جنبش آر- نوو به عنوان یکی از جنبش های پیشرو اواخر قرن نوزدهم در هنر و معماری اروپا نقشی قطعی بر شکل گیری معماری قرن بیستم و معماری دوران مدرن گذاشت. گستردگی و تنوع سبک های این جنبش، خصلتی است که آن را از سایر جنبش های هنری دیگر در دوران معاصر متمایز می کند. مشاهده برخی آثار معماری معاصر درایران (به ویژه در تهران) که آشکارا تحت تأثیربرخی از گرایش های سبکی این جنبش قرار دارند، نشان از ورود گسترده ی این جنبش هنری غرب به معماری معاصر ایران در مقطعی خاص دارد. تنوع، تشابه و تفاوت های این گرایش های سبکی، تا اندازه ای است که مطالعه ای تطبیقی برروی این دوره از معماری معاصر ایران را ضروری می نماید. این مقاله سعی دارد تا با بررسی تطبیقی گرایش های معماری آر- نوو در غرب و مقایسه اصولی آنها در ایران، به یک سبک شناسی جدید از این جنبش معماری غربی در ایران معاصر نزدیک شود. همچنین در این راستا به بررسی امکان طبقه بندی مجموعه این سبک ها در معماری معاصر ایران، در یک دوره زمانی مشخص، خواهد پرداخت. این مقاله در انتها نشان خواهد داد که علی رغم تنوع سبکی موجود در معماری دوران پهلوی اول در ایران معاصر تمامی این معماری زیرمجموعه های سبکی جنبش آر- نوو می باشد.
چالش میان حفاظت و توسعه، از موضوعات بحثبرانگیز مرمت شهر و معماری معاصر ایران است. اهمیت بناها، یادمانها و بافتهای باارزش شهری ایجاب مینماید که مورد حفاظت قرار گیرند؛ در مقابل رشد و پیشرفت مستلزم برخورداری از برنامههای مدون توسعه برای آینده شهرهاست. چالش اصلی از آنجا آغاز میشود که برخی از رویکردهای مبتنی بر توسعه، ثروتهای فرهنگی و میراث ملی را تضعیف مینمایند و بعضی دیگر از رویکردهای مبتنی بر حفاظت، توسعهی بافتهای باارزش شهری را محدود میسازند. پرسش اصلی مقاله آن است که آیا اساساً حفاظت و توسعه دو رویکرد مقابلاند یا مکمل؟ برای پاسخگویی به این پرسش سیر تجارب مرمت شهری در بافتهای باارزش شهرهای تاریخی ایران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. با مروری به ادبیات موضوع و تجربههای مرمت شهری در ایران میتوان دریافت که حفاظت بدون توسعه، و توسعه بدون حفاظت، نمیتواند پاسخگویی شرایط بافتهای باارزش شهری در ایران باشد. نمونههای تحلیل شده در پژوهش از تجارب مرمت شهری معاصر ایران بیانگر آن است که هر یک از این دو رویکرد بدون همراه داشتن دیگری، باعث آسیبرسیدن به ثروتهای فرهنگی شهرهای تاریخی ایران بوده است.