فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
عشق و محبّت از مضامین مشترک بسیاری از آثار عرفانی در ادبیات فارسی است. از این رو، در مقایسه محتوایی آثاری که صبغه عرفانی دارند می توان با بررسی این موضوعات مشترک، به شناخت بهتری از دیدگاه صوفیان در آن موضوع دست یافت. امام محمد غزالی و برادرش احمد، از چهره های نامدار در حوزه تصوف به شمار می روند. این مقاله با شیوه تحلیلی- توصیفی تلاش می کند تا مفهوم عشق و محبّت را از منظر این دو شخصیت با تأکید بر دو اثر احیاء علوم الدین محمد غزالی و سوانح العشاق احمد غزالی بررسی نموده و به این پرسش پاسخ دهد که ماهیت و کارکرد عشق و محبّت در دیدگاه امام محمد و احمد غزالی چیست. این نتیجه به دست آمد که نگاه و نگرش امام محمد غزالی نسبت به این مضمون، نگاهی دین مدار و معطوف به مذهب است. حال آنکه آنچه از سوانح احمد غزالی می توان استنباط کرد این است که دیدگاه وی نزدیکی و قرابت بیشتری با دیدگاه عارفان دارد.
سیمای حلاج و بایزید در آینه مقالات شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به شخصیت شگفت انگیز شمس تبریزی و جایگاهی که در عرفان اسلامی دارد، آشنایی با افکار و دیدگاه های او از جهات مختلف حائز اهمیت است. یکی از مواردی که در مقالات شمس برای پژوهندگان تعجب برانگیز است نگاه نقادانه و تعریض گونه او به عارفان بزرگی نظیر بایزید بسطامی و حسین منصور حلاج است. حال با توجه به انتقادها و تعریض های شمس به این عارفان که هر دو جزو اسطوره های عرفانی به حساب می آیند،در این جستار کوشیده ایم تا با بررسی و تحلیل شخصیت این دو در مقالات شمس دلیل این تعریض ها و انتقادها را روشن سازیم و به روش تحلیل محتوا و شیوه کتابخانه ای سیمای بایزید و منصور حلاج را در آینه مقالات شمس به تصویربکشیم. نتایج تحقیق نشان می دهد که شمس نظر مثبتی به عارفان شطح گو نظیر منصورحلاج و بایزید بسطامی نداشته است، جالب این است که معمولاً نام این دو در مقالات شمس با هم ذکر می شود و نقد شمس به آنها بیشتر ناظر به شطحیات آنهاست، زیرا در مواردی که شمس از بایزید بدون در نظر گرفتن شطحیات او صحبت می کند وی را در مقام عارفی بزرگ و گاه صاحب کرامت که به او الهام می شده است می ستاید.
بلاغت قرآن در مخزن الاسرار نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
حکیم نظامی گنجوی (595- 535 ه . ق) از شاعران سده ششم هجری در حوزه جغرافیایی اران، سرزمین کردهای روادی و شدادی است. او آغازگر خمسه ای بود که پس از او به وفور مورد تقلید شاعران در سده های مختلف قرار گرفته است. زبان او از نظر بلاغی، بسیار سخته و سنجیده است و همین امر او را در شمار بزرگترین شاعران ادب پارسی قرار داده است. او از نظر هنری بیشتر به جانب استعاره گراییده است و می توان گفت که کاربرد استعاره در پنج گنج او از ویژگیهای بارز سبکی به شمار می رود. همین امر باعث شده که پژوهشگران از جوانب دیگر بلاغی شعر او غفلت کنند. نگارنده در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به بازتاب قرآن در آرایه های بدیعی منظومه مخزن الاسرار پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که نظامی در این زمینه نیز به وفور از ظرافتهای ادبی استفاده کرده است. به ویژه به شکل سحرآمیزی آیه های قرآن را با آرایه های ادبی چنان پیوند داده که کشف آن آیات در لابه لای ابیات، دقت بسیاری بالایی را می طلبد.
مدرنیسم و نوشتار زنانه (بررسی هویت زن در رمان مدرنیستی «شازده احتجاب» اثر هوشنگ گلشیری)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات معاصر، «زبان و نوشتار زنانه» و «مدرنیسم» معانی مرتبطی دارند. قاعده گریزی، ذهنیت مبنایی، تک گویی های درونی و وضعیت روا ن رنجورانه زبان، به منزله ویژگی های نوشتار زنانه مطرح می شوند که عناصر و تمهیدات داستان های مدرن هم هستند. مدرنیسم در ادبیات را می توان پی آمدِ گرایش به دموکراسی و چندصدایی ای دانست که در قرن بیستم، زمانه گسست از سنت ها و فروپاشی قراردادها، به مسائل جدی بشر مبدل شده بود. نظریه نوشتار زنانه هم الگوی پیشنهادی کسانی بود که در تلاش بودند تا با نحوگریزی و گسیختگی در زبان، ساختارهای شکل گرفته مقوّ ِمِ مردسالاری را برهم زنند. بنابراین هر دو مجال می دهند به وجود چندصدایی، تکثرگرایی و دموکراسی. کوشش این پژوهش بر این است تا نظری نو بر رمان شازده احتجاب بیفکند و جزئیات داستانی تازه ای در آن بیابد، به طوری که ابتدا با تبیین عناصر رمان مذکور، مدرنیستی بودنِ ماهیت آن توجیه گردد و سپس با تحلیل شخصیت پردازیِ زنان داستان، افعال آن ها مورد کاوش قرار گیرد تا میزان استقلال مندی یا تحت سیطره بودگی شان، سنتی یا مدرن بودنشان، در نسبت با ساختار مدرن داستان، مورد بررسی قرار گیرد. نتیجه حاصل از پژوهش نشان داد که گلشیری در این رمان با استفاده از شیوه های مدرن داستان پردازی، انسجامی متناسب با ویژگی های مدرنِ شخصیت زن کنش مند و سلطه ناپذیر داستان خود آفریده است. تمهیدات داستانی او خواننده را به خوانشی همسو با مختصات نوشتار زنانه راه می برند که در آن مرد از سالاریِ محتوم در متن عزل می گردد و بستری مناسب فراهم می آید برای شخصیت زنی همچون فخرالنسا تا با هویت قائم به ذات و کنش های قاعده گریز و آزادی طلبانه خود، سیطره تبعیض و قیمومیت را به چالش بگیرند.
جستاری در کارکرد نمادین رنگ و انواع دلالت های آن در شعر کودک و نوجوان دهه ی شصت تا هشتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنگ ها ورای ظاهر خود، مفاهیم گوناگونی دارند و تکیه گاه افکار و احساسات نمادین به شمار می آیند. نماد، مخاطب را به درنگ بر معنای شعر وا می دارد و لذت مشارکت در خلق معنای متن را فراهم می کند. این مقاله به بررسی اشعار کودک و نوجوان از چشم انداز نماد رنگ و توجه به این امر که کدام رنگ ها در شعر کودک و نوجوان در موقعیت نمادین قرار دارند و چه مفاهیمی را القا می کنند، پرداخته است. پس از انتخاب نُه شاعر کودک و نوجوان، از میان 134 مجموعه شعری که دسترسی به آن ها ممکن شده است، تنها در 32 مجموعه، رنگ هایی با ویژگی نمادین مشاهده شده است. این مقاله، به روش توصیفی تحلیلی، ضمن بیان فراوانی هرکدام از رنگ های نمادین در شعر شاعران منتخب و همچنین بیان بسامد آن ها در هرکدام از گروه های سنی (ب، ج، د و ه)، دلالت های هر رنگ را در اشعار مدّنظر، بررسی و با شعر کهن و معاصر مقایسه کرده و میزان تازگی یا تداول آن ها را نشان می دهد. نتایج این بررسی نشان می دهد که رنگ های سیاه، سفید، سبز و سرخ در شعر کودک و نوجوان بیش از رنگ های دیگر، ویژگی نمادین یافته اند؛ سیاه برای بیان ظلمت فقر، گمراهی، ظلم و خفقان به کار رفته است. سفید، پاکی و معصومیت، امید و آگاهی را القا می کند و سبز، رنگ طبیعت، امید، امنیت و بیانگر مفاهیم مذهبی است. رنگ سرخ نیز با مفهوم شهید و شهادت، زیبایی، عشق، شرم و گاه تشویش گره خورده است. بیشتر نمادهای رنگ در این حوزه، نمادهای مرسوم شعر فارسی اند. از میان شاعران منتخب نیز بیوک ملکی، جعفر ابراهیمی، مصطفی رحمان دوست و قیصر امین پور، از نمادهای رنگ بیش از بقیه شاعران بهره گرفته اند.
تحلیل ترامتنیّت حکایت های برگزیده اسرارنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های شناخت دقیق متون، بررسی تعامل بین آن ها است و ترامتنیّت یکی از رویکردهای خوانش متن است که به روشی نظام مند، روابط بین متون را نشان می دهد. بیشتر حکایت های اسرارنامه ، ریشه در آثار پیش از آن دارد ولی شیوه تغییر و بازتولید آن بسیار سنجیده و هدف مند بوده است. در این پژوهش به روش تحلیلی- تطبیقی بر اساس نظریه ترامتنیّت ژرار ژنت، به بررسی میزان و چگونگی ارتباط اسرارنامه با زیرمتن های آن پرداخته ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد که بهره گیری عطّار از زیرمتن ها به شکل ارتباط بینامتنی از نوع صریح و ضمنی و به منظور اعتباربخشی به روایت و تأیید مطلب صورت گرفته است. بیش ترین نوع رابطه ترامتنی اسرارنامه با زیرمتن های آن، از نوع زبرمتنی و از نوع همان گونگی و تراگونگی به روش گشتار کمّی و کاربردی است . فرایندهایی چون گشتار انگیزه، گشتار ارزش، گشتار کیفی، فزون سازی، انبساط، برش و تلخیص متن سبب تغییر گفتمان حکایات، برجسته کردن مطلب، افزودن عناصر داستانی و خارج کردن متن از حالت گزارشی به گونه روایی، ارزش کاهی یا ارزش گذاری شخصیّت های حکایات و متناسب کردن اهداف در روایت عطّار شده است. فرامتنیّت در اسرارنامه از نوع تفسیری است و در تبیین دیدگاه های عرفانی عطّار، بسط بن مایه و نمادین کردن حکایاتی که در مآخذ اسرارنامه به صورت سطحی و تک معنا نقل شده اند، موثّر بوده است.
رستم، پهلوانی از «عصر شکارگری» (فرضیه ای نو درباب خاست گاه اسطوره رستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر شکارگری که تا ده هزارسال پیش رواج داشته و در دوره پارینه سنگی واقع بوده است، یکی از مهم ترین و شاخص ترین اعصار بشر به شمار می آید که در آن، مردم به گردآوری غذا و شکارِ حیوانات مشغول بوده و هنوز با زرع و کشت آشنایی نداشتند. در این دوره، مردانی دلیر زندگی می کردند که با اتّکا به نیروی بدنی در نبردی دائمی با حیوانات و شرایط سختِ معاش به سر می بردند. عصر شکارگری، چهره های پهلوانیِ مخصوص به خود را داشته است که بعدها با ظهور ادوار تاریخی جدیدتر و با گذر ایام این چهره ها تا حدودی تغییر شکل داده و در این ادوار هضم شده اند؛ البته این سخن بدین معنی نیست که این چهره های پهلوانی به طور کامل از میان رفته اند، بل که نشانه ها و رگه های آنان را با توجه به سبک زندگی، نوع پوشش، دین و عاداتِ رفتاری شان می توان در اساطیر و حماسه های پهلوانی اخیر مشاهده کرد. نگارنده این جستار بر این باور است که احتمالاً رستم دستان -پهلوان حماسه های پارسی- با توجه به خُلق و خوی شکارگریش، و نیز پلنگینه پوشی و گُرزوری و ارتباط و سخن گفتنش با برخی حیوانات و پرستش خورشید و انجام اعمال شمنی توسط پدرش زال که همگی رفتارهایی مربوط به دوران شکارگری است، پهلوانی از عصر شکار است که توانسته پس از گذر از فراز و فرودهای ادوار تاریخی چهره کهنِ خود را در حماسه های اسطوره ای پارسی تا حدّی حفظ کند.
شگرف خرد در سروده های ویلیام کارلوس ویلیامز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سروده های ویلیام کارلوس ویلیامز به دلیل تصویرسازی زیبا و کارآمد و نیز ایجاز آن مشهور است. دستاورد شعری ویلیامز تنها در طول چند مصرع، چیزی شبیه به معجزه است. پیوند نزدیکی که این شاعر با جهان پیرامونش بنیان می گذارد، در حالی که به نظر می رسد اهمیت چندانی نداشته باشد، فضایی از امر شگرف را بر شعرهای او حاکم می کند؛ هرچند این احساس شگفتی و حیرت در شعرهای ویلیامز از موضوعاتی مجلل، خارق العاده، و بی کران سرچشمه نمی گیرد. ویلیامز به آشناترین، عادی ترین و ساده ترین لحظات زندگی روزانه، رنگ و بویی متعالی می بخشد. یافتن ویژگی های شگرف در عادی ترین مسائل و اشیاء زندگی مفهومی است که «شِگرفِ خُرد» نامیده می شود. این پژوهش با ترسیم نظریه های موجود پیرامون مفهوم امر «شگرف» (امر والا) و همچنین تعالی گرایی رمانتیک و ژانر هایکو می کوشد تا چگونگی این تعالی، شگفت انگیزی، و شگرف سازی سروده های ویلیامز را بررسی کند. در این راستا به نظریات ادموند برک و امانوئل کانت و نیز نظریه های متاخر درباره امر شگرف اشاره خواهد شد و در کنار آنها از نظریه های ویلیامز نیز بهره خواهیم گرفت.
تحلیل جریان شناسانه مقاله های علمی مرتبط با نقد کهن الگویی در ژانر حماسه (از دهه بیست تا پایان دهه نود شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
236-181
حوزه های تخصصی:
نقد کهن الگویی از رویکردهایی است که در چند دهه اخیر در نگارش مقالات علمی گسترش چشمگیری یافته است. این نقد در مطالعات ادبی کاربرد بسیار دارد و به نوعی با ادبیات درهم تنیده است. در این مقاله که برگرفته از طرحی پژوهشی است، با نگاهی جریان شناسانه به نقد کهن الگویی در ایران به شکل جریانی مطرح در نقد ادبی به بازشناسی و تحلیل آن در مقالات دانشگاهی مرتبط با ژانر حماسی پرداخته و گفتمان حاکم بر این نقد، مؤلفه های تکرارشونده و سیر تطور این مؤلفه ها در مقالات تحلیل شده است. جامعه آماری شامل پیشینه ای از مقالات و کتاب هایی درحوزه شاهنامه پژوهی است که از ابتدای قرن به تحریر درآمده و نیز مقالات علمی پژوهشی ای که از دهه هفتاد به بعد، با رویکرد نقد کهن الگویی، متون مربوط به ژانر حماسه را واکاوی کرده اند. در این پژوهش، افراد شاخص و اثرگذار در معرفی رویکرد نقد کهن الگویی، گفتمان های حاکم بر آن و سیر تطور تاریخی و موضوعی رویکرد مذکور در ژانر حماسه با روش توصیفی تحلیلی بررسی شده است. از حدود دهه چهل شمسی، مطالعات میان رشته ای با رویکرد نقد کهن الگویی مورد توجه قرار گرفت. در دهه شصت و هفتاد، غالب نویسندگان، به ویژه نویسندگانی که امروز در این عرصه شناخته شده اند، راهی تازه در مطالعات نقد کهن الگویی گشودند. از مشخصات بارز مقالات این دوره، غلبه تحلیل های محتوایی، خوانش های تطبیقی و کشف معناست. در دهه هشتاد و نود، حجم انبوهی از مقالات دانشگاهی تولید شد که گرچه در ساختار نظام مندتر است، آسیب های فراوانی نیز در نگارش و تحلیل های آن ها وجود دارد که به تفصیل در متن مقاله به آن پرداخته شده است.
تحلیل عینیت حق با خلق از منظر صور خیال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۳)
175-204
حوزه های تخصصی:
تحلیل عینیت حق با خلق از منظر صور خیال مجید فرحانی زاده* پژوهش حاضر به تحلیل عینیت حق با خلق، ازمنظر صور خیال در سروده های عارفانی چون عطار، عراقی، مولوی و جامی می پردازد. بنیان نظری پژوهش، کاربرد ابزارهای علم بیان است که آن ها را از حدّ ابزاری فقط زیباشناسانه به رویکردی برای شناخت، تعالی بخشیده است. این پژوهش که با روشی توصیفی- تحلیلی انجام شده، سعی دارد با تکیه بر دسته ای از ابزارهای صور خیال به کشف و شناخت زیست جهان شهودی برخی عارفان از عینیت حق در مظاهر هستی دست یابد. شایان ذکر است اهل عرفان باوجود تأکید برجنبه ی تنزیهی خداوند در مرتبه ی ذات، قائل بر جنبه های شهودی و عینی حق در مرتبه ی تجلّی و ظهورند؛ ازاین رو پژوهش حاضر نشان می دهد که تصاویر به دست آمده از تجلّی حق در توصیف های عارفان یادشده، دلالت بر عینیت حق در هیئت «انسان»، «پدیده و شیء»، و «عالم و موجودات هستی» دارد که با شگردهای صور خیال مانند تشبیه، استعاره و ثمثیل تفسیرپذیر شده اند. با توجه به وجه شبه های استخراج شده از انگاره های تشبیهی، استعاری و ثمثیلی می توان نتیجه گرفت شواهدی که در قالب انگاره های تشبیهی، استعاری به عینیت حق با انسان یا شیء دلالت دارند و نیز شواهدی که در قالب انگاره های تمثیلی بر عینیت حق با عالم دلالت دارند، دارای وجه شبه های تقریباً غیرهم گون و متفاوت هستند؛ اما شواهدی که در قالب انگاره های تشبیهی به عینیت حق با عالم دلالت دارند، دارای وجه شبه های یکسان اند. * دانش آموخته ی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری سبزوار farhanizadeh.majid@gmail.com تاریخ دریافت مقاله: 26/4/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 13/11/1400
تحلیل انتقادی گفتمان لالایی ها براساس نظریه فرکلاف با نگاه جنسیتی (مورد مطالعه: لالایی های یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۳
177 - 210
حوزه های تخصصی:
شناخت ایدئولوژی ها و جهان بینی های مؤلف، هدف تحلیل انتقادی گفتمان متون است که از تحلیل و بررسی سازمان های کلامی بالاتر از جمله، حاصل می شود. تحلیل انتقادی گفتمان رویکردهای مختلفی دارد که یکی از معروف ترین و کاربردی ترین آنها، رویکرد فرکلاف است. در این پژوهش، لالایی های مورد مطالعه را بر اساس رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف، بررسی کرده ایم. در سطح توصیف لالایی ها، ساختارهای گفتمان مدار و کاربردهای زبانی دارای بار ایدئولوژیک مورد مطالعه قرارگرفتند. در سطح تفسیر، به تحلیل بینامتنی و بافت موقعیت اعم از موقعیت های مذهبی، جغرافیایی و تاریخی و اجتماعی و فرهنگی پرداختیم. در این پژوهش، سطح تبیین لالایی ها دربرگیرنده تحلیل روابط قدرت و دو جنس و توزیع نابرابر آن و تأثیر هژمونی ایدئولوژیک در تفکّر زنان با نگاه انتقادی است. برآیند پژوهش نشان می دهد که تفکّر غالب جامعه، تفکّری زن ستیزانه است و بنابراین، زنان نیز نسبت به جنس مؤنث تفکّری مردانه دارند و هویتی سوای هویت مرد برای خود قائل نیستند. البته، سطح آگاهی زنان و فعالیت های اجتماعی آنان در عصر جدید، باعث شده تا در گفتمان لالایی های جدید، از زبان مادران جوان تر امروزی، دیگر شاهد چنین ایدئولوژیی نباشیم و زنان به حقوق، توانایی ها و منزلت اجتماعی خود بیشتر از پیش واقف هستند.
نقد و معرفی منابع ابیات عربی نامه های عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: نامه های عین القضات همدانی با توجه به زبان ساده و ساختار درس گونه آنها در راه یابی محققان و پژوهشگران به مسائل و مبادی عرفان همواره محل تأمل بوده است. عین القضات همدانی در این نامه ها از 204 بیت عربی، بدون شمارش ابیات تکراری، بهره برده است؛ به همین سبب، برای شناخت دقیق تر اندیشه او، بهتر است نام شاعران عربی و دیوان های مأنوس و محبوب وی که ابیات عربی بسیاری را از آنها انتخاب کرده و در نامه ها گنجانده است را شناخت. ابیات عربی مندرج در متن نامه ها در بسیاری اوقات با صورت اصلی آنها متفاوت است و گاهی نیز به صورتی نادرست در متن درج شده است. روش: نویسندگان مقاله درپی آن بوده اند تا با رجوع به متون اصلی عربی، سراینده اصلی ابیات و نیز ابیات تحریف و تصحیف شده را با ذکر صورت های متفاوتشان ذکر کنند. یافته ها و نتایج: عین القضات همدانی در میان متون عربی، به متون نقد و لغت علاقه خاص تری دارد و اطلاع و دانش وی از ادبیات عرب بیشتر به این شاخه و نیز به منابع آموزشی مدارس قدیم محصور بوده است. ابیات عربی که وی در نامه های خود گنجانده، در بیشتر لغت نامه ها و متون نقد برای مثال ذکر شده است و غیر از این، وی در میان شاعران عربی، در کنار متنبی و عمر بن ابی ربیعه، بیشتر به ایرانیان عربی سرا مثل ابیوردی و شاعران مخضرم و صدر اسلام توجه دارد.
تحلیل و صورت بندی رمانتیسم اجتماعی در شعر گل رخسار صفی آوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۴)
25 - 50
حوزه های تخصصی:
تحلیل و صورت بندی رمانتیسم اجتماعی در شعر گل رخسار صفی اوا ابراهیم خدایار * عاطفه هومان * * چکیده گل رخسار صفی اوا (تولد 1947م) یکی از برجسته ترین نمایندگان رمانتیسم اجتماعی معاصر تاجیک است. وی با پرداختن به دردهای مردم و یادآوری شکوه و عظمت کشورش، روحیه ی اعتراض را در هم وطنانش تقویت می کند. پرسش های اصلی پژوهش این است که چه عواملی در عطف توجه گل رخسار به رمانتیسم اجتماعی نقش داشته و مؤلفه های بازنمایی شده ی رمانتیسم اجتماعی در دیوان او کدام اند؟ کدام یک از این مؤلفه ها در اشعار شاعر نمود بارزتری دارد و در روند شکل گیری فردیتش نقش بیشتری ایفا کرده است؟ تحلیل اشعار شاعر براساس میراث بنیادهای نظری مکتب رمانتیسم و جریان رمانتیسم اجتماعی نشان داد که عوامل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حاکم بر تاجیکستان در دوران شوراها، در عطف توجه شاعر به رمانتیسم اجتماعی نقش داشته است. مؤلفه های بازنمایی شده ی رمانتیسم اجتماعی در شعر او مضامین ناسیونالیستی و وطنی، اعتراض به مسائل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، خودآگاهی، ارزش های اخلاقی، توجه به مسائل و مشکلات زنان، پرداختن به عقاید دینی، امید و آرمان گرایی و در پایان دعوت به مبارزه، آزادی خواهی و بیداری است. وضعیت اجتماعی- سیاسی و شکایت و انتقاد از آن، ضمن توجه به مفاهیم ناسیونالیستی در اشعار او نمود بارزتری دارد. شاعر در تمام اشعارش با پناه بردن به خاطرات قومی ملی حس نوستالژیک عمیقی در مخاطب خود نسبت به وطن با تمام ابعاد آن ایجاد می کند و با تمرکز بر این موضوع بر لزوم خودآگاهی و خودشناسی ملی به فردیت می رسد، به گونه ای که می توان او را «شاعر دردهای ملی» نامید. * دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس hesam_kh1@modares.ac.ir (نویسنده ی مسئول) ** دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس atefehhooman22@modares.ac.ir تاریخ دریافت مقاله : 9/3/1401 تاریخ پذیرش مقاله: 14/6 /1401
بررسی واژه ها و اصطلاحات نظامی فوت شده از فرهنگ های لغات براساس آداب الحرب و الشجاعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
89 - 111
حوزه های تخصصی:
با وجود نگارش فرهنگ های لغات متعدد در زبان فارسی، همچنان واژه ها و اصطلاحات فارسی زیادی هست که از دید فرهنگ نویسان مغفول مانده یا شکل هایی از آنها ثبت نشده است. اخیراً با مطالعه منابع مختلف فارسی و تهیه پیکره های غنی، تلاش هایی برای گردآوری و ثبت واژه های ازدست رفته صورت گرفته و تا حدودی جبران شده، ولی همچنان این مشکل به شکل مطلوب حل نشده است. کتاب آداب الحرب و الشجاعه یکی از آثار ارزشمند فارسی است که هم از نظر قدمت و هم از نظر دارا بودن واژه های عمومی و اصطلاحات تخصصی نظامی دارای اعتبار زیادی است که بسیاری از این واژه ها گردآوری و ثبت نشده و ثبت آنها از نظر فرهنگ نویسی اهمیت ویژه ای دارد. همچنین به دلیل تخصصی بودن این کتاب در حوزه نظامی، پژوهش در این موضوع از اهمیت شایانی برخوردار است، ولی به دلیل گستردگی اصطلاحات نظامی و ابعاد مختلف آن در این کتاب، پژوهش در همه این ابعاد کاری دشوار و زمانبر است؛ بنابراین در این پژوهش فقط واژه های نظامی مربوط به انواع پیکان و گرز که از فرهنگ های لغات فوت شده است، برای اولین بار بررسی و معرفی می شوند. روش کار مطالعه کتاب آداب الحرب و استخراج واژه های مورد بحث، سپس جستجوی آنها در فرهنگ های لغات معتبر فارسی است تا روشن شود که هیچ یک از آنها در این فرهنگ ها نیامده است. نتیجه این پژوهش حکایت از آن دارد که سیزده اصطلاح نظامی در این موضوع هست که تاکنون در هیچ فرهنگ لغتی ثبت نشده و در این پژوهش برای نخستین بار است که این واژه ها و اصطلاحات معرفی شده است.
نقد و بررسی مؤلفه های قالب بسندگی در ترجمه کاظم آل یاسین از رمان «قلب اللیل» براساس رویکردهای روسی شویتسر و رتسکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی به مطالعه زبان می پردازد و نظریه های مستحکم و زایایی را در باب چگونگی عملکرد زبان به دست می دهد و از آنجا که ترجمه فعالیتی زبانی محسوب می شود، منطقی است که تصور کنیم زبان شناسی می تواند در باب ترجمه، حرف هایی برای گفتن داشته باشد. یکی از فنون ارائه شده برای ترجمه، رویکرد روسی شویتسر و رتسکر است. این رویکرد دربر دارنده مؤلفه های قالب بسندگی یا تبدیل ترجمه ای است که شامل 4 عنصر عینی سازی، اشتقاق منطقی، ترجمه متضاد و جبران است. در این جستار با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی به نقد و بررسی مؤلفه های قالب بسندگی در نمونه های انتخابی از تمام ترجمه کاظم آل یاسین از رمان«قلب اللیل» براساس رویکردهای شویتسر و رتسکر پرداخته و در پایان بسامد پایبندی به این الگو در زبان مقصد در دو نمودار دایره ای و ستونی نمایش داده می شود. برآیند پژوهش نشان می دهد مترجم در اکثر مواقع ضمن رعایت اسلوب و مؤلفه های متن مبدأ و انتقال آن، ظرافت های زبانی و روش های بیانی متن مقصد را در اولویت قرار می دهد. از آنجایی که برگردان تمام جوانب متن اصلی، ساختار و پیام متن، کاری سخت و احیانا غیر ممکن است، از این رو، تلاش کاظم آل یاسین برای ارائه یک متن روان مبتنی مؤلفه های قالب بسندگی مناسب و قابل قبول به نظر می رسد.
نگاهی به مهم ترین مؤلفه های محتوایی اشعار آیینی پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی بر تمام عرصه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و به ویژه ادبی ایران، تأثیر بسیار عمیقی گذاشته است. ادبیات فارسی در دوره انقلاب اسلامی بیش از هر زمان دیگر، تحت تأثیر آموزه های اسلامی و به ویژه الگوهای مذهبی تشیع قرار گرفت. متأسفانه بُعد حماسی واقعه سترگ عاشورا، که از مهم ترین و اساسی ترین ابعاد آن به شمار می رود، در تاریخ شعر عاشورایی به ندرت انعکاس یافته است. رویکرد حماسی که حلقه مفقوده در طول تاریخ شعر آیینی و عاشورایی ادبیات فارسی به شمار می رفت، بعد از انقلاب اسلامی به یکباره احیا شد و پیام های عاشورا نیز در شعر عاشورایی انقلاب، در کانون توجه شاعران قرار گرفت و به رویکردی اساسی و پرکاربرد تبدیل شد و اکثر شاعران انقلاب، مضامین حماسی را به طور گسترده در اشعارشان به کار بردند. رویکرد حماسی در شعر عاشورایی و آیینی انقلاب، ویژگی ها و مختصات منحصربه فردی همچون پیروزی خون بر شمشیر، سازش ناپذیری در برابر ظالمان، استمرار عاشورا، نگاه حماسی به مرگ و ترجیح مرگ باعزت بر زندگی با ذلت و استقبال از مرگ سرخ و جز آن دارد. این مقاله به شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی دیوان شاعران معروف انقلاب اسلامی پرداخته است.
نقد نظریه استعاره مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لیکاف و جانسون، استعاره را ابزاری شناختی می دانند که بواسطه چیزی متعارف و تجربی، چیزی دیگر را می شناسیم. از نظر آنان استعاره در سراسر زندگی روزمره و نه تنها در زبان، که در اندیشه و عمل ما جاری است و نظام مفهومی معمول ما که در چارچوب آن می اندیشیم و عمل می کنیم، ماهیتی اساساً استعاری دارد. آنان مدّعی اند در نظریه های سنتی، به رابطه استعاره با تفکر توجّه نشده است؛ بلکه فقط به تعابیر زبانی استعاره ها در شعر و ادبیات توجه کرده اند و بین زبان روزمره و زبان ادبی تمایز نهاده اند. از این رو تعریف جدید را در تقابل با استعاره زبانی، استعاره مفهومی نامیدند که دارای ویژگیهای چون یک سویگی نگاشت و اصل تغییر ناپذیری است و به انواعی چون استعاره متعارف و نو و تصویری تقسیم می شود. در این مقاله، نظریه استعاره مفهومی و برخی از تناقضهای درونی آن را نقد کرده ایم که برخی از نتایج عبارتند از: شناخت و فهم استعاری نیست بلکه قیاسی است؛ استعاره مبتنی بر شباهت است و تغییر ناپذیری اصل معتبری نیست.
بازنمایی ترومای ناشی از جنگ و پیامدهای آن در رمان دیوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آغاز جنگ هشت ساله میان ایران و عراق، جنگ و پیامدهای آن با نمودهای مختلفی در رسانه های ایران و جهان و همچنین آثار بسیاری از نویسندگان بازتاب یافت؛ اما برخی از این آثار، به خصوص آن دسته که از سال های جنگ فاصله گرفته اند، همانند یک رسانه قوی عمل کرده و تعابیر متفاوت و مؤثرتری از این واقعیت اجتماعی ارائه داده اند؛ چرا که اگر زبان و روایت را یکی از قوی ترین ابزار ارتباطی قلمدادکنیم، ادبیات جنگ می تواند یکی از مهم ترین ابزار برای بازنمایی تأثیر فجایع سرکوب شده جنگ در اذهان جمعی باشد. رمان دیوار نوشته علیرضا غلامی را شاید بتوان در این دسته از آثار جای داد. دیوار یک داستان جنگ تمام عیار است؛ روایتی حاکی از نگاهی رئالیستی، غیرمتعارف و متفاوت به مسأله جنگ ایران و عراق که با آن چه در زمینه جنگ در جامعه جاری است، متفاوت و در تقابل است. در این جستار، دیوار با روش تحلیل کیفی- کمی و با توجه به آرای ترومای فردی فروید و ترومای جمعی جفری الکساندر بررسی شده است. مؤلفه های خشونت، ویرانی، فریاد، مرگ و دیسیپلین به ترتیب بیشترین نقش را در بروز تروما در شخصیت های دیوار داشته اند. تروما بنیان روابط این انسان ها را دگرگون کرده و هویتی برای آن ها باقی نگذاشته است؛ تا آن جا که هویت از دست رفته مردم در راوی ای بی نام و شهری بی نام انعکاس یافته است. پیامدهای عینی تروما در این داستان، در قالب شوک، اضطراب، سردی و بی عاطفگی، کرختی و انزوا، اختلال در رفتار کودکان، پرخاش، مرور خاطرات تلخ و نابودی ارتباطات انسانی نمود یافته است.
نقش عناصر مادینه در زندگی زرتشت بر اساس روایت زراتشت نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زراتشت نامه یکی از آثار قرن هفتم هجری است که به زندگی زرتشت و حوادث پیش و پس از تولد او می پردازد. در این منظومه، به توطئه های دشمنان زرتشت برای نابودی او در دوران کودکی و نقشی که مادرش در محافظت از وی دارد، اشاره می شود. نگارنده در این جستار بر آن است که با روش توصیفی تحلیلی به مطالعۀ نقش عناصر مادینه در زندگی زرتشت بر اساس روایت زراتشت نامه بپردازد. با اندک توجهی به این رویدادها درمی یابیم که علاوه بر مادر زرتشت، بسیاری از عناصر و حیوانات مادینه نیز در سرنوشت او، نقش حمایت گر و محافظ دارند. از جملۀ این موارد می توان به ماده گاو، مادیان، ماده گرگ، میش و نقش آب (گذر از آب و غوطه خوردن در رود وهدائیتی) اشاره کرد. نقش فعال مادر زرتشت و حیوانات و عناصر مادینه در مراقبت و حفظ زرتشت از خطرات، علاوه بر منظومۀ زراتشت نامه در بسیاری دیگر از آثار زرتشتی نیز تکرار شده که این موضوع می تواند در ارتباط با مفهوم نمادین این نیروهای مادینه با مفهوم برکت باشد. با توجه به این که اقوام هند و اروپایی، اقوامی پدرتبار و مردسالار هستند، نقش عناصر مادینه در سرنوشت زرتشت، می تواند بازمانده و یادگاری از عقاید ایرانیان قبل از ورود آریاییان به ایران باشد که این اقوام به گواهی تاریخ، اقوامی مادرتبار و زن سرور بوده اند. جایگاه فعال زن در این منظومه، نشان از باور فرهنگی عمیق و ریشه داری است که به هزاره های قبل از ورود آریاییان به ایران بازمی گردد.
تأثیر فلسفۀ خیامی بر تکوین شخصیت زوربای یونانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
99 - 116
حوزه های تخصصی:
خیام نیشابوری یکی از پرآوازه ترین شاعران حوزۀ زبان فارسی است که به شهرتی عالمگیر دست یافت و رباعیاتش به زبان های مختلف ترجمه شد. شمارگان بالای انتشار این اثر، باعث شد که شاعران و نویسندگان بسیاری در اقصی نقاط جهان، از فلسفۀ لذت گرایانه و اخلاقیات خاص او تأثیرپذیر شوند. یکی از این نویسندگان که تحت تأثیر فلسفۀ خیامی قرار گرفته، نیکوس کازانتزاکیس یونانی است. کازانتزاکیس در پروردن شخصیت رمان خود؛ یعنی زوربای یونانی ، به اندازه ای از فلسفه و اخلاقیات خیام تأثیر پذیرفته که گویی قهرمان رمان او، همان خیام نیشابوری است که در شمایل پیری جهاندیده و لذت گرا ظهور یافته است. پس از تطبیق اخلاقیات و تفکرات خیام و زوربای یونانی بر مبنای نقد تطبیقی آمریکایی، این نتیجه حاصل شد که مهم ترین اشتراکات فلسفی و شخصیتی آن دو از این قرار است: مرگ اندیشی، غنیمت شمردن دَم، سفارش به تساهل و خوش باشی، ستایش رقص و شراب و معشوق، ستیز با زهدفروشان ریاکار، حیرت و شکاکیّت، چند و چون در کار خالق هستی، مادّه گرایی، نفرت از نوع بشر و... .