فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۸٬۹۳۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
تحلیل مقدماتی از ردپای بومی بودن صنعت سفال های نخودی شهر سوخته با استفاده از روش آنالیز نیمه کمی عنصری XRF
حوزه های تخصصی:
شهر سوخته محوطه ای آغاز تاریخی است که در جنوب شرق ایران در استان سیستان و بلوچستان واقع شده است و تاریخ آغاز استقرار در آن به 3200 ق.م بازمی گردد. نتایج حاصل از کاوش های مختلف نشان دهنده چهار دوره فرهنگی- استقراری (I-IV) در این شهر است که به یازده فاز تقسیم شده است. دوره II در شهر سوخته به 2800 تا 2500 ق.م بر می گردد. دوره III با تاریخی برابر با 2500 تا 2300 ق.م و دوره IV نیز تاریخی بین 1800 تا 1750 ق.م پیشنهاد شده است. این محوطه باستانی در 57 کیلومتری جاده زابل زاهدان واقع شده است که در سال 1393 هفدهمین اثر ثبتی ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو انتخاب گردید. کاوش های باستان شناختی انجام گرفته در این تپه هزاران قطعه سفال را از دل خاک بیرون کشیده است که غالباً با خمیرهای به رنگ نخودی هستند. همچنین سفال با خمیره خاکستری و قرمز نیز در میان بقایای سفالی این محوطه 150 هکتاری دیده می شود. باستان شناسان بر این باورند که بیشتر سفا ل های به دست آمده در خود شهر سوخته در محوطه های اقماری اطراف ساخته شده اند که برای سنجش این فرضیه، پژوهش حاضر بر اساس تجزیه های عنصری نمونه سفال های شهر سوخته انجام گرفته است. در همین راستا 15 قطعه سفال که همگی این سفال ها مربوط به دوره II-III استقرار و مربوط به بازه زمانی 2800 تا 2200 ق.م است انتخاب شده است. قطعات سفال فوق با روش آنالیز دستگاهی فلورسانس پرتو ایکس (XRF) مورد آزمایش قرار گرفت تا میزان عناصر اصلی و فرعی قطعات شناخته شوند. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد اغلب سفال ها در یک دسته مشخص با نام گروه تولید محلی قرار می گیرند. بر همین اساس تعداد 4 قطعه سفال تولید محلی نبوده و در گروه دیگری قرار گرفتند. با توجه به داده های تحقیق مشخص شد که سفال های قرمز و خاکستری مربوط به شهر سوخته نبوده و احتمالاً این سفا ل ها وارداتی اند.
سازمان فضایی شهر ساسانی بیشاپور
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۶ شماره ۸
حوزه های تخصصی:
تاجها و تخت های سلطنتی ایران
منبع:
هنر و مردم ۱۳۴۶ شماره ۶۰
حوزه های تخصصی:
بهسازی، نوسازی و بازسازی در گذر مروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گذر مروی با دارا بودن پیشینه تاریخی و اهمیت فراوان به لحاظ کالبدی و عملکردی از دوره قاجار تا به امروز مورد توجه بوده است، این گذر از طرفی نقش مفصل ارتباطی بین مجموعه کاخ های ارگ سلطنتی و محله عودلاجان را داشته و از طرفی دیگر حلقه ارتباطی بازار با محله عودلاجان به شمار می آمده است. در مقاله حاضر ضمن شناسایی کلی گذر مروی، به بررسی سیر تحولات کالبدی آن نیز پرداخته شده است و در ادامه با بررسی مشکلات و امکانات موجود در محدوده مورد مطالعه به ارائه راه حل های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت و سپس بیان اهداف اصلی بر اساس آنها و ارائه راهبردهای عملیاتی در قالب جداول سوات( Swot ) پرداخته شده است و در انتها نیز با توجه به بررسی های شهری انجام گرفته در محدوده، به چگونگی مرمت شهری و انواع مداخلات مربوط به آن پرداخته شده است. در این پژوهش، علاوه بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی نقشه ها و عکس های قدیمی، برداشت های میدانی نیز انجام گرفته است که ماحصل آن همراه با نتایج حاصله از تطبیق و تحلیل نقشه ها در این مقاله ارائه شده است .
شوادان - شبستان
منبع:
اثر ۱۳۵۹ شماره ۲ و ۳ و ۴
حوزه های تخصصی:
بررسی جایگاه خیال و اسطوره در نقاشی قهوه خانه ای (روش ژیلبر دوران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقاشی قهوه خانه ای از معدود هنرهای عامیانه برجامانده در ایران است که خاستگاه آن، نگرش های ملی و مذهبی مردم(عوام) در عصر قاجار است. پشتوانة این نقاشی ها خیال و اسطوره است که ریشه در ذوق فکری و روح جمعی دارد. خیال بن مایة صوری، نقاشی ها را شکل داده و اسطوره های ملی و مذهبی نیز بن مایه های محتوای آثار را می سازند که خود ریشه در فرهنگ غنی و روح جمعی ایرانیان دارد. نقاشی قهوه خانه ای که به دست هنرمندان مکتب ندیده پایه گذاری شد، بر پایه های تخیل و اسطوره مداری استوار است، چنان که نقاشان این شیوه کار خویش را خیال نگاری نامیده و ارتباط آن را با تخیل، منشأ آفرینش آثارشان اعلام می کردند. اسطوره مداری (ترسیم اساطیر ملی و مذهبی) نیز از ارکان مهم این هنر محسوب می شود و تقابل نیروهای خیر و شر، مفهوم اصلی این اسطوره مداری را شکل می دهد. این نمودهای تقابل گونه در ناخودآگاه هنرمند مکتب ندیده نهفته است و می توان با کمک نظریه منظومه شبانه و روزانه ژیلبر دوران آنها را رمزگشایی کرد. ژیلبر دوران این نمودهای متضاد را مربوط به ناخودآگاه آدمی و ترس وی از عالم ناشناخته مرگ که به واسطه زمان بر انسان تحمیل شده می داند، می توان این امر را در مورد هنرمندانی بررسی کرد که به واقع به ترسیماتی برخاسته از تخیل خویش دست زده و به شکل خودجوش و بدون آموزش، تخیلات خویش را نقاشی کردند. این مقاله بر آن است با توجه به نظریه منظومه شبانه و منظومه روزانه ژیلبر دوران و به روش اسنادی و کتابخانه ای، به واکاوی جایگاه تخیل و اسطوره و نقش سازنده عنصر خیال و اسطوره پردازی در نقاشی قهوه خانه ای بپردازد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که هنرمندان شیوه قهوه خانه ای با مدد از تخیل و نیروی آفرینشگری آن و با استعانت از اسطوره پردازی به ترسیم هراس های شخصی(ترس از مرگ) و ناخودآگاه جمعی ملت خویش دست زدند و هم زمان عناصر تقابل گونه ای در برابر این هراس ها ترسیم کردند.
نگاهی پدیدارشناسانه به طراحی مناظر مقدس شهری
حوزه های تخصصی:
در ادیان مختلف همواره اموری به عنوان مقدس وجود داشته که پاسخگوی بنیادی ترین نیازهای انسان که توجه و اشتیاق برای رسیدن به «کمال مطلق» و تقرب و توسل به اوست، می باشد. از اینرو در جوامع امروز که نیاز به آرامش روانی و معنویّات بیش از پیش احساس می شود؛ مناظر مقدس شهری به عنوان بخشی از مناظر فرهنگی، عجین شده با آداب و رسوم و آیین و مذهب جوامع شهری، توانسته است با سوق دادن انسان از مادیات به سوی معنویّات در ارتقاء ارزش ها و اعتقادات سهم به سزایی داشته باشد. بررسی ها نشان می دهد افراد در مواجهه با این مناظر می توانند شاهد فنومن یا پدیدارهایی باشند که به فضا یا منظر مقدس معنا داده و در مواجهه با ذهن، ایجاد مفهوم خاص نمایند. بنابراین، نوع نگرش و باورهای آدمی درباره زندگی و منظر پیرامون خود، در بهره مندی از آرمان های مطلوب او بسیار اثر گذارند. از طرفی فرآیند طراحی با نگاهی پدیدار شناسانه در مناظر مقدس، این امکان را مهیا ساخته تا با دیدن این مناظر، نسبت به ادراک فضا، تقویّت حس مکان و هویّت بخشی به منظر پرداخته و بدین گونه موجبات حفظ و ارتقاء ارزش های فرهنگی و مذهبی را در جوامع بشری به وجود آورد. هر پدیدار با ایجاد معانی و مفاهیم گوناگونی که در ذهن انسان شکل می دهد، با محیط و فضاهای پیرامون خود ایجاد رابطه کرده و همین ارتباط می تواند زمینه ای برای شکل گیری، به تصویر کشیدن و به طور کلی، به عینیت بخشیدن فضاها، فراهم آورد. در ادامه پدیدارهای نشأت گرفته از ذهن و تجربه ناظرین در برخورد با این مناظر مورد بررسی قرار گرفت که برای هر یک شاخصه هایی درنظر گرفته شد. این تحقیق با رویکرد پدیدار شناسانه و روی هم گذاری موارد شناسایی شده منطبق با نیازها و خواسته های استفاده کنندگان و زائرین، نسبت به معرفی و تعیین فضاهای مورد نیاز این پدیدارها، گام برداشتهو نشان می دهد می توان با استفاده از روش مذکور و تعیین شاخص های طراحی، مناظر مقدس را در قالب فضاهایی مشخص نظیر فضاهای معنوی، یادمانی، تعاملات جمعی، نیایشی و فضاهای مکث، معرفی و ارائه نمود.
قالی بافی ایران و ترکیه قرون شانزدهم ، هفدهم / دهم ، یازدهم ( بررسی تطبیقی رنگ ، طرح و شیوه بافت ) )
حوزه های تخصصی:
قالی بافی ، هنری اجتماعی است که در اقتصاد ملی کشورهایی چون ایران و ترکیه نقش مهمی را از گذشته تا کنون ایفا نموده و با توجه به تقاضای زیاد این کالای هنری ، اشتغال فراوانی را در زندگی روزمره ی مردم این دو کشور ایجاد نموده است . علی رغم وجوه مشترک و فراوان بین قالی دو کشور ، وجه تمایز گوناگونی نیز وجود دارد که با توجه به رقابت ترکیه با ایران در این زمینه ، می تواند برای شناسایی این تفاوت ها کمک کرده و احیانا زمینه های این رقابت را فراهم سازد . لذا در این مقاله سعی شده با روش اسنادی و تاریخی و همچنین با استفاده از شیوه ی تحقیقی - کتابخانه ای به مطالعه و کنکاش در وجوه اشتراک و افتراق هنر صناعی قالی بافی ایران و ترکیه پرداخته شود ...
آجرکاری های بدیع بر برج - مقبره لاجیم سوادکوه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
برج لاجیم سوادکوه، مقبره یکی از امرایی است در عهد آل زیار که در اندیشه قدرت و تسلط امور در سطح منطقه بوده است....
تداوم هویت در منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه ""هویت"" در مفهوم عام و کل آن، قدمتی طولانی و هم پای تاریخ تمدن انسان دارد، اما پیشینه این بحث در منظر شهری چندان با سابقه نیست. سهل و ممتنع بودن مفهوم هویت منظرشهری در فرایند شناخت و ادارک، پدیده ای چند بعدی و پیچیده را پیش روی ما قرار می دهد. از آنجا که شهر ویترین عرضه تفکرات جامعه به دنیای بیرون و بستر شکل گیری حیات مدنی است، ارتباط هویت و منظر شهری به مقوله ای تاثیرگذار در علوم مرتبط با این حوزه تبدیل شده و تلاش برای یافتن ماهیت و چیستی هویت منظر شهری جهت ارزیابی معیار سیاست های مداخله کلان در شهرهای امروز، امری ضروری است.نوشته حاضر درصدد است با تشریح تعاریف هویت و شهر، ضمن پرداختن به نظریه اخیرِ «هویت منظر شهری» و کمی نمودن هویت به عنوان یک امر کیفی با تحلیل ابعاد مختلف این دانش، ادبیات مختصر آن را بیافزاید. هدف این مقاله به سه دلیل، ارایه راهبردهای خرد و جزئی برای تداوم هویت منظرشهری نیست؛ اول اینکه مقوله شهر و منظر شهری به قدری گسترده است که امکان ارایه یک راهبرد قطعی برای آن وجود ندارد؛ دوم، لازمه رویکرد جزءنگر ارایه گزارشی حجیم است که از هدف این مقاله فاصله می گیرد و سوم، برای اولین بار است که این موضوع به صورت مقاله ای پژوهشی مطرح می شود و به نظر می رسد تحلیلی پایه ای و گسترده، مفیدتر از برنامه ریزی فنون جزیی است.
جایگاه دانش روان شناسی محیطی در ساختمان های بلندمرتبه با رویکرد معماری پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
هنر و ادب ایران: معماری، ظرف زندگی؛ پیرامون مسائل و مشکلات معماری و شهرسازی ایران
حوزه های تخصصی:
آب در معماری ایرانی
حوزه های تخصصی:
کتیبه های اسلامی آذربایجان در سده های پنجم و ششم هجری و تصحیح بازخوانی برخی از آن ها
حوزه های تخصصی:
سده های پنجم و ششم هجری مصادف با حکومت سلجوقیان در ایران، دوران شکوفایی کتیبه های اسلامی به خط تعلیق، نسخ و کوفی است. اما تعداد کتیبه های شناخته شده به خط کوفی یا خطوط دیگر در منطقه آذربایجان در این سده ها و پیش از آن بسیار اندک است. به طوری که مجموعاً تعداد 9 کتیبه در این پژوهش به صورت میدانی یا کتابخانه ای یافته و بازخوانی شده است. یافتن دلایل تعداد اندک این کتیبه ها در دوران شکوفایی و وفور کتیبه نویسی عربی و اسلامی یکی از سوالات اصلی این پژوهش بوده است.
مقاله حاضر، در گام نخست به شناسایی و توصیف تنها نمونه های کتیبه نگاری بناهای تاریخی منطقه آذربایجان مربوط به پیش از سده ششم هجری پرداخته و پس از بازخوانی انتقادی این مجموعه، دو کتیبه مربوط به گنبد مدور و گنبد کبود مراغه که قبلاً توسط آندره گدار (1371) بازخوانی شده اند را با استفاده از مستندات تصحیح کرده است. در نهایت بررسی مجموع یافته ها نشان می دهد که کتیبه های اسلامی آذربایجان در شش سده اول هجری می توانسته بسیار بیش از این تعداد باشد و بررسی شواهد تاریخی و مستندات ارائه شده، به تأیید این فرضیه می رسد که اکثر این کتیبه ها در چند قرن بعدی به ویژه در اوایل دوره صفوی تخریب شده اند.
پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است و اطلاعات آن چنانکه اشاره شد، به صورت میدانی و کتابخانه ای گردآوری شده است. با توجه به پراکندگی این کتیبه ها در سطح منطقه آذربایجان، معرفی و بازخوانی یکجای آن ها در یک مقاله گام مهمی در جهت تحلیل تحولات تاریخی دوره مذکور و دوره های بعدی از نظر کتیبه نویسی دارد؛ به ویژه آنکه چهار بنای آرامگاهیِ گنبد سرخ، گنبد مدور و گنبد کبود مراغه و بنای سه گنبد ارومیه، جزء منحصربه فردترین آثار این دوره اند.
تحلیل ساختار فضایی-کالبدی بافت مرکزی شهر خرم آباد
حوزه های تخصصی:
بافت شهری گستره ای هم پیوندی است که از ریخت شناسی های متفاوت طی دوران حیات شهری در داخل محدوده شهر و حاشیه آن در تداوم و پیوند با شهر شکل گرفته باشند. بخش مرکزی شهرها (C.B.D) به واسطه نقش و عملکردشان در بافت و سیمای شهر در فرآیند توسعه کاربری ها و فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و اداری شهر تأثیرگذار بوده اند. این پژوهش با رویکرد توصیفی– تحلیلی با هدف کاربردی و جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی بوده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل یافته ها از مدل استراتژیک سوات (SWOT) بهره گرفته شده است تکنیک یا ماتریس سوات، ابزاری برای شناخت تهدید ها و فرصت های موجود در محیط خارجی و بازشناسی ضعف ها و قوت های داخلی آن به منظور سنجش وضعیت و تدوین راهبردهایی برای هدایت و کنترل آن سیستم است. در ادامه با مطالعه چگونگی، علل و پیامدهای تمرکز و رشد نامتناسب کاربری ها در بخش مرکزی شهری خرم آباد به بیان راهکارهایی در جهت توسعه زنجیره ای و خوشه ای آن و فعالیت های گوناگون از جمله بخش تجاری در جهت شکل گیری شهر سالم و توسعه پایدار پرداخته شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بخش مرکزی شهر خرم آباد به عنوان نقطه ثقل شهر و منطقه با مسائل و مشکلات گوناگونی در زمینه های اقتصادی، اداری- خدماتی، اجتماعی، حمل و نقل و کالبدی- فضایی روبرو می باشد. وجود کاربری های متعدد و نامتناسب، تراکم زیاد جمعیت، عرض کم معبر سواره رو و پیاده رو در خیابان 17 شهریور موجب شده این مشکلات در سال های اخیر رو به گسترش باشد، همچنین یافته های حاصل از مدل سوات نشان می دهد که بخش مرکزی دارای 8 نقطه قوت و فرصت اصلی به عنوان مزیت ها و 10 نقطه ضعف و تهدید اساسی به عنوان محدودیت ها و مشکلات پیش روی بافت مرکزی شهر خرم آباد می باشد. در این راستا ارزیابی ماتریس های داخلی و خارجی بیانگر آن است که راهبرد عملکردی بخش مرکزی شهر، از نوع راهبردهای تدافعی (WT) می باشد. بنابراین برای برون رفت از مشکلات جاری و ترفیع آن، ساماندهی بخش مرکزی شهر خرم آباد به صورت سه مرحله در زمان های متمادی با اجرای برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت بایستی صورت بپذیرد.
رویکردی انسانی به شکل دهی فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل دهی به فضا های شهری متآثر از نگاه طراحان و برنامه ریزان به انسان و جهان است. پس از ارائه تفاوت در ویژگی های" شکل گیری" و" شکل دهی" فضا های شهری این مقاله این نظریه را ارائه می دهد که طراحان شهری به شکل دهی و نه شکل گیری فضا های شهری می پردازند. پس از تحلیل فرایند شکل دهی به فضا های شهری و با مروری بر ادبیات طراحی شهری معاصر جهان دو رویکرد اصلی در طراحی شهری معاصر تشخیص داده می شود: رویکردی نخبه گرا وقطعیت نگر و رویکردی نو عملکردی. این مقاله با شناخت ویژگی ها و تحلیل هر یک از دو رویکرد به معرفی ویژگی های آنچه در این مقاله به عنوان رویکردی انسانی به شکل دهی فضا های شهری، مبتنی بر نگرشی نو عملکردی است می پردازد. در قالب رویکرد انسانی به طراحی شهری که مبتنی بر شناخت انگیزش ها و نیاز های انسانی است دو نگره "انگیزش مبنا" و "فرهنگ مبنا" معرفی و ارائه می گردد. مقاله با تاکید بر ویژگی های نگره انگیزش مبنا به طراحی شهری به عنوان بستر اصلی رویکرد انسانی به شکل دهی فضا های شهری، اهمیت و نقش فرهنگ را در فرایند شکل گیری و شکل دهی فضا های شهری نیز مورد تاکید قرار می دهد.