فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۶۱ تا ۲٬۷۸۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۱
315 - 341
حوزه های تخصصی:
می توان هفت پیکر نظامی را کتاب یگانگی قهرمان و پیوند مقدس او با آنیما دانست که در گستره نمادها یا استعاره هایی معنادار به نوعی «خویشتن شناسی» منجر می شود. جلوه کهن الگوهای ناخودآگاه جمعی موجود در این کتاب، آن را در هاله ای از ابهاماتی قرار می دهد که جز با راهکارهای روان شناختی اسطوره قابل درک و تبیین نیست. کهن الگوی «زن نخستین» یا «مادر ازلی» در سفر سمبلیک بهرام و در مراحل آزمون های خودشناسی او، حرکتی از اعماق سیاهی به دل روشنایی است. در داستان های این کتاب، نقصان و کمبودی در روان تمامی قهرمانان، موجبات حرکت و سفر آن ها را برای گشودن دریچه های ناشناخته فراهم می سازد. زندگی پر رمز و راز شاه در گزارش نظامی از او یک قهرمانان اسطوره مند ساخته که در فرجام زندگانی خویش به عنوان یک انسان آگاه به شعورِ شورمندِ خویش به نوعی فردانیت متافیزیکی دست می یابد. مسأله اصلی پژوهش در این مقاله، سیر بهرام است که خود در قالب سفری به قصد نوزایی رُخ می دهد و تسلسل وقایع و ارتباط درونی آن ها با یکدیگر فرایند خویشتن شناسی قهرمان را تقویت می کند. هدف این است تا با نشان دادن رویکرد روان شناختی اسطوره با واکاوی عناصرِ نمادینِ موجود در قصه های هفت گنبد، ارتباط درونی آن ها با داستان اصلی بررسی شود و تمامی کنش ها و واکنش های داستانی را در جهت استعلای متافیزیکی قهرمان معنا بخشد. گفتنی است که شیوه تحقیق در این مقاله، تحلیلی- توصیفی است.
بررسی و تحلیل تشابهات حکمت مزدیسنا و نگرش خودبنیاد فریدریش نیچه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۹
30 - 58
حوزه های تخصصی:
آیین مزدیسنا یکی از کهن ترین ادیان جهان است که حتی با وجود مهجور ماندن زبان و خط اوستایی و پهلوی، از دیرباز مورد توجه مکاتب و معارف بشری قرار گرفته است. فریدریش نیچه فیلسوف آلمانی نیز حتی با گذشت قرون متمادی و تحولات اجتماعی گسترده در زندگی نوع انسان، از فلسفه و حکمت آیین زرتشتی بی نصیب نمانده و به نظر می رسد بسیاری از سخنان وی متاثر از این آیین است. پژوهش حاضر میزان تشابهات میان این دو نحله آیینی و فلسفی را به روش توصیفی - تطبیقی بررسی می کند. دستاورد این تحقیق، امکان ارتباط و تاثیر آیین مزدیسنا بر آرای نیچه را تقویت می کند، به نحوی که در بازنمایی سوژه خودبنیاد نیچه، اراده در یک بینش ناشناس درونی، معطوف به قدرت است، تفسیری که در مزدیسنا از آن با نام امشاسپندان فروشی نام برده می شود و همچنان که آن ها صور معنوی عالم خلقت هستند، در جهان نیچه ای نیز اشیاء و اجسام، نمودی از حقیقت ذات خود هستند. محوریت اصلی اندیشه نیچه نوآفرینی و ساخت جهانی عاری از پیش فرض های دیرین و خرافه هاست، همان طور که نوآفرینی عالی ترین خواست پیامبر مزدیسنا در ایران اوستایی بوده است. از رهیافت های نیچه، برآمدن اندیشه نوین و فرو شدن اندیشه های ناسازگار است، همچنان که در بینش زرتشتیان، فروهرهای نوین مردم زنده، قوی تر از فروهرهای درگذشتگان هستند. در دو رویکرد، ابرانسان یا سوشیانت، نامیرا و آخرین آفریده است که جهان را عاری از شر دروغ و انسان را فنا ناپذیر خواهد کرد.
بررسی مکتب رمانتیسم اجتماعی در شعر شاملو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۹
108 - 129
حوزه های تخصصی:
شاملو سردمدار شعرسپید، نویسنده و مترجم ایرانی ست. شعر شاملو از ابعاد گوناگون به ویژه مکتب های ادبی قابل تحلیل و بررسی ا ست. هرچند در زمینه ی مولفه های مکتب رمانتیسم در شعر شاملو بررسی های زیادی انجام شده اما مکتب رمانتیسم اجتماعی در شعر شاملو تحلیل و بررسی نشده است.در این جستار به شیوه ی توصیفی، تحلیلی و ارزیابی کمی به بررسی مهم ترین مشخصه های مکتب رمانتیسم اجتماعی، همچون: اومانیسم، ذهنیت غنایی و پرداختن به مسائل اجتماعی، ناسیونالیسم، طبیعت نمادین در مفهوم سیاسی و اجتماعی پرداخته شده است. بسامد ذهنیت غنایی و پرداختن به مسائل اجتماعی و طبیعت نمادین در شعر شاملو نمود زیادی دارد. اومانیسم نیز در شاملو قابل توجه است. ناسیونالیسم در شعر او جایگاه چندانی ندارد، زیرا که شاملو خود را به سرزمین مادری محدود نکرده بود او به همه دنیا تعلق داشت. به طورکلی از میان اشعار رمانتیسم شاملو، ۱۷۴ شعر(86/40 درصد) رمانتیسم اجتماعی و در این میان، ۵۹ مورد(۹۰/۳۳ درصد) نگرش اومانیستی و۱۱ مورد (۳۲/۶ درصد) نیز نگرش ناسیونالیستی مشاهده شد.
تو این چوب را خوارمایه مدار (نظریه ای در باب ایزدان و دیگر نیروهای ماوراییِ یاریگرِ رستم در نبرد با اسفندیار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه اسفندیار را در نخستین روز نبرد بر رستم غلبه می دهد نه زور بازو، که نیروی ماورایی رویین تنی است؛ موهبتی که از سوی اهورامزدا، قوی ترین ایزد آیین زرتشتی به او عطا شده است و رستم برای غلبه بر آن، ناچار است ایزدان و نیروهای ماورایی کوچک تر را به یاری بخواند تا مجموع این نیروها، بر نیروی رویین تنی اسفندیار غلبه کند. چون در حماسه های ملی ایران ایزدان حضور مستقیم ندارند، ناگزیر باید به نشانه ها و شواهد جنبی توجه شود. در شاهنامه، نشانه های متنی متعددی دال بر حضور گسترده نیروهای ماورایی، اعم از ایزد، دیو، پری و ... وجود دارد که رستم از آنها یاری می خواهد و سبب می شود نیروی ماورایی رستم بر نیروی ماورایی رویین تنی اسفندیار غلبه کند و او را از پای درآورد. در این مقاله شواهد متنی و بین متنی حضور این نیروهای ماورایی و یاری خواهی رستم از این نیروها توصیف و تحلیل شده اند؛ و حاصل تحلیل، دریافت و تأیید این نکته است که مجموعه ای از نیروهای ماوراءالطبیعی در نبرد انجامین به یاری رستم آمده اند و این امر سبب تعادل در نیروهای ماوراءالطبیعی دو طرف، و پیروزی رستم بر اسفندیار گردیده است. این پژوهش، از دسته پژوهش های کیفی است و بر اساس «تحلیل متن» صورت گرفته است.
واکاوی فضایل و خصوصیّات اخلاقی مشترک در شاهنامه و اوستا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۹
1 - 29
حوزه های تخصصی:
مضامین اخلاقی و اجتماعی از مباحث اصلی در ادبیّات فارسی است و از گذشته تاکنون جلوه گاه نغزترین و ناب ترین معانی و مضامین اخلاقی و تعلیمی بوده است؛ به گونه ای که در هر دوره، بخش انبوهی از شعر فارسی به حکمت و موعظه اختصاص داشته است. ادبیّات تعلیمی از رایج ترین و کهن ترین گونه های ادبی در جهان است که آموزه های عقلانی و اخلاقی را به مخاطبان ارائه می کند تا با کاربست آن ها در زندگی به نیکبختی و سعادت برسد. در شاهنامه که اثری حماسی است، سخن از انسان هایی آرمانی به میان می آید که آراسته به صفات نیکوی انسانی هستند و پای بندی به اخلاق، بارزترین ویژگی زندگی آنان است. فردوسی که صاحب گفتاری پاک و آراسته به راستی و درستی است، خود، به فضایل اخلاقی پای بند است و در داستان های شاهنامه به بیان این ارزش ها در زندگی آدمی می پردازد. اوستا نیز که اثری تعلیمی و اخلاقی است، پر از خوبی ها و اندیشه های انسان دوستانه است؛ که در آن مضامین اخلاقی به انحای مختلف بیان شده است. این مقاله سعی دارد با بهره گیری از روش تحلیل محتوا و روش توصیفی- تطبیقی و با ابزار کتابخانه ای خصوصیات اخلاقی مشترک در این دو اثر را بررسی کند؛ از بررسی و مقایسه این دو منبع، این نتیجه حاصل شد که شاهنامه ضمن تأثیرپذیری و جذب مؤلفه های فرهنگی دین مبین اسلام، تأثیرات فراوانی نیز از فرهنگ ایران پیش از اسلام گرفته، بسیاری از مؤلفه های فرهنگی آن را حفظ و ضبط کرده است.
دردانه عشق (شرح بیتی از حافظ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴۵
15 - 23
حوزه های تخصصی:
نسج و بافت بیان در شعر حافظ، علی رغم سادگی و روشنی بیشینه ابیات و تعابیر، بر شبکه معنایی پیچیده و عموماً پنهانی مبتنی است که گاه معانی عمیق و دقیق مستتر در آن، چندان در بادی امر رخ نمی نماید. به همین سبب، ابیات متعددی از دیوان وی، تنها با تأملات و بازخوانی های مکرر است که در معرض فهم و منصه ظهور قرار می گیرد. ازجمله این ابیات، این بیت مشهور است که «عشق دُردانه است و من غواص و دریا میکده/ سر فروبردم در آنجا تا کجا سر برکنم» (از غزل مشهورِ «من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم»)؛ بیتی که شارحان و حافظ شناسان به گواهی آثارشان، معنای آن را روشن و سرراست تلقی کرده اند. نویسنده جستار حاضر، علی رغم این تلقی عمومی، با تکیه بر بازخوانی دقیق تر و تأمل در شبکه معنایی پیچیده و به هم تافته اجزا و مفردات بیت، می کوشد در عین نقد تلقی مذکور، معنای مستنبط خود را از بیت با خوانندگان در میان نهد. تبارشناسی تعابیرِ شاعرانه و مفاهیم صوفیانه بیت مذکور، ارتباط مکتب عرفانی حافظ با اندیشه های احمد غزالی و کتاب سوانح او را نشان می دهد.
شناخت جوهر آب و نشانه های آن در سیرالعباد سنایی؛ پژوهشی در مفاهیم تمثیلی و نمادین صدف، سنگ پشت، نهنگ، ماهی و خرچنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴۵
45 - 72
حوزه های تخصصی:
سنایی غزنوی در مثنوی تمثیلی و حکمی سیرالعباد، شماری از جانوران دریایی را در معنای تمثیلی و رمزی به کار برده است. این جانوران بر اساس تقسیم بندی حکیمان بر ارکان و طبایع دلالت دارند. هر یک از ارکان دلالت بر طبعی دارد و هر طبع ، گذشته از فوایدش، ذمایمی در نفس انسان ایجاد می کند. سنایی در توصیف گوهر آب و گوهر هوا در مثنوی سیرالعباد، ذمایم نفسانی برآمده از طبایع را در قالب جانوران دریایی مجسم نموده است. او، صدف، سنگ پشت ، ماهی، نهنگ و خرچنگ را در مفاهیمی رمزی به کار برده است. شماری از این جانوران به شکل موجودات وهمی و ترکیبی ظاهر می شوند. اجزای این موجودات و همچنین ترکیب کلی آنها دلالت بر مفاهیم خاص حکمی دارد که تنها با مراجعه به منابع کهن قابل درک است. در این مقاله قصد داریم از این مفاهیم رمز گشایی کنیم. به دنبال روشن کردن این مفاهیم رمزی، بعضی کاستی های شرح موجود سیرالعباد را باز خواهیم نمود.
خواستن توانستن نیست؛ تأملی درباب بهانه جویی مرغان منطق الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلب (خواستن) نخستین مرحله (مقام) در سیر و سلوک (سفر مرغان به سوی سیمرغ) است. در منطق الطیر مسائل مربوط به این مقام بسیار مفصل تر از مقامات دیگر آمده است. در این مرحله مرغان به ضرورت یافتن سیمرغ و رسیدن به او اقرار و اصرار دارند. پرسش های اصلی مقاله عبارت است از: چرا مرغان با وجود این اقرار، در مقام عمل بهانه می آورند و به سفر تن نمی دهند؟ چرا با اینکه زیستن بدون سیمرغ را موجب بی نظمی (بی معنایی) در زندگی می دانند و گویی از وضع موجود خود ناراضی اند، هنگام آغاز سفر بهانه می آورند و از وضع موجود ابراز رضایت دارند و به داشته خود بسنده می کنند؟ با توجه به اینکه مرغان نماینده سالکان جویای حق و حقیقت (مردم مشتاق رسیدن به آمال و آرمان های خویش) هستند، این بهانه ها چه دلایل و انگیزه هایی می تواند داشته باشد؟ برای پاسخ به این پرسش ها به مبانی نظری مربوط به نسبت علم و عمل و خواستن و توانستن (داشتن یا رسیدن) اشاره می شود؛ سپس به نقش عواطف و به ویژه همّت (به معنی بلندنظری، عزم و اراده جدی و توجه کامل قلبی به هدف) در تحقق خواسته ها پرداخته خواهد شد. با توجه به متن داستان، مسائلی مانند نقصان آگاهی، ترس، خودخواهی و انواع دلبستگی، از موانع رسیدن به مقصد نهایی (سیمرغ) مطرح شده است؛ اما در نظر عطار، نقصان در همّت (بی همّتی) که با تکرار کلمه «بس» بر زبان مرغان بیان می شود و نقش موتیف دارد، در این مرحله باعث اصلی عذر و بهانه مرغان بوده است.
تحلیل و بررسی محتوایی«طوفان هفتگی» فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمد فرخی یزدی به جز سرایش اشعار سیاسی و انتشار روزنامه انتقادی طوفان، برای نشر فعالیت های ادبی، ترویج شعر و گسترش زبان و ادب فارسی و رواج آثار ادبی اروپایی مجله «طوفان هفتگی» را به مدت دو سال منتشر می کند. در این جستار با بازخوانی 41 شماره موجود طوفان هفتگی به شیوه توصیفی، تحلیلی و ارزیابی کمّی به معرفی و بررسی انگیزه های انتشار، ساختار صوری، اهمّیت و کیفیت، محتوا و نویسندگان و شاعران این مجله پرداخته می شود. این مجله ادبی به دلیل جایگاه والای مسئولان، انتشار مقالات سودمند ادبی، هنری و تاریخی و کیفیت و تنوع مطالب ادبی ایران و جهان از همکاری نویسندگان و شاعران مشهوری همچون: ملک الشعرای بهار، عبدالحسین هژیر، اسماعیل یکانی، سید احمد کسروی، سید عبدالرحیم خلخالی، علی جواهرالکلام، مهدی بهرامی، عمیدی، رسام ارژنگی، ابوالقاسم سحاب و ... بهره می برد. از میان نویسندگان و شاعران خارجی، بیشتر از ترجمه آثار تولستوی، حسین دانش و رضا توفیق بیک و ویکتور هوگو استفاده شده است. طوفان در دوره دوم انتشار به دلیل سیاست های دوره رضاشاهی شیوه ملایم تری را در پیش می گیرد و بیشتر به مطالب اجتماعی، اقتصادی و ادبی توجه می کند و ضمن تأکید بر عناصر هویت ایرانی و سنت های ادبی به شیوه متعادل به نواندیشی نیز روی می آ ورد. از این رو، به دلیل ضرورت نوگرایی و با درک موقعیت زمانه بیشتر از متون نثر و ادبیات داستانی در ترجمه های آثار غربی بهره می برد.
ابیاتی نویافته از رشیدالدین وطواط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۰
21 - 46
حوزه های تخصصی:
دیوان رشیدالدین وطواط به اهتمام سعید نفیسی در سال 1339 تصحیح و منتشر شده است. از آن تاریخ تا امروز هیچ تصحیح دیگری از دیوان اشعار این شاعر صورت نگرفته و این دیوان یگانه مرجع در دسترس محققان و علاقه مندان به شعر وطواط است. دسترسی نداشتن سعید نفیسی به تعداد زیادی از نسخه های دیوان رشیدالدین وطواط و جنگ ها و سفینه های کهن سبب ایجاد کاستی هایی در دیوان چاپی این شاعر شده است. از کاستی های دیوان شاعر که تاکنون مغفول مانده می توان به افتادن شماری از ابیات از خلال قصاید، ترکیب بندها، ترجیع بندها، قطعات، غزلیات و در مواردی ساقط شدن کل شعر و یا ابیات پراکنده منسوب به این شاعر از دیوان او اشاره کرد. تاکنون پژوهش هایی که در ارتباط با دیوان رشید وطواط صورت گرفته بیشتر متوجه خطاهای واژگانی و لزوم تصحیح مجدد دیوان وی بوده است، اما تحقیقی مجزا در باب اشعار نویافته شاعر با توجه به نسخ و سفینه های متضمن اشعار او صورت نگرفته است. در این پژوهش 75 بیت فوت شده از دیوان وطواط با تکیه بر هفده نسخه خطی و چهار سفینه کهن معرفی و دلایل انتساب آن اشعار به وی بررسی شده است.
معرفی شمس رضی و اسودی، شخصیت هایی ناشناس در کتاب دقایق الشعر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۰
47 - 62
حوزه های تخصصی:
در کتاب دقایق الشّعر از دو شخصیّت ذکری به میان آمده و از هریک از آنان یک رباعی نقل شده است. تقریباً نام و نشانی از این دو تن در آثار دیگر وجود ندارد. این پژوهش با هدف یافتن اطّلاعاتی درباره این دو، سامان یافت. برای این منظور افزون بر تأمّل بر دو رباعی باقی مانده، تذکره ها و جنگ ها و منابع دیگر کاویده شد و حسب ضرورت متن های معتبر تاریخی مربوط به دوره سلجوقیان بررسی شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که شمس رضی در میانه سال های 588 تا 607 ه.ق، در نواحی بخارا، دهلی، مکران، سیستان و اسفزار رفت و آمد داشته و مدّتی را در دربار وزیر ممال ک غ ور و فیروزکوه و امیر اسفزا سپری کرده است. شمس رضی فرزند سعید رضی الدّین ابوسعید، مستوفی نیک نام دوره سلجوقیان و برادر عزیزالدّین، مستوفی و وزیر آن دوران بوده است. آنچه از شعر شمس به جا مانده، دو بیت در قالب یک رباعی در هجو «اسودی» و مطلع قصیده ای است که در ستایش ابوبکر جامجی سروده است. اسودی شخصیّت دیگری است که در سده های ششم و هفتم هجری می زیسته و از تنها رباعیِ باقی مانده از وی، برمی آید که احتمالاً هجوسرایی بوده که مهاجاتی میان او و شمس رضی وجود داشته است و یک رباعی از او در هجو همین شمس رضی از راه کتاب دقایق الشّعر به دست ما رسیده و از همین راه، رباعی هجوآمیزی که شمس رضی علیه او سروده نیز محفوظ مانده است.
دموکراسی ادبی در آواز های مالدورور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
325 - 350
حوزه های تخصصی:
به باور ژاک رانسی یر، فیلسوف هم روزگار فرانسوی، دموکراسی ادبی در سده نوزدهم و به ویژه در پیوند با ژانر رمان به وجود آمده است. این جستار می کوشد تا با تکیه بر تعریفی که برخی فیلسوفان معاصر از دموکراسی می دهند، این انگاره را در آوازهای مالدورور، یکی از متن های شاعرانه نیمه دوم سده نوزدهم بررسی کند. پژوهش حاضر نشان می دهد این متن تاج قدرت را از سر چه انگاره هایی پایین می کشد، چه انگاره هایی را در کانون توجه قرار می دهد، و پیامد چنین اقدامی چه خواهد بود. در حقیقت، این متن می تواند نمونه بارزی از یک متن ادبی دموکراتیک به شمار رود چه با گستراندن انگاره هایی چون برابری، آزادی و گفتگو به قدرت بسیاری از انگاره های ادبیات اقلیت «نخبه» پایان می دهد و طرح ادبیاتی نو را درمی اندازد. این متن هرگونه مرزبندی میان ژانرهای ادبی، از یک سو، و ادبیات خواص و ادبیات عوام، از سوی دیگر، را از میان برمی دارد و خوانشی فعالانه از خواننده خود می طلبد.
تبلور سرشت یادآورانه ی مکان معمارانه در اثر پروست: تأملی در مفهوم مکان در معماری و مواجهه ی پروست با آن در رمان در جستجوی زمان از دست رفته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
405 - 430
حوزه های تخصصی:
اتخاذ رویکردی چندوجهی در مواجهه با شاهکاری ادبی یا هنری، می تواند زوایای متعدد و گسترده تری از آن را بر ما مکشوف نماید. این چندوجهی بودن که ماهیت خودِ دیسیپلین معماری نیز هست، این امکان را فراهم می آورد تا بتوانیم در فضای مشترک میان معماری و حوزه های مرتبط با آن غور نماییم؛ که البته یکی از مهم ترینِ این حوزه ها ادبیات است. یک اثر ادبی بدون درکی معمارانه و مکان مند به سختی قابل فهم است و در مقابل، خلق یک اثر معمارانه ی ماندگار و برجسته بدون التفات به این پیوند عمیق و درونی با معانی ژرف مندرج در آثار ادبی به سختی قابل تصور است. در این نوشتار قصد داریم تا از رهگذر مطالعه ی مفهوم مقوله ی مکان از منظری معمارانه، تضمنات آن را در رمان در جستجوی زمان از دست رفته ، یافته و نحوه ی برخورد مارسل پروست با آن را به بحث بگذاریم. این تأمل در کنار بحث از حافظه و خاطره می تواند راه گشای معماران در جهت خلق مکانی اصیل تر و حاوی معانی ژرف تر باشد.
تبیین نظریه اشارات نسبی در رمان سرزمین خوشحالی اثر رابرت الن جیمیسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
460 - 479
حوزه های تخصصی:
جریان ادبیات معاصر کمابیش از وصف اضطراب و تشویش در زندگی امروزی به سوی شناخت دوباره و رویارویی با آن در حرکت است. نوشتار حاضر نشان می دهد که جیمیسون در کولاژ داستانی سرزمین خوشحالی چنین هدفی را منظور کرده؛ لذا اختلاط سبکی و بی نظمی روایی رمان وی صرفاً انعکاسی آشنا از ناآرامی های فردی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی نیست، بلکه همزمان ترسیم الگویی برای زیستن علیرغم «فقدان» حاصل از این کشمکش ها است. روایت رمان که با تنیدن مسائل دنیوی و معنوی و همچنین شخصی و همگانی در قالب های نوشتاری متعدد شکل گرفته، سرانجام با دعوت دیگران به کنکاش خلاقانه در هزارتوی داستان ها معنا پیدا می کند. اینکه در سرزمین خوشحالی مشخصه های ادبی همراه با درگیری های فردی و اجتماعی مطرح می گردد، اما پیش از ترسیم مضمون واگذار می شوند، نظریه «اشارات نسبی» فلیکس گتاری را القا می کند. بنابراین، تحلیل روایات رمان نشان می دهد جیمیسون مواجهه با «فقدان» را در «کثرت» قصه های ناتمام و همچنین تجلی «رهایی» را در نگاشتن، تشریح و جمع آوری آنها ممکن می پندارد.
تأملی در کلمات الشعرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلمات الشعرا، تذکره شاعران فارسی زبان هند در عهد نورالدین جهانگیر تا اورنگ زیب بابری، تألیف محمد افضل متخلص به سرخوش، شاعر و نویسنده سده های ۱۱-۱۲ق، است. این کتاب اولین بار در سال ۱۹۴۲م در لاهور، سپس در سال ۱۹۵۱م در مدراس و آخرین بار در سال ۱۳۸۹ به تصحیح علی رضا قزوه در تهران منتشر شده است. قزوه در تصحیح کلمات الشعرا از دو چاپ قبلی و سه دستنویس آن بهره برده است. نگارندگان در این مقاله چاپ های پیشین این کتاب را با تصحیح قزوه مقابله کرده اند و به این نتیجه رسیده اند که چاپ قزوه از برخی جهات نسبت به آن ها برتر است، اما کاستی ها و ایرادات نسبتاً چشمگیری هم در آن مشاهده می شود که شماری از آن ها از جنبه های ذیل بررسی شده اند: صورت های نادرست (کلمات یا عبارات مغلوط)، نسخه بدل ها (گزارش ناقص، برتری بر متن، همسانی با متن، ناهماهنگی با متن)، و اشکالات کلّی و روش شناختی (تفاوت ضبط ها در مقدمه مصحح، جابه جایی و آمیختگی بخش ها، تکرار، نداشتن تعلیقات و ناقص بودن نمایه ها).
تحلیل ظرفیت های پویانمایی (انیمیشنی) حکایت «اسب آبنوس» هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر هنر پویانمایی (انیمیشن) به صنعتی بسیار درآمدزا تبدیل شده که با جادوی خود مخاطبان بسیاری را به خود جلب کرده است. اقتباس از متون ادبی یکی از راهکارهای سینما و انیمیشن برای تهیه ی فیلمی جذاب است. یکی از مهم ترین این متون «هزار و یک شب» است که تطور و گسترش آن در ایران، هند، جهان عرب و غرب، این اثر را برای مخاطبان بسیاری قابل توجه کرده است. در این مقاله نویسنده می کوشد با توجه به وجه خیال انگیزی و فانتزی حکایت «اسب آبنوس» که یکی از مهم ترین لازمه های انیمیشن است، با انطباق این حکایت با ساختار فیلم نامه پویانمایی (انیمیشنی) به روش توصیفی- تحلیلی، عناصری که به انیمیشنی شدن حکایت «اسب آبنوس» هزار و یک شب کمک می کند را شرح دهد و با تأکید بر ظرفیت هایی چون فانتزی، بهره گیری از ساختار سه پرده نمایشی ارسطویی، بررسی عناصر مهمی چون گره افکنی، بحران، اوج و گره گشایی؛ کشمکش های عمل محور و تعلیق ساز؛ شخصیت پردازی اصولی بر مبنای گفت وگو و عمل و صحنه ها و موقعیت های جذاب مناسب برای فضای پویانمایی، قابلیت های این حکایت را به مخاطبان، به ویژه فیلم سازان و هنرمندان پویانما نشان دهد.
نگاهی دیگر به مثنوی دولرانی خضرخان امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثنوی بزمی تاریخی دولرانی خضرخان روایتگر عشق شاهزاده خضرخان، پسر سلطان علاءالدین محمد خلجی، و دیولدی، دختر راجه گجرات، است. این منظومه از آثار دهه پایانی عمر امیرخسرو دهلوی است که بخش نخست آن را به درخواست شاهزاده خلجی در سال 715 ق. سرود؛ در فاصله میان سال های 720 و 721 ق. تکمله ای مشتمل بر 319 بیت بدان افزود و در آن به ماجرای قتل خضرخان و برادرانش پرداخت. این منظومه که از برجسته ترین آثار امیرخسرو است، بیش از هر اثر دیگری چهره واقعی او و اندیشه هایش را به ما نشان می دهد. شروع منظومه در زمان حیات علاءالدین خلجی و پایان آن در زمانه ای است که دیگر نه خضرخان زنده است و نه سلسله خلجیان وجود دارد. زبان شاعر در این مثنوی پخته، ساده و دلنشین و بدون محافظه کاری های مرسوم است. بسیاری ترکیبات بدیع و تصویرسازی های ساده و در عین حال ماهرانه، سرعنوان های خسروانه و پیروی از سنت ده نامه نویسی به شیوه ای تازه تأمل برانگیز است. هیچ یک از مثنوی های تاریخی خسرو به اندازه منظومه دولرانی، نام های خاص ندارد؛ این اثر دربردارنده اطلاعات فراوان تاریخی، فرهنگی، سیاسی، جغرافیایی، اجتماعی، ازجمله تاریخ پادشاهان هند، روش حکمرانی خلجیان، مناسبات درباری، انتخاب ولیعهد، کیفیت جهیز عروس، اسامی افراد، اماکن، جایگاه ها و مقام های درباری و دیوانی، و مانند آن است و تنها اثر امیرخسرو است که نسخه ای متعلق به زمان حیات شاعر دارد که با شماره 178 در کتابخانه ارگ جمهوری افغانستان نگهداری می شود. از دیگر ویژگی های منظومه روشن کردن زوایای تازه ای از زندگی و اندیشه های شاعر، همچنین ذکر نام فرزندش، عین الدین مبارک و ماجرای رهایی شاعر از دست مغول است.
تأثیر افق معناییِ مترجم بر متن مقصد در پرتو نظریه زیبایی شناسی دریافت؛ مطالعه موردی سه ترجمه از رمان «موسم الهجره الی الشمال»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه زیبایی شناسی یکی از نظریه های مطرح شده در حوزه نقد ادبی است که تحت تأثیر مکتب پدیدارشناسی توسط پیروان مکتب کنستانس آلمان به وجود آمد. از آنجا که این نظریه، کانون توجه خود را بر خواننده و دریافت او از اثر متمرکز کرده درپی آن است که تعدد افق ها در روند دریافت را براساس استراتژی های مترجمان و تأویل های آن ها در خوانش متن مورد بررسی قرار دهد. رمان «موسم الهجره إلی الشمال» اثر الطیب صالح نویسنده سودانی از برترین رمان های قرن بیستم به شمار می رود و از جایگاه ادبی بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد مقابله ای و با هدف تبیین عدم قطعیت معنا و فعال بودن مترجم به عنوان خواننده در خوانش متن سامان یافته، خوانش های معنایی متعدد رمان یادشده را در پرتو نظریه زیبایی شناسی دریافت در سه سطح واژه، ساختار و عبارت در سه ترجمه دیویس (عربی- انگلیسی)، غبرائی (انگلیسی- فارسی) و عامری (عربی- فارسی) مورد بررسی قرار داده و به تبیین چگونگی پذیرش متن به اعتبار تثبیت جایگاه هنری اثر در افق های مختلف و غنای آن از مترجمی به مترجم دیگر پرداخته است. برآیند پژوهش نشان داد مترجمی که در واکنش به فضاهای سفید و خلأها، متن را به شکلی طبیعی تأویل و به روزرسانی کند و متناسب با قواعد زبان مقصد، خوانشی صریح ارائه دهد، می تواند بر زیبایی شناسی متن مقصد فائق آید. بر این اساس غبرائی به عنوان خواننده توانسته با پر کردن خلأها متناسب با روح یک فرهنگ از خوانشی ساده به دریافتی منتقدانه گذر کند. مشارکت وی در فرآیند خواندن با تکیه بر افق معنایی خود، هم باعث حفظ زیبایی متن مبدأ شده و هم بر مؤلفه های زیبایی شناختی متن مقصد افزوده است.
تحلیل بن مایه های اساطیری در آثار سه گانه ابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره و نقش آن در تشکیل بنیان فکری جوامع بشری و ارتباط آن با هنر و ادبیات بر کسی پوشیده نیست. ادبیات از عوامل حیات ملت ها و جاودانگی آن هاست. بازتاب این اسطوره ها و باورهای کهن اقوام در آثار نویسندگان و شاعران دیده می شود. ابوتراب خسروی از نویسندگان معاصر ایرانی است که علاقه مندی او به اسطوره ها و متون مقدس و ادبیات عرفانی و مضامین اساطیری و عرفانی در آثار سه گانه اش به وضوح دیده می شود. آثار خسروی از مضامین سورﺋﺎﻝ با مختصّات رمان پسامدرن برخوردار است. مفاهیمی مثل هستی، کلمه و کتابت، جاودانگی، مرگ، عشق، انسان شناسی موضوعات پایه ای تألیفات اوست. این پژوهش با هدف تحلیل بن مایه های اساطیری، سه رمان ابوتراب خسروی؛ یعنی «اسفار کاتبان»، «رود راوی» و «ملکان عذاب»، را مورد بررسی قرار می دهد. شیوه کار توصیفی-تحلیلی است و نتایج نشان می دهد که ابوتراب خسروی با رویکرد انسان شناسی از دو منبع اسطوره و عرفان، رمان هایش را خلق می کند. وی با استفاده از بن مایه های اساطیر دوران ابتدایی و ادبیات عرفانی و اساطیر دینی، آثار سه گانه اش را با رویکرد شرح روایت تکوین عالم و شناخت ماهیت انسان و شیطان آفریده است. اهداف و آرمان های او در راستای تعالی بخشی و جاودانگی انسان است؛ پرتاب انسان به زمان بی زمانی و روزگار مقدس نخستین و فراسوی تاریخ است.
توصیف و تصویر سیمای معشوق در «جوانی ها»ی بیژن الهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بیژن الهی از زمره شاعران «شعر دیگر» است که در مجموعه «جوانی ها» علی رغم زبانی تغزلی و توجه به عنصر عاطفه، به لایه زیبایی شناسی و عنصر بلاغی شعر نیز توجه داشته است. در «جوانی ها» این درهم تنیدگی دو عنصر عاطفه و بلاغت به توصیف رخسار معشوق و ویژگی ها و حالات او نیز سرایت کرده است. چهره معشوق در «جوانی ها» حسی است و نوع عشق در اشعار او تنانه است. الهی از زبانی تغزلی از نوعی شعر سپید بهره می گیرد که بیشترین نزدیکی را به طبیعت نثر دارد. در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، چهره معشوق؛ از جمله: چشم، پوست چهره معشوق، پیشانی و پلک، پیکر و قلب معشوق، ویژگی ها، کنش ها و واکنش ها، حالات و رفتارهای معشوق از جمله دوست داشتن، عشق دوسویه عاشق و معشوق، وصال و چگونگی بیان این حالات در زبانی تغزلی و ادبی بررسی و تحلیل می شود، همچنین تشبیه معشوق به پدیده های دیگر و تصاویر بلاغی مرتبط با چهره، پیکر و ویژگی های معشوق تبیین می گردد تا بر اساس تصاویر خیالی و حسی، جنبه زیبایی شناسی چهره معشوق، نوع رفتار، کنش و واکنش ها و ویژگی های معشوق عیان تر و آشکارتر شود. در این پژوهش ضمن بیان توصیفاتی که شاعر از معشوق دارد، به بیان لایه های زیبا یی شناسی و عناصر بلاغی حاصل از این توصیفات می پردازیم.