فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۱۹۰ مورد.
۲۶۱.

مؤلفه های فرهنگ محور در طراحی بسته بندی صنایع دستی ایران

کلید واژه ها: مؤلفه های فرهنگ محور بسته بندی صنایع دستی محصول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 637 تعداد دانلود : 409
صنایع دستی به عنوان یکی از شناسه های فرهنگی و هنری، معرف فرهنگ و تجلی بخش هویت ایرانی اسلامی در سطح بین المللی است. این سفیران فرهنگی با زبان بصری منتقل کننده فرهنگ و هنر ناب ایرانی اسلامی هستند و نیز موجب فرهنگ سازی و تقویت بنیان های فرهنگی می شوند. استفاده از این پتانسیل مخصوصاً در میان مخاطبین بین المللی صنایع دستی نیازمند بهره گیری از روش های به روز و هوشمندانه است. بسته بندی دراین بین می تواند به عنوان واسطه ای ارزشمند جهت معرفی صنایع دستی ایران به بازارهای داخلی و خارجی عمل کند. از شاخص های مؤثر در انتخاب و خریداری کالای بسته بندی شده مؤلفه های فرهنگی و فاکتورهای هویت بخش می باشند. در این راستا هدف از انجام این پروژه شناسایی راه و روشی مناسب برای طراحی شایسته بسته بندی صنایع دستی است، به گونه ای که مؤلفه های فرهنگی و هویت بخشی به طور مناسبی نشانگر سلیقه، هویت و فرهنگ ایرانی باشد. در این پژوهش روش تحقیق کاربردی و ماهیت آن تحلیلی- توصیفی است و همچنین روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی، کتابخانه ای است. همین طور در پی پاسخ به این پرسش هستیم که، چگونه می توان در طراحی بسته بندی صنایع دستی ایرانی از مؤلفه های فرهنگ محور به گونه ای که نشانگر سلیقه، هویت و فرهنگ ایرانی باشد، استفاده کرد؟ برای دستیابی به اطلاعات این پروژه پس از ارائه تعاریف و عملکردهای بسته بندی به بررسی اهمیت بسته بندی صنایع دستی و مؤلفه هویتی و فرهنگی پرداخته شد. درنهایت به منظور ادغام آگاهانه هویت و فرهنگ در طراحی بسته بندی، مدل طراحی فرهنگ محور پیشنهاد شده است. با استفاده از مدل طراحی پیشنهادی ارائه شده مشخص می شود که طراحی بسته بندی با توجه به عوامل فرهنگی، می تواند تا حد قابل ملاحظه ای از تطابق راه حل های پیشنهادی اطمینان حاصل کند و در عین حفظ ویژگی های فرهنگی و هویتی ایرانی در طراحی بسته بندی صنایع دستی، با درک بهتر تجربیات سایر فرهنگ های خریدار، راه حل های کاربردی و مؤثری در این زمینه ارائه خواهد کرد.
۲۶۲.

خوانش بینامتنی مناسبات عکاسی زیارتی در مشهد مقدس با نقاشی قهوه خانه ای

کلید واژه ها: بینامتنیت نقاشی قهوه خانه ای عکاسی زیارتی روایت گری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 96 تعداد دانلود : 564
پژوهش حاضر به بررسی تجانس ها و مناسباتِ عکاسی زیارتی با نقاشی قهوه خانه ای با رهیافتی بینامتنی می پردازد. دلیل بررسی، ازیک سو، مردمی بودن عکاسی زیارتی و پیوند ناگسستنی و عمیق آن با زندگی مردم است که بر پایه سنّت های مذهبی شکل گرفته و ازسوی دیگر، گرایش و دلبستگی مردم به ثبت رویدادی معنوی است که در قالب این عکس ها تجسّم یافته، به طوری که این نوع عکاسی تا به امروز به محبوبیت و استمرار خود ادامه داده است. بنابراین، هدف تبیین و تفسیر مناسبات میان عکاسی زیارتی و نقاشی قهوه خانه ای با رهیافتی بینامتنی است تا از این رهگذر، به درک متفاوت و عمیق تری از لایه های معنایی و کارکردی عکاسی زیارتی دست یابیم. بدین منظور، پژوهش حاضر از روش توصیفی-تطبیقی در قالب خوانشی بینامتنی بهره گرفته و مبنای استناد، منابع کتابخانه ای و رجوع به اسناد تصویری و شفاهی بوده است. نتیجه این خوانش بینامتنی نشان دهنده دو مناسبت ظاهری و باطنی میان عکاسی زیارتی با نقاشی قهوه خانه ای است. از مناسبات ظاهری می توان به اشتراک در فرهنگ عامه و مردمی، ریشه های دینی و ملّی، هنرمندان مکتب ندیده، توجّه به خواست مخاطب، درنوردیدن مرز میان واقعیّت و خیال اشاره کرد که انعکاس دهنده ریشه های یکسان شکل گیری شان می باشد. در مناسبات باطنی نیز، عامل روایت گری نقش مهمّی را در همذات پنداری، بازسازی تجارب و ادراک مشترک ایفا می کند. بدین ترتیب، می توان ساختار یکسانی را در خوانش بینامتنی این دو هنر، تمییز داد که به واسطه جانشینی معنایی و تبادل نشانه ها، به کارکرد بیانی مشابهی دست یافته اند.
۲۶۳.

Discovering the Implicit and Explicit Layers of the text Inscription in Dedicated Carpet of Zand Era (خوانش لایه های صریح و ضمنی نوشتار موجود در کتیبه قالی وقفی عصر زند)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وقف قالی کتیبه تقی خان درانی خوانش لایه های ضمنی عصر زند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 360 تعداد دانلود : 706
قالی محصول هم نشینی عناصر معنادار یا چینش هنرمندانه نقش مایه ها در کنار یکدیگر است. با این نگاه می توان کاربردهای مادی و معنوی دستبافته ها را دال بر قابلیت های معنارسانی این هنر ایرانی قلمداد کرد. از گذشته های دور قالی در مراسم مذهبی، سورها و سوگ ها، حضور داشته و علاوه بر فرش کردن فضاهای گوناگون، اهداء و وقف آن نیز بیانگر گره خوردن این محصول هنری با تار و پود زندگی ایرانیان است. در این مقاله، قالی وقف شده به آستان امام زاده زید که به سفارش تقی خان درّانی حاکم کرمان در عصر زند بافته شده، مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش با هدف کشف لایه های نهان معنا در نوشتار کتیبه و خوانش متن آن صورت گرفته تا پاسخی بر این سؤال ها باشد. نوشتار موجود در کتیبه قالی حاوی چه معانی ضمنی می تواند باشد؟ آیا می توان با روشی تطبیقی اجزای متن را معناکاوی کرد؟ آیا می توان با رویکردی بینامتنی میان اجزای متن و سایر متون ارتباطی معنادار پیدا کرد؟ داده های تحقیق نتیجه مطالعات کتابخانه ای و مشاهده نمونه موزه ای بوده و روش پژوهش تطبیقی، تاریخی و تحلیلی است. خوانش لایه های صریح و ضمنی کتیبه، ضمن اینکه بیانگر ارتباط نظام نوشتاری با نظام تصویری در قالی است ، نحوه کار و حاکمیت خرد جمعی در جامعه عصر زند را نیز بازتاب می دهد.
۲۶۴.

بررسی تطبیقی طراحی منسوجات ایلخانی ایران و ممالیک مصر در قرون هفتم و هشتم هجری (14-13م.)

کلید واژه ها: ایلخانی ترکیب بندی نقشمایه مملوکیان منسوجات اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 883 تعداد دانلود : 600
ایران ایلخانی (۶۵۴ تا۷۵۰ ه . ق./ ۱۲۵۶ تا ۱۳۳۵م.)، پس از یک دوره کوتاه رکود، به دلیل حمایت مغولان از تولید و تجارت منسوجات گرانبها، با رشد چشمگیری در زمینه طراحی و تولید منسوجات روبرو می شود. در حکومت ممالیک مصر(۶48 تا 923 ه . ق./ ۱۲۵0 تا 1517م.) نیز، به دلیل مقاصد سیاسی، تجاری و اقتصادی و اهمیت قاهره به عنوان مرکز جهان اسلام، توجه به تولید منسوجات فزونی یافت و در این دوران، پارچه و لباس نقش اجتماعی وسیعی را، به ویژه در سطح درباری ایفا می کرد. در بسیاری از کتاب های تاریخی، مورخان مسلمان، راجع به روابط تجاری و فرهنگی ممالیک با تمدن های شرقی و تأثیرپذیری منسوجات آنها از سبک و طراحی شرقی به ویژه سبک چینی و ایلخانی، سخن به میان آمده است. از اینرو، سؤال پژوهش حاضر این است که چه شواهدی از تأثیر منسوجات ایران ایلخانی قرون هفتم و هشتم هجری/سیزدهم و چهاردهم میلادی بر منسوجات ممالیک معاصر آنها وجود دارد؟ هدف این پژوهش کیفی، پس از بیان ویژگی های منسوجات ایلخانان و ممالیک، بررسی زمینه های ارتباط سیاسی و تجاری دو تمدن به منظور تبیین زمینه تأثیرپذیری و سپس انتخاب نمونه های پارچه نمایشگر تأثیر منسوجات ایلخانی بر پارچه های مملوکان مصر، به منظور بررسی نحوه تأثیرپذیری از منظر نقش مایه ها و ترکیب بندی بوده است. روش تحقیق به صورت تاریخی، توصیفی و تطبیقی است و شیوه ی گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و با انتخاب نمونه های بارز منسوجات دو دوره، موجود در موزه های جهان انجام پذیرفته است. نتایج پژوهش نشانگر تأثیرپذیری پارچه بافی مملوکان از نمونه های منسوجات ایلخانی در زمینه ی نقوش، افزایش استفاده از مدالیون های ترنجی، بادامی و اشکی شکل و همچنین ترکیب بندی های جدید، استفاده از قاب های توریقی/ طاقی، استفاده از طرح های ساقه های تاک عمودی و منحنی و ترکیب بندی حاشیه ضخیم و مدالیون های ترنجی و گل اناری به صورت یک دوم به جای منظم و حاشیه های ترکیب شده با مدالیون و خطوط و ترکیب دوگانه مدالیون ها است.
۲۶۵.

چیدمان گرافیک: بررسی ساختار طرح های لچک ترنجی قالی اردکان یزد

کلید واژه ها: طرح لچک ترنج قالی اردکان یزد طراحی سنتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی هنرهای صناعی منسوجات ایران و اسلام
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی ایران و اسلام
  3. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی طراحی، نقاشی ایران و اسلام سبک ها
تعداد بازدید : 212 تعداد دانلود : 869
براساس مطالعات صورت گرفته هنوز مدارک مستند و دقیقی درباره پیشینه قالی بافی در استان یزد تا قبل از دوره قاجاریه در دست نیست؛ به همین علت نمی توان صرفاً به سبب افول نساجی دستی، که موجب روی آوردن شعربافان یزدی به قالی بافی و رواج این هنر-صنعت در استان یزد شد، قاجاریه را نقطه شروع قالیبافی در این استان به حساب آورد. با این حال بنابر مطالعات و تحقیقات انجام گرفته، شروع قالی بافی در اردکان، به اوایل قرن جاری و حدود سال های ۱۳۴۴ هجری قمری (۱۳۰۵ هجری شمسی) باز می گردد. مقاله حاضر می کوشد ضمن معرفی قالی اردکان یزد، به بررسی ساختار طرح های لچک ترنج بافته شده در این منطقه نیز بپردازد، تا ضمن پی بردن به میزان آگاهی طراحان قالی از قوائد حاکم بر نظام طراحی سنتی فرش دستباف، مقدار اثرپذیری طراحان اردکانی از قالی های کاشان و نائین نیز مشخص گردد. تحقیق پیش رو به روش توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات گردآوری شده به شیوه کتابخانه ای و میدانی، با رویکرد کیفی – تطبیقی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند.
۲۶۷.

چیدمان کتیبه نگاری: نگاهی به آثار خوشنویسان ایرانی در کتیبه های عتبات عالیات

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی مجسمه سازی و برجسته کاری ایران و اسلام
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی خوشنویسی و کتابت ایران و اسلام
  3. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی هنرهای صناعی تزئینی وغیره ایران و اسلام
  4. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی ایران و اسلام
تعداد بازدید : 663 تعداد دانلود : 983
مقدمه: ایرانیان از دیرباز مورد توجه ویژه رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السّلام) بوده اند. در احادیث بسیاری، اسلام ایرانیان با اهمیت تلقی گردیده و از ملت ایران به عنوان وفادارترین ملت ها به اسلام یاد شده است. به گفته شهید علامه مطهری: «ایرانیان بیش از هر ملت دیگر نیروهای خود را در اختیار اسلام و اهل بیت (علیهم السّلام) قرار دادند و بیش از هر ملت دیگر در این راه صمیمیت و اخلاص نشان دادند، در این دو جهت هیچ ملتی به پای ایرانیان نمی رسد.» هنر قدسی و فاخر خوشنویسی از دانش هایی بود که ایرانیان مسلمان در ایجاد و رشد آن نقش مهمی داشته اند. بنیان گذاران اقلام ستّه –که هنوز هم توسط خطاطان در سراسر جهان اسلام نوشته می شوند- غالباً ایرانی بوده یا نژاد ایرانی داشته اند؛ کسانی چون ابن مقله، ابن بواب، اسدالله کرمانی، عبدالله مروارید، محمد مؤمن کرمانی، عبدالله صیرفی، بایسنغر میرزا، عبدالله طبّاخ، کمال الدّین هروی، علاء الدین تبریزی، عبدالباقی تبریزی، میرعماد، علیرضا عباسی، محمدرضا امامی و دیگران که آثارشان باقی و چشم نواز دیده بینندگان است. خطاطان ایرانی، هنر خود را با کیمیای مهر و محبت اهل بیت (علیهم السّلام) درآمیخته و در جهت خدمت به عرض ارادت به ساحت قدسی آل الله، آثار فراوانی از خود برجای نهادند که بخش عمده ای از این آثار در قالب کتیبه نویسی و کتابت نسخه های قرآن کریم یا کتب ادعیه برای قرائت در مشاهد شریفه، خلق شده اند.
۲۶۸.

موقعیت و نقش هنردستی سنتی در قلمرو «میراث فرهنگی» و «جهانی شدن فرهنگی»

کلید واژه ها: معنویت جهانی شدن فرهنگی تنوع فرهنگی هنردستی سنتی میراث فرهنگی مادی و معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 996 تعداد دانلود : 46
در این پژوهش ارتباط سه حوزه «هنر دستی سنّتی»، «میراث فرهنگی» و «جهانی شدن فرهنگی» از طریق واکاوی بنیان های مشترک جستجو شده و به عنوان یک پارادایم، رجوع به «میراث فرهنگی معنوی» برای جهانی شدن فرهنگی، مبتنی بر ارزش های جهان روا معرفی گردیده است. این در حالیست که اغلب اندیشمندان میراث فرهنگی معنوی را موردی در خطر از سوی تأثیرات منفی جهانی شدن بر فرهنگ دانسته اند. چرا که جهانی شدن و شرایط خاص این پدیده، احتمالِ آن را می دهد که اقوام درشناخت و احترام به فرهنگ ها و مظاهر فرهنگی یکدیگر دچارعدم بردباری شوند و فرهنگ اقوام مختلف با خطرکم اهیمت شدن و یا نابودی کامل مواجه شود. «میراث فرهنگی» به سبب حضور جنبه های معنوی و مادی، فکری و احساسیِ گروههای اجتماعی و همچنین هنر، بطور طبیعی «ملّی- محلی» و«جهانی»اند و اساساً به عنوان یک عامل هویّت ساز و بیانگر چیستی و کیستی یک جامعه، سندی از سرنوشت انسان، فرهنگ ها و تمدن ها بشمار می آیند. لذا این پرسش مطرح است که: نقش «میراث فرهنگی» در فرایند«جهانی شدن» چیست؟ و چگونه می توانند در جریان جهانی شدن هم هویّت اصیل یک جامعه را حفظ کنند و هم آن را جهانی سازند؟ پژوهش حاضربه دنبال این پرسشِ کلی و با پذیرش فرض زیر، مصداق بارز «میراث فرهنگی معنوی» یعنی«هنر دستی سنّتی» را مد نظر قرار داده تا چگونگی نقش آن درتنوع فرهنگی و گفتگوی بین فرهنگ ها و مبادلات اصول و ارزشهای جهان روا را مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور رویکردهای«فرهنگ محور»، پارادایم «طرحِ موزائیکی یا پازلِ فرهنگی»ریا، و همینطور «نظریه نسبیّت گرایی فرهنگی» در کنار پارادایم «تلفیق و ترکیب فرهنگ ها» و موضوع «دیالوگ» بنیان های تئوری این پژوهش اند و حاصل آن حاکی از آن است که: « هنردستی سنّتی»که از عرفان، تصوّف و فتوّت، سنّت و دین بهره گرفته است، صناعت آمیخته با حکمت است، که از ناحیة «دانش سنّتی» که خود وجهی از میراث معنوی است، برآمده اند.
۲۶۹.

هنر در خدمت گفتمان نوسازی: مطالعه موردی نقاشی عثمانی از اواخر امپراطوری تا استقرار جمهوری

کلید واژه ها: مدرنیزاسیون غرب گرایی نقاشی نوگرای عثمانی آکادمی هنرهای زیبا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 309 تعداد دانلود : 46
با حمله ناپلئون به مصر در آستانه قرن 19 و شکست نظامی عثمانی، تنظیمات به عنوان اولویتی مهم در راستای نوسازی امپراطوری در دستور کار قرار گرفت. این نقطه عطف تاریخی، سومین تلاقی و مهم ترین تلاقی جهان اسلام با جهان غرب بود، در این زمان ارتش مدرن فرانسه عظمت بزرگ ترین امپراطوری اسلامی را در هم شکست و مسلمانان را با پرسش علت عقب مانندگی خود از پیشرفت های نظامی و علمی غربی که تا پیش از آن خود را از آن برتر و بی نیاز می دید، روبرو ساخت. عثمانی به منظور رفع این عقب ماندگی، به اتخاذ الگوهای غربی روی آورد. نوسازی با اولویت نظامی و تاسیس آکادمی های نظامی انجام گرفت و سپس به سایر حوزه ها تسری یافت. بطوری که اولین آکادمی هنرهای زیبا در 1883 در استانبول تاسیس شد. از این رو، پژوهش حاضر، علاوه بر هدف آشنایی با هنر مدرن عثمانی و تکوین گفتمان هنری نوگرای عثمانی، می کوشد به این پرسش ها پاسخ دهد که گفتمان ویژه هنر مدرن عثمانی چیست؟ و چگونه در آثار نقاشی تجلّی یافته است. بدین منظور، شرایط جامعه عثمانی از قرن 19 تا استقرار جمهوری مطالعه شده و آثار هنرمندان برجسته مدرن عثمانی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد، گفتمان هنری نوگرا در عثمانی پیوندی تنگاتنگ با گفتمان نوسازی یا مدرنیزاسیون دارد، که گفتمان نوسازی در عثمانی معادل است با «غرب گرایی» که در حوزه هنر بواسطه اتخاذ الگوهای غربی وانتقال آموزش هنر از کارگاه های درباری به مدارس نظامی و سپس به آکادمی هنرهای زیبا نمودار شد. با تاسیس نهاد هنری جدید مانند آکادمی هنرهای زیبای استانبول در 1883، آموزش هنر به شیوه غربی به عنوان بارزترین مصداق نوگرایی نهادینه شد. از دیگر مصادیق تاثیر گفتمان نوسازی بر نقاشی عثمانی، می توان به تصویر کردن زنان، مستند نگاری نوسازی شهری و روستایی و استفاده از سبک های مدرن اشاره کرد.
۲۷۰.

چیدمان کتیبه نگاری: مطالعه ی ویژگی های تاریخی، هنری و سبک شناسی کتیبه های نستعلیق سنگی سردر بناهای قزوین (دوره ی قاجار)

نویسنده:

کلید واژه ها: مسجد مدرسه قزوین قاجاریه خوشنویسی آب انبار کتیبه های نستعلیق ملک محمد قزوینی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی مجسمه سازی و برجسته کاری ایران و اسلام
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی خوشنویسی و کتابت ایران و اسلام
  3. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی هنرهای صناعی تزئینی وغیره ایران و اسلام
  4. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی ایران و اسلام
تعداد بازدید : 746 تعداد دانلود : 106
بی شک، قزوین یکی از مهم ترین مراکز خوشنویسی و کتیبه نگاری ایران در دوران اسلامی است و وجود نمونه های متعدد و ممتاز از کتیبه های خوشنویسی باقی مانده (از روزگار سلجوقیان تا پایان عهد قاجار) در بناهای مختلف این شهر خود گواهی است بر این مدعا. در همین زمینه و بر اساس پژوهش های میدانی نگارنده، در زمینه تاریخچه و گونه شناسی کتیبه های نستعلیق در ایران، کتیبه های سنگی سردر بناهای شهر قزوین که در عهد قاجار تهیه و نصب شده اند، از نظر عیار خوشنویسی (ترکیب بندی حروف و کلمات)، کیفیت انتقال خط و گرته برداری، همچنین شیوه حجاری از جمله شاخص ترین نمونه های موجود ایران از دوره قاجار به شمار می آیند. در این فرصت، با بررسی و معرفی کتیبه های نستعلیق سنگی سردر شش بنای شاخص شهر قزوین از دوره قاجار شامل: مسجد النبی (1223ه.ق)، مسجد مدرسه سردار (1231ه.ق)،آب انبار حاج کاظم(1256ه.ق)، حمام صفا(1259ه.ق) و مسجد سبز (1263ه.ق)،آب انبار خان(1285ه.ق)، ویژگی های تاریخی،هنری و محتوایی این کتیبه ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و علاوه بر شناسایی بانیان، معماران، خوشنویسان و حجاران کتیبه های قزوین، سبک کتیبه نگاری نستعلیق خوشنویس برجسته این دوران «ملک محمد قزوینی» را بر اساس نمونه های موجود بررسی خواهیم کرد.
۲۷۱.

چیدمان کتیبه نگاری: کتیبه شناسی: کتیبه های عربی در ایران

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی مجسمه سازی و برجسته کاری ایران و اسلام
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی خوشنویسی و کتابت ایران و اسلام
  3. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی هنرهای صناعی تزئینی وغیره ایران و اسلام
  4. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی ایران و اسلام
تعداد بازدید : 930 تعداد دانلود : 826
کتیبه نویسی در اصطلاح خوشنویسی از نخستین سده های دوره ی اسلامی رایج شد. در اوایلِ ایرانِ دوره ی اسلامی، همانند سایر کشورها، زبان عربی زبان پایه جهت نگارش متون منثور و مذهبی در ابنیه و اشیا بوده است. نشانه های به کار رفته بر روی قبورِ ایرانی در صدر اسلام نیز به زبان عربی کتابت شده بودند. قاعده ی کلی جهت ساختار متون کتیبه ها در مساجد، آرامگاه ها، مناره ها و سازه های شهری مانند دیوارها، پل ها و آب انبارها شامل : بسم الله، فعل (عموما اَمَرَ بِبَناها که به معنای ""دستور داده شد تا ساخته شود"" است)، اشاراتی به بنا، نام و عناوین حامی و پشتیبان، تاریخ و نام هنرمند است. علاوه بر کتیبه های تاریخی، کتیبه های مذهبی و دینی از جمله آیات قرآنی، احادیث، اشعار، ادعیه و عبارات پرهیزکارانه نیز به زبان عربی بودند. برخی از متون قرآنی در تمام ادوار تاریخی در انواع ابنیه استفاده میشده و محبوب بوده است. سپس احادیث نیز محبوب شدند. اکثر احادیث به این دلیل انتخاب می شدند که با کاربرد ساختمان ها مناسب تر بودند و اغلب براساس تعصبات مذهبی بر روی کتیبه ها نگارش می شدند و با روی کار آمدن فرقه ی بعدی، در متن کتیبه ها تغییراتی ایجاد می شد. اشعار مذهبی عربی نیز در کتیبه های بناهای ایرانی استفاده می شدند. در قرون اولیه اسلامی، کتیبه های ابنیه با خط زاویه دارِ کوفی در دنیای اسلام نگارش می شدند. در آغاز قرن چهارم هجری قمری/دهم میلادی این خطِ ساده به شیوه های مختلف و با نقش و نگارهای متفاوت نگارش شد. جابه جایی از خط زاویه دار به خط منحنی در نگارش کتیبه ها در ابنیه را می توان پیش از قرن ششم هجری قمری/ دوازدهم میلادی مشاهده کرد. مشهورترین خط منحی جهت کتیبه نگاری در قرون بعدی خط ثلث بود.
۲۷۲.

بررسی تطبیقی و تحلیلی «موضوع» در آثار حسین بهزاد و محمود فرشچیان

کلید واژه ها: موضوع نگارگری معاصر حسین بهزاد محمود فرشچیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 884 تعداد دانلود : 587
نقاشی ایرانی نوین در تبارشناسی تاریخی خود، دارای اشتراک و افتراق نسبی با دیگر مکاتب سنتی نقاشی ایرانی و حاوی کارکردها و مفاهیم خاص خود است. مسئله این پژوهش، نخست «طبقه بندی موضوعی» آثار بهزاد و فرشچیان و سپس بررسی تطبیقی و تحلیلی «موضوع» در آثار این دو هنرمند جریان ساز بوده است. هدف این نوشتار نیز، روشن نمودن چگونگی بهره گیری این دو هنرمند از موضوعات و آشکار نمودن افتراق و اشتراک آثار آنها در موضوعات طبقه بندی شده بوده است. در این مقاله که از نوع «نظری» و با روش «توصیفی- تحلیلی» انجام پذیرفته است، کوشش گردیده که با اسناد و اطلاعات کتابخانه ای و میدانی، ضمن تبیین اهمیت موضوع، مجموعه آثار این دو هنرمند مورد «طبقه بندی موضوعی» قرار گیرد که حاوی «طبقه»، «معیار» و «نمونه های معیار» می گردد. سپس با استخراج طبقه بندی موضوعی، آثار آنها مورد بررسی تطبیقی و تحلیلی قرار گرفته است. بر مبنای یافته ها و بررسی تطبیقی و تحلیلی آثار هر دو هنرمند، به عنوان نتیجه می توان گفت که آثار هر دو نگارگر در مولفه «موضوع» به عنوان یکی از ویژگی های برجسته نقاشی ایرانی، در کنار دیگر ویژگی ها، یعنی: «بینشی»، «ساختاری»، «کارکردی» و «فنی» دارای اشتراک و افتراقاتی هستند. بهره گیری از پانزده طبقه مشترک موضوعی و به ویژه استفاده کمی و بسیار چشمگیر از موضوعات «غنایی»، «ادبی» و «اجتماعی» از اشتراکات «موضوعی» آثار این دو نگارگر بوده است. همچنین، مولفه هایی چون: کمیت (تعداد آثار)، کیفیت بیان مضمون (نمادگرایی)، فاصله گرفتن از ادبیات، درون گرایی و ابداع مضامین نو، از افتراقات آثار محمود فرشچیان با آثار حسین بهزاد بوده است.
۲۷۳.

چیدمان کتیبه نگاری: نقش سپید؛ در گفتگویی با استاد محمدرضا عموزاد

۲۷۴.

بررسی کارکردهای هویت بخش هنر شهری؛ دیوارنگاری در شهر ایرانی اسلامی

کلید واژه ها: هویت شهری ارتباطات اجتماعی دیوارنگاری هویت ایرانی اسلامی هنرهای شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 429 تعداد دانلود : 263
دیوارنگاری از جمله هنرهای شهری است که از ظرفیت ها و کارکردهای شهری و ساختار فرهنگی و تاریخی قابل توجهی برخوردار است. حضور این هنر در فضای شهری و کارآیی های آن در فرهنگ، هویت ملی، حیات جمعی شهری، امورتجاری، تبلیغات و آموزش های شهروندی امری انکارناپذیر است. دیوارنگاری یکی از شاخه های هنرهای تجسمی است. آن چه که شناخت ما را از پیرامون مان سازماندهی می کند، تصویری است که از آن در ذهنمان شکل می گیرد. اعلام، اشاعه و تحکیم مواضع فرهنگی و بنیان های هویتی در شهرهای ایرانی می تواند از طریق آثار دیوارنگاری صورت گیرد و دیوارنگاره ها می توانند به تطبیق سیمای شهر با هویت و فرهنگ آرمانی آن کمک کنند. اهمیت تصویر در شهر، به ویژه زمانی که در قالب اثر هنری ارایه می شود، از این جهت است که می تواند کارکردهای متعددی داشته و در جایگاه های مختلف، ایفای نقش کند. سه رویکرد و عملکرد دیوارنگاره ها به عنوان تصاویر هنریِ شهری شامل «هنری»، «ارتباطی» و «کاربردی» در سه ساحت «هنرهای تجسمی»،«ارتباطات اجتماعی» و«معماری-شهرسازی» است که منظر، کالبد و فضای شهری را تحت تاثیر قرارمی دهد. پژوهش حاضر با روش تحلیلی- توصیفی به دنبال تبیین کارکرد دیوارنگاره ها در هویت بخشی شهری و کمک به بازآفرینی هویت ایرانی-اسلامی در شهرهای ایرانی است. نقش هویت ساز دیوارنگاری شهری از طریق شناسایی کارکردهای آن در حوزه های پیرامونی اش شامل«هنرهای تجسمی»، «ارتباطات اجتماعی» و «معماری-شهرسازی» قابل شناسایی و معرفی است. بررسی سه محور «ارزش های فرهنگی-هنری»، «ظرفیت گفتمانی و رسانه ای» و نیز «کارکردهای زیباسازی و تزیینی» به عنوان حوزه های مهم اجتماعی که خروجی و تاثیرات دیوارنگاری در آن ها قابل تشخیص، ارزیابی و تحقق است، بر ما روشن می سازد که دیوارنگاری شهری به عنوان یک هنر شهری با پشتوانه های چشمگیر تاریخی، هنری، فرهنگی و اجتماعی، در زمینه هویت بخشی به فضاهای شهری، از قابلیت های ویژه ای برخوردار است. فرض این پژوهش بر این مساله استوار است که هویت بخشی دیوارنگاری به شهر ایرانی-اسلامی می تواند از طریق اشاعه و تحکیم الگوهای تبیین شده برای شهر اسلامی در ساحت های هنر، ارتباطات و معماری محقق شود.
۲۷۵.

بررسی و شناخت ویژگی های گیوه آجیده (صنایع دستی بومی منطقه سنجان)

نویسنده:

کلید واژه ها: دستبافته پای پوش گیوه آجیده تخت گیوه رویه گیوه سنجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 255 تعداد دانلود : 488
صنایع دستی هر کشوری، یکی از مظاهر فرهنگ، تمدن و هنر آن به شمار می رود که یادگاری از آیین ها، آداب ورسوم آن ملت است. یکی از دستباف های ارزشمندی که امروزه به فراموشی سپرده شده، گیوه بافی است. گیوه یکی از پای پوش های سنتی ایرانی است که با مصالحی بوم آورد و متناسب با اقلیم هر منطقه به وجود می آمده است. متأسفانه کم توجهی به این هنر و پیشه و عدم اقبال به آن به واسطه تولیدات صنعتی، ساخت و استفاده از این پای پوش سنتی را در بین مردم معاصر کم رنگ کرده، به گونه ای که شاید تا سالیان نه چندان دور، جز نامی از آن در کتاب ها و مقالات مردم شناسی نتوان یافت. گیوه آجیده ازجمله گیوه های سنتی است که در شهر سنجان در حومه اراک تولیدشده و از کیفیت خوبی برخوردار است. با توجه به اهمیت صنایع و حِرَف بومی و محلی و لزوم معرفی بیشتر در حفظ آن ها در این مقاله به شناخت ویژگی های گیوه آجیده سنجانی پرداخته شده است. پرسش مطرح شده در این مقاله این است که گیوه آجیده سنجانی به عنوان هنری بومی این منطقه، دارای چه خصوصیاتی است؟ هدف از این مقاله شناساندن صنایع دستی این منطقه (سنجان) و توصیف و تشریح مراحل تولید این محصول هنری است. روش تحقیق توصیفی- تشریحی و شیوه گردآوری مطالب کتابخانه ای و میدانی بوده است. پس از بررسی های انجام شده، نتیجه گرفته شد که با توجه به طبیعی بودن مواد اولیه بکار رفته در این گیوه به خصوص استفاده از چرم طبیعی در تخت گیوه، سبکی و راحتی و مرغوبیت بالای این هنر بومی جایگاه ویژه ای در دوره های گذشته داشته و شناخت، حفظ و احیای این هنر ضروری به نظر می رسد.
۲۷۶.

برخورد سفالگران تبریز در تاثیرات سفال چین در دوره صفوی

کلید واژه ها: تبریز چین صفوی سفال آبی سفید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 238 تعداد دانلود : 294
علیرغم سابقه تاثیرگذاری سفالگران چین بر ایران،این تاثیرگذاری طی دوره صفوی،بخصوص در زمینه سفال آبی و سفید در تبریز نمود ویژه ای داشته است و بررسی و مقایسه تفاوت و شباهت های تاثیرپذیری هنرمندان تبریز از طرح و نقش هنر چین و نوع برخورد سفالگران تبریز می تواند نقش مهمی در شناخت تغییر و تحولات نقوش سفالینه ها داشته باشد. در مقاله پیش رو با مطالعه و مقایسه تعدادی از سفالینه های تبریز و چین، تاثیرات طرح و نقش سفالینه های چین بر تبریز و نوع برخورد سفالگران تبریز از این تاثیرات بررسی می شود. روش این تحقیق توصیفی، تحلیلی بوده و اطلاعات آن با انجام مطالعات کتابخانه ای جمع آوری شده است. حاصل این پژوهش مقایسه جامع و کامل از طرح و نقش سفالینه های تبریز و چین است که نشان می دهد هنرمندان تبریز اگرچه در ابتدا برخی از مایه های تزیینی را از چینی ها اقتباس کردند ولی در استمرار این تاثیرپذیری ها ما شاهد افزایش نقشمایه هایی با ترکیب و تلفیق عناصر اسلامی و چینی هستیم، تا جایی که می توان گفت سفالگران تبریز توانستند این تاثیرات را رنگ و بویی ایرانی بخشند.
۲۷۷.

چیدمان کتیبه نگاری: درآمدی برکتیبه نگاری در ایران؛ در گفتگویی با آقایان دکتر فرهاد خسروی بیژائم، استاد احمد عبدالرضایی، دکترحمیدرضا قلیچ خانی و دکتر مهدی مکی نژاد

۲۷۸.

چیدمان کتیبه نگاری: تعامل عناصر بصری در کتیبه ی محراب ها (مورد پژوهشی سه محراب سنگی از ایران پیش از حمله مغول)

نویسنده:

کلید واژه ها: نقش کتیبه خوشنویسی محراب اصول طراحی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی مجسمه سازی و برجسته کاری ایران و اسلام
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی خوشنویسی و کتابت ایران و اسلام
  3. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی هنرهای صناعی تزئینی وغیره ایران و اسلام
  4. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی ایران و اسلام
تعداد بازدید : 209 تعداد دانلود : 183
کتیبه در محراب مسجدها دارای جایگاه ویژه ای از منظر معنایی و شکلی می باشد. در تزئینات محراب –ها، اغلب از نوشتار و نقشِ توامان استفاده می شد ه که تعامل این دو موجب غنای تصویری محراب ها شده است. گاهی نقوش از نظر بصری هم-ارزش با نوشتار بکار می رفته تا جایی که اگر حتی قسمتی از آن نقش حذف می شد به ساختار کتیبه خلل جدی وارد می شده است. نقش و خط در هماهنگی با هم، سطح کتیبه دار محراب را کامل می نمودند . آنچه که موجب اتحاد میان این دو می-شده، پیروی از ساختاری واحد بوده که بِسان زبان مشترکی، گفتگو را میان خط و نقش فراهم می نماید. در میان شیوه های نقد و تحلیل اثر، تحلیل ساختاری تاکید خود را بر چگونگی چیدمان عناصر تشکیل دهنده در اثر دارد. این مقاله نیز با هدف تاکید بر همین شیوه تهیه گردیده که پس از توضیح مختصر از جنبه های تاریخیِ کتیبه های انتخابی و در بخش ساختاری این مقاله، به چگونگی انتخاب نقش در کنار خط و خوش نویسی پرداخته می شود. در تشریح اصول بصری کتیبه ی محراب ها، موارد از جزء به کل مورد بررسی قرارگرفته اند. نکته های خُردتر و بنیادی تر چون انتخاب الگوی حرکتی برای خط و نقش مورد کنکاش قرار می گیرد، سپس به اصل هم شکلی و هم گون سازی شکل ها پرداخته می شود، هم-چنین در اصل سوم، به یکی از راه های گسترش عوامل بصری در سطح محراب ها توجه خواهد شد. مورد انتخابی جهت این مقاله، محراب های مسجد فرط یزد، میمه اصفهان و محرابی از عهد سلجوقی می باشد. در برابر پرسش اصلی این مقاله که چگونگی انتخاب عناصر بصری در کتیبه های محراب های سنگی است و متناسب با نمونه های ارائه و تحلیل شده به عنوان پاسخ و نتیجه آن، می توان عنوان داشت که اصول بصری رعایت شده در اجزای کتیبه ی محراب ها، چون قاعده و قانونی بوده تا کلیت طرح را سامان دهی نماید. این سامان دهی که منجر به هم گون شدن شکلی خط و نقش می شود، نظریه ی وجود یک طراح ( دیزاینر) را در چیدمان کتیبه ی محراب ها تقویت می نماید. به استناد وجود عوامل غنی بصری در کتیبه ها، می توان به این نتیجه رسید که این طراح یا طراح ها می بایست کسی یا کسانی بوده باشند که به جز آگاهی صرف از خط و نقش، از دانش و مبانی بصری در صفحه نیز بهره برده باشند.
۲۷۹.

شناسایی و تحلیل بستر آثار سفالی بر مبنای بقایای محیط دفن (بررسی موردی سفالینه های خاکستری منسوب به عصر آهن)

کلید واژه ها: بستر عصر آهن پتروگرافی سفال خاکستری پلاسمای جفت شده القایی ICP-OES کروماتوگرافی یونی IC

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی یاستان شناسی آثار هنری و بومی ملل
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی هنرهای صناعی تزئینی وغیره ایران و اسلام سفال، کاشی و ...
تعداد بازدید : 493 تعداد دانلود : 905
در پژوهش حاضر سعی شده است تا به وسیله ی مطالعات آزمایشگاهی بستر و محیط دفن احتمالی پنج نمونه سفال خاکستری عصر آهن متعلق به موزه ی ایران باستان مورد شناسایی قرار گیرد. به همین منظور با شناسایی و اندازه گیری میزان عناصر موجود در رسوبات و بدنه ی سفالی نمونه ها با استفاده از دستگاه طیف سنج نشری پلاسمای جفت شده ی القایی (ICP-OES) سعی در شناخت بستر احتمالی آن ها شد. همچنین برای شناسایی آنیون های موجود در رسوبات سفالینه ها، از دستگاه کروماتوگرافی یونی (IC) استفاده گردید. نتایج نشان دادند که میزان عناصر موجود در نمونه MB-1 و MB-2 و نیز هم بستگی معنی دار برخی از عناصر خاص بیش ترین نزدیکی را به بستر قبرستان دارد. همچنین، بر اساس غلظت بالای کربنات کلسیم در تجزیه ی شیمیایی رسوبات نمونه MB-3 می توان آن را به بافت آشپزخانه و یا کف منطقه ی مسکونی نسبت داد. در مورد نمونه های MB-4 و MB-5 نیز که نتیجه ی شناسایی عناصر حاکی از بستر همسان برای آن هاست وجود عناصری نظیر پتاسیم، منیزیم، آهن، تیتانیوم و هم بستگی مثبت آن عناصر با یکدیگر و نیز هم بستگی منفی پتاسیم و منیزیم با سیلیسیوم نشان دهنده ی بافت های مرتبط با آتش، چون اجاق و کوره است. نتایج مطالعات میکروسکوپی نوری پلاریزان (PM) نیز نشان داد که همبستگی و شباهت ساختاری نزدیکی بر مبنای نوع تمپر با سفالینه های خاکستری عصر آهن دارند که تمپر به کار رفته در زمینه ی رسی تمامی نمونه های مورد مطالعه معدنی بوده و بافتی نسبتاً یک دست و همگن دارند.
۲۸۰.

سفالگری در مند گناباد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: گناباد سفالگری سفال مند

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی مجسمه سازی و برجسته کاری ایران و اسلام
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی هنرهای صناعی تزئینی وغیره ایران و اسلام سفال، کاشی و ...
تعداد بازدید : 69 تعداد دانلود : 754
سفالگری در گناباد که حداقل پیشینه ای سه هزارساله دارد، با مراکز هم عصر خود از شیوه ای یکسان پیروی می کرد. سفال مند با مصالح و تزئینات متفاوت، به عنوان پدیده ای نوظهور از اواخر قرن یازدهم هجری در مند رایج شد. این سفال که با سفال میبد یزد و شهررضای اصفهان شباهت زیادی دارد، درطول زمان از محیط نیز تأثیر پذیرفته است. سفال مند به دلیل داشتن نقش مایه های سنتی و رنگ های گرم و شاد، همواره جذاب و در مجامع هنری مطرح است. هدف مقالة حاضر، بررسی سفالگری در مند گناباد است. در این پژوهش، مواد اولیه و تکنیک سفالگری مند، چگونگی رنگ و لعاب کاری سفال های مند و نقوش به کاررفته در آن ها را بررسی می کنیم. این مقاله ازنوع توصیفی است و اطلاعات آن را با روش میدانی (عکس، گزارش و مصاحبه) و کتابخانه ای (یادداشت نویسی و گردآوری اطلاعات از منابع) جمع آوری کردیم. همچنین، از پژوهش های باستان شناسی، اطلاعات تاریخی، جمع بندی ها، نتیجه گیری ها و تحلیل های به دست آمده استفاده کردیم. بخش های اصلی مقاله شامل طرز تهیة مواد سفال، نقوش و لعاب است. مهم ترین ویژگی سفال مند عناصر تزئینی برگرفته از طبیعت است که در چهار گروه انسانی، حیوانی، گیاهی و هندسی جای می گیرند و نشان دهندة آیین ها و باورهای کهن ایرانی در خاستگاه آن نگاره ها هستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان