فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۰۱ تا ۲٬۵۲۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
منبع:
فنون ادبی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
91 - 110
حوزه های تخصصی:
دانش های بشری در قرون اخیر، با روندی پرشتاب به سوی استقلال و تخصصی شدن پیش می روند. یکی از لوازم این استقلال، داشتن زبان و گفتمانی ویژه، نظام مند و زایاست. طبیعتاً نقد ادبی نیز دانشی تخصصی است که در پاسخ به این ضرورت، به وضع اصطلاحات گسترده روی آورده است؛ اما وابستگی آثار ادبی به زبان، عواطف و ذهنیات و توجه به تفاوت ها و ظرفیت های زبانی و فرهنگیِ منحصربه فرد هر ملت ایجاب می کند محققان برای شناخت و ارزیابی جامع آثار ادبی خود، گاهی به وضع اصطلاحات متناسب با آثار بومی خود بپردازند. در این پژوهش با تشریح ضرورت و اهمیت اصطلاح سازی در شکل گیری نقد ادبی بومی و نگاهی به اصول اصطلاح سازی علمی، به بررسی اصطلاحات پیشنهادی شفیعی کدکنی در نقد ادبی، از جنبه های گوناگون پرداخته ایم. نتیجه تحقیق نشان می دهد از آنجا که این اصطلاحات با تلفیق دانش های بومی قدیم و نظریات جدید ادبی و براساس ظرفیت های ساختاری و زیبایی شناختی زبان فارسی و نگاه نظام مند و الگوپذیر و رعایت تقریبی اصول کلی اصطلاح سازی علمی پدید آمده اند، تاحد بسیاری در گفتمان نقد ادبی معاصر تثبیت و فراگیر شده اند و ما را به شکل گیری نقد ادبی بومی امیدوار می کنند.
تأملی در چند اصطلاحِ «قمار» با تأکید بر دیوان خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی شروانی از جمله شاعرانی است که در مقایسه با سایر سخنوران، بیشترین استفاده را از ظرفیت های زبان برده است. یکی از شگردهای شعری وی در تصویرسازی و مضمون پردازی های شاعرانه، بهره گیری از عناصر قمار و اصطلاحات مرتبط با دو بازی «نرد» و «شطرنج» است؛ به گونه ای که می توان وی را چه از نظر کمّی و چه از نظر کیفی، برجسته ترین سخنگوی پارسی در این زمینه قلمدادکرد. با وجود کوشش های بسیار از سوی شارحان و خاقانی پژوهان، بیشترِ این مصطلحات به درستی و با دقت درک و تبیین نشده است. در این پژوهش، با بهره گیری از شواهد درون متنی و برون متنی، برخی از این عبارات و واژگان، نظیرِ «کعبتین وامالیدن»، «دو شش را دو یک شمردن» و «عری»، بررسی و تحلیل شده ؛ و در ضمنِ دستیابی به نکاتی نویافته در خصوص لوازم، قواعد و کیفیت نرد و شطرنج باختن قدما؛ شرح دقیق و صحیحی از ابیات مورد نظر به دست داده شده است. در توضیح یک مورد نیز (مقامری صفت) شیوه ای از رسم الخط کهن در استنساخ دستنویس های دیوان خاقانی، همراه با ارائه شواهد متعدد، شناسایی و معرفی شده است.
نقد و بررسی کتاب جامع الصّنایع والاوزان اثر سیف جام هروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامع الصّنایع والاوزان از مهم ترین و کهن ترین آثار بلاغی است که در سده هشتم در شبه قاره هند نگاشته شده است. مؤلّف این متن، سیف جام هروی است که در دربار تغلقیان و شخص فیروزشاه و پسر او فتح خان می زیسته است. جامع الصّنایع در سال 1399 در سلسله انتشارات دکتر محمود افشار، با همکاری انتشارات سخن به چاپ رسید. متن کتاب با وجود داشتن نسخ مضبوط، دارای خطاها و ناهمواری های فراوانی است که در این مقاله ذیل دو عنوان کلّی «نقد و بررسی بخش تصحیح متن» و «نقد و بررسی بخش تحقیقی متن» مورد بررسی قرار گرفته است. از خلال این بررسی روشن می شود که این متن علاوه بر دارابودن خطاهای صوری و ویرایشی فراوان، به علّت روش ناصحیح تحقیق، استفاده نادرست و ناکافی از منابع در دسترس، عدم وحدت رویه و نیز روش غیرعلمی در تصحیح متن، دارای لغزش های فراوانی است که نیاز به یک بازنگری کلّی و دقیق را در آن ایجاب می کند. همچنین در این مقاله نشان داده شده است که برخی از ضبط های ناصحیح موجود در نسخه اساس جامع الصّنایع، با استفاده از منابع جانبی به ویژه مجموعه لطایف و سفینه ظرایف، قابل اصلاح بوده که مصحّح از آن غفلت کرده است.
بررسی سبک شناسانه فرایندهای فن مناظره بر اساس نظریه نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مناظره های برجسته ی منظوم ادب فارسی، در مطالعات ژانری و سبکی می تواند دستاوردهای قابل توجهی داشته باشد. در پژوهش حاضر، نظر به اهمیت مناظره های متون کلاسیک و پیوند آن با گفتمان عمومی، هشت مناظره ی برجسته ی منظوم از قرن چهارم تا قرن هفتم انتخاب شد؛ با توجه به بافت موقعیتی متون مورد نظر و زمینه های شکل گیری آن ها، رویکرد نقش گرای هلیدی، برای تبیین مناظره ها برگزیده شد.روش تحلیل بر اساس بررسی مناظره های برجسته ی مورد نظر، در بخش «فرانقش اندیشگانی:فرایند افعال»، به شیوه ی توصیفی تحلیلی، است.یافته های پژوهش حاکی از آن است که مناظره های برگزیده ی منظوم در این چهار قرن، در زمینه ی فرانقش اندیشگانی تحولاتی را پشت سر گذاشته اند. در مناظره های برجسته ی قرن چهارم وهفتم، فرایندهای مادی بیشترین بسامد را دارند؛ البته کاربرد فرایندهای مادی در این دو قرن متفاوت است. همچنین در مناظره های برجسته ی قرن های قرن های پنجم و ششم فرایندهای رابطه ای، بیشترین بسامد را دارند. این تحولات نشان می دهد که از قرن چهارم تا قرن هفتم، مناظره ها از عینی بودن و برون گرایی به سمت ذهنی شدن و درون گرایی متمایل شده اند. به عبارت دیگر، نحوه ی استفاده از فرایندهای مناظره ها در طول این چهار قرن، تطورات فراوانی داشته است.
در تقابل با انگاره ی غالب: تأملی بر کتاب های تصویری دو دوست و طوطی و بازرگان از منظر فمینیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تقابل با انگاره ی غالب: تأملی بر کتاب های تصویری دو دوست و طوطی و بازرگان از منظر فمینیسم مریم سرابی داریان* علی بوذری** چکیده اوج گیری جنبش اجتماعی فمینیسم در دهه های شصت و هفتاد میلادی ابعاد گوناگون دنیای هنر را به چالش کشیده است. توجه فمینیست ها به هنر پیامد منطقی تعهد اصلی فمینیسم یعنی پرداختن به نگرش هایی است که زنان و مردان درباره ی موقعیت زنان در جامعه ی عصر خود داشته اند. هنر برآمده از این جنبش، با تفسیر و ابطال تعمدانه ی معنای تمامی ارزش های زیبایی شناختی سنتی و با به چالش کشیدن مفهوم هسته ی مرکزی هنر و تمرکز قدیمی تاریخ هنر بر نقاشی و معماری و مجسمه سازی، به جنبش های مهم هنری پیوسته و خود باعث ایجاد جنبش هایی در درون آن نیز شده است. تصویرگری نیز به عنوان شاخه ای از هنرهای تجسمی که هم در گفتن داستان و هم در به اشتراک گذاری اطلاعات و به همان میزان در درک ما از دنیای مدرن نقش اساسی برعهده داشته است ، از این امر مستثنی نیست. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که نظریه های فمینیستی چگونه در آثار هنری معاصر به ویژه در زمینه ی تصویرسازی بازتاب یافته است. در این راستا در حوزه ی تصویرسازی کتاب های کودکان از میان آثار دو تصویرگر ایرانی کتاب دو دوست از هدی حدادی و کتاب طوطی و بازرگان از مرجان وفائیان که رویکردهای فمینیستی در آن ها به چشم می خورد، به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتیجه ی این مطالعه نشان می دهد که رویکرد فمینیستی را در آثار این دو تصویرگر با فراتررفتن از کلیشه های جنسیتی و مطرح کردن مسائلی همچون قدرت انتخاب و فاعلیت زنان، ارتباط زن-زن و زن-طبیعت، حضور زنان در عرصه ی عمومی و جایگاه شغلی زنان در ارتباط با ساختار قدرت می توان دید. * کارشناس ارشد ارتباط تصویری و تصویرسازی دانشگاه هنر تهران maryamsarabi.d@gmail.com ** استادیار گروه ارتباط تصویری و تصویرسازی دانشگاه هنر تهران ali_boozari@hotmail.com (نویسنده ی مسئول) تاریخ دریافت مقاله: 15/9/1399 تاریخ پذیرش مقاله: 12/4/1400
نقش داستان در پرورش و تقویت مهارت پرسشگری کودک؛ بررسی موردی داستان حقیقت و مرد دانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش داستان در پرورش و تقویت مهارت پرسشگری کودک؛ بررسی موردی داستان حقیقت و مرد دانا علی شیروانی شیری* چکیده یکی از مهم ترین و بارزترین ویژگی های کودکان، پرسیدن پرسش های بی شمار در زمینه های گوناگون است. این ویژگی کودک که ریشه در کنجکاوی و حقیقت جویی وی دارد، از ویژگی های عمومی انسان است که در دوره ی کودکی بیشتر نمود دارد. هدف از این مقاله، تأملی در ویژگی پرسشگری کودک و چگونگی پرورش و جهت دهی این توانمندی از طریق داستان است. داستان های کودکان محمل و میدان گاه مناسب برای پرورش قدرت خلاقیت، تفکر، اندیشه ورزی و همچنین تقویت و جهت دهی به ویژگی پرسشگری کودک است. این تحقیق با رویکردی کیفی و با بررسی اسناد به گردآوری داده ها پرداخته است. مورد مطالعه در این پژوهش، داستان حقیقت و مرد دانا از بهرام بیضایی (1351) است که از این زاویه تحلیل می شود. یافته ها نشان می دهد که برخی از داستان های کودکان با خلق شکل و تجربه ای از زندگی، کودک را در معرض مجموعه ای از فرصت ها و موقعیت های هرچند ساختگی، اما به دقت طراحی شده قرار می دهند و برخی دیگر با دعوت از کودک به مشارکت در خلق معنای داستان، وی را پرسشگرانه و به طور فعال و مشارکت جویانه وارد فرایند خلق داستان می کنند و از این معناها نزد کودک تمرکززدایی می کنند. افزون بر این، نوع شخصیت پردازی ها، زاویه دید، وقایع و رخدادها، شیوه ی جلوه گری درون مایه، پی رنگ و... می تواند در ایجاد چالش ذهنی و ترغیب کودک به پرسشگری و دعوت از وی به مشارکت فعالانه در فرایند ساخت معنا در داستان یا مشایعت منفعلانه ی او مؤثر باشد. * استادیار گروه آموزشی علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان ali_shiravani@cfu.ac.ir تاریخ دریافت مقاله: 16/10/99 تاریخ پذیرش مقاله: 26/4/1400
بررسی و تحلیل کنش های گفتاری منطق الطیر عطار در پیشبرد روایت با تأکید بر نظریه ی جان آر سرل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۳)
93-120
حوزه های تخصصی:
کنش گفتاری یا کارگفت از نظریات زبان شناسی و فلسفی کاربردشناسی زبان به شمار می آید. در این نظریه ، کاربرد افعال در ساختار گفت وگویی با توجه به موقعیت کلام و ارتباط های اجتماعی بررسی و واکاوی می شود. روایت منطق الطیر نیز با توجه به اینکه متن داستانی شاخصی در زمینه ی گفتمان روایی است، بر پایه ی گفت وگوها پیش رفته و روایت آن در پیوند با ساختار معنایی افعال و جملات گفت وگویی، با کنش گفتاری تلاقی می یابد و در ساختار نظام دهنده ی داستان یا روایت کلی آن بررسی می شود، چنان که معنای افعال در کنش گفتاری و در مسیر القای مفهومی خاص در هنگام کارکرد فعل بازیابی می گردد. هدف پژوهش حاضر، تحلیل افعال و بافت موقعیتی پاره گفتارهای منطق الطیر با توجه به شاخصه های نظریه ی کنش گفتاری است و در پی پاسخ دادن به این پرسش است که گفت وگوهای هدهد و پرندگان قابلیت بررسی بر پایه ی پنج گونه کنش گفتاری دارد یا خیر. این پژوهش به روش تحلیلی و آماری، کنش گفتاری افعال را در پیشبرد گفتمان روایی منطق الطیر و با توجه به بررسی پنج گونه کنش گفتاری «گفت وگوهای هدهد و پرندگان» مطرح می کند و نشان می دهد که نوع کنش گفتاری اظهاری (توصیفی) در گفت وگوهای مذکور، کارکرد اجرایی بیشتری داشته و دیگر کنش های گفتاری موردبحث در سایه ی این گونه تحقق یافته اند؛ هرچند کنش عاطفی پرندگان و کنش ترغیبی افعال هدهد نیز درجهت گفتمان روایی و بافت موقعیتی ساختار جملات نقش برجسته ای داشته اند.
پیام رسانی بدنی در مقتل فدایی مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۳)
151-174
حوزه های تخصصی:
پیام رسانی بدنی در مقتل فدایی مازندرانی جمشید داس زرین* نرگس اسکویی ** حسین داداشی*** مقتل نویسی، مقتل سرایی و مقتل خوانی، یکی از مظاهر و بازتاب های ایدئولوژی شیعی در تاریخ نگاری، ادبیات و هنرهای تجسّمی و نمایشی ایرانی- اسلامی است. مقتل سرایی فارسی، نمایشی از خالصانه ترین عواطف غنایی آدمی در مرثیت است که در کالبد زبان و تصاویر این گونه ی شعری گنجانده می شود؛ اما گاهی لبریزی عاطفی، از گنجایی کلامی فراتر می رود و در چنین هنگامی است که عناصر غیرکلامی و پیام های بدنی نیز به یاری زبان فراخوانده می شود. مسئله ی مقاله ی حاضر، تبیین نقش عناصر ارتباطیِ بدنی در مقتل میرزامحمود فدایی مازندرانی، به عنوان یکی از غنایی ترین و طولانی ترین مقاتل منظوم فارسی است. این تحقیق، با روش تحقیق ترکیبی (توصیفی- تحلیلی- آماری) انجام شد و این نتایج به دست آمد: در هشتاد درصد مواقع، پیوند بین عناصر کلامی و غیرکلامی از نوع جانشینی است که نشان از اهمیت و گستره ی پیام رسانی بدنی در مقتل فدایی مازندرانی دارد. نشانه ها و پیام های بدنی در مقتل فدایی در خدمت ساختار روایی و دراماتیک این متن است و در جایگاه عناصر روایی و نمایشی مختلف (فضاسازی، کنش مندی شخصیت ها، توصیفات روایی، گره افکنی و گسترش طرح و پیرنگ) ایفای نقش می کند. این نشانه ها بار غنایی- عاطفی جنبه ی رثایی این مقتل را بسیار تقویت می کنند و در حسی تر شدن مفاهیم و جان بخشی به تصاویر بسیار مؤثرند. کارکرد مهم دیگر پیام رسانی بدنی در این اثر، کمک به انتقال و تقویت گفتمان عاشورایی و منظورهای اعلامی و تبلیغی مهم این گفتمان ایدئولوژیکی است. * دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران zarrin_1350@yahoo.com **دانشیار زبان و ادبیات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران noskooi@yahoo.com(نویسنده ی مسئول) *** استادیار زبان و ادبیات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران hossein.dadashi53@yahoo.com تاریخ دریافت مقاله: 17/12/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 5/4/1401
بررسی تصویرسازی دو عنصر گفت وگو و شخصیت در داستان حضرت موسی(ع) در قرآن کریم
منبع:
مطالعات ادبی متون اسلامی سال ۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
137 - 157
حوزه های تخصصی:
در عصری که ادبیات عربی و غیر عربی فاقد داستان به معنای نوین آن بود، ناگاه قرآن کریم، داستان هایی را در قالب و ساختاری نوین عرضه کرد. قصص قرآن بسیار نمایشی و محسوس هستند و از عواملی که به این مسأله کمک می کند، عناصر مختلف داستانی است. از مهم ترین و تصویرسازترین عناصر داستانی در قصص قرآنی، می توان به دو عنصر گفتگو و شخصیت اشاره کرد که در نمایش حوادث داستان بسیار مؤثربه شمار می روند، آن گونه که حادثه را بدون شخصیت و شخصیت را بدون گفتگو نمی توان تصور کرد و در هیچ دوره ای جدال بین انبیا و کفار و گفتمان ایشان با مردم عادی از این عناصر خالی نبوده است. از این رو نگارنده در این مقاله کوشیده است تا با روشی توصیفی – تحلیلی به بررسی دو عنصر گفتگو و شخصیت در داستان حضرت موسی7 بپردازد و ابعاد زیباشناختی آن را تبیین کند. از یافته های چنین تحقیق برمی آید که یکی از مظاهر اعجاز قرآن کریم، از وحدت و انسجام بین آیات نشأت می گیرد و این تناسب و هماهنگی در بین عناصر متعدد داستانی به وضوح قابل مشاهده است. این اتحاد به منظور تحقق اهداف دینی در سراسر داستان های قرآنی است؛ به گونه ای که همه اجزادر کنار هم یک ساختار منسجم و هماهنگی را تشکیل داده اند
جستاری در مقایسه و تطبیق وجوه اشتراک جذبه و کشش در عرفان مولوی و عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: برخی معتقدند تأثیرپذیری مولوی از عطار تا آنجاست که مثنوی ازنظر شکل و قالب و اشتمال بر حکایات، کاملاً متأثر از آثار عطار است؛ به همین سبب این پژوهش به دنبال معرفی جذبه و کشش و نشان دادن وجوه اشتراک این دو عارف در این موضوع است. کشش در اندیشه عارفان موهبت خاصی است که خداوند برای انسان رقم می زند. در اندیشه عرفانی، عارفان آدمیان را برای رسیدن به کمال روحانی به جهدی مستمر دعوت می کنند؛ اما از نظرِ آنان جهدِ خالی از عنایت، بی ثمر است. بسیاری از صوفیان نامدار و تأثیرگذار، اصالت و اهمیّت را به مجاهده و تلاش سالک داده اند و جذبه و عنایت را فرع دانسته اند. برخی دیگر از عارفان بزرگ نظیر مولانا و عطار، کشش را اصل دانسته اند و معتقدند چنانچه جذبه و کشش نباشد، تلاش سالک راه به جایی نمی برد. روش: این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای به انجام رسیده است. یافته ها و نتایج: نتایج به دست آمده نشان می دهد مولوی و عطار برای تکمیل دین و شریعت عارف و برای رسیدن به معبود، بیشتر به جذبه تمایل دارند و دارای وجوه اشتراک بسیاری در این زمینه هستند؛ از نظر آنها، مجاهدت های سالک تنها تا جایی لازم است که نور جذبه بر سالک بتابد و سالک به مقصود برسد.
مشرب عرفانی شاه داعی الله شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: یکی از موضوعات اساسی در پژوهش های عرفانی، شناخت سنت و مشرب عرفانی هر عارف است. درواقع تبیین سنت و مشرب عرفانی عارفان، نخستین گام در شناخت آرا و اندیشه های آنان است. این پژوهش با هدف تبیین سنّت و مشرب عرفانی شاه داعی شیرازی با روشی مضبوط و علمی انجام شده است. روش: نویسندگان در این پژوهش می کوشند با روشی توصیفی تحلیلی، نخست با بررسی هدف و غایت عارف، روش رسیدن به هدف، موضوعات و مفاهیم مطرح شده درآثار وی، نظام تربیتی و زبان عرفانی او، به تعیین سنّت عرفانی شاه داعی بپردازند و سپس مشرب عرفانی وی بررسی شود. برای تبیین مشرب شاه داعی، به مبدأ و مقصد سیروسلوک و مراحل میان مبدأ و مقصد پرداخته شده است. یافته ها و نتایج: با بررسی این موضوعات، تلفیقی از سنّت اول و دوم عرفانی را اندیشه های شاه داعی می توان دید؛ به طورکلی می توان گفت مشرب عرفانی شاه داعی در بحث نظری به سنّت دوم عرفانی گرایش دارد و در سلوک عملی منطبق با سنّت اول عرفانی است.
دلایل نقشی خروج جمله واره موصولی و ارتباط آن با عوامل سبکی در متون روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
205 - 221
حوزه های تخصصی:
خطای نامه سفرنامه ای است منثور متعلق به دوران سلطان سلیم بایزید عثمانی در سال 911 هجری قمری که سید علی اکبر، ملقب به خطایی، بازرگان و به قولى «ایلچى ایرانى» همزمان با سلطنت شاه اسماعیل صفوی در شرح سفرش به سرزمین خطای (همان چین و خطا) تحریر نموده است. مطالعه حاضر با در نظر گرفتن فرایند خروج جمله واره موصولی، در پی بررسی انگیزه ها و علل این فرایند در این اثر تاریخی است. براین مبنا با نمونه گیری نظام مند از متن این سفرنامه، تمام جمله واره های موصولی آن استخراج شده و ازحیث عواملی چون: نسبت خروج جمله واره به حفظ آن در جایگاه کانونی، جایگاه گروه اسمی مرجع جمله واره موصولی در هر دو بند پایه و پیرو، شیوه نمایش ارتباط جمله واره موصولی با گروه اسمی مرجع، تأثیر ساخت اطلاعی و تأثیر وزن دستوری جمله واره موصولی بر فرایند خروج مطالعه شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از مجموع 173 جمله واره موصولی کتاب، تنها 39 بند یعنی چیزی کمتر از 23 درصد خروج یافته اند که هرچند از این تعداد بیشترین موصولی سازی از جایگاه سازه های اصلی جمله (جایگاه فاعل و مفعول) صورت گرفته است، لیکن در جملات پیرو، حضور گروه اسمی مرجع در جایگاه های افزوده (متممی، مضاف الیهی و قیدی) با افزایشی دوبرابری نسبت به جملات پایه به 36 درصد می رسد. پرکاربردترین روش نمایش ارتباط جمله واره موصولی با گروه اسمی مرجع خود در این کتاب، استفاده از خلأگذاری بوده و تأثیر ساخت اطلاعی فعل، بر خروج جمله واره موصولی مؤثر قلمداد می شود. همچنین وزن دستوری جمله واره های خروج یافته در این اثر برابر 4 بوده و نمایانگر آن است که در این کتاب، به طور میانگین جمله واره های موصولی که طولی چهار برابر گروه فعلی داشته اند، خروج یافته و جملات کوتاه تر در جایگاه کانونی خود باقی مانده اند. در کنار سایر عوامل مورد پژوهش، نرخ پایین خروج جمله واره های موصولی و حفظ آنها درجایگاه کانونی خود، عاملی است که به نظر می رسد به دشواری درک این متن از سوی خواننده افزوده است و می تواند در کنار سایر شاخص های سبک شناسی مطرح در زمینه متون دوره مورد بحث، مورد توجه و مطالعه قرار گیرد.
ساخت سازه ای گروه اسمی در گلستان و بهارستان (کاربرد نحو در سبک شناسی ادبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامی بهارستان را متناسب با ویژگی های موجود در گلستان سعدی تألیف نموده است. این موضوع در یک نگاه کلی نیز قابل مشاهده است. با وجود گرایش بیشتر هر دو اثر در کاربرد قطب «انتخاب» به جای «ترکیب»، این مسأله پیش می آید که دو اثر که به لحاظ سبکی نزدیک به هم هستند، به لحاظ زبانی از چه ویژگی هایی برخوردارند و چه شباهت ها یا تفاوت های زبانی بین آن دو وجود دارد. در این پژوهش سازه گروه اسمی به عنوان یکی از سازه های مهم زبان در پیکره ای برگرفته از نمونه هایی از گلستان و بهارستان به روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در مجموع فراوانی گروه های اسمی گلستان بیشتر از بهارستان است. همچنین فراوانی و فراوانی نسبی گروه های اسمی بدون وابسته در گلستان بیشتر از بهارستان است. بررسی وابسته های هسته در گروه های اسمی دو اثر نشان از آن دارد که ساخت «هسته+اسم»، «هسته+صفت بیانی» و «هسته+گروه اسمی»، ساخت های غالب گروه های اسمی تک وابسته و «بند موصولی» به عنوان وابسته پسین غالب گروه های اسمی دو وابسته گلستان و بهارستان است. از سوی دیگر، ساخت های «سور+هسته»، «هسته+اسم»، «هسته+صفت بیانی» و «هسته+گروه اسمی» ساخت های غالب گروه های اسمی تک وابسته گلستان و ساخت های «صفت مبهم+هسته»، «هسته+اسم»، «هسته+صفت بیانی»، «هسته+بند موصولی»، «هسته+گروه اسمی» و «هسته+گ.ح.ا.» ساخت های غالب گروه های اسمی تک وابسته بهارستان هستند. به نظر می رسد ساخت سازه ای گروه اسمی می تواند به عنوان ابزاری نحوی برای شناسایی دقیق تر شباهت ها و تفاوت های آثار گوناگون ادبی استفاده شود و با طرح فرضیه هایی به نمایان شدن ویژگی های سبکی فردی و اجتماعی در آثار ادبی کمک کند.
فرایندهای خلاق در واژه سازی فارسی و مقایسه آن با زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظور از فرایندهای واژه سازی روش های ساخت واژه در زبان است. در این پژوهش منظور از خلاقیت در این پژوهش ایجاد پیوندی هنری بین دو مفهوم برای ساخت واژه در زبان است که درنتیجه آن عموماً مفهوم واژه با توجه به تکواژهای آن شفاف نیست. این بررسی با اتکا به مدخل های فرهنگ بزرگ سخن نشان می دهد که واژه سازی خلاق در ساخت های متفاوتی از جمله اشتقاق، ترکیب و گسترش استعاری در زبان فارسی به کار رفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد در زبان فارسی فرایند اشتقاق با تعریف های موجود در کتاب های صرف که بیشتر مبتنی بر داده های زبان انگلیسی است، سازگار نیست و تعداد وندهای اشتقاقی که قابلیت واژه سازی خلاق دارند از جمله ک در قلک، ه در تنه و ی در کشکی، در مقایسه با وندهای زبان انگلیسی قابل توجه است و نیز در زبان فارسی ساخت های متنوعی از ترکیبات خلاق وجود دارد؛ درحالی که در زبان انگلیسی بیشتر در ساخت اسم-اسم دیده می شود. واژه سازی خلاق به صورت های مختلف اشتقاقی-تصویری مانند: روده، اشتقاقی-مجازی مانند: روزه، و صورت های ترکیبی در پنج دسته نظیر ترکیبی-تشبیهی مانند: سنگ دل، ترکیبی-استعاری مانند: آب زیرکاه، ترکیبی-مجازی مانند: نمک نشناس و ترکیبی-کنایی مانند: خانه خراب، ترکیبی-صفت هنری مانند: نازک دل همچنین گسترش استعاری مانند: آنتن (خبرچین) به کار می رود. با تنوعی که واژه سازی خلاق در زبان فارسی دارد، شایسته است در ساخت واژگان جدید بیشتر به آن توجه شود و با توجه به کمبود فعل در زبان فارسی برای واژه گزینی زایایی بسیار دارد.
ضرورت تصحیح مجدّد «مثنویّات ستّه» شاه داعی الله شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۴)
81 - 96
حوزه های تخصصی:
ضرورت تصحیح مجدّد «مثنویّات ستّه» شاه داعی الله شیرازی خدیجه کیانی * محسن محمدی فشارکی * * چکیده شاه داعی الله شیرازی از بزرگ ترین عارفانی است که در قرن نهم هجری می زیسته و آثار ارزشمندی از وی به یادگار مانده است. یکی از آثار گران قدرش، مثنویات ستّه است که تنها یک بار سال 1339محمّد دبیرسیاقی آن را در قالب دیوان وی تصحیح و چاپ کرده است. تصحیح دبیرسیاقی حاصل مقابله ی تنها دو نسخه از کتابخانه های ملک و مجلس است و نسخه ی سوّم که از آن به نام نسخه ی موزه ی بریتانیا یاد می کند، پس از تصحیح مثنویات ستّه به دستش رسیده و فایده ی لازم را از آن نبرده است. ما با دردست داشتن نسخه هایی از کتابخانه های مجلس و ملک و نسخه ای از کتابخانه ی سلطنتی، همچنین استفاده از نسخه ی ارزشمند و نفیس موزه ی بریتانیا، به تصحیح دوباره ی این اثر پرداختیم. در این پژوهش که نتیجه ی تصحیح دوباره ی مثنویات ستّه است، نمونه هایی از نقایص، بدخوانی ها و گزینش های نادرست تصحیح دبیرسیاقی بیان می شود. دیوان صادرات، دیوان قدسیات، دیوان واردات، سخن تازه، شاه داعی شیرازی، فیض مجدد، مثنویات ستّه ، نسخه ی خطّی. * دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان ava213@yahoo.com ** دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان fesharaki311@yahoo.com (نویسنده ی مسئول) تاریخ دریافت مقاله : 28/9/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 5/4/ 1401
Kenneth White : Les rencontres spatiales géo-littéraires à travers la cartographie(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Depuis quelques décennies et plus précisément, à partir du milieu du XXe siècle, avec les progrès technologiques dans le domaine de la cartographie et avec l’apparition d’une géographie humaniste, les relations entre la littérature et la géographie ont attiré l’attention des chercheurs en sciences humaines et sociales. La cartographie littéraire est donc transformée en un champ interdisciplinaire fascinant. Dans notre descriptif-analytique article, pour comprendre comment les cartes et les textes littéraires interagissent et s’influencent et comment l’espace et le lieu sont perçus dans les œuvres whitiennes, nous allons d’abord éclaircir en détails les différents liens qui unissent les géographes et les hommes de lettres, leurs visions et la manière dont ils élaborent les cartes. Puis, nous tenterons de donner une définition de la carte et du cartographe et d’expliquer ce qui oppose la cartographie d’hier à la cartographie d’aujourd’hui. Nous allons également évoquer le rôle des cartes dans la poésie whitienne et la vision du poète de la cartographie. Dans la dernière partie, nous allons exposer les approches de deux chercheurs et avant-gardes de la cartographie littéraire, Franco Moretti et Barbara Piatti dont les projets sont à la fois comparatifs et historiques tout en comparant leurs points de vue avec ceux de Kenneth White.
نقد جامعه شناسانه شخصیت های زن در رمان های سیمین دانشور براساس نظریه انواع سرمایه پیر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
287 - 316
حوزه های تخصصی:
رمان حاصل مدرن شدن جوامع است و به خوبی می تواند احوال جامعه را انعکاس دهد. در این پژوهش تلاش شده است تا با نقد جامعه شناسانه رمان های سووشون (1348)، جزیره سرگردانی (1372) و ساربان سرگردان (1380) از سیمین دانشور، به جایگاه اجتماعی زنان در جامعه قبل از انقلاب پرداخته شود. برای رسیدن به این مهم، از منظر نظریه انواع سرمایه پیر بوردیو، جامعه شناس، فیلسوف، مردم شناس و منتقد فرانسوی که سرمایه را نه فقط در حیطه اقتصادی، بلکه از زوایای دیگری چون سرمایه فرهنگی، اجتماعی و نمادین نیز می نگرد، به بررسی و تحلیل مؤلفه های انواع سرمایه ها در شخصیت های زن هر داستان، با رویکردی تطبیقی می پردازیم و با مقایسه چگونگی برخورداری زنان کنشگر داستان ها با هم، میزان تولید، بازتولید و تحول انواع سرمایه ها در شخصیت های زن در جامعه را می کاویم.براساس یافته های این پژوهش، زنان در برخورداری از انواع سرمایه توفیق چندانی نداشته اند، تنها «زری» و «هستی»، کنشگران اصلی داستان ها، نمونه های متمایزی، ازاین جهت محسوب می شوند. ضمن اینکه هردو معرف زنی آرمانی در جامعه خود به شمار می آیند؛ «هستی» که حدود سه دهه متأخر از «زری» است، سرمایه های فرهنگی و اجتماعی محسوس تری دارد و در کسب سرمایه اقتصادی نیز پویاتر ظاهر شده است.
تسنن دوازده امامی حافظ
منبع:
طالعات ادبیات شیعی سال ۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
99 - 125
حوزه های تخصصی:
خلاصه عقیدهء مذهبی حافظ به عنوان یک سنّی شافعی در میان حافظ پژوهان مقبول و پذیرفته است. از سوی دیگر ، وجود أبیات شیعی در دیوان او که به لحاظ درونمایه حاکی از حالتی فراتر از ارادتمندیِ یک سنّی شافعی نسبت به اهل بیت(ع) است ؛ تحقیق و بررسی دوباره پیرامون آن دسته از اشعار را می طلبد. مخصوصاً که از چند قرن قبل از حافظ ، نوعی تفاهم و قرابت مذهبی میان تسنّن و تشیّع به وجود آمده بود که می توان از آن با عنوان ( تسنّن دوازده امامی) یاد کرد. علاوه بر این ، فضای فرهنگی شیعی زمان حافظ در شیراز ، و حضور چند شاعر شیعی و وجود بقعهء شاهچراغ (ع) و نیز رویکرد خاص برخی از بزرگان شیراز ، نسبت به تشیع ، از خانوادهء سلطان أبو اسحاق اینجوگرفته تا حاجی قوام ، بر رسی دوباره پیرامون اشعار شیعی حافظ ، در جهت رسیدن به یک قرائت جدید از تسنّن حافظ را می طلبد
خویش کاری های پیامبرگونه قهرمانان در منظومه های پهلوانی
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
11 - 47
حوزه های تخصصی:
در بررسی منظومه های پهلوانی با موضوعی ویژه و مهم مواجه هستیم و آن هم انعکاس نبردهای دینی در این آثار است. پهلوانانی هم چون رستم، فرامرز، جهانگیر، سام و حتی گرشاسب در بسیاری از موارد وظیفه اصلی خود را گسترش دین یزدانی می دانند؛ نکته دیگر این است که دینی هم که اینان قصد گسترش آن را دارند، بیشتر با عقاید اسلامی سازگار است و این موضوع از این نظر مهم است که شخصیت های این داستان ها از نظر زمانی مربوط به قبل از اسلام هستند. دلیل این موضوع این است که راویان و سرایندگان این آثار در دوره اسلامی می زیسته اند و نگاه اسلامی هم که به جنگ های دینی و غزوات وجود داشته، بر این آثار حاکم شده است. این موضوع بیشتر در منظومه های پهلونی پس از شاهنامه صدق می کند؛ چرا که در شاهنامه اگر چه نبردهای دینی گشتاسب و اسفندیار نیز مطرح است؛ اما انگیزه و نگرش های اعتقادی این دو شخصیت در گسترش یکتاپرستی با مبانی اعتقادی ایران باستان سازگارتر است. در این مقاله تعدادی از منظومه های پهلوانی پس از شاهنامه (کوش نامه، گرشاسب نامه، فرامرزنامه، سام نامه و جهانگیرنامه) از این منظر بررسی شده و دلایل این نگرش نیز تحلیل شده است.
علامه آیت الله سیدعلی بن محمدعلی میبدیِ یزدی؛ شخصیتی ویژه در ادبیات دینی و تعلیمی
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
49 - 72
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است تا یکی از چهره های ادبیات دینی وتعلیمی و تعدادی از آثار او را در این نوعِ ادبی معرفی نماید. غالباً در ادبیات دینی و تعلیمی با پدیدآورنده ای حکیم یا عالم روبه رویم؛ اما معمولاً آثارِ این نوعِ ادبی مطرح تر از چهره های آن هستند و کمتر شاعری را به عنوان «ویژه سرا» در این گونه از ادبیات می توان سراغ کرد. علامه آیت الله سیدعلی بن محمدعلی میبدیِ یزدی آثار متعددی در حوزه ی ادبیات تعلیمی از خود به جای گذاشته است و ازاین جهت، به چهره ای ممتاز بدل گشته است. نُقل مجلس که پرهیزنامه ای است در علم اخلاق، به زبان فارسی و در قالب مثنوی، به همراه شش اُرجوزه به زبان عربی و در قالب مثنوی، شمه ای از هفتاد اثر علامه میبدی است که به طور ویژه در ادب دینی و بر بنیان تعلیمی سروده شده اند. در این مقاله، علاوه بر معرفی سراینده، این آثار نیز به نحو شایسته معرفی شده اند و ویژگی های هر اثر به همراه توضیح کارکرد آن ها در ادب تعلیمی به قلم آمده است. معرفی چهره ای خاص و چند اثر ویژه در ادبیات دینی و تعلیمیْ هدف غایی این مقاله بوده است که به شیوه ی توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به انجام رسیده است. چاشنی گیری این سروده ها از دقیقه های معرفت دینیْ آن ها را در یک سلک و یک سبک درآورده است. یافته های تحقیق نشان می دهد باتوجه به شیوه ی استدلالی و حکمی سراینده و پیوند با منابع قرآنی وروایی و نیز استفاده از اندکی لحن مطایبه آمیز، کارکرد آموزندگی آثار بسیار بالاست.