فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۲۱ تا ۲٬۷۴۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال بیستم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
221 - 252
حوزه های تخصصی:
زبان رمزی و تأویل پذیر حافظ از لایه های زیرین و رویین شکل گرفته است که لایه های رویین را همگان می توانند بخوانند و بفهمند؛ اما درک و دریافت لایه های زیرین به اصول تأویل و رمزگشایی وابسته است. در هنر و زبان رندانه حافظ، توانایی هایی وجود دارد که ما را در شرح و بسط اصول هرمنوتیک که بر پایه چند گانگی معنایی استوار است، یاری می رساند. در این پژوهش، با روش توصیفی تحلیل محتوا، تلاش شده است تا نخست رویکرد های تأویلی برخی از شارحان دیوان حافظ بررسی و تبیین گردد و به دنبال آن، مطابقت یا عدم تناسب این رویکرد ها با علم هرمنوتیک و میزان و کیفیت تأویل پذیری، در شعر حافظ مورد تحلیل قرار گیرد. این تحقیق نشان می دهد اگر چه تکثّر معنایی و عدم قطعیت معنا و مطابقت ماهیت و کیفیت شعر حافظ با علم هرمنوتیک، غیر قابل انکار است اما عملاً برخی از تأویل های مطرح شده در خصوص غزل های حافظ، چندان مطابق با مبانی و بایسته های هرمنوتیک و افق انتظارات از متن و چهارچوب انتظارات خوانندگان نیست. این پژوهش در صدد پاسخ به این پرسش است که اشعار حافظ با چه زمینه هایی با نظریه های بزرگانی چون سوئدنبرگ، پل ریکور، گادامر، آیزر و هرش قابل نقد و بررسی است؟
تجلّی قرآن و حدیث در سعادت نامه شیخ محمود شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن، نوری است از نور النوّر به پیامبر گرامی اسلام به واسطه جبرییل امین نازل شده است. این کتاب آسمانی چارچوب و اساس دین اسلام را تشکیل می دهد، لذا نخستین کتاب و راهنمای اصلی مسلمین است. قرآن و حدیث پیامبر و ائمه اطهار، فرقان و جان مایه فرهنگ مسلمانان بوده و در زندگی آنان راه جُسته است. آثار ادبی و هنری و عرفانی مسلمانان با استناد به قرآن و احادیث نبوی، سندیت پیدا می کند. ادبیات و زبان فارسی نیز از آن بهره مند گردیده است. از جمله آثار ادبی و عرفانی، کتاب سعادت نامه شیخ الاسلام شیخ محمود شبستری، فقیه و عارف برجسته سده هشتم هجری را می توان نام برد. این منظومه دارای سه هزار بیت و هشت باب در قالب مثنوی و در وزن خفیف حدیقه الحقیقه سنائی سروده شده است که هر باب دارای فصل ها و حکایات و تمثیلات می باشد. این منظومه درباره معرفت ذات واجب الوجود و صفات و اسما و افعال خداوند است. این مقاله به روش (توصیفی- تحلیلی) می کوشد تا تاثیر بلاغی از شگرهای ادبی و اثرپذیری واژگانی را در بهره مندی از آیات قرآن و احادیث نشان دهد.
بازتاب الگوی اساطیری نبرد کیهانی در نمایش های سنتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه ثنویت و به تبع آن الگوی اساطیری پیکار کیهانی یکی از اصلی ترین درون مایه های دینی ایرانیان شمرده می شود که هم در محتوا و هم در ساختار اجرایی سنت های نمایشی ایران قابل مشاهده است. در این طرح اسطوره ای دو شخصیت با سرشتی متضاد یا هدفی متعارض با یکدیگر به جدال می پردازند و در نتیجه آن نوعی آفرینش همچون رهایی آب، رهایی از اسارت یا به طور کلی حرکت از آشوب به نظم و هم چنین باروری جهان اتفاق می افتد. ما در برخی سنت های نمایشی ایرانی شاهد بازتاب پیکار کیهانی هستیم، پیکاری که به شکلی نمادین واقعه ازلی اسطوره ای را به نمایش درمی آورد و از طریق این الگوی قابل تقلید، اشخاص، اشیا و مکان نمایش از خود فراتر رفته و هر جزء آن به تجلی امر مقدس بدل می شود. در این مقاله تلاش شده است تا با بهره گیری از ریشه های اساطیری و بررسی تجلی امر قدسی موجود در این گونه های نمایشی در چارچوب نظری تاریخ نگاری نوین میرچا الیاده، به نمایش های سنتی ازجمله «سخنوری»، «دئیشمه آشیق ها»، «پهلوان کچل» و نمایش های مرتبط با «میرنوروزی» نگاهی تحلیلی انداخته شود و مطالعه شود چگونه این الگو، و به طور اخص مسئله پیکار، در نمایش های سنتی بازنمایی شده و به مثابه نوعی ضرورت اعتقادی و زیستی در فرهنگ عامه موردتوجه واقع شده است.
نقد ترجمه ساخت اطلاعی نشان دار در رمان های نجیب محفوظ (مطالعه موردی: رمان های «الشحاذ» و «الطریق»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدول از چینش واژگانی معمول در هر زبانی، ساخت هایی با عنوان ساخت های اطلاعی نشان دار را رقم می زند. ساخت های نشان دار معانی کاربردشناختی و نقش ارتباطی در گفتمان دارند. از آنجایی که ترجمه کنشی ارتباطی است، اهتمام به این ساخت ها به منظور برقراری تعادل کاربردشناختی و ارتباطی میان گفتمان مبدأ و مقصد ضروری می نماید. در این پژوهش پس از بررسی مبانی نظری ساخت اطلاع و فرآیند مبتداسازی که جزء مهم ترین ساخت های اطلاعی نشان دار است به شیوه توصیفی- تحلیلی به هفت نمونه ترجمه فارسی از رمان های «الشحاذ» و «الطریق» از نجیب محفوظ، نویسنده سرشناس مصری و برنده جایزه نوبل ادبی 1988، پرداخته شده است. رمان «الشحاذ» را محمد دهقانی با عنوان «گدا» و رمان «الطریق» را محمدرضا مرعشی پور با عنوان «راه» به فارسی برگردان کرده است. در آثار نجیب محفوظ و ازجمله دو رمان یادشده عدول از چینش واژگانی معمول ساخت های اطلاعی نشان داری را رقم زده است که انتقال صحیح آن ها به همان صورت نشان دار به منظور بیان مقصود نویسنده ضروری می نماید. نتایج حاصل شده از این پژوهش نشان داده است که مترجمان اغلب با شم زبانی خود به ترجمه پرداخته و در نتیجه ساخت های نشان دار را به صورت بی نشان برگردان کرده اند. این امر سبب شده است بخشی از معنای مدنظر نویسنده بیان نشده و تعادل ارتباطی و نقشی میان دو گفتمان حاصل نشود.
بررسی دو استعاره کلی «راه» و «شاه» در تذکره الاولیاء و اسرارالتوحید بر اساس دیدگاه های هانس بلومنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
103 - 136
حوزه های تخصصی:
حقیقت به عنوان مهم ترین مفهوم عرفانی، برآیندی از درک انسان از نسبت خود با هستی و خالق هستی (حق) است. این مفاهیم کلی به شیوه نظری قابل بیان نیست، لذا وارد قلمرو استعاره می شود که تصویری حاصل از نسبت میان اجزای این کل است. موضوع این بررسی، مکانیزم تبدیل یک ایده به استعاره و توجه به کارکرد آن در تبیین دو موتیف مهم عرفان یعنی حقیقت و طریقت است. استعاره کلی در نظریات هانس بلومنبرگ با ایده ای خاستگاهی آغاز می شود. مفاهیم از عینیت به بُعد متافیزیکی منتقل می شوند و از طریق تکرار و ایجاد ارتباط میان اجزای مفهوم استعاره کلی شکل می گیرد و به بداهت می رسد. توجه به این نکته در بررسی سیر تطوّر این دو مفهوم از ایده خاستگاهی تضاد میان عالم امر و عالم خلق و «راه» میان این دو تا تبدیل شدن به استعاره و ساخت اصطلاحات و تأثیر آنها بر شکل گیری استعاره های عرفانی حائز اهمیت است. در مقاله حاضر خوشه واژگانی استعاره های راه و شاه، بافت معنایی که این دو استعاره در آن شکل گرفته اند و به تبع آن، اجزائی که هریک به طور جداگانه قابل ارجاع به استعاره اصلی هستند مورد بررسی قرار گرفته است. در گام بعدی ارائه مدلی از مفهوم حقیقت براساس دو سویه مهم آن در عرفان یعنی حق و سیر الی الحق از طریق بیان نسبت میان این دو مورد توجه است که در ارائه این ساختار، از روش بلومنبرگ در استعاره شناسی نور استفاده شده است. اهمیت بداهت استعاره های کلی در تبیین مفاهیم عرفانی، واکاوی مفهوم «سیر» و اجزاءِ آن در حکایات تمثیلی عرفانی و استعاره ها در این متون، بررسی تغییرات یک مفهوم از طریق توجه به تاریخچه استعاره و نگاه مجدد و تشریح مفاهیم و استعاره هایی مانند ریاضت که به موجب تکرار، در ساحت لغوی تثبیت شده اند از دیگر موضوعات مورد بحث در این مقاله است.
روایت خرد محور و قدرت محور بازپیوند قهرمان در قصّه های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به خوانش کهن الگویی قصّه های ایرانی و بررسی فرآیند فردیّت و چگونگی رخدادهای شکل دهنده به این فرآیند پرداخته است. پرسش این است که؛ در طی فرآیند فردیّت، روند پیوند قهرمان با آنیما و آنیموس چگونه است؟ با تحلیل محتوای متن قصّه های ایرانی ابتدا نمود کهن الگوها را یافتیم و سپس دو مرحله ای بودن فرآیند فردیّت آشکارشد که دوگونه تحقّق خردمحور و قدرت محور داشت. یافته ها نشان می دهند؛ من (قهرمان) یا بخش آگاه و دیگر اجزای ناخودآگاه روان چون؛ آنیما، آنیموس، پیرخرد و سایه، پیوندهای پیچیده ای دارند. سایه همجنس قهرمان و جزء ناشناخته، سرکوب شده و چالش آفرین روان است. رخدادهای پروسه فردیّت بر بنیاد چالش آفرینی های سایه برای قهرمان رخ می دهد و قصّه ها هم با ساختار دو بخشی و گاه قصّه درقصّه و همانند فرآیند فردیّت هم دو مرحله پیوند و بازپیوند دارند که در جستار پیشِرو به آن پرداختیم. افزون بر آن، دو روایت زنانه و مردانه از روند تحقق فردیّت داریم؛ در روایت خردمحور زنانه؛ قهرمان با راهنمایی و یاریگری پیرخرد و تکیه بر خردورزی بر سایه پیروز می شود و به آنیموس می پیوندد و اغلب پس از شکست سایه، او را می بخشد و می پذیرد. در روایت قدرت محور مردانه؛ قهرمان همچنان از راهنمایی و یاریگری پیرخرد برخوردار است، ولی با تکیه بر قدرت و جنگیدن رویاروی بر سایه غلبه می کند و اغلب سایه را می کُشد و گاه می راند.
بررسی رمان جای خالی سلوچ بر اساس نظریه داغ ننگ اروینگ گافمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر رمان جای خالی سلوچ (1358) از دولت آبادی(1319) را در چارچوب نظریه داغ ننگ گافمن(1963( بررسی می کند. نظریه گافمن، روابط میان افراد در زندگی روزانه را تحلیل می کند. رمان خالی خالی سلوچ، روایت زندگی زن روستایی به نام «مِرگان» در روستای دور افتاده «زمینج» است که می کوشد پس از ناپدید شدن ناگهانی شوهرش، خانواده را حفظ کند، در این راستا خود و فرزندانش متحمل انواع آزار جسمی، جنسی، سرخوردگی روحی و عاطفی، تحقیر، خیانت و بی وفایی می شوند. مقاله سعی دارد تا با روش توصیفی -تحلیلی به این پرسش بنیادین پاسخ دهد که کدام مضمون و درونمایه نظریه داغ ننگ گافمن در رمان جای خالی سلوچ نمود بیشتری دارد؟ براساس نتایج تحقیق، مهم ترین داغ ننگ و برچسب زنی ها در رمان جالی خالی سلوچ، بی هویتی، ناامنی و انزجار است. داغ بی اعتباری، احساس شومی سرنوشت، ناامنی وعقده حقارت و به تبع آن بر انگیختگی حس کین توزی و انتقام است که بیش از هر چیز دیگر مرگان را در بر می گیرد. مرگان و دیگر زنان داستان، اشخاصی رنجور، پریشان و سرگشته، ناامید، مضطرب و افسرده هستند که گرفتار چنبره سرنوشت اند. دولت آبادی به روایت زندگی این افراد می پردازد که احساس بی هویتی و سرگشتگی می کنند.
نظریه سیاسی استبداد منوّر در ادبیات پس از مشروطه (از 1285 ه. ش تا 1310ه.ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر چند که نظام مشروطه، با هدف جبران عقب ماندگی، اصلاح امور و پیشرفت و اعتلای کشور در سطح جهانی، در سال 1285 ه.ش. استقرار یافت، اما دیری نپایید که با شکست مواجه شد و کشور را در هرج و مرج، آشوب سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بی سابقه ای فرو برد. در این شرایط بود که روشنفکران ایرانی تنها راه برون رفت از بحران های پی در پی را در روی کار آمدن «دولت مقتدر ملی/ استبداد منور» دیدند. آنان از طرح این اندیشه دو هدف را دنبال می کردند: نخست آنکه با روی کار آمدن دولت مقتدر، ایران بتواند شکوه گذشته خود را باز یابد؛ دوم آنکه در سایه دولت مقتدر، اصلاحات اساسی در جهت تجدد و پیشرفت کشور صورت گیرد و جایگاه آن در جهان اعتلا یابد. در این مقاله، نگارنده بر آن بوده است تا با کندوکاو در ادبیات آن روزگار، گرایش برخی از شاعران و نویسندگان ایرانی را به استبداد منور/ دولت مقتدر ملی با هدف بازگرداندن ایران به شکوه باستانی خود و نیل به تجدد نشان دهد. آنچه از این پژوهش حاصل شد آن بود که گرایش به استبداد منور به چهار صورت در ادبیات این دوره نمود یافته است: 1. ابراز نگرانی از نابسامانی های پس از مشروطه. 2. انتقاد از تحقق نیافتن شعارها و اهداف مشروطه خواهان. 3. آرزوی برآمدن حکومت مقتدر برای سامان دادن به امور کشور. 4. ناسیونالیسم.
بررسی ویژگی سبکی «تأکید» در روزنامه های خاطرات ناصرالدین شاه قاجار و شناخت گوشه ای از شخصیت او بر این اساس همراه با نقدی بر تصحیحات غیرتخصصی از آثار وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله برای نخستین بار با رویکرد زبانی، ادبی و سبکی و با روش (توصیفی– تحلیلی – آماری) مسأله «تأکید» و انواع آن را به عنوان یکی از ویژگی های سبکی مهم و پربسامد در روزنامه های خاطرات ناصرالدین شاه قاجار بررسی کرده ایم؛ به این منظور ابتدا در قالب نموداری مهم ترین روش های تأکید در کلام را در دو بخش صرف و نحو با استفاده از مهم ترین آرای محققان و نیز اجتهاد شخصی، نشان داده ایم و بعد مهم ترین شیوه های تأکید را در این یادداشت ها بررسی کرده ایم. با تحلیل داده های به دست آمده وجه تازه ای را از شخصیت ناصرالدین شاه نشان داده ایم و در نهایت با انتخاب مثال های تصادفی از اصل نسخ و مقابله با تصحیحات انجام شده از این آثار نشان داده ایم بدخوانی ها، بدفهمی ها و حذف های بی توضیحی که مصححان در این تصحیحات انجام داده اند سبب شده است که نتوان برای تحقیقات ادبی و زبانی به این تصحیحات اعتماد و استناد کرد.
بررسی حوزه های مبدأ و مقصد استعاره های آثار سوررئال از منظر زبانشناسی شناختی بر پایه نظریات کوچش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۳
233 - 284
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی استعاره های رمان های سبک سوررئالیست از منظر زبانشناسی شناختی است. محقق در این پژوهش در پی دستیابی پاسخ به این پرسش ها است که بیشترین فراوانی حوزه های مبدأ و مقصد استعاره های آثار سوررئال، در کدام یک از حوزه های رایج کوچش است؟ و همچنین به لحاظ عینی و انتزاعی بودن حوزه های مبدأ و مقصد، استعاره های آثار سوررئال به چه صورت هستند؟ رمان هایی که در این پژوهش انتخاب شدند، 6 رمان سوررئال از نویسندگان و نقاط مختلف دنیا بودند. در این پژوهش، صد صفحه ابتدایی این 6 رمان، موردمطالعه قرار گرفت. استعاره ها استخراج و در بافت متن موردبررسی قرار گرفت و در جدولی حوزه مبدأ و مقصد این استعاره ها بر اساس حوزه های مبدأ و مقصد کوچش مشخص شد؛ و درنهایت عینی و انتزاعی بودن حوزه های مبدأ و مقصد مشخص شد. نتایجی که به دست آمد حاکی از این مطلب است که حوزه های مبدأ و مقصد، هر دو بیشتر عینی هستند گرچه حوزه های انتزاعی نیز در این میان به چشم می خورد. بیشترین فراوانی در حوزه مبدأ مربوط به انسان و ماشین ابزار و در حوزه مقصد مربوط به انسان و طبیعت است؛ و این حاکی از اهمیت نقش انسان در این سبک نوشتاری علیرغم سوررئال بودن آن هاست.
تفاوت شعر طبیعی با شعر درباره طبیعت وخوانش مانیفست شعر سبز
منبع:
پژوهش های نوین ادبی (شیرین و شکر) سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
79 - 100
حوزه های تخصصی:
در درازنای تاریخ ادبیات ایران چه در اشعار شعرای سنت گرا از رودکی، فردوسی، منوچهر دامغانی و... گرفته تا شهریار و پروین و بهار و چه در آثار شاعران نوگرا مانند نیما یوشیج، شاملو، اخوان ثالث، فروغ و... طبیعت با تمام جلوه های رنگ رنگش جایگاهی خاص داشته اما این بدان معنا نیست که ما این اشعار را برخلاف آن چه تا کنون گفته شده؛ شعر طبیعی بدانیم. شعر طبیعی یا شعر سبز یکی از ژانرهای مکتب ادبی اصالت کلمه و از ابداعات آرش آذرپیک بنیان گذار و تئوریسین مکتب فلسفی-ادبی عریانیسم است. زمین سوژگی، جان مایه و بنیان روایتِ هستی شناسیکِ سبزاندیشان و سبزنگاران و شعر سبز نخستین سیستم زیست نگرانه به راستی طبیعی تاریخ ادبیات جهان است و برآیندِ این فلسفه چیزی نیست جز رهایش اندیشه های بشری از تمام سنت های غیرطبیعی و استایل های زیستیِ انسان بنیاد که بازگشت انسان به چرخه زیست طبیعیِ خویش به عنوان یکی از فرزندان زمین و هم زیستیِ زمین محورانه با تمام هستی مندان این سیاره سبز است که در آن همه و همه از ساحت ابژگی به درآمده و در نگرگاه فراسوژه گرایانه اصالت زمین بدون هیچ تفضیل یا تبیینِ انسانی مبدل به دگرسوژه هایی برای درک زندگی طبیعی می شوند. در این مقاله که به روش پژوهشی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای انجام شده به تفکیک و تحلیل این دو نوع شعر و بازنمود هر کدام در اشعار و متون معاصر پرداخته و نتیجه به دست آمده نشان می دهد شعر موسوم به شعر طبیعی خارج از فلسف و ادبیات سبز، شعر درباره طبیعت بوده و نمی توان عنوانی جز شعر طبیعت گرا به آن اطلاق کرد و شعر طبیعی همان شعر سبز است.
بررسی تطبیقی «شعر زبان» و «شعر دال»
منبع:
پژوهش های نوین ادبی (شیرین و شکر) سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
101 - 124
حوزه های تخصصی:
نظریه شعر «زبانیت» منتسب به رضا براهنی است که او را در جریان شعر پیش رو به شهرت رسانید. شعر زبان دارای نوآوری و هنجارگریزی است. براهنی با تأثیر گرفتن از مکتب غرب و زبان شناسی «دریدا» مدلول را نفی می کند و شعرهایش دریک بازی زبانی، بدون ارجاع بیرونی در یک جهان متن- زبان زیست می کند. بازی زبانی، جابه جایی کلمات و یک سری متون فاقد معنا، وقایعی بود که دراین جهان متن- زبان رخ داد اما شعر دال که یکی از ژانرهای ادبی مکتب اصالت کلمه است بنا بر تئوری «انسان-کلمه» تا کلمه زنده است؛ انسان زنده است و تا انسان زنده است هیچ ساحت هنری از کلمه منسوخ نخواهد شد. هرچه در انسان مکشوف شده پیشاپیش در کلمه وجود و حضور داشته و هر چه در کلمه مکشوف است؛ پیشاپیش در انسان وجود و حضور داشته و این دو سازنده و خالقِ توأمان یک دیگرند. لذا در شعر دال کلمه-کاراکتر می باشد و در متن نقش آفرینی می کند. شعر دال کلمه-کاراکتر می باشد. کلمه جان دارد؛ بازیگر است و ایفای نقش می کند. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای انجام گرفته؛ برآنیم «شعر زبان» رضا براهنی و «شعر دال» یکی از ژانرهای ادبی مکتب اصالت کلمه را از منظر خاستگاه اندیشگانی و ویژگی ها و تفاوت های آنها بررسی کنیم.
از فمینیسم تا فرافمینیسم در نگرگاه مکتب فراساختارگرایی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی (شیرین و شکر) سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
231 - 252
حوزه های تخصصی:
فمینیسم نیم نگاهی است ماهیت گرا که جنسیت را مقدم بر وجود می داند. فرافمینیسم نگاهی است که وجود انسانی را مقدم بر تمام نگره های جنسیت گرایانه می داند اما جنسیت را نیز تحقیر و تصغیر و انکار نمی کند. یعنی فرافمینیسم نگرگاهی زنانه نگر انسان گرایانه دارد. در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای صورت گرفته به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که فرافمینیسم چیست و چه ارتباطی با نگرش زبان شناسی فراساختارگرا دارد؟ با بررسی انجام شده مشخص شد فرافمینیسم سیستمی است بر بنیان خودآگاه ها و ناخودآگاه های جمعی-فردی هفت گانه مکانشی، زمانشی، زبانشی، ژنتیک نژادی، فرهنگی-اندیشه گانی، خودآگاه و ناخودآگاه های جمعی-فردی رسانه ای و خودآگاه ها و ناخودآگاه های روانی-جنسیتی و همچنین فرافمینیسم شاخه ای از مکتب فلسفی-زبان شناسی فراساختارگرا است و همان گونه که کلمه را فراتر از تمام ساختارهای متنی و دستوری می داند؛ وجود انسانی را نیز فراتر از تمام ساختارهای نژادی، روان-جنسیتی، مکانی، زمانی، زبانی می داند.
بازنمایی عدم قطعیت در رمان دیلمزاد اثر محمّد رودگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴۵
241 - 259
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم زندگی بشر امروز و به تبع آن یکی از مهم ترین مختصّات پسامدرنیسم، عدم قطعیت است. نفوذ این اصل به حوزه ادبیّات و تأثیرپذیری رمان از آن سبب جذّابیت هرچه بیشتر رمان های مدرن و پست مدرن برای خواننده و مشارکت هرچه بیشتر خواننده در خوانش رمان شده است. رمان «دیلمزاد» اثر محمّد رودگر یکی از رمان های برگزیده دفاع مقدّس است که در آن از عوامل گوناگونی برای ایجاد تشکیک و عدم قطعیت بهره گرفته شده است و ساخت مایه اصلی آن را عدم قطعیت تشکیل می دهد. در جستار حاضر، جلوه های متفاوت عدم قطعیت در رمان «دیلمزاد» با روش توصیفی تحلیلی بررسی و از این رهگذر تمهیدات نویسنده برای ایجاد عدم قطعیت و قراردادن خواننده در مرز باور و ناباوری تحلیل شده است. یافته های تحقیق حکایت از آن دارد که در این رمان، عدم قطعیت در سطوح زبانی، روایت، شخصیّت پردازی، زاویه دید و زمان و مکان داستان نمود یافته و از این میان، در سطح زبانی رمان از برجستگی خاصّی برخوردار است. همچنین نویسنده با داستانی کردن واقعیت و آمیختن خیال و واقعیت به همراه بی توجّهی به رابطه علّت و معلولی در داستان، بر تشکیک مخاطب و عدم قطعیت داستان افزوده است.
فراخوانی شخصیت های شاهنامه به رمانِ به هادس خوش آمدید؛ کنشی در جهت تضعیف گفتمان دهه هشتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴۵
261 - 281
حوزه های تخصصی:
رمان یکی از گونه های رایج ادبی معاصر است که می تواند پیوند مستقیمی با بافت سیاسی-اجتماعی هر جامعه داشته باشد. به وجود آمدن زیرگونه رمان اسطوره ای در دهه های اخیر، این پیوند را مستحکم تر کرده است؛ زیرا حماسه ها و اسطوره ها با قابلیت های فراوان خود، به خوبی می توانند نویسنده را در انعکاس بافت فرامتن و بیان موضع موافق یا مخالفش نسبت به آن، یاری رسانند. ازاین رو، رمان نویسان نیز آنها را با رویکردهایی متفاوت و گاه متضاد نسبت به بافت فرامتن به کار می گیرند. در این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش هستیم که بلقیس سلیمانی به عنوان یکی از نویسندگان این نوع از رمان، چرا و چگونه شخصیت های شاهنامه را به رمان به هادس خوش آمدید، فراخوانده است؟ برای پاسخ به این پرسش، ابتدا به بررسی بافت سیاسی-اجتماعی زمان نگارش این رمان (دهه هشتاد شمسی) پرداخته ایم. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و از منظر جامعه شناسی سیاسی، موضع موافق یا مخالف نویسنده را نسبت به بافت فرامتن خود روشن ساخته ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد که سلیمانی با فراخوانی کنشگر فعال و هنجارشکن رودابه شاهنامه به رمان خود و منفعل کردن او دربرابر هنجارهای حاکم بر جامعه مردسالار و نمایش پیامدهای منفی این نوع هنجارها برای رودابه به عنوان نماینده زنان، سعی دارد گفتمان مردسالاری را از طریق ایجاد تداعی تضاد میان کنش های رودابه پیش متن و رودابه بیش متن، بازنمایی و تضعیف کند.
تحلیل بن مایه ها ی اسطوره ای حماسه گوراوغلی ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۸
203 - 230
حوزه های تخصصی:
حماسه گوراوغلی ترکمن از جمله آثاری است که ردّ پای اساطیر کهن در آن وجود دارد. از آنجا که آثار حماسی، پیوندی ناگسستنی با اساطیر دارند، واکاوی درون مایه های اساطیری در این اثر، دور از ذهن نیست. اساطیر در بطن و متن حماسه قرار دارند و این امر ناشی از باور و فرهنگ یک قوم به آیینی ویژه است. در این مقاله بن مایه های اساطیری در حماسه گوراوغلی ترکمن با روش توصیفی تحلیلی بررسی می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که بازتاب بن مایه های اساطیری کهن از جمله اسطوره تولد عجیب پهلوان (از گور بیرون آمدن)، راهنما یا پیر دانا، نبرد با اژدها (اژدهاکشی)، فیل اوژنی، گذر از آب به همراه اسب، اسب دریایی گوراوغلی (قیرآت)، وجود پریان و جادو در این حماسه چشم گیر است.
تحلیل پیکره بندی ساختاری شعر «وسوسه» منوچهر آتشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار اصل سازمان دهنده ای به شمار میرود که عناصر بنیادینِ متن، در نهایت بر اساس آن تفسیر می شوند؛ بدین ترتیب، منتقدان ادبی همواره بدان توجه کرده اند. بر اساس چنین دیدگاهی، ساختار متن ادبی از متن غیرادبی متمایز شده است. با این همه، به نظر می رسد علی رغم پژوهش هایی که معطوف به ساخت گرایی بوده و اهمیت ساختار کلی شعر در آفرینش اثر ادبی را روشن ساخته است، پژوهش نظام مندی که به تعامل دیالکتیک مولفه ها و ساختار کلی اثر بپردازد، در دست نیست. از این رو در جستار پیش رو کوشیده شده است، با رویکردی تحلیلی توصیفی ضمن استخراج روابط متنوع موجود در بین مولفه های یک ساختار، مبانی نظری پیکره بندی شعر را مطرح کرده و ساختار کلی اثر را از این چشم انداز بررسی کنیم. به همین سبب، با تکیه بر قواعدی مانند توازن تصویری، توازن نحوی، تقابل های دوگانه و انسجام غیرساختاری به خوانش ساخت گرایانه شعر «وسوسه» منوچهر آتشی می پردازیم و عواملی که منتهی به پیکره بندی ویژه ای در ساختار کلی آن شده است را روشن می کنیم. در این پژوهش روشن می شود که شاعر علی رغم آنکه میان هم عصران خود مغفول واقع شده است، با ابداعات فراوانی که با شیوه ی پیکره بندی در زبان شعری خود به کار می گیرد، ساخت ویژه و محکمی را ایجاد می کند که به موجب آن از بسیاری شاعران هم عصر خود متمایز می شود.
حس آمیزی در شعر محمود درویش و قهّار عاصی مورد پژوهشی مجموعه شعری «لا تعتذر عمّا فعلت» و « ازآتش از ابریشم»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۲۶
93 - 123
حوزه های تخصصی:
حس آمیزی یکی از شیوه های بلاغی و هنری است که شاعر با استفاده از آن دامنه خیال پردازی خویش را گسترش داده و منجر به آفرینش تصاویری زیبا و تأثیرگذار می شود. این آرایه هنری به-خاطر بالا بردن سطح لذت ادبی از راه جلب توجه خواننده و انتقال دقیق حس درونی به مخاطب از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی حس آمیز دو مجموعه شعری «لا تعتذر اما فعلت» محمود درویش و «از آتش از ابریشم» قهّار عاصی بر اساس روش توصیفی–تحلیلی و با استفاده از آمارهای دقیق از اشعار دو شاعر پرداخته است. بررسی ها نشان می دهد که استفاده از این آرایه هنری در شعر شاعران بسامد بالایی دارد، به گونه ای که می توان آن را یکی از ویژگی های سبکی شعر آنان برشمرد. با آنهم نکات اختلافی در نحوه استفاده از حس آمیزی در شعر هردو شاعر موجود است؛ اما پیوند میان کاربرد این آرایه هنری با محتوا، اندیشه و احساسات شاعرانه، مسأله بوده که همواره در اشعار آنان رعایت شده است.
سبک شناسی و تنوع زبانی در داستان های سیمین دانشور و بزرگ علوی از منظر زبان شناسی نقش گرای هالیدی
منبع:
شفای دل سال پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰
17 - 38
حوزه های تخصصی:
تحلیل و بررسی متون ادبی بر مبنای اصول و نظریه های مکاتب زبان شناسی، یکی از مهم ترین رویکردهای نقد و تحلیل آثار ادبی در دهه های اخیر بوده است، به ویژه زمانی که بحث مقایسه داستان های زنان و مردان باشد، توجّه به ساختارهای زبانی آثار آن ها، می تواند تفاوت های زبان زنانه و مردانه را مشخص کند و نیز ضعف و قوت آثار را نمایان کند. یکی از نظریه های مهم زبان شناسی که با معیار آن، می توان به چنین مطالعه ای پرداخت، نظریه نقش گرایی مایکل هالیدی است. در این مقاله _ که به روش تحلیلی توصیفی انجام شده است بنابر نظریه نقش گرایی هالیدی به بررسی ساختار و کارکرد زبان و دستور زبان در داستان های دو نویسنده بزرگ، سیمین دانشور و بزرگ علوی پرداخته شده است. از جمله یافته های اصلی مقاله این است که در سبک نویسندگی سووشون و به طورکلی نویسندگان زن، وجود برخی ویژگی های خاص در کاربرد گروه های فعلی و اسمی دیده می شود که در سبک نویسندگان مرد نیست و به عنوان نمونه نمودهای التزامی در سووشون بسامد بیشتری دارد.
خلاقیت ادبی در هشت کتاب سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلاقیت ادبی بازتاب توان بالقوه آفرینش گرانه شاعر در خلق مفاهیم نو می باشد. بر همین اساس هدف از این پژوهش، نشان دادن روند خلاقیت ادبی با بهره گیری از ترفندها و شگردهای زبانی و مفهوم سازی های نوین در اشعار سهراب سپهری با تکیه بر هشت کتاب می باشد. داده های مورد نظر، با بهره گیری از منابع دست اول و دوم در محیط کتابخانه گردآوری گردیده است. سپس با تکیه بر اهداف و ابعاد مورد نظر جستار حاضر، داده های مورد نظر به روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر بیانگر آن است که بخش عمده ای از خلاقیت ادبی در معناسازی و تصویرآفرینی با الهام از نگاه تازه و ذن بودیسم بوده است.از سویی دیگر شاعر در روند شگردهای های زبانی و خلاقیت های معنایی حاصل از آن به تجربیات زندگی شخصی خود که با دو مورد فوق الذکر همگرایی داشته روند رو به رشد آفرینش ادبی را دنبال کرده است. نگارنده در تلاش است که با کنکاش در هشت کتاب سپهری و مطالعه منابع موجود در این زمینه، فرآیند روند خلاقیت ادبی را نشان دهد و بگوید که چگونه شاعر به سبک منحصر به فرد خویش رسیده است و با درک عمیق فلسفه نگاه تازه و ذن بودیسم و تاثیر آن بر ذهن و زبانش موجد پدید آمدن اثری شاخص شده است.