در این مقاله آثار هنری هند باستان و ایران باستان با عنایت به نوع جهانبینی مورد بررسی تطبیق قرار گرفتهاند . از یک سو در جهانبینی کوروش کبیر هخامنشی غور شده و آثار منبعث از آن در عهد هخامنشی مورد بررسی قرار گرفته است ، و از سوی دیگر هنر امپراطوری موریایی ، خصوصاَ در عهد آشوکا در ارتباط با جهانبینی حاکم بر این سلسله به نقد در آمده است. مطالعات تاریخی و روابط دو ملت در عهد باستان نیز بخشی از این مطالعه تطبیقی را تشکیل میدهد. تشابه آثار این دو سلسله از لحاظ محتوایی ، ساختاری و خصوصاَ شیوه حجاری از ارتباط تنگاتنگ هنری دو دوره حکایت میکند که تصاویر و نقوش ارائه شده مؤید همین مطلب است...