محتوا و هم در ساختار موضوع شناخت را دست مایه روایتگری قرار داده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی عنصر غالب معرفت شناسانه در این رمان پرداخته است. نتایج نشان می دهد که خانیان در این اثر با استفاده از رویکردهایی همچون چیستی و کارکرد نشانه های زبانی در امر آگاهی، مسئله نیت مندی و موضوع پویش در آگاهی به بررسی ویژگی ها، شرایط و گستره شناخت پرداخته است.
نقد کتاب هویت ملی در قصه های عامه دوره صفوی اثر محمد حنیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
۱۹۳-۱۷۹
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به نقد و بررسی کتاب هویت ملی در قصه های عامه دوره صفوی اثر محمد حنیف می پردازد. نویسنده در مقدمه این کتاب 317 صفحه ای ادعا می کند که «هدف اصلی پژوهش یافتن وجوه مختلف هویت ملی ایرانیان در قصه های عامه دوره صفوی است» (1394: دوازده) و سپس ادعا می کند «نگارنده پس از بررسی موضوع هویت خواهد کوشید تا در خلال بررسی متون به سؤال هایی در باب هویت پاسخ دهد» (همان: سیزده). محمد حنیف مسئله اهمیت هویت در عصر صفوی و پیوند آن با قصص این دوره را به خوبی متوجه شده است1 و در کتاب هویت ملی در قصه های عامه دوره صفوی سعی در بازنمود این مسئله دارد، اما ایرادات اساسی در کار وی به چشم می خورد که در ادامه به چهار مورد از مهم ترین آن ها اشاره خواهد شد.
کج روی های اخلاقی و رفتارهای نابهنجار درسرگذشت حاجی بابای اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان حاجی بابای اصفهانی نخسیتن رمان فارسی است که در آن از آداب و رسوم مردم ایران بحث می شود. نویسنده سرگذشت حاجی بابا را شرح می دهد که ازسویی به اصول اخلاقی باور دارد و ازسوی دیگر، این اصول را مانعی برای پیشرفت خود می بیند. درواقع این رمان رفتارهای اجتماعی و اخلاقی و فرهنگی مردم و مفاسد اداری دوره قاجار را به تصویر می کشد. این پژوهش ضمن بازخوانی رمان حاجی بابای اصفهانی ، کج روی های اخلاقی و رفتارها و گفتارهای دوگانه مردم را تشریح می کند که در موقعیّت های مختلف به علت تعارض درونی رخ می دهد. پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است. مهم ترین هدف این مقاله نشان دادن نقش بسیار مهم و تأثیرگذار مفاسد اخلاقی و دوگانه های رفتاری در شخصیّت پردازی قهرمان اصلی داستان است. براساس نتایج پژوهش، ناهنجاری های اخلاقی با مقاصد منفعت جویی، نجات جان، رهایی از بند و دفع شرّ انجام می شود. در سرگذشت حاجی بابای اصفهانی اخلاق گرایی، رویکردی دنیاطلبانه دارد و ارزش فضیلت ها نسبی است. بیشتر این رفتارها دراصل نشانه انحطاط اخلاقی و فرورفتن در مفاسد است؛ اما این رفتارها در این رمان توجیه دیگری نیز دارد. داستان حاجی بابا به داستان های پیکارسک شبیه است و ازآنجاکه هجو اجتماع و مردم زمانه از ویژگی های مهم این نوع داستان هاست، توصیف جنبه های منفی و رفتارهای غیراخلاقی شخصیّت ها در این سرگذشت برجسته شده است. درواقع تمرکز نویسنده بر جنبه های داستانی، تلاش او برای جذابیّت بیشتر داستان و اغراق عامدانه در توصیف صفات منفی شخصیّت ها می تواند از عوامل عمده در بیان رفتارهای ناهنجار باشد. رمان حاجی بابای اصفهانی ، رفتارهای ناهنجار، انحطاط اخلاقی
معرفی و تحلیل نسخه های خطی آثار رشید تبریزی و بررسی سبکی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴۴
153 - 187
حوزه های تخصصی:
آثار ادبی منظوم و منثور فارسی، اسناد تاریخی موثقی از پیشینه فکری، زبانی و ادبی حوزه فرهنگی زبان فارسی به شمار می روند. معرفی نسخه های خطی این آثار و بررسی ویژگی های آن ، گام مهمی در مطالعه ارزش زبانی و ادبی این دست نوشته هاست. در این جستار، با روش استقرایی به معرفی و بررسی نسخه های خطی کلیات رشید تبریزی و بررسی سبکی آن ها می پردازیم. رشید تبریزی از شاعران مهم عصر صفوی در قرن یازدهم هجری است که مستقیماً با دربار صفویان ارتباط داشته است. کلیات رشید تبریزی ازنظر فکری، زبانی، و ادبی ویژگی های مهمی دارد که بررسی آن برای شناخت دقیق تر شعر عصر صفوی و قرن یازدهم ضرورت دارد. به طورکلی مهم ترین ویژگی های شعر رشید تبریزی در سطح فکری، مدح امام علی، مدح شاهان و درباریان، و شکایت از روزگار و بی رونقی هنر است. همچنین در سطح زبانی، کثرت لغات عربی، کثرت اصطلاحات عرفانی و بسامد بالای ترکیب های فاعلی، مفعولی و مصدری از مهم ترین ویژگی های شعر اوست. در سطح ادبی هم بسامد بالای تشبیه و استعاره در فعل، بسامد چشمگیر متناقض نمایی، کاربرد انواع جناس و بسامد بالای ابیات مردف از ویژگی های اصلی شعر اوست
به هم پیوستگی متنی در دو سوره «الضحی» و «الشرح» تحلیلی مبتنی بر نظریه زبانشناختی نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
165 - 199
حوزه های تخصصی:
این مقاله با بکارگیری مباحث زبانشناسی جدید که در سال های اخیر، زمینه درک و فهم نوینی در تحلیل متون ادبی فراهم ساخته است و اخیراً در تفسیر و فهم آیات قرآن کریم نیز کاربردی شایان یافته است، میزان پیوستگی دو سوره مبارکه «الضحی» و «الشرح» را تحلیل و بررسی نموده است. مقاله در صدد پاسخ گویی به این پرسش است که انسجام متنی دو سوره تا چه میزان است و این باور برخی از مفسران که دو سوره را یک سوره دانسته اند، تا چه حدی موجه و قابل دفاع است؟ روش مطالعه تحلیلی- توصیفی، با کاربست زبان شناسی نوین و مبتنی بر سه فرانقش زبانی اندیشگانى (تجربی) بینافردی و متنی در نظریه زبانشناسی نقش گرای هلیدی است. دستاورد این مطالعه گویای آن است که وحدت و یکپارچگی موجود در دو سوره که پی در پی و با بیانی دلجویانه به نعمت های مادی و معنوی و الطاف الهی نازل شده بر پیامبر اشاره دارد و ارجاع های برون متنی همگون به وضوح یکپارچه بودن متن هر دو سوره را ثابت می کند و مؤید نظر بسیاری از مفسران است که دو سوره «الضحی و الشرح» را یک سوره دانسته اند.
تأمّلی بر انواع تأثّرات تلمیحیِ شاعرانِ دوره بازگشت از شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۹
229 - 252
حوزه های تخصصی:
به دلیل اهمیت شاهنامه، اقبال به آن در دوره بازگشت ادبی زیاد شد. شاعران این دوره می کوشیدند تا از لحاظ سبکی، مضمونی، بلاغی، زبانی و... شعر خود را به شعر شاعران بزرگ، به ویژه فردوسی شبیه کنند. هدف مقاله حاضر، بررسی پنج دیوان از پنج شاعر برجسته این دوره/مکتب، یعنی صحبت لاری، فتحعلی خان صبا، قاآنی شیرازی، سروش اصفهانی و داوری شیرازی، از منظر انواع تأثیرپذیری از تلمیحات شاهنامه ای است که شامل صور خیال متأثّر یا ساخته شده با اشارات و داستان های شاهنامه ای، مدح و برتری ممدوح بر شاهان و پهلوانان، جادوی مجاورت، عبرت و تنبّه دادن خواننده از داستان های عبرت برانگیز شاهنامه ، ذکر احوال شخصیِ شاعر با بهره گیری از داستان های شاهنامه ای، بهره گیری از اشارات شاهنامه ای در مثَل و استفاده از ظرفیت های داستانی شاهنامه در دعای شریطه قصیده می باشد. مقایسه بسامد تلمیحات شاهنامه ای در دیوان پنج شاعر مذکور در پایان مقاله و در قالب جدول آماری آمده است. در این مقایسه قاآنی بیش از همه و داوری کمتر از دیگران از این نوع تلمیحات بهره برده است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی با رویکرد توصیفی انجام شده و نتیجه کاوش در دیوان پنج شاعر، نشان می دهد که شاعران مذکور تلمیحات شاهنامه ای را با هدف و در قالب بهره گیری های گوناگون به کار برده اند.
درباره ی چند مکان جغرافیایی در شاهنامه (باهله، کارستان، مانوی، وریغ، دوک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
75 - 98
حوزه های تخصصی:
بنابر گزارش شاهنامه ، هنگامی که خسروپرویز در نبرد با بهرام چوبین به روم گریخت، از مناطقی که در شاهنامه ، باهله، کارستان و مانوی نامیده شده اند، عبور کرد و به شهر وریغ فرود آمد. در این شهر با قیصر روم مکاتبه کرد و پس از دریافت لشکری از رومیان به آذربایجان بازگشت و در دشت دوک با بهرام روبه رو شد و او را شکست داد. چون جغرافیانگاران مسلمان اطلاع مبسوطی از مناطق تحت تصرف امپراطوری روم نداشته اند، نام این مکان ها در منابع جغرافیایی دوران اسلامی یا ضبط نشده اند یا به نام های دیگری ذکر شده اند. در این جستار کوشش شده است تا با استناد به منابع معتبر، جایگاه مناطق مزبور و در مواردی نام دیگر آن ها مشخص شود. روش تحقیق در انجام این پژوهش تحلیلی- توصیفی با استفاده از منابع کتابخانه ای است. در این پژوهش مشخص شد که جایگاه قبیله ی باهله در فاصله ی شهر هیت تا رقه بوده و منظور از کارستان در شاهنامه شهر مرزی حران است. نام های مانوی و وریغ برگرفته از واژه ی (Mannuorrha Auyreth) است. جزء اول این نام (Mannu)، مانوی نام دژی در ادسا و (Aureth) اویریت، نام باستانی شهر (Irrite) است که امروزه (Irridu) نامیده می شود و میان کرکمیش (قرقمیساء) و حران واقع است و اوریغ و وریغ در شاهنامه تلفظی دیگر از آن است. با توجه به توصیف تئوفیلاکت و فردوسی از محل نبرد روشن شد که دشت دوک نیز در شاهنامه اسمی عام است و به مسیر صعب العبور و پرتگاه های محل جنگ اشاره دارد.
ضرورت تصحیح مجدد دیوان فغانی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
173 - 194
حوزه های تخصصی:
فغانی شیرازی مشهور به «حافظ کوچک» شاعر نام آور قرن نهم و از غزل سرایان سرآمد این عصر محسوب می شود. دیوان اشعار او را لال ماتهر دهلوی در شبه قاره و احمد سهیلی خوانساری در ایران تصحیح و چاپ کرده اند؛ اما پس از آن تصحیح، تاکنون بیش از بیست نسخه ی دست نویس از دیوان بابافغانی پیدا شده که برخی از آن ها ازنظر قدمت و صحت معتبرتر از نسخه های مورداستفاده ی مصححان پیشین است. با وجود شناسایی این نسخه ها از این دیوان تاکنون برای تصحیح مجدد غزل ها یا ابیات این دیوان، گامی پیش نهاده نشده است. در این پژوهش کاستی های موجود در متن های تصحیح شده توسط لال ماتهر دهلوی و سهیلی خوانساری باز شناسی شده اند. مهم ترین این کاستی ها عبارت اند از: گزینش ها و خوانش های نادرست، موجودنبودن برخی غزل ها و ابیات، اشکال در وزن و قافیه، اغلاط املایی و خطاهای چاپی. پژوهشگران در این مقاله کوشیده اند ضمن نقد و بررسی روش تصحیح مصححان پیشین و ارائه ی نمونه هایی از اشکال های موجود، لزوم تصحیح دوباره ی دیوان فغانی خوانساری را تبیین کنند.
حدیث عشق در دیوان ابن فارض و ملای جزیری (نمونه ای از ادبیات تطبیقی عربی- کردی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان ادبی خطبه حضرت زهرا (س) در برابر زنان مهاجرین و انصار
حوزه های تخصصی:
به طور کلی گفتمان به بافت زبان در مراحل بالاتر از جمله اطلاق می شود. تحلیل گفتمان چگونگی شکل گیری معنا را در ارتباط با عوامل درون زبانی (زمینه متن) و برون زبانی (زمینه اجتماعی، فرهنگی و موقعیتی) بررسی می کند، به عبارت دیگر گفتمان، واکاوی معنا در بافت است. ادیب در گفتمان ادبی می کوشد با ایجاد تناسب میان عناصر زیباشناختی ادبی و بافت موقعیت به اقناع و اثرگذاری بر مخاطب بپردازد. خطبه حضرت زهرا3 در برابر زنان مهاجر و انصار یکی از مهم ترین خطبه های ایشان در باب دفاع از ولایت است که آن را در بستر بیماری ایراد فرمود. حضرت در این خطبه به منحرف شدن مردم از مسیر اصلی هدایت پرداخته که توسط پیامبر6 ترسیم شده بود و از حقایق فراموش شده پرده برمی دارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و از منظر گفتمان ادبی به بررسی ساختارهای مختلف خطبه بر اساس بافت موقعیتی و بافت متنی آن پرداخته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که موقعیت ایراد خطبه از قبیل سستی و غفلت مردم در دفاع از حق، عهد شکنی و نادیده گرفتن جایگاه حضرت علی7 در امر خلافت باعث شده است که ساختارهای مختلف خطبه صرفاً ابزاری برای زیباسازی متن نباشد و در زمینه تبیین حقایق و بیدارسازی وجدان های به خواب رفته به عنوان عنصری فعال عمل کند و در نهایت به هدف خطبه جامه تحقق بپوشاند که اقناع و اثرگذاری بر مخاطب می باشد.