فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۲۱ تا ۲٬۸۴۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی نوع بیان مفاهیم در ادبیات یکی از موضوعاتی است که می تواند در تأثیرگذاری و شناخت بیشتر کارکردهای انواع ادبیات مؤثر باشد؛ بنابراین این پژوهش، ابتدا بر اساس مبانی نظری خشم در روان شناسی، به جمع آوری ضرب المثل های مربوط به آن، در مثل های فارسی کتاب امثال وحکم دهخدا پرداخته و بعد از جمع آوری و طبقه بندی داده ها، ساختار زبانی و نوع بیان آن ها را از دو دیدگاه تمثیلی و تحت اللفظی بررسی کرده است؛ درنهایت این دو نوع بیان را باهم مقایسه نموده و در پاسخ به این سوال که آیا در مثل ها خشم، بیشتر به صورت تمثیلی بیان شده است یا تحت اللفظی؟ به این نتیجه رسیده است که از بیان تمثیلی بیشتر برای بیان مفهوم خشم، انواع و علائم آن بهره گرفته شده است اما در بحث راهکارهای مدیریتی بیان مستقیم و تحت اللفظی بسامد بیشتری دارد. دلیل این دوگانگی انتزاعی بودن مفهوم خشم است که جهت تبیین آسان آن با توجه به مخاطبان عامه مثل، تمثیل به کاربرده شده است اما وقتی سخن از راهکارهای آن است برای فهم راحت آن ها از انواع جملات خبری و مستقیم استفاده می شود. روش تحقیق تحلیل محتوای تحلیلی استنباطی است و نمونه موردی پژوهش، کتاب چهارجلدی امثال و حکم دهخداست. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز از فیش برداری استفاده شده است و روش تجزیه وتحلیل داده ها استقرائی است.
نقد و ارزیابی کتاب آموزش صرف عربی از عبدالهادی فقهی زاده
حوزه های تخصصی:
خوانش کتاب ها با دیدگاه انتقادی، یکی از بهترین شیوه های سوق دادن نویسندگان به سمت کاربردی سازی آثار و بهبود سطح علمی و آموزشی تألیفات آن هاست. بررسی و سنجش ساختاری و محتوایی اثر با معیارهای علمی و ارائه راه کارهایی برای رفع نواقص و افزایش اثربخشی مطالب کتاب، به نویسنده در ارائه هر چه بهتر محتوای علمی و آموزشی یاری می رساند. در این میان، نقد کتاب های درسی اهمیت ویژه ای دارد. از جمله این کتاب ها، می توان به آموزش صرف عربی اثر عبدالهادی فقهی زاده اشاره کرد. روش نویسنده در این کتاب روش استنباطی است؛ بدین صورت که ابتدا شاهد مثال ها را ذکر می کند و سپس قواعد را توضیح می دهد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی نقاط قوت و ضعف این اثر را از دو جنبه شکل و محتوا بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که کتاب در برخی درس ها به آن دسته از قواعدی که ضروری به نظر نمی رسد و گاهی در حاشیه قرار دارند، پرداخته است. همچنین، به مسئله معنا و ظرافت های
تحلیل انتقادی کتاب الأدب والنصوص لغیر الناطقین بالعربیه
حوزه های تخصصی:
کتاب الأدب و النصوص لغیر الناطقین بالعربیه نوشته حسن خمیس الملیجی، کتابی درسی است که با هدف آموزش متون نظم و نثر عربی در سطح پیشرفته برای فراگیران غیرعرب زبان، طراحی و تدوین شده است. مقاله حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و با توجه به معیارهای ویژه نقد کتب درسی، به ارزیابی و نقد کتاب مذکور پرداخته تا از این رهگذر، ضمن بیان ویژگی های شکلی و محتوایی، کاستی ها و امتیازات آن را برای جامعه هدف تبیین کند. نتایج این مطالعه نشان می دهد صرف نظر از اشکالات شکلی، باتوجه به امتیازاتی مانند جامعیت محتوایی، انسجام ساختاری، روش ارائه درس ها، زبان ساده و روان، و عدم مغایرت با مبانی اخلاقی و دینی می تواند به منزله یکی از منابع فرعی درس آموزش متون در دوره کارشناسی زبان و ادبیات عربی مورد استفاده قرار گیرد.
تصویرهای توحیدی در حدیقه الحقیقه و مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵(پیاپی ۹۰)
۹۶-۷۵
حوزه های تخصصی:
آموزش مباحث توحیدی و تلاش برای تفهیم مفاهیم غامض معرفتی، همواره دغدغه اندیشمندان بوده است. علیرغم وجود بن مایه های مشترک در تعالیم توحیدی، دستیابی به مفاهیم و معانی غنی برای همگان میسر نیست و چه بسا در ادراک آن تناقض های بسیاری درگیرد. حدیقه الحقیقه و مثنوی از جمله متون تعلیمی هستند که از صور خیال فراوانی به سان تشبیه، استعاره، مجاز، تشخیص و کنایه در بیان مفاهیم توحیدی بهره برده اند. در این نوشتار سبک تعلیمی سنایی و مولانا در آموزش مفاهیم توحیدی و نحوه برخورداری این دو عارف از صورخیال، مورد بررسی قرار گرفته است. زبان توحیدی مثنوی و حدیقه الحقیقه گرچه زبانی تقریبا یکدست و واحد است، اما سنایی در طرح کلیات و در سطح عالی به بیان توحید پرداخته و مولانا بیشتر وارد جزییات مفاهیم توحیدی شده است. تصویرهای حدیقه الحقیقه بیشتردر محور افقی طراحی شده، اما در مثنوی مولانا، در محور عمودی نیز تصاویر بسیاری یافت می شوند. مولانا در مواردی از تصاویر ایجاد شده از نمادهای سنایی بهره برده و در بسیاری از موارد با نمادهایی کاملا ابتکاری به آموزش مفاهیم توحیدی پرداخته است. برخورداری از شکل ترسیمی حروف (سمبولیسم الفبایی) و تشبیه به حروف در هر دو اثر مشترک است.
بازتاب مشخصه ی روانی تسلیم ناپذیری در اشعار مهدی حمیدی شیرازی و شاملو (با رویکرد روان کاوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهدی حمیدی و شاملو، شاعران صاحب سبکِ ادبیات معاصر هستند؛ مشخصه ی روانی تسلیم ناپذیری به صورت یک اندیشه و فرم بیانِ غالب در اشعار این دو شاعر، انعکاس یافته است؛ این هنرمندان، هنگام رویارویی با دشواری ها، در غالب مضامین ادبی خود، علاوه بر مشابه دانستن استعداد و توان خویش با شخصیت های اساطیری، مقابل سوژه های بزرگ مانند قانون، سیاست، مقدسات و... قدرتمندانه گردن فرازی کرده اند؛ ابعاد روانی ذکر شده، مرتبط با طیف هایی از خودشیفتگی نیز است. در جستار حاضر، با استفاده از نظریات روان کاوان، علل درونی سرایش اشعار گردن فرازانه مشخص شد. پژوهش می خواهد به این پرسش پاسخ دهد که پدیده ی روانی تسلیم ناپذیری، کیفیت، کمیت و سبک بیان ادبی این دو شاعر را به صورت چشم گیر تحت تأثیر قرار داده است یا خیر. روش پژوهش، توصیفی و تحلیلی است. در پایان، این نتیجه حاصل شد که انواع جلوه های تسلیم ناپذیری، نقش بارزی را در نحوه ی گزینش صنایع ادبی، کمیت، پیشبرد وجه هنریِ مضامین و ارزش آثار این شاعران ایفا نموده و ازین رو قابل چشم پوشی نیست.
بررسی مفهوم مستثنی بودن آمریکایی در رمانهای تروریست (2006) و مردم گرانقیمت (1968)براساس نظام گفتمانی کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله گفتمان کنشی در رابطه با مفهومی مطرح در ادبیات معاصر آمریکا تحت عنوان مستثنی بودن آمریکایی در دو رمان معاصر آمریکایی مورد بررسی قرار می گیرد. مفهوم مستثنی بودن آمریکایی یکی از شناخته شده ترین مفاهیم معاصر در ادبیات و هنر و فرهنگ معاصر امریکا است. براساس این مفهوم، آمریکا و مردم آن و فرهنگ آمریکایی در مقایسه با سایر فرهنگ ها و کشورهای دنیا استثنایی و منحصربفرد هستند و ترویج این ایده در دهه های اخیر در رسانه ها، فیلم های هالیودی و ادبیات داستانی آمریکا کاملا مشهود است. در این مقاله نگارنده می کوشد تا با استفاده از تحلیل نظام گفتمانی کنشی که خاستگاهی نشانه شناختی دارد به خوانش دقیقتری از مفهوم مستثنی بودن آمریکایی دست یابد. جهت ارائه این تحلیل بازنمود و بروز این تفکر و نگرش در دو رمان معاصر ادبیات داستانی به طور اجمالی بررسی می شوند تا زوایای انعکاس این مفهوم در ادبیات معاصر آمریکا تا حدودی مشخص شود. رمان تروریست اثر آپدایک (2006) و رمان مردم گرانقیمت اثر اوآتس (1968) دارای درونمایه مشترکی در این زمینه هستند. هر دو رمان با اتکا به مفهوم مستثنی بودن امریکایی گفتمانی کنشی را فراهم می سازند که به طور اجمالی در این مقاله بررسی می شود. مبنای تحلیل پژوهش حاضر، نقد روایت اصلی رمان های فوق و بررسی نقش کنش و کنش گران آنها در تحول معنا در چهارچوب نظام گفتمانی کنشی است.
خوانش فرانتس فانونی نمایشنامه های «رقص جنگل ها» و «مرگ و سوارکار شاه» اثر وله سوینکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمایشنامه های "رقص جنگل ها" و "مرگ و سوارکار پادشاه" آثار وله سوینکا، نویسنده مطرح اهل نیجریه هستند. وله سوینکا در رویکردی منحصربه فرد، با به نمایش گذاشتن شرایط زندگی بومیان و تقابلات فرهنگی آنان با استعمارگران غربی انزجار خود را از استعمار غرب به تصویر می کشد و درعین حال در مورد خطر فروپاشی اجتماعی و اضمحلال هویت ملی براثر تعقیب کورکورانه سنت های بومی و همچنین وقوع استعمار داخلی هشدار می دهد. فرانتس فانون از نظریه پردازان مطرحی است که با دو نگاه سیاسی و روان شناختی به بررسی استعمار، انواع شیوه های آن و عوارض و عواقب آن پرداخته است. این مقاله، با بررسی دو نمایشنامه که یکی از آن ها در جشن آزادسازی نیجریه اجرا شد، به تعارضات و مسائل ملتی که سعی در بازیابی الگوهای کهن خود را دارد پرداخته و همچنین کوشش کرده است که احساس دوگانه ی وله سوینکا را نسبت به این بازیابی نشان دهد و ریشه آن را نیز پیدا کند.هر دو اثر انتخابی از سوینکا نشان گر آن هستند که وی نیز مانند فانون می خواهد که این تقابل فرهنگی، تبعیض و جدالِ همیشگی به صلحی ختم شود که شکوفایی آینده همه ابنای بشر در آن نهفته است. بررسی این آثار بر ما روشن می سازند که فرد استعمارکشیده باید با گذشته و حالش به صلح برسد، بر آنچه آینده را می سازد تمرکز کند تا بتواند آینده شکوهمندی را برای کشورش و هم وطنانش رقم بزند.
اندیشه سیاسی آرمان شهری در آثار جلال آل احمد و نجیب محفوظ، با بررسی نقش تصوف دو داستان نون و القلم و رحله ابن فطومه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنیاد اندیشه آرمان شهری در دو داستان رحله ابن فطوطه نجیب محفوظ و نون و القلم جلال آل احمد بر نفی وضع موجود، وجود بحران و تلاش برای آرمانی کردن امور مطلوب بنا شده است، محیط خلق هر دو داستان، یعنی ایران و مصر در زمان نوشتن آن ها دارای شرایطی بحرانی از نظر اجتماعی و فکری است که زمینه ساز ایجاد اندیشه آرمان شهری است از این رو. نویسندگان این دو اثر با استفاده از زبانی نمادین و با توجه به تصوف تلاش دارند تا تصویری از جامعه آرمانی خود ارائه دهند. از نگاه نویسندگان، آرمان شهر دست یافتنی است و علت عدم تحقق آن وجود حکومت و قبضه کردن قدرت توسط عده ای خاص است. زبان نوشتاری نجیب محفوظ در رحله ابن فطومه زبانی ادبی و متأثر از آثار کلاسیک ادبیات عربی است، در حالی که آل احمد زیانی عامیانه را برای روایت خود برگزیده است. داستان آل احمد در روایت خود، از تصوفی بهره برده است که جنبه اجتماعی آن نیرومند است و قلندران پیرو آن به دنبال قدرت هستند، اما در مواجه با دشواری های آن خود نیز به راه صاحبان پیشین قدرت می روند و در نهایت از قدرت پیشین شکست می خورند؛ و قهرمان داستان نیز اگرچه به دنبال شهادت است، در نهایت تبعید می شود؛ اما محفوظ تصوف را در جنبه فردی آن یعنی بریدن از عالم مادّی و نقایص آن و کشف و شهود ناشی از مراقبه و ریاضت، وارد داستان خود کرده است و شخصیت اصلی داستان در پایان راه سعادت را در چنین تصوفی می یابد که امری فردی است.
بررسی حساب جُمل و ریاضی در دیوان انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پی ریزی علوم گوناگون در ادوار مختلف سبب شد تا ادبیات نیز تحت تاثیر آن قرار گیرد. در این راستا شعرا به کمک انواع علوم، مبانی خاصی را در تفهیم مضامین مورد نظر خویش به کار بردند. یکی از این مبانی، حساب جُمل و علم ریاضی بود که با پیشرفت علم ریاضی، به شیوه ای نو در بیان مقاصد مبدل شد. انوری از شاعرانی است که حساب جُمل و ریاضی را با ادبیات در هم آمیخت و مفاهیم خویش را در قالب مباحث مذکور بیان نمود. احاطه وی بر حساب جُمل و ریاضی سبب شد تا برای تفهیم بسیاری از ابیات، از مباحث بیان شده کمک گرفت تا مقصود شاعر را به خوبی دریابیم. همچنین وی خواسته ها و حتی تمجیدهای خود از ملوک عصرش را با حساب جُمل و ریاضی درهم آمیخته است که این امر باعث دشواری فهم بسیاری از ابیات وی شده است. در این پژوهش، ضمن شناسایی ابیاتی از دیوان انوری که موضوع علم ریاضی و حساب جُمل در آنها مطرح شده، به تحلیل مبانی علوم مذکور در اشعارش پرداخته، و با تفسیر هر یک از آنها، مفاهیم ابیات و مقصود شاعر را برای مخاطبان شرح نموده ایم.
صاحب هزاران اسب؛ برهم کنش تصویر و متن در کتاب تصویری ضحاک براساس نظریه ی متن-تصویر پِری نودلمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب تصویری گونه ای از کتاب کودک است که در آن متن و تصویر اجزای مستقلی هستند که به موازات یکدیگر پیش می روند و کنشگری می کنند تا کلیت کتاب را سامان دهند. در این میان برخی از نظریه پردازان ادبیات کودک، مانند پِری نودلمن، به هویتِ مستقل و ویژه ی تصویر بیش از متن توجه داشت و برای آن در انتقال اطلاعات و پیام و ارتباط متن و تصویر، کارکردهای شش گانه متصور شده اند. این پژوهش که از منظر هدف، کاربردی و از منظر تحلیل داده ها کیفی است، در پی یافتن ویژگی های پیوند متن و تصویر در کتاب تصویری ضحاک اثر فرشید شفیعی (1395) بر اساس پیوندهای شش گانه ی متن و تصویر در نظریه ی نودلمن است. کتاب ضحاک به عنوان یکی از نمونه هایی که تصویر در آن فراتر از متن حرکت می کند و روایت کتاب را شکل می دهد، انتخاب شده تا براساس نظریه ی نودلمن بررسی شود. یافته های این پژوهش دال بر این است که این کتاب نمونه ی موفقی از بازنویسی تصویری شاهنامه است، زیرا تصاویر این کتاب اطلاعاتی فراتر از متن در اختیار مخاطب قرار می دهند؛ از این لحاظ پیام متن را قوت بخشیده و خوانش های جدیدی را متناسب با سلیقه ی مخاطب معاصر ایجاد می کنند. تمام تصاویر کتاب در گونه ی سوم در تقسیم بندی نودلمن قرار می گیرند و پنج تصویر از یازده تصویر کتاب از منظر تقسیم بندی شش گانه نودلمن در مرتبه ی سوم تا ششم قرار می گیرد که به مفهوم به تصویر کشیدن مفاهیمی در تصویر است که متن توان بیان آن را ندارد یا در بیان آن کم توان است. کتاب ضحاک در متن و تصویر دارای نشانه هایی برساخته ی مؤلف یا قراردادی است و مخاطب را دعوت می کند تا با درهم بافتن این نشانه های تصویری و متنی، مفهوم و روایت کتاب را دریافت کند و داستان کهن ضحاک را در بستر وقایع روز بازخوانی کند.
بررسی زمینه های ورود روایات التقاطی ایرانی-سامی به تاریخ ملی ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۹
113 - 130
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی زمینه های پیدایش و ورود گونه ای از روایات التقاطی در زنجیره روایت های تاریخ ملی ایرانیان است که از طریق ادغام شخصیت های آریایی و شخصیت های سامی ایجاد شده اند. در راستای این هدف، ضمن نقد آرای پیشینیان که دلایل این مسئله را عمدتاً در دوره پیش از اسلام و نقش یهودیان و مسیحیان جست وجو کرده اند نبود شاهدی برای این دسته از روایات در متون پهلوی و منابع ایرانی تا دوران اسلامی را متذکر شده ایم و بر انتقال مرجعیت دینی از شریعت زردشت به شریعت اسلام تأکید کرده ایم. در ادامه، محاسبه تاریخ بر اساس سنت آریایی از یک سو و اصالت دادن به شخصیت ها و روایات سنت سامی از سوی دیگر را به عنوان علل زمینه ساز، معرفی کرده ایم، عللی که منجر به بروز تضادهای این دو سنت در مقوله های نخستین انسان، تشعب اقوام و رسالت و سلطنت جهانی شده است. و روایاتِ التقاطیِ برساخته از این دو جریان روایی را تمهید مورخان و نسب شناسان مسلمان برای مرتفع ساختن این تضادها دانسته ایم.
سبک شناسی لایه ای اشعار نادر نادرپور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های شناخت مؤلفه های زبانی و فکر نویسندگان و شاعران، بررسی آثار آنان از نگاه سبک شناسانه است. مشخص کردن عناصر سبک سازی در آثار ادبی، مخاطب را به دنیای فکری و زبانی شاعر و نویسنده رهنمون می سازد. از دیگر سو، شعر معاصر ایران، دستخوش تحولات و دگرگونی های فراوانی بود از کودتای 28 مرداد گرفته تا انقلاب اسلامی، رویدادهای فراوانی ادیبان ایرانی و به تبع آن آثارشان را نیز تحت تأثیر قرار داد و هر کدام از آنان با سبک و سیاق خویش به بازتاب این رویدادها پرداختند، بدین معنا که افزون بر محتوای سروده های آنان لفظ و گفتارشان نیز متأثر از این جریانات معاصر گردید و حتی عاشقانه های بسیاری از شاعران هم به نوعی تحت تأثیر رویدادهای سیاسی و اجتماعی قرار گرفت. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی بر آن است تا با نگاهی سبکی به تحلیل اشعار نادر نادرپور از شاعارن معاصر بپردازد. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در سروده های نادرپور مؤلفه های سبک فردی وجود دارد: برجسته سازی مفاهیم و مضامین(عمدتاً رمانتیک و شخص)، استفاده از واژه های نشاندار(کاربرد رنگ ها و عناصر طبیعت به عنوان نماد و سمبل)، استفاده از عناصر بلاغی بکر و تازه که نشانه بدیع پردازی نادر نادرپور است از ویژگیهای بارز سبکی شعر او به شمار میروند که در عین سادگی و روانی بیان شده و به مخاطب عرضه گشته است. افزون براین، حسی بودن عناصر بلاغی از دیگر شاخصهای سبکی نادرپور است
بررسی روان شناختی شخصیت فریدون و ضحاک براساس نظریه شخصیت آبراهام مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
129 - 150
حوزه های تخصصی:
انسان کامل و ارائه تصویری گویا و روشن از او از موضوعات بحث انگیز در علوم انسانی ازجمله ادبیات و روان شناسی است. در میان نظریه های شخصیت و از نگرش های نو در روان شناسی، نظریه انسان گرایی است که در آن انسان و دستیابی اش به خودشکوفایی از مباحث مهم به شمار می آید. در میان انسان گرایان نظریه آبراهام مزلو شامل سلسله مراتب نیازها ازجمله نیازهای فیزیولوژیکی، امنیت، عشق و محبت، احترام و خودشکوفایی است که از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این نظریه در بعضی از آثار ادبی ازجمله شاهنامه فردوسی- که ماهیتی انسان محور دارد- انطباق پذیر است. بررسی شخصیت های این اثر نشان می دهد انسان ایرانی در ادوار گذشته، تا چه حد به رشد و کمال انسانی دست یافته و چه اندازه منطبق بر الگوهای شخصیت رشدیافته حوزه روان شناسی است. در میان شخصیت های شاهنامه، فریدون یکی از محبوب ترین چهره های این اثر حماسی است که ویژگی های افراد خودشکوفا در رفتار و گفتار او مشهود است. ویژگی هایی مانند درک درست از واقعیت، خوی مردم گرا، تشخیص هدف از وسیله، روابط درون فردی و خودانگیختگی. در تقابل با فریدون، شخصیت ضحاک را می توان واکاوید. بررسی شخصیت ضحاک نشان دهنده ناکامی او در تأمین سلسه مراتب نیازهای اساسی و گذرنکردن از پایین ترین سطوح نیازهاست. هدف از این بررسی، نشان دادن جایگاه شخصیت فریدون و ضحاک، براساس نظریه مزلو است که می تواند رهنمونی در بررسی همه شخصیت های شاهنامه برای یافتن انسان کامل باشد و از سویی قابلیت متون کهن فارسی در شاخص های نظریه های نوین را نشان دهد. پژوهش حاضر با بررسی اندیشه و رفتار این دو شخصیت، فریدون را الگو و نمونه افراد خودشکوفا و ضحاک را نمونه ناشکوفایی شخصیت معرفی می کند و دلایل آن را بررسی می کند.
Speaking Muslim Subaltern through the Ethical Agent in Shakespeare and the Holy Quran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
William Shakespeare, the English bard of Avon, inaugurates a Feminist approach in Love’s labour’s Lost which is comparable with the Holy Quran’s mandate and Hadith. He reminisces Muslim association through deeply-seated words of the Elizabethan era including Ethiop, black, moors, Africans and so on in order to signify in his work the Islamic concern for the Muslim women in terms of respect, love, and revival of rights. Riffat Hassan’s theology of honor killing and progressive Islam could be argued to be in thematic affinity with Gayatri Spivak’s concepts of ethical responsibility of the agents and subalterns. The area of concern in Shakespeare’s encompasses men’s sanction in shunning women, intellectual men vs. slave, black and inferior women, and love, marriage and infatuation with women. This is in line with Quranic principles namely poor Muslim lifestyle vs. the affluent pagan hegemony, Muslim’s faith, migration to from Ommat, reception by the hegemonic pagans, Muslims’ conquests and Islamic enhancement. The area of concern in Shakespeare’s play includes men’s sanction in shunning women, intellectual men versus the black and inferior women, love, marriage, and infatuation with women. This approach is in line with the life style of the poor Muslims as opposed to the affluent pagan hegemony, and includes faith, migration, and toleration for the sake of Muslims’ conquests.
تحلیل گفتمان آموزش زبان و ادبیات فارسی؛ الگویی در جهت ارتقای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۷
64 - 86
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان یکی از گرایش های بین رشته ای است که در زمینه های زبان شناسی، جامعه شناسی، انسان شناسی، روان شناسی و... بروز یافته است. این گرایش دارای دو دیدگاه عمده است؛ نخست چگونگی شکل گیری معنا و پیام را در ارتباط با عوامل درون زبانی(شامل مباحث صورت شناسی و ساخت شناسی زبان) مورد ارزیابی قرار می دهد و در دیدگاه دوم به بررسی عوامل برون زبانی (ارتباط میان زبان و تمام خصوصیات برون زبانی که شامل دانش های مختلف جامعه شناسی، فرهنگ شناسی و... است) می پردازد. گفتمان ها، زبان گشاده روابط قدرت به شمار می آیند و از آنجایی که مفاهیم آموزش زبان نیز از مظاهر بارز قدرت فرهنگی محسوب می شوند؛ بنابراین، نگارندگان این مقاله برآن شدند به نقد مفاهیم آموزش زبان دوم بر مبنای دیدگاه دوم در تحلیل گفتمان بپردازند. مهم ترین یافته ها نشان می دهند که در رویکردهای معنامبنایانه تکیه بر مشاهیر مشترک برای نمونه بین ایران و ترکمنستان (ابوسعیدابوالخیر، ابوالفضل سرخسی و...) و ایران و ازبکستان (رودکی سمرقندی، امیر علیشیر نوایی، عطار نیشابوری و...) است. رویکردهای جامعه مبنایانه به شناسایی جوامع هدف از طریق بررسی جغرافیای زبانی برای تبدیل توانش ارتباطی به کنش ارتباطی است. رویکرد فرهنگ مبنایانه نیز به شناخت ریشه های مشترک در ادبیات، هنر و زبان که نمونه بارز آن آداب و رسوم جشن نوروز و خوش آمدگویی به بهار و هفت سین بین ایران و همسایگانش همچون آذربایجان، پاکستان، ترکمنستان و... است در ساخت بن مایه های فرهنگی مشترک برای آموزش زبان آموزان اشاره دارد. در روان مبنایان نیز با استفاده از ادبیات عرفانی، پیوند آن با مفاهیم یادگیری مشارکتی همچون بهبود نگرش در شعر حافظ، عزت نفس در شعر صائب و... پرداخته شده است.
تحلیل کاربستِ عناصرِ ادبیات عامه در شعر احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
225 - 248
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، عناصری از ادبیات عامه از قبیل زبان محاوره یا شکسته، واژگان و اصطلاحات ادب عامه، اسم صوت ها، باورها و افسانه ها، ضرب المثل ها، ترانه ها و حتی شخصیت های نامور در ادبیات عامه که در شعر شاملو بسامد بیشتری داشته اند، بررسی شده است. دقیقه ها و ظرایف چگونگی کاربست این عناصر بررسی و تحلیل شده است و در پایانِ هر عنوان، دلایل استفاده ی شاعر از آن ها بیان شده است. همچنین افزون بر مقدمه و بیان پیشینه، نسبت و رابطه ی احمد شاملو با ادبیات عامه به عنوان مدخل ضروری برای ورود به بحث اصلی بازنموده شده است. این مقاله ثابت کرده است که رویکرد شاملو به عناصر ادبیات عامه و کاربست آن ها در شعرش پیامد یک تحول اندیشگانی است و زبان گرایی که در شعر شاملو ویژگی بارزی است، سبب شده تا وی بیشتر از داده های لفظی ادب عامه سود ببرد تا عناصر معنوی آن. همچنین تبیین شده است که رویکرد شاملو به ادب عامه، اگرچه به سفارش اجتماع و نیاز جامعه صورت گرفته ولی هرگز سطح شعر او را به اثری بازاری یا عامه پسند تنزل نداده است.
بررسی تقابل های دوگانه در آثار هوشنگ مرادی کرمانی و رولد دال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنها از راه تقابل است که روایت ایجاد می شود و از همین رو باید شخصیت ها و کنش های آنان را در تقابل های دوتایی بررسی کرد تا بتوان هدف از روایت را دریافت. ساختارهای دوگانه و تقابلی, اعم از تقابل های خیر و شر، نیک و بد و...، ساختارهای مفهومی هستند که در کل گفتمان ادبیات فارسی مشاهده می شود. یکی از این ساختارهای مفهومی دوگانه، تقابل زندگی فقیر و غنی است که در آثار هوشنگ مرادی کرمانی و رولد دال به عنوان بن مایه ای مشترک خود را به خوبی نشان می دهد و بیانگر این مسئله هستند که طبقه ی فقیر با دیدن وضع رفاه طبقه ی ثروتمند، برای رهایی خود از فقر و تهیدستی تلاش می کند، اما درنهایت چندان موفق به تغییر شرایط زندگی خود نمی شود. از دیگر ویژگی های مشترک این دو نویسنده، اِعمال زور، خشونت و لحن توهین آمیز طبقه ی ثروتمند و مظلوم ماندن طبقه ی تهی دست جامعه است. بررسی تقابل ها و تحلیل رابطه ی آن ها در داستان های مرادی کرمانی و رولد دال نشان می دهد که پیامد مشترک فقر در ایران و جامعه ی انگلستان، کار اجباری کودکان و روبروشدن آن ها با واقعیت های زندگی است. پژوهش پیشِ رو بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع اِسنادی کتابخانه ای، ساختارهای مفهومی تقابل های دوگانه را در سه اثر هوشنگ مرادی کرمانی ( قصه های مجید، بچه های قالیباف خانه و شما که غریبه نیستید ) و سه اثر رولد دال ( چارلی و کارخانه ی شکلات سازی، آقای روباه شگفت انگیز و دنی؛ قهرمان جهان) استخراج کند و سپس به مقابله ی این آثار بپردازد.
نقد «زیبایی شناسی منفی» در رمان آذر، شهدخت، پرویز و دیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبحث «زیبایی شناسی انتقادی» مکتب فرانکفورت، نگره های انتقادی هنر را بررسی می کند تا آشکار سازد که بروز مفهوم آزادی در جامعه سرمایه داری با موانع متعددی روبه روست؛ موانعی که در اشکال مختلف اقتصاد، سیاست، ایدئولوژی، هنر، فرهنگ و رسانه های جمعی وجود دارد و طی فرایندی سازمان یافته، موجب ظهور جامعه ای مصرف زده می شود. در این میان، «زیبایی شناسی منفی» به تحلیل مظاهر مصرفی غرب می پردازد تا ابعاد خردستیز یک جامعه «تک ساحتی» را به پرسش بکشد. سرانجام، پدیده ای به نام «صنعت فرهنگ» از دل این اندیشه ها سر برمی آورد و برای فریفتن افراد از انواع رسانه ها و ابزارهای تبلیغاتی و مصرفی استفاده می کند. بدین ترتیب، هوش و حواس مصرف کننده در تصرف این ابزارها قرار گرفته و هرگونه اراده و آگاهی از وی سلب می شود. رمان آذر، شهدخت، پرویز و دیگران از مرجان شیرمحمدی، تصویری از همین جهان مصرفی است که انسان ها را به رقابت در مصرف وامی دارد. این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، تبیین می کند که شیءوارگی و مصرف زدگی، شخصیت های این اثر را به سوژه هایی در جهانی مملو از ابژه های مصرفی تبدیل کرده و نفوذ «صنعت فرهنگ» در جهان سلطه، موجب شده است شکافی عمیق بین فرهنگ خودی و غیرخودی ایجاد شود. ازاین رو، با بهره گیری از مفاهیمی همچون مصرف زدگی، انباشتگی و وفور، می توان به نقد ابعاد «زیبایی شناسی منفی» در هویت کاذب شخصیت های داستان پرداخت.
نام شناسی کتاب های بلاغی از منظر معنا، هسته معنایی، شفافیّت و تیرگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نام شناسی (Onomastics) دانشی است که حوزهای گسترده از علوم گوناگون را در خود جمع کرده است؛ این دانش، نام ها را از زوایای مختلف اجتماعی، تاریخی، جغرافیایی و زبانی مطالعه کرده و با توجه به جنبه های مختلف، قلمروهای دلالتی گوناگونی را درباره چرایی نام ها تبیین می کند. در خودِ قلمرو زبانی نیز می توان ساختار نام ها را از زوایای مختلف بررسی و تحلیل کرد. در پژوهش حاضر نام کتاب های اصلی و معروف در حوزه بلاغت را از منظر هسته معنایی، شفافیت و تیرگی به شیوه ای تحلیلی - توصیفی بررسی کرده ایم. نتایج پژوهش نشان می دهد در نام هایی که «بلاغت» کانون نام اثر است و نام دارای ساختار اضافی است، باید برخلاف رویه معمول در چنین تحلیل هایی، جزء دوم را هسته ترکیب تلقی کرد. این ویژگی در آثاری که «بدیع» در آن ها به کار رفته نیز دیده می شود، درحالی که در بسیاری از نام ها که مضاف الیه آن ها «شعر» است، هسته ترکیب، همان بخش اول آن ها است؛ به عبارتی، این اسامی از جمله نام های درون مرکز هستند. آنچه در این بررسی بسیار درخور توجه است، نام های عربی است که در ساختار آن ها جار و مجرور دیده می شود. می توان مواردی از این دست را در شمار نام های مرکب اضافی قرار داد. علاوه بر این موارد، در این حوزه، با نام هایی سروکار داریم که باید آن ها را فاقد هسته ای مشخص بدانیم. از منظر شفافیت و تیرگی باید گفت در نام کتاب هایی که ساختار اضافی دارند، اغلب مضاف الیه بر هسته یا به عبارتی کل ترکیب سایه افکنده و آن را تحت تأثیر قرار داده است؛ حتی در ترکیبات وصفی نیز اغلب واژهای یافت می شود که همه ساختار را متأثر کرده است. در مجموع در این اسامی واژگان «بلاغت»، «شعر»، «ادب» و «نظم» بسیار نمایان است، لکن به نظر می رسد هیچ یک از آن ها موجب شفافیت نام نشده اند، بلکه آنچه شفافیت نام را در پی داشته، زمینه موضوعی نام یا بافت موقعیتی آن بوده است.
بررسی و تحلیل کارکردهای بلاغی واژه های قرآنی در غزل عرفی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم، به مثابه والاترین متن اسلامی، همواره آبشخور شاعران پارسی سخن بوده است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر قرآن کریم بر تصویرسازی در غزل عرفی شیرازی، از شاعران پیشگام سبک هندی در قرن دهم است. مدعای اصلی پژوهش حاضر این است که عرفی در غزلیات خود از واژه های قرآنی در خلق تصاویر نازک خیالانه و بدیع، سود جسته است و واژه های قرآنی، در غزل او در بسیاری از موارد، از جنبه زیبایی شناسی و تصویرآفرینی قابل بررسی و تحلیل هستند. برای اثبات این مدعا، و نیز بررسی جایگاه قرآن در شعر عرفی، غزلیات او از حیث تأثیرگذاری قرآن بر تصویرآفرینی در حوزه دو علم بیان و بدیع مورد بررسی قرار گرفته است و انواع وام گیری های این شاعر از قرآن کریم در خلق تصاویر شعری، واکاوی شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیش ترین استفاده عرفی از قرآن کریم در خلق تصاویر، در اغراق نازک خیالانه و نیز در ساخت استعاره صورت پذیرفته است.